سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۸
حوادث
Front Page

شايعه اي كه شديدا تكذيب شده بود، دوباره تكذيب شد دوست من
قصدمان اغواگري نبود
دانشگاه شهيد بهشتي: شيوع تب كريمه كنگو در ميان كاركنان،  دانشجويان، اعضاي هيات علمي و تمامي نيروهاي آن دانشكده و دانشكده هاي اطراف و مراجعان به دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تحقيقا و تاكيدا تكذيب مي شود!
012060.jpg
شرح عكس آن گزارش موجب گله مندي عزيزان ما در دانشگاه شهيد بهشتي شده بود. از اين بابت هم از آنها عذر خواهي مي كنيم و دوباره مي نويسيم كه قصدمان فقط شرح ماوقع بوده است و نه تحريك و اغواگري.
توضيح اينكه اولا، در هيچ جايآن گزارش عنوان نشده است كه فردي (چه دانشجو و كارمند و غيره) دچار بيماري تب كنگو شده است و اتفاقا تمام حرف هاي دانشجويان اين دانشكده به دليل اصرار جناب دكتر ابوفاضلي از گزارش درآورده شد و اينكه عزيزان ما در اين دانشگاه در جوابيه به مبتلا شدن چند نفر به تب كنگو اشاره داشته اند جاي تعجب بسيار دارد.
ثانيا، ما هم در آن گزارش به نقل از دكتر ابوفاضلي نوشته ايم كه فقط حيوانات آزمايشگاه دچار اين بيماري شده اند و براي بهتر ديده شدن صحبت هاي ايشان آن را با كادر و رنگي جداگانه چاپ كرده ايم و از ارسال بند دوم اين جوابيه هم مثل بند اول تعجب كرديم.
ثالثا، در بند سوم هم چيزي جز تعجب نصيبمان نشد، چرا كه ما هم مساله انجام آزمايش از كاركنان آلوده آزمايشگاه حيوانات را عينا مثل همين بند و به نقل از دانشجويان چاپ كرده ايم.
رابعا، اينكه چرا از دانشجويان آزمايش خون گرفته نشده است، مساله ايست كه ما به نقل از آنها آورده ايم و البته كاملا طبيعي است كه آنها نگران سلامتي خود بوده و خواهان گرفتن آزمايش خون از خود باشند و با اين حال در هيچ كجاي گزارش بر اين مساله اصرار نكرده ايم.
خامسا، ما هم در هيچ كجاي گزارش در خصوص تعطيلي كلاس هاي درس دانشجويان چيزي ننوشته ايم و مساله تعطيلي كلاس ها دقيقا در روزي اتفاق افتاد كه خبرنگاران ما در دانشكده حضور داشتند. در مورد گفت وگو با جناب دكتر فاضلي هم اين اتفاق در اداره كارگزيني دانشگاه و در حضور رئيس دانشكده علوم پزشكي رخ داده است و تكذيب اين گفت وگو هم جاي بسي تعجب دارد.
سادسا، از اينكه دوستان عزيز ما در دانشگاه شهيد بهشتي اطلاعات ما وخوانندگان را درباره تب كنگو بيشتر و بهتر كرده اند سپاسگذاريم و در خصوص نام سركار خانم كنعاني اگر اشتباهي از طرف ما بوده است مي پذيريم چرا كه اشتباها كلمه دانشگاه، دانشكده چاپ شده است كه از اين بابت از اين عزيزان عذرخواهي مي كنيم. ما هم معتقديم كه دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور مهمترين مراكز و مراجع موجود در خصوص آموزش، پيشگيري، درمان و تحقيق در خصوص مساله بيماري و مساله پزشكي هستند و اتفاقا آن تيتر هم در جهت پشتيباني خبري از اين عزيزان بوده است و به هيچ وجه قصد اغواگري و تحريك را نداشته، نداريم و نخواهيم داشت.

پس از چاپ گزارش «شايعه اي كه شديدا تكذيب شد دوست من»دانشگاه شهيد بهشتي جوابيه اي براي ما ارسال كرده است كه چاپ آن در اين ابعاد نشان دهنده احترام و اهميتي است كه روزنامه همشهري به مراكز و مراجع علمي و پزشكي مي دهد.ا ين جوابيه از طرف دانشگاه شهيد بهشتي و با امضاي دكتر امير علي فريدونفر به دستمان رسيده است.
زير اسم و امضاي جناب دكتر امير علي فريدونفر سمت ايشان را چنين نوشته اند؛ «مشاور و مدير حوزه رياست و روابط عمومي»
در پاسخ به گزارش آن روزنامه تحت عنوان «شايعه اي كه شديدا تكذيب شد، دوست من» در صفحه حوادث مورخ ۲۰ تير ۱۳۸۳ نكاتي به استحضار مي رسد كه خواهشمند است مطالب پيوست در نخستين شماره پس ازدريافت اين جوابيه در همان ستون درج ومنتشر شود:
۱- شيوع تب كريمه كنگو در ميان كاركنان،  دانشجويان، اعضاي هيات علمي و تمامي نيروهاي آن دانشكده و دانشكده هاي اطراف و مراجعان به دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تحقيقا و تاكيدا تكذيب مي شود!
۲- تب كريمه كنگو فقط و فقط در برخي حيوانات آزمايشگاهي دانشكده پزشكي از جمله موش و خرگوش مشاهده شد كه به محض تشخيص اقدامات ضروري و مورد نياز در اين خصوص به اجرا درآمد. در حال حاضر هيچ نگراني براي شيوع اين بيماري به ساير حيوانات وجود ندارد.
۳- در خصوص شناسايي احتمالي كاركنان آلوده آزمايشگاه حيوانات و ساير واحدهاي مرتبط اين دانشكده، نمونه خون اين افراد و افراد در معرض تماس مورد آزمايش قرار گرفت كه خوشبختانه تمامي خون هاي ارسالي به انستيتو پاستور سالم و طبيعي بود و جاي هيچ گونه نگراني وجود ندارد.
۴- در خصوص نمونه گيري از خون دانشجويان اين دانشكده، لازم به ذكر است كه با تشخيص متخصصان و كارشناسان اين امر نيازي به خونگيري از اين عزيزان نيست.
۵- تعطيلي كلاس هاي دانشكده و «گذشت ۱۰ روز از اين امر تا تعطيلي كلاس ها» صد درصد تكذيب مي شود و تاكيد مي شود كه هيچ كلاسي در دانشكده پزشكي تعطيل نيست.
۶- در خصوص گفت وگو با دكتر ابوفاضلي، به استحضار مي رسد كه وي، معاون پشتيباني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي است و به دليل نوع مسووليتشان در مقام معاون پشتيباني، پاسخگوي سوالات خبرنگاران در خصوص يك مساله درماني نيست و گفت وگوي وي با روزنامه همشهري كاملا تكذيب مي شود.
۷- بهتر است جهت تهيه عجولانه يك گزارش، اطلاعات علمي غلط جمع آوري نشود. بيماري تب كنگو براي نخستين بار در شبه جزيره كريمه در سال ۱۹۴۴ مشاهده شدو در سال ۱۹۵۶ در كنگو (زئير سابق) كشف شد. به همين دليل نام اين بيماري را تب هموراژيك كريمه - كنگو (تركيبي از نام اين دو محل) ناميدند. بنابراين درج اين مطلب «كه ويروس عامل اين بيماري نخستين بار در سال ۱۹۸۱ از بدن يك كودك گزيده شده توسط كنه به دست آمده است» صحيح نيست.
۸- اين بيماري از سال ۱۳۷۸ تاكنون در بسياري از نقاط كشورمان مشاهده شده است و درمان موثر دارويي نيز دارد.
۹- در ستون شماره يك گزارش، از خانمي نام برده شده است كه تاكيد مي شود فردي بااين نام در دانشكده پزشكي وجود ندارد وفردي با سمت رئيس دفتر رئيس دانشكده پزشكي نيز هرگز در اين خصوص اظهار نظر نكرده است.
۱۰- گزارش مزبور بدون توافق و معرفي روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تهيه شده است و در صورتي كه با روابط عمومي دانشگاه هماهنگي لازم به عمل مي آمد به طور حتم اطلاعات دقيق، مناسب و صحيحي به خوانندگان عرضه مي شد.
۱۱- دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور مهمترين مراكز و مراجع موجود در خصوص آموزش، پيشگيري، درمان و تحقيق در خصوص موضوع بيماري ومساله پزشكي هستند، بنا براين بكار بردن تيترهايي اين چنين كه اغوا كننده و تحريك كننده است باتوجه به شان دانشگاه قابل توجيه نمي باشد.
۱۲- وقتي دو خبرنگار براي تهيه يك گزارش اعزام مي شوند انتظار مي رود گزارشي كه ارايه مي شود از دقت و اعتبار ويژه اي (خاص روزنامه اي وزين همچون همشهري) برخوردار باشد. از طرفي تشخيص آنكه «كار از مهر و موم گذشته» است يا خير؟ ( جمله اي كه در توضيح عكس استفاده شده درگزارش آمده است) فقط بر عهده كارشناسان و متخصصان اين امر در حوزه پزشكي است و مطمئنا ما، بسيار بيشتر از گزارشگران و عكاس اين گزارش نگران سلامت خود و همكارانمان در دانشكده پزشكي هستيم.
۱۳- روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي آمادگي دارد تا با نظر كارشناسان ومتخصصان علوم پزشكي، هرگونه اخبار واطلاعات درست و صحيح در خصوص پيشگيري،  درمان و... اين بيماري و يا هر بيماري ديگر را از طريق آن روزنامه وزين در اختيار خوانندگان گرامي قرار دهد.

تصادف مرموز بابك غفوريان
«فقط دنبال واقعيت هستم. هر كسي يك چيزي مي گويد. دلم مي خواهد علت اصلي مرگ پسرم برايم روشن شود. بابك من از نوجواني سوار موتورسيكلت شده و در اين رشته خبره بود.»
«بابك غفوريان» چهارم تيرماه سال جاري در اتوبان بابايي باكاميوني كه ايست كامل داشت تصادف مي كند. او پس از انتقال به بيمارستان به علت ضربه مغزي و خونريزي داخلي جان خودش را از دست مي دهد. پزشكان پزشكي قانوني هم پس از كالبدشكافي علت مرگ را ضربه مغزي وخونريزي داخلي عنوان مي كنند.
«آزيتا »خواهر بابك ساكن آلمان براي پيگيري پرونده برادرش از صاحب كارش سه ماه مرخصي بدون حقوق مي گيرد و به ايران مي آيد.
آزيتا به محل تصادف مي رود. تعدادي از كساني كه شاهد ماجرا بودند از خودرو سومي در اين تصادف صحبت كردند. خودرو سفيدرنگي كه جلو موتورسيكلت بابك توقف كرده و او را به سمت راست كشانده است.
راننده كاميون پس از تصادف موتورسوار با عقب خودرواش به سرعت از صحنه حادثه فرار مي كند. شش دقيقه بعد اورژانس، مصدوم را به بيمارستان امام خميني(ره) منتقل مي كند. سه ساعت بعد «بابك» به علت شدت جراحت در بيمارستان جان خودش را از دست مي دهد.
پرونده اين تصادف در كلانتري ۱۴۴ جواديه تشكيل شد. اما وقتي خانواده بابك براي پيگيري پرونده به كلانتري مراجعه كردند، در كمال ناباوري متوجه مفقودشدن پرونده مي شوند.
دو هفته بعد از مرگ «بابك» زني ناشناس با منزل او تماس مي گيرد و ادعا مي كند، اين حادثه تصادف معمولي نبوده، يك قتل از پيش برنامه ريزي شده بوده است.
«تماس مشكوك زن ناشناس» باعث مي شود تا خواهر «بابك» سعي خود را براي پيدا كردن علت تصادف كند. حتي وكيل مي گيرد. اما وكيل او هنگامي كه قصد داشت شكوائيه تنظيم شده را به مراجع قضايي تسليم كند، سكته قلبي مي كند و راهي بيمارستان مي شود.
آزيتا آخرين راه حلي كه به نظرش مي رسيد درخواست كمك از شاهدان تصادف است. او از كساني كه خودرو «سفيد» سوم را ديده اند درخواست كرد تا شماره پلاك و يا هر نشانه ديگري كه دارند طي تماس با همشهري بيان كنند، شايد علت اصلي مرگ برادرش كشف شود.

مهرمادري
تا حالا هر چي خبر از مادران خوانده بوديم خبرهايي مبني بر نجات جان فرزندان توسط آنها و حتي كشته شدن آنها به خاطر عزيزترين موجودات زندگي شان بود و لابد تا حالا يك ميليون حكايت درباره عشق مادر به فرزند شنيده و خوانده ايد. اما خبري بخوانيد از مادري آمريكايي كه فرزندان خود را در استخر غرق كرده است.
يك زن ۴۰ ساله آمريكايي به علت مشكلات شديد رواني در ۲۰ ژوئن ۲۰۰۱، دو فرزند ۷ ساله و ۶ ماهه خود را در استخر غرق كرده و به قتل رساند. «تيس»، امسال در سالروز قتل فرزندانش دست به خودكشي زد، اما با آگاه شدن مسوولان زندان به بيمارستان منتقل شده و نجات يافت. او درباره علت خودكشي اش گفت: بچه هايش در جهنم هستند و من بايد خودم را بكشم تا آنها را نجات دهم.
تيس، هر سال مصادف با روز قتل فرزندانش از غذاخوردن خودداري مي  كند.

قتل با چكش
دادگاهي درانگلستان يك تبعه اين كشور را به جرم قتل دوستش به حبس ابد محكوم كرد. هوگارتي، سال گذشته دوستش را با ضربات چكش به قتل رساند.
هوگارتي كه ۴۹ ساله است بايد باقي عمرش را در زندان سپري كند. هوگارتي، سال گذشته پس از سرقت مقاديري پول نقد و مواد مخدر با ضربات چكش، دوستش را در پاركينگ خانه اش به قتل رساند. او پس از ارتكاب اين جنايت جسد دوست ۴۱ ساله اش را در صندلي عقب ماشين گذاشت و به خارج از شهر منتقل كرد. ماموران شهرداري چند روز بعد، جسد مقتول را در زباله ها پيدا كردند.
پليس انگلستان اثر انگشت  خوني هوگارتي را روي ديوار پاركينگ شناسايي كرده بود. همچنين در بازرسي از منزل هوگارتي آثار خون مقتول روي پيراهن، مبلمان و ته كفش او كشف شد.
با وجود اين مدارك، هوگارتي از پذيرش اتهام قتل دوستش خودداري مي  كند و با صراحت بيان مي  دارد كه در قتل او دست نداشته است.
پليس براي آگاهي از علت قتل هنوز تلاش مي  كند.

جنازه سوخته دلال برنج
جسد سوخته يك دلال برنج كه به علت نامعلومي ده روز پيش ناپديد شده بود ديروز در حوالي قم كشف شد.
«سبحاني فر» داديار شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران، درباره چگونگي كشف اين جسد گفت: روز گذشته در حوالي قم يك دستگاه ماشين فولكس كه همراه با سرنشين آن در آتش سوخته بود توسط ماموران كشف شد. پليس در تحقيقات خود دريافت كه خودروي مزبور متعلق به فردي به نام «رضا زندي» است.
سبحاني فر در ادامه گفت: رضا زندي در كار خريد و فروش برنج بوده است. در تاريخ ۲۴/۴/۸۳ از منزل خارج شده به قصد وصول يك چك ۵۶ ميليون توماني كه يكي از خريداران به او داده بود. همراه با چند تن از شركاي خود به بانك مي  روند اما در بانك متوجه مي  شود كه چك بلامحل است.
به گفته خانواده متوفي: رضا در تماس با منزل، موضوع را با آنان درميان گذاشته و اظهار مي  كند كه قصد پيدا كردن صاحب چك را دارد و تا او را پيدا نكند به خانه باز نمي گردد.
سبحاني فر ادامه داد: پس از آخرين مكالمه «رضا» با خانواده اش، دو روز بعد «فقدان» او به شعبه چهارم دادياري دادسراي تهران اعلام شد تا اينكه روز گذشته جنازه سوخته «رضا» در درون خودرو فولكس در حوالي قم كشف شد. اين پرونده در دادسراي جنايي قم در حال رسيدگي است.

درباره اورژانس، بيمه، بيمار
قسمت اول 
در سال هاي دهه هفتاد شمسي با هدف ايجاد مشاركت بيشتر مردمي در حوزه سلامت و با ارتقاي سطح بهداشت و آموزش بهداشت و همچنين گسترده تر كردن خدمات درماني، مديريت مالي بيمارستان هاي دولتي در قالب طرحي به نام طرح خودگرداني بيمارستاني به خود بيمارستان ها واگذار شد. به نظر مي  رسيد با افزايش گستره پوشش بيمه اي و همچنين مديريت علمي و به روز قسمت مراقبت هاي ويژه و بيماري هاي اورژانس، هيچ گونه نگراني براي كساني كه در لايه هاي پايين اجتماعي، اقتصادي زندگي مي  كنند يا از حمايت هاي اجتماعي مناسب برخوردار نيستند وجود نخواهد داشت. بدين ترتيب در صورت كامل بودن چنين سازوكاري هيچ گونه اختلالي در چنين راهبردي كه متمركز به مديريت داخلي بخش بهداشت است به وجود نمي  آمد و موفقيت هايي نظير ارتقاي عدالت، بهبود دسترسي به مراقبت سلامت براي توده هاي ميليوني و افزايش مشاركت، آگاهي و حساسيت مردم به موضوعات وچالش هاي سلامتي بهداشتي جامعه تبديل مي شد، ولي چنين نشد.
واقعيت اين است؛ دو حوزه اي كه قرار بود پشتيبان چنين طرحي باشند يعني بيمه هاي درماني و استثنائا اورژانس ها از تحميل هزينه  بر بيمار طي دهه گذشته به مشكل دارترين و پيچيده ترين موضوعات سلامت و به تهديدي براي اقتصاد سلامت جامعه تبديل شدند.
در ايران بيمه معجوني پيچيده از بيمه هاي كامل و ناقص است. بيماران به رغم اينكه هر ماه هزينه اي به عنوان بيمه مي  پردازند اغلب ناچارند به هنگام مراجعه به بيشتر مراكز درماني يا تشخيصي، مقداري از هزينه ها را به عنوان فرانشيز پرداخت كنند. از طرفي توزيع دفترچه ها و خدمات بيمه اي توسط مراكز متنوع بيمه گر به طوري كه صدها هزار بيمه شده از دو يا چند منبع بيمه شده اند در صورتي كه از طرف ديگر ساير مراكز كه زير نظر مستقيم سازمان بيمه كننده نيستند اين سازمان ها را طرف قابل اعتمادي براي پرداخت هزينه ها سرموعد نمي  دانند.
بيمه ها نيز به علت تغييرات متوالي و وابسته به شرايط و عدم وجود سياست هاي ثابت بيمه اي كه توسط همه شركت ها مورد قبول باشد، نتوانستند همه مطالبات خود را از دولت اخذ كنند. در حال حاضر بيمه ها يكي از بزرگترين بستانكاران از دولت به شمار مي  روند.
اما مشكل بزرگ تر در اورژانس ها پيش آمده است. به  رغم اينكه عالي ترين مقام هاي تصميم گيرنده بهداشت و درمان كشور، در ابتداي كار خود همواره اورژانس هاي درماني را جزو اولويت كاري خود ذكر كرده اند، عملا تغيير عمده اي در ميزان رضايتمندي بيماراني كه به اورژانس هاي درماني مراجعه مي  كنند پيش نيامده است. در بسياري از موارد از بيماران براي انجام خدمات درماني در اتاق مراقبت هاي ويژه پول درخواست مي  شود. حتي وسايل درماني را در زمان حادثه ديدگي خود بيمار يا همراه او كه قادر به پيشگويي اين پيشامد نبوده اند بايد تهيه كند و در اختيار پزشكان قرار دهد. خود به خود پيداست، بيماري كه نسبت به اورژانس اعتماد نداشته باشد يا در تجربه هاي قبلي خود رضايت كافي نداشته باشد به طور كامل درمان نخواهد شد. اين مشكل چون ضربه اي هولناك، روابط پزشك و بيمار را تحت تاثير قرار داده بدون آنكه هيچ كدام از اين دو طرف در اين زمينه تقصيري داشته باشند.

آنجا
يك كشته و دو زخمي 
انفجار نارنجك در يك مقر پليس «داغستان» باعث مرگ يك پليس و زخمي شدن دو نفر ديگر شد.
اين نارنجك صبح روز گذشته در مقر پليس در پايتخت داغستان رخ داده است. بعد از وقوع اين حادثه وزير اين كشور به محل وقوع انفجار رفت و دستور داد موضوع به دقت بررسي شود.
ماموران متخصص پليس داغستان پس از تحقيقات اوليه دو فرضيه را عنوان كردند؛ اول اين كه، انفجار رخ داده يك برنامه از پيش تعيين شده بود تا پليس اقداماتي را كه براي شناسايي باند قاچاق انسان و اسلحه آغاز كرد، ادامه ندهد. دومين فرضيه آنها اين است كه دوستان تبهكار تازه دستگير شده براي آزادي او اقدام به اين انفجار كرده اند.
هنوز علت اصلي اين انفجار مشخص نشده است و تحقيقات در مورد آن ادامه دارد.
خودكشي به سبك ژاپني 
آمار خودكشي در ژاپن سال گذشته ميلادي به بالاترين سطح رسيده است.
در سال ۲۰۰۳ ميلادي، ۳۴ هزار و ۴۲۷ نفر در اين كشور خودكشي كرده اند كه ۱/۷ درصد نسبت به سال قبل از آن افزايش پيدا كرده است.
اين خودكشي ها ناشي از مشكلات اقتصادي، بيماري و عدم سلامتي ومشكلات خانوادگي بوده است.
بيشترين آمار خودكشي به افراد بالاي ۵۰ سال وجوانان سن ۱۹ يا پايين تر از آن تعلق دارد.
اكثر خودكشي هاي صورت گرفته توسط مردان صورت گرفته است كه يك ركورد محسوب مي شود.
آقاي ميشل فونيقه 
پليس بلژيك يك مرد فرانسوي را كه به قتل ۸ دختر و يك زن بالغ اعتراف كرده بود. تحويل فرانسه داد. قاتل ۶۲ ساله كه «ميشل فونيقه» نام دارد در بازجويي ها به قتل هاي زنجيره اي اعتراف كرد. وي در اعترافاتش گفت، دو نفر از قربانيان به نام هاي «اليزابت بريشت» ۱۲ساله، اهل بلژيك و «ژان ماريه دقامو» دانشجوي۲۲ ساله فرانسوي را پس از ربودن، مورد آزار و اذيت قرار داده و سپس آنها را خفه كرده و در قلعه اي فرانسوي واقع درمرز فرانسه و بلژيك دفن كرده است. وي همچنين به قتل ۷ قرباني ديگر بين سال هاي ۱۹۸۷ تا۲۰۰۱ اعتراف كرده است.
پليس فرانسه به منظور تجسس و يافتن بقاياي اجساد قربانيان، مبادرت به كندن مكان هايي كه اجساد در آن دفن شده اندكرده است. قاتل در سال ۲۰۰۳ پس از ربودن يك دختر و آزار و اذيت وي توسط پليس بلژيك دستگير شد.
جواهرات ۸ ميليون دلاري
ماموران گمرك فرودگاه بين المللي «شرموتووا» مسكو موفق به كشف و ضبط جواهرات كم نظيري به ارزش تقريبي ۸ ميليون دلار از يك قاچاقچي زن شدند.
محموله كشف شده شامل ۱۲ قطعه الماس با وزن ۷ تا۴۰ قيرات از جمله۳ الماس سياه كم نظير و تعداد زيادي زينت آلات طلا با نگين هاي گرانبها است. در اظهار نامه گمركي جواهرات به عنوان زينت آلات ارزانقيمت ثبت شده بود.
هزينه بيمه هريك از اين ۳ الماس ۲ ميليون دلار است. كشف اين جواهرات يكي از موفقيت آميزترين كشف ها در فرودگاه  هاي مسكو در چند ماه اخير به شمار مي رود. قاچاقچي بازداشت شده و بازپرسي از وي جريان دارد.
اسكلت ۵هزار ساله
اسكلت زن جواني با قدمت ۵ هزار سال در منطقه مركزي روسيه كشف شد.
اين اسكلت به زني با سن تقريبي ۴۰ سال و به دوره انوليت تعلق دارد. مهمترين مساله شكل غير عادي قرار گرفتن استخوان ها درمدفن كشف شده است.
اين كشف نظريه دفن مردگان براساس رسوم ويژه از جمله خوراندن جسد به حيوانات و سپس دفن استخوان ها يا مثله كردن جسد را براي كارشناسان تداعي مي كند.
كشف نخستين بار اسكلت مربوط به دوره انوليت در منطقه مذكور يكي از مهمترين كشفيات در اين كشور است.

اينجا
موتور سيكلت، كاميون و مرگ
اين همه بوق و كرنا براي موتور سواران و موتورهاي فرسوده و خلاف هاي روشن تر از آفتاب برخي از آنها، انگار فايده چنداني براي بعضي از عزيزان موتور سوار نداشته است. از ساري خبر مي رسد كه برخورد يك خاور با يك دستگاه موتور سيكلت در اين شهرستان باعث مرگ يك كودك دو ساله شد. اين كودك بر ترك موتور سوار بود.
چند شب پيش بر اثر برخورد يك دستگاه موتورسيكلت با يك دستگاه خاور در ساري، يك كودك دو ساله كه سوار بر ترك موتور پدرش بود، مجروح و به بيمارستان منتقل شد. اين كودك خردسال به علت شدت جراحات وارده در بيمارستان جان باخت.
اين اتفاق زماني روي داد كه يك دستگاه خاور پس از برخورد با يك دستگاه خودرو سواري ازمسير خود منحرف شده و به اين موتور سيكلت برخورد كرد. راننده خاور اكنون متواري است.
۱۶نفر در آتش
نيمه دوم تير ماه، تهران شاهد ۶۰۸ مورد حادثه حريق بوده كه خسارت ناشي از آن به ۱۳ميليارد و ۴۱۳ ميليون و ۹۷۶ هزار ريال رسيده است. تنها طي ۱۵ روز پاياني تير ماه۱۶، نفر در آتش سوزي جان خود را از دست دادند و بيش از ۵۰ نفر نيز دچار سوختگي ناشي از سوانح حريق شده اند.
حوادث آتش سوزي در اين هفته ها بيشتر مربوط به حريق «فضاي سبز و معابر عمومي» بوده است. گرماي ناشي از آفتاب، موجب بروز حريق در علوفه هاي خشك پارك ها و فضاهاي سبز مي شود و اين در حالي است كه بي احتياطي مردم و انداختن ته سيگار روشن، كبريت نيمه سوخته و خاموش نكردن صحيح آتش قابل اشتعال منجر به بروز اين حوادث مي شود. اما كارشناسان محيط زيست، بي توجهي گردشگران در رعايت قوانين مربوط به حفظ محيط زيست را اصلي ترين عامل حريق در فضاهاي سبز عنوان كرده وخواهان رعايت توصيه هاي ايمني براي حفظ محيط زيست از سوي گردشگران شده اند.
جسدي در باغ پدر
جسد جوان ۱۸ ساله اي در باغ پدرش در شهرستان شهريار كشف شد.
«پرهام» از چند روز قبل به خانه برنگشته بود. يكي از دوستانش به نام «عباس سالاري» آخرين نفري كه او را ديده بود به ماموران پليس گفت: «پرهام پيشم آمد و گفت مي خواهد با من صحبت كند. آن موقع مشتري پيشم بود. به همين خاطر خواستم منتظر بماند تا كارم تمام شود. از صحبت هايش فهميدم با يكي از دوستانش قرار دارد و مي خواهد كاري انجام دهد. مي گفت اين كار خطرناك است اما هر چه اصرار كردم در مورد آن چيزي بروز نداد.»
جسد پرهام در باغ پدرش كشف شد. پزشكان پزشكي قانوني علت مرگ او را خفگي اعلام كردند. به گفته كارشناسان پزشكي قانوني دو روز از مرگ پرهام گذشته بود. كارآگاهان تحقيقات خود را براي كشف دلا يل مرگ مشكوك پرهام آغاز كرده اند.
اندر مضرات كنيتكس 
بعضي خبرها را وقتي كه مي خواني پيش از آنكه شوكه شوي و بترسي، متعجب مي شوي. مثل خبري كه حالا مي خوانيد. دو نقاش ساختمان كه در حال كار در يك محيط بسته بودند، بر اثر آتش سوزي به شدت دچار سوختگي شدند.
دو نقاش ساختمان تهراني كه ديروز در يك اتاق بسته مشغول چسباندن «كنيتكس» به ديوار بودند، بر اثر آتش سوزي، به شدت دچار سوختگي شده و به بيمارستان منتقل شدند.
اين آتش سوزي به احتمال زياد بر اثر ريختن خاكسترسيگار بر روي چسب هاي موجود در محل بوده است.
از اين چسب ها كه مشتق بنزين هستند، جهت چسباندن كنيتكس به ديوار، استفاده مي شود. كارشناسان، رعايت نكردن اصول ايمني هنگام كار با رنگ و چسب را عامل بروز چنين حوادثي مي دانند.
دو هزار مرغ پرپر شده 
از بناب خبر مي رسد كه «قطع ۱۶ ساعته برق يك مرغداري در اين شهرستان ، ۲ هزار قطعه از مرغ هاي تخمگذار اين مرغداري را به علت افزايش دماي داخلي واحد مرغداري تلف كرد.»
مديريت اين مرغداري بروز نقص فني در نزديك ترين ترانس برق را موجب خاموش شدن هواكش سالن ها و بروز اين حادثه مي داند.
اما يوسف سرافزار - رئيس اداره برق بناب - مصرف بيش از حد استاندارد برق توسط مرغداري را عامل اين جريان مي داند و در پاسخ به اين ادعا مقصر و متخلف اين حادثه را مديريت مرغداري اعلام مي كند و معتقد است، مصرف بيش از حد متعارف برق در مرغداري مذكور باعث معيوب شدن يكي از ترانسفورماتورها شده و پرداخت هزينه تعمير ترانسفورماتور مذكور نيز طبق قانون بر عهده اين مرغداري متخلف است.

|  ايرانشهر  |   محيط زيست  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |
|  زيبـاشـهر  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |