چهارشنبه ۱۰ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۳
شكر در باك شوماخر
010662.jpg
اديب وحداني -اينكه كار يك نفر درست باشد و بتواند به درستي كاري را انجام بدهد، خيلي خوب است، اما اگر همان فرد هميشه اولين باشد، يك مقدار مشكل به بار مي آيد و اگر اين اولين بودن موجب شود كه ديگران دل از كار ببرند مشكل ها بيشتر مي شود، مثال مايكل شوماخر را در نظر بگيريد. يكي از هيجان انگيزترين رشته هاي ورزشي در طول تاريخ سواري يا راندن بوده است. در گذشته مسابقات اسب سواري، شترسواري ،كالسكه راني و ارابه راني جزو مهمترين فعاليت هاي ورزشي - تفريحي محسوب مي شدند وامروزه به طور طبيعي، مسابقات موتورسواري ، اتومبيل سواري، جت اسكي، قايقراني و امثال اينها محمل هاي خوبي براي ارضاي سليقه عمومي محسوب مي شوند. در واقع بسياري از مردم مداوم دنبال خبرهاي مسابقات اتومبيلراني مي گردند ولي هيجان آنها با چندين سال قهرمان شدن مايكل شوماخر فروكش كرده است. اين عمل نادرست شوماخر باعث شده است، صنعت سرگرمي در آمريكا دچار مشكلات فراوني شود، چرا كه بسياري از مطبوعات، اين وظيفه را براي خود تعيين كرده اند كه با تهيه گزارش هايي از زندگي چهره (celebrity ) ها براي مخاطبان خود جذابيت  و براي شركت هاي تبليغاتي محل هاي خوبي براي آگهي دادن و براي خودشان مخاطب و پول ايجاد كنند و صد البته صدبار كه نمي شود زندگي نامه مصوريا بي عكس شوماخر را چاپ كرد. همه اين دلايل البته در برابر روزي كه شوماخر يك بار بازنده مسابقات اتومبيلراني شود رنگ مي بازد، اما كسي كه بتواند او را و تيم او را مغلوب كند تا امروز كمتر پيدا شده است. برگزاركنندگان مسابقات هم براي حل اين مشكل روش هاي گوناگوني را برگزيده اند كه با تغيير قانون ها و قواعد مسابقات دست كم يك چند باري افراد ديگري غير از شوماخر برنده مسابقات شوند، اما به رغم همه اين تغييرات نتيجه چنداني حاصل نشده است و احتمالا دفعه بعد بايد به عادت بچه هاي شيطاني كه خيال مي كنند قبول نشدنشان در امتحانات تقصير معلم است، در باك اتومبيل شوماخر شكر بريزند!
برخي تحليل گران اعتقاد دارند بايد شوماخر را وادار كرد كه در جهت عكس باقي اتومبيل ها در مسابقه براند تا ديگران هم بتوانند شانسي براي برنده شدن داشته باشند. يكشنبه هفته گذشته مايكل شوماخر پنجمين گرند پريكس آمريكا را برد. اوبه همراه تيم فراري (كه داراي راننده قدرتمندي مثل رو بنزباريچلو هم هست) ۲ به ۱ برنده شدند. اين بار هشتمين برد راننده آلماني ريس هاو ششمين بار است كه او و همگروهانش سكوي قهرماني را اشغال كردند. با اينكه تا امروز مسابقه هاي بيشتري از گرند پريكس باقيمانده است، اما با اين پيروزي، شوماخر و يارانش ديگر مي  توانند با خيال راحت بدانند كه ديگر سرعت بسيار زياد لازم نيست. شوماخر در رابطه با اين پيروزي ها مي گويد: «هر كدام از اين پيروزي ها به نوع خود خاص اند و با باقي موفقيت ها فرق دارند. (هم تيمي من) روبنز خيلي سعي كرد و تمام مدت را سريع راند و من واقعا فكر نمي كردم برنده شوم.»
البته نمي شود باور كرد كه شوماخر بگويد: «فكر نمي كردم برنده شوم»، چون همه مي دانند كه فقط او مي توانست برنده شود. امن ترين كسي كه بتوان روي او در ورزش جهان شرط بست، شوماخر است.
اگر شوماخر سالي حدود ۸۰ ميليون دلار پول در نمي آورد، مي شد به حال او غصه خورد. شوماخر و تيم او (فراري) هميشه برنده  اند و مي شد از آنها پرسيد آيا برنده شدن برايتان خسته كننده نيست؟ اما پرسش لازم نيست. چون نمي شود از آدم هاي پولدار هم سوال كرد كه آيا پولدار بودن برايتان كسل كننده نيست؟ و اگر چيزي براي ما تكراري شده باشد خبر بردهاي پي در پي شوماخر است. بردن هاي شوماخر به حدي است كه او يكبار به هم تيمي اش (باريچلو) اجازه داد كه ۲ سال قبل برنده شود (!) شوماخر فقط نگران يك چيز است: «مي ترسم ديگر نتوانم در آمريكا ( بدون زحمت خبرنگارها) راحت باشم. »

گوگل جست وجو مي كند و پول مي سازد
010668.jpg
درست هر قدر كه فرمان براي اتومبيل راندن لازم است و خودكار براي نوشتن، موتورهاي جست وجوي اينترنتي براي كاربران اينترنت يك الزام جدي اند و رفتن به سراغ موتورهاي مختلف براي بسياري از كاربران يك «بايد» جدي آگاهانه است و براي برخي ديگر از آنان به صورت غيرآگاهانه الزامي است. به اين ترتيب كه بعضي آدم ها خودشان موتور جالب براي خودشان را انتخاب مي كنند، آنهايي كه كمتر در كار اينترنت هستند هم از اول به يك موتورعادت مي كنند، چرا كه بيشتر اوقات وقتي صفحه اول اينترنت را كسي باز مي كند، آن كسي كه كامپيوتر را راه اندازي كرده، آن را روي يك موتور جست وجو تنظيم مي كند و كارآمدترين صفحه البته گوگل است. خبر جديد سايت گوگل، درباره ثروت هاي موسسات و كارمندهاي عالي رتبه اين شركت است. به طوري كه اخيرا تخمين زده شده است. ثروت هر يك از دو موسس اين سايت كه نزديك به ۱۶ درصد جست وجو هاي اينترنتي را به گردن دارد، نفري ۳ ميليارد دلار مي شود.
البته مشخص نيست لري پيچ و سرگئي برين كه به ترتيب ۷/۱۵ درصد و ۶/۱۵ درصد از سهام اين شركت را دارند و باز به ترتيب ۳۵ ساله و ۳۰ ساله اند به دليل نبود امكان تخمين زدن دقيق دارايي گوگل (كه ۳۰-۲۰ ميليارد دلار ارزيابي مي شود) ۳ ميليارد دلار دارند يا ۷/۴ ميليارد دلار دارايي دارند. اين نامعلوم بودن دارايي هاي گوگل به حدي است كه وقتي حدود ۶ ماه قبل مجله معتبر مالي فوربز ثروت پولدارترين آدم هاي دنيا را مشخص مي كرد، ميزان دارايي آنها را يك ميليارد دلار برآورد كرد. بعد از اين دو فارغ التحصيل دانشگاه ستانفورد، دو شركت بزرگ اينترنتي كه ۵ سال قبل هر كدام ۲۵ ميليون دلار در گوگل سرمايه گذاري كرده بودند و اكنون صاحب ۷/۹ درصد سهام گوگل اند با ۳-۲ ميليارد دلار ثروت از پولداران گوگل محسوب مي شوند. نام اين دو شركت كه يك سال بعد از شروع فعاليت گوگل در آن سرمايه گذاري كرده بودند عبارت است از سكويتا كپيتال و كليز، پركيز، كاوفيلد و بيرز. از ديگر افرادي كه درون گوگل به پول رسيده اند اريك اشميت با يك سهام ۶ درصدي است و بعد رام شريرام با يك سهام ۲/۲ درصدي و معاون فروش شركت، اميد كردستاني كه سهام او ۹/۱ درصد سهام گوگل است. قسمت فراواني از درآمدزايي گوگل مديون فعاليت هاي اميد كردستاني است كه ظرف ۱۸ ماه توانست از ۱۰۰ هزار آگهي دهنده اينترنتي سبقت بگيرد و در سال ميلادي گذشته يك ميليارد دلار را نصيب گوگل كند. اميد كردستاني ۴۰ ساله است و ۴ سال پيش از شركت نت سكيپ به گوگل رفت و به جاي استفاده از روش هاي دردسردار آگهي هاي تبليغاتي اينترنتي، روش اشتراكي تبليغ را به كار گرفت. در اين روش شركاي تبليغاتي، مبلغي را به عنوان حق استفاده از گلواژه هايي كه جست وجو با آنها انجام مي شود پرداخت مي كنند تا هنگامي كه كاربر آن گلواژه را وارد كرد، آگهي اشتراكي مربوط در صفحه اعلام كننده نتايج جست وجو، روي صفحه مونيتور ظاهر مي شود. فرض كنيد شما مي خواهيد از اخبار آخرين آثار مارتي فريدمن مطلع شويد و همين اسم را در گوگل وارد مي كنيد. در گوشه سمت راست يا در پايين صفحه نشان دهنده نتيجه جست وجو يكي دو سايت مشخص مي شود كه شما را راهنمايي مي كند كه از آنها سي دي، كتاب يا دي وي دي بخريد يا كرايه كنيد. البته اين ابداع كار خود آقاي كردستاني نبود، بلكه او اين روش را از يك شركت ديگر به اسم اوورتور الهام گرفت و به خاطر نارضايتي مخاطبان از اين روش، گهگداري از قراردادهاي چند ميليون دلاري سودزا هم صرفنظر مي كند. اميد كردستاني نظارت بر كاركرد ۱۰۰ هزار كارمند گوگل در دنيا را به عهده دارد و از كارمندان تازه خود شخصا مصاحبه مي گيرد. همچنين در متن خبر آمده بود كه قرار است شركت گوگل به زودي سهام خود را به صورت عمومي عرضه كند.

ما راي مي دهيم
010665.jpg
فرهاد فرجاد
اوايل ماه ژوئن، مردان افغان پاي صندوق هاي راي رفتند تا براي انتخابات اصلي در سپتامبر، آمادگي لازم را كسب كنند. پس از پايان راي گيري ۳ روزه مردان، نوبت به زنان افغان رسيد تا رها از برقه، نخستين بار ، بودن را حس كنند و راي بدهند. در استان هاي جنوبي افغانستان مثل قند هار، زابل و اروزگان، زن ها به ندرت از خانه بيرون مي روند. بنابراين گروه راي گيري مجبور بود، آنان را خانه به خانه بجويد و رايشان را بستاند. چنين شد كه روند راي گيري از زنان، بسيار طولاني تر از مردان شد و هنوز هم ادامه دارد. يكي ديگر از مشكلات پيش روي گروه راي گيري، تك اسم بودن بيشتر زنان در اين نواحي بود. راضيه، زهرا، عصيفه و هر اسم زنانه ديگر و پس از آن، ديگر هيچ. براي بعضي از مردان افغان، پرسيدن نام همسر به مثابه ننگي شرم آور تلقي مي شود. آنها فقط نام يكديگر را مي پرسند نه زنان هم را. در اين فضا، تيم هاي پراكنده راي گيري محلي وظيفه داشتند مردان را توجيه كنند كه زنان هم حق راي دارند. مي توان حدس زد كه اين تلاش تا چه حد طاقت فرسا بوده است. در نهايت، بنا شد تا ماموران راي گيري با كسب اجازه از مردان، يك به يك به در خانه ها مراجعه كنند و در منزل راي زنان را بگيرند. آنها تنها با توجيه اينكه «اوضاع كنوني از سنگسار شدن زنان به جرم نپوشيدن برقه بهتر است» مشقت وظيفه طافت فرسايي را كه پيش رو داشتند تحمل كردند، تا اينكه آنچه نبايد اتفاق مي افتاد، رخ داد. شنبه ۲۶ ژوئن، اتوبوس حامل چند نفر از كارمندان زن اعزامي كميسيون انتخابات افغانستان در نزديكي شهر جلال آباد منفجر شد تا ثابت شود فرهنگ كلاشينكف نه تنها در سرزمين سخت و خشن كوهستاني رو به زوال نيست، بلكه از قدرت گيري مجدد آن هم نبايد غافل بود. دو نفر از ماموران كشته و ۱۲ نفر ديگر نيز زخمي شدند.

مولن روژ
جايزه برتر براي سرباز گمنام 
010671.jpg

جايزه برتر جشنواره فيلم لس آنجلس به فيلم «سرباز گمنام» ساخته فرنس تات رسيد. اين فيلم داستان يك جوان هارلمي را روايت مي كند كه مجبور مي شود به خيابانگردي روي بياورد. فرنس تات، جايزه ۵۰ هزار دلاري جشنواره را در حالي دريافت كرد كه بودجه فيلم را با وام بانكي، شخصا تهيه كرده بود. وي ۳۴ سال دارد و يك نيويوركي تمام عيار است، از همانهايي كه بخواهند يا نخواهند تم نيويورك، گانگستر و هارلم در فيلم هايشان نمود دارد؛ درست مثل اسكورسيزي.
010674.jpg

گري الدمن در جنگ ستارگان
احتمال دارد گري الدمن در اپيزود سوم جنگ ستارگان بازي كند. شركت «داگلاس منيجمنت گروپ » كه نماينده حقوقي -مالي الدمن است در مصاحبه اي با سايت معروف net . comingsoon اعلام كرد: به احتمال زياد گري الدمن را در هيبت ژنرال گريووس - نيم روبات ، نيم هيولا- خواهيم ديد. پيش از اين ريك مك كالم  ، تهيه كننده فيلم گفته بود اين شخصيت، مخوف ترين شخصيتي است كه تا به حال در قالب فيلم هاي علمي- تخيلي و فضايي گنجانده شده است.
010677.jpg

از هيپ هاپ تا بازيگري
رويكرد ستارگان موسيقي به سينما، پديده جديدي نيست. اين حقيقت هم غير قابل انكار است كه سياهان ، بيشترين تاثير را بر موسيقي معاصر ايالات متحده گذاشته اند و در حقيقت اين سياهان بودند كه الگوي موزيسين هاي سفيد پوست امروز شدند. با اين مقدمه ، چه نام هايي به ذهنتان خطور مي كند؟ لوئيس آرمسترانگ، جان لي هوكر، ري چارلز؟
به هر حال تمام اين نام ها امروز زير خاك خفته اند وجوان ترهاي سبك مغزي مثل اسنوپ داگ و اوت كست جاي آنها را گرفته اند. بايد قبول كرد كه موسيقي، بزرگترين قرباني تحول فرهنگي آمريكا در دو دهه اخير است. امروز هيپ هاپ - كه نه محتواي شعري دارد نه غناي موسيقايي و نه اصولا حس زيبايي شناختي شنونده را ارضا مي كند- محبوب دل ها است و امثال گروه اوت كست ، صدرنشين چارت هاي فروش شده اند.
اين دو رپيست سياهپوست با شبكه تلويزيوني H.B.O قراردادي ۱۵ ميليون دلاري بستند تا درنمايش تلويزيون موزيكال اين شبكه بازي كنند.
برايان باربر، كارگردان ويديو كليپ هاي…Hay Ya” و…The Way You Move” گروه اوت كست، آنها را براي ايفاي نقش خود راهنمايي خواهد كرد.
از اين فيلمنامه، همچنين يك نسخه سينمايي نيز ساخته خواهد شد كه بنا است پيش از نمايش تلويزيوني روي پرده رود.
010680.jpg

آواي خسته كننده 
چندي پيش ترانه «بر فراز رنگين كمان» با صداي جودي گارلند نزديك بود از جديدترين نسخه فيلم «جادوگر شهر اوز» حذف شود، چون تهيه كنندگان فيلم احساس مي كردند اين ترانه حركت آهسته اي دارد و به شدت كسل كننده است. به هر حال تهيه كنندگان فيلم، امروز خيلي خوشحالند كه تصميم شان را كاملا اتفاقي عملي نكردند. چون دو شب پيش، ۱۰۰ ترانه برتر فيلم آمريكا معرفي شدند وجالب اينكه ترانه ياد شده در صدر جدول نشسته بود.
۱۵۰۰ هنرپيشه، فيلمساز و منتقد  هاليوود، جملگي عقيده داشتند ترانه بر فراز رنگين كمان، بهترين ترانه فيلم تاريخ سينماهاي  هاليوود است.
بد نيست بدانيد ترانه «چنان كه زمان مي گذرد» (ترانه فيلم كازابلانكا) و «خواندن زير باران» (از فيلمي به همين نام) به ترتيب دوم و سوم شدند.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |