سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۹۶
انديشه
Front Page

نيچه از نگاه ياسپرس
007851.jpg

گزارش از: سام محمودي سرابي
به انگيزه چاپ كتاب «نيچه؛ درآمدي به فهم فلسفي ورزي او» نوشته ياسپرس به ترجمه سياوش جمادي و توسط انتشارات ققنوس، نشستي به همت كتاب ماه فلسفه و ادبيات در بررسي و نقد كتاب حاضر در خانه كتاب برگزار شد. در اين نشست كه با حضور مترجم كتاب، دكتر محمد ضيمران نويسنده و استاد دانشگاه و مولف كتاب «نيچه پس از هايدگر، دريدا و دلوز» (انتشارات هرمس) و مسعود عليا؛ مترجم و ويراستار اين كتاب، تشكيل شد، سخنرانان به بحث در باب انديشه هاي ياسپرس و تفسير وي از نيچه پرداختند. مطلبي كه از پي مي آيد گزارشي است كه از چكيده اين بحثها و سخنرانيها فراهم آمده است. با هم مي خوانيم:
پيش بيني نيچه اي
«آندره مالرو» نويسنده و متفكر معاصر فرانسوي معتقد است كه تفكر اروپايي، در پايان قرن بيستم يا نيچه اي خواهد بود يا ماركسي. نيچه به وخامت جنگ هاي ملي در قرن بيستم اشاره مي كرد و ماركس آينده پرولتاريايي را پيش بيني مي كرد، اما مالرو پيش بيني نيچه  را به واقعيت نزديك تر مي دانست.
سياوش جمادي مولف و مترجم خلاق كه پيشتر ترجمه كتاب «هايدگر و سياست»نوشته ميگل د. بيستگي و تاليف كتابهاي «سيري در جهان كافكا»و «يادبود ايوب در جهان كافكا» را از او خوانده ايم، دراين نشست با اشاره به اين سخن مالرو و تاريخي كه غرب در حوزه فلسفه از ارسطو تا هگل پشت سر گذاشته، نيچه را از جمله كساني دانست كه در فلسفه تزلزلي جدي و آشكار ايجاد كرده اند.
به گفته جمادي در حقيقت ماركس و بويژه نيچه به يكباره تمام تاريخ متافيزيك را زير تيغ جراحي نقد و سؤال قرار مي دهند. اشتراك آنها در اين است كه در تاريخ فلسفه غرب يك گسست جدي و آشكار ايجاد كرده اند.
وي در ادامه با شاهد گرفتن اين گفته نيچه كه فلسفه دروغي بيشتر نيست و تمام تاريخ ۲۵۰۰ ساله فلسفه كه محكوم به دروغ است در اين مدت كلاه بر سر مخاطب گذاشته مدعي شد كه او (نيچه) فلسفه را به يك نوع روان شناسي خاص مي كشاند كه نه با بيماران زنده بلكه با متفكران دو هزار سال تاريخ و تفكرات فلسفي سروكار دارد.
به گفته جمادي فلسفه نيچه، از نوعي پرده براندازي و افشاگري برخوردار است و به همين دليل او را متفكري مي دانند كه به گفته خودش پس از مرگ تازه متولد مي شود. جمادي در ادامه صحبت هايش يادآور شد كه نيچه مي گويد: «من «نه» مي گويم تا به «آري» و بازگشت جاودانه برسم» اما اين آري گويي نيچه در نظر جمادي چندان آري گويي خطرناكي نيست و ياسپرس نيز در كتاب خود مي گويد كه نيچه حقيقي نيچه انتزاعي است.
وي در ادامه سخنانش به نكته اي اشاره كرد كه مورد تعجب جمع قرار گرفت و تا حدودي ابهام هاي موجود پيرامون استفاده ابزاري حزب ناسيونال سوسياليست آلمان(نازي) از آثار او را از بين برد. جمادي مدعي بود كه پس از مراجعه به پژوهش هاي انجام شده جمعي از محققان پيرامون كتاب «اراده معطوف به قدرت» به اين نكته پي برده كه اين كتاب و تحسين شرارت نوعي جعل و مونتاژ و سرهم بندي يادداشتهاي نيچه است كه توسط خواهر يهودي ستيز او؛ اليزابت فورستر نيچه و جمعي از مفسران نازيست انجام شده است.
جمادي معتقد است كه بايد توجه داشت كه تفسيرهاي موجود از فلسفه و انديشه نيچه به ويژه در زماني نوشته و منتشر مي شوند كه هيچ هنرمند و متفكري در آلمان از تيغ سانسور و خشم نازي در امان نبود و شجاعت و دلاوري ياسپرس را در اين دانست كه در آن آشفته بازار نازي ها كه همه آثار نمي توانستند يك تفسير صحيح، كامل و به دور از نازيسم ارائه دهند، آمده و در مقابل اين رويكرد از نيچه و تفكرش اعاده حيثيت كرده  است.
تفكر نيچه؛ جولانگاه قرائت هاي مختلف
سخنران بعدي اين نشست دكتر محمد ضيمران ، نويسنده و استاد فلسفه بود كه با رويكردي انتقادي كتاب و رهيافت ياسپرس را مورد بررسي قرار داد.
وي با اشاره به اينكه هم انديشمندان مدرن و هم متفكران پست مدرن همواره كوشيده اند كه تبار انديشگي خود را به نيچه و تفكر او مرتبط سازند، سخنان خود را  آغاز كرد و ماهيت تناقض آميز نوشته هاي نيچه را تنها به دليل شكست و نوميدي مفسران آثار او دانست. ضيمران در توضيح سخنانش گفت: تناقض دروني اساس كار او را شكل مي دهد و وقتي همه نوشته هاي او را بخوانيم متوجه خواهيم شد كه نيچه درباره همه چيز دو يا چند عقيده متناقض دارد و به همين جهت هركس كه هر قرائتي بخواهد مي تواند از نوشته هاي او بكند؛ و به همين دليل محافظه كاران، انقلابيون، سوسياليست ها، خداپرستان، ملحدان، آزادانديشان و حتي متعصبان همگي قادرند تفكر مدنظر خود را در انديشه ها و نوشته هاي او دريابند.
او در سخنراني خويش ابتدا شمه اي از تفكر ياسپرس را زير ذره بين برد و سپس رويكرد او را در كتاب نيچه مورد بررسي قرار داد.
به گفته ضيمران ياسپرس در نوشته هاي خود كوشيده تا وضعيت بشر را در عصر حاضر روشن كند. او انسان را يك پروژه دوگانه معرفي مي كند و در پرتو انديشه هاي كانت و كي ير كه گارد او را موجودي دوساحتي مي داند: ساحت تجربي و ديگري ساحت غيرتجربي. به اعتقاد وي ساحت تجربي وجود انسان متضمن سه وجه عمده است: ۱- اگزيستانس حياتي يا صرف تحرك و حيات ۲- «شعور في حد ذاته» يعني بعد تفكر منطقي و بطور كلي عقليت ۳- روح يعني بعدي كه در آن ايده ها و ايده آل هاي شخصي و دريافت هنري شخص متجلي است.
ياسپرس مي گويد اين سه وجه تجربي زمينه ساحت غيرتجربي انسان يعني اگزيستانس او را شكل مي دهد. در نظر او اگزيستانس عبارت است از بنياد اصيل هستي انسان، يعني همان بعد ملموس كه خود پايندگي، آزادي وجودي و خود حقيقي خود را بازمي نمايد.
ضيمران با طرح اين پرسش كه چگونه انسان مي تواند خودپايندگي فردي و اگزيستانس خود را تحقق بخشد؟ پاسخ ياسپرس را چنين شرح داد كه اگزيستانس را نمي توان از پيش طراحي كرد زيرا كه اين پديده عطيه اي است كه از سرچشمه هاي استعلاء (Transcendenc) حاصل مي شود و افزون بر اين تحقق استعلاء در لحظه هاي خاص زندگي به دو شرط امكان پذير است: ۱- تجربه وضعيت هاي مرزي ۲- تجربه برخورد و ارتباط متقابل وجودي با حريف. به اعتقاد ضيمران  در تفكر ياسپرس بر وضعيت هاي مرزي همچون مرگ، عسرت و احساس گناه   مي توان در سايه بكارگيري معرفت عقلي و دانش عيني چيره شد، و البته تنها با تغيير در رويكرد و شيوه نگاه است كه مي توان بر اين گونه مفاهيم و حوادث فايق آمد.
به گفته وي ياسپرس نيز چون نيچه و حتي كيركه گارد از فلسفه رسمي بيزار بود و بخصوص برنامه درسي دانشكده هاي فلسفي را مردود مي دانست، اما به هر حال مسيحيت كي يركه گارد را به همان نسبت مورد ترديد قرار داد كه مسيح ستيزي نيچه را.
ضيمران  پس از طرح مقدمه اي پيرامون فلسفه ياسپرس اين پرسش را مطرح كرد كه چرا ياسپرس كتابي مهم و پرحجم را به نيچه اختصاص داده و آيا هدف او بررسي فلسفه نيچه بود؟ و در پاسخ به اين سؤال با ارجاع به گفته هاي پيشين خود اين كارها (بررسي فلسفه نيچه توسط ياسپرس) را بعيد دانست.
آنگاه ضيمران به نقد كاوفمن نيز اشاره كرد و گفت كه يكي از جامع ترين تحقيقات درمورد ارتباط ياسپرس و نيچه را والتر كاوفمن در كتاب «از شكسپير تا اگزيستانسياليسم» تدوين كرده و معتقد است كه كتاب نيچه ياسپرس را بايد تبيين فلسفه نگارنده اش دانست و اين كتاب پيش درآمدي است بر انديشه هاي فلسفي خود ياسپرس.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنانش به نكته اي اشاره كرد كه جالب توجه بود. به گفته او ياسپرس كلاً فلسفه نيچه را مردود مي شمرد، او مدعي بود كه فلسفه پردازي او واجد اهميت است. به همين جهت عنوان فرعي كتاب خود را درآمدي به فهم فلسفه ورزي او گذاشته است. بدين معنا كه ياسپرس به شيوه فلسفه پردازي نيچه علاقه دارد نه محتواي فلسفه او و اين نكته را مي توان در جاي جاي كتاب نيچه او به وضوح ديد.
ضيمران معتقد است كه ياسپرس در كتاب نيچه خود كوشيده تا فلسفه خود را در لابه لاي مطاوي نيچه اي جستجو كند و به تعبيري ديگر تفسير ياسپرس خود نمودار فلسفه كلي اوست. و تلاش كرده تا در لابه لاي گفته هاي نيچه فلسفه وجودي خود را توصيف كند. او صريحاً اعلام مي دارد كه هر كس در هزارتوي انديشه هاي نيچه قرار گيرد در چاه ويلي گرفتار آمده كه تنها با طناب كانت و مكتب او مي تواند خود را از آن برهاند.
ضيمران پس از مقدمه اي نسبتاً طولاني پيرامون نيچه ياسپرس و مسئله فاشيسم،گفت: كتاب ياسپرس در زماني منتشر شد كه ريچارد اوهلر و آلفرد بويملر نيچه و فلسفه او را متضمن انديشه مقدماتي نازي معرفي كردند و ياسپرس در اين كتاب به صراحت اعلام كرد كه نيچه به دنبال پيرو جمع كردن نيست و در واقع پيشگفتار او اعتراضي بود به نوشته هاي طرفداران فلسفه نازي در مورد نيچه.
007848.jpg

به گفته وي در حالي كه بويملر، نيچه را متافيزيسين نظام اقتدارگرا معرفي مي كرد، ياسپرس كوشيد تا ثابت كند كه نيچه نه تنها هر نوع اقتدار و مرجعي را به چالش منتقدانه گرفته بلكه حتي عقايد و انديشه هاي خودش را هم نفي مي كند.
ضيمران در پايان سخنانش پس از اشاره به نقدهايي كه به رويكرد ياسپرس در مورد نيچه وارد شده كوشش جمادي را در امانت داري در برگردان اين اثر به فارسي روان و بدون تكلف قابل تقدير دانست و مقدمه او را راهگشاي خواننده در فهم معناي فلسفه ورزي در نظر ياسپرس معرفي كرد.
ترجمه فارسي برتر از انگليسي
مسعود عليا كه به عنوان ويراستار فني كتاب نيچه در اين نشست سخن مي گفت، حاضران را به بخشي از كتاب زندگي نامه فلسفي من نوشته ياسپرس ارجاع داد و به ثقيل و مطول نويسي ياسپرس اشاره كرد.او دليل تأكيدش بر دشواري و ناشيوا بودن نثر و زبان ياسپرس را شناساندن ارزش كار مترجم عنوان كرد و گفت: گذشته از امانت داري و دقتي كه جمادي در ترجمه اين كتاب به كار برده و از پس چنين كار بزرگي برآمده، سرمشق خوبي نيز در كار ترجمه اين قبيل متون بوده و توانسته است يكنواختي نثر ياسپرس را با زبان سليس و پرمايه خودش جبران كند.
به گفته وي چيزي كه در اين ترجمه مشهود است تسلط مترجم به زبان مقصد و مبدأ و بهره گيري بجا و مناسب از واژه ها، تعابير و ظرفيت هاي زبان فارسي است كه به نثر او شخصيت بخشيده چرا كه اين روزها ترجمه هاي فراواني مي بينيم كه از جهت سبك و زبان بسيار شبيه به هم هستند و اين نشانگر محدود بودن دايره واژگان مترجمان آن كتاب هاست. در حالي كه ما در زبان فارسي براي بيان مفهومي واحد تعابير و اشكال بياني مختلف و متنوعي داريم و طبيعتاً يكي از ويژگي هاي مترجم خوب اين است كه از دايره واژگان گسترده اي بهره ببرد تا حداقل بتواند از ميان گزينه هاي مختلف،  گزينه اي را كه بيشتر با سياق و فحوا و سبك نويسنده مناسبت دارد اختيار كند و اين مناسبت در نثر و ترجمه جمادي وجود دارد. وي بااشاره به بخش هايي از ترجمه جمادي در قطعات نقل شده از نيچه كه نياز به زباني حماسي و پرتب و تاب دارد گفت: جمادي بدون آن كه از كاربرد معتدل اصطلاحات عربي در ترجمه خود ابايي داشته باشد از گنجينه لغات فارسي هم به خوبي استفاده كرده و توانسته واژه هايي خوش آهنگ و رسا را به كار ببرد و نشان دهد كه لزوماً دم دست ترين معادل واژه اي بيگانه، بهترين معادل آن نيست. عليا واژه هايي چون جهان آفرين، خوارمايه، دل رميدگي،  پلشتي، هرزه درايي، خودبالندگي، جانورخو، خيزش و.... را دليلي بر اين مدعاي خويش آورد و از جمادي به عنوان احياگر اين واژه ها تقدير كرد.
در نظر اين مترجم و ويراستار كتاب صرف نظر از اينكه مقدمه جمادي بر كتاب نيچه در معرفي تفكر ياسپرس تا حد زيادي توانسته بن مايه هاي انديشه اين فيلسوف را معرفي كند و نشان دهد كه ياسپرس از چه منظري به نيچه نگاه كرده مي توانست بهتر از اين كه هست نگاشته شود چون به نظر مي رسد كه تمام جوانب انديشه ياسپرس آن طور كه بايد و شايد مطرح نشده است.
يكي از نكات جالب توجه در ميان صحبت هاي عليا، اين ادعا بود كه ترجمه جمادي بر ترجمه انگليسي كتاب برتري دارد و براي اثبات ادعاي خود با اشاره به اينكه كتاب ياسپرس حاوي بيش از هزار نقل قول از نيچه است و ارجاع نقل قول ها در متن آلماني بر اساس شماره هاي مجموعه قديمي اليزابت فورستر نيچه تحت عنوان مجموعه آثار نيچه است كه در آن نام اثر نيچه ذكر نشده و مترجمان انگليسي براي اينكه زحمت پيدا كردن مأخذ اين نقل قول ها را به خود ندهند، اساساً اين شماره ها را حذف كرده اند، گفت: اما مترجم فارسي كتاب، به رغم دشواري هاي فراوان، اين زحمت را متحمل شده و تا جايي كه مقدور بوده يك تنه مأخذ نقل قول هاي ياسپرس را در آثار نيچه پيدا كرده و در پانوشت آورده و به همين جهت ترجمه فارسي بر ترجمه هاي انگليسي كتاب برتري دارد.
عليا در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به واژه نامه سه زبانه (انگليسي - فارسي - آلماني) يكي از مزاياي ترجمه جمادي را يادداشت هاي توضيحي - بعضاً مفصل - مترجم در صفحات متعدد كتاب دانست و سهم اين پانوشت ها را در رفع پيچيدگي ها و روشن ساختن اشارات كتاب ياسپرس مهم ارزيابي كرد.
به اعتقاد ويراستار ترجمه فارسي كتاب ياسپرس يادداشت هاي توضيحي جمادي به چند منظور آمده اند: گاهي مترجم لازم ديده كه اصطلاحي خاص را در فلسفه ياسپرس يا نيچه شرح دهد و نسبت آن را با ساير آراي اين فيلسوفان روشن كند. در مواقعي ديگر كه مترجم نتوانسته معادلي فارسي براي اصطلاحي پيدا كند كه تمام جوانب و زير و بم هاي معنايي آن اصطلاح را برساند، در پانوشت معاني ضمني و ديگر آن را توضيح داده است. البته گاهي نيز مترجم جناس يا هم آوايي برخي كلمات در متن آلماني را كه طبيعتاً امكان انتقال آن را به زبان فارسي نبوده ذكر كرده است و بالاخره در برخي مواقع شعري مناسب گفتار مؤلف در پانوشت آمده كه نشانگر دغدغه مترجم در مورد خواننده است.
اين مراسم با توضيحات جمادي پيرامون روند ترجمه كتاب ياسپرس و رويكردهاي او در نگارش كتاب نيچه و پاسخگويي به پرسش هاي حاضران پايان يافت.

گزارش انديشه

007854.jpg

تجربه عرفاني
تجربه عرفاني براي تمام فرهنگ هاي كره زمين وجود دارد و يك امر عام است كه در قالب هاي مختلف ريخته شده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر محمد ايلخاني- استاد فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي- در سمينار بررسي تطبيقي عرفان اسلامي و مسيحي كه روز سه شنبه در دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد برپا شد، اظهار داشت: عارف كسي است كه مشكل وجودي دارد،  محدوديت هاي زميني او را احاطه كرده اند، خود را در اين دنيا غريب مي بيند و مي خواهد رها شود و اين تجربه براي هندو،  بودايي،  مسلمان،  مسيحي و ديگران همواره وجود داشته است.
او افزود: سؤال هاي اساسي كه ذهن بشر را مشغول كرده، در طول تاريخ يكسان مانده اند،  اين پرسش ها بحراني است كه بشر با آن مواجه است و جوابي كه به آن داده مي شود در ظرف هاي فرهنگي، تاريخي، زباني و زماني گوناگون ريخته مي شود.
وي سپس به تاريخ فلسفه اشاره كرد و گفت: تاريخ فلسفه، تاريخ عقلانيت است. فلاسفه راه حل ها و جواب هايي موقتي به پرسش هاي انسان مي دهند و تفاوت جواب هاي آنها به اين علت است كه فلسفه چيزي است كه ذهن انسان مي سازد، حتي زبان در ساختن ذهن هر فرد دخيل است و عرفان نيز هميشه به عنوان يك راه فردي براي رسيدن به حقيقت در نظر گرفته مي شود.
به عقيده وي تفاوت عرفان اسلامي و مسيحي در اين است كه در اسلام خداوند متعالي است، خداي اديان ابراهيمي فراتر از عالم و قبل از عالم است، ولي خداي يوناني كه مسيحيت هم متأثر از آن است، به عالم وجود مي آيد و انسان را نجات مي دهد. در عرفان اسلامي صحبت از سير و صعود به سمت خدا و درنهايت يكي شدن با خداست؛ در حالي كه در عرفان مسيحي اتحاد انسان در نهايت با خداوند براساس عشق و محبت است و اتحاد جوهري رخ نمي دهد.
ايلخاني در ادامه درباره اعتقاد به تثليث در دين مسيح خاطرنشان ساخت: مسيحيان خود را موحد مي دانند و معتقدند خدا يكي است و در سه شخص حلول كرده است و در تاريخ تفكر مسيحي هنگام مواجهه با تفكر يوناني، مسيحيان نقطه تمايز خود را با آنان در اعتقاد يونانيان باستان به خدايان متعدد مي دانستند؛ در حالي كه در مسيحيت خدا يكي است و در سه شخص كه از لحاظ جوهر يك چيزند، حلول نموده است. پدر علت فاعلي، پسر علت صوري و روح القدس علت غايي است.
در اين سمينار كه به همت انجمن علمي گروه اديان و عرفان تطبيقي برگزار شده بود، همچنين دكتر نصرالله حكمت- استاد گروه فلسفه دانشگاه شهيد بهشتي- با ابراز ترديد نسبت به تعبير فلسفه اسلامي گفت: فلسفه محصول عقل مستقل بشر است؛ اما اسلام بنا به اعتقاد ما ديني است كه از ناحيه وحي صادر شده و به نظر من فلسفه اسلامي نداريم. فلسفه به يك سري پرسش هاي اساسي انسان مي پردازد و شرق و غرب و اسلامي و مسيحي ندارد.
حكمت سپس با اشاره به عرفان اسلامي و اينكه در عرفان ابن عربي تفسير شخصي و تأويل نقش تعيين كننده اي دارد، اضافه كرد: در عرفان ابن عربي باطن مهم است. باطن انسان، درخت يا يك متن مكتوب يا يك شعر است، به ويژه ابن عربي در مورد آيات قرآن اهل تأويل است. او آيات را به گونه اي تأويل مي كند كه با وحدت وجود مورد نظرش همگون باشد. ابن عربي شعار نمي دهد. او مي گويد براي شروع و ادامه سلوك معرفتي به سمت تقرب به حق، ابتدا بايد در مرحله حيوانيت مستقر شويم، يعني با تمام غرايز، آمال، آرزوها، خواسته ها، ضعف ها و توانايي هاي خود آشنا شويم، اين مرحله را بشناسيم و سپس حركت كنيم. به عبارتي، بايد با گناه آشنا باشيم؛ در حالي كه ما گناه را خوار و خفيف كرده ايم.
دكتر نصرالله حكمت در پاسخ به سؤالي درباره كاربردي بودن عرفان ابن عربي در زندگي انسان مدرن امروز اظهار داشت: ما عرفان خود را بد شناخته ايم. ابن عربي جوانب مختلف زندگي را مورد بررسي قرار داده است. در هر صفحه از كتاب «فتوحات» بحث هاي زنده و پرمغز و مورد نياز امروز مي توان يافت. ابن عربي در جايي كه بحث حركت انسان و آغاز قوس صعود را مطرح مي كند، بر شناخت عامل و تصرف طبيعت و استفاده بجا از اشيا و طبيعت اصرار دارد.
007857.jpg

وي ادامه داد: در عرفان ابن عربي خداوند خلق يا آفرينش خاص هر موجودي را به او اعطا كرده است و اگر انسان بخواهد سفر صعودي خود را به سمت حق آغاز كند، بايد حق هر موجودي را ادا كند؛ يعني جايگاه آن شيء را بشناسد و استفاده اي متناسب با جايگاه وجودي آن شيء از آن بكند.
حكمت گفت: مشكل محيط زيست به گونه اي كه امروزه شاهد هستيم محصول اين امر است كه ما چگونگي به وجود آمدن لايه اوزون و اهميت وجودي آن را ناديده مي گيريم و با بي توجهي موجبات نابودي آن را فراهم كرده ايم و در اين ميان حق تمام حيوانات، گياهان، حق خودمان و حق آيندگان را ناديده گرفته ايم.

رويداد انديشه

همايش «انديشه امام در نگاه انديشمندان جهان»
همزمان با پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره) همايش «انديشه امام در نگاه انديشمندان جهان» طي دو روز برگزار مي شود. محمد مقدم، مسئول ستاد بخش خارجي مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) با اعلام اين مطلب به خبرگزاري فارس گفت: در اين همايش از ۱۲۰ مؤلف و نويسنده كشورمان كه در طول دو دهه درباره امام خميني آثاري را داشتند، دعوت شده است.
به همين تعداد نويسنده و مؤلف خارجي نيز جزء مدعوين اين همايش هستند. وي افزود: كساني نيز در اين مراسم حضور خواهند داشت كه خود از كشورهاي مختلف متقاضي شركت در مراسم هستند و تعداد آنها به ۱۱۰۰ نفر مي رسد و اقشار مختلف مردم را تشكيل مي دهند.وظيفه ستاد بخش خارجي مؤسسه نيز هماهنگي و پذيرايي از مهمانان است. مهمانان خارجي از مرزهاي زميني و خارجي وارد ايران مي شوند و برنامه هاي جنبي فرهنگي و علمي نيز در قم براي آنها تدارك ديده شده است. اين همايش از امروز تا۱۳خرداد در مركز همايش هاي بين المللي صدا و سيما برگزار مي شود.
همايش «معنويت و سلامت» در كانادا
همايشي تحت عنوان «معنويت و سلامت» از روز پنج شنبه (۲۷ مه برابر با ۷ خرداد) در دانشگاه كاليگري كانادا برگزار و تا شنبه (۲۹ مه برابر با ۹ خرداد) ادامه داشت. به گزارش ايلنا، اهداف اين همايش كشف و بررسي مضاميني نظير علوم و تحقيقاتي كه تأثير اعمال معنوي بر سلامت را تأييد مي كند، ماهيت معنويت و لزوم آن در حفظ سلامت، اعمال و آموزش هاي معنوي به كار رفته در مراقبت هاي لازم براي سلامتي و انواع شيوه ها و قوانين آموزش معنويت و سلامت است. اين گزارش حاكي است، دفتر آموزش پزشكي، دانشكده پزشكي، دانشگاه كاليگري و مركز علوم بهداشتي برگزاركنندگان اين كنفرانس بوده اند.
مسجد؛ كانون حفظ وحدت اسلامي
مراسم نصب سنگ بناي توسعه ساختمان مسجد جامع مسكو به مناسبت يكصدمين سال تأسيس مسجد در محل مسجد جامع مسكو برگزار شد. به گزارش خبرگزاري «مهر»، اين مراسم با حضور مفتي شيخ الرئيس راوي عين الدين رئيس شوراي مفتيان روسيه، معاون شهردار مسكو و رهبران مسلمان مناطق مختلف روسيه، همچنين هيأت هايي از جمهوري اسلامي ايران، ليبي و تركيه و نمايندگان كشورهاي مشترك المنافع در محل مسجد جامع مسكو برگزار  شد. بنابراين گزارش، در اين مراسم كه همزمان با يكصدمين سال تأسيس مسجد جامع مسكو با حضور جمع كثيري از مسلمانان روسيه پيش از اقامه نماز جمعه انجام شده است آيت الله تسخيري دبيركل مجمع تقريب مذاهب و هيأت  همراه در مراسم يادشده حضور داشتند.گفتني است، مراسم جشن يكصد سالگي مسجد مسكو و كنفرانس بين المللي «مسلمانان در راه صلح و تفاهم» كه از سوي شوراي مفتيان به مدت سه روز- ۶ الي ۸ خرداد جاري- در مسكو برگزار شده بود، آيت الله تسخيري با تأكيد بر اهميت مسجد در نزد مسلمانان از آن به عنوان كانون حفظ وحدت اسلامي نام برد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |