عليرضا اسدي
رزمندگان اسلام در اولين اقدام خودنماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر به جاي آوردند و مردم در سراسر كشور مسرور شده و به پخش شيريني و برقراري جشن پرداختند. امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاي آورده و به يمن غلبه حق بر باطل بر پشت بام ها نداي الله اكبر سردادند
با پيروزي انقلاب اسلامي، كشورهاي منطقه و دو قطب جهاني احساس خطر كردند. زيرا ماهيت انقلاب اسلامي مي توانست باعث بيداري مردم منطقه شود .به عبارت ديگر انگيزه آغازگران جنگ عليه ايران تركيبي از دو انگيزه منطقه اي و جهاني بود. دنياي تقسيم شده به بلوك هاي شرق و غرب هرگونه انقلابي با ماهيت ديني و اسلامي را خلاف منافع خود ارزيابي مي كرد. از سوي ديگر اسرائيل و كشورهاي مرتجع عرب به دليل عدم مشروعيت مردمي از پيروزي انقلاب اسلامي احساس نگراني كرده و از تأثير آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند. ادامه نگهداري گروگان هاي آمريكايي نيز به خصومت آمريكا با انقلاب اسلامي مي افزود. در فروردين ۱۳۵۹ آمريكا رابطه خود با ايران را قطع كرد و پس از ناكامي و شكست در عمليات طبس و كودتاي نوژه آمريكايي ها تصميم گرفتند صدام را در جنگ عليه ايران حمايت كنند.
هجوم سراسري عراق
علي رغم تحركات نظامي عراق از چندين ماه قبل از هجوم سراسري در مرزها و همچنين پيش بيني نيروهاي مسلح در مورد وقوع يك جنگ تمام عيار، بني صدر كه در آن زمان فرمانده كل قوا بود اين تحركات را جدي قلمداد نكرد و هيچ اقدام عملي براي محافظت از مرزها و آمادگي نيروها انجام نداد.عراق هجوم سراسري خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱/۶/۱۳۵۹ با حملات هوايي آغاز كرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم از جمله فرودگاه هاي كشور را مورد هدف قرار داد. نيروي زميني ارتش عراق با استعداد ۱۲ لشكر، ۱۵ تيپ مستقل به اضافه تيپ ۱۰ گارد رياست جمهوري و نيز نيروهاي گارد مرزي شامل ۲۰ تيپ مرزي از سه جبهه به خاك ايران تهاجم كرد: ۱- جبهه جنوبي براي تصرف خرمشهر، آبادان، بستان، سوسنگرد، شوش، دزفول و دهلران ۲- جبهه مياني براي تصرف مهران، سومار، نفت شهر، قصرشيرين، سرپل ذهاب و گيلان غرب ۳- جبهه شمالي براي تصرف نوسود و ارتفاعات مرزي مريوان.
امام خميني ضمن هشدار به گروه هاي مخالف نظام و برحذر داشتن آنان از برپايي اغتشاشات در آستانه بازگشايي مدارس فرمود: «گمان نكند ملت ما كه دولت و ارتش ايران عاجز از اين است كه جواب به اينها (بعثي ها) بدهد... ملت ما نبايد خيال بكند كه جنگي شروع شده است... يك دزدي آمده سنگي انداخته و فرار كرده... آن روز كه مسأله (هجوم عراق) جدي شد، به تمام اينها (ارتش و سپاه) به طور جدي امر مي كنم كه عمل بكنند و عراق را سرجاي خودشان بنشانند.ما جرممان اين است كه با آمريكا مخالف هستيم. جنگ با ايران، جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول الله است و اين از اعظم محرماتي است كه خداي تبارك و تعالي نمي گذرد از او».
نبرد در خرمشهر
عراقي ها از مدت ها قبل اقدام به سازمان دهي نيروهاي خود در داخل خرمشهر نموده و با توزيع سلاح و مهمات و تشديد تبليغات سياسي- رواني، زمينه كار براي بهره برداري از نيروهاي موسوم به «خلق عرب» را مهيا نموده و درگيري هاي مرزي نيز از مدت ها قبل وجود داشت.
ارتش دشمن از مرز شلمچه تا پل نو را با سرعت طي كرد اما نزديك پل نو با مقاومت شديد رزمندگان اسلام مواجه شد كه اصلاً انتظار آن را نداشت و ضايعات و خسارات قابل توجهي به نيروهاي دشمن وارد شد. رزمندگان اسلام در بندر خرمشهر با حمله به نيروهاي دشمن موجب عقب نشيني آنها تا پل نو شدند و در نتيجه وحشت شديدي بر دشمن مستولي شد و فرمانده نيروهاي دشمن در خرمشهر، ضمن تقاضاي كمك، عدم توانايي در اجراي مأموريت خود را اظهار نمود. هرچند شهامت رزمندگان در تمام دوران مقاومت در خرمشهر ستودني و غيرقابل توصيف است اما روز ۱۰ مهر جلوه ديگري داشت. در اين روز جنگ تن به تن و تانك در آستانه خرمشهر در گرفت در ميدان راه آهن، مدافعين شهر، چون صاعقه برتانك هاي دشمن فرود آمده و با پرتاب نارنجك و كوكتل مولوتف آنها را يكي پس از ديگري منهدم كردند و دشمن مجدداً اقدام به عقب نشيني كرد. دشمن پس از تقويت نيرو و سازمان دهي جديد و افزايش آتش توانست به داخل شهر نفوذ كند و با عبور از كارون شهر را محاصره كرد. عقبه نيروهاي اسلام و محل تدارك، سازمان دهي، استراحت و مداواي مجروحين در مسجد جامع واقع شده بود. به عبارت ديگر مسجد جامع با قدرتمندي، نقش ستاد عمليات و فرماندهي و مركز پشتيباني و تغذيه كننده روحي و معنوي رزمندگان اسلام را ايفا مي كرد. به تعداد نيروهاي داخل شهر نه تنها افزوده نمي شد بلكه تدريجاً با شهادت و مجروح شدن نيروهاي موجود هر لحظه از تعداد آنها كاسته مي شد. روز ۲۴ مهرماه خرمشهر «خونين شهر» نام گرفت. سرانجام پل خرمشهر نيز مسدود شد و دشمن روز دوم آبان را روز اشغال خرمشهر اعلام كرد و اين درحالي بود كه هنوز مقاومت نيروها ادامه داشت و مدافعين از زن و مرد و كوچك و بزرگ همگي تا آخرين لحظات با دشمن جنگيدند و با ۳۴ روز مقاومت خود حماسه آفريدند. دشمن بعثي كه در ابتدا تنها دو گردان را جهت تصرف خرمشهر اختصاص داده بود عملاً مجبور شد كه به منظور مقابله با مدافعين سلحشور و مظلوم خرمشهر كه از داخل كشور هم به خوبي حمايت نمي شدند و برخي از منافقين هم در داخل شهر كارشكني مي كردند بيش از دو لشكر را به كار بگيرد. صدام كه قول تصرف سه روزه استان خوزستان را داده بود: ۳۵ روز طول كشيد تا توانست قسمت غربي شهر مرزي خرمشهر را تصرف كند.
كسب اعتماد به نفس و آزادي مناطق اشغال شده
در اينجا نگاهي به تغيير و تحولات سياسي- نظامي كشور مي افكنيم كه منجر به آزادي مناطق اشغال شده و كسب پيروزي در جنگ شد.
در آغاز پيروزي انقلاب جرياناتي در كشور وجود داشت كه با آمريكا همسو بودند. اهداف سياسي بني صدر و تلاش وي براي بهره گيري از اوضاع بحراني به منظور حذف نيروهاي انقلابي موجب شد در آغاز جنگ درگيري هاي داخلي تشديد شود.
در ۹ ماه اول جنگ اين تفكر كلاسيك حاكم بود كه خاك بدهيم و زمان بگيريم و خود را از نظر نظامي قوي كنيم سپس به مقابله با دشمن بپردازيم و به همين علت در آغاز جنگ به راحتي شهرهاي ما سقوط كردند. آنها فاقد بينش انقلابي بودند و شيوه هاي پدافندي طراحي شده در رژيم گذشته را براي مقابله با ارتش عراق كافي مي انگاشتند. بر همين اساس بني صدر به منظور كسب برتري سياسي در داخل دو عمليات نصر و توكل را رهبري كرد كه هر دو با شكست مواجه شد. فرماندهي كل قوا (بني صدر) كه راه حل نظامي را مسدود شده مي ديد، به فعاليت هاي سياسي روي آورد. وي كه تنها عامل جنگ را احساس خطر غرب از انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني تصور مي كرد درصدد برآمد رهبري امام را تضعيف كند و با كودتاي خزنده عليه خط امام اوضاع را در داخل به دست گيرد تا زمينه را براي سازش با غرب فراهم كرده و با زد و بندهاي پشت پرده، براي پايان دادن به جنگ راهي بيابد. بني صدر براي كسب برتري سياسي به طور آشكار به منازعات داخلي دامن زد و روابط سياسي خود را با نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي به ويژه سازمان مجاهدين خلق و حزب دموكرات كردستان تحكيم بخشيد. اين مسئله از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ به صورت علني شروع شد و در ۳۰ خرداد به اوج خود رسيد كه منجر به بركناري بني صدر از فرماندهي كل قوا توسط امام و رد كفايت سياسي وي در مجلس شوراي اسلامي شد. بعد از بركناري بني صدر حركت مسلحانه منافقين آغاز شد كه منجر به حادثه هفتم تير، ترورهاي پي در پي مسئولان و قشر وسيعي از مردم شد كه سرانجام منتهي به درگيري مسلحانه در داخل كشور و در نهايت شكست و هزيمت ضد انقلاب و حذف آنها از صحنه سياسي شد. با فرار بني صدر و برطرف شدن موانع پيوند نيروهاي ارتش و سپاه و دلسوزي نيروهاي انقلاب، شرايط داخلي براي طرح ريزي عمليات هاي آزادسازي فراهم شد و نيرويي كه از دل انقلاب برخاسته بود به تدريج درمي يافت كه گره جنگ تنها به دست نيروهاي انقلابي باز مي شود و استراتژي جنگ تغيير كرد و از روش كلاسيك خارج شد و ابتكارهاي انقلابي شكوفا گرديد و با عمليات هاي بزرگ ثامن الائمه، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس در ظرف كمتر از يك سال مناطق اشغالي جنوب كشور از جمله خرمشهر آزاد شد و جمهوري اسلامي توازن سياسي نظامي را به سود خود به چرخش درآورد. عوامل
|
|
پيروزي هاي ايران را چنين مي توان ذكر كرد: ۱- تغيير وضعيت داخلي كشور كه توضيح داده شد ۲- تحول روحي و معنوي در مردم: با پيدايش اوضاع جديد و به موازات حذف منافقين و ليبرال ها از صحنه سياسي كشور و متقابلاً اقداماتي كه منافقين با ترور مسئولان نظام و مردم آغاز كردند، زمينه حضور مجدد مردم در صحنه سياسي كشور فراهم شد. ۳- گسترش سازمان رزم سپاه: در زمان فرماندهي بني صدر بر قواي مسلح سپاه پاسداران از توجه اندكي برخوردار بود اما با تغيير اوضاع و حضور مردم ظرف مدت كوتاهي سپاه توانست چهار تيپ سازماني تشكيل دهد. ۴- همكاري و هماهنگي ارتش و سپاه ۵- ابتكار و خلاقيت در صحنه هاي نبرد مثل عبور از رمل در عمليات طريق القدس و عبور از كارون در عمليات بيت المقدس ۶- عدم درك دشمن از وضعيت جديد: دشمن از وضع جديد كه اساساً بر حضور مردم و حذف جبهه ضد انقلاب از صحنه سياسي كشور متكي بود درك صحيحي نداشت و علي رغم اطلاع از عمليات ثامن الائمه از نظر تاكتيك غافلگير شده و به ناچار به اسارت نيروها و انهدام تجهيزاتش تن داد.
عمليات بيت المقدس و آزادسازي خرمشهر
دشمن در وضعيتي بحراني قرار داشت اما در مقابل رزمندگان اسلام ضمن برخورداري از هماهنگي فوق العاده در طراحي فرماندهي، داراي روحيه اي بالا و معنويتي چشمگير بودند. ويژگي عمليات بيت المقدس ابتكار عبور از كارون مي باشد. دشمن براساس تفكر كلاسيك و دركي كه از توان رزمندگان اسلام داشت، عبور از رودخانه را به عنوان تلاش اصلي قواي اسلام پيش بيني نمي كرد كه اين امر موجب غافلگير شدن قواي دشمن مي شد. شب قبل از عمليات در جلسه قرارگاه مركزي اوضاع سياسي منطقه و اوج گيري مسئله فلسطين مورد بحث قرار گرفت و قرارگاه به اين نتيجه رسيد كه نام «بيت المقدس» را براي عمليات برگزيند. انتخاب اين نام و پيروزي محتمل رزمندگان اسلام، براي رژيم صهيونيستي به شدت شكننده بود. سيزدهم ماه رجب ، روز ميلاد حضرت اميرالمومنين (ع) به عنوان روز شروع عمليات انتخاب شد و متناسب با آن رمز مقدس «ياعلي بن ابي طالب(ع)» نيز براي عمليات انتخاب شد. با نزديكي زمان عمليات بزرگاني چون آيت الله مشكيني و آيت الله شهيد صدوقي وارد منطقه شده و در قرارگاه كربلا حضور يافتند. روز ۱۰ ارديبهشت ۱۳۶۱ ساعت ۳۰ دقيقه بامداد با تلاوت آياتي از سوره فتح عمليات بيت المقدس آغاز شد.
در مرحله اول و دوم عمليات نيروهاي دشمن غافلگير شده و در بسياري نقاط عقب نشيني كردند، به طوري كه مدام به نيروهايش پيام داد: «كليه نيروهايي كه مواضع و استحكامات خود را از دست داده اند بايد ظرف امروز و امشب دوباره از دشمن پس بگيرند، در غير اين صورت محاكمه انقلابي خواهند شد.» در مرحله سوم عمليات نيروهاي بسياري از دشمن منهدم شدند.
مرحله چهارم عمليات با هدف محاصره و آزادسازي خرمشهر در روز ۱/۳/۱۳۶۱ آغاز شد و رزمندگان با تصرف پل نو و پيشروي به سمت شط العرب محاصره خرمشهر را كامل كردند. فرمانده نيروهاي عراقي در خرمشهر كشته شد و نيروهاي دشمن سعي داشتند از طريق اروند فرار كنند.
از حدود ساعت ۱۰ صبح ۳/۳/۱۳۶۱ از گوشه و كنار شهر، عراقي ها در حالي كه دست ها را بر سر نهاده بودند و برخي هم قرآن و عكس امام خميني را در دست داشتند و الموت لصدام مي گفتند، فوج فوج خود را تسليم كردند. خرمشهر كه پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن سقوط كرده بود ،بعد از ۵۷۵ روز اشغال ظرف كمتر از ۴۸ ساعت آزاد و به طور كامل از لوث وجود اشغالگران پاكسازي شد. رزمندگان اسلام در اولين اقدام خود نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر به جاي آوردند و مردم در سراسر كشور مسرور شده و به پخش شيريني و برقراري جشن پرداختند. امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد نماز شكر به جاي آورده و به يمن غلبه حق بر باطل بر پشت بام ها نداي الله اكبر سردادند.
نتايج آزادسازي خرمشهر
فتح خرمشهر به منزله بزرگترين پيروزي نظامي - سياسي جمهوري اسلامي در جنگ تلقي شده و در مقابل دشمن و حاميانش نيز بزرگترين ضربه سياسي - نظامي را متحمل شدند. تحميل جنگ با هدف مهار و تعديل ايران و تغيير توازن در منطقه به نفع آمريكا طراحي و اجرا شد اما فتح خرمشهر خط بطلاني بر نقشه هاي استكبار و ارتجاع كشيد و موجب نگراني آمريكا و غرب شد. در بررسي آزادسازي خرمشهر، تاكتيك نظامي ايران، طرح ريزي عمليات عبور از رودخانه كارون، سرعت عمل در تصرف خرمشهر و مقايسه آن با زمان تهاجم عراق به خرمشهر و تأخيري كه در اشغال شهر صورت گرفت دلالت بر ضعف و ناتواني روحي و فيزيكي عراق مي كرد. به طور كلي آنچه كه رسانه هاي خارجي و كارشناسان نظامي درباره وضعيت جديد عراق و ضعف و ناتواني اين كشور مورد توجه قرار دادند عمدتاً شامل محورهاي زير بود: ۱- شكست سياسي - نظامي عراق از نظر استراتژي و تاكتيك ۲- از دست دادن برگ برنده براي مذاكرات صلح ۳- ضعف روحي نيروهاي عراقي و تحقيرهاي ناشي از شكست ها و عقب نشيني هاي پي در پي ۴- فزوني يافتن مشكلات اقتصادي عراق ۵- ترديد كشورهاي عربي در مورد توانايي نظامي عراق، علي رغم كمك هاي همه جانبه مالي (۲۵ ميليارد دلاري)، سياسي، تبليغاتي و نظامي. ۶- ابهام حاميان عراق در مورد سرنوشت رژيم اين كشور و حيات سياسي صدام.
آمريكا پس از فتح خرمشهر سعي كرد به منظور مهار و كنترل پيروزي هاي ايران به صورت همه جانبه رژيم صدام را تقويت و حفظ كند. همچنين «جبهه ميانه رو عرب» و «شوراي همكاري خليج فارس» را تشكيل داد و نيز سازمان دهي تلاش هاي ديپلماتيك براي تحميل صلح به ايران بخش ديگري از كوشش ها و اقدامات آمريكا را تشكيل مي داد.
تلاش براي تحميل صلح به ايران
بعد از حمله عراق به ايران در ۶ مهر ۵۹ شوراي امنيت كه مسئوليت اوليه حفظ صلح و امنيت بين المللي را برعهده دارد قطع نامه ۴۷۹ را صادر كرد كه در آن هيچ اشاره اي به تجاوز عراق و يا نقض تماميت ارضي ايران نشده، پيشنهاد آتش بس نداده و از نيروهاي متجاوز خواسته نشده كه سرزمين هاي اشغالي را ترك كنند. در اين قطع نامه تنها از ايران وعراق خواسته شده است كه از استفاده بيش تر از زور خودداري كنند كه در واقع مفهوم آن چنين است كه نيروهاي عراقي همچنان مناطق اشغالي را تحت كنترل داشته باشند و نيروهاي ايران از جمله براي باز پس گيري سرزمين هاي اشغالي بپرهيزند.
و بعد از اين به مدت ۲۲ ماه يعني در زماني كه عراق در حال پيشروي در خاك ايران و تحكيم مواضع خود بود شوراي امنيت سكوت كرد اما پس از پيروزي هاي بزرگ ايران در عمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس شوراي امنيت سكوت خود را شكست و قطع نامه ۵۱۴ را در تير ۱۳۶۱ تصويب كرد. و در آن خواستار آتش بس و عقب نشيني دو كشور به مرزهاي بين المللي شد در حالي كه قبل از آن و پس از آزادسازي خرمشهر صدام حسين اعلام كرده بود به مرزهاي بين المللي عقب نشيني مي كند. درخواست عقب نشيني بدون قيد و شرط و رفع اشغال خاك ميهن اسلامي و برقراري آتش بس كمترين و طبيعي ترين حق مسلم كشوري است كه وحشيانه مورد تجاوز واقع شد و نيز درخواست تعيين متجاوز و پرداخت غرامت لازمه برقراري ثبات در منطقه بود تا ديگر عراق به خود جرأت ندهد به كشورهاي منطقه مثل كويت حمله كند. ليكن آمريكا و حاميان عراق همواره از پذيرش شرايط جمهوري و اسلامي طفره رفتند و فقط سعي كردند كه با تحميل صلح به ايران صدام را نيز از نابودي نجات دهند و آنچه كه نتوانسته بودند در ميدان نبرد كسب كنند در پشت ميز مذاكره به دست آورند.
اگر ايران بر اثر فشارهاي بين المللي آتش بس را مي پذيرفت با توجه به حمايت آمريكا و كشورهاي عربي، ايران نمي توانست در مذاكرات حق خود را بگيرد به خصوص كه عراق هنوز مناطقي از ايران را در اشغال خود داشت و اين امتيازي براي عراق بود. همچنين اگر ايران جنگ را ادامه نمي داد صدام ارتش خود را تقويت كرده و دوباره به مرزهاي ايران حمله مي كرد. سرانجام جنگ با ورود ايران به داخل خاك عراق، با هدف تنبيه متجاوز و تأمين حقوق مشروع ايران و اجتناب از فرسايش روحي و مادي و جلوگيري از حملات دوباره عراق به مرزهاي ايران با عمليات رمضان در ۲۳ تير ۱۳۶۱ ادامه يافت.