سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۰۱
روز زل زدن به خورشيد
لكه اي بر آفتاب بعد از ۱۲۲ سال
گزارش اول 
گذر زهره پس از ۱۲۲ سال روز سه شنبه ۱۹ خرداد ماه اتفاق مي افتد و به صورت زنده از شبكه دوم سيما پخش مي شود.
ويژه نامه اي نيز براي توضيح درباره پديده «گذر زهره» ديروز از ساعت ۳۰/۱۹ دقيقه تا ۳۰/۲۰ به صورت زنده از مركز آذربايجان شرقي اختصاصا براي شبكه دوم سيما پخش شد. دانشمندان رصدگر معتقدند كشورمان موقعيت مناسبي از نظر نزديكي سياره زهره به خورشيد دارد. برنامه اصلي گذر زهره ۱۹ خرداد ماه به صورت زنده در ساعت ۳۰/۹ تا۳۰/۱۰ ( تماس اول ودوم) و در ساعت ۳۰/۱۲ الي ۱۳ گذر كامل و در ساعت ۱۵/۱۳ الي ۱۵/۱۶(تماس سوم و چهارم) براي علاقه مندان از مركز دانشگاه تبريز پخش مي شود.

اديب وحداني 
009267.jpg

الان هيچ كس در دنيا زنده نيست كه اين اتفاق را ديده باشد، اگر كسي سه شنبه همين هفته هم اين اتفاق را نبيند بايد ۸۰ سال ديگر صبر كند تا شاهد اتفاقي باشد كه در كل تاريخ بشر تا الان فقط ۵ بار ثبت شده است.
از سال ۱۸۸۲ تا الان ديگر پيش نيامده است كه ستاره ونوس بين خورشيد و زمين واقع شود، اسم اين اتفاق را كسوف ونوسي مي گذاريم و اگر كسي ۸ سال بعد هم نتواند كسوف ونوسي را ببيند ديگر بايد تا سال ۲۱۱۷ صبر كند، اگر بتواند.
نور خورشيد پر از اشعه هاي مضر است، به قول «جبران خليل جبران» خود خورشيد هم كم ضررهايي ندارد. مثلا جبران مي گويد كه «آدم» وقتي اولين بار خورشيد را ديد گفت: «اين نيكي است» و سپس سرش را كه نگاه كرد و سايه را ديد، گفت: «اين اهريمني است» خورشيد جداي از نيكي و اهريمني كاركردهاي ديگري هم دارد. براي مثال اشعه ماوراي بنفش خورشيد مي تواند به خوبي عاملي براي كوري شود و براي بسياري ديگر از بيماري ها هم به قول دكتر هولند(۱):
اما من نمي سوزم 
از بازتاب آتش توي چشم هات 
وقتي كه داري به خورشيد زل مي زني 
نور خورشيد بحث داغي! براي تابستان است؛
عينك هاي آفتابي غيراستاندارد يك معضل جدي براي كشور آفتابي ما محسوب مي شوند و اطلاع رساني درست و حسابي درمورد آنها در ايران صورت نمي گيرد چرا كه عده اي بر اين باورند كه عينك آفتابي چيزي از جنس موتور هارلي ديويدسون و معرفي و تزريق نوعي فرهنگ است. درست در شرايطي كه استفاده از عينك هاي آفتابي استاندارد به يك تكه از فرهنگ جهاني به خصوص در كشورهاي پرآفتاب تبديل شده است، عينك هاي غيراستاندارد خطرهاي جدي  اي را به ذهن متبادر مي كنند: مردمك چشم در مقابل نور زياد واكنش انقباض نشان مي دهد و باعث كاهش ميزان ورودي اشعه ماوراي بنفش به چشم آدم ها مي شود. در عين حال عينك هاي استاندارد اين توان را دارند كه چند درصد اشعه مضر را جذب كنند. اما عينك هاي غيراستاندارد موجب مي شوند كه از يك طرف همه اشعه مضر از شيشه رد شود و از طرف ديگر، اين ميزان اشعه از تمام قطر قرنيه چشم (در انبساطي ترين حالت آن كه مشابه شب است) رد شود. حالا اگر مي خواهيد با عينك هاي غيراستاندارد به خورشيد زل بزنيد، با خودتان است. اگرچه عينك هاي استاندارد هم فايده اي ندارند. چرا كه اتفاقا اين زل زدن شما كار خيلي غريبي نيست و وقتي ونوس به صورت فقط يك لكه روي قرص نور جاي مي گيرد، زل نزدن به آن كار سختي است و شما هم لابد از خير چشم هاتان گذشته ايد چون:
شايد زندگي شبيه رانندگي توي بزرگراه باشد
وقتي به گلوله ها جا خالي مي دهي و هي مي روي كه راه خودت را پيدا كني 
همه دور و برت اند، اما هيچ كس هيچ كاري نمي كند
اين حالم را بد مي كند، اما من نمي ذارم 
اگه به نظر مايوس مي آم 
خب! حق با تو است 
و اگه حرف نمي زنم 
به خاطر اين است كه نمي توانم قطع كنم 
خب! شما به خوبي داريد سعي مي كنيد از تنها موقعيت ايجاد شده در زندگي تان لذت ببريد و احتمالا تمام زندگي شماهيچ ربطي به اخترشناسي نداشته است اما امروزه مد است كه هر كاري را كه جديد است يا فقط بشود يك بار انجام داد انجام دهيم و سوال نكنيم كه چرا؟ عينك آفتابي مناسب نداريد و رويتان هم نمي شود به عينك فروشي هاي مدرن كه دستگاه هاي سنجش ميزان ماوراي بنفش رد شده از شيشه عينك را دارند برويد يا اصلا از همه آنها بدتر مي ترسيد به آنجا برويد و بفهميد كه عينك تان را به شما انداخته اند. در اين صورت مي توانيد يك صفحه كه نور آفتاب از آن عبور نمي كند را پيدا كنيد، بعد در آن يك سوراخ كوچك ايجاد كنيد و رو به خورشيد بگيريد و تصويري را كه به روي سطح زمين (يا هر سطح هموار ديگري ايجاد مي شود) ببينيد وچشمتان هم آسيب نبيند. با اين حساب شما خيلي دوست داريد به روز باشيد و كسوف ونوس ديدن را از دست ندهيد، پس اين اطلاعات روزمره را هم داشته باشيد تا در مهماني هاي خانوادگي تعريف كنيد: «گيلام لوژنتي اسم يك اخترشناس فرانسوي است كه در سال ۱۷۶۱ به هند رفت تا يك كسوف را ببيند، اما چون انگليسي ها به كشتي اش حمله كردند، نتوانست شاهد واقعه باشد. او صبر كرد تا سال ۱۷۶۹ به خاور دور برود و يك كسوف ديگر را ببيند، اما باز هم نتوانست چون آسمان ابري بود. لوژنتي به خانه برگشت و در پاريس درگذشت. به قول شاعر:
009270.jpg

وقتي مي دويدم حس فرار نداشتم 
وقتي در رفتم احساس نمي كردم دور شدم 
زندگي خيلي بيشتر از فقط زنده ماندن است 
شايد در حال زندگي كردن نباشم اما سعي ام را مي كنم 
راجع به فرار كردن نوشتيم و به راحتي ياد سازمان ايرانگردي جهانگردي سابق افتاديم. در واقع كلا دليل هاي خوبي براي در رفتن از اين نهاد و نهادهاي مشابه وجود دارد كه ذكر همه شان نه كار جديدي است نه كار چندان جالبي اما (و كل موضوع در همين «اما» است) ايران يكي از بهترين موقعيت ها را در دنيا براي رصد اين اتفاق دارد و هميشه هم كلي آدم وجود دارد كه حاضر باشند پول بدهند(از ين تا دلار و يورو و ديگر ارزهاي معتبر! بين المللي) تا بيايند و هم سياحتي كنند و هم كسوفي ببينند و اگر وقت شد به جاهايي سر بزنند كه ديدن دارد. الان نه جاي اين بحث هاست و نه از سازمان جديد خبرهاي نااميدكننده اي رسيده است تا به طبل ناكارآمدي مديريت گردشگري در ايران بكوبيم، منتها اين واقعيت را فراموش نكنيد باز يك موقعيت عالي پولساز را از دست داده ايم. البته نكته ديگر كه خيلي هم قابل فراموش كردن نيست اين است كه از جزاير كارائيب تا ساحل شرقي آمريكا هم مي توانند كسوف ونوسي را ببينند و محل هاي رويت اين كسوف خيلي در دنيا نادر نيستند.
پسر تو صدايم را مي شنوي 
فكر نمي كنم ربطي داشته باشي 
ميل من چيزي يه كه 
تو نمي توني مصادره ش كني 
پسر من رو ببخش، اما من آزرده نمي شم 
با نابودي اي كه توي چشم هاته 
وقت زل زدنت به خورشيد
شما دست آخر تصميم گرفته ايد به خورشيد نگاه كنيد. پس لطفا از طريق همان دياگرامي كه صحبتش را كرديم نگاه كنيد، يا از طريق دو فيلم عكاسي سياه و سفيد كه كاملا نور ديده باشند وحتما روي آنها دانه هاي نقره باشد. ضمنا فراموش نكنيد كه مي گويند ونوس يا زهره سياره عشق است . ما خرافاتي نيستيم اما منابع ما اين را هم در انتهاي اخترشناسي شان اضافه كردند و مي دانيد كه سركارل ريموند پوپر طالع بيني را نيمه علم معرفي كرده بود!
۱ - همه شعرها از كلستر هولند، آفسپريگ (ترانه زل زدن به خورشيد)

ستون ما
گاهي به آسمان نگاه كن
009273.jpg
عبور زهره از مقابل خورشيد چرا مي تواند واقعه مهمي به شمار آيد؟ يا به عبارت ديگر چرا مي تواند فرصتي محسوب شود كه اگر به آن بي توجهي كنيم، انگار كه چيز مهمي را از كف داده  ايم؟ شايد به عنوان فرصتي براي يك درك علمي. اينكه در اينگونه موارد است كه به صورت ملموس تر مردم اين فرصت را در مي يابند رازهاي گردش كواكب و پايداري افلاك را دريابند.
و شايد هم به عنوان فرصتي براي بهره برداري اقتصادي. اينجور رخدادهاي نجومي اغلب زمينه اي براي جلب توريست ها را فراهم مي آورد. شايد اگر يك جاي ديگر دنيا بود، امروز اگر نه هم از گوشه و كنار دنيا، دست كم از چهار گوشه كشور گردشگران داخلي جمع مي شوند در تبريز براي رصد لحظه نادر عبور زهره از مقابل خورشيد.اما بعيد مي دانيم كه امروز حتي ده درصد به ظرفيت اشغال هتلهاي تبريز اضافه شده باشد ويا از استانهاي دور دست كه هيچ، حتي از اروميه و اردبيل كسي رفته باشد به تبريز براي درك اين تجربه هيجان انگيز اما از جهاتي بزرگتر و خيلي مهم تر، واقعه امروز مي تواند فرصت ذيقيمت ديگري نيز محسوب شود: از آن جهت كه آدمي را وا مي دارد با نظاره در آسمان بي انتها فروتنانه تر درباره جايگاه خويش در عالم هستي قضاوت كند. سالها پيش دانشمندي گفته بود: «يك شب  خاص در زندگي ام ناگهان از بند همه اضطراب ها رها شدم. آن شب هنگامي بود كه تلويزيون در ميان اخبار غير مهم از بينندگان خواست كه اگر تلسكوپ دارند آن شب به نظاره ستاره اي بنشينند كه دو ميليون سال پيش به هيات يك ابر نواختر فرو رفته ولي نور آن به دليل مسافت طولاني اش تا منظومه شمسي در اين زمان است كه به زمين رسيده و براي بشر قابل مشاهده مي شود. حساب كردم دو ميليون سال با سرعت هر ثانيه سيصدهزار كيلومتر اين نور حركت كرده و تازه به ما رسيده است. آن زمان بود كه فهميدم اغلب دغدغده هاي من در مقابل وسعت اين جهان لايتناهي چقدر پست و بي مقدار و حقيرانه اند...»
امروز شايد مشاهده عبور زهره از مقابل خورشيد براي ما نيز چنين فرصتي براي آرامش ايجاد كند. اما به احتمال زياد اين نيز فرصتي خواهد بود مثل هزارن فرصت ديگر كه همه روزه در پيرامون ما پديدار مي شوند و پيش از آنكه دريابيمشان از كف مي روند.

ايرانشهر
محيط زيست
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |