در صورت عدم توجه نسبت به اصلاح رفتارهاي نابهنجار موجود شاهد تبديل آن ها به رفتارهايي مثبت و معمولي خواهيم بود كه نقض آن ها با واكنش منفي رو  به  رو مي شود

هنجارشكني و مقاومت در مقابل قوانين و مقررات از شيوه هاي معمول و رايج اعتراض در دانشگاهها از سوي دانشجويان به حساب مي آيد. علل پيدايش رفتارهاي نابهنجار را مي توان در بسياري از مسايل به خصوص نيازهاي قشر دانشجو ريشه يابي كرد.
معاون دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس، نيازهاي اوليه دانشجويان از قبيل نيازهاي خوابگاهي، امنيت رواني، كار و غيره كه موجب عقب ماندن از كلاس، افت كيفيت تحصيلي و آرامش رواني مي شود را از مهمترين علل مي داند. به گفته كارشناسان علوم اجتماعي، محدوديت ها، از جمله عواملي است كه دانشجويان را به رعايت نكردن قوانين ترغيب مي كند.
سيدحسين سراج زاده، عضو هيأت علمي گروه جامعه شناسي دانشگاه تربيت معلم در اين رابطه سختگيري ها و محدوديت هاي بي مورد را موجب بروز رفتارهاي نابهنجار مي داند. اما دكتر رضا فرجي دانا، رئيس دانشگاه تهران، ضعف آيين نامه هاي درون دانشگاهي را موجب بروز رفتارهاي نابهنجار دانشجويان عنوان مي كند.
در همين زمينه معاون دانشجويي دانشگاه تربيت مدرس، افراد هنجارشكن را به دو دسته تقسيم مي كند و مي افزايد: گروه اول كساني هستند كه با علم و آگاهي اقدام به شكستن قوانين كرده و اغلب به جهت اعلام اعتراض خود دست به چنين رفتاري مي زنند و دسته دوم كه درصد كمتري را به خود اختصاص مي دهد، گروهي هستند كه نه تنها از روي ناآگاهي، بلكه حتي گاهي فقط به جهت مطرح كردن خود در جمع دوستان خوابگاهي و همكلاسي اقدام مي كنند.
صرف نشدن انرژي جواني
عاملي براي هنجارشكني
ساز مخالف زدن، شكستن قوانين مختلف و انگيزه براي مطرح شدن، از نتايج ديگر سرخوردگي هاي دوران دانشجويي ازسوي جامعه شناسان عنوان مي شود.
دكتر سراج زاده، جامعه شناس؛ سرخوردگي هاي سياسي در ميان دانشجويان را براي شكل گيري برخوردهاي افراطي موثر مي داند و مي گويد: در صورت عدم توجه نسبت به اصلاح رفتارهاي نابهنجار موجود، شاهد تبديل آن ها به رفتارهايي مثبت و معمولي خواهيم بود كه نقض آن ها با واكنش منفي روبه رو مي شود.
وي همچنين صرف نشدن انرژي فراوان جواني در فعاليت هاي اجتماعي، سياسي و غيره را از ديگر عواملي دانسته كه قشر دانشجو را به يافتن راهي براي بروز عقايد و مقررات خود وا مي دارد.
كاهش بازده آموزشي
مهمترين نتايج رفتارهاي نابهنجار در دانشگاه
بروز هر پديده اي در جامعه آثار و تبعات خاص خود را به دنبال دارد كه البته نتايج پديده هاي منفي محسوس تر و مشخص تر است. نتايجي كه شايد هر يك از ما آن را حاصل تجربه شخصي خود يا ديگران بدانيم. دكتر حسين سراج زاده، بي نظمي، كاهش بازده آموزشي، پايين آمدن كاركردهاي سازمان ها و موسسات، راندمان پايين و سطح كيفي نامطلوب را از تبعات هنجارشكني در دانشگاه مي داند.
مقررات خشك و رسمي
ديگر كارشناسان در پاره اي از موارد، مقررات خشك و رسمي كه صرفا به ارزيابي دانشجو در پايان ترم و به تعداد محدودي سوال خلاصه مي شود را عامل هنجارشكني همچون تقلب مي دانند و در اين ميان عده اي اعتقاد دارند: گاهي خلاقيت، ابتكار عمل و فعاليت هاي تحقيقاتي و پژوهشي كه زمان زيادي از وقت مفيد دانشجو را به خود اختصاص داده است، ناديده گرفته مي شود.
تقلب يكي از متداول ترين و شناخته شده ترين رفتارهاي نابهنجار
دكتر غلامعباس توسلي، جامعه شناس؛ فرهنگ عمومي قانون گريزي در كشورمان را يادآور مي شود و خاطر نشان مي كند: فرار از قانون و تمايل به رعايت نكردن آن در ميان ايراني ها بسيار به چشم مي خورد كه البته در مسايل آموزشي مشهود و مشخص تر است.
دكتر رسول روشن مدير گروه روانشناسي دانشگاه شاهد هم سخت گيري هاي بيش از حد در جلسات امتحان را نشان دهنده عدم هماهنگي و بي اعتمادي بين دانشجو و مسؤولان دانسته و ادامه مي دهد: اين امر موجب كشش افراد براي نقض قوانين و تقلب در امتحانات مي شود.
بهادادن به دانشجويان
راه كار اصلي  كاهش جرائم است
دكتر سيدحسن حسيني، رئيس مركز مطالعات و تحقيقات اجتماعي؛ مشاركت دانشجويان و نمايندگان آن ها را در وضع قوانين دانشگاهي مفيد و موثر عنوان مي كند و مي گويد: اين اقدام در نهايت موجب كاهش جرائم مي شود.
وي راه حل اصلي را ايجاد يك نقطه مشترك و تفاهم  بين دانشگاه و دانشجو دانسته و مي افزايد: هنجارها تجلي ارزش هاست و هنجارهايي كه دانشجويان به آن علاقه و اعتقاد دارند، اغلب توسط مسؤولان دانشگاه ناديده گرفته مي شود و اين خود زمينه ساز بروز مشكلات است.

آيا تاكنون با خود انديشيده ايد كه هدف از برگزاري آزمون چيست؟ و چرا امروزه به عناوين مختلف و در زمانهاي خاصي از سال آزمونهاي گوناگوني توسط سازمانها و نهادها اجرا مي شود.
كمتر كسي را مي توان يافت كه در طول زندگي با آزموني روبه رو نشده باشد ولي آنچه قابل اهتمام است نوع و چگونگي اجراي آزمون است. مهمترين اين آزمونها، آزمونهاي سازمان سنجش و استخدام كشوري است كه هر ساله بر تعداد شركت كنندگان آن نيز افزوده مي شود و برگزار كنندگان اين آزمونها را بر آن مي دارد تا شرايط قبولي و پذيرش متقاضيان ورود به مراكز عالي تحصيلي و استخدام در نهادهاي دولتي را مشكل تر نمايند تا از اين طريق افراد نخبه و مطلع از ميان متقاضيان انتخاب شده و به اصطلاح حق به حقدار رسد و هيچ گونه اجحافي صورت نپذيرد. آنچه در اين مختصر به آن خواهيم پرداخت مشكلات و مسائل پيش روي معلولين و به ويژه نابينايان در شركت در اين آزمونها است.
هر ساله با تعداد كثيري از معلولين و به ويژه نابينايان در عرصه اين رقابتهاي كشوري مواجه هستيم كه متأسفانه آنچنان كه بايد و شايد به نياز اين قشر از شركت كنندگان توجه لازم صورت نپذيرفته است. مسلم است كه پذيرش اين عزيزان در آزمونهاي مختلف اعم از استخدامي و يا آزمونهاي آموزش عالي نياز به امكانات و تسهيلات ويژه متناسب با نوع معلوليت شركت كنندگان دارد. به ويژه نحوه برگزاري اين آزمونها هنگامي اهميت بيشتر مي يابد كه بدانيم احراز نقش و پايگاه اجتماعي مناسب براي شخص معلول همانند سايرين هنگامي حاصل مي شود كه شخص بتواند: از «هفت خوان رستم» (آزمونهاي سازمان سنجش)  بگذرد. وقتي پاي صحبت شخص نابينايي مي نشينيم متوجه مي شويم كه او براي آمادگي در اين آزمونها نياز به زحمت چندين برابر يك شخص بينا دارد، چرا كه شخص علاوه بر مطالعه منابع امتحاني نيازمند تبديل اين منابع به بريل و گويا است كه با توجه به امكانات محدود در ضبط و تكثير كتب امتحاني با مشقت زيادي صورت مي پذيرد و اگر شخصي نابينا بتواند اين منابع را تهيه كرده و بخواند با خواني ديگر از هفت خوان مواجه مي شود كه همانا مشكلات و مسائل پيش روي شخص نابينا در روز امتحان است. پوشش مهمي كه ممكن است در ذهن هر خواننده اي خطور كند، اين سؤال است كه سازمان سنجش براي اين عزيزان چه تدابيري انديشيده است و اين تدابير چيست؟ اولين مسئله مربوط است به حوزه امتحاني. گاهي اوقات حوزه امتحاني معلولين به صورت مجتمع نيست و اين افراد براي يافتن حوزه امتحاني و حضور در جلسه با مشكلات زيادي مواجه مي شود كه از آن جمله تردد اشخاص معلول در اماكن مختلف است. چرا كه بيشتر حوزه هاي امتحاني براي شخص نابينا و به ويژه معلولين جسمي، حركتي مناسب سازي نشده است. پراكندگي حوزه هاي امتحاني موجب تضعيف ارائه امكانات و تسهيلات موجود خواهد شد و از سوي ديگر اماكني كه براي نابينايان تعيين مي شود، اغلب در محل عبور و مرور شركت كنندگان و اماكن پر سروصدا و پرازدحام است و با توجه به اينكه نابينايان به منظور پاسخ دهي به سؤالات به دقت و تمركز زيادي نيازمندند، قطعاً چنين اماكني باعث حواس پرتي و اتلاف وقت آنها خواهد شد. مهمترين معضل نابينايان، انتخاب و معرفي منشي مناسب است. در اكثر مواقع اين اشخاص به صورت تصادفي و بدون هيچ آگاهي قبلي براي خواندن سؤالات انتخاب مي شوند و هيچ گونه آگاهي در مورد نياز شخص معلول و نوع معلوليت ندارند. در اين شرايط شخص منشي به زمان بيشتري نيازمند است تا خود را با شرايط شخص معلول وفق دهد. مطمئناً اين اتلاف وقت به ضرر شخص شركت كننده است. از اين موضوع كه بگذريم در اكثر مواقع مشاهده مي كنيم كه شخص منشي به دليل عدم تناسب رشته تحصيلي و نوع سؤالاتي كه موظف به خواندن آنها براي شخص شركت كننده شده است با مشكلات عديده اي مواجه مي شود و امتحان براي شخص نابينا مشكل تر مي شود. فرض كنيم شخص نابينايي كه در امتحان كارشناسي ارشد حقوق، يا روانشناسي شركت كرده است به صورت كاملاً تصادفي با منشي مواجه شود كه در رشته كشاورزي يا صنايع تحصيل مي كند و علاوه بر عدم آشنايي با زبان هاي خارجه نتواند اصطلاحات و لغات را تلفظ كرده و در ضمن از لهجه لري يا آذري برخوردار باشد، در چنين شرايطي احتمال قبولي شخص نابينا ۵۰ درصد كاهش خواهد يافت.
گاهي شخص منشي چنان خسته و بي حوصله است كه ديگر نايي براي خواندن سؤالات ندارد. چرا كه اشخاص از صبح زود در حوزه امتحاني حاضر شده اند و هنگامي براي خواندن متون به سراغ شخص معلول مي آيند، كه چندين ساعت از حضورشان در جلسه امتحاني گذشته است و به عنوان ناظر امتحاني مشغول به فعاليت بوده اند. در چنين شرايطي خواندن متن سؤالات توسط منشي براي شخص نابينا مشكل تر شده و انتقال داده ها به برگه پرسشنامه ممكن است با خطاي باصره منشي مواجه شود و همه تلاش هاي شخص را پايمال كند. در آزمون استخدام ادواري كه بازارش بسيار داغ شده است، با بخشي از سؤالات مواجه مي شويم كه شامل تصاوير و اشكال است. قطعاً پاسخگويي به اين سؤالات نيازمند مشاهده است و مشخص نيست كه شخص نابينا چگونه بايد به اين سؤالات پاسخ دهد و در صورتي كه نياز به پاسخ دهي نيست امتيازات اين سؤالات چگونه براي ما منظور خواهد شد. تعيين محلي خاص به عنوان حوزه امتحاني براي همه معلولين، مناسب سازي حوزه امتحاني براي نابينايان و معلولين جسمي، حركتي، تعيين سالنهاي امتحاني مناسب با نوع معلوليت، به دور از سر و صدا و به دور از ازدحام، حذف سؤالات تصويري و درج سؤالات جايگزين مناسب با معلوليت فرد. رعايت وقت اضافه براي معلولين توسط ناظرين جلسه، تبديل سؤالات زبانهاي خارجه و رياضيات به خط بريل، تعيين ۳ يا ۷۵ درصد سهميه براي معلولين در آزمونهاي كشوري، معرفي اشخاص آگاه و با صلاحيت كه براي قرائت سؤالات اين اشخاص تا حد امكان با زبان هاي خارجي آشنا بوده و دچار اختلالات كلامي نباشند و از لهجه محلي نيز برخوردار نباشند، توجيه شخص منشي قبل از امتحان در مورد نوع معلوليت اشخاص و نحوه خدمات رساني به آن و تعيين ناظرين خاص در حوزه امتحاني به منظور بررسي نحوه خدمات رساني به معلولين و برطرف نمودن كم و كاستيها، از جمله راهكارهايي مي باشند كه سازمان سنجش آموزش كشور مي بايست براي برقراري عدالت در رقابت هاي علمي داوطلبان براي معلولين اعمال كنند.
امير حسين حاجي شاهوردي،عضو هيئت مديره انجمن علمي- فرهنگي دانشجويان
و دانش آموختگان نابيناي ايران

دانشگاه آزاد: گچي نريخته است
در پي درج مطلبي با عنوان «كارگاه مونتاژ فاقد امكانات» جوابيه اي از سوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علي آباد كتول صادر شده است كه در پي مي آيد:
«ماهيت سرفصل درس به گونه اي است كه واحد دانشگاهي بايد امكانات لازم را در اختيار دانشجويان قرار دهد و دانشجو علاوه بر آشنايي با وسايل و شيوه، بايد يك پروژه آماده كرده و تحويل دهد. اين امكانات هم در داخل اتاق مونتاژ و هم اگر نياز به صرف وقت در منزل باشد در اختيار دانشجويان قرار گرفته و محدوديتي وجود ندارد.
در مورد خوابگاه و قسمت ديگر گفته هاي اين دانشجوي عزيز، ذكر اين نكته ضروري است كه واحد علي آباد كتول تاكنون خوابگاهي احداث نكرده است و همچنين زلزله اي نيز در سال ۸۲ در علي آباد رخ نداده است چه رسد به اين كه گچي از سقف خوابگاهي كه هنوز احداث نشده است كنده شده باشد و ترميم نيز نشده باشد.»

پاسخ دانشگاه آزاد: منتظر مجوز ساخت هستيم
درپي چاپ مطلبي در همشهري دانشجو تحت عنوان «دانشگاهي كه هيچ شباهتي به دانشگاه ندارد» كه با نام «دانشجوي عمران واحد تهران مركزي» نقل شد، دانشگاه آزاد پاسخي به روزنامه فرستاده است كه درپي مي آيد.
وجود پاره اي مشكلات و نقاط ضعف در ساختمان دانشكده فني- مهندسي براي مسئولان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي كاملاً قابل درك بوده و بر همين اساس آقاي دكتر مجتبي زاده رياست اين واحد دانشگاهي از نخستين روزهاي پذيرش مسئوليت در اين واحد دانشگاهي ضمن حضور در دانشكده فني- مهندسي و بررسي نابساماني ها، تلاشهاي گسترده اي را براي رفع بعضي از نواقص آغاز كرده و تغييراتي را نيز به وجود آورده اند اما با توجه به زيربنايي بودن مشكلات عمراني دانشكده فني از همان مقطع فعاليت ويژه اي براي كسب مجوزهاي لازم جهت آغاز عملياتي ساختماني و بنا نهادن فضايي درخور شأن دانشجويان و دانشگاهيان آغاز كرده اند. اما جهت اطلاع نگارنده گرامي و دوستان ارجمند روزنامه همشهري كه ارگان مطبوعاتي شهرداري تهران نيز هست بايد به عرض برسانيم كه عليرغم همياري شخص شهردار محترم تهران تاكنون اين تلاشها به ثمر نرسيده و مجوزهاي ساخت صادر نشده است. نكته قابل توجه آنكه طبق برنامه ريزيهاي فني انجام شده توسط مسئولين عمراني و كارشناسان دانشگاه در صورت رفع چالش هاي ايجاد شده توسط شهرداري تهران، ظرف مدت حداكثر ۹ ماه، ساختمان جديد دانشكده فني- مهندسي با الگويي منطبق بر جايگاه دانشگاهي، آماده بهره برداري خواهد بود.

معافيت از سربازي يك وعده تو خالي
قرار بر اين بوده است كه رتبه هاي يك تا سه آزمون فوق ليسانس از خدمت در سربازي معاف بشوند. از طرفي نظام وظيفه مي گويد برگه اشتغال به تحصيل بياوريد تا معافي را به شما بدهيم. اين قانون هم تا ۲۳ تيرماه اعتبار دارد. در حاليكه من دانشجوي صنايع چوب منابع طبيعي دانشگاه تهران اين رتبه را آورده ام. ولي تا مهر كه به دانشگاه نمي رويم. پس گواهي اشتغال به تحصيل از كجا بياورم.

شما قضاوت كنيد- اسم اين مكان چيست؟
مكاني كه خوابگاه پسران آن با كلاس هاي دانشگاه يكي باشد و خوابگاه دختران آن با ساختمان اداري!! سه كلاس و ۵ نفر پرسنل بيشتر ندارد و مكان توزيع غذاي آن در آشپزخانه اي است كه قبلاً سردخانه بيمارستان بوده است. و اسم آن را گذاشته اند دانشگاه آزاد اسلامي بوشهر، واحد دشتي، خورموج.
از طرف تبعيدشدگان به اين دانشگاه

وضعيت دانشجويان بم همچنان نامعلوم است
من دانشجوي كارداني دانشگاه آزاد بم هستم.
بعد از وقوع زلزله بم، دانشجويان بازمانده را به شهر خودشان منتقل كردند تا در همان جا تحصيل كنند.
به دليل آنكه من تهراني هستم، در واحد رودهن قرار گرفتم. اما در حال حاضر وضعيت ما بسيار نامشخص است و در اين واحد ما را مهمان مي خوانند. آنها حتي از دادن برگه اشتغال به تحصيل هم خودداري مي كنند و مي گويند برويد از دانشگاه مبدأ بگيريد (همان دانشگاهي كه به صورت آوار درآمده).
وضعيت ترم تابستاني هم برايمان مشخص نيست. حتي صحبت هايي شده كه ما به كرمان برگردانند و در آن شرايط به درس خواندن مشغول شويم. در حاليكه هنوز مردم بومي بم دچار مشكلات متعددي هستند، چه برسد به اينكه ما هم به آنها اضافه شويم.

چند بار بايد كنكور بدهيم
با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت شما دست اندركاران «همشهري دانشجو» كه منعكس كننده مشكلات دانشجويان در دانشگاهها هستيد.
امسال در دانشگاه آزاد دامغان امتحان درس حقوق مدني(۶) به صورت تستي با نمره منفي، مثل كنكور دانشگاه برگزار شد و البته اي كاش شبيه كنكور (در قبال هر سه سؤال يك نمره منفي) حداقل تعداد سؤالات زياد مي بود تا حقي از دانشجويان ضايع نشود، ولي متأسفانه تنها بيست سؤال براي اين امتحان بيست نمره اي، به همراه نمره منفي داده شد. به اين ترتيب دانشجوياني كه به يازده و يا ده تست جواب صحيح دادند كه قاعدتاً مي بايست نمره قبولي بگيرند نمره هشت و يا هفت گرفتند. از نمره كلاسي و يا ميان ترم هم خبري نيست. از طرفي اين درس ۳ واحد است و اين نمرات بر روي معدل دانشجويان بسيار تأثير مي گذارد. درخواست ما اين است كه نمره منفي براي اين امتحان منظور نشود. به هر حال در دانشگاه مثل كنكور براي نمره رقابتي وجود ندارد كه مجبور باشند تعدادي را قبول و تعدادي را مردود كنند و به اين دليل نمره منفي براي امتحان درنظر بگيرند. اميدوارم درد دل ما به گوش مسئولين دانشگاه برسد و بعد از يك ترم تلاش، دلسرد و سرافكنده نباشيم.
جمعي از دانشجويان دانشگاه دامغان

انصاف دانشگاهي
دانشجوي كارشناسي ارشد الهيات واحد دانشگاه آزاد قلهك هستم.
دانشگاه آزاد از نظر انصاف حرف اول را مي زند. از من كه دانشجوي ترم پايان نامه هستم و ۵۰۰ هزار تومان شهريه واريز كردم، براي گذراندن دو واحد پيش نياز، ۲۶۰ هزار تومان شهريه ثابت مطالبه مي كنند و جالب اين كه در حالي كه فقط چهار روز به امتحانات مانده بود گفتند بدون تسويه حساب اين مبلغ سنگين به ما كارت امتحان نمي دهند و از شركت در امتحان يك ترم درس محروم خواهم شد.
آيا رئيس دانشگاه در جريان اين قاعده هستند؟  با اين شرايط ما با چه فلسفه فكري بايد وارد جامعه بشويم و آن وقت اين دانشگاه مي خواهد مروج افكار دين و دانشگاه اسلامي در جامعه باشد.

كم فروشي در ازاي كاهش قيمت
اواخر ترم گذشته بعد از كلي اعتراض و شكايت بچه ها، بوفه دانشگاه كه از مهرماه سال گذشته به بخش خصوصي اجاره داده شده بود، به علت گرانفروشي و قيمت هاي افسانه اي تعطيل شد. البته بعد از يك ماه بوفه با مديريت جديد مجدداً باز شد و ظاهراً قيمت ها پايين آمد اما اين تنها يك روي سكه است، چون در عوض كيفيت مواد غذايي به قدري افتضاح شد كه دانشجويان ترجيح مي دهند نان خالي بخورند تا به جاي ساندويچ، نان باگت و كاهو و گوجه  خريداري كنند.
علاوه بر اين بوفه آنقدر شلوغ و بي برنامه است كه براي خريد يك ساندويچ بايد نزديك به سه ربع معطل بشوي تا آخر سر بعد از كلي صف ايستادن نوبتت برسد.
با وجود اين وضعيت ما ترجيح مي دهيم كه مديريت بوفه را مجدداً بخش خصوصي به عهده بگيرد تا خود دانشگاه چون در آن صورت لااقل مجبور نيستيم با ذره بين دنبال كالباس توي ساندويچ بگرديم.
دانشجوي ترم ۴ اقتصاد دانشگاه الزهراء(س)

- پاشو تنبل!
يك هفته است امتحانها تمام شده، اتاق خوابگاه رو تحويل دادي و به خانه برگشتي. تا لنگ ظهر خوابيدن و بعدش هم بي  هدف توي خيابانها پرسه زدن كه نشد زندگي.
حالا يك هفته براي تنوع اشكالي ندارد، ولي ديگه تنبلي موقوف. پاشو يك ورق و خودكار بردار و از خودت بپرس اين تابستان را چطور بايد گذراند؟...
خودت هم خوب مي داني؛ اگر برنامه ريزي نكني، چند روز ديگر حوصله ات سر مي رود، ديگر هم خوابگاهي و هم كلاسي هايت هم نيستند كه هميشه حرفي براي گرفتن داشته باشند- همان حرفهايي كه دوست داري بشنوي؟!- پس اگر به فكر نباشي، تا چند روز ديگر كه هيچ كاري براي انجام دادن نداشتي، يعني هر جا كه خواستي رفتي و چند تا از دوستان قديمي ات را كه البته چندان هم ديگر، حرف همديگر را نمي فهميد؛ ديدي، بهانه گيري ها شروع مي شود.
با اين كارها، خانواده ات را هم كلافه مي كني. چه اشكالي دارد. بجاي رها شدن در مسير لحظه ها، سعي كني در اين چند ماه وقفه، چيزي يادبگيري؟ اگر توان مالي اش را داري، تقويت زبان، يادگيري كامپيوتر، حتي آموختن فوت و فن يك ورزش... اگر هم جيب هايت خالي است مي تواني فرهنگسراها را متر كني، كتابهاي مفيدي بخواني، حتي خلاقيت به خرج بدهي و كارهاي بهتري از خودت اختراع بكني...
اگر راه سوم را انتخاب كرده اي، ما بسيار مشتاق شنيدن تجربه هايت هستيم. از طريق مكاتبه با نامه و يا پست الكترونيك به دوستانت بگو چطور مي توان از تابستان هم لذت برد.
Piyana-jik jik name @ yahoo.com