يكشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
انديشه
Front Page

بررسي تضاد فلسفي جامعه گرايان و ليبرال ها در گفت وگو با دكتر علي رضا بهشتي - واپسين بخش
سياست فرهنگي
گفت وگو: ايمان حسين قزل اياق
001578.jpg

سعيد يعقوبي
اشاره:
مقوله اي به نام پديده چند فرهنگي در عصر حاضر، در درون خويش واجد يك حكم و پيش فرض اساسي است؛ حكم آن است كه دوره فرهنگ هاي كلان ناشي از مدرنيته كه در ذيل گفتمان جنگ سرد و جهان دو قطبي معنا مي دادند، به پايان رسيده است. و پيش فرض آن است كه از دل هرج و مرج كنوني جهان پس از جنگ سرد، هر يك از نيروهاي عمده به دنبال تسلط بخشيدن به آموزه هاي فرهنگي خود در دل جهان جديد هستند.
اين موضوع از نظر فرهنگي تاكيد بر آن دارد كه تئوري پايان تاريخ فوكوياما، نظريه اي شتابزده بيش نبوده چه چالش هاي فرهنگي جديد به اندازه عمق و وسعت خود، فلسفه سياسي و حكومت ايده آل خاص خود را مي پرورانند. بر اين اساس در شماره نخست گفت وگوي حاضر، دو نگاه آشتي ناپذير جامعه گرايان و ليبرال ها حول وحوش مفهوم چند فرهنگي، امكان دستيابي به هويت واحد در جوامع چند فرهنگي و معيارهاي سياسي براي پذيرش هويت هاي چند فرهنگي از نظرتان گذشت، اينك بخش پاياني اين گفت وگو پيش روي شما است.
* شما به دوديدگاه، درباره مسأله چند فرهنگي اشاره كرديد، يكي ديدگاه جامعه گرايان و يكي هم ديدگاه ليبرال ها. بين اين دو مكتب فكري درمورد مسأله تعدد وچند فرهنگي چه اختلاف نظراتي وجود دارد؟
- مطالعه تطبيقي جامعه گرايان و ليبرال ها براساس سه محور انجام شده است. يكي مفهوم «خود» يا self است، كه به رابطه اين مفهوم با زمينه فرهنگي آن مربوط مي شود. دومين مورد به مباني اخلاق سياسي اشاره دارد. البته يادآور شوم كه وقتي مسأله اخلاق را در انديشه غرب مطرح مي كنيم به معنايي بسيار گسترده تر از آن چيري كه معمولاً  فهميده مي شود، بر مي خوريم و كل قلمرو بايدها ونبايدهاي زندگي انسان چه در قلمرو فرهنگي و چه در قلمرو اجتماعي را در برمي گيرد. براين اساس مباني اخلاق سياسي در واقع ارزش هايي هستند كه براساس آن فرآيندهاي تصميم گيري سياسي شكل مي گيرند. سومين مورد نيز مسأله «سياست فرهنگي» است. جامعه گرايان مفهوم «خود» را موفقيت مند مي دانند و آن را در زمينه فرهنگي خاص بررسي مي كنند.
همچنين براي اخلاق و اخلاق سياسي، ماهيت تفسيري قائل هستند. آنها در اينجا از بحث ولزر كمك مي گيرند و رهيافت كشفي اخلاق و رهيافت ابداعي آن را از تفسير متمايز مي كنند. يعني اخلاق را نه موضوع قابل اكتشاف و نه موضوع قابل ابداع مي دانند. به اين جهت جامعه گراها را پست مدرن مي دانند و يا به عبارت ديگر آنها را در حوزه مدرن نمي گنجانند.
البته عده اي هم مي گويند از بعضي لحاظ ها، پيش مدرن محسوب مي شوند. اما در هر حال از آنجا كه براي اخلاق يك جوهر تعبيري قائل هستند در حوزه انديشه اخلاق مدرن قرار نمي گيرند. اما موضع اين گروه درباره سياست چند فرهنگي يك مقدار متفاوت است. مثلاً ولزر با اين كه جامعه گراست براي ايالات متحده آمريكا يك سنت فرهنگي غالب، يعني سنت ليبرالي قائل مي شود و طبيعي است كه او از يك نوع ليبراليسم بي طرف در آمريكا حمايت مي كند. البته بحث او فقط بر روي خود جامعه آمريكا متمركز است و معتقد است كه نمي خواهد براي تمام دنيا، نسخه اي به مانند آمريكا بنويسد. اما «تيلور» ليبراليسمي را مطرح مي كند كه اعتقاد به بقا و شكوفايي فرهنگ دارد و با حكومت ليبرال بي طرف موافق نيست. در مورد «مك اينتاير» ، قضيه صورت ديگري دارد، زيرا او منتقد كل مدرنيته است و تنها كسي است كه در اين راه به كلي خارج از چارچوب مدرن فكر مي كند. او معتقد است مكاتب اخلاقي مختلفي وجود دارد كه در هر جامعه فرهنگي پذيرفته شده است. از اين روي صحبت از نوعي خودگرداني براي جوامع فرهنگي مي كند. به طور كلي ليبرال ها به يك خود منفرد اعتقاد دارند، كه به نوعي تفكيك بين حوزه خصوصي و عمومي را به دنبال دارد. بر همين اساس غالباً مسائل مربوط به فرهنگ، ارزش ها و انتخاب هاي ارزشي را به قلمروي خصوصي و شخصي موكول مي كنند.
001575.jpg

رولز به بي طرفي حكومت نسبت به آرمان هاي زندگي مبتني بر «خير» معتقد است. او بيان مي كند خير و سعادت انساني بايد از قلمروي تصميم گيري هاي سياسي خارج شود و به عنوان يك مسأله شخصي و فردي لحاظ شود و مورد ملاك قرار نگيرد. اين در حالي است كه كيمليكا از ديگر متفكرين ليببرال به يك نوع «كمال گرايي غيرمستقيم» اعتقاد دارد. به اين معنا كه مي گويد چند فرهنگي از آن دسته خيرهاي بنيادي نيست كه در يك نظريه ليبرال مورد توجه قرار گيرد. بنابراين معتقد است كه نمي توان خير فرهنگي را از قلمرو تصميم گيري ها جدا كرد و بي طرفي در فرآيندهاي تصميم گيري چه به صورت بي طرفي فرايندگرا چه به صورت بي طرفي نتيجه گرا، هم ناممكن و هم نامطلوب است و مي گويد حكومت ليبرال بايد در جهت شكوفايي فرهنگ و فراهم ساختن يك طيفي از انتخاب هاي مشروع عمل  كند و بالاخره ديدگاه «جوزف راس» طرح شده است كه با وجود اين كه متفكري ليبرال است، ناقد ايده بي طرفي حكومت است و آن را نه ممكن و نه مطلوب مي شمرد. او بر اين باور است كه حكومت موظف است طيف گسترده اي از گزينه هاي مشروع را براي انتخاب شهروندان تأمين و تضمين كند، هر چند در اين طيف گسترده گزينه هاي غيرليبرال جايي ندارند.
* آيا مي توان گفت هويت فرهنگي و هويت سياسي در يك جامعه، رابطه تنگاتنگي با هم دارند؟
- بله. البته از ديدگاه جامعه گراها اين رابطه خيلي تنگاتنگ است و سؤال بر سر آن است كه چگونه اين دو با هم مرتبط باشند. اين دو هويت از ديدگاه جامعه گراها از يكديگر قابل تفكيك نيستند و بحث بر سر اين است كه هويت فرهنگي يك شهروند با هويت سياسي اش پيوند خورده است.
* گروهي از جامعه گرايان، خصوصاً مك اينتاير و چارلز تيلور نقدهايي را در زمينه اخلاق سياسي ليبرال ها مطرح مي كنند،  اين موضعگيري  متوجه چه بخشي از فلسفه اخلاق ليبراليسم مي باشد؟
- تبعيد مفهوم خير از فلسفه اخلاق، بزرگترين نقدي است كه جامعه گرايان نسبت به اخلاق مدرن دارند. آن طور كه تيلور مطرح مي كند، اخلاق يا هر نظام اخلاقي، سه محور اساسي و بنيادي دارد. يكي به روابط افراد با يكديگر معطوف است كه بر همين اساس در تعريف اخلاقي گفته مي شود، قواعدي كه بايد بر رفتار افراد با يكديگر حاكم باشد و اين امر در حقيقت، همان چيزي است كه اخلاق مدرن هم به عنوان حق به آن مي پردازد.
اما جامعه گرايان معتقدند اخلاق مدرن از دو محور ديگر غافل مي شود. يكي رابطه انسان با خود است كه در اينجا مفهوم «خير» مطرح مي شود و ديگري مفهوم «اصل كرامت انساني» و چگونگي رابطه  انسان با اصل كرامت انساني است. از اين ديدگاه جامعه گرايان معتقدند، دو محور اخير معمولاً از سوي ليبرال ها ناديده گرفته مي شود. البته اين عدم توجه ليبرال ها ناشي از ديدگاه آنها در مورد مفهوم حق است. چون محور اول از بحث اخلاق، به حق يا Right بر مي گردد و محور دوم به خير و سعادت يا Good معطوف مي شود و از آنجا كه بحث بر سر خير و سعادت، بسيار مناقشه انگيز است، اخلاق مدرن خواسته آن را حذف كند و سعي كرده بر سر چيزي كه امكان اجماع پذيري بيشتري دارد تأ كيد كند و چون مفهوم حق نسبت به مفهوم خير اجماع پذيرتر است توجه خود را بر آن معطوف كرده است و مفاهيمي چون خير و سعادت را از انديشه خود حذف كرده است.
001572.jpg

اين در واقع همان نقد اساسي است كه جامعه گرايان به فلسفه اخلاق مدرن دارند. طبيعي است كه اين نوع برداشت جامعه گراها، بر فلسفه سياسي آنها هم تأثير داشته است و به همين دليل حكومتي را كه بخواهد صرفاً براساس حق يا حقوق پايه گذاري شود، به دليل اين كه بخش بزرگي از ماهيت انساني يعني خير و سعادت بشر را در نظر نمي گيرد، مورد قبول قرار نمي دهند.
* جامعه گرايان در بخشي از منظومه فكري خود بحثي از شك و توجه به آن را به ميان مي آورند. از اين ديدگاه چه رابطه اي ميان مفهوم شك در ميان جامعه گرايان و محافظه كاران وجود دارد؟
- در اين مورد بايد به اين موضوع اشاره كنم كه وقتي بحث شك در ديدگاه جامعه گرايان مطرح مي شود، اين بحث غالباً در مباحث مك  اينتاير مطرح مي شود: از نظر او سنت امري پوياست و اين در حاليست كه در انديشه هاي محافظه كاري ما صحبت از مفهوم ايستايي مي كنيم. از سويي مك اينتاير سعي دارد تحولات و پويش درون سنت را تبيين كند، ولي محافظه كاران صحبت از حفظ سنت ها مي كنند . از اين روي مك اينتاير قصد دارد كه نشان دهد به چه شكلي سنت ها تغيير مي كنند و از اين طريق ديناميزم و چرخش دروني سنت ها را توضيح مي دهد و به طور كلي فهم جديدي از سنت را ارائه مي دهد.
* به مفهوم پويايي سنت ها اشاره كرديد. در حالي كه در بادي امر چنين به نظر مي رسد كه پويايي و سنت دو مفهوم جمع ناشدني هستند و شايد بتوان گفت مفهوم سنت پويا،به ظاهر پديده اي پارادوكسيكال است.
- البته صحبت بر سر پذيرش يا عدم پذيرش سنت نيست بلكه صحبت بر سر مبناي معرفت شناختي سنت است. در واقع مك اينتاير وارد بحران هاي معرفت شناختي مي شود. مك اينتاير در اوج مناقشه بين پوپر و كوهن، در مقاله اي منظور خود را توضيح داد. او بيان كرد كه در واقع پيروان هر مكتب و سنت، در مواجهه با پرسش هاي جديد، انتظار دارند، سنتي كه به آن پايبند هستند به اين پرسش ها پاسخگو باشد. حال اگر اين مكتب بتواند با استفاده از منابع دروني خودش، پاسخ مناسب و قانع كننده اي بدهد، طبيعي است كه از آن بحران معرفت شناختي سربلند بيرون مي آيد و پيروان آن مكتب، طرفدار آن سنت باقي خواهد ماند. ولي اگر نتواند از اين بحران سربلند بيرون بيايد، هيچ دليلي ندارد كه آنها پيرو اين سنت و مكتب باقي بمانند . بنابراين منظور مك اينتاير از سنت پويا چنين پروسه اي از خود اصلاحي سنت است. اين با آنچه محافظه گرايان بدان اعتقاد دارند بسيار متفاوت است. براي نمونه اگر به برخي تحليل ها از انديشه «ادموند برك» بنگريم او و امثال او سنت را به عنوان رقيب و جانشيني براي عقل مدرن مطرح مي كنند و از منظر آنها بحث بر سر اين است كه ازمبناي فرايندهاي تصميم گيري سياسي بايد سنت هاي مقبولي برخيزد كه طي زماني مديد از طرف مردم پذيرفته شده باشد نه عقل منتزع از سنت.

مسابقه درك مفاهيم نهج البلاغه

پانزدهمين كنگره بنياد نهج البلاغه تحت عنوان «جشنواره مولود كعبه» در روز سيزدهم ماه رجب (۹/۶/۸۳) به مناسبت خجسته زادروز مولود كعبه؛ مولي الموحدين در حسينيه ارشاد برگزار مي شود. نيز به همين مناسبت، مسابقه بزرگ درك مفاهيم نهج البلاغه برپا مي شود:
۱. پرسشها از نهج البلاغه خطبه متقين (همام) انتخاب شده است.
۲. شماره اين خطبه در بعضي ترجمه ها (۱۹۳) و در بعضي ديگر (۱۸۴) مي باشد.
۳. به هر يك از ده نفر اول يك سكه بهار آزادي، به ده نفر دوم نيم سكه و به ده نفر سوم ربع آزادي تقديم خواهد شد.
۴. پاسخها را تا سوم شهريور به آدرس:  تهران - خيابان كريمخان زند - خيابان استاد نجات اللهي - كوچه افشين - شماره (۸) ارسال داريد.
۵. نتايج مسابقات در مراسم باشكوه جشنواره مولود كعبه كه روز سيزدهم رجب ۹/۶/۸۳ ساعت ۵ بعد از ظهر در حسينيه ارشاد برگزار مي شود اعلام خواهد شد.
۱- كداميك از گزينه ها در مورد متقين روزها صحيح است؟
بردباران، دانايان، نيكوكاران، پرهيزكاران
دانايان، پيشه وران، نيكوكاران، تلاشگران
بردباران، تلاشگران، نيكوكاران، خدمتگزاران
پرهيزكاران، پيشه وران، تلاشگران، خدمتگزاران
۲- كداميك از گزينه ها در مورد متقين شب ها صحيح است؟
نمازگزاران، تلاوت كنندگان قرآن با تأمل، به درمان درد خويش كوشش دارند
در جمع دوستان شادمان، مطالعه كنندگان، پرستش كنندگان
نمازگزاران، ياري كنندگان، مطالعه كنندگان
تلاوت كنندگان، آينده نگران، پيشتازان
۳- كداميك از صفات پرهيزكاران است؟
الف: حرص در علم
ب: فروتني در علم
ج: بي تفاوتي در علم
د: آمادگي براي علم
۴- متقي در موقع بي نيازي و ثروت چه مي كند؟
الف: ريخت و پاش
ب: انفاق موجود
ج: ميانه روي و اعتدال
د: دقت و سخت گيري
۵- متقي نسبت به كسب و كار و درآمد مالي چگونه است؟
الف: براي روزي حلال تلاش و طلب مي كند
ب: منتظر قسمت و روزي مي ماند
ج: آنچه بايد برسد مي رسد
د: از هيچ پيش آمدي وحشت ندارد
۶- روشني چشم متقي در چيست؟
الف: نماز
ب: ديدار امام زمان
ج: ماندگاريها
د: آخرت
۷- روابط اجتماعي و حقوقي متقي با مردم
الف: از كساني كه بدو ستم كنند حقش را مي گيرد
ب: با او درگير مي شود
ج: عفو مي كند
د: شكايت مي كند
۸- رابطه متقي و كارهاي خير
الف: از او اميد خير ندارند
ب: به كارهاي خير روي مي آورد
ج: تأمل و سخت گيري مي كند
د: به ديگري واگذار مي كند
۹- رابطه متقي با حق و باطل
الف: فقط از راه حق خارج نمي شود
ب: اصلا در باطل وارد نمي شود
ج: در باطل وارد نمي شود و از حق هم خارج نمي شود
د: راه ميانه را انتخاب مي كند
۱۰- رابطه متقي و عواطف و احساسات
الف: ديگران را با سخنان تند نهي از منكر نمي كند
ب: با لقب هاي نامناسب صدا نمي زند
ج: اسم خوب روي فرزندان خود مي گذارد
د: از مخاطب مي پرسد دوست دارد اسم او را صدا بزند يا لقبش را

گزارش انديشه
مهمترين پيام انقلاب ايران
001584.jpg

اسلام و ايران به طور مداوم به هم خدمت كرده اند تا جايي كه امروز تفكيك اين دو امكان ندارد و اگر اسلام را از ايران جدا كنيم اين فرهنگ را از مهمترين عنصر آن محروم كرده ايم.
به گزارش خبرگزاري ايلنا، در مراسم افتتاحيه پنجمين گردهمايي رايزنان فرهنگي ايران در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي دكتر «غلامعلي حداد عادل»، رييس مجلس شوراي اسلامي، فرهنگ را هويت جمعي ملت ها ناميد و گفت: همانطور كه هر فرد و جامعه براي خود هويتي قائل است، به شخصيت جمعي ملت ها هم فرهنگ گفته مي شود و اعتبار ملت ها به فرهنگ آنهاست و فرهنگ باعث ماندگاري ملت ها و دولت ها  شده و اگر ملتي صاحب قدرت و فرهنگ نباشد خوار و حقير خواهد بود.
وي ملت ها را داراي سطوح و درجه بندي متفاوت دانسته و ادامه داد: يكي از ملت هاي شايسته ماندگاري، ايران است زيرا چندين هزار سال تمدن ايران در اين نقطه حساس جهان ماندگار بوده و هيچ طوفاني نتوانسته درخت كهن اين سرزمين را از پاي درآورد.«حدادعادل» بحث درباره نماد فرهنگ ايران را مورد توافق همه عقلاي اين ملت ندانست و گفت: درخت «سرو» با بلند قامتي و سرسبزي دائمي در كنار انعطاف پذيري آن در برابر حوادث روزگار ما را به ياد ايران مي اندازد. و اگر سرو را نماد فرهنگ ايران بناميم شايد انتخاب نادرستي نكرده باشيم.
رئيس مجلس كه در جمع رايزنان فرهنگي جمهوري اسلامي ايران سخن مي گفت به خداپرستي ملت ايران در طول تاريخ و سپس پذيرش اسلام توسط ملت ايران و عجين شدن آن با فرهنگ بومي ايران زمين اشاره و تاكيد كرد: اسلام و ايران به طور مداوم به هم خدمت كرده اند تا جايي كه امروز تفكيك آن دو امكان ندارد و اگر بخواهيم ايران را از اسلام جدا كنيم اين فرهنگ را از مهمترين عنصر آن جدا كرده ايم.
«حداد عادل» همزيستي ميان «خصوصيات ايراني» و «حقايق اسلامي» را «مبارك» ناميده و حاصل آن را جان مايه هويت ايران دانسته و گفت: همه تلاش ما اين است كه «سر» اين پيوند را بشناسيم. به مانند شاعر بزرگ حافظ شيرازي كه ديوان او تركيبي از حقايق اسلام و هويت ايران، هميشه در كنار قرآن جاي دارد.
وي سپس به موج تجدد خواهي دو قرن اخير و عدم سازگاري فرهنگ ايران با آن اشاره و تصريح كرد: انقلاب ايران پاسخ ملت به اين موج تجدد خواهي و نشانه عزم استوار ملت ايران براي حفظ هويت خود بود و از اين جهت ما همچنان مي گوييم كه مهمترين پيام انقلاب، پيام فرهنگي است.
مترجم «تمهيدات»كانت، در ادامه با اشاره به رشد روز افزون امكانات فن آوري و تكنولوژيكي دنياي معاصر اين سئوال را مطرح كرد كه آيا صلح و آرامش در جهان افزايش يافته است و اين گونه پاسخ، گفت: دنياي معاصر رنگ آرامش به خود نديده و هميشه در جنگ است و اين ثابت مي كند كه درد جهان امروز درد بي ايماني است و پيام ما كه رايزنان فرهنگي ايران در خارج مرزها هستيم، ايمان است. ايمان پشتوانه اخلاق و اخلاق نيز پشتوانه حقوق است و جهان امروز اگر مي خواهد جهان اخلاقي باشد بايد ابتدا ديني باشد.
رئيس مجلس شوراي اسلامي به تلاش دشمنان براي مخدوش كردن چهره انقلاب و همچنين خشن، غير عقلاني و منشا وحشت معرفي كردن انقلاب ايران اشاره و تصريح كرد: اگر آماري از تلاش هاي كشورهاي غربي و به خصوص آمريكا در اين زمينه جمع آوري شود قطعا كتابخانه اي بزرگ پديد مي آيد.
وي سپس به رشد پديده اي به نام طالبان به دست آمريكا براي خشن جلوه دادن مسلمان و اسلام اشاره كرد و گفت: امروز جنگ به عرصه فرهنگ كشيده  شده و اين پيكاري جدي است كه وظيفه رايزنان فرهنگي ايران در خارج كشور را دشوار مي كند.
«حداد عادل »خطاب به رايزنان فرهنگي حاضر در جلسه وظيفه آنان را ابتدا شناخت فرهنگ اسلام و سپس شناساندن آن در خارج كشور عنوان كرده و گفت: رايزن بايد نمونه يك فرد فرهيخته باشد و تمام هم و غم آن شناخت و تغذيه فرهنگ ايران باشد.
وي ادامه داد: جهان متنوع است و براي تمام رايزنان فرهنگي نمي توان يك نسخه واحد تجويز كرد. چنانچه يك «رايزن» مستقر در «ژاپن» نمي تواند به مانند «رايزن» مستقر در «تاجيكستان» عمل كند. بلكه به تناسب محل و مقام بايد الگويي از كار فرهنگي توليد كرد و با شناخت فرهنگ و زبان مخاطب به امر تبليغ پرداخت.
«حداد عادل» همچنين «تبادل فرهنگي» را وظيفه ديگر رايزنان فرهنگي عنوان كرده و گفت: بايد در عين دفاع از ارزش هاي اسلام عناصر ارزنده فرهنگ هاي ديگر را شناخت و آنها را به ايران منتقل كرد، زيرا مردم جهان گاه هداياي ارزشمندي دارند كه شما بايد آنها را كشف كرده و با معرفي آنان به ايران بر غناي فرهنگي ايران بيافزاييد.
دكتر «حداد عادل» در پايان اظهار داشت: فرهنگ امروز ما حاصل تبادل هاي طولاني فرهنگي در طول تاريخ است و اميد است اين گردهمايي به آگاهي هاي فرهنگي شما افزوده و از آنجايي كه مدتي از كشور دور بوده ايد با مشاهده نزديك واقعيت و امور فرهنگي كشور با دست پر به محل ماموريت خود بازگرديد.

تازه هاي انديشه

جلد دوم آشنايي با آراي متفكران درباره هنر
كتاب آشنايي با آراي متفكران درباره هنر مجموعه اي از حكمت و فلسفه هنر يونان و رم به نوشته دكتر محمد مددپور، كاري از پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي است كه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسيده است.
به گزارش خبرگزاري ايسنا، جلد دوم اين كتاب شامل چهار فصل: ۱- فرهنگ متافيزيك هنر يوناني و رومي ۲- آغاز تاريخ فلسفه يوناني - رومي۳- هنر در نزد فيلسوفان كلاسيك يوناني ۴- فلسفه هنر در دوران انحطاط فلسفه يوناني - رومي است.
داستان هنر يوناني - رومي اين گونه است كه هنرمند يوناني و رومي به محاكات خوشي ها و رنج ها ،حالات و انفعالات و عادات و سيرتها با صورت معقول و نظامي هندسي مي پردازد تا احساس اسارت در گشت زمان دوري فاني و مرگ آلودگي وجود خويش را تلطيف و تعديل كند.
پيكره دختر نيوبي به خوبي، اين حالت هنر يوناني را نشان مي دهد. اين زن مظهر انساني است كه احوالي را كه عبارت است از رنج مرگ، با بزرگ منشي و خويشتن داري مي پذيرد، و اين چيزي جز پذيرش معقول واقعيت مرگ نيست.
جلد دوم آشنايي با آراي متفكران درباره هنر در ۳۰۳ صفحه، به شمارگان ۲۲۰۰ و با قيمت ۱۸۵۰ تومان به بازار عرضه شده است.
سنت هاي اسلام
001581.jpg

كتاب سنت هاي اسلام اثر پال هاردي آبان ماه امسال توسط انتشارات ار. بي. تاريس منتشر خواهد شد.
به گزارش گروه دين و انديشه خبرگزاري مهر، نويسنده كتاب سنت هاي اسلام، سنت هاي موجود در جهان اسلام را معادل حديث فرض كرده و بعد از قرآن، آن را مهمترين منبع تعاليم و عقايد اسلامي برشمرده است.
به نظر نويسنده احاديث از مهمترين منابعي به شمار مي روند كه با تكيه بر آنها حتي مي توان از تاريخ اسلام نيز نكات نيكو و نابي را استخراج كرد و بدين جهت با رجوع به آنها نه تنها ما از زندگي پيامبر اسلام(ص) بيشتر خواهيم دانست كه از مفسران اسلامي و همچنين قوانين اسلام نيز نكاتي بر ما هويدا مي شوند.
كتاب سنت هاي اسلام هرچند به صورت مقدماتي به بحث نقش حديث در اسلام مي پردازد اما براي خوانندگان انگليسي زبان جهت آشنايي با لااقل بخشي از تفكر اسلامي  سودمند است.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   جهان  |   زندگي  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |