زنان عراقي در چندسال گذشته وضعيت بغرنج و پيچيده اي را پشت سر گذاشته اند. زندگي در زير سايه سنگين حكومت پليسي صدام همراه با فقر و فلاكت و محروميت از ابتدايي ترين حقوق و امكانات بهداشتي، آموزشي و رفاهي، زندگي در جنگ زير بمباران كشورهاي متحد غربي و نيز زندگي در وضعيت اشغال كشور توسط آمريكا و متحدين غربي، آنچه به دنبال مي آيد گزارشي است از ديده بان حقوق بشر در مقايسه وضعيت زنان عراقي. در دو دوره قبل و بعد از جنگ خليج فارس و سقوط ديكتاتور اين كشور كه همزمان با آغاز محاكمه صدام حسين از نظرتان مي گذرد. اين گزارش توسط سركار خانم طيبه اسدي از كارشناسان مركز امور مشاركت زنان ترجمه شده است.
از لحاظ تاريخي زنان و دختران عراقي نسبت به ساير كشورهاي عرب خاورميانه از حقوق بيشتري برخوردار بودند. اولين بار قانون اساسي موقت عراق (تصويب شده در سال ۱۹۷۰) حقوق برابر زنان با مردان مورد تأييد قرارداد. حقوقي مانند حق مشاركت سياسي زنان، برخورداري از آموزش، نمايندگي براي مشاغل سياسي و حق مالكيت در قانون اساسي ۱۹۷۰ پيش بيني شد. از سال ۱۹۹۱ و بعد از جنگ خليج فارس، وضعيت زنان عراقي در سطوح خصوصي و اجتماعي تحديد شد. زنان و دختران تحت تأثير عواقب سوءتحريم هاي سازمان ملل و عدم دسترسي به غذا، مراقبت هاي بهداشتي و امكانات آموزشي قرار گرفتند. همزمان تغييراتي در قوانين صورت گرفت كه رفت و آمد زنان در اماكن عمومي را ممنوع مي كرد و يا ميزان اشتغال خارج از منزل زنان را كاهش مي داد. اين ممنوعيت ها بيشتر به لحاظ كمبود فرصت هاي شغلي براي مردان و تفاسير تنگ نظرانه از اسلام توسط گروه هاي مذهبي جامعه عراق صورت گرفت. متن زير به طور مختصر از وضعيت زنان عراق قبل و بعد از جنگ خليج (سال ۱۹۹۱) را بررسي مي كند.
موقعيت زنان قبل از جنگ خليج فارس
بعد از قدرت گرفتن حزب بعث در عراق (سال ۱۹۶۸) اين حزب در واقع به منظور تحكيم قدرت خود و دستيابي سريع به رشد اقتصادي و مدرنيزه كردن جامعه برنامه اي تنظيم كرد كه در آن مشاركت زنان يك بخش جدايي ناپذير از اين اهداف بود. در طول اين فرايند، دولت دست به تصويب قوانيني زد كه به ويژه با هدف بهبود وضعيت زنان در خانواده و اجتماع تنظيم شده بود.
در نتيجه اعمال اين سياست از سوي حزب بعث، زنان عراق تا دهه ۱۹۹۰ نقش فعالي در توسعه سياسي و اقتصادي عراق داشتند. در كنار فعاليت هاي عمومي، با رشد و گسترش جامعه مدني در عراق، برخي از سازمان هاي مربوط به زنان هم شروع به فعاليت كردند. يكي از اين سازمانها، فدراسيون عمومي زنان عراق بود. اين فدراسيون نقش مهمي در اعمال سياست هاي دولت بازي كرد. در وهله اول بيش از ۲۵۰ مركز عمومي شهري و روستايي تأسيس نمود كه يكي از اهداف آن، آموزش زنان براي كسب فرصت هاي شغلي مشاركت اجتماعي بود.
فدراسيون در واقع يك كانال ارتباطي بين دولت و گروه هاي زنان تلقي مي شد. در كنار اين فعاليت ها، فدراسيون براي اصلاحات قانوني به نفع زنان، از جمله تغيير در قانون احوال شخصيه هم تلاش مي كرد.
در قانون اساسي موقت ۱۹۷۰، ماده ۱۹ اعلام مي كند كه همه شهروندان در برابر قانون، بدون درنظر گرفتن، جنس، زبان، خون، خاستگاه اجتماعي يا مذهب برابرند. دولت عراق در ژانويه ۱۹۷۱ به ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي پيوست. اين دو سند برابري قانوني و حقوقي زنان و مردان را مورد توجه قرار داده است. همچنين در برنامه توسعه اقتصادي دولت، آموزش ابتدايي را براي همه اجباري كرد. در سال ۱۹۸۰ زنان حق رأي و مشاركت سياسي يافتند. در سال ۱۹۸۶ عراق كنوانسيون منع تبعيض عليه زنان را البته با حق تحفظ در مواد ۲ - ۴ و ۱۶ تصويب نمود.
|
|
در دسامبر ۱۹۷۹، دولت قانوني را براي از بين بردن بي سوادي تصويب كرد. كه طي آن همه افراد بي سواد بين ۱۵ تا ۴۵ سال ملزم بودند كه در مراكز سوادآموزي تحصيل نمايند. در پي اعمال اين سياست ها، خلاء بي سوادي بين زنان و مردان عراقي بسيار كم شده بود. همچنين دولت قوانين كار و استخدام را اصلاح و يا تصويب نمود كه تأثير بسيار مهمي بر اشتغال زنان داشت. بيشترين تغيير در حوزه سياسي و اقتصادي بود. تغيير در قانون احوال شخصيه و خانواده نيز در سال ۱۹۷۸ اتفاق افتاد. به طور مثال مادران مي توانستند حضانت فرزندان خود را تا سن ۷ سالگي (پسران) و ۹ سالگي (دختران) به عهده بگيرند. كه اين حق مي توانست با نظر دادگاه تا ۱۵ سالگي هم افزايش يابد. پس از آن هم فرزندان حق انتخاب زندگي با هركدام از والدين را داشتند. همينطور تغييراتي در حوزه و قوانين مربوط به تعدد زوجات و ارث نيز صورت گرفت.
وضعيت زنان عراق بعد از جنگ خليج فارس
متأسفانه پس از وقوع جنگ عراق و كويت، برخي از پيشرفت هاي مثبتي كه در سال هاي قبل در حوزه مسائل مربوط به زنان اتفاق افتاده بود، محدود شد. يكي از عوامل سياسي اين تغيير، سياست هاي صدام حسين بود، تحريم هاي سازمان ملل نيز تأثير بدي بر وضعيت زنان عراقي داشت، به طور مثال بي سوادي زنان و دختران به علت فقر اقتصادي خانواده ها افزايش يافت. دولت صدام حسين تغييراتي در قوانين بوجود آورد كه تأثير منفي بر وضعيت حقوقي - قانوني زنان به جاي گذاشت، اين تغييرات در قانون كار سيستم عدالت قضايي، احوال شخصيه، به وقوع پيوست. در سال ۲۰۰۱ گزارشگر ويژه خشونت عليه زنان در مورد آمار بالاي قتل هاي ناموسي در عراق گزارش دارد.
در ارتباط با وضعيت مشاركت اجتماعي هم سياست هاي صدام حسين، اغلب زنان را خانه نشين كرد.
در ژوئن سال ۲۰۰۰ با اعمال محدوديت كار زنان در خارج از منزل و آزادي مسافرت زنان، و آموزش در سطوح عالي، در نهايت وضعيت مشاركت اجتماعي زنان وخيم تر شد.
اما آيا دولت تازه تأسيس در عراق و سياست هاي جديد دولت، مي تواند مشاركت سياسي، اقتصادي اجتماعي زنان را همانند قبل از جنگ خليج فارس و بيشتر از آن بهبود بخشد؟