يكشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۶
از همه جاي دنيا گونه هاي مختلف را گردآوري كرده اند
از هفت چنار تا ساوانا
موزه به لحاض تنوع زيستي بسيار ارزشمند است. برخي از گونه هاي عرضه شده در اين موزه را در دارآباد و پرديسان هم نمي توان يافت
011952.jpg
ديوراماي تالا بي؛ صحنه هايي بديع كه انسان را با خود به اعماق طبيعت مي برد.
ايمان مهدي زاده 
عكس: هادي مختاريان 
انواع حشرات، پرندگان و پستانداران در موزه موجود است. برخي زنده و پويا، برخي تاكسيدرمي شده، ساكت و آرام در چشم هاي ما زل مي زنند. عطار، مدير جوان و خوش فكر كه براي موزه طرح هاي جالبي ارايه مي كند و خودش به رغم تحصيلات عالي شيمي اهل طبيعت و از كاربلدان تاكسيدرمي است، مي گويد: «موزه حيات وحش دارآباد و پارك پرديسان طرح هاي ملي هستند، ولي در اين موزه چيزهايي وجود دارد كه در آن موزه ها نيست. مرغ هاي سه پا و چهار پا در اين موزه از استثناهاي دنيا هستند. يك جهش ژنتيك رخ داده، باعث تولد اين دو مرغ عجيب و غريب شده است.» اوايل كه موزه راه اندازي شده بود، روي درخت ها به شكل طبيعي سنجاب زندگي مي كرد. ديدن حركات فرز آنها شادي و هيجان خوبي ايجاد مي كرد. با قد كشيدن ساختمان ها سايه درخت ها كمرنگ شد و سنجاب ها كم شدند و پله آجري كه با سنگ رويشان را پوشانده اند را بالا مي رويم. در چوبي قديمي جلوي رويمان باز مي شود. اينجا سالن حشرات است. تند از آن مي گذريم و به سوي سالن تاكسيدرمي شده پستانداران حركت مي كنيم. به خاطر فرصت چند ساعته، حشرات كه ريزترند و بايد دقيق تر ديده شوند را آخر سر خواهيم ديد.
وارد سالني ۲۵-۲۰ متري مي شويم و در دشت ساواناي آفريقا مي ايستيم. در موزه ها، دنيا را جمع مي كنند در يك ساختمان. گورخر آفريقايي كه بسيار ماهرانه تاكسيدرمي شده است. صداي كودكان، سكوت را در هم مي شكند. بچه ها شاد و خندان با چشمان گرد شده، متعجب از راهنمايشان مي پرسند: «اين چيه؟» او مي گويد: «گورخر.» اين چيه، چند تا از بين خودشان جواب مي دهند: شير و بعد با افتخار نگاهش مي كنند. مربي مي گويد: «اين همان سلطان جنگل است.»
عطار با ديدن بچه ها پر از شعف مي شود. به وجد مي آيد و تاكيد مي كند؛ تمام گونه هاي اين سالن از آفريقا تا ايران را طي كرده اند. ميموني كه از درخت مصنوعي با يك دست آويزان شده؛ در ناي تاجدار كه بسيار زيبا و ارزشمند است و تاكسيدرمي سرهاي بوفالو، قوچ، گرگ و حيوانات مختلف ساواناي آفريقا كه ناگهان آدم را از دل بناي تاريخي سر مي دهد در دل حيات وحش بكر و ناب، در قاره سياه.
پرنده هاي دنيا در موزه 
از ويژگي هاي موزه سفرهاي كوتاه است. سير دنيا با رفتن از سالني به سالن ديگر. كودو، گراز زيگيل دار و خرس قهوه اي كنار يكديگر صف كشيده اند. بيرون سالن پوست خشك شده و دباغي گورخر ايراني روي سينه ديوار خوابيده است. حيوانات آفريقايي سالم تر از ايراني به موزه رسيده اند. شايد به خاطر نگهداري بهتر آنان و نگاه اقتصادي تر شكارچيان آن مناطق.
در محفظه هاي شيشه اي كه در هيبت استوانه هايي بزرگ پرندگان را كنار هم گذاشته اند، بي پرواز. آنها نيز تاكسيدرمي اند. ولي گونه هاي جالبي بين آنهاست. زاغ نوك زرد، در زير گونه كلاغ ها كنار پسرعموهايش ايستاده. زاغ سياه با نوك كاملا زرد. از كلاغ هاي معروف ومشهود خبرچين چنارهاي تهران تا زاغ نوك زرد گرد هم ايستاده اند.
تكثير طاوس 
البته بضاعت موزه در حيوانات زنده هم جالب توجه است. عطار وقتي مي بيند با ديدن اين پرندگان بي زبان كه از پشت چشم هاي مصنوعي كار گذاشته شده، خاطره پروازشان را مرور مي كنيم، خبر خوبي مي دهد: «اينجا طاوس، به شكل طبيعي تكثير مي شود. روزهاي اول يك جفت بودند، ولي حالا ۱۵-۱۴ طاووس زيبا داريم. چرخه زندگي اين پرنده خوش آب و رنگ در سالن به چشم مي آيد. جوجه، بالغ و پير. طاووس در تمام زندگي صفت پرهاي خوش رنگ و لعاب و پاهاي زشت را يدك مي كشد.
حواصيل، بوتميار، ابيا، كاكايي كوچك و خوتكا كه در قديم وقتي نسلش روي لبه انقراض نيفتاده بود، فسنجان خوشمزه اي مي شد، چنگر، گيلار، خروس كولي، اردك ارده اي و ... پرندگان خيلي زيادند. تنوعشان با سكوت بناي قديمي و كهنه در مي آميزد. آرامشي دلپذير فارغ از دود و سر و صدا و ترافيك نصيب آدم مي شود.
قوي سياه 
سر در سالن پرندگان تاكسيدرمي شده قوي سياه نشسته است. ساكت. با بال هاي بالا آمده براي سوار شدن بر موج هاي سواحل استراليا. قو، پرنده عجيب و پرسش برانگيزي است. معمولا توريست هاي دنيا يكي از جاذبه هاي حيات وحش را قوهاي ساكت مي دانند. پرنده اي درشت اندام و مرموز. با آب سروسري جداي ديگر حيوانات دارد.
اين پرنده از استراليا به تهران آمده. قيمت بالايي دارد. اينقدر اين موجود زيباست كه ارزشش را دارد براي آوردنش اقيانوس ها را طي كنيم. دليجه، قرقي، ليل و دال جزو پسرعموهاي كركس به شمار مي آيد، عقاب طلايي كه در البرز مركزي ايران وجود دارد و پرنده اي است غول پيكر و غريب، توكاي باغي، توكاي طوقي، گلاريون، سار، اردك تاجدار، اردك سرسياه، طاوسك با پاهاي بلندش كنار هم روي ميله ها و شاخه ها نشسته اند.
پرندگان مختلف را از همه جاي دنيا جمع آوري كرده اند و به اينجا آورده اند؛ به ساختمان ۲ساله در بريانك.
زاگرس در زيرزمين 
از سالن پرندگان موزه ۱۰ پله پايين مي رويم. وارد زيرزمين مي شويم. هنوز آهن هاي دوره اي كه اينجا كار خانه جوراب بافي بود، سرجايشان ايستاده اند. كارگران با كلاه هاي لبه دار پهلوي اينجا كنار هم ايستاده اند و بارها عكس گرفته اند. آن موقع عكس يادگاري بين همكاران خيلي رونق داشت.
هوبره، پرنده جذاب براي توريست هاي عرب، پوست پيتون صخره اي - ماري از تبار عظيم الجثه هاي بلعنده - شيري از حبشه كه امروزه جايش روي كره زمين خاليست و هديه اي بوده از پادشاه آنجا به ايران، گراز، قوچ، كل و پستانداران و حيوانات ديگر تا بزمچه اي كه روي صخره ها استتار كرده است، ديده مي شود.
لانه چرخ ريسك را رفته اند، از دل طبيعت به اينجا آورده اند. شكل ليفه مانندي دارد و از سر يك شاخه آويزان است، پلنگ درشت اندام با دندان هاي تيز و بران كنار گربه هاي وحشي، جلو پرده نقاشي كوهستان هاي زاگرس به ما خيره مي شوند. كوه و دشت زاگرس را روي بوم نقاشي كرده اند، تا حيوانات طبيعي تر در طهران ديده شوند. ساعت ها فاصله را كوتاه كرده اند، تا ما در طهران، زير سقف ۸۰ ساله زاگرس را ببينيم.
دالان هاي نمناك 
پس از زاگرس، زيستگاه البرز به تصوير كشيده شده و حيواناتش كنار گياه هايي نظير گون خشك شده و با استفاده از فن تاكسيدرمي گرد هم ايستاده اند. گراز، خرس قهوه اي، يوزآسيايي، گربه شني و .... عطار مي گويد: «البرز بيشترين تنوع گونه ها را دارد. طهران نيز همين طور است. از كوه هاي سر به فلك كشيده و يخچال هاي شميرانات تا دشت ورامين و كوير حاشيه اش پراكندگي گونه ها را داشته و دارد.»
از پله هاي كنار البرز پايين مي رويم و زيرزميني به شكل دالان با همان قوس هاي معماري قاجاريه پيش ديدمان است. از آن داخل مي شويم. آواي دل انگيز موسيقي، صداي آب، بوي نم و هواي دم كرده، نگاه كنجكاومان را به كناره هاي دالان مي كشاند. اينجا سالن آكواريوم است. انواع ماهي ها و آبزي هاي ويژه آب شيرين را به موزه انتقال داده اند. از اعماق آب هاي دور دست در نقاط مختلف دنيا، شاخص ترين ماهي ها را گرد هم آورده و در آكواريوم هاي مجزا رها كرده اند، موسيقي آرامشي عجيب در گوش جان مي ريزد. انگار اينجا زيرآب هاي ساكت و آرام ايستاده ايم و راحت زندگي مي كنيم. دو تهويه قوي به همراه يك در از جنس و راسته فنس در جابه جايي هواي اينجا تاثير مي گذارد.
ماهي هاي كمياب در محفظه هاي شيشه اي زندگي مي كنند. با شرايط مهياي ويژه زيستشان، چشم بادكنكي - چشم هايش مثل بادكنك از كنار سرش بيرون زده است - گربه ماهي دم قرمز پنگوسي - كه البته به موزه هديه شده است - گربه ماهي آفريقايي - مانند نرم تنان حركت مي كند - ماهي سرماري - سرعتش در شكار بي نظير است - و آروانا و ...
گياهان داخل آكواريوم، نيز طبيعي است. شرايط زيستي براي ماهي ها و لاك پشت و خرچنگ ها را كاملا طبيعي درست كرده اند. بي  مهرگان دريايي از خليج فارس آمده اند انواع صدف ها و مرجان ها و جلو در سفره ماهي خالدار كه در شكل تاكسيدرمي روي ظرفي خوابيده است.
سنگ ها و كاني ها كه هر كدام كاربري و تفاوتي ويژه خودش را دارد؛ تزئيني يا صنعتي. در محفظه استوانه اي ديگري سنگ ها را چيده اند؛ لاجورد، مرجان سرخ، مالاكيت در كوهي، عاج ۸۰-۷۰ سال پيش به ايران آمده - الماس، ياقوت و بسياري سنگ هاي ديگر. كنار ستون سالن يك قاب عكس در كنار قالبي از كائوچو است. ردپاي دايناسوري در كوه هاي كرمان در عكس افتاده است. جاي گام هاي اين موجود عظيم الجثه هنوز روي تخته سنگ كوه مانده. او ميليون ها سال پيش در اين منطقه زندگي مي كرده است. با طولي حدود ۶ متر و وزني به اندازه نيم تن.اين حيوان از گونه گياهخواران بوده و براي انسان هاي آن دوره خطر چنداني نداشته جز نديدن و له كردنشان.
سالن حشرات 
حشرات را در قاب هاي چوبي كهنه و قديمي گذاشته اند. از همان ها كه عكس هاي قديمي را در سينه شان مي نشانند. عقرب سياه - تمام بدنش سياه است و قيافه اش كمي ترسناك رتيل پشمالو در كنارش. اين عنكبوت بزرگ را از مالزي آورده اند. سوسك هاي زيباي متنوع كه از نقاط مختلف دنيا آورده اند. برخي شان پاهاي پرزدار دارند، برخي شاخك هاي بلند و خلاصه هر گونه سوسكي كه خاطره سوسك هاي بد منظره و سرخ حمام را از ذهن پاك كند، در موزه موجود است. مطمئن باشيد پس از ديدن سالن حشرات ديگر نه از سوسك بدتان مي آيد، نه از زنبور. زنبورهاي اينجا از ۱۵ پسرعمو هم بيشترند. خانواده هاي حشرات در اينجا پرتنوع است وكم جمعيت.
پروانه هاي زيباي اين سالن كه بر ديوارها ايستاده اند، نقاشان و طراحان را به آموزش مي طلبد. همان جايي كه شكسپير بزرگ مي گويد: «بگذار طبيعت آموزگارت باشد.» تنوع و تركيب رنگ، روي بال هاي پروانه ها با خطوطي زيبا و نقش و نگارهاي عجيب و لطيف، پا روي پدال زيبايي شناسي بيننده مي گذارد.
مجسمه اي از سيمرغ 
جلوي سالن موزه حيات وحش و تاريخ طبيعي، مجسمه اي از برنز ايستاده، كمي دقت نظر مي خواهد تا اين مجسمه شناخته شود. آن سمبل سيمرغ، مرغ افسانه اي ايران است. دكتر پرويزتناولي، آن را طراحي و اجرا كرده و در سال ۱۳۷۵ اينجا ساكنش كرده است. اين يك سيمرغ مدرن است. البته وقتي مرغ چهارپا ديده مي شود، با جثه اي به اندازه بوقلمون و سفيد رنگ و مرغ سه پايي كه در تمام زندگي نتوانسته حركت كند، مدرن بودن سيمرغ اصلا غريب نيست. پرندگاني كه در قفس نشسته و ازچند قدمي به اين موجود غول پيكر مي نگرند، در جست وجويند، بلكه سنخيت خويشاوندي آن را با خودشان پيدا كنند.
كارگاه تاكسيدرمي 
سالني پشت سالن موزه حيات وحش قرار دارد. بين آنها يك برج بلند ۳۵ متري ايستاده. برجي كه زماني دودكش كارخانه جوراب بافي بوده و حالا مكاني براي نصب پروژكتور شده است.
خشك كردن وحالت دادن به پوست واقعي حيوانات را تاكسيدرمي مي گويند. از دو واژه تكثير و دراما تشكيل شده است. تاكسيدرمي پرندگان را «آمپايه» و حشرات را «اتاله» مي نامند. مراحل كار به ترتيب روي ميز چيده شده و با نگاه كردن و با قدم زدن درامتداد راسته ميز مي توان تاكسيدرمي چندجانور را ديد.
كنار هر مرحله، نوشته اي جلب توجه مي كند كه مراحل تئوريك و علمي را توضيح مي دهد. در كارگاه يك لاك پشت غول پيكر خليج فارس وسط سالن روي ميز نشسته است. بره اي كه از آميزش قوچ وحشي البرز مركزي با ميش اهلي كرماني به دنيا آمده و در همان دوران كودكي به اين كارگاه سپرده شده است. نمونه هاي چشم، گوش و زبان هاي مصنوعي به چشم مي آيد. قوي فريادكش، گوزن خالدار، كروكوديلي كه از سودان آورده اند و طاووس ماده سفيد كه به تازگي مرده، ولي در كارگاه ايستاده است. يك جوجه فلامينگو و يك بالغ كه بال هايش سرخ شده كنار روباه نقره اي منطقه سيبري روي ميز سرپا چسبيده اند.
عطار مي گويد: «به شهرداري پيشنهاد داديم بنا وموجودات موزه را بيمه كنيم. تاكنون شركت بيمه اي نتوانسته با اين موزه و شهرداري قرارداد منعقد كند. حدود ۳ ميليارد تومان قيمت تخمين زده اند. از ايمني فعلي راضي است. در گذشته سرقت از سالن حشرات صورت گرفته و قاب دزديده اند، ولي امروزه ديگر تلويزيون مدار بسته سالن و بازديدكنندگان را مي پايد. اين موزه برخلاف بسياري از موزه ها هر روز به جز شنبه ها داير است. ايام سوگواري هم كه كسي براي ديدن موزه نمي آيد، تعطيل است.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |