روش كنترل بيماري هاي اين چنيني و جلوگيري از تبديل هر كدام از اين موارد به يك فاجعه اجتماعي، كنار گذاشتن مقاومت در مقابل درك بيماري است. راه قطعي و موثر در درمان، درك به موقع و صحيح موقعيت از طرف اجتماع است
دكتر لا له مير اسكندري
در حال حاضر در كشور ما به علت تشخيص دير هنگام اين بيماري، مراجعه كنندگان و بيماران اكثرا در سنين بالا هستند. در صورتي كه در ساير كشورها، ميانگين سني مراجعه كنندگان با اين بيماري بسيار پايين تر است
وقتي شروع كرديم به ارائه راه هاي جلوگيري از حاملگي براي كنترل جمعيت، به جايي رسيده بوديم كه جمعيت ايران غيرقابل كنترل شده بود. وقتي شروع كرديم در مورد ايدز و راه هاي سرايت و پيشگيري به طور جدي و عمومي صحبت كنيم، به جايي رسيده بوديم كه بايد آمارهاي چند هزار نفري را زير و رو مي كرديم، ولي باز هم اين رويه را ادامه مي دهيم، «شتر ديدي نديدي.»
بعضي مشكلات و بيماري ها تنها به خاطر اسمشان مطرود و غيرقابل بحث هستند، مثلا ايدز به دلايل معلوم چه در تعريف بيماري، چه در روش سرايت و چه در روش جلوگيري هميشه مشكل آفرين است. بيماري هايي از قبيل، بيماري مورد بحث امروز ما هم هميشه شرايطي مشابه و يا شايد بدتر داشته و دارند، چه در اين كشور و چه در ساير كشورهاي جهان.
بيماري Transsexuality يا «روان دگر جنسي»، بيماري اي است كه در تمام نقاط جهان بدون توجه به قوم و مليت و فرهنگ ۶ نفر از هر صد هزار نفر را مبتلا مي كند.
متاسفانه هنگامي كه نامي از اين بيماري برده مي شود، اغلب اصطلاحاتي مانندHomosexulity در ذهن متبادر مي شود. در صورتي كه اين اشتباه وحشتناكي است كه طي سالها، زندگي بسياري از انسان ها را به تباهي كشيده است، در صورتي كه Transsexuality ، صرفا يك بيماري قابل درمان است كه منشا جنيني داشته و هيچ ارتباطي با نوع تربيت، فرهنگ و گرايش هاي مختلف ندارد. در اين بيماري شخص بر خلاف تظاهرات جنسي ظاهري ، داراي مغزي متفاوت است. يعني يك مرد با كروموزوم XY و تظاهرات جنسي مردانه، داراي مغزي كاملا زنانه است. اين اختلال در سه ماه اول حاملگي و هنگام تشكيل جنين رخ مي دهد. به اين ترتيب به دلايل ناشناخته (كه يكي از آنها ممكن است اختلال هورموني باشد)، در قسمت قدامي هيپوتالاموس هنگام تكامل، اختلالي ايجاد مي شود كه منجر به تغيير نوع مغز از مردانه به زنانه يا برعكس مي شود.
ظهور علائم باليني اين بيماري در سن ۳ سالگي است. تا قبل از اين سن، كودك دركي از جنسيت خود ندارد ولي بعد از ۳ سالگي علائم اختلال هويت جنسي نمايان مي شود.
علائم ساده اين بيماري تمايل پسربچه به بازيهاي دخترانه، عروسك، لباس هاي زنانه مادر و... است و در دختران، علاقه به بازي هاي پسرانه، لباس هاي مردانه و خود را در قالب پدر ديدن.
درصد بروز اين بيماري در دو جنس مؤنث و مذكر يكسان است ولي عوارض اجتماعي اين بيماري در پسر بچه ها معمولا مشكل آفرين تر از دختران است.
اين بيماري بيش از ۷۰ سال است شناخته شده و در كشورهاي ديگر، كودكان از سنين پايين تحت كنترل و درمان قرار مي گيرند. در كشور ما تنها ۵ سال است كه كلينيك خاصي براي اين منظور داير شده و انجام مراحل درماني به صورت يك پروسه قانوني و علمي پياده مي شود. دكتر بهرام ميرجلالي تنها پزشك جراحي است كه تخصص (Gender Rearangment Surgery)GRS را از كشور فرانسه كسب كرده است و در حال حاضر در كلينيك GRS يكي از بيمارستان هاي معتبر تهران اقدام به درمان جراحي اين نوع بيماران مي كند.
دكتر ميرجلالي تمام تحصيلات خود را از اول ابتدايي تا تخصص جراحي و دوره GRS در كشور فرانسه گذرانده است. وي چند سال با سمت دانشياري در دانشگاه پاريس تدريس كرده و هم اكنون هم از طرف هيئت علمي آن دانشگاه كانديداي دريافت مقام پرفسوري است.
وي از سال ۱۳۵۵ به تهران آمده در دانشگاه تهران و با مقام دانشياري شروع، و بعد از ۲۲ سال با مقام استادي بازنشسته شده است. وي تا به حال بيش از ۲۳۰ عمل جراحي تغيير جنسيت در ايران انجام داده كه اولين آنها ۱۲ سال پيش انجام شده است. وي دومين پزشك در سرتاسر دنياست كه عمل جراحي را با استفاده از پيوند روده (ركتال) انجام مي دهد و مراجعه كنندگان به وي هم از نظر تعداد، مقام دوم را دارند.
اين بيماري همانطور كه گفتيم منشا مغزي دارد ولي متاسفانه اعمال روان درماني تاثيري در بهبود آن ندارد و تنها راه حل قطعي و موثر، عمل جراحي و در ادامه هورمون درماني است. البته مسلما آنچه در نهايت لازم و واجب است مراقبت و كنترل هميشگي توسط روانپزشكان مجرب است.
خوشبختانه وجود اين بيماري به طور قطعي در ايران شناخته شده و مورد تاييد است. به اين ترتيب اگر وجود اين بيماري قطعا تشخيص داده شود و اختلاف آن از ساير بيماري هاي مشابه محرز شود، عمل جراحي تغيير جنسيت بر اساس قانون و با مجوز دادسرا انجام مي گيرد.
دكتر ميرجلالي مراحل قانوني انجام اين نوع عمل جراحي را به اين ترتيب شرح مي دهد: «در صورتي كه روانپزشك وجود چنين بيماري را تشخيص دهد، بيمار را به يكي از دفاتر خدمات اجتماعي دادسرا ارجاع مي دهد. بيمار از اين طريق به پزشكي قانوني براي انجام تحقيقات قطعي معرفي مي شود. پزشكي قانوني با استفاده از همكاري روانپزشكان، جراحان و متخصصان داخلي و غدد قطعيت بيماري را بررسي مي كند و بعد از محرز شدن آن، طي نامه اي به دادسرا اطلاع مي دهد كه بيمار مجوز انجام اين عمل را دارد يا نه. به اين ترتيب در صورت راي موافق پزشكي قانوني، دادسرا مجوز انجام جراحي را براي بيمارستان و پزشك جراح صادر مي كند.
اگر بيماري اين مجوز را نداشته باشد، عمل جراحي برايش انجام نخواهد شد. نهايتا وجود همين مجوز است كه به بيمار كمك مي كند كه بتواند بعد از عمل جراحي شناسنامه جديد بگيرد.»
اجراي اين عمل جراحي تكنيك هاي مختلفي دارد كه، تكنيك به كار گرفته شده توسط دكتر ميرجلالي از روش هاي پيشرفته و جديد اين نوع جراحي است كه علاوه بر تخصص پزشك، احتياج به مهارت پرسنل و دستياران چه در طي خود عمل جراحي و چه براي مراقبت هاي قبل و بعد از عمل دارد. به طوري كه دستياران دكتر براي انجام اين عمل ها بايد دوره هاي خاصي را گذرانده باشند. حسين زماني يكي از دستياران دكتر در اين زمينه خود مدرك كارشناسي ارشد پرستاري داشته و دوره مخصوص دستياري را گذرانده و بيش از ۱۹ سال سابقه كار در بهترين بيمارستان هاي تهران و امارات را دارد.
وي در مورد چگونگي اين عمل مي گويد: «عمل بسيار پيچيده و مشكل است كه حدود ۶ ساعت به طول مي انجامد. براي انجام اين جراحي آمادگي و دستورات خاصي لازم است كه بايد قبل از عمل اعمال شوند و علاوه بر آن پانسمان و نگهداري و جلوگيري از عوارض بعد از عمل هم آموزش هاي خاص مي طلبد.»
دكتر ميرجلالي تشخيص و درمان به موقع اين بيماران را بسيار مهم و حياتي مي داند. وي در اين زمينه گفت:«در صورت عدم تشخيص به موقع اين بيماري در سنين كودكي، هنگام بلوغ (۱۵-۱۲سالگي) بيماران به يك مرحله خستگي و فرسودگي شديد مي رسند، سر به ناسازگاري گذاشته و مشكلات جدي براي خانواده ايجاد مي كنند كه در خيلي از موارد منجر به طرد بيمار از خانواده مي شود. اين بيماران پس از طرد از خانواده يا حتي قبل از آن، رفتارها و تظاهرات جنس مقابل را بروز مي دهند كه باعث سرگشتگي آنان مي شود. اين افراد در اجتماع مطرود بوده و در زمينه اشتغال و بسياري از فعاليت هاي اجتماعي با مشكل مواجه هستند. تشخيص اين بيماري در سنين كودكي و درمان جراحي به موقع در بهبود و ايجاد زندگي طبيعي براي اين افراد، بسيار موثر است.
وي افزود: «در حال حاضر در كشور ما به علت تشخيص دير هنگام اين بيماري، مراجعه كنندگان و بيماران اكثرا در سنين بالا هستند. در صورتي كه در ساير كشورها، ميانگين سني مراجعه كنندگان با اين بيماري بسيار پايين تر است. متاسفانه سطح اطلاعات مردم در مورد چنين بيماري هايي بسيار اندك است و اغلب بروز رفتارهاي جنس مقابل در بيمار باعث ايجاد واكنش منفي و نامناسب از طرف خانواده ها مي شود و همين امر باعث تزلزل شخصيتي و انحرا ف اجتماعي بيمار مي شود.»
وي عقيده دارد در مورد بيماراني كه از طرف خانواده حمايت شده و از طريق خانواده براي درمان مراجعه مي كنند، درمان بسيار موثر و كارآمدتر است. آنچه مسلم است، روش كنترل بيماري هاي اين چنيني و جلوگيري از تبديل هر كدام از اين موارد به يك فاجعه اجتماعي، كنار گذاشتن مقاومت در مقابل درك بيماري است. راه قطعي و موثر در درمان، درك به موقع و صحيح موقعيت از طرف اجتماع است. تشخيص صحيح اين بيماري از انواع مشابه، تنها توسط روانپزشكان حاذق قابل انجام است. دكتر ميرجلالي با اميدواري اعلام كرد: «در دوره اول كار من، يعني ۵ سال اول بيماران من بيشتر ميانگين سني بالا و با اوضاع اجتماعي نامناسب داشتند ولي در دوره دوم، ميانگين سني خوشبختانه پايين تر آمده و مراجعه بيماران بيشتر از طريق خانواده بوده است كه نشان دهنده بالا رفتن سطح اطلاعات و درك عمومي از اين نوع بيماري است.»