پنجشنبه ۱۱ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۴
آخر هفته در طولا ني ترين خط تله كابين جهان
پرواز در آسمان البرز
ديدن كوه با آن عظمت و نفس كشيدن در آن هواي دلچسب براي ما تهراني هاي پر دود و گداز! به اندازه كافي مي تواند مفرح باشد
010782.jpg
محمد جباري 
دوست داريد طولاني ترين خط تله كابين جهان را از نزديك ببينيد؟ زود هم فكرتان به كوه هاي آلپ و اورست و كشورهاي اروپايي نرود. فكرتان راهمين جا نگه داريد. فقط لازم است كمي آن را به بالا حركت دهيد تا برسيد به كوه هاي توچال و تله كابين توچال. بله تله كابين توچال با طول ۷/۵ كيلومتر طولاني ترين خط تله كابين حال حاضر جهان است. اين تله كابين در دامنه ها و ارتفاعات رشته كوه هاي البرز جنوبي درمنطقه شميرانات انتهاي خيابان ولنجكبنا شده و خط تله كابين از ايستگاه  اول در ارتفاع ۱۹۰۰ متري از سطح دريا آغاز مي شود و در ارتفاع ۳۸۰۰ متري پايان مي يابد. يعني همان جايي كه ديگر نزديك قله ۳۹۰۰ متري توچال شده ايد و براي رسيدن به قله راه چنداني نداريد.
براي رفتن به توچال، از هر جاي تهران كه هستيد بايد خودتان را به سه راه ولنجك برسانيد. اگر ماشين داريد كه خودتان را به انتهاي ولنجك برسانيد و ماشين را در پاركينگ پارك كنيد وگرنه تاكسي ها و ماشين هاي شخصي در خدمت شما هستند تا شما را به دم در تله كابين برسانند. البته اين «دم در» از آن «دم در»ها نيست. چون هنوز براي رسيدن به ايستگاه اول كلي راه داريد. حال داريد در اين هواي خوب كوهپيمايي كنيد، مي  توانيد خودتان پياده تا ايستگاه برويد وگرنه ميني بوس  و اتوبوس هاي تله كابين، شما را تا ايستگاه اول مي برند و البته بايد كرايه بدهيد. يا خستگي و كوهپيمايي يا پول دادن، انتخاب با خودتان هست.
حالا كه وارد ايستگاه اول شده ايد تا كمي خستگي در كنيد و به دور و برتان نگاهي بيندازيد، كمي از تاريخچه اين تله كابين برايتان بگوييم. ساخت مجتمع ورزشي تله كابين توچال از سال ۱۳۵۳ آغاز شد. بهمن با تمانقليچ با همكاري شركت فرانسوي «پوما» و شركت اتريشي «دوپل ماير» ساخت اين پروژه را بر عهده داشتند. ساخت وساز اين مجتمع در ميان رشته كوه البرز و آب وهواي خوب ادامه داشت تا سال ۱۳۵۷ كه تله كابين آماده بهره برداري و افتتاح شد. حالا كه خوب همه جا را ديديد و فضا دستتان آمد مي  توانيد براي تفريح وگردش آماده شويد، كلا ديدن كوه با آن عظمت و نفس كشيدن در آن هواي دلچسب براي ما تهراني هاي پر دود و گداز! به اندازه كافي مي تواند مفرح باشد و نياز به كارديگري نباشد، يعني مي توان يك جاي دنج پيدا كرد و بساط را پهن كرد و خستگي يك هفته را از تن درآورد. ولي خب، اگر دلتان نمي آيد تا دم تله كابين بياييد و سوار كابين هاي معلق ميان زمين و آسمان نشويد، بايد كمي تا قسمتي از جيبتان خرج كنيد. بليت تله كابين تا ايستگاه ۷ ، رفت و برگشت ۵ هزارتومان است يعني اگر با خانواده بخواهيد سوار اين جعبه هاي كوچك ۴ نفره شويد ۲۰-۱۰ هزار تومان برايتان خرج بر مي دارد. البته يكبار تجربه سوار شدن و مسير پايين كوه تا بالاي كوه را رفتن و ديدن مناظر و قله ها و دره ها از آن بالا به اين پول مي ارزد. ولي به هر حال انتخاب با خودتان است. مي توانيد همان پاي كوه بنشينيد و حالتان را ببريد. البته يك نكته ممكن است شما را ترغيب كند براي پرداخت اين پول : ديدن برف و لذت راه رفتن روي برف ها و برف بازي در وسط تابستان. اگر مي خواهيد اين چيزها را تجربه كنيد حداقل تا ايستگاه پنج بايد بياييد. البته مي توانيد بي خيال تله كابين شويد ولي بي خيال برف نشويد. مي پرسي چطوري ؟ خب خيلي واضح است پياده تا آنجا برويد! حالاهمين طور كه داريد تصميم مي گيريد كه بالاخره سوار بر تله كابين بشويد يا نشويد و به فكر روزهاي آخر ماه و خرج هاي آينده تان هستيد، بد نيست بدانيد در ايستگاه اول كارهاي ديگري هم مي توانيد بكنيد. باشگاه تيراندازي با تيرو كمان، باشگاه بدنسازي و باشگاه تنيس از جمله مكان هاي ورزشي است كه مي توانيد برويد. براي بچه هايتان هم جاهاي خاصي وجود دارد يكي سالن تفريحات كودكان است و ديگري پارك ژوراسيك! اگر فيلم پارك ژوراسيك را ديده باشيد يا داستانش را خوانده باشيد حتما مي دانيد در اين پارك چه خبر است انواع مجسمه دايناسورهاي جورواجور كه دهانشان هم مثلا تكان مي خورد. البته زياد توقع خود را بالا نبريد. چون ممكن است ديدن اين دايناسورها شما و حتي بچه هايتان را به خنده بيندازد.
راستي اگر اهل اسكي و اين حرف ها هستيد مي توانيد از پيست اسكي ايستگاه پنجم يا هفتم استفاده كنيد. اين ايستگاه، پنج رستوران كلبه اي هم دارد كه جاي قشنگي است و قيمت غذاهايش هم البته قشنگ است. براي وارد شدن به اين رستوران بايد پول كافي در كيفتان داشته باشيد به هر حال غذا خوردن در ارتفاع چند هزار متري خرج بيشتري دارد ديگر. از همه ايستگاه ها هم مي توانيد پياده تا قله برويد. بعضي ها تا ايستگاه پنجم با تله كابين مي آيند و بقيه راه را تا قله با پاي پياده. بعضي آدم هاي تنبل مثل ما هم تا ايستگاه هفتم با تله كابين مي روند كه ديگر راه زيادي به قله نباشد. حواستان هم باشد تله كابين روزهاي شنبه و يكشنبه باز نيست. اما آخرين نكته: دماي هوا در ارتفاعات بالاي توچال مثلا حوالي ايستگاه پنج و هفت، دراين روزها گاهي به۵-۴ درجه سانتيگراد مي رسد. براي خلاصي از گرماي ۳۰۴۰، درجه اي تهران و تجربه يك هواي خنك درست و حسابي و براي اينكه زياد هم خسته نشويد، تله كابين بهترين پيشنهاد است.

ستون شما
درد دل 
شهروندي با دفتر روزنامه تماس گرفتند و وضعيت زندگي سخت وطاقت فرساي خانمي را همراه با دو دختر برايمان شرح دادند. ۸-۷ سال پيش شوهر اين خانم همراه خودرواش ناپديد شده و با اينكه مدتي بعد خودروي او پيدا شده، اما ديگر هيچ وقت خبري از خودش نشده است. در اين مدت زن و فرزندان او سال هاي دشواري را پشت سر گذاشته اند و حالا با ۵۰۰ هزار تومان پول پيش دارند دنبال يك اتاق براي زندگي مي گردند. آن هم در حالي كه از پس تامين مخارج دانشگاه يكي از دخترها كه تازه در آن پذيرفته شده بر نمي آيند.
اميدواريم با حسن نيت و همدلي شهروندان، مشكلات اين خانم و فرزندانشان برطرف شود.
اورژانس يعني چه؟
كارمند كانون پرورش فكري كودكان نمابري براي ما ارسال كرده اند و مشكلاتشان را براي ما بازگو كرده اند بدون هيچ توضيح اضافي آن را بخوانيد.
با سلام 
كارمندي هستم با حقوق ماهيانه ۱۰۶ هزار تومان كه در يك موسسه دولتي مشغول هستم و بيمه تامين اجتماعي دارم. در تاريخ ۲۰/۱/۸۳ به دليل پارگي ديسك كمر در بيمارستان فجر نزديك محل سكونت، بستري و تنها بعد از يك ساعت بستري شدن به دليل اينكه هر لحظه امكان صدمات نخاعي و فلج شدن با كوچك  ترين حركت وجودداشت طبق دستور پزشك متخصص اقدام به عمل جراحي كردم. حال پس از گذشت سه ماه، با مراجعه به سازمان اسناد پزشكي جهت دريافت هزينه بيمارستان، با برخورد تند متصديان دريافت مدارك و اينكه بايد مورد اورژانسي باشد تا هزينه پرداخت گردد، روبه رو شدم. از مسوولان مي خواهم بپرسم، پارگي ديسك كمر و هر لحظه امكان فلج نخاعي شدن اورژانس محسوب مي شود يا نه؟ در صورت اورژانس بودن پس چرا هزينه پرداخت نمي شود؟
منبع آب ولنجك را نجات دهيد
اطراف منبع آب شمال ولنجك به صورت محل و ماواي سگ هاي ولگرد درآمده است. بارها با نهادهاي مسوول تماس گرفته و به آنها تذكر داده ايم كه اين سگ ها هم منطقه را آلوده كرده اند و هم احتمال دارد آب منبع ولنجك را آلوده كنند. از مسوولان محترم در شهرداري خواهشمنديم براي حل اين مشكل چاره اي بينديشند.
حسيني به نمايندگي از اهالي 
جوابيه 
سلام عليكم 
با احترام بدينوسيله در خصوص مطلب مندرج در صفحه ۲۲ و ۱۴ روزنامه همشهري مورخ ۱۴/۲/۸۳ تحت عنوان «گزارش همشهري از مشكلات كودكان بي سرپرست بم» پاسخي به شرح ذيل به حضورتان ارسال مي گردد.
معاونت امور اجتماعي سازمان بهزيستي اعلام مي دارد هيچگونه مصاحبه اي در اين خصوص با روزنامه همشهري نداشته و مصاحبه با سيماي مركز خراسان انجام شده است و در مصاحبه مذكور اعلام گرديده كه سياست سازمان بهزيستي كشور توسعه كمي و كيفي مهدهاي شهري و روستايي است تا باكمك بخش خصوصي و دولت و پرداخت وام به بخش خصوصي نسبت به گسترش مهدها در شهر و روستا اقدام گردد و اين مشاركت جدي مردم و حمايت جدي تر دولت را مي طلبد. خواهشمند است ترتيبي اتحاذ فرماييد تا پاسخ فوق در همان صفحه و ستون به چاپ برسد.
به ما توهين شده 
مطلب چاپ شده در صفحه تهرانشهر در روز ۸/۴/۸۳ كه به مسابقه زيبايي اندام مربوط مي شد، بازتاب گسترده اي توسط اين ورزشكاران داشت و گويا اين آقايان را به شدت ناراحت كرده بود. اين آقايان با ناراحتي و عصبانيت زيادي روز چاپ مطلب تماس گرفتند و گفتند: «چرا ما را با فروش برده در زمان قديم مقايسه كرده ايد؟». از قرار معلوم هم با يكي از همكاران ما درگيري لفظي پيدا كرده اند.
- ما در خصوص اين مطلب هيچ نمي گوييم و اجازه مي دهيم خواننده اي كه نه نويسنده است و نه پرورش اندام كار، راجع به اين قضيه خودش فكر كند و قضاوت كند.
چرا هميشه مهندس ناظر
يك مهندس ناظر با دفتر روزنامه تماس گرفته و ايراد گرفته اند كه چرا هر اتفاقي كه مي افتد به مهندسان ناظر ربط مي دهيد. در ساختن ساختمان تنها مهندسان ناظر نيستند كه نقش دارند. ممكن است در انتخاب محل زمين و بررسي محل آن كه آيا استحكام لازم را دارد يا خير اشتباه صورت گرفته است.
- اين را قبول بفرماييد كه مهندسان ناظر هم بي تقصير نيستند والا نمي گفتند: «تا نباشد چيزكي، مردم نگويند چيزها»
چرا اين همه آگهي؟
چند نفر از خوانندگان ايرانشهر تماس گرفته اند و پرسيده اند كه چرا حجم آگهي  هاي صفحات شما بسيار شده (منظور ايشان روز ۶/۴/۸۳) بوده و البته شايد روزهاي ديگر.
- حجم آگهي هاي صفحات روزنامه به ما مربوط نمي شود و اينگونه تصور نفرماييد كه چون مطالب صفحات كم است، ما با شركت هاي مختلف تماس مي گيريم و درخواست آگهي مي كنيم. اگر ايرادي داريد به سازمان آگهي ها زنگ بزنيد و به آنها بگوييد. ما در اين قضيه به طور كل بي تقصيريم.

هوا
همان آفتاب آشنا
امروز آفتاب همچنان به تهران گرمايش را مي تاباند، گرمايش از ديروز بيشتر شده، ولي زياد نگران نباشيد به گرماي ابتداي هفته نمي رسد. ۳۴درجه بالاترين دمايي است كه شما امروز بايد تحمل اش كنيد و آن را به شب برسانيد. هوا نسبت به ديروز كه تقريبا خنك بود، ۳ درجه گرمتر شده. خيلي ها مي گويند كه حاضرند تمام سال زمستان باشد و سرماي آن را تحمل كنند، ولي حتي يك دقيقه هم در گرما نمانند. ولي اين چرخش و گذشت فصل هاست كه شايد تغييري هرچند كوچك درزندگي يكنواخت روزانه ما ايجاد مي كند. همين كه در خيابان منتظر تاكسي واتوبوس ايستاده ايد و دنبال جايي مي گرديد تا از تابش آفتاب درامان باشيد، درست بر عكس فصول سرد تنوعي است. شب قبل در تهران شبي خنك بود، ولي امشب با اينكه اختلافش نسبت به صبح به ۱۰ درجه مي رسد ولي ۷ درجه از شب قبل گرمتر است.
فردا هم آفتاب همين آفتاب امروز است، ولي شبي به نسبت خنكتر در پيش داريم، ۱۹درجه سانتيگراد دماي فردا شب ماست.

پرده
سينماي مستند
برنامه چشم انداز سينماي مستند هلند، امروز هم در ۳ سالن سينما فلسطين به كارش ادامه مي دهد و ساعت۳۰ :۲۱ امشب بعد از ۴ روز به پايان مي رسد. امروز در سالن شماره يك از ساعت۱۸ تا۳۰:۱۹ مي توانيد چند فيلم كوتاه با موضوع جنگ وعواقب آن تماشا كنيد. گرسنگي، استوار، بازي ساختن و فرستنده مخفي نام چند تا از اين فيلم هاست كه مدت زمانشان از ۷ تا۲۱ دقيقه است. در سالن شماره ۲، نمايش فيلم از ساعت۱۰ صبح با فيلم داستان باد (يوريس ايونس) شروع مي شود. ساعت۱۴ فيلم سازهاي برنجي بدون مرز(يوهان فان دركوكن)، ساعت۱۶ فيلم ارزش ماندن (لويي فان خاسترن)، ساعت۱۸ نشست با حضور لويي فان خاسترن و احمد ضابطي جهرمي و ساعت۲۰ فيلم دريايي كه مي انديشد( خرت دو خراف) برنامه هاي اين سالن هستند. سالن شماره ۳ ،سانس ساعت۱۰ را به فيلم هاي كوتاه درباره آن شروع مي كند. ساعت۱۳ نوبت به فيلم ديوانه (هدي هانيگمان) مي رسد. ساعت۱۵ باز هم مجموعه اي از فيلم هاي كوتاه، اينبار درباره زندگي روزانه نمايش داده مي شود. ساعت۱۷ و۱۹ هم به نمايش فيلم« مادر دائو لاك پشت مانند» (ونسان مانيكن دام) و تنها شجاع ( سونيا هرمان دالز) اختصاص دارد.

جعبه
فيناليست مشخص مي شود
امشب فيناليست دوم مسابقات جام ملت هاي اروپا مشخص مي شود.
معلوم خواهد شد كه يونان شگفتي ساز به فينال مي رسد يا جمهوري چك كه حتي يك مسابقه اش را هم مساوي نكرده كه هيچ، با اقتدار هم پيروز شده. ۱۵:۲۳ آخرين مسابقه نيمه نهايي را ببينيد. اما سريال ها و فيلم هاي امشب و فرداشب را به علت تعدد آنها بدون ذكر هيچ توضيحي برايتان مي نويسم. ظهر امروز تكرار مجموعه خانه اي در تاريكي ساعت ۴۰:۱۳ از شبكه ۳ پخش مي شود. تكرار سينما ۴ با نام مرد زنجبيلي هم بعدازظهر امروز ساعت ۳۰:۱۵ پخش خواهد شد. طرز تهيه شيريني گردويي هم امروز در برنامه به خانه بر مي گرديم آموزش داده خواهد شد، ساعت ۱۷ اين برنامه پخش مي شود. اين هفته سينما يك به علت فرا رسيدن ايام فاطميه پخش نخواهد شد. نقطه چين هم به همين مناسبت پخش نخواهد شد. جمعه شب ساعت ۱۹ يكي از قسمت هاي سريال جذاب بچه هاي خيابان پخش خواهد شد. سينما ۴ اين هفته فيلم ماقبل آخر آلفرد هيچكاك را پخش خواهد كرد، به نام «جنون». اين فيلم ساخته سال ۱۹۷۲ است. تكرار سريال ديروز، امروز، فردا را هم مي توانيد ساعت ۲۳ از شبكه تهران مشاهده بفرماييد.

امروز
شليك از توي مونيتور
010779.jpg
بازي كردن بخش اعظمي از روابط ميان ما و كامپيوترها را تشكيل داده است. وقتي پاي رايانه شخصي نشسته ايد و حوصله تان از درياي اطلاعات شبكه جهاني يا يك محيط برنامه نويسي هوشمند سررفته، بازي كردن خيلي مزه مي  دهد. براي بعضي ها هم اصلا بازي تنها انگيزه روشن كردن كامپيوتر است.
به لطف امكاناتي كه شبكه (به معناي ارتباط چند رايانه با همديگر) در اختيار كاربرها قرار مي  دهد،حالا ديگر بازي  هاي رايانه اي هم به مرزهاي تازه اي رسيده اند و قادرند لذت بيشتري نصيب طرفداران بازي كنند. مي  توانيد به همراه رفيقتان (كه خانه اش آن طرف شهر است) يك بازي را تمام كنيد و در طول آن همديگر را ببينيد و حرف بزنيد، يا اينكه با تقسيم وظايف، يك مرحله خيلي سخت را كه تنهايي رد كردنش كار محالي به نظر مي  رسد پشت سر بگذاريد.
گيم نت ها هم بر اساس همين جذابيت به وجود آمده اند. حالا ديگر در هر محله اي يك مغازه گيم نت باز شده كه مي  تواند چندين ساعت از وقت آزادتان را پر كند. از آن جايي كه تعداد كامپيوترها و كاربرها در اين مغازه ها زياد است در نتيجه تعداد شركت كنندگان توي بازي هم بيشتر مي  شود وطبيعي است كه لذت بازي هم به مراتب از قبل بيشتر خواهد بود. به همين دليل هم پيشنهاد امروز را گذاشتيم رفتن به گيم نت و تجربه كردن همكاري و رقابت در يك دنياي مجازي.
يكبار هم كه شده گوشه نشيني و فعاليت هاي مفيد اجتماعي را كنار بگذاريد و از توي مونيتور مقابلتان به رقبا شليك كنيد! مطمئن باشيد اين تجربه به زحمتش مي  ارزد و كلي شما را سرحال مي  آورد. ضمنا اگر بارهاي اول در همان دقايق اوليه مورد اصابت گلوله قرار مي  گيريد و مي  ميريد اصلا مهم نيست. به هر حال براي زنده بودن اول بايد كمي مرد!

پايتخت
پاريس 
كارگران نيروگاه برق پاريس چند روزي است در اعتصاب هستند. آنها به برنامه هاي دولت كه قرار است بخشي از نيروگاه را به فروش برساند اعتراض دارند. چون به اين ترتيب تعداد زيادي از آنها كارشان را از دست خواهند داد. اين اعتصاب صنفي البته شهر را با مشكلات زيادي روبه رو كرد. آنها برق قسمت هايي از پاريس را قطع كردند. طوري كه شبكه قطارهاي شهري كاملا از كار افتاد و هزاران پاريسي را در ساعات اوج رفت و آمد يعني ۷ تا ۹ صبح در ايستگاه هاي مترو معطل كرد. بار ترافيك شهر هم به دليل اضافه شدن مسافران قطارهاي شهري به جمعيت معمول اين ساعات در خيابان ها به شدت سنگين شد و خودروهاي زيادي در خيابان هاي مركز شهر، چندين ساعت را در ترافيك سنگين و در حال توقف گذراندند. در صورتي كه اين اعتصاب ادامه پيدا كند، پاريس با مشكلات جدي در زمينه حمل و نقل مواجه خواهد شد.
دوبلين 
سري مي زنيم به جمهوري ايرلند و پايتختش دوبلين. همان جايي كه يكبار تيم ملي ايران از تيم ايرلند شكست خورد تا باز هم به جام جهاني نرويم. در اين شهر گروه ويژه اي تشكيل شده كه قرار است زبان انگليسي آموزش بدهند، آن هم به ژاپني ها. از آن جايي كه گروه هاي تجاري ژاپني در اين شهر روز به روز تعدادشان بيشتر مي شود و طبيعي است كه بخواهند با تاجران و فروشندگان ايرلندي وارد معامله شوند، وجود چنين فعاليت هايي بيش از قبل در شهر احساس مي شود. اين گروه با عنوان ECC در همه جاي دنيا به ژاپني ها كمك مي كند، انگليسي شان را تقويت كنند وحالا در دوبلين قرار است به زودي شعبه هايي تاسيس كند و كارش را گسترش دهد. مقامات دوبلين مي  گويند در طول ۵ سال اين موسسه قادر است ۳۰ فرصت شغلي جديد براي ايرلندي ها ايجاد كند.
مسكو
شهر مسكو، پايتخت روسيه تا چند روز پيش ميزبان تعداد زيادي از سينماگران مطرح جهان و ميهمان هاي ويژه اي بود كه به اين شهر آمده بودند تا در جشنواره بين المللي فيلم مسكو شركت كنند. از آنجايي كه روس ها زياد دوست ندارند جايزه بزرگ جشنواره از كشورشان خارج شود، آن را به كارگردان هموطنشان «ديميتري مسخيف» اهدا كردند. نام فيلم اين كارگردان «مال خودمان» نام داشت كه جايزه «سنت جرج» طلايي را گرفت. هنرپيشه مرد اصلي فيلم به نام «بوگدان استاپكين» هم به عنوان بهترين بازيگر مرد جشنواره شناخته شد.
جايزه سنت جرج نقره اي به فيلم «شورش خوك ها» ساخت يك كارگردان اهل استوني داده شد. اما جالب ترين جايزه اين جشنواره تنديسي بود كه به مريل استريپ بازيگر مشهور آمريكايي تعلق گرفت. اين تنديس جايزه معتبر كنستانتين استانيسلاوسكي بود كه به خاطر يك عمر فعاليت هنري، خلاقيت در بازيگري و رعايت اصول مكتب بازيگري استانيسلاوسكي به «استريپ» اهدا شد.

پايتخت
درباره اندوه
ياسمينا رضا در ايران با نمايشنامه موفقش «هنر» شناخته شده است، نمايشنامه اي كه سال ۹۸ جايزه توني (معتبرترين جايزه تئاتر در آمريكا) را نصيبش كرد. نمايشنامه «سه روايت از زندگي» هم از جمله كارهاي موفق اوست و مي  گويند متن هايي كه براي اجرا مي  نويسد آن قدر جذاب و قوي است كه هنرپيشه هايي مثل شون كانري، رابرت دونيرو و آل پاچينو دوست دارند در آنها نقش بازي كنند. اما ياسمينا رضا كه حاصل ازدواج پدري نيمه ايراني- نيمه روس و مادري اهل مجارستان است به جز نمايشنامه،  داستان نويس خوبي هم هست. «اندوهي ژرف» نام يكي از رمان هاي اوست كه سال ۱۹۹۹ منتشر شده است. راوي داستان پدري است كه پير شده اما به هيچ قيمتي نمي  خواهد تسليم روزمرگي زندگي شود و در انتظار مرگ باشد. او در اين كتاب پسر جوانش را كه مدام در سفر است ودور دنيا مي  گردد مخاطب قرارداده و درباره زندگي و تجربه هاي عميقش  با او صحبت كرده است. به نظر راوي پسرش به آسايش و رفاه تن داده و از اين نظر شبيه خيلي از آدم هاي ديگر شده در صورتي كه هدف زندگي هيچ وقت رفاه طلبي نبوده و از اين زاويه او از داشتن چنين فرزندي شرمنده است. اندوهي ژرف را خانم دكتر نازنين شهدي ترجمه كرده. كتاب ۱۱۴ صفحه و قيمتش ۱۲۰۰ تومان است.

فرهنگ
كانون نمايش
فرهنگسراي انقلاب (بزرگراه نواب، خيابان كميل شرقي) براي علاقه مندان به هنرهاي نمايشي و تئاتر، كانون نمايش تشكيل داده است. بنابراين اگر با آمدن تابستان سرتان خلوت تر شده و از رشته نمايش هم خوشتان مي آيد بد نسبت سري به اين كانون بزنيد. اينطور كه روابط عمومي اين فرهنگسرا اعلام كرده است، اين كانون به منظور حمايت از گروه هاي تئاتر و جذب علاقه مندان به هنرنمايش و فراهم آوردن شرايط مناسب براي تمرين و اجراي برنامه زير نظر كارشناسان مجرب تشكيل شده است. كلاس هاي جنبي مثل آموزش گريم، بازيگري، فن بيان و طراحي صحنه هم از جمله برنامه هاي اين كانون است. براي اطلاعات بيشتر مي توانيد با تلفن هاي ۹-۵۴۱۹۰۵۷ تماس بگيريد.
در نگارخانه فرهنگسراي انديشه از شنبه آينده نمايشگاهي از آثار كودكان افغان برپا مي شود. اين نمايشگاه شامل نقاشي هاي كودكان است كه بعد از درگيري هاي داخلي افغانستان در اين كشور خلق شده اند. براي تماشاي اين نقاشي ها تا ۲۵ تيرماه فرصت داريد به نگارخانه اين فرهنگسرا در خيابان شريعتي، نرسيده به پل سيدخندان، پارك هلال احمر مراجعه كنيد.

نمايشگاه
گردش در گالري
اگر به صنايع دستي علاقه داريد، فرصت مناسبي است تا به گالري ارژنگ برويد تا از صنايع دستي و رودوزي هاي سنتي استان هرمزگان ديدن كنيد. براي ديدن اين نمايشگاه تا پنج شنبه ۱۸ تيرماه فرصت داريد به بلوار كشاورز، خيابان فلسطين شمالي، كوچه مرتضي زاده، پلاك ۲۲ مراجعه كنيد.
گالري لاله هم تا پنج شنبه ۱۱تيرماه(امروز) ميزبان عكس هاي محمد خادميان است. در اين نمايشگاه تعداد ۲۵ عكس سياه و سفيد و رنگي به نمايش گذاشته شده و عكس ها به دو ديدگاه متفاوت از هر موضوع پرداخته است. گالري لاله در خيابان دكتر فاطمي، جنب هتل لاله، ضلع شمالي پارك لاله واقع است. اگر هم به نقاشي هاي سورئال علاقه داريد مي توانيد از نمايشگاه آثار نقاشي تينوش شريعت پناهي ديدن كنيد. نمايشگاه اين نقاش فارغ التحصيل از ايتاليا تا ۱۲تير در گالري باران واقع در ميدان دركه، خيابان شهيد احمدپور، نبش كوچه غزال، پلاك ۷ برقرار است.

تهرانشهر
ايرانشهر
محيط زيست
حوادث
خبرسازان
در شهر
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |