دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۹۵
نگاهي به كتاب «به نام آزادي» نوشته آيزايابرلين
زيبايي در گوناگوني است
007785.jpg
سيد جواد طاهايي
اشتهار آيزايا برلين اندكي ناگهاني به نظر مي رسد. در فرهنگ ها و دايره المعارف هاي سياسي كه در دهه ۱۹۸۰ و قبل از آن انتشار يافته اند، كمتر مي توان نامي از او يافت. اما در سال هاي پاياني قرن بيستم كه با اعتراضات روشنفكرانه به انگاره هاي مسلط فكري در قرن بيستم همراه بود، آيزايا برلين نيز اشتهار يافت. احتمالاً رمز اشتهار آيزايا برلين نه در نثر روشن و شفاف او، نه تحليل هاي بي طرفانه و منصفانه اش، نه تواضع و وسعت پرداخت هاي نظري و نه تسلط بي گفت وگويش بر تاريخ انديشه هاي سياسي دوره مدرن است زيرا او اين ويژگي ها را در دوران انزواي نسبي خود نيز داشته است. حتي وضع كردن اصطلاح جاافتاده آزادي هاي مثبت (آزادي براي انجام كاري) و منفي (آزادي از انجام كاري) وي نيز چندان او را به عرصه نكشانيده بود زيرا در چشم ناظران، اين اصطلاحات ادامه موشكافي هاي كسالت آور انگليسي به نظر مي رسيد، اصطلاحاتي كه گويي مي خواستند در درك آزادي بيشتر دقت و تحليل زباني را نمايش دهند تا عمق و تحليل محتوايي را.
رمز اشتهار برلين احتمالاً ايده اي است كه با روح معترض زمانه، يعني گونه اي بيزاري جويي از انواع جامعيت هاي ايدئولوژيكي در تلائم است: پلوراليزم ارزشي يا باور به خيرهاي توافق ناپذير. اما اول لازم است در ستايش آيزايا برلين سخن بگوييم. مايلم ستايش خود از برلين، اين نمونه شاخص پر دانشي و كم ادعايي، را از زبان «ماريووارگاس يوسا» اديب مشهور پرويي ( در كتاب موج آفريني) بيان كنم. از نظر او برلين مقاله نويس يا رساله نويسي است با وسعت فكري خارق العاده كه كارهايش به سبب مهارت و درخشش لذت كميابي را فراهم مي آورد، كتاب هايش به رغم تراكم انديشه هايي كه در آن مطرح شده، هرگز انتزاعي نمي نمايد. هر مقاله از آثار نيرومند برلين را مي توان چون فصلي از رماني خواند كه اعمالش در جهان انديشه صورت مي گيرد و قهرمانان و خلافكاران آن، عقايدند.
شگفت انگيزترين چيز درباره اين متفكر آن است كه در نگاه نخست به نظر مي رسد عقايد خودش را ارائه نمي دهد. شايد اين حرف مهمل به نظر برسد اما مهمل نيست، زيرا خواندن آثارش اين احساس را به انسان مي دهد كه آيزايا برلين به آن چيزي دست يافته كه پس از گوستاو فلوبر، بيشتر رمان نويس هاي مدرن كوشيده اند در رمانهايشان به آن برسند، يعني محو كردن و نامرئي كردن خود. شگردي كه برلين به كار مي گيرد تا اين احساس را به ما بدهد كه خود پشت متن ها پنهان نشده، «بازي منصفانه» است. او با منزه بودن اخلاقي در حد وسواس، افكار ديگران را بررسي مي كند، كيفيات مخففه و محدوديت هاي زمانه را در نظر مي گيرد. هرگز كلمات يا عقايد ديگران را به اين سو و آن سو نمي كشاند تا شبيه واژه ها و عقايد خودش شود. اين عينيت در نقل ابداعات ديگران، سبب ايجاد اين پندار در خواننده مي شود كه در اين كتاب هاي نغز پرمغز، گويي آيزايا برلين چيزي براي گفتن از خود ندارد. اما اين احساس سخت نادرست است. بازي منصفانه فقط شگردي است كه مانند همه شگردهاي روايي در رمان نويسي تنها يك كاركرد دارد، اين كه محتوا را قانع كننده تر سازد. اگر وانمود شود كه داستان راوي خاصي ندارد و قائم به خود است، خواننده هنگام خواندن بيشتر آن را مي پذيرد و مفتونش مي شود.
آيزايا برلين به ما مي آموزد كه عقل سليم (كامن سنس) ارزشمندترين فضيلت سياسي است و اين نكته با همه سادگي و وضوح خود انتقادي عليه جريان هاي عمومي تفكر سياسي در قرون نوزده و بيست است. بيزاري برلين از انواع موجبتهاي ايدئولوژيكي در قرون نوزده و بيست بدان پايه است كه او مي گويد من متعلق به قرن هجدهم هستم و نمي بايستي در قرن بيستم به دنيا مي آمدم.
اما نكته متناقض نما اين است كه كسي چون آيزايا برلين كه چنان شيفته عقايد است كه به راحتي و استادانه در ميان شان گلگشت مي زند، در عين حال پيوسته معتقد است كه اگر عقايد با واقعيت انساني در تضاد افتد، بايد كنار بكشد. بدين ترتيب گويا ايده هاي برلين به گونه اي است كه نهايتاً خود را نقض مي كنند. هيچ جنبه مثبته اي در آراء برلين اين واضع آزادي هاي مثبت، وجود ندارد. بگونه اي، او خود نيز به اين حقيقت اذعان دارد. او به ليبرال هاي لهستاني كه مؤمنانه به راهيابي هاي ليبرالي براي آينده كشورشان مي نگريستند، كانت وار، مي گفت: «فكر نمي كنم شما نياز داشته باشيد كه نظرات من يا پوپر را بخوانيد. انسان بايد از غريزه بهنجار اخلاقي خودش پيروي كند. باور ندارم كه تجربه كمونيسم در مردم آگاهي از آنچه درست يا غلط است را از ميان برده باشد.»
اگر بپذيريم - و ظاهراً بايد پذيرفت - كه انسان اصولاً موجودي ارزش گذار يا قضاوت گر است، آنگاه بايد گفت كه برلين بخش عمده اي از انسانيت انسان را بر زمين گذارده است. اندكي كلي، شايد بتوان برلين را به اسارت در دايره فهم براي فهم متهم كرد. مي توان با تمسك به تعبيري از خود او، از وي پرسيد آيا روباه بودن كافيست؟ انديشه هاي سياسي به هر حال نبايد دانش و فضيلتي في نفسه باشند و بايد كمابيش به كار حل معضلات انساني بيايند.
برلين زياده خود را در پشت متفكرين و انديشمندان پنهان مي كندو نتيجتاً به خوانندگان خود، پند و اندرز چنداني كه حق و وظيفه داناياني چون اوست، ارائه نمي كند. بي جهت نيست كه يكي از نخست وزيران بريتانيا مي گفت اي كاش برلين اندكي كمتر درك كندو اندكي بيشتر محكوم كند.
انديشه هاي برلين يك نقطه ضعف مركزي دارد و آن اينكه يك بعد وجود انسان در منظرش يافت نمي شود. اين بعد، جهان غيرعقلاني است كه او آن را در زير عقل مي گذارد و گاه آن را به هيچ مي گيرد؛ چيزي كه ماكس وبر و بسياري ديگر به خوبي به آن وقوف داشتند. برلين به تأثير عرصه هاي ناخودآگاه و نيز احساسي انسان بر عرصه خودآگاه او توجه كافي نمي ورزد. او زياده پايبند عقل سليم است.
اما بر اين انتقاد، هر قدر كه مركزي باشد، نبايد چندان پاي فشرد، زيرا برلين از موضع همين عقل سليم، مبادي ليبراليستي عقايد خود و ليبرال هاي ديگر را متزلزل مي كند و به گرايشي آلماني يا رومانتيك رو مي كند. اين گرايش چنانكه بيان شد، پلوراليزم ارزشي است. پلوراليزم اخلاقي يا ارزشي برلين، يعني برداشت او از ناسازگاري ارزش ها در سطحي بنيادين. او معتقد است پاسخي واحد و نهايي در برابر تنوع ترس آور معضلات انساني وجود ندارد. افراد در برابر شرايط زندگي، راه هاي مختلفي انتخاب مي كنند و راه هاي مختلف زندگي ممكن است در اين يا آن نظريه بزرگ جاي نگيرد. پس بايد در زندگي براي ارزش هاي ناسازگار نيز جايي باشد. پلوراليزم ارزشي برلين، حتي او را تا حدي به سوي مرزهاي مخالفت با خرد روشنگري مي راند( و البته اين مخالفت هيچ گاه دامان كانت را نمي گيرد). در داعيه اي عليه روشنگري، او از هامان متفكر آلماني نقل مي كند كه «هر گاه آموزه هاي اخلاقي عقل گرايان فرانسوي يا فلاسفه را مورد بررسي قرار دهيم، در مي يابيم كه صورتبندي آنان چنان انتزاعي و كلي است كه نمي تواند پاسخگوي مسائل پيچيده زندگي باشد.»
او تحت تأثير هردر و ويكو مي گويد: هر فرهنگي مركز ثقل خود را دارد. تمدن هاي گوناگون اهداف متفاوتي را دنبال مي كنند و در اين راه محق هستند. ملت هاي مختلف به شيوه هاي مختلفي خوشبخت شده اند و اين شيوه ها حقانيت دارند.
برلين به طور كلي مي خواهد خرد ناب كانتي را از شائبه هاي تعين گراي انديشه هاي سياسي قرن بيستم بپيرايد و آن را در عرصه سياست جاري سازد. پلوراليزم ارزشي، كوششي براي بازگشت به كانت و خرد منسجم و در عين حال تكثر پذير اوست. برلين در قالب يك بازي زباني (به تعبير خود) ، و در قالب ويژگي هاي دو حيوان راهيابي نظري اش را بيشتر توضيح مي هد. او مي گويد صفت خارپشت براي كساني است كه وحدت گرايانه، همه چيز را در قالب يك نظام واحد و فراگير تفسير مي كنند، اما روباه ذهنيتي روسپي دارد،  به يك اصل مركزي پايبند نمي شود،  درگيري هاي فكري متعدد دارد و در زمينه هاي مختلف به تفكر مي پردازد و به حوزه هاي مختلف تعلق مي ورزد. برلين خود و متفكران مورد ستايش خود را در صفت روباه جاي مي دهد و مخالفين وحدت گراي خود را به خارپشت ملقب مي كند.
شش متفكري كه در كتاب از آنها ياد شده است (حتي ژوزف دومستر كه مخالف وحدت گرايان عهد روشنگري است) از زمره خارپشتانند. برلين در حالي اين متفكران را دشمن آزادي مي نامد كه در جاهاي ديگر به دين خود به برخي از آنها اشاره مي كند.
نام اصلي كتاب «آزادي و دشمنان آن: شش دشمن آزادي بشر» است. عنوان كتاب، آري، اندكي تكان دهنده است، اما ويراستار محترم ترجمه فارسي حق نداشت به سادگي و به نيابت از نويسنده انگليسي زبان و خوانندگان فارسي زبان، احساس رسالت اخلاقي كرده و عنوان اصلي كتاب را عوض كند. ديگر آنكه، ايرانيان، اين اولين ملت خداپرست، حق دارند ناخرسند شوند از اين كه ببينند برروي جلد كتاب، «به نام خدا» جاي خود را به چيز ديگري مثلاً «به نام آزادي» بدهد. نبايد موجب آزار يكتاپرستان شد. ناشر محترم ناخواسته حتي عليه اعتقادات خود، عمل كرده است. برلين نويسنده اي وزين است و بايد به انتخاب مترجم و ناشر تبريك گفت. جاي خوشبختي است كه اينك در انتظار ترجمه اثر ديگري از برلين زير عنوان ريشه هاي رومانتيسم باشيم.
شايد بتوان اين حكم را داد كه ناشر محترم بايد خود براي كار خود ارج و احترام قائل شود، يعني هنگامي كه در اقدامي ستايش برانگيز، اثري كمابيش كلاسيك را انتشار مي دهد، بايد اين امكان را براي خواننده خود فراهم سازد كه از جنبه هاي مختلف از اين اثر بهره ببرد. از اين رو ارائه نمايه هاي مفهومي و اسامي، بر ناشر فرضي اخلاقي است و حجم زياد يا اندك كتاب در اين ميان نبايدواقعيت تعيين كننده اي باشد.
برلين در كتاب خود به شرح و بررسي افكار شش متفكر مي پردازد كه از نظر نويسنده، دنياي مدرن تحت تأثير نظريه پردازي هاي آنان است. اين انديشه ها از نظر برلين، يا از نتايج و يا از عوامل انقلاب فرانسه محسوب مي شوند. هلوسيوس، روسو، فيشته، هگل، سن سيمون و ژوزف دومستر متفكران مورد بحث مي باشند كه هريك فصلي را به خود اختصاص داده اند. مطالعه فصل آخر كتاب يعني ژوزف دومستر از آنجا كه اين متفكر جاي خالي اي در ادبيات سياسي معاصر ايران دا رد، توصيه مي گردد.
(تهران: انتشارات مرواريد، ۱۳۸۲) ۲۶۰ صفحه،  قيمت ۲۰۰۰ تومان.

گفت  و گو با نسرين سيستاني زاده ، طراح «كتاب صلح»
كتاب ۸۰ كيلويي
007782.jpg
مجتبي زارعيان جهرمي
استفاده از هنر در ترويج فرهنگ كتاب و كتابخواني همه گاه مورد توجه دست اندركاران حوزه كتاب بود. بخصوص كه بخشي از كتاب هاي چاپ شده، در هيئت كتاب هاي نفيس، خود بازار خاص و ويژه اي را دارا است. در نمايشگاه امسال، بانويي خوش ذوق با همت و پشتكار مثال زدني، كتابي نسبتاً قطور و البته بزرگ را طراحي كرد كه، هر روزه در سراي ايران، مورد توجه علاقه مندان قرار مي گرفت. اين بانوي قوچاني مديريت عاملي يك شركت تعاوني را بر عهده داشته و توانسته طرح و اجراي كتاب صلح را انجام دهد كه مورد تفقد مسئولان و از جمله رياست جمهوري قرار گرفت. با وي درباره چگونگي طرح و اجراي اين كتاب گفت وگويي كرده ايم كه مي خوانيد.
* ايده «كتاب صلح» چگونه به ذهنتان رسيد؟
- من چون هنر را دوست دارم و بهتر بگويم با هنر زندگي مي كنم، خواستم از راه هنرم، مفهوم صلح را بيان كنم.
* تا چه اندازه در انتقال ايده تان موفق بوده ايد؟
- با استقبالي كه مردم و مسئولان در نمايشگاه هفدهم از اين كتاب كرده اند، فكر مي كنم خيلي موفق بوده ام.
* از مقامات كشوري چه كساني از «كتاب صلح» بازديد كردند؟
- در روز افتتاح نمايشگاه آقاي خاتمي لطف كردند بازديد كردند، آقاي مسجدجامعي وزير فرهنگ و ارشاد نيز با ايشان بودند. در روزهاي ديگر وزير تعاون و مدير كل بعضي از استان ها نيز از نزديك اين كتاب را ديدند. بازديد كنندگان خارجي هم زياد داشته ايم.
* ويژگي هاي «كتاب صلح» چيست؟
- ابعادش ۱۰۰ در ۷۵ سانتي متر، وزنش حدود ۸۰ كيلوگرم است. طرح هاي اوليه آن با خودكار ژله اي روي پارچه پياده شده و تمام خطوط آن با دوختي كه «شن دوزي» نام دارد پر شده.كتاب ۲۰ بسم الله دارد، ۲۰ حديث در مورد اهميت بسم الله نيز در آن آمده، پرچم همه كشورها نيز با ذكر زبان و نژادشان در كتاب طراحي شده، اسم خداوند به ۳۰ زبان زنده دنيا در صفحات مختلف آن ذكر شده و كلمه «صلح» نيز به ۳۰ زبان زنده دنيا در آن آمده است. چكيده اي از سخنان رئيس جمهور محترم نيز كه در سال ۱۹۹۹ در سازمان ملل ايراد شد در صفحات اوليه اين كتاب آمده. البته طرح هاي صفحه به صفحه كتاب با هم متفاوت است.
* طرح اين كتاب را چگونه اجرا كرديد و چه مدت طول كشيد؟
- يك تيم ۱۵ نفره در اين كار به من كمك كردند و كار يك سال و نيم طول كشيد.
* براي تهيه اين كتاب چه مقدار مواد اوليه مصرف شده است؟
- ۱۶ تكه چرم، ۶۰ عدد مقوا و حدود ۳ عدد توپ پارچه در آن به كار رفته، البته ضايعات هم زياد داشته ايم.
* طرح هاي ديگري هم براي آينده داريد؟
- يك تابلوي بزرگ در دست اجرا دارم كه ابعاد آن ۲۵/۳ در ۵/۴ متر است. در اين تابلو ۹ هنر شرقي و غربي به كار برده مي شود. اين تابلو از نظر ابعاد ركورد خاورميانه را مي شكند كه اين مطلب مورد تأييد كارشناسان قرار گرفته است. در اين تابلو هزار و يك اسم خداوند را يك جا جمع كرده ام.
* آيا طرح ديگري هم شبيه «كتاب صلح» داريد؟
- يك كتاب ديگر در دست تهيه دارم كه موضوع آن تصاوير و اشعار شاعران قديم و جديد ايران است. اين اشعار به ۵ زبان ترجمه شده است.
* هدف شما از اجراي اين قبيل طرح ها چيست؟
- من به متون و روايات مذهبي و به صلح جهاني بسيار علاقه مندم. همچنين مي خواهم نشان دهم كه يك زن هم مي تواند كارهاي هنري بزرگ، در حد جهاني، انجام دهد.
* آيا به دنبال مشتري براي اين كتاب بوده ايد؟
- حضور در اين نمايشگاه براي من در درجه اول اهميت قرار داشت. مردم و بازديد كنندگان و هنرمندان مرا به ادامه كار تشويق كردند. البته براي اجراي طرح هاي ديگر به پول نياز دارم. در اين نمايشگاه يك مشتري شخصي و دو مشتري دولتي براي كتاب پيدا شد. خريداران دولتي يك سازمان اسناد و كتابخانه ملي و ديگري وزارت تعاون است و به احتمال زياد وزارت تعاون آن را خريداري خواهد كرد.
* آيا نمي خواهيد براي ادامه كارهايتان و ارائه طرح هاي بهتر، حمايت نهادي را جلب كنيد؟
- روزي كه آقاي خاتمي تشريف آوردند، قول دادند از طريق وزارت ارشاد از من حمايت كنند.
* و حرف آخر؟
- از مديريت هفدهمين نمايشگاه كتاب تهران تشكر مي كنم. چون به من خيلي لطف داشته اند.

ادبيات
اقتصاد
ايران
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |