صمد ذو اشتياق
صمد ذواشتياق متولد فروردين ۱۳۳۳ در تبريز است؛ قديمي ها او را از مجله «هنر و معماري» (شايد پر بار ترين مجله معماري ايران كه حدودا ۳۰ سال پيش چاپ مي شد)، شهر ساز ها او را از طرح جامع جديد تهران (طرح حفظ و ساماندهي تهران), معمار ها او را از سوابق پر شمار مديريتي او در اين حوزه، مرمت كار ها او را از طرح و نظارت مرمت موزه نقاشي پشت شيشه، معمارن جوان كه بيشتر با دنياي وب و اينترنت سرو كار دارند او را از دو وبلاگ پربارش در حوزه شهر و شهرنشينيwww.town.persianblog.com : وwww.teheran.persianblog.com مي شناسند و نهايتا ما «زيباشهري» ها، از بذل توجهشان در ارسال توضيح ها و پاسخ هاي آتشين (!) براي مندرجات «زيباشهر!»
اينها تمام سوابق درخشان مهندس صمد ذواشتياق نيست؛ ذواشتياق فارق التحصيل مهندسي معماري دانشگاه علم و صنعت ايران در دهه ۵۰ است و تجربه حضور در دو دوره پژوهشي مقطع فوق ليسانس (طرح ريزي شهري، دانشكده هنر هاي زيبا و مرمت ابنيه و شهر، دانشگاه پرديس اصفهان) را نيز در عرصه آكادميك در چنته دارد.
طرح مرمت و احياي بناي خانه دكتر شقاقي كه اكنون به عنوان «موزه نقاشي پشت شيشه» كاربري دارد را شايد بتوان از بهترين هاي حوزه «احيا» كه در سال هاي اخير عملي شده است، دانست. در كنار اين شاهكار مواردي چون: مديريت هماهنگي (مديريت واحد شهرسازي شركت مشاور) طرح تفصيلي مناطق ۵و۶ شهر اصفهان، مديريت طرح جامع شهرك مجتمع مسكوني كاركنان منطقه پارس جنوبي (عسلويه)، سرپرست دفتر فني طرح منطقه شهري تهران، مديريت طرح مرحله اول طرح اسكان جمعيت استان تهران، عضويت كميسيون (كميته طرح تفصيلي) اداره كل برنامه ريزي و طرح هاي شهرسازي شهرداري تهران و بسياري ديگر، او را براستي در مقام يك كارشناس نظري و عملي به معناي واقعي كلمه در زمينه معماري، شهر سازي و مرمت قرار مي دهد.
گروه زيباشهر
|
|
نقشه و بناي ساختمان موجود كه امروز به صورت موزه يا گنجينه آثار نقاشي پشت شيشه درآمده است درحدود سال (۱۳۰۹) توسط مرحوم مهندس حسن شقاقي بنا شده است.
مرحوم مهندس شقاقي درحدود سال (۱۲۹۸) پس از اتمام تحصيلات در رشته مهندسي راه و ساختمان (از دانشگاه لوزان سوئيس) به ايران مراجعت كردند. ايشان طي دوران تحصيل ازدواج كردند. دراين سفر تنها فرزند ايشان سياوش را كه درآن موقع ۵ ساله بود همراه داشتند. خانواده مرحوم مهندس شقاقي درآن سال ها در محله اي درغرب ساختمان فعلي (كوچه كاشف) اقامت گزيدند و پس از چندي به استخدام وزارت راه و ساختمان (طرق و شوارع سابق) درآمدند. پس از چندي در سمت مدير كل وزارت راه و ساختمان مشغول به فعاليت شدند. درآن سال ها ايشان به جاده سازي در راه هاي شمال كشور منجمله تونل كندوان اهتمام ورزيدند. درحدود سال ۱۳۰۵ با سمت سرپرست، محصلان ايراني عازم فرانسه شدند كه دانشجوياني از جمله مرحوم صادق هدايت نيز دراين سفر شركت داشتند. درآن سفر سياوش كه دوازده ساله بود همراه ايشان به فرانسه عزيمت كرد و به تحصيل پرداخت. پس از چندي مرحوم مهندس شقاقي به ايران بازگشتند و حدود سال ۱۳۰۹ طرح ريزي و نقشه و بناي اين ساختمان را شروع كردند.
درحدود سال ۱۳۲۸ دكتر سياوش شقاقي كه متخصص در جراحي و بيماري هاي ريوي بودند به ايران بازگشتند و مرحوم مهندس شقاقي اين ساختمان را به ايشان هديه كردند. ضمن اينكه مرحوم مهندس شقاقي مجددا شروع به ساختن بناي جديدي درقسمت جنوب غربي اين محوطه، جهت ايجاد يك كلينيك بزرگ و مجهز براي مسلولان كشور كردند كه مرحوم دكتر شقاقي مدت ۴۰ سال به مداواي بيماران مسلول و البته بيماران مبتلا به انواع بيماري هاي ريوي دراين كلينيك پرداختند.
پس از فوت دكتر شقاقي درسال ۱۳۶۱ ، بناي موجود فروخته شد و پس از حدود ۱۵ سال دراختيار شهرداري قرار گرفت.
جايگاه بنا در مراحل تاريخي رشد شهر
براساس نقشه هاي دردسترس از زمان احداث بناي ساختمان مسكوني مرحوم دكتر شقاقي، حدود شهر و برج و باروهاي آن درسال ۱۳۷۵ هجري قمري، درجهت شمال تا حوالي مدرسه سپهسالار بوده است. مناطق شمالي تر آن و منجمله محدوده بناي دكتر شقاقي دراين مقطع، درخارج از محدوده شهر قرار داشته است. يكي ديگر از نقشه هاي قديمي تهران، مربوط به سال ۱۳۰۹ هجري قمري است. پارك ظل السطان كه بعدها بخشي از آن به تملك مهندس ميرزا حسن خان شقاقي (مالك اوليه بنا) درآمده ، دراين نقشه در داخل باروهاي شهر قرار گرفته است. اين نقشه كه در سال ۱۲۸۵ به دستور ناصرالدين شاه، توسط عليقلي ميرزا اعتضاد السلطنه وزير علوم و كفيل مدرسه دارالفنون و مهندس عبدالفقارنجم الملك تهيه شده، نشان مي دهد كه حدود شهر دراين سال اندكي بالاتر از اراضي پارك ظل السلطان بوده و حد نهايي آن، دروازه دولت است. براساس مستندات اين نقشه، اين اراضي بخشي از محله باغشاه (درآن زمان) بوده است.
بررسي هاي دقيق تر نقشه گسترش تاريخي شهر نيز نشان مي دهد كه در دوره رشد سال هاي ۱۳۰۴-۱۲۷۰ اين اراضي خارج از محدوده شهر بوده، اما در دوره ۱۳۲۰-۱۳۰۴ بخشي از محدوده شهر بوده است. تاريخ ثبت ملك (۱۳۰۷ هجري شمسي) كه درآن وقت به صورت باغچه مشجر بوده، مويد اين نكته است كه احتمالا اين اراضي در دهه اول ۱۳۰۰ به محدوده شهر الحاق شده است.
موقعيت بنا درشهر
اراضي ملكي دكتر شقاقي از نظر موقعيت در منطقه ۱۲ شهرداري تهران واقع شده است. اين ملك درخيابان شهيد قائدي (هدايت سابق) قرار دارد. نام قبلي خيابان هدايت، فردوس بوده است. ضلع غربي ملك، خيابان شهيد نورمحمدي است. اسم اين خيابان خيام وسپس تنكابن بوده است. ضلع شرقي بنا، ملكي است كه قبلاً متعلق به فردي بنام اسلحه دارباشي بوده. (اسلحه دارباشي، لقب اسحله دار ناصرالدين شاه است) ملك جنوبي كه كلا سه ملك بزرگ بوده، متعلق به خانم امامي بوده است كه بعدها فروخته است. خانم امامي، خواهرزن ابوالحسن صبا بوده است.
معماري بنا و تغييرات آن تغييرات در فرم پلان
اين بنا كه منزل مسكوني خانواده شقاقي بوده است، تاقبل از خريد توسط شهرداري، درمقاطع مختلف تاريخي، بعنوان ساختمان مسكوني مورد بهره برداري قرار گرفته است. درمقطعي نيز احتمالاً سال ۳۱-۱۳۲۹ از طبقه اول آن بعنوان مطب دكتر شقاقي و همسر وي (دكتر سيمون) استفاده مي شده است. پس از احداث بناي جديد (بنايي كه هم اكنون در ملك مجاور غربي قرار دارد) مطب به ساختمان جديد منتقل مي شود واز اين بنا صرفا جهت سكونت استفاده مي شود.
براساس نقشه موجود بنا، كل ساختمان دراصل، داراي يك ورودي در جبهه غربي بوده است و ورودي طبقه اول از طريق را به پايه اي كه در داخل هال قرار داشت، طراحي شده بود. اما دردهه ۱۳۶۰ تغييراتي در پلان داخلي ساختمان داده شده كه منجر به تفكيك ورودي طبقات شده است. بدين صورت كه از ورودي اصلي بنا براي ورودي طبقه همكف استفاده مي شده و ورودي طبقه اول از طريق ورودي جداگانه اي درخارج از ساختمان صورت مي گيرد. بدين صورت كه هرطبقه عملكرد مجزا و منفك و بدون تداخل با يكديگر را دارا هستند، و بجاي ارتباط عمودي طبقه اول كه در قسمت مياني بنا قرار داشته، توالت و دستشويي فعلي ايجاد مي شود تغيير منجر به تغيير اندكي در پلان طبقه اول نيز مي شود.
علاوه بر تغيير فوق، از ديگر تغييرات عمده، ايجاد حمام در ضلع غربي راه پله ورودي طبقه اول درداخل بنا است. اين تغيير در زمان حيات دكتر شقاقي روي داده است. زيرا كهولت سن و عدم توانايي جسمي، امكان تردد بين طبقات را از ايشان سلب كرده بود. لذا چنين تغييري و احداث اين حمام با اين منطق صورت گرفته است. يكي ديگر از تغييرات عمده، تغيير اتاق جبهه شمال غربي طبقه اول است. زيرا اين اتاق در زمان حيات دكتر سياوش كتابخانه ايشان بوده است. اما اين اتاق توسط خريدار بعدي به صورت آشپزخانه تجهيز شده است.
كليات فضاهاي بنا
بناي اصلي داراي ۲ طبقه ساختمان و ۱ طبقه زيرزمين است. زيرزمين كه در زير آشپزخانه و اتاق شرقي قرار داشته، داراي ابعادي ۵۹x متر و وسعتي حدود ۴۵ مترمربع است. قبل از راه اندازي سيستم گرمايش فعلي بنا (شوفاژ) و اصولاً قبل از ايجاد سيستم لوله كشي ساختمان، از قسمتي از زيرزمين بعنوان مخزن آب استفاده مي شده است. بدين صورت كه در اوايل بوسيله تلمبه دستي و بعدا توسط موتور آب، آب از زير زمين به طبقات هدايت مي شد. بعد از ايجاد سيستم لوله كشي، عملكرد اين فضا دگرگون شده و نهايتا موتورخانه، سيستم گرمايش (شوفاژ) و مخزن گازوئيل در زيرزمين استقرار مي يابد. دسترسي به اين زيرزمين در خارج بنا از طريق راه پله در ضلع شرقي بنا تامين مي شد.
كل طبقه همكف داراي حدود۱۸۰ مترمربع زيربنا و ۳ اتاق است. پس از ورود به داخل بنا ارتباط با اتاق ها از طريق راهرو مياني تامين مي شود. يكي از اتاق ها در ضلع شمالي راهرو و ۲ اتاق ديگر درضلع جنوبي راهرو قرار دارند. دو اتاق جنوبي بوسيله يك در بزرگ در وسط به يكديگر راه مي يابند. سرويس ها شامل حمام، توالت و دستشويي، در بخش مياني بنا قرار دارد و ارتباط آنها از طريق هال تامين مي شود و حمام توسط يك در به داخل يكي از اتاق ها نيز ارتباط دارد. آشپزخانه در بخش شرقي بنا قرار دارد. علاوه بر دري كه ارتباط آشپزخانه را به داخل فضاهاي بنا تامين مي كند، از جبهه غربي يك در بداخل حياط، ارتباط ديگر آشپزخانه را با محيط بيرون از بنا تامين مي كند. از ديگر فضاهاي حايز اهميت طبقه همكف، راه پله ارتباطي طبقه اول است كه ارتباط طبقه اول را تامين مي كند.
درجبهه جنوبي و غربي بنا ايواني موجود است كه در ضلع جنوب غرب بنا به صورت نيم دايره اي اطراف بنا را احاطه كرده است.
طبقه اول بنا داراي ۱۸۰ مترمربع زيربنا و ۳ اتاق و هال است. سپس از ورود به طبقه اول، ارتباط به ساير فضاهاي بنا از طريق هال اصلي تامين مي شود. از ديگر فضاهاي طبقه اول، آشپزخانه، انبار، سرويس هاي بهداشتي شامل توالت، دستشويي و حمام است. ارتباط به زير شيرواني از طريق يك ارتباط عمودي تامين مي شود. تراس طبقه اول به موازات ايوان زيرين امتداد دارد و چشم انداز زيبايي به نقاط مجاور دارد.
درضلع جنوبي ملك يك ساختمان كوچك وجود دارد كه داراي توالت، انباري و يك اتاق كوچك است. مساحت كل اين ساختمان ۳۰ مترمربع است. براساس شواهد موجود در مقطعي از زمان (دهه هاي قبل از ۱۳۳۰) از يكي از اتاق هاي اين بنا به عنوان رختشويخانه استفاده مي شده است.
با توجه به مطالب گفته شده، جمع كل سطح زيربناي اين ملك ۴۳۵ مترمربع است كه ۵/۴۱ درصد (۱۸۰ مترمربع) در همكف ۵۰/۱۰ درصد در زيرزمين، ۵/۶ درصد ساختمان جنوبي ملك را شامل ميشود. با توجه به اينكه اسكلت بنااز نوع ديوارهاي باربر است، حدود ۳۰ درصد (۱۳۴ مترمربع) از كل بنا را سطح زير ديوارها تشكيل مي دهد.
كليات محوطه بنا
سطح كل محوطه ملك بالغ بر ۵۵/۱۲۵۷ مترمربع است. سرتاسر جبهه غربي جنوبي و شمال غربي بنا، باغچه است كه وجود درختان تنومند، قدمت و سن و سال آنهارا بخوبي بيان مي كند. از مهمترين وجوه بارز اين درختان در داخل ملك، علاوه برايجاد سايه و خنكي حياط، ايجاد محرميت و جلوگيري از اشراف بناهاي مجاور به داخل بنا است. درسال هاي اخير متاسفانه بعلت متروكه بودن بنا، تعدادي از اين درختان كهنسال خشك شده و ساير درختان نيز آسيب هاي جدي ديده اند. علاوه بر وجود درختان و باغچه، وجود محوطه زيبا درجنوب بنا، داراي جلوه ويژه اي است. زيرا درجنوب بنا، دربين باغچه، يك راه ارتباطي كوچك را به فضاي وسيع دايره اي شكل هدايت مي كند كه به شكل زيبايي طراحي شده است. اين دايره كه به منزله مركز محوطه بنا است، از طريق راه هاي ارتباطي دربين باغچه ها به ساير جهات محوطه امتداد مي يابد.
ضلع شمالي بنا از وجود درختان و باغچه ها تا حدود زيادي بي بهره است. زيرا در قسمتي از حياط شمالي كه هم اكنون سقف پست برق است، از فضاي سبز خبري نيست و نسبت به ساير محوطه داراي ارتفاع بيشتري است.
سبك معماري بنا
ساختمان از لحاظ سبك، متعلق به بناهاي متاثر از معماري فرنگي در اوايل حكومت پهلوي اول است. فرم پلان و احجام آن، نوع پنجره ها، استفاده از ستون، عدم تقارن در حجم كلي و درعين حال وجود تقارن دراجزا... آميزه اي از نئو كلاسيك متأخر و سبك پيش از مدرن معماري تهراني را نشان مي دهند. درتزئين سرستون ها و نيز پيشاني بنا، نوعي ايجازو آرامش به چشم مي خورد كه با روحيه عمومي بنا به خوبي تناسب و هماهنگي دارد.
عمارت بطوركلي روي سكوئي ساخته شده كه شكلي از سنگ تيشه اي خاكستري رنگ را مي نماياند. در غربي كه ورودي اصلي به ساختمان را تامين مي كند، در نقطه شروع رواقي واقع شده كه با يك قوس به ضلع جنوبي ساختمان مي پيچد و ستون هاي بلند و تنومند آن وقار و آرامش خاصي را القا مي كند. روي اين رواق در طبقه بالا بالكني است كه به همراه رواق زيرين امتداد مي يابد. اندود سفيدكاري بنا در عين وقار، به احجام و استخوان بندي درشت بنا حالتي از بشاشيت و سرزندگي را داده است. از طرف ديگر قاب بندها و غلبه خطوط افقي درحجم بنا، حجم نسبتا متمركز و قامت بلند آن را متوازن مي نمايد و بالاخره تمامي اين حجم سفيد با شيرواني سرخ رنگ و زيبايي ختم شده است.
و نهايتا مرمت ...
درطرح مرمتي و بازسازي كه در جهت استفاده ساختمان به صورت موزه در برنامه قرار گرفت، ديوارهاي اتاق هاي طبقه اول ، بجز يك واحد كه به صورت واحد اداري در نظر گرفته شد، تخريب و سطح يكپارچه اي به منظور بهره برداري نمايشگاهي درطبقه همكف ايجاد شد.
پله هاي جديد با سازه اي ويژه و مستقل و به صورت مدور در بخش شمالي ساختمان طراحي و با طبقه دوم مرتبط شد. طراحي اين پله كه در چارچوب طرح اوليه طراحي مرمتي بنا انجام شد، باتوجه به شرايط اجرائي طرح و محدوديت هاي فضايي كه حجم بنا دراين قسمت القا مي كرد، به همراه تغييراتي كه در سازه اين بخش از ساختمان رخ داده بود و قاب فلزي نگهدارنده ديوارهاي بلند ساختمان، لازم به بازنگري بود كه انجام شد و پله زيباي ساختمان و مناسب شأن فضاي يك موزه به طراحي و اجراء درآمد.
باتوجه به اينكه تمام جهات بنا از سه سمت داراي پنجره و ديد به خارج از بنا بوده و فقط يك سمت بنا فاقد پنجره هاي سراسري است، جهت نصب تابلو هاي نقاشي، ديوارچه هائي طراحي و در مقابل پنجره ها قرار گرفت تا ضمن جلوگيري از نفوذ نور ناخواسته به داخل بنا ، فضاهاي لازم جهت نصب تابلوها مهيا شود.
ستون هاي نمايشي مستقر شده درداخل بنا، در زمينه انعكاس طراحي بنا كه داراي بالكني نشسته برروي ستون هاي مدور بوده، انجام شده و تداوم معماري بيروني بنا به داخل بنا كشيده شده است. ستون هاي نمايشي در طبقه فوقاني ساختمان، ضمن ايقاي نقش كنترل نور و تداوم معماري بيروني بنا ، نقشي نيز درهدايت بازديدكنندگان از موزه را نيز برعهده دارند، هرچند كه درزمان بهره برداري تعدادي از اين ستون ها قطع شده و به صورت نامأنوس با فضاي مورد نظر طراح ، بي معنا درجاي خود شكسته مانده اند!
انتهاي پله هاي دسترسي طبقه همكف با اول، به صورتي مستقيم در مقابل اتاق كار مديريت موزه درفضاي باز طبقه فوقاني ساختمان قرار مي گرفت كه استقرار چند ستون نمايشي ضمن استفاده از نور پردازي در بالاي سرستون هاي ايشان، نقش هدايت بازديدكنندگان را به فضاي اصلي نمايشگاهي در طبقه اول را برعهده دارند.
شكل چيدمان ستون ها نيز در سالن اصلي اين طبقه تداومي بصري در يكپارچگي فضاي نمايشگاهي ايجاد مي كند.
فضاي سبز محوطه به همراه طراحي روشنائي محوطه به گونه اي انجام شده كه ضمن حفظ شكل باغ سازي ايراني از شلوغي بيش از اندازه نيز اجتناب شود. ديواره هاي كوتاه درانتهاي جنوبي حياط، ضمن محدود كردن ديد به ساختارهاي ناهماهنگ همسايگي هاي ساختمان موزه، فضاي درون محوطه را به صورت يكپارچه با ساختمان اصلي مطرح و با درختان سرو شيرازي درنظر گرفته شده براي آن كه به صورت ديواره اي درجلوي اين ديواره كوتاه كاشته شده است، در رشد آينده خود، باقي ناهماهنگي هاي بصري ساختارهاي همسايگان ساختمان و محوطه موزه را پوشش مي دهند. هر چند كه دخالت هاي نا آگاهانه بهره بردار ، فضاي محوطه را از آنچه مورد نظر برنامه مرمتي و بازسازي محوطه بوده ، مغاير كرده است .
فواره ميان حوض ، ضمن تداعي فواره هاي حوض هاي قديمي ، به طراوت محيط كمك مي كند. آبياري محوطه و فضاي سبز از طريق چاهي كه درمحوطه حفر شده ، انجام مي گيرد تا به خاطر حفظ طراوت و شادابي دايمي فضاي سبز محوطه موزه، اجباري در مصرف آب شرب تصفيه شده شهر نباشد.
حجم ساختمان از طريق نورافكن هائي كه در چهارگوشه بنا درنظر گرفته شده اند ، در شب روشن مي شود. نورافكن ها به نحوي استقرار يافته اند كه سيماي محوطه از اين استقرار متاثر نشود. هرچند كه عدم پي گيري شهرداري منطقه ۱۲ شهرداري تهران در تملك نيمه زمين كه در غرب ساختمان فعلي قرار دارد باعث شده كه مالك اين قطعه زمين يكي از بدترين احجام ساختماني را در بهترين موقعيت همسايگي ساختمان موزه نقاشي پشت شيشه به انجام برساند.
به هرحال مرمت و نوسازي ساختمان مسكوني مرحوم دكتر سياوش شقاقي تجربه اي ويژه براي كليه دست اندركاران اجراي آن بود كه به همت و پشتيباني مهندس سيد محمد بهشتي مدير عامل وقت شركت توسعه فضاهاي فرهنگي كه برعهده بنده (صمد ذواشتياق) گذاشته شده بود ، انجام يافت و اگر فرصتي باشد ، روزي كليه اسناد و مدارك مرمت و نوسازي اين ساختمان را به صورت كتابي منتشر خواهم كرد. از آنرو كه تمامي مراحل كار در چارچوب يك كار تحقيقاتي - دانشگاهي به انجام رسيده و اگر اغراق و خود پرستي نباشد ، شايد بهترين مجموعه آموزشي را در برخورد با چنين بناهائي ، ارايه مي كند.
تمام مراحل كار داراي سند نقشه اي، عكس و يادداشت است كه مي تواند بهترين و مناسب ترين سند آموزشي براي مرمت و نوسازي ساختمان ها و بناهاي مشابه باشد. بناهايي كه از يك طرف ارزش تاريخي و سبكي آنچناني ندارند كه محدوديت در مرمت و نوسازي آنها ايجاد شود و از طرف ديگر آنقدر بي ارزش نيستند كه به فراموشي سپرده شوند، تخريب شده و آسمانخراشي به جاي آن مستقر و آسمان را بشكافد!