عليرضا پور اميد
در قسمت مردانه مسجد و در رديف صاحبان عزا استاد محمدرضا شجريان در سر صف و همايون شجريان در انتهاي آن ايستاده اند و به خيل همه مردان شركت كننده به رسم ادب قدرشناسانه خوشامد مي گويند.
خطيب اديب و فاضل مسجد جناب حجت الاسلام حاج آقا حميدزاده كه اولين شرط وعظ و خطابه را كه همانا تسلط بر روح فكري جمع وشناخت فرهنگي مستعمان است. به خوبي داراست، با محور قرار دادن مقوله هنر به سخن مي پردازد و هوشمندانه موضوع هنر موسيقي و جايگاه بلند محمدرضا شجريان در اين هنر را ترسيم مي كند.
ذكر اين موارد لازم مي نمود تا بدانيم هر زمان كه هنر اصيل ايراني و هنرمند جدي و نجيب و شريف ايراني وجود دارد عناوين پرارزش و گرانسنگ جايزه پيكاسو (براي استاد شجريان) و يا مرد سال هنر (براي استاد تجويدي) و ... نيز وجود دارد و پرچم فرهنگ ايراني هماره در اهتزاز و افراشته است و تهاجم ها و شبيخون هاي فرهنگي راه به جايي نخواهد برد، مگر اينكه خداي ناكرده غير از اين شود كه مبادا و مباد. گفت وگوي من با استاد از طريق تلفن همراه انجام گرفت و هراس لحظه افزون قطع و وصل ها و يا آنتن ندادن ها و ... باعث شد پرسش هاو پاسخ ها اندكي در چرخه تعجيل افتد و چون مجال ضبط يا يادداشت نبود اجازه گرفتم از ايشان كه با حفظ امانت در اصول و رعايت جوهره و جان پاسخ ها، مطالب را با ادبيات خود و واژه گزيني گسترده تر نقل كنم كه از حسن ظن و اعتمادشان سپاسگزارم.
و گفت وگوي ما درهمين حوالي آغاز مي شود...
از شهر بم چه خبر و از كارهاي در دست اقدام خودتان؟
شهر بم در بخش سامان يابي و ساخت و ساز به دليل حجم گسترده خسارات و آسيب ها، با كندي مواجه است كه البته تا حدودي هم طبيعي است و تقريبا قسمت اعظم آواربرداري ها و پاكسازي ها انجام گرفته، اما آنچه كه مربوط به ما و احداث مكاني با قابليت پزشكي و نيز فرهنگي است خوشبختانه كارهاي اداري و قانوني آن پايان پذيرفته و آخرين مرحله اي كه انجام گرفت موافقت شوراي شهر بم بود و ديگر موردي به لحاظ اداري و قانوني باقي نمانده است.
آيا احتياج به برگزاري كنسرت ديگري در جهت تامين مبلغ بودجه ساخت و ساز پيدا خواهيد كرد؟
قطعا با كمبود پول مواجه خواهيم شد، اما درمورد نحوه جذب آن در مصاحبه مطبوعاتي نظر نهايي را اعلام خواهيم كرد.
سايت دل آواز هنوز در حد مطلوب قرار نگرفته براي تكميل آن چه اقدامي در نظر داريد؟
ما به لحاظ اطلاع رساني و شفافيت در امر مخارج و مداخل و هزينه كردن كمك هاي مردم، به زودي ريز تمام كارهاي انجام شده را اعلام خواهيم كرد و در يكي دو هفته آينده نيز يك كنفرانس مطبوعاتي انجام خواهيم داد كه مردم عزيز و شريف ايران در جريان كامل كارها قرار بگيرند و نيز مطالب و مسايل مربوط به سايت هم آماده است و تا ماه آينده با تكميل اطلاعات و به روز درآمدن آن مي توان جوابگوي سوالات علاقه مندان بود.
نوار كنسرت اخيرتان با آقايان عليزاده و كلهر و همايون چرا تاكنون به بازار نيامده؟
اين كار هم در مرحله مسترگيري است و تمامي كارهاي آن انجام شده، فقط بايد بگويم به دليل اينكه اين اجرا قبلا در نوارهاي صوتي انتشار يافته اينبار فقط به شكل دي وي دي (تصويري) و تا اوايل تيرماه منتشر مي شود.
چند روز قبل با همايون درمورد اثر جديدش (ناشكيبا) گفت وگو كردم و از ايشان پرسيدم كه نظر پدر در مورد كار چه بوده؟ ايشان نظر شما را به من گفت، ولي اصرار داشت كه از خود شما هم سوال شود. حالا نظر خودتان را از منظر يك استاد و كارشناس بفرماييد؟
نوار را پس از اينكه آماده شده بود من شنيدم كاري شايسته و خوب است و من اصولا به تعمد در كارهاي هنري و فردي همايون زياد دخالت نمي كنم تا او خود مرحله آزمون و خطا را كه پروسه بسيار مهمي در سير حركت يك هنرمند به سوي كمال است طي كند و هر هنرمند بداند بايد آنقدر اجرا كرد و شنيد تا به خطاها و لغزش ها پي برد و در كارهاي بعدي جبران كرد تا به تكامل برسد. من اين مسير سخت و صخره خيز و سنگلاخ را با پاي پياده پيمودم، در حالي كه شايد احساس مي شد مي توان به توسط كسي يا وسايلي، بيشتر اين راه را پريد، اما هرگز آن كمال و آن رسيدن مطلوب به دست نمي آيد. بايستي رفت و زمين خورد و برخاست و تلاش كرد و... تا به موفقيت دسترسي پيدا كرد البته همانطور كه گفتم ناشكيبا با در نظر گرفتن جميع جهات بسيار خوب و شنيدني است.
استاد شما سال گذشته (۱۳۸۲) به من گفتيد كه حتما اثري را به دست چاپ و نشر خواهيد سپرد كه شامل روش ها و متد تكنيك هاي آواز است، اما هنوز كه خرداد ۸۳ رسيده ايم گويا آماده نيست، خبر خوش انتشار نزديك  آن را به علاقه مندان مي دهيد؟
حقيقت اينكه پس از اجراي كنسرت براي زلزله زدگان، كارهاي هنري ام تقريبا تعطيل شده است و از آن روز كه مسووليت اعتماد مردم عزيز وپذيرش وجوه و هداياي علاقه مندان با افتخار نصيبم شد و پس از اولين سفر به بم، ديگر تمام هوش و حواس و دقتم را متوجه اين كار كرده ام كه اميدوارم بتوانيم اقدام و حركتي در خور و بايسته انجام دهيم كه اثر آن قطعا فراتر از چند كار فرهنگي است. اما درمورد متد هم حتما در فكرش هستم و بايد بگويم اكثر كارهايش آماده است و به لطف خدا الباقي آن نيز انجام خواهد گرفت.
علاقه مندان و به ويژه جواناني را كه از اهالي موسيقي هستند و مي خواهند شما را ببينند و گپ و گفت كنند مي توان وعده داد كه در سال چند بار با آنان جلسات پرسش و پاسخ داشته باشيد و...؟
حتما، همانطور كه قبلا هم به شما گفته بودم اين موضوع از دغدغه هاي اصلي من است...

عباس كيارستمي شايد اولين فيلمسازي باشد كه نام سينماي ايران را به خارج از مرزها برد. كيارستمي ديگر نيازي به معرفي و مثلا كي به دنيا آمده و چه كرده ندارد. اگر در كشوري چون فرانسه و ايتاليا و بسياري از كشورهاي ديگر نام يك سينماگر شرقي را بپرسيم قطعا اولين اش كيارستمي خواهد بود. خبرسازي كيارستمي در اين صفحه از اين بابت است كه او به زودي به اتفاق «كن لوچ» به ساخت فيلمي متفاوت دست مي زند. اين فيلمساز كه همواره سعي كرده با هر فيلمش به كشف دنيايي جديد دست بزند در اين فيلم هم به دنبال كشف تازه اي از دنيا در قالب ديدگاه خود است. البته جزئيات اين فيلم آن گونه كه بايد و شايد معلوم نيست.
كيارستمي مدتي است كه به فيلمسازي ديجيتال روي آورده است. يكي ازكارهاي كيارستمي كه اين روزها سروصداي زيادي كرده فيلمي است تحت عنوان «ده روي ده» است. اين فيلم كه به سفارش مركز ملي سينماي فرانسه تهيه شده براي روشن شدن ديدگاه هاي اين فيلمساز در مورد سينما مخصوصا فيلم «ده» ساخته شده است. گمان مي رود كه فيلم جديد عباس كيارستمي فيلمي متفاوت با نگرشي منحصر به فرد باشد. به گفته يكي از منتقدان سينماي فرانسه، در هر كدام از فيلم هاي اين كارگردان بايد منتظر يك اتفاق تازه باشيم. اتفاقي كه فقط او مي تواند پديد بياورد. ظاهرا فيلم مشترك كن لوچ وكيارستمي در مطبوعات و تلويزيون هاي اقصي نقاط عالم جنجال به وجود آورده است.
چشم هاي مشتاق فراواني از اين پس منتظر اين كار خارق العاده خواهند بود. عباس كيارستمي كه علاوه بر فيلمسازي دستي هم در سرايش شعر و عكاسي دارد در هر كدام از فيلم هايش به قول معروف به نقاشي كلام و سرودن رنگ ها مي پردازد. فكرهاي بديع و در عين حال ساده و عميق يكي از مشخصات كارهاي كيارستمي است. او تاكنون هرگز از بازيگران حرفه اي در كار هايش استفاده نكرده چون معتقد است هر كدام از آنها هنرپيشه اي حرفه اي هستند كه فقط نقش خويش را به بهترين صورت بازي مي كنند. او در جاهايي گفته كه بعضي وقت ها اوج زندگي را از همين نابازيگران آموخته ما هم مشتاقانه در انتظار كار مشترك كن لوچ و ايشان خواهيم ماند.

رضا محدث-چيزي به المپيك نمانده اما آرش خيلي اميدوار نيست. چرايش را از كسي بپرسيد كه قهرمان طلاي جودوي ايران را وادار كرد برود سراغ طب سوزني.
تراژدي ها هميشه از جايي آغاز مي شوند كه قهرمان به قربانگاه مي آيد. آرش ميراسماعيلي چندي پيش در پي يك بيماري ريوي با استفاده از طب سوزني تحت درمان قرار گرفت. اما به گفته يكي از مسوولان، بي احتياطي در فرو كردن يكي از سوزن ها به سينه آرش باعث عفونت ريوي وي شده است. البته مير اسماعيلي هچنان مشغول تمرين است، اما همه مي دانند چقدر با سختي. كسي كه اميد اول مدال كاروان جودو در المپيك بود و حالا با اين ضربه كاري از سرنوشت خود خبر ندارد.
صفحه ورزشي همشهري در تاريخ هفتم خرداد، خبر بيماري او را چاپ كرد ولي آكادمي ملي المپيك در جوابيه اي پاسخ داد كه:
۱ -آقاي آرش ميراسماعيلي قهرمان جودوي جهان طي هفته گذشته علاوه بر ادامه تمرينات و مبارزات خود، در روز سه شنبه پنجم خرداد و در حين بازديد رياست محترم جمهوري از تمرينات ورزشكاران اعزامي به المپيك آتن، علاوه بر نمايش فنون جودو، قول مدال طلاي المپيك را به رياست محترم جمهوري داده اند. ايشان همه روزه در دو نوبت در اردوي تيم ملي در حال تمرين هستند و در چنين شرايطي فرضيه عمل جراحي، عفونت شديد ريوي و نياز به دو هفته استراحت مطلق، مطمئناُ قابل درك و قبول نيست.
۲ - ايشان سابقه هيچگونه بيماري شديد ريوي نداشته اند و بلكه به واسطه ضرب ديدگي در حين تمرين و اسپاسم شديد عضلات گردن و تنه تحت درمان هاي لازم قرار گرفته اند. همچنين به واسطه بررسي دريافت درصد كمي از هوا در جدار ريه كه غالبا ناشي از ضربه است به مدت يك شب در بيمارستان تحت نظر و درمان قرار گرفته اند و بعد از يك روز به تمرينات خود بازگشته اند. در كل درمان هاي انجام شده منجر به از بين رفتن اسپاسم هاي عضلاني و كنترل درد و بهبودي ايشان شده است.
۳ - در علم پزشكي متد و يا واژه اي تحت عنوان «عمل جراحي طب سوزني» چنان كه در خبر مزبور درج شده تاكنون ابداع نشده و به همين دليل چنين درماني، در مورد اين قهرمان كشور انجام نشده است.
اما... در حاشيه اين متن، چند نكته جالب توجه است. اول اينكه تكذيب «مراجعه به پزشك طب سوزني»  اقدام عجيبي است. چگونه ممكن است واقعيتي چنين مسلم كتمان شود؟ حتي در همان روز، آرش ميراسماعيلي دچار ورود هوا به جداره ريه شده به طوري كه در اورژانس بيمارستان بستري و تحت درمان قرار گرفته است.
به نظر مي رسد در كنار سكوت آرش - به دليل آنچه ممكن است در خطر قرار گرفتن موقعيت او در راه المپيك باشد - نكته مهم قصوري است كه متوجه او شده است و سوال ديگر اينكه آيا موضوع آرش مير اسماعيلي توسط نهادهاي مربوطه پزشكي - ورزشي جدي گرفته شده است؟ يا خير؟
يكي از مسوولان عقيده داشت، اتفاق اخير، غيرقابل چشم پوشي است. حداقل به دليل ضربه اي كه به تلاش ۴ ساله يك قهرمان وارد مي شود و البته خطري كه سلامت او را تهديد مي كرد.

يكي از حركات جالب توجه تلويزيون، خصوصا شبكه چهار سيما توليد برنامه هاي جدي است. يكي از اين برنامه ها برنامه «قدر استاد» است. قدر استاد برنامه ايست كه در ۴ قسمت۲۸ دقيقه اي توليد مي شود كه قصد دارد به زندگي و آثار مكتوب و تصويري «نادر ابراهيمي» بپردازد.
نادر ابراهيمي نويسنده و فيلمسازي است كه بيش از۶۰ كتاب و ده ها فيلم را در پرونده كاري خود دارد. اين نويسنده كه در همه ژانرهاي ادبيات از جمله كودكان، نوجوانان و بزرگسالان به طبع آزمايي پرداخته، كارهايي مثل «آتش بدون دود» و «بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم» از بهترين آثار پديد آمده در اين سال ها از او هستند. متاسفانه نادر ابراهيمي مدتي را در بستر بيماري گذراند.
او حدود چهار سال پيش بر اثر پيدايش يك تومور مغزي در تالاموس چپ و نبود امكان عمل جراحي به خاطر حساس بودن مكان آن، مورد درمان با اشعه تراپي و شيمي درماني قرار گرفت. اين درمان، از رشد تومور پيشگيري كرد و ظاهرا تومور به يك توده مرده تبديل شده. متاسفانه بخشي از قسمت سالم مغز ابراهيمي هم بر اثر شيمي درماني و اشعه تراپي از بين رفت و وي به مرور زمان بخشي ازهوشياري خود را از دست داد. ابراهيمي كه عمري را براي ادبيات و فيلم اين كشور سپري كرده هم اكنون در همين تهران بزرگ روزگار مي گذراند.
اين نويسنده نام آشناي ادبيات ايران در كنار همسر و فرزندانش زندگي مي كند اما روي يك تخت بيمارستان و همسرش هم پرستار اوست. شايد به همين خاطر باشد كه حركت بر و بچه هاي شبكه چهار را بايد ستود. برنامه قدر استاد قصد دارد كه فيلم هاي «آتش بدون دود» و «هامي و كامي» را در اين برنامه مورد نقد و تحليل قرار دهد. از طرف ديگر اين برنامه به ساير آثار مستند، داستان هاي كوتاه و رمان هاي اين نويسنده و فيلمساز مي پردازد. اين برنامه كه هم اكنون مراحل پاياني تصويربرداري را طي مي كند در قالبي مستند و تركيبي به صورت اجمالي به بازسازي بخشي از فضاهاي كار ابراهيمي مي پردازد. به عنوان نمونه دست اندركاران اين برنامه سري به تركمن صحرا زده اند تا از محل فيلمبرداري آتش بدون دود گزارشي تهيه كنند.
يكي از اقدامات جالب ديگر دست اندركاران قدر استاد، بازسازي برشي از كتاب بار ديگر شهري كه دوست داشتم است كه در قالبي صميمي و با هنرمندي دو كودك به روايت گوشه اي از كتاب مزبور مي پردازد. تعدادي از كتاب هاي نادر ابراهيمي از اين قرارند. «ديدار با آرزو»، «مردي در تبعيد»، «جاده هاي روشن آبي»، «سه ديدار»، «آتش بدون دود»، «بار ديگر شهري كه دوست داشتم»، «سحرگاهان همافرها اعدام مي شوند» و ... اضافه مي شود كه در برنامه قدر استاد علاوه بر گفت وگو با ابراهيمي هنرمنداني همچون محمدعلي كشاورز، مهري وداديان، ابراهيم حاتمي كيا، محمدرضا يوسفي، كيومرث صابري و احمدرضا احمدي هم به اظهارنظر پرداخته اند. يكي از كتاب هاي بسيار عالي ابراهيمي كتابي به نام مردي در تبعيد است.
اين كتاب كه به صورتي موشكافانه به زندگي و آثار وافكار ملاصدرا پرداخته به لحاظ شخصيت  پردازي كاري بديع و به ياد ماندني است. او در اين اثر داستاني با بياني دلنشين و شيرين، روح لطيف فيلسوفي بزرگ را به نحو خوبي متجلي ساخته است. تاثير اين كتاب تا به حدي بود كه سريالي چون روشن تر از خاموشي در بخش هايي از آن استفاده هاي كليدي كرده بود. نادر ابراهيمي هم اكنون در اين شهر تنهاست و ظاهرا به جز اعضاي خانواده اش كسي به فكر او نيست. اين در حالي است كه او لحظه اي از فكر اين مردم غافل نبوده است.

سعيد عليپور -«خانواده من هم در تهران ساكن هستند و از خطر زلزله هم به خدا پناه مي بريم.»
دكتر مازيار حسيني رئيس مركز مديريت بحران شهر تهران علاقه چنداني به مصاحبه ندارد.
مي گويد: «من هيچ وقت زلزله تهران را تكذيب نمي كنم، زلزله تهران قريب الوقوع است اما با اين حال نمي توان بزرگي، زمان و مكان دقيق زلزله را حتي ۲ دقيقه قبل از وقوع آن حدس زد.»
اين روزها مركز مديريت بحران، اتاق بحران و شخص رئيس مركز مديريت بحران كه دلش نمي خواهد از او نامي برده شود روزهاي پركاري را سپري مي كنند، چرا كه بحث زلزله تهران علاوه بر مردم كوچه و بازار مديران كشور را هم به تكاپو انداخته است. صحبت هايي از زلزله كه هم رنگ بوي علمي مي دهد و هم شايعه اي بي اساس اين روزها همه را به حالت آماده باش درآورده است.
شايد همين موضوع باعث شده است كه دكتر مازيار حسيني رئيس مركز مديريت بحران تا ساعت ۵-۴ صبح بيداربماند و ديگر از زلزله اي كه هر شب همه با ترس آن مي خوابند نگران نباشد.
وي مي گويد: «همين تهديد زلزله را بايد تبديل به فرصت كرد.» گرچه او مي گويد فعاليت هايشان به نسبت روزهاي گذشته هيچ تغييري نكرده است و درست همان برنامه اي كه از مدتي پيش دنبال مي كرديم ادامه دارد اما فشرده تر.در حالي كه شمار خبرنگاران هم كه دلشان مي خواهد آخرين خبرهاي زلزله را از رئيس مركز مديريت بحران دريافت كنند اين روزها بيش از اندازه است و پاسخ به همه آنها طاقت فرسا. دكتر مازيار حسيني مي گويد: «كاش اين حساسيت ها مقطعي نبود.»

فرهاد فرجاد
كمك هاي خيريه هنرمندان 
تام كروز در فرصتي كه براي شروع پروژه «ماموريت غيرممكن:۳» دارد، در برنامه بزرگ حمايت هنرمندان براي كمك مالي به بيماران ايدزي سراسر دنيا شركت مي كند.اين برنامه باعنوان« غذاي فرشته» در قالب حراج لوازم شخصي هنرمندان و پرداخت عوايد آن به بيماران ايدزي و مراكز خيريه شكل مي گيرد و ميان متوليان آن همچنين نام هايي چون شرون استون نيز به چشم مي خورد.گيتاري با امضاي تام هنكس و يك ميني ماينر كه شارليز ترون در «شغل ايتاليايي» مي راند، به فهرست لوازم حراج راه يافته اند. ميز پيانوي التون جان نيز در فهرست حراج، گنجانده شده است.
بحران در اپراي اسكاتلند
مديران اپراي اسكاتلند، هنوز به هيچ يك از راهكارهاي پيشنهادي براي نجات اپرا از بحران مالي راي نداده اند. پيش از اين، تصويب پيشنهاد كاهش نيروي انساني و ديگر هزينه ها قريب به يقين مي نمود. اما مديران اپرا اعلام كرده اند قادر به اخذ تصميم نهايي نيستند.
آنها چندي پيش از دولت تقاضاي تخصيص اعتبار افزون تر كردند، اما اين بودجه تاكنون تصويب نشده است. پرسنل اپرا حتي دست به تظاهراتي اعتراض آميز زدند بلكه بتوانند شغل خود را حفظ كنند. ولي به نظر مي رسد ۴۰/۷ ميليون پوند بودجه سالانه اين اپرا فعلا قابل افزايش نيست و حرفه پرسنل اپرا كماكان در حاشيه خطر قرار دارد.
خواننده اي كه در هاليوود قدم زد
خواننده سبك گاسپل - از گونه هاي بلوز مذهبي- آندره كروچ، به تالار مشاهير هاليوود پيوست و جاي پايش را در قدمگاه اين شهرك سينمايي ثبت كرد.
اين خواننده ۶۱ ساله و برنده جايزه گرمي، در مراسمي به همين مناسبت، مقابل ۴۰۰ نفر به اجراي برنامه پرداخت. مقابل او چهره هاي شاخصي چون ماريلين مك كو، بيلي ديويس جونيور و ريچارد آلاركون به چشم مي خوردند. كروچ در تالار مشاهير هاليوود، به زمره ديگر هنرمندان سبك گاسپل شامل ماهاليا جكسون و جيمز كليولند پيوسته است. وي دو هزار و دويست و پنجاه و ششمين هنرمندي است كه جاي پايش در هاليوود ثبت شده است.

غمنامه هاي جديد گري مور
خواننده و نوازنده قدرتمند ايرلندي، گري مور، آلبوم جديد خود را با عنوان «قدرت بلوز» هفتم ژوئن، دوشنبه گذشته، منتشر كرد. مور در اين اثر كه ادامه اي است بر موج خروشان وي در اوايل دهه ۹۰، باب ديسلي را در بخش بيس و دارين موني را در بخش درامز به همكاري گرفته تا خوانندگي و گيتار نوازي اش را مكمل باشند. ديسلي پيش از اين مور را در آلبوم …Still Got the Blues”مشهور ياري رسانده بود. «قدرت بلوز» را كمپانيSanctuarx Records تهيه كرده است.
برندگان توني اعلام شدند
جشنواره تئاتر موزيكال توني، برندگان خود را اعلام كرد. بر اساس گزارش «راديو موزيك هال» در نيويورك، جايزه بهترين هنرمند مرد در نمايش موزيكال به مايكل كروريس (آدمكش ها) رسيد. آنيكا نوني رز، جايزه بهترين هنرمند زن در نمايش موزيكال را به خاطر نمايش «كارولين يا تحول» دريافت كرد. بهترين كارگرداني به جك ابراين به خاطر هنري پنجم تعلق گرفت. جايزه بهترين كتاب موزيكال به جف ويتي (خيابان(Q رسيد. بهترين طراحي صحنه را يوجين لي به خاطر نمايش «بدكار» گرفت. جولز فيشر و پگي ايسنهاور، مشتركا جايزه بهترين نورپردازي را براي نمايش «آدم كش ها» دريافت كردند. جايزه بهترين ترانه و موسيقي نيز به رابرت لوپز و جف ماركس (خيابان(Q رسيد.