اشاره:به رغم اينكه ظاهراً «اياد علاوي»نخست وزير عراق شده است،ولي بي گمان او،تنها در صورتي خواهد توانست در حاكميت،جايگاهي دست و پا كند كه بتواند در چالش هاي خود با آمريكايي ها و انگليسي ها و در راس آنها با نومحافظه كاران آمريكايي نرمش به خرج دهد.
هفته گذشته و همزمان با انتقال حكومت به عراقيها،شاهد سفر پل وولفوويتس،معاون وزير دفاع آمريكا به عراق و گفت و گوهاي او با علاوي بوديم .آنچه در پي مي آيد تحليلي است كه توسط «پاتريك سيل-نويسنده آمريكايي »در اين ارتباط نوشته شده است.
چند روز پيش از موعد انتقال حاكميت در روز سي ام ژوئن، بسياري از ناظران بر اين باور بودند كه امنيت در عراق نخستين اولويت را تشكيل مي دهد. بدون امنيت، نه بازسازي و شكوفايي و جريان طبيعي نفت امكان خواهد داشت و نه انتخابات و آزادي و دموكراسي و نه هيچ يك از دستاوردهايي كه آمريكا از پانزده ماه پيش و از هنگام سرنگوني صدام حسين وعده اش را داده است.
اكنون كاملاً آشكار شده است كه نيروهاي اتئلاف در آزمون امنيت مردود شده اند و ارتش آمريكايي متشكل از ۱۳۸ هزار سرباز و نيز ده هزار سرباز انگليسي قادر نشده اند بر مقاومت چيره شوند و وضع امنيتي از هر زمان ديگري بدتر است. هيچ روزي در عراق بدون انفجار خودروهاي بمب گذاري شده يا كمين هاي مختلف حمله با خمپاره يا گروگان گيري و قتل شخصيت هاي برجسته عراقي همدست با اشغالگران، نمي گذرد.
وقتي كه دولت عراق، حاكميت را- دست كم از جنبه نظري- به دست بگيرد، آيا مي تواند به نتايج بهتري دست يابد؟ و آيا ايادعلاوي نخست وزير جديد عراق، موفق به برقراري امنيت خواهد شد؟ بي گمان اقبال وي در اين زمينه، از حكومت گران سابق بيشتر است. زيرا علاوي از مشروعيت شوراي امنيت كه دولتش طبق قطعنامه ۱۵۴۶ از آن برخوردار شده است، استفاده خواهد كرد و اين از پولي كه آمريكا در كشور خرج خواهد كرد مهمتر است. او، هم چنين از تأييد برخي از دولت هاي عربي و اسلامي و پاره اي از كشورهاي اروپايي مخالف جنگ نيز برخوردار است. در اين زمينه بايد به نامه تشويق كننده ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه، به اياد علاوي در آغاز هفته گذشته اشاره كنيم. اما تنها سخن و پول، براي تضمين موفقيت كافي نيست.
معضل وولفوويتس
هفته گذشته پل وولفوويتس، معاون وزير دفاع آمريكا و مهندس اصلي جنگ بر ضد عراق، چهار روز را در بغداد به سر برد. در اين سفر، سر كيون تبيت، مدير كل وزارت دفاع بريتانيا همراه او بود. مأموريت آنان، دستيابي به توافق با علاوي و مهمترين همكاران امنيتي اش، يعني حاذم شعلان وزير دفاع و فلاح النقيب وزير كشور، درباره خطوط گسترده استراتژي امنيتي بود.
منابع آگاه مي گويند گفت وگوها بسيار تند بود و فقط درباره پاره اي نكات توافق گرديد و اختلاف هاي فراواني درباره بسياري از مسائل وجود داشت.
شايد مهمترين مورد استراتژيك جديدي كه مورد توافق دو طرف قرار گرفت، آن بود كه عراقيان طي ماه هاي آينده، مسئوليت اصلي امنيت كشور را به جاي نيروهاي ائتلافي به عهده گيرند تا وظيفه اين نيروها محدود به ارائه پشتيباني باشد و عراقي ها به جاي نيروهاي غربي، با مقاومت كنندگان عراقي نبرد كنند. به عبارت ديگر، اين به معناي بازسازي ارتش عراق است.
اياد علاوي با صراحت تمام اعلام كرد كه تصميم پل برمر براي انحلال ارتش عراق را خطاي فاحش به شمار مي آورد و خواستار بازسازي ارتش در نزديك ترين زمان ممكن است. اين كار با تشكيل نيروي- دست كم- ۴۵ هزار نفري آغاز مي شود كه از ميان ارتش سابق عراق انتخاب مي شوند. علاوي مي گويد كه اگر آمريكا بخواهد امنيت در عراق استقرار يابد، بايد اجازه دهد اين كشور دوباره مسلح شود. او در واقع خواهان ارتشي با ۲۵۰ هزار نفر، همراه با توپ سنگين و تانك و موشك و هواپيماست.
اما اين برنامه از سوي اسرائيل و دوستان آمريكايي اش پذيرفته نيست، زيرا در عراق شايع است كه پل برمر در درجه اول
بر اثر فشارهاي اسرائيل بود كه ارتش عراق را منحل كرد.
در ذهن افرادي نظير ولفوويتس و همكاران نومحافظه كارش، هدف از جنگ بر ضد عراق، تضعيف نهايي اين كشور و در صورت امكان، تقسيم آن به كشورهاي كوچك است. اين امر مانع مي شود تا عراق بار ديگر اسرائيل يا مصالح نفتي و استراتژيك آمريكا در خليج فارس را به چالش بطلبد. پذيرش تشكيل دوباره ارتش عراق يا برآمدن ارتش صدام حسين به معناي وارد ساختن ضربه اي مهلك به نومحافظه كاران آمريكايي است.
دو آرزوي عراقي
با توجه به آن چه گفته شد، عجيب نيست اگر در گفت وگوهاي بغداد ميان علاوي و وولفوويتس درباره ميزان نيروهاي مسلح جديد و تسليحات آن اختلاف بيافتد.
معاون وزير دفاع آمريكا مايل است سقفي براي ارتش نوين عراق بگذارد و فقط اسلحه سبك در اختيار آن قرار گيرد. او مخالف اعطاي تانك و موشك و هواپيما به علاوي است، زيرا مايل نيست عراق هيچ گونه نقش منطقه اي ايفا كند. اما علاوي، بر عكس وولفوويتس مايل است تا در برپايي ارتش نيرومند و مجهز به همه نيازهاي تسليحاتي و لجستيكي، آزادي كامل داشته باشد. اين تضاد ميان دو ديدگاه به ناگزير در كوتاه مدت يا ميان مدت به كشمكش منجر خواهد شد.
در اين زمينه، روزنامه «فايننشال تايمز» لندن هفته گذشته نوشت: مقام هاي اشغالگر آمريكايي در تصميم خود براي ممانعت از دستيابي عراق به جنگ افزارهاي سنگين، قراردادي به مبلغ ۲۵۹ ميليون دلار با يك شركت آمريكايي به نام «انهام جوينت ونچز» امضا كرده است كه به موجب آن تنها وارد كننده سلاح به عراق طي دو سال آينده خواهد بود. آيا دولت عراق مي پذيرد كه به اين شكل، حاكميت را محدود كنند؟ آمريكا مي كوشد اراده خود را تحميل كند، زيرا پول مي دهد؛ اما به نظر مي رسد كه نقطه اي وجود دارد كه حاكميت عراق در آن جا به عصيان مي رسد.
معضلي كه آمريكا با آن روبه روست اين است كه با همه امكاناتش به تنهايي قادر به حل مشكلات امنيتي عراق نيست. اما از سوي ديگر مايل نيست ارتش نيرومندي را در عراق ببيند كه در خدمت حكومت مركزي نيرومندي در بغداد باشد.
با اين همه گزينش واقعي ديگري در برابر آمريكا وجود ندارد و اگر بخواهد پيش از انتخابات رياست جمهوري آمريكا نوعي از ثبات را در نوامبر آينده در عراق ايجاد كند، بايد به تنها اميدش يعني اياد علاوي اتكا كند. اما اگر وي با ناكامي روبه رو شود و مقاومت با شدت كنوني ادامه يابد، شكست آمريكا كامل خواهد شد؛ بي آن كه در چشم انداز قابل رويت، استراتژي جايگزين وجود داشته باشد.
