يكشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۶۷
وقتي ماشين با آدم حرف مي زند
موزه فورد در پاركينگ
اين ماشين فورد مدل T است و در سال ۱۹۲۴ ساخته شده، از اين ماشين هم فقط دو تا تو ايران پيدا مي شود. يكي از آنها دست من است و ديگري هم مي گويند در يزد از زيرزمين پيدا شد
013197.jpg
رضا محدث
جست وجو هميشه خوب است، البته اگر چشماني كنجكاو داشته باشيد. شما را به خواندن نتيجه يك جست وجود دراينترنت دعوت مي كنيم؛ «قديمي ترين خودروي شخصي موجود در ايران جهت خريد با شماره...» چه بهانه خوبي براي برداشتن گوشي تلفني و نوشتن يك گزارش.
آدرس را پاي تلفن گرفتيم و راهي شديم تا از نزديك اين ماشين قديمي را ببينيم. در طول مسير به ذهنمان مي رسيد كه احتمالا اين خودرو بايد از گذشته به اين خانواده ارث رسيده باشد. صاحب خودرو هم بايد پير و بد اخلاق، باموهايي كاملا سفيد و احتمالا سبيلي پرپشت باشد. چيزي شبيه به شخصيت هايي كه در فيلم ها ديده ايم. ما سوالاتمان را هم براساس همين شناخت ذهني آماده كرده  بوديم و.... در منزل را كه زديم يك پسر جوان مقابلمان قرار گرفت و ما را به سمت پاركينگ منزل كه اتومبيل قديمي در آن بود راهنمايي كرد. طي اين مسير كوتاه احتمال داديم كه تا چند لحظه ديگر پدر اين مرد مقابلمان مي شود.
اما نه! ما سخت در اشتباه بوديم. صاحب اين خودروي قديمي همان جوان بود.
محسن نراقي ۲۵ ساله؛ تمام سوالاتي كه در ذهنمان داشتيم نقش بر آب شد. محسن به سرعت ما را به طرف اتومبيل برد و توضيحات را شروع كرد.
«اين ماشين فورد مدل T است و در سال ۱۹۲۴ ساخته شده، از اين ماشين هم فقط دو تا تو ايران پيدا مي شود. يكي از آنها دست من است و ديگري هم مي گويند در يزد از زيرزمين پيدا شده.»
در كنار اين ماشين يك ماشين قديمي ديگر هم هست. اين يكي، كلي مجهزتر و جديدتر است البته نه به اندازه ماشين هاي جديد امروزي.
اين ماشين هم محصول كارخانه فورد است (فورد دولوكس) و در سال ۱۹۳۴ ساخته شده، هر دوي اين ماشين ها متعلق به آقا محسن است او عشق ماشين دارد، ولي نه مانند ساير جوان ها كه پشت ماشين بنشينند و توي خيابان هاي شهر ويراژ بدهند؛ او عاشق ماشين هاي كلاسيك است.
اما قضيه فروش اين ماشين كه ما از آن طريق توانستيم اين آقا را پيدا كنيم به گفته خود او يك شوخي دوستانه بوده. «اين ماشين ها اصلا بهايي ندارند كه من بخواهم آنها را بفروشم. اين را دوستانم در سايت نوشته اند و من اصلا خبر نداشتم.»
حالا كه تا اينجا آمده ايم اجازه بدهيد سري هم به گذشته بزنيم و ببينيم كه اصلا اولين خودرويي كه به ايران آمده بود چه بود. اولين خودرويي كه وارد ايران شد نامش را گذاشته بودند كالسكه آتشي كه براي مظفرالدين شاه به ايران آمده بود. اتومبيلي بدون گيربكس، دسته دنده ، ديفرانسيل و جعبه فرمان. اين خودرو به خاطر اينكه صداي ترتر عجيبي داشت، باب ميل شاه نيامد و ديگر از آن استفاده نشد.
يكسري اتومبيل هاي جديد وارد شد، موتور اين اتومبيل ها به جلو آمد و اتاقشان سرتاسري شد. همان اسم كوتاه فورد باعث شد كه در دهان ها بيفتد و نام «فورد كلاچي» را به خود بگيرد. اين خودرو درعمل شبيه موتورگازي بود كه تنها با گازدادن حركت مي كرد و چون دنده تقويتي نداشت در سربالايي ها گير مي كرد و مسافران بايد پياده مي شدند و شروع به هل دادن مي كردند.
زياد از موضوع اصلي دور نشويم. به آنجايي رسيده بوديم كه دوستان اين آقا عكس ماشين را در سايت مي گذارند و...
محسن سه سال است كه اين ماشين را خريداري كرده. صاحب اصلي ماشين كه محسن ماشين را از او خريداري كرده بود، پس از فوت پسرش دست به اين كار زد و آقا محسن ماشين را با يك قطعه زمين عوض كرد.
«ارزش اين ماشين به اين است كه شخصي بوده، يعني مال دربار نبوده. از اول هم كه به ايران اومده دست شخص بوده.»
تمام لوازم ماشين فابريك است، حتي بدنه ماشين كه از چوب درست شده هم مال همان سالهاست و هيچ تغييري در آن رخ نداده است.
ماشين مثل ماشين هاي امروزي سه پدال دارد. پدال اول كه ما امروزه به عنوان گاز از آن استفاده مي كنيم، حكم دنده عقب ماشين را دارد. پدال وسطي هيچ تغييري نكرده، همان ترمز است. اما پدال سمت چپ كه ما امروز به آن كلاچ مي گوييم، يه جوري كار دنده ماشين را انجام مي دهد. با فشار اول حالت نيم كلاچ، با فشار دوم دستور حركت و با فشار سوم ماشين مجددا به حالت خلاص درمي آيد. جالب است بدانيد شدت شتاب ماشين با دستگيره اي كه در سمت چپ فرمان قرار دارد تنظيم مي شود.
«اين ماشين را اصلا نمي فروشم. چون با آن زندگي مي كنم» پس از اينكه محسن اين جمله را مي گويد برادرش كه طي اين مدت كنارش ايستاده بود مي گويد: «نگاه كنين اين ماشين با آدم صحبت مي كند.»
فكر نكنيد، صحبت هاي او و برادرش فقط شعار است. آنها هيچ كدام از ماشين هاي موجود در بازار را نه تنها قبول ندارند بلكه سوارهم نمي شوند.محسن سريع به سمت ماشيني مي رود كه رويش، روكشي كشيده شده. روكش را كنار مي زند يك فورد سفيدرنگ مدل موستانگ است.
«هزار تا ماشين جديد را با يك لاستيك اين عوض نمي كنم.»
اما اگر از فورد دولوكس سوال مي كنيد بايد بگوييم كه اين ماشين دودنده جلو دارد و به گفته او ۷۰ تا هم سرعت دارد.
«تا حالا با اين ماشين تو خيابون نرفتم چون پليس مي گيره. اين ماشين ها را بايد قبلا شماره مي كردند.» در سال ۱۳۴۸ يك فراخوان بود براي پلاك كردن خودروها و كساني كه بعد از آن مراجعه كردند نتوانستند خودروهايشان را پلاك كنند.
محسن حالا اين ماشين ها را كه حتي در موزه هم نيست، در پاركينگ نگهداري مي كند و هفته اي دو الي سه  بار مي آيد و دستي به سر و گوش آنها مي كشد و منتظر روزي مي شود كه ارزش آن از اين هم كه هست بيشتر شود، آن موقع شايد محسن به همان پيرمردي تبديل شود كه اول داستان تصورش را مي كرديم. شايد يك پيرمرد ديگر روي ماشيني كه سالهاست در پاركينگ خوابيده تعصب نداشته باشد. آنروز آدرس خانه محسن را بگيريد!

ستون شما
به نام آفريننده انديشه و قلم
درود بر همه كساني كه در گسترش عدالت بر روي كره خاكي تا ظهور مهدي موعود هركدام به نحوي تلاش مي كنند.
«تظلم نامه سرگشاده به فرماندهي معظم ستاد كل نيروهاي مسلح - مديريت محترم مشمولان»
هنگامي كه بال هاي ظريف و انديشه هاي بلند و ملكوتي انسان مومن، در نبرد با امواج خشن توفان ستم ها درهم مي شكند و مي كوشد تا غرق نشود، خداوند رحمن، اميدي در او پديد مي آورد و نويد مي دهد كه مهدي (عج) مي آيد تا با ستم ها بستيزد.
به نام ستاره عدل علي (ع) كه در پيشاني تاريخ اسلام، هنوز هم مي درخشد و رهبر فرزانه كه از تبار اوست. به نام مهدي (عج) و رهبر كه جانشين او در اين برهه زماني حساس از تاريخ است.
شما نيز كه نماينده رهبر هستيد! اكنون كه مي توانيد، تبعيض را بشكنيد و عدالت را برقرار و با ستم بستيزيد، ظلم بالسويه و اجتناب ناپذير نوعي عدل است، ولي تبعيض اجتناب پذير بين امت، ظلم آشكار و مسلم است. به مناسبت تولد حضرت علي (ع) مظهر عدالت كه به برادر خود عقيل هم تبعيض نگذاشت، پارسال فرمان بخشودگي غيبت سربازي و اعطاي كارت معافيت رهبري با پيشنهاد و موافقت آن ستاد كل، به متولدين تا آخر سال ۵۴، از سوي فرمانده كل قوا صادر شد و اعلام گرديد كه ۱۰ سال محروميت از حقوق مدني و اجتماعي كافي است. از ۹ شهريور ۸۲ اكنون يكسال مي گذرد، لذا براي رفع تبعيض و برقراري عدل و اعتلاي نظام عدل اسلامي، خواهشمند است: پيشنهاد و موافقت فرمائيد تا فرماندهي كل قوا اعلام فرمايند كه 
- غيبت متولدين تا آخر سال ۵۵ نيز امسال بخشوده شود.
- يا مثل پارسال كارت معافيت عفو رهبري بگيرند.
- يا حداقل (درصورت محدوديت هاي توجيه پذير)، آثار محروميت هاي قانوني ناشي از غيبت مانند: اخذ كفالت (درصورت دارابودن ساير شرايط قانوني) و ثبت و نقل اموال و تحويل اصل گواهينامه تحصيلي و استخدام و... مورد عفو قرار گيرند. تا حداقل عدالت نسبي برقرار شود.
- تا مستضعفيني كه به علت گرفتاري هاي گوناگون خانوادگي و بي پولي نتوانسته اند به خدمت بروند يا بخرند، بيش از اين مظلوم واقع نشوند تا بتوانند به سنت پيامبر (ص) ازدواج و از افسردگي، نجات و زندگي پاك و سالم را در جمهوري اسلامي شروع كرده و ادامه بدهند.
با نثار دعاهاي خير دبير بازنشسته آموزش و پرورش
نام، آدرس و تلفن محفوظ

هوا
حكايت مرگ و تب
براي جماعت گرمازده يك خبر خوش داريم. امروز دل گرم خورشيد خانم به حالمان سوخته و كمي سرد شده. البته اين سرد كه مي گوييم در حداقل صفر درجه است، اما وقتي روزهاي چله نشيني خورشيد خانم را به ياد مي آوريم، بابت اين كاهش دما لبخند رضايت روي لبانمان مي نشيند. امروز استثنا ئا دماي هواي تهران به ۳۴ درجه سانتيگراد مي رسد. به هر حال ما كه از ۲ ماه پيش به زندگي در دماي بالاي ۳۰ درجه عادت كرديم و اين اواخر پذيرفتيم كه تابستان را بايد با دماي ۴۰ درجه تحمل كنيم، كاهش ۶ درجه اي دما جاي خوشحالي دارد. طبيعي است كه وقتي در روز روشن و با حضور خورشيد، دماي هوا كمتر از روزهاي گذشته است، با فرارسيدن شب منتظر خبرهاي بهتري باشيم. امشب دماي هواي تهران به ۲۰ درجه سانتيگراد مي رسد. بخنديد و از كاهش ناگهاني دما در مردادماه خوشحال باشيد، حتي اگر فردا دوباره گرماي خورشيد، يادآور تابستان باشد. ببينيد بي رحمي خورشيد خانم كار ما را به كجا كشانده؛ حكايت همان حكايت به مرگ گرفتن و به تب راضي شدن است!

جعبه
ورزش و مردم
براي شروع روز يكشنبه علاوه بر تب سرد كه مانند هر يكشنبه تكرار قسمت ديشبش ساعت ۳۰:۱۳ پخش مي شود مي توان به مسابقات المپيك و ويژه برنامه هاي شبكه سوم كه در اين خصوص پخش مي شود، اشاره كرد. ساعت ۱۹ امشب مي توانيد شبكه تهران را بگيريد وسريال ايتاليايي و البته جذاب گروه پليس را تماشا كنيد. بهشت گمشده امشب ساعت ۲۱ از شبكه ۳ پخش مي شود. سريال در پناه تو را كه حتما مجددا تعقيب مي فرماييد امشب ساعت ۲۱ مي توانيد بنشينيد و از شبكه دوم تماشايش كنيد.
كاكتوس سريالي است كه امشب ساعت ۱۵:۲۲ از شبكه يك پخش مي شود. برنامه با مزه حسيني و رفيعي - مهتاب - حول و حوش ساعت ۳۰:۲۲ روي آنتن خواهد رفت. اگر برنامه ورزش و مردم را هم مي بينيد امروز يكشنبه است و آقاي بهرام شفيع با آن اجراي منحصر به فردش برنامه خواهد داشت. ساعت ۲۳ هم زمان آغاز اين برنامه است از شبكه اول. هفت حامي آخرين پيشنهاد ماست براي تماشا ساعت ۲۳، شبكه تهران. روز خوبي داشته باشيد

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |