گزارش از: سام محمودي سرابي
به انگيزه چاپ كتاب «نيچه؛ درآمدي به فهم فلسفي ورزي او» نوشته ياسپرس به ترجمه سياوش جمادي و توسط انتشارات ققنوس، نشستي به همت كتاب ماه فلسفه و ادبيات در بررسي و نقد كتاب حاضر در خانه كتاب برگزار شد. در اين نشست كه با حضور مترجم كتاب، دكتر محمد ضيمران نويسنده و استاد دانشگاه و مولف كتاب «نيچه پس از هايدگر، دريدا و دلوز» (انتشارات هرمس) و مسعود عليا؛ مترجم و ويراستار اين كتاب، تشكيل شد، سخنرانان به بحث در باب انديشه هاي ياسپرس و تفسير وي از نيچه پرداختند. مطلبي كه از پي مي آيد گزارشي است كه از چكيده اين بحثها و سخنرانيها فراهم آمده است. با هم مي خوانيم:
پيش بيني نيچه اي
«آندره مالرو» نويسنده و متفكر معاصر فرانسوي معتقد است كه تفكر اروپايي، در پايان قرن بيستم يا نيچه اي خواهد بود يا ماركسي. نيچه به وخامت جنگ هاي ملي در قرن بيستم اشاره مي كرد و ماركس آينده پرولتاريايي را پيش بيني مي كرد، اما مالرو پيش بيني نيچه را به واقعيت نزديك تر مي دانست.
سياوش جمادي مولف و مترجم خلاق كه پيشتر ترجمه كتاب «هايدگر و سياست»نوشته ميگل د. بيستگي و تاليف كتابهاي «سيري در جهان كافكا»و «يادبود ايوب در جهان كافكا» را از او خوانده ايم، دراين نشست با اشاره به اين سخن مالرو و تاريخي كه غرب در حوزه فلسفه از ارسطو تا هگل پشت سر گذاشته، نيچه را از جمله كساني دانست كه در فلسفه تزلزلي جدي و آشكار ايجاد كرده اند.
به گفته جمادي در حقيقت ماركس و بويژه نيچه به يكباره تمام تاريخ متافيزيك را زير تيغ جراحي نقد و سؤال قرار مي دهند. اشتراك آنها در اين است كه در تاريخ فلسفه غرب يك گسست جدي و آشكار ايجاد كرده اند.
وي در ادامه با شاهد گرفتن اين گفته نيچه كه فلسفه دروغي بيشتر نيست و تمام تاريخ ۲۵۰۰ ساله فلسفه كه محكوم به دروغ است در اين مدت كلاه بر سر مخاطب گذاشته مدعي شد كه او (نيچه) فلسفه را به يك نوع روان شناسي خاص مي كشاند كه نه با بيماران زنده بلكه با متفكران دو هزار سال تاريخ و تفكرات فلسفي سروكار دارد.
به گفته جمادي فلسفه نيچه، از نوعي پرده براندازي و افشاگري برخوردار است و به همين دليل او را متفكري مي دانند كه به گفته خودش پس از مرگ تازه متولد مي شود. جمادي در ادامه صحبت هايش يادآور شد كه نيچه مي گويد: «من «نه» مي گويم تا به «آري» و بازگشت جاودانه برسم» اما اين آري گويي نيچه در نظر جمادي چندان آري گويي خطرناكي نيست و ياسپرس نيز در كتاب خود مي گويد كه نيچه حقيقي نيچه انتزاعي است.
وي در ادامه سخنانش به نكته اي اشاره كرد كه مورد تعجب جمع قرار گرفت و تا حدودي ابهام هاي موجود پيرامون استفاده ابزاري حزب ناسيونال سوسياليست آلمان(نازي) از آثار او را از بين برد. جمادي مدعي بود كه پس از مراجعه به پژوهش هاي انجام شده جمعي از محققان پيرامون كتاب «اراده معطوف به قدرت» به اين نكته پي برده كه اين كتاب و تحسين شرارت نوعي جعل و مونتاژ و سرهم بندي يادداشتهاي نيچه است كه توسط خواهر يهودي ستيز او؛ اليزابت فورستر نيچه و جمعي از مفسران نازيست انجام شده است.
جمادي معتقد است كه بايد توجه داشت كه تفسيرهاي موجود از فلسفه و انديشه نيچه به ويژه در زماني نوشته و منتشر مي شوند كه هيچ هنرمند و متفكري در آلمان از تيغ سانسور و خشم نازي در امان نبود و شجاعت و دلاوري ياسپرس را در اين دانست كه در آن آشفته بازار نازي ها كه همه آثار نمي توانستند يك تفسير صحيح، كامل و به دور از نازيسم ارائه دهند، آمده و در مقابل اين رويكرد از نيچه و تفكرش اعاده حيثيت كرده است.
تفكر نيچه؛ جولانگاه قرائت هاي مختلف
سخنران بعدي اين نشست دكتر محمد ضيمران ، نويسنده و استاد فلسفه بود كه با رويكردي انتقادي كتاب و رهيافت ياسپرس را مورد بررسي قرار داد.
وي با اشاره به اينكه هم انديشمندان مدرن و هم متفكران پست مدرن همواره كوشيده اند كه تبار انديشگي خود را به نيچه و تفكر او مرتبط سازند، سخنان خود را آغاز كرد و ماهيت تناقض آميز نوشته هاي نيچه را تنها به دليل شكست و نوميدي مفسران آثار او دانست. ضيمران در توضيح سخنانش گفت: تناقض دروني اساس كار او را شكل مي دهد و وقتي همه نوشته هاي او را بخوانيم متوجه خواهيم شد كه نيچه درباره همه چيز دو يا چند عقيده متناقض دارد و به همين جهت هركس كه هر قرائتي بخواهد مي تواند از نوشته هاي او بكند؛ و به همين دليل محافظه كاران، انقلابيون، سوسياليست ها، خداپرستان، ملحدان، آزادانديشان و حتي متعصبان همگي قادرند تفكر مدنظر خود را در انديشه ها و نوشته هاي او دريابند.
او در سخنراني خويش ابتدا شمه اي از تفكر ياسپرس را زير ذره بين برد و سپس رويكرد او را در كتاب نيچه مورد بررسي قرار داد.
به گفته ضيمران ياسپرس در نوشته هاي خود كوشيده تا وضعيت بشر را در عصر حاضر روشن كند. او انسان را يك پروژه دوگانه معرفي مي كند و در پرتو انديشه هاي كانت و كي ير كه گارد او را موجودي دوساحتي مي داند: ساحت تجربي و ديگري ساحت غيرتجربي. به اعتقاد وي ساحت تجربي وجود انسان متضمن سه وجه عمده است: ۱- اگزيستانس حياتي يا صرف تحرك و حيات ۲- «شعور في حد ذاته» يعني بعد تفكر منطقي و بطور كلي عقليت ۳- روح يعني بعدي كه در آن ايده ها و ايده آل هاي شخصي و دريافت هنري شخص متجلي است.
ياسپرس مي گويد اين سه وجه تجربي زمينه ساحت غيرتجربي انسان يعني اگزيستانس او را شكل مي دهد. در نظر او اگزيستانس عبارت است از بنياد اصيل هستي انسان، يعني همان بعد ملموس كه خود پايندگي، آزادي وجودي و خود حقيقي خود را بازمي نمايد.
ضيمران با طرح اين پرسش كه چگونه انسان مي تواند خودپايندگي فردي و اگزيستانس خود را تحقق بخشد؟ پاسخ ياسپرس را چنين شرح داد كه اگزيستانس را نمي توان از پيش طراحي كرد زيرا كه اين پديده عطيه اي است كه از سرچشمه هاي استعلاء (Transcendenc) حاصل مي شود و افزون بر اين تحقق استعلاء در لحظه هاي خاص زندگي به دو شرط امكان پذير است: ۱- تجربه وضعيت هاي مرزي ۲- تجربه برخورد و ارتباط متقابل وجودي با حريف. به اعتقاد ضيمران در تفكر ياسپرس بر وضعيت هاي مرزي همچون مرگ، عسرت و احساس گناه مي توان در سايه بكارگيري معرفت عقلي و دانش عيني چيره شد، و البته تنها با تغيير در رويكرد و شيوه نگاه است كه مي توان بر اين گونه مفاهيم و حوادث فايق آمد.
به گفته وي ياسپرس نيز چون نيچه و حتي كيركه گارد از فلسفه رسمي بيزار بود و بخصوص برنامه درسي دانشكده هاي فلسفي را مردود مي دانست، اما به هر حال مسيحيت كي يركه گارد را به همان نسبت مورد ترديد قرار داد كه مسيح ستيزي نيچه را.
ضيمران پس از طرح مقدمه اي پيرامون فلسفه ياسپرس اين پرسش را مطرح كرد كه چرا ياسپرس كتابي مهم و پرحجم را به نيچه اختصاص داده و آيا هدف او بررسي فلسفه نيچه بود؟ و در پاسخ به اين سؤال با ارجاع به گفته هاي پيشين خود اين كارها (بررسي فلسفه نيچه توسط ياسپرس) را بعيد دانست.
آنگاه ضيمران به نقد كاوفمن نيز اشاره كرد و گفت كه يكي از جامع ترين تحقيقات درمورد ارتباط ياسپرس و نيچه را والتر كاوفمن در كتاب «از شكسپير تا اگزيستانسياليسم» تدوين كرده و معتقد است كه كتاب نيچه ياسپرس را بايد تبيين فلسفه نگارنده اش دانست و اين كتاب پيش درآمدي است بر انديشه هاي فلسفي خود ياسپرس.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنانش به نكته اي اشاره كرد كه جالب توجه بود. به گفته او ياسپرس كلاً فلسفه نيچه را مردود مي شمرد، او مدعي بود كه فلسفه پردازي او واجد اهميت است. به همين جهت عنوان فرعي كتاب خود را درآمدي به فهم فلسفه ورزي او گذاشته است. بدين معنا كه ياسپرس به شيوه فلسفه پردازي نيچه علاقه دارد نه محتواي فلسفه او و اين نكته را مي توان در جاي جاي كتاب نيچه او به وضوح ديد.
ضيمران معتقد است كه ياسپرس در كتاب نيچه خود كوشيده تا فلسفه خود را در لابه لاي مطاوي نيچه اي جستجو كند و به تعبيري ديگر تفسير ياسپرس خود نمودار فلسفه كلي اوست. و تلاش كرده تا در لابه لاي گفته هاي نيچه فلسفه وجودي خود را توصيف كند. او صريحاً اعلام مي دارد كه هر كس در هزارتوي انديشه هاي نيچه قرار گيرد در چاه ويلي گرفتار آمده كه تنها با طناب كانت و مكتب او مي تواند خود را از آن برهاند.
ضيمران پس از مقدمه اي نسبتاً طولاني پيرامون نيچه ياسپرس و مسئله فاشيسم،گفت: كتاب ياسپرس در زماني منتشر شد كه ريچارد اوهلر و آلفرد بويملر نيچه و فلسفه او را متضمن انديشه مقدماتي نازي معرفي كردند و ياسپرس در اين كتاب به صراحت اعلام كرد كه نيچه به دنبال پيرو جمع كردن نيست و در واقع پيشگفتار او اعتراضي بود به نوشته هاي طرفداران فلسفه نازي در مورد نيچه.
به گفته وي در حالي كه بويملر، نيچه را متافيزيسين نظام اقتدارگرا معرفي مي كرد، ياسپرس كوشيد تا ثابت كند كه نيچه نه تنها هر نوع اقتدار و مرجعي را به چالش منتقدانه گرفته بلكه حتي عقايد و انديشه هاي خودش را هم نفي مي كند.
ضيمران در پايان سخنانش پس از اشاره به نقدهايي كه به رويكرد ياسپرس در مورد نيچه وارد شده كوشش جمادي را در امانت داري در برگردان اين اثر به فارسي روان و بدون تكلف قابل تقدير دانست و مقدمه او را راهگشاي خواننده در فهم معناي فلسفه ورزي در نظر ياسپرس معرفي كرد.
ترجمه فارسي برتر از انگليسي
مسعود عليا كه به عنوان ويراستار فني كتاب نيچه در اين نشست سخن مي گفت، حاضران را به بخشي از كتاب زندگي نامه فلسفي من نوشته ياسپرس ارجاع داد و به ثقيل و مطول نويسي ياسپرس اشاره كرد.او دليل تأكيدش بر دشواري و ناشيوا بودن نثر و زبان ياسپرس را شناساندن ارزش كار مترجم عنوان كرد و گفت: گذشته از امانت داري و دقتي كه جمادي در ترجمه اين كتاب به كار برده و از پس چنين كار بزرگي برآمده، سرمشق خوبي نيز در كار ترجمه اين قبيل متون بوده و توانسته است يكنواختي نثر ياسپرس را با زبان سليس و پرمايه خودش جبران كند.
به گفته وي چيزي كه در اين ترجمه مشهود است تسلط مترجم به زبان مقصد و مبدأ و بهره گيري بجا و مناسب از واژه ها، تعابير و ظرفيت هاي زبان فارسي است كه به نثر او شخصيت بخشيده چرا كه اين روزها ترجمه هاي فراواني مي بينيم كه از جهت سبك و زبان بسيار شبيه به هم هستند و اين نشانگر محدود بودن دايره واژگان مترجمان آن كتاب هاست. در حالي كه ما در زبان فارسي براي بيان مفهومي واحد تعابير و اشكال بياني مختلف و متنوعي داريم و طبيعتاً يكي از ويژگي هاي مترجم خوب اين است كه از دايره واژگان گسترده اي بهره ببرد تا حداقل بتواند از ميان گزينه هاي مختلف، گزينه اي را كه بيشتر با سياق و فحوا و سبك نويسنده مناسبت دارد اختيار كند و اين مناسبت در نثر و ترجمه جمادي وجود دارد. وي بااشاره به بخش هايي از ترجمه جمادي در قطعات نقل شده از نيچه كه نياز به زباني حماسي و پرتب و تاب دارد گفت: جمادي بدون آن كه از كاربرد معتدل اصطلاحات عربي در ترجمه خود ابايي داشته باشد از گنجينه لغات فارسي هم به خوبي استفاده كرده و توانسته واژه هايي خوش آهنگ و رسا را به كار ببرد و نشان دهد كه لزوماً دم دست ترين معادل واژه اي بيگانه، بهترين معادل آن نيست. عليا واژه هايي چون جهان آفرين، خوارمايه، دل رميدگي، پلشتي، هرزه درايي، خودبالندگي، جانورخو، خيزش و.... را دليلي بر اين مدعاي خويش آورد و از جمادي به عنوان احياگر اين واژه ها تقدير كرد.
در نظر اين مترجم و ويراستار كتاب صرف نظر از اينكه مقدمه جمادي بر كتاب نيچه در معرفي تفكر ياسپرس تا حد زيادي توانسته بن مايه هاي انديشه اين فيلسوف را معرفي كند و نشان دهد كه ياسپرس از چه منظري به نيچه نگاه كرده مي توانست بهتر از اين كه هست نگاشته شود چون به نظر مي رسد كه تمام جوانب انديشه ياسپرس آن طور كه بايد و شايد مطرح نشده است.
يكي از نكات جالب توجه در ميان صحبت هاي عليا، اين ادعا بود كه ترجمه جمادي بر ترجمه انگليسي كتاب برتري دارد و براي اثبات ادعاي خود با اشاره به اينكه كتاب ياسپرس حاوي بيش از هزار نقل قول از نيچه است و ارجاع نقل قول ها در متن آلماني بر اساس شماره هاي مجموعه قديمي اليزابت فورستر نيچه تحت عنوان مجموعه آثار نيچه است كه در آن نام اثر نيچه ذكر نشده و مترجمان انگليسي براي اينكه زحمت پيدا كردن مأخذ اين نقل قول ها را به خود ندهند، اساساً اين شماره ها را حذف كرده اند، گفت: اما مترجم فارسي كتاب، به رغم دشواري هاي فراوان، اين زحمت را متحمل شده و تا جايي كه مقدور بوده يك تنه مأخذ نقل قول هاي ياسپرس را در آثار نيچه پيدا كرده و در پانوشت آورده و به همين جهت ترجمه فارسي بر ترجمه هاي انگليسي كتاب برتري دارد.
عليا در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به واژه نامه سه زبانه (انگليسي - فارسي - آلماني) يكي از مزاياي ترجمه جمادي را يادداشت هاي توضيحي - بعضاً مفصل - مترجم در صفحات متعدد كتاب دانست و سهم اين پانوشت ها را در رفع پيچيدگي ها و روشن ساختن اشارات كتاب ياسپرس مهم ارزيابي كرد.
به اعتقاد ويراستار ترجمه فارسي كتاب ياسپرس يادداشت هاي توضيحي جمادي به چند منظور آمده اند: گاهي مترجم لازم ديده كه اصطلاحي خاص را در فلسفه ياسپرس يا نيچه شرح دهد و نسبت آن را با ساير آراي اين فيلسوفان روشن كند. در مواقعي ديگر كه مترجم نتوانسته معادلي فارسي براي اصطلاحي پيدا كند كه تمام جوانب و زير و بم هاي معنايي آن اصطلاح را برساند، در پانوشت معاني ضمني و ديگر آن را توضيح داده است. البته گاهي نيز مترجم جناس يا هم آوايي برخي كلمات در متن آلماني را كه طبيعتاً امكان انتقال آن را به زبان فارسي نبوده ذكر كرده است و بالاخره در برخي مواقع شعري مناسب گفتار مؤلف در پانوشت آمده كه نشانگر دغدغه مترجم در مورد خواننده است.
اين مراسم با توضيحات جمادي پيرامون روند ترجمه كتاب ياسپرس و رويكردهاي او در نگارش كتاب نيچه و پاسخگويي به پرسش هاي حاضران پايان يافت.