اياد علاوي كه به قاطعيت و بي رحمي و درايت و آگاهي گسترده از اهميت مسائل امنيتي معروف است، به عنوان نخست وزير عراق انتخاب شده است. وي پنجاه و هشت سال دارد و با دستگاه هاي جاسوسي انگليس و آمريكا، پيوندهاي مستحكمي دارد. وي در مكتب افراطي بعث، رشد و نمو كرد، اما در دهه هفتاد با صدام حسين اختلاف پيدا كرد و به خارج رفت و بيست و دو سال در تبعيد به سر برد. همكلاسانش در دانشكده پزشكي مي گويند وي همواره تپانچه اي با خود حمل مي كرد. شخصي كه گمان مي رفت يك مزدور عراقي رژيم پيشين است، سعي كرد او را با تيشه به قتل برساند. وي بر اثر اين حمله دچار زخم هاي عميقي شد و يك سال كامل در رختخواب به سر برد.
اگر اياد علاوي بخواهد آن چه را كه از او خواسته شده در عراق پياده كند، بر آمريكاست كه با چيزي بيش از مسلح كردن دوباره عراق موافقت كند.
آمريكا مجبور است از دموكراسي و حقوق بشر صرف نظر كند، زيرا علاوي اگر بخواهد بر مقاومت چيره شود، بايد دستگاه رعب انگيز استخبارات را بازسازي كند و به زندان و شكنجه و اعدام هاي سريع و ديگر شيوه هاي معمول صدام حسين توسل جويد. اين روش ها توسط نيروهاي آمريكايي و در جهت چيرگي كامل بر عراق به كار گرفته شدند.
آمريكا در اين شرايط حساس مجبور است براي حفظ آبروي خود بپذيرد كه نظام اياد علاوي به همان جايي برسد كه اختلاف چنداني با نظامي كه سرنگون كرده، نداشته باشد.
حتي آمريكا ممكن است امتيازات ديگري نيز بدهد، زيرا نخست وزير جديد عراق به منظور كوشش براي جلب رضايت بخش گسترده اي از ملت عراق بر تقاضاي عقب نشيني نيروهاي آمريكايي در سال كنوني يا سال آينده، پافشاري كند. اما وولفوويتس، هفته گذشته در برابر كميسيون نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا گفت كه وي در فكر ابقاي نيروهاي آمريكايي در عراق براي چندين سال است. اين نشانگر آن است كه او از هدف نومحافظه كاران براي تبديل عراق به نوعي كشور هم پيمان يا وابسته- به محض شكست جنبش هاي مقاومت- دست برنداشته است. ظاهراً وولفوويتس به رغم پرداخت بهاي سنگين آمريكا در زمينه پول و نيروي انساني، هنوز در نيافته است كه نخواهد توانست بر نفت عراق چيره شود يا پايگاه هاي نظامي در اين كشور ايجاد كند.
از سوي ديگر كشمكش براي حكومت بر عراق هنوز در آغاز راه خود است. برخي از شيعيان درباره اين كه چه كسي واقعاً اين مذهب را نمايندگي مي كند، با هم در نزاع و رقابت اند. اما اهل سنت كه حدود هشتاد سال بر كشور حكومت كرده اند، نمي خواهند شهروند درجه دو شوند. آنان در فلوجه و جاهاي ديگر، دندان هاي خود را نشان دادند. اما كردها، آرمان هاي مبالغه آميزي دارند كه ممكن نيست هيچ عربي آن را بپذيرد. در كنار همه اينها بنيادگراهاي اسلامي نيز هستند كه ضمن محدوديت كمي، از مقبوليت خوبي هم برخوردار نيستند. همه اينها عرصه هاي گسترده اي براي كشمكش هاي آينده است. ارتش عراق به نوبه خود، سنت هاي ميهني استواري دارد. اگر اين ارتش- آن گونه كه اياد علاوي اعتقاد دارد- بازسازي شود و فرصت برقراري نظم را بيابد، افسران آن كه اعتماد خود را باز خواهند يافت به منظور «نجات كشور» براي دستيابي به قدرت دست به كار خواهند شد.
كودتاي نظامي براي حفظ كشور، يك سنت استوار در مصر و سوريه و شماري از كشورهاي عربي از جمله عراق است كه طي نيم قرن اخير، بارها اين تجربه را از سر گذرانده اند.