گفت وگو با رافائل بنيتس
هيچ چيز آزارم نمي دهد
|
|
اشكان نعمت پور- يك ماتادور در آنفيلد. رافائل بنيتس به ليورپول آمده تا تمام سرخوردگي هاي هواداران اين تيم را جبران كند. وقتي او به والنسيا رفت، پسران مستايا دو بار تا فينال جام قهرمانان رفته بودند و هيچ كس فكر نمي كرد يك مربي گمنام بتواند جاي خالي هكتور كوپر موفق