يكشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۶
رقابت در تاريكي
گفت وگو با محمدرضا حائري پيرامون روند رايج مسابقات معماري و رقابت معماري ساختمان شهرداري، شوراي شهر و تالار شهر بم 
مهم ترين موردي كه درمورد مسابقات معماري بايد رعايت شود اين است كه «كار مسابقه» يك كار حرفه اي است،يك كار نهادي، كاري كه بايد توسط افراد متخصص انجام شود
011949.jpg
عكس: هادي مختاريان 
بهرام هوشيار يوسفي 
محمدرضا حائري (۵۱ ساله)، را مي توان در رده فعال ترين معماران و شهرسازان حاضر در بازار كار و پژوهش معماري و شهرسازي ايران، ارزيابي كرد؛ سال ۱۳۵۴ را شايد بتوان نقطه عطفي در زندگي حرفه اي وي دانست، سال تاسيس «گروه مطالعات شهري و منطقه اي» و انتشار كتاب هاي «عدالت اجتماعي و شهر» و «پويش شهرنشيني در ايران» و در مجموع نهادينه سازي زمينه پژوهش در معماري و شهرسازي كشور دانست.
حائري هم اكنون ۳۱ سال است كه در شهر كاشان به تحقيق مي پردازد، «من هنوز از دانشگاه شهر كاشان فارغ التحصيل نشده ام؛» وي كارشناس ارشد معماري و شهرسازي بوده و داراي سوابق پژوهشي در دانشگاه ام.آي.تي و هاروارد است. از او تاليفات و ترجمه هاي بسياري منتشر شده و سخنران بسياري از جلسات تحقيقي و پژوهشي بوده است.
مجموعه سوابق فوق به همراه فعاليت هاي علمي وي در عرصه طراحي معماري و شهري او را به فردي صاحب نظر در عرصه معماري و شهرسازي تبديل كرده است.
آنچه در ادامه مي خوانيد خلاصه اي از گفت وگويم با محمدرضا حائري است:
بحث ما از آنجا شروع شد كه تماسي از طرف شما با من گرفته شد و وقتي اولين بار شما را ديدم اولين موضوعي كه مطرح كرديد كه چه بسا از يك توافق دروني بينمان ناشي مي شد، صحبت شما درمورد نقدهايي بود كه بر مسابقه بم (مسابقه شهرداري، شوراي شهر و تالار شهر بم) كه اخيرا در حال برگزاري بود، داشتيد...
كاملا درست است؛ خيلي ممنون كه پيگير اين ماجرا شديد. من فكر مي كنم يكي از بهترين راه هاي اعتلاي معماري ما و شهرسازي ما، مسابقه است. در مورد اين مسابقه هم اميدوارم كه به خوبي برگزار شود و مسوولينش هم از پي كار برآيند؛ يكسري نگراني هايي با خواندن برنامه اين مسابقه طراحي براي من پيش آمد، نگراني هايي كه بعد از مطالعه دقيق اين برنامه ۴ صفحه اي كه بخشي از آن در مجله معمار چاپ شده بود شروع شد... من كه بعد از انقلاب در دو سه مسابقه شركت كردم، مسابقه سينما آزادي و مسابقه كيش كه البته هر دو اين مسابقات هم اشكالات اساسي داشتند. مهم ترين موردي كه درمورد مسابقات معماري بايد رعايت شود اين است كه «كار مسابقه» يك كار حرفه اي است،يك كار نهادي، كاري كه بايد توسط افراد متخصص انجام شود، چنانچه دكتر اعتصام ضوابطي مدون را در اين رابطه به وجود آوردند.
اگر اجازه بدهيد برگرديم به نگراني هاي شما، فكر مي كنم كه دانستن اين نگراني ها پيرامون «مسابقه بم» با توجه به جايگاه ويژه عملي و نظري شما جالب توجه باشد...
وقتي برنامه ۴ صفحه اي اين مسابقه را ديدم، يك صفحه شامل نقشه اي از محوطه است كه موقعيت آن به هيچ وجه در شهر معلوم نيست. اما نصف بيشتر همين صفحه هم برنامه فيزيكي (برنامه اي شامل متراژ قسمت هاي مختلف فضاهاي مورد نياز در طراحي) و صفحات بعدي هم ادامه اين برنامه فيزيكي است! سه صفحه برنامه فيزيكي (!)، اين برنامه فيزيكي، علي القاعده به معني اين است كه چيزهايي به صورت روشن قبلا (توسط برگزاركنندگان) تعيين شده است؛ موضوع اين است كه تجربه نشان داده اگر مسابقات در دو سطح برگزار شوند، سطح اول معلوم شدن ايده طراحي يعني در حد مفهومي معماري كار در بيايد، وقتي اين موضوع حاصل شد با توجه به برنامه فيزيكي، مرحله دوم مسابقه شكل مي گيرد. دو مرحله اي كردن مسابقه است كه باعث مي شود دقيقا به خواست هاي كارفرما در عين صحت عمليات معماري ومولفه هاي مربوط به آن دست يابيم.
منظورتان دقيقا چيست، شايد بتوان اين را به نوعي برخورد كارفرما و برگزاركننده در اعلام نيازهاي فضايي اش دانست...
در اينجا نكته بسيار مهم اين است كه هماهنگي بين اين وقت در جزئيات برنامه فيزيكي و طراحي مورد درخواست در فراخوان در مرحله مسابقه امكان پذير نيست؛ يعني در حد فاز دو، برنامه فيزيكي داده شده است در حالي كه عملا در مسابقه «آوان پروژه» فاز صفر مد نظر است، خاصه اينكه مدت زمان در نظر گرفته شده هم براي ارايه آثار بسيار كم است.
البته حدود ۲ ماه فرصت براي شركت و ارايه آثار وجود دارد...
اين فرصت براي ارايه ايده كار يا همان قسمت كانسپچوال كافي به نظر مي رسد؛ من با دوستاني كه مي خواهند در اين مسابقه شركت كنند تماس گرفتم، در فراخوان نوشته شده است كه براي دريافت مدارك به دفتر «معمار نشر»، مراجعه كنند، همكاران علاقه مند گفتند كه وقتي مراجعه كرده اند دفتر برگزاركننده اعلام كرده كه هيچ مداركي جز آنچه چاپ شده است وجود ندارد، در حالي كه در فراخوان صراحتا تاريخي را براي دريافت مدارك با مراجعه حضوري اعلام كرده است.
حتي ثبت نامي هم در دفتر برگزار كننده از مراجعان متقاضي مدارك مهم انجام نشده است! عده اي از همين دوستان با هيات داوران تماس گرفته اند كه هيات داوران هم از برنامه اظهار بي اطلاعي كرده اند. چرا اين همه برنامه فيزيكي با جزئيات وجود دارد، و آيا قرار است واقعا اين جزئيات در يك طرح مسابقه اي شكل بگيرد.
آيا فكر مي كنيد كه اين مورد ساده توسط برگزاركننده فراموش شده است يا...؟
يك مثال مي زنم، اين جزئيات تا حدي است كه «آبدارخانه» را «آبدارك» نوشته اند منظورم شدت جزئي نگري در برنامه فيزيكي است! اول اينكه بالاخره آيا قبلا فكري براي طراحي اين شده است كه جزئيات «منطبق با آن» به اين صورت پيشرفته ارايه شده است يا نشده است؟ دوم اينكه هدف در اين مسابقه ايده اصلي ساختار، چارچوب ها و... مد نظر است و در حقيقت مراحل مقدماتي پروژه است يا اينكه پيشرفت در حد فاز ۲ متاسفانه هيات داوران در مورد جواب اين سوالات اطلاعي نداشتند.
منظور شما از مطرح كردن اينكه« آيا واقعا فكري در مورد طراحي اين پروژه شده است» چيست؟
منظور من اين است كه بين ايده برگزاري مسابقه و آن جزئيات فيزيكي ارايه شده به نظر من در حال حاضر هماهنگي وجود ندارد، اين مي بايست روشن مي شد كه چگونه تا اين حد برنامه فيزيكي پيشرفت كرده است، قبل از اينكه ايده اي تعيين شود كافيست معماري و برنامه فيزيكي بايد با هم جلو بروند... اين از نظر اصول طراحي كاملا غلط است...
در حال حاضربا وجود تناقص موجود، چه بايد كرد پيشنهاد شما چيست؟ ...
بايد در مسابقات عامي ( كه شركت براي عموم آزاد است) با دو مرحله اي كردن مسابقات، پالايشي صورت گيرد و طرح هاي برگزيده وارد مرحله دومي كه به آن اشاره كردم بشوند. جزئيات موجود در وضعيت فعلي مسابقه بم، وارد مرحله دوم از مسابقه شده است... گفت وگوي ما در اصل اعتراضي است به شيوه برگزاري «مسابقه؛» دركل، تقاضاي عمومي من در زمينه تمامي مسابقات اعلام نتايج عمومي هر مسابقه برگزاري نمايشگاه از آثار شركت داده شده و انتشار كتاب و نشر آثار است.
در ابتدا پيش از اعلام فراخوان مسابقه بم، برگزاركنندگان و هيات داوران مي بايست در مورد معيارهايي كه در اين رقابت موجود است، بايد اظهار نظر مي كردند، معيارهايي كه هم ايده  معماري و هم نقش خلاقيت در كنار نظر شخصي هيات داوران و در خاتمه رضايت خاطر كارفرما را فراهم كند.
هيات داوران در وضعيت موجود بايد با تشكيل جلسات و برنامه هايي و اين دو كانگي و تضاد موجود بين دو سطح موجود در مسابقه را مطالعه كنند...
سخني با خوانندگان: اين گفت وگو به حسب ماهيت بحث هاي معمارانه هراز چندگاهي به موضوعاتي كشيده شد كه در حوصله اين مقال نبود؛ هرچند بسيار سازنده بود و در آينده از آن استفاده خواهد شد. اميد است تمامي برگزاركنندگان و كارفرمايان حوزه مسابقات معماري با جدي گرفتن و تدوين ضوابط براي رقابت هاي معماري، «مسابقه معماري» را يك فرآيند حقوقي بين برگزار كننده و شركت كننده تلقي كرده، آن را جدي تر بگيرند و نهايتا با سعه صدر تصور ما را نيز بزرگي بخشند.

بيانيه  معمارانه!
011946.jpg
سه تشكل مطرح معماري ايران يعني جامعه مهندسان معمار ايران، جامعه مهندسان مشاور ايران و انجمن صنفي مهندسان مشاور معمار و شهرساز، در اقدامي مشترك تصميم به نجات ساختماني مسكوني در منطقه الهيه تهران از تخريب توسط مالكان آن گرفته اند. در بيانيه اي كه به امضاي اين سه گروه رسيده، ضمن اشاراتي به هويت شهر، لزوم حفظ ساختمان هاي ارزشمند معاصر شهر و نقد روش رايج سازمان ميراث فرهنگي در ملي كردن آثاري با عمر بيش از ۱۰۰ سال (!)، از شهرداري تقاضا شده با خريد اين اثر مهدي عليزاده (معمار با سابقه) آنرا به موزه معماري يا خانه معمار تبديل كند. توضيح اينكه مجموعه واحدهاي اين بنا جزو اموال خصوصي بوده و ارزش آن بالغ بر ۵/۱ ميليارد تومان است.

مدال طلا براي يك معمار
011940.jpg
گرگوري بورگس( Gregory Burges) مفتخر به دريافت مدال طلاي انستيتو سلطنتي معماري استراليا شد؛ ديدگاه فلسفي بورگس با رويكرد ويژه او در زمينه هاي متافيزيكي زندگي، او را به معماري ايده آل و جريان ساز در حوزه فرهنگي معماري تبديل كرده و موجبات دريافت اين جايزه را فراهم كرده است.
كالج الهيات ملبورن يكي از زيباترين و تاثير گذارترين آثار بورگس است؛ تلفيق انديشه هاي معنوي با يك معماري روزآمد و پيش رو، چيزي است كه بورگس همواره سرلوحه مجموعه فعاليت هاي خودقرار داده است. بورگس در كنار زمينه هاي ايدئولوژيك، مسايل معماري پايدار و زيست محيطي را نيز با توجه به اقليم خاص استراليا مد نظر دارد.

تولد دوباره يك پل
011943.jpg
پل «موستار» كه شهر تاريخي «موستار» در بوسني و هرزگوين نام خود را از آن به عاريت گرفته است، در سال ۱۹۹۳ توسط شبه نظاميان صرب ويران شد؛ هم اكنون شهرداري موستار اين پل زيبا را بازسازي كرده است و هفته پيش با حضور تني چند از شهرداران شهر هاي بزرگ اقدام به افتتاح آن كرد.
پل موستار در سال ۱۵۶۶ توسط خيرالدين معمار از شاگردان معمار سينان (معمار شهير ترك در عصر امپراطوري عثماني) ساخته شده بود. نمايشگاه عكسي با عنوان «پل موستار، تولد دوباره» توسط شهرداري اين شهر به همين مناسبت برگزار شده است

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |