علي دارابي
اشاره:در پي فراخوان روزنامه همشهري و اعلام آمادگي آن براي انتشار نظريات گوناگون در ارتباط با انتخابات آتي رياست جمهوري، علي دارابي از همكاران مطبوعاتي در پاسخ به مطلبي كه در تاريخ ۶/۵/۸۳ تحت عنوان انتخاب بعدي در اين روزنامه به چاپ رسيد، نامه اي ارسال داشته است كه منتشر مي شود؛ اگرچه نسبت به ادبيات آن گلايه اي دوستانه داريم و آنرا در شأن خوانندگان همشهري
نمي دانيم. يادآور مي شود هرچند كه روزنامه همشهري تحت مديريت شهردار تهران اداره مي شود، ليكن در نحوه پرداختن به كانديداهاي احتمالي رياست جمهوري كه شايد دكتر احمدي نژاد نيز يكي از آنان باشد، كمترين توجه را به ايشان داشته ايم. بنا بر اين به درخواست دكتر احمدي نژاد مطالبي كه آقاي دارابي در تمجيد از ايشان در نامه خود درج كرده بودند حذف گرديد.روزنامه همشهري با عدم جانبداري از هيچ يك از كانديداها، سياست خود مبني بر معرفي يكسان همه كانديداهاي احتمالي و انتشار نظرات آنان را ادامه خواهد داد و همه كساني را كه تا اين لحظه در مظان كانديداتوري قرار گرفته اند محترم شمرده، برايشان آرزوي توفيق دارد. اما انتظار دارد نقدها و اظهارنظرهايي كه در پاسخ فراخوان ما ارسال مي شود، به همين شيوه و بدون تبليغ و يا تخريب شخصيت اين كانديداهاي محترم تنظيم شوند و براساس واقعيات و نه توهمات و ادراك نادرست از مطلب موردنقد باشند.
مطلب آقاي دارابي را در پي مي آوريم :
روزنامه همشهري مورخ سه شنبه ۶/۵/۸۲ ش ۳۴۴۸ يادداشتي با عنوان «مقدمه اي بر انتخابات رياست جمهوري در سال ۱۳۸۴» درج نموده است. نويسنده محترم تلاش كرده است با گمانه زني مردان در صف رياست جمهوري آينده را معرفي و درباره هر يك از آنان مطالبي را درج نمايد.
از آنجا كه روزنامه همشهري تحت مديريت شهردار تهران دكتر محمود احمدي نژاد اداره مي گردد و با آگاهي و اطلاع از مواضع و باورهاي اعتقادي، مشي اصولگرايانه كه مبتني بر احترام به همگان و پرهيز از تخريب ديگران مي باشد رويكرد نويسنده محترم در جهت تبليغ برخي و تخريب تني چند مي باشد كه اصلا از اين روزنامه در دوران مديريت جديد انتظار نبود عليهذا با رعايت اختصارگويي اهم اشكالات را بيان مي كنم:
يكم): ترديدي نيست كه انتخابات رياست جمهوري آينده نه تنها براي جناح هاي سياسي بلكه براي كشور از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. اطلاع رساني و تنوير افكار عمومي رسالت مهم رسانه ها در همه حوزه ها از جمله انتخابات است كه در زمان خود بايد بيش از پيش به آن پرداخته شود. اقدام صورت گرفته در يادداشت همشهري و برخي مطبوعات ديگر درست در راستاي همان اهداف جريان افراطي و شكست خورده دوم خرداد است كه بايد از آنها به عنوان نماد انحصارطلبي، باندبازي، ناكارآمدي و قيم مآبي و تماميت خواهي ياد كرد.
طرح زودهنگام و مستمر بحث رياست جمهوري از سوي افراطيون دوم خرداد با اين هدف صورت مي گيرد كه اولا براي پوشش بر ناكارآمدي مجموعه هاي در اختيار حربه اي بيابند. ثانيا مردم را از پي گيري مطالبات واقعي خود منحرف كنند. ثالثا با حدس و گمانها و كانديداتراشي براي جريان اصولگرا به تخريب كانديداهاي محتمل بپردازند.
انتظار آن است كه روزنامه همشهري با درك اين مهم همسو با قاطبه ملت و نمايندگان متعهد آنها به پرسشگري، نظارت كارآمد و طرح مطالبات مردم كه بيكاري، گراني، ركود واحدهاي توليدي، افزايش شكاف طبقاتي، ناكارآمدي دستگاههاي اجرايي، وجود فقر، فساد و تبعيض، بي عدالتي، عدم توجه به حقوق شهروندان، كاهش ارزش پول ملي كشور، تعطيل توليد، افزايش بي رويه واردات و كاهش صادرات غيرنفتي، تورم و... از جمله آنها به شمار مي رود، بپردازد.
دوم) عدم رعايت انصاف در نگاه به كانديداهاي احتمالي، اصلي ترين ايراد مقاله است كه به چند مورد اشاره مي نمايم:
۱) هر چند نويسنده محترم بر پاره اي مواضع مهندس ميرحسين موسوي اشاره كرده است، اما بيان اين نكته كه «در صورت حضور او در عرصه رقابت مي توان پيروزي اش را پيش بيني كرد» فاقد استدلال و براهين آشكار و احتمالا آرزوي نويسنده است. چرا كه موسوي در عين داشتن پاره اي مواضع اصولگرايانه و عدالت خواهانه ،نماد تفكر دولت سالار و دولت حداكثري بوده است. وي ۱۶ سال از عرصه اداره امور اجرايي كشور به دور بوده است. نسل جوان با مواضع، ديدگاهها و برنامه هاي جديد او آشنا نيست .از سوي ديگر مگر ترديدي در اين وجود دارد كه مردم براي اداره كشور ريل گذاري جديدي كرده اند. بازپس گيري نهاد مردمي و مؤثر شوراها و قوه مقننه توسط مردم از جريان دوم خرداد گوياي عزم و اراده ملت براي واگذاري امور به جريان و اشخاص همراه، همفكر و همسو با شوراها، شهرداري و مجلس شوراي اسلامي است. پس در اين صورت، چگونه نويسنده محترم با قاطعيت حكم پيروزي موسوي را صادر مي نمايد؛ در عين حال كه بيان هرگونه نظر در خصوص مهندس موسوي را بايد به اعلام رسمي كانديداتوري وي موكول كرد، برنامه ها و مواضع جديد او را اخذ و سپس درباره آن اظهار نظر كرد.
|
|
۲) جانبداري مقاله از چند كانديداي احتمالي اقدامي خلاف انتظار است در اينكه آقايان مذكور از افراد باسابقه و شناخته شده و مورد احترام در كشور هستند شكي نيست اما نوع برخورد همشهري ابهام زا و در استدلالهاي آن شك و ترديد جدي وجود دارد.نگاه و رويكرد نويسنده مقاله به گونه اي بوده كه از بين كانديداهاي اصلي جريان اصولگرا اين آقايان هستند.
آيا حضور رهبر معظم انقلاب اسلامي در مراسم توديع دكتر علي لاريجاني از سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي و بيان اين عبارت از سوي رهبري كه «ما با آقاي لاريجاني رفيقيم، برادريم و همفكريم و... و حضور من در اين مراسم نمادين است» به زعم نويسنده مقاله براي لاريجاني فقط در رقابت هاي درون جناحي امتيازي بزرگ محسوب مي شود» بي توجهي به توانايي هاي شخصي آقاي دكتر لاريجاني نيست؟
آيا لاريجاني سوابق سرپرستي و اجرايي ممتد در وزارت كار، پست و تلگراف و تلفن نداشته است كه نويسنده در صدد القاء آن است كه لاريجاني گويي از سوابق و پيشينه مديريتي و اجرايي كه بزرگترين سرمايه و امتياز براي كانديداي رياست جمهوري محسوب مي شود برخوردار نيست؟...
...و بالاخره از پاراگراف هاي اختصاص يافته به دكتر محسن رضايي بايد ياد كرد.كم نيستند برخي عناصر نزديك به مديران كه خود معضل بزرگي براي نظام شده اند، همين رانت خواران موجب كاهش اعتماد مردم به مسئولان شده اند. برابر نظرسنجي ها بسياري از مردم از مبارزه با فساد نااميد هستند و اين نااميدي رابطه معناداري با رفتار وابستگان مديران دارد و در عين حال در داخل كشور از بسياري امكانات و مزاياي نظام برخوردارند و حمايت پدر بزرگوارشان را نيز يدك مي كشند؟! فرزند دكتر رضايي كاري خبط و نادرست كرد. پدر او (محسن رضايي) پس از تلاش براي هدايت وي نه تنها حمايت خود را از فرزندش برداشت، بلكه صريحاً و باشجاعت او را از خود طرد كرد. استعمال واژه «يونيفورم نظامي» و اينكه «چندان روشن نيست مردم چگونه به استقبال يك نظامي كهنه كار خواهند رفت...» با چه هدفي به نگارش درآمده است؟ مگر كشور ما مشابه برخي كشورهاي همسايه كه زير چكمه نظاميان اداره مي شود و ارتباطي با مردم ندارند مي باشد! آيا مگر ايستادگي امروز ما مرهون ايثارگري و جانفشاني مرداني چون رضايي ها در ديروز نبوده است؟ در كدام نقطه از جهان از قهرمانان و حماسه سازان خود اين گونه كه امثال نويسنده محترم پرداخته است تجليل مي كنند؟به راستي اگر بخواهيم از معماران و نظريه پردازان بزرگ در امور دفاعي و امنيتي در سطح جهان ياد كنيم نام فرمانده سپاه پاسداران چون خود سپاه بي گمان از جايگاه و منزلت ويژه اي برخوردار است. او از مبارزان قبل از انقلاب و مهندس مكانيك از دانشگاه علم و صنعت و فوق ليسانس و دكتري اقتصاد از دانشگاه تهران دارد و قبل از دبيري مجمع تشخيص مصلحت به مدت ۷ سال رياست كميسيون اقتصادي آن را به عهده داشته است.
...من در صدد بيان اوصاف حميده و دفاع از تخصص خاصي در اين نقد نبوده ام اما چون احساس كردم كه برخي عزيزان مظلوم واقع شده اند و با شناختي كه از اين بزرگواران دارم، خود در مقام توضيح يا پاسخگويي بر نخواهند آمد و نيز احساس خطر و نگراني بزرگتري كه همانا در سايه برنامه ريزي دشمنان يا غفلت دوستان هر روز تلاش مي كند جبهه فرزندان انقلاب و ولايت را دچار اختلاف نمايد، بر خود تكليف و وظيفه داشتم كه اين مطالب را در نقد يادداشت روزنامه وزين، تأثيرگذار و صاحب سبك همشهري قلمي نمايم. از خداي بزرگ خواهانم كه همه ما را از شر دشمنان در امان نگهدارد. ان شاءالله...