چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۰۲
به دنبال اظهارات متناقض شاكيان پرونده
باجناق متهم تبرئه شد
اين زن وشوهر مدعي اند كه خود روي سر و صورت متهم اسيد ريخته اند و در اين رابطه شهادت همسايه ها مبني بر اسيدي بودن لباس همسر «كبري.د» خواهرزن متهم ثابت مي كند كه پاشنده اسيد كسي جز «احمد.ع» باجناق او نبوده است 
به هر حال دادگاه «محمد.آ» را از اتهامات وارده تبرئه كرده و اتهام انتسابي به او را محرز ندانسته و بنا بر اصل ۳۷ قانون اساسي و اصل برائت حكم بر برائت او داده است 
عكس تزييني است.
009426.jpg
اين كه اسيدپاشي اين روزها مد شده است و هر كس تا با كسي مشكلي پيدا مي كند به سراغ اينگونه مواد شيميايي مي رود يك طرف، اينكه اين ماجرا در يك دعوا و درگيري خانوادگي و ميان دو خواهر و دو باجناق رخ بدهد يك طرف ديگر.
ماجرا را از زبان همسر «محمد.آ» آغاز مي كنيم. او در دادگاه رو به قاضي مي گويد: روز حادثه يك عدد «ال.ان.بي» آنها را كه در منزل ما بود به شوهرم دادم و گفتم برو و «ال.ان.بي» آنها را تحويل بده و آنها را براي شام دعوت كن وشوهرم با اطلاع من به آنجا رفته و ...»
مساله همين جاست! وقتي آقاي «محمد.آ» به خانه خواهرزن و باجناقش مي رود، معلوم نيست چه اتفاقي رخ مي دهد كه كار به درگيري فيزيكي ميان دو باجناق كشيده مي شود و در حين درگيري به صورت آقاي «محمد.آ» اسيد مي پاشند.
همسر او در ادامه مي گويد: «دو روز قبل از حادثه من به اتفاق شوهرم در منزل خواهرم بوديم و بعد از مدتي به منزل خودمان برگشتيم و محمد - شوهرم- در منزل بود و از منزل خارج نشده و آن روز هم خودم شوهرم را براي تحويل (ال.ان.بي) و دعوت به شام فرستادم و فكر نمي كردم با شوهرم چنين رفتاري را داشته باشند.»
اما چرا شوهرخواهر اين زن چنين بلايي را سر او آورد؟ آنها مدعي اند كه «محمد.آ» قصد هتك حرمت شان را داشته و مي خواسته از منزلشان سرقت كند. اما در اين باره قاضي پرونده حرف ديگري مي زند. او مي گويد «با توجه به اينكه متهم در همه مراحل منكر بزه انتسابي است و از طرف ديگر با توجه به اينكه آنچه از طرف شاكي و شاكيه در رابطه با ارتكاب بزه تجاوز به عنف عنوان شده، اولا مستند به دليلي نيست و ثانيا معقول به نظر نمي رسد همچنين از طرفي علم و يقين هم براي دادگاه حاصل نمي شود كه مساله هتك حرمت صورت گرفته باشد. خصوصا اينكه شاكيه (همسرباجناق آقاي محمد.آ) اعلام كرده كه در زمان ارتكاب بزه، خواهرش در كوچه منزل آنها حضور داشته و اين اظهارات با اوضاع و احوال قضيه و اظهارات خانم «كلثوم. آ» كاملا مغايرت دارد.»
ماجراي شكايت اين دو با جناق از يكديگر در تاريخ بيستم دي ماه سال گذشته رخ داد و در اين تاريخ آقاي «احمد .ع» عليه باجناق خود «محمد.آ» شكايتي را تحت عنوان ورود به عنف و تلاش براي هتك حرمت همسرش «كبري.د» مطرح و درخواست رسيدگي به آن را مي كند.
سه روز بعد همسر او هم شكايتي را مستقلا عليه شوهر خواهر خود مطرح مي كند.
دراين مراسم شكايت و شكايت كشي هم در تاريخ ۲۱ دي ماه سال گذشته «حوريه.ق» مادر «محمد. آ» شكايتي را عليه شوهر خواهر عروسش در دادگاه مطرح مي كند. او مدعي مي شود كه فرزندش در تاريخ ۱۹/۱۰/۸۲ از جانب «احمد. ع» مورد تعرض قرار گرفته و به صورت و سر و پشت و بدن اومقداري اسيد پاشيده و فرزندش هم اكنون در بيمارستان سوانح و سوختگي بستري است و قادر به حضور در دادگاه و تقديم شكايت خود نيست. او خواهان رسيدگي و تحقيق از مجروح در بيمارستان شد و از دادگاه خواست كه او را براي احقاق حق خود ياري كند.
واما ادعاي شاكي اول پرونده يعني خانم « كبري. د». او به قاضي گفته است شب سيزدهم دي ماه ( ۱۳۸۲) ساعت۸شب، «محمد.آ» با خواهرم كه همسر وي است به منزل ما آمدند و پس از مدت كوتاهي از خانه ما رفتند و بعد از ۵ دقيقه زنگ خانه را زدند. از پشت گوشي آيفون پرسيدم كيه و او بود. او به من گفت كه كليد خانه را جا گذاشته ام اگر ممكن است بيايم و آن را بردارم .وقتي آمد، تنها بود. از او پرسيدم خواهرم كجاست و او گفت در كوچه ايستاده است. من رفتم آشپزخانه وتا برگردم ديدم كه قصد دارد از خانه ما سرقت كند و وقتي از او پرسيدم «داري چي كار مي كني؟» به طرف من حمله ور شد...
او در ادامه مدعي شد كه تا دو روز ماجرا را به شوهرش نگفته و بالاخره در روز ۱۵ دي ماه سال گذشته به هر طريق ممكن ماجرا را با همسرش در ميان گذاشته و او ناراحت شد ولي اقدامي نكرد تا اينكه روز جمعه ۱۹ دي ماه سال گذشته، «شوهر خواهرم دوباره زنگ زد و فهميدم كه دوباره قصد دارد مرا اذيت كند، من هم ظرف چهار ليتري محتوي اسيد را كه حاوي مايع پاك كننده بود و از قبل تهيه كرده بودم آماده كردم و با ورود او به داخل راهرو به صورتش پاشيدم.»
جالب اينجاست كه «كبري.د» به قاضي دادگاه گفته است ما با خانواده خواهرم و شوهرش خيلي صميمي بوديم و با هم رفت و آمد خانوادگي داشتيم. البته «محمد.آ» تمام ماجرا را منكر شده و به قاضي گفته است كه «باجناقم «احمد.ع» يك عدد ال.ان.بي مربوط به ماهواره خود را جهت تعمير به من داد و من هم آن را به دو نفر متخصص نشان دادم و آنها گفتند قابل تعمير نيست و با هماهنگي همسرم به خانهآنها رفتم تا ضمن اينكه ال.ان.بي را تحويل مي دهم باجناق و خواهرخانمم را جهت شام به منزل دعوت كنم. ولي به محض اينكه وارد راهرو شدم بدون مقدمه و اينكه صحبتي با من شود سطل اسيد را كه از قبل آماده كرده بودند «احمد.ع» به سر و صورتم ريخت كه يك مرتبه در تمام اعضاي بدنم احساس سوزش كردم و خود را به خانه همسايه رانده و با آشنايي كه در رابطه با سوزش اسيد داشتم روي سرم آب ريختم و سپس به بيمارستان مراجعه كردم.»
نكته جالب در اين پرونده تناقضات بسياري است كه در گفته هاي باجناق و خواهرزن «محمد.آ» وجود دارد. هر دوي آنها مدعي اند كه خود روي سر و صورت متهم اسيد ريخته اند و در اين رابطه شهادت همسايه ها مبني بر اسيدي بودن لباس همسر «كبري.د» خواهرزن متهم ثابت مي كند كه پاشنده اسيد كسي جز «احمد.ع» باجناق او نبوده است.
به هر حال دادگاه «محمد.آ» را از اتهامات وارده تبرئه كرده و اتهام انتسابي به او را محرز ندانسته و به گفته قاضي «عزيزمحمدي» رئيس شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تهران بنا بر اصل ۳۷ قانون اساسي و اصل برائت حكم بر برائت او داده است.

حادثه
009429.jpg

شعله هاي خروشان آتش تمام جاده را فرا گرفته است. آنچه در عكس هاي فوق مشاهده مي كنيد مربوط به يك تصادف دلخراش در ايالت فلوريداي آمريكاست كه طي آن ۵ نفر از مسافران خودرويي كه در آتش مي سوزد، كشته شدند. اين حادثه وقتي رخ داد، يك كاميون كه ۵ نفر سرنشين داشت با يك كاميون حامل تراكتور برخورد كرد و در اثر آن هر ۵ نفر سرنشين اين كاميون به همراه راننده كاميون حامل تراكتور در آتش سوختند. اين ماجرا در ۶۰ كيلومتري جاده روستاي پلك كانتي نزديك درياچه والزفلوريدا، حوالي رودخانه كي سي مي در چهارم ژانويه سال جاري ميلادي رخ داده است. بنا به گفته ماموران پليس منطقه، يكي از سرنشينان كاميون حامل تريلر توانسته از مهلكه بگريزد.
009432.jpg
009435.jpg

قيصر كلاه كانادايي ها را برداشت
مرد يك ميليون دلاري دستگير شد
قيصر كه روزي نماد لوطي گري و مرام و رفاقت بود با رفتار غيرقانوني يك ايراني در آمريكا به شكل ديگري به اهالي كانادا معرفي شد. البته وقتي كانادايي ها از قيصرنام ببرند، قطعا منظورشان قيصر قهرمان فيلم كيميايي نخواهد بود.
چند روز پيش كارآگاه داگ دايك، افسر پليس منطقه يورك اعلام كرد كه آنها مردي را دستگير كرده اند كه در طول ۲ماه حدود يك ميليون دلار كلاهبرداري كرده است. اين مرد يك ميليون دلاري كسي نيست جز قيصر قيصري ۴۰ ساله ساكن منطقه ريچموند هيل.
قيصري ساكن كانادا مثل خيلي از نابغه هايي كه چند روز توي اتاق خود را حبس مي كنند تا فكر پولسازي به ذهنشان برسد و راه پولدار شدن سريع را پيدا كنند، نبوغ خود را براي پولدار شدن و باز كردن گره هاي زندگي به كار گرفت، اما در جهت خلاف. قيصري مصداق بارز اين جمله تكراريست: « اگر اين همه كه به راه هاي كلاهبرداري فكر مي كرد، از هوشش براي پيشرفت و ترقي استفاده مي كرد، حالا به همه چيز رسيده بود.» چرا؟ او يك سلسله عمليات بانكي انجام مي داد كه از طريق آنها توانسته بود از بانك هاي كانادين امپريال، بانك كامرس، بانك مونترال، بانك تورنتو دومينيون كاناداتراست و كريستال دان مستركارت، مبلغ يك ميليون دلار از طريق شركت سالومون اوريتال كلاهبرداري كند.
شيوه قيصر اين بود كه چك هاي بانكي را جعل مي كرد و چك هايي كه حساب هايشان بسته بوده را به عنوان چك هاي فروش تلفن دستكاري كرده و به حساب مي گذاشت بعد تا پيش از اينكه بانك ها متوجه كلاهبرداري شوند مبالغ چك ها را از حساب خارج مي كرد. او همين طور از كارت هاي اعتباري دزديده شده و كارت هايي كه هنوز صادر نشده استفاده مي كرد و براي واقعي جلوه دادن داد و ستد تجاري اش مدارك اش را دستكاري مي كرد.
قيصري كلاهبردار، هفتم خرداد دستگير و به دست داشتن در اين جرم ها متهم شد: كلاهبرداري بيش از ۴هزار دلار، جعل اسناد ،انتشار مدارك جعلي، در اختيار داشتن اموال مسروقه به ارزش بيش از ۵ هزار دلار، دزدي كارت هاي اعتباري و معرفي كردن خود به جاي ديگران.
او هشتم خرداد در دادگاه اونتاريو حضور پيدا كرد و با قرار ۵۰۰هزار دلار وثيقه آزاد شد. قيصر قيصري ايراني الاصل ۲۵ خرداد دوباره بايد در دادگاه حاضر شود.

بيشترين نارضايتي ها از «عدم ارسال به موقع كمك ها» و «توزيع نامناسب» بود
تجمع براي بي نظمي در امداد رساني
وقوع زلزله در هشتم خردادماه جاري در غرب مازندران با بر جا گذاشتن ۲۷ كشته و بيش از ۲۰۰ مجروح، تخريب ۲۷ روستا و آسيب رساندن به ۱۶۲ روستاي ديگر، بار ديگر ضرورت مقابله با حوادث غيرمترقبه و مساله امداد رساني به موقع در هنگام بروز اينگونه حوادث را نمايان ساخت.
اين گزارش با بررسي خبرهاي مخابره شده درباره وضعيت امدادرساني به بازماندگان در ۵ روز اول پس از وقوع زلزله بر روي خروجي مطبوعاتي ايرنا و واحد مركزي خبر، تلاش كرده است تا جنبه هاي مثبت و نيز نارسايي هاي امدادرساني به زلزله زدگان را از ديدگاه مردم و مسوولان بيان كند.
از مهم ترين نكات مثبت در رسيدگي به زلزله اخير «سرعت» در تشكيل ستاد بحران و اعزام نيرو به منطقه است.
جليل بشارتي نماينده رئيس جمهور در اينباره گفت: «بعد از گذشت يك ساعت از وقوع زلزله به دستور رئيس جمهوري ،ستاد بحران زلزله با همكاري هلال احمر و وزارت كشور تشكيل شد.»
ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استانداري مازندران نيز در همان ساعات اوليه اعلام كرد: «با بسيج امكانات دستگاه هاي مختلف، امدادرساني در مناطق زلزله زده ادامه دارد.»
در بررسي به عمل آمده مشخص شد در مجموع عواملي كه سبب ايجاد كندي و نابساماني در نحوه كمك رساني در مناطق زلزله زده شده، عبارت است از:
-گستردگي جغرافيايي و پراكندگي روستاهاي آسيب ديده 
-مسدود بودن راه هاي روستايي و باز نشدن به موقع آنها
-نبود هماهنگي بين نهادهاي مسوول 
-توزيع نامناسب امكانات 
-كمبود امكانات 
با بررسي ديدگاه هاي مردم و مسوولان درباره چگونگي امدادرساني مشخص شد بين ديدگاه هاي مردم و مسوولان درباره عوامل ايجاد نارسايي درامر امداد رساني تفاوت هايي وجود دارد.
بيشترين نارضايتي مردم از «عدم ارسال به موقع كمك ها» و «توزيع نامناسب» آن بود.
براي نمونه مردم زلزله زده حوزه شهري مرزن آباد كه از نحوه امدادرساني راضي نبودند در اعتراض به نحوه توزيع مايحتاج عمومي از سوي مسوولان امر، چند بار مقابل شهرداري اين شهرتجمع كردند.
اجتماع كنندگان گفتند: «با گذشت دو روز از وقوع زلزله، هنوز مسوولان چادر براي اسكان زلزله زدگان مهيا و ارسال نكرده اند و مردم از بي نظمي در امدادرساني و بي سرپناهي در هواي سرد كوهستاني اين منطقه انتقاد دارند.» اجتماع مردم جلوي شهرداري مرزن آباد در سومين روز بعد از زلزله نيز تكرار شد.
مردم كلاردشت نيز گلايه داشتند كه چند شب بعد از زلزله را در زير مشماهايي كه به عنوان سرپناه برپا شده بود سپري كردند و منتظر كمك مسوولان در امر امدادرساني شدند.
شماري از زلزله زدگان بخش ۲۳ هزار نفري كجور نوشهر نيز از «نرساندن خدمات» به اين بخش انتقاد كردند و گفتند: «پس از گذشت دو روز از وقوع زلزله هيچ كمكي نظير مايحتاج عمومي و چادر براي گذران زندگي به آنها داده نشده است، آب و برق بعضي از روستاها همچنان قطع است و مردم حتي نان براي خوردن ندارند.»
-اين در حالي است كه انتقاد مسوولان مناطق زلزله زده غرب مازندران در ارتباط با امدادرساني با گلايه هاي مردم متفاوت بود.
كارشكني برخي از مسوولان در مركز استان يا دخالت هاي نابه جاي آنها، ناهماهنگي در امور، ناكافي بودن كمك هاي ارسالي و مسدود بودن راه هاي روستايي برخي از مهم ترين عواملي است كه مسوولان به آن اشاره كردند.
مهدي مسرور بخشدار كجور روز يكشنبه (دو روز پس از زلزله) از «بي توجهي» مسوولان در ارسال چادر مورد نياز به اين بخش انتقاد كرد و گفت: «بي توجهي مسوولان امدادرسان نسبت به تقاضاي اين جانب به عنوان نماينده دولت جاي تامل دارد.»

ديوار بيمارستان فرو ريخت
فرو ريختن قسمتي از ديوار بيمارستان(فارسان) موجب وحشت بيماران شد. به نقل از شاهدان عيني، ديوار ياد شده با صداي مهيبي فرو ريخته است. رئيس بيمارستان سيدالشهدا شهرستان فارسان از علت اين حادثه اظهار بي اطلاعي كرد، اما گفت در اين حادثه به كسي آسيبي نرسيده است.
وي همچنين افزود: » نماي ورودي اين بيمارستان به علت نامعلومي به صورت تكه هاي بزرگ جدا شد و قسمتي از ديوار فرو ريخت.» معاون امور ساختماني و عمراني دانشگاه علوم پزشكي استان چهار محال و بختياري در بازديد از محل گفته است: »ساخت و ساز اين بنا با اصول و ضوابط معماري همخواني ندارد.»

۳ قاچاقچي و يك گوسفند
همه جور قاچاقچي ديده بوديم الا قاچاقچي گوسفند. اينكه ۳ نفر را به خاطر قاچاق گوسفند دستگير كنند از آن خبرهاست. باورتان نمي شود؟ خبر ما را بخوانيد.
۳ قاچاقچي ايراني كه بر سر يك گوسفند با يكديگر درگير شده بودند توسط نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق دستگير شدند.
بنابراين گزارش صبح روز گذشته، ۳ نفر از قاچاقچيان گوسفند به نام هاي (وهاب - س) ، (طالب - م) و (رحمان - م) كه از اهالي روستاهاي گيره و برده رش كردستان ايران بودند، بر سر يك گوسفند با يكديگر درگير شدند. نيروهاي اتحاديه ميهني عراق پس از بالا گرفتن درگيري، اين ۳ ايراني را بازداشت كرده و به زندان اتحاديه ميهني هدايت مي كردند.

نفر سوم ،پسر بود
پسري ۱۸ ساله كه چادر رنگي به سر كرده و خود را به شكل دختران درآورده بود توسط ماموران نيروي انتظامي قم در خيابان صفائيه اين شهر دستگير شد. ماموران نيروي انتظامي به هنگام اجراي طرح برخورد با اراذل و اوباش و موتوسواران متخلف درقم به راكبين يك دستگاه موتور سيكلت مظنون شدند و آن را متوقف كردند كه پس از بازرسي و شناسايي به دونفر از راكبين جوان كه ۱۷ و ۱۹ ساله بودند و به خانم همراه شان نيز مشكوك شده و هر سه نفر را به كلانتري منتقل كردند. اين گزارش مي افزايد به هنگام بازجويي مشخص شد فرد سوم نيز پسر بوده كه خود را در زير چادر پنهان كرده است كه پس از بازجويي  هر سه نفر تحويل مراجع قضايي شدند.

بازداشت به خاطر سيب زميني
سه مرد آلماني به علت حمل سيب زميني در آلمان دستگير شدند، البته نه به جرم سيب زميني، بلكه به علت داشتن سرعت زياد. اول شايد تصوركرديد كه در داخل سيب زميني ها مواد مخدر جاسازي شده بوده، اما اصلا اينطور نيست. اين افراد از طريق اينترنت نحوه ساخت يك اسلحه را با استفاده از سيب زميني آموخته بودند و قصد داشتند در ميان مردم نحوه عملكرد آن را به نمايش بگذارند(احتمالا با قتل يك نفر)! آنها يك لوله مخصوص، گاز و همچنين تعداد زيادي اسپري براي مشتعل كردن اين وسايل به همراه داشتند. مقامات اعلام كرده اند با استفاده از اين ابزار سيب زميني را مي توان تا فاصله ۵۰۰ متري شليك كرد. درست است كه آنها هيچ كار خلافي هنوز انجام نداده بودند، اما آنها وسيله اي براي اشتعال به همراه داشتند كه تنها با مجوز مي توان آن را حمل كرد!

حادثه آفريني مرد گرسنه
يك مرد آلماني با اتومبيل شخصي خود وارد يك رستوران يوناني در ويلستر شد و شروع به خوردن غذا كرد... لحظه اي بعد با تماس مالك عصباني رستوران با پليس محلي، ماموران به محل آمده و با صحنه عجيب قرار گرفتن اتومبيل در ميان رستوران مواجه مي شوند.
راننده ۶۳ ساله آلماني كه به شدت احساس گرسنگي مي كرده، قصد داشته تا با سرعت در محلي در مقابل رستوران پارك كند و غذاي خود را نوش جان كند.
خوشبختانه در اين حادثه كسي آسيبي نديد ولي صاحب رستوران خسارتي معادل ۲ هزار يورو ديد كه احتمالا بايد توسط راننده گرسنه پرداخت شود. پليس اين راننده را با خود به اداره برد تا در آنجا وعده غذايي ميل كند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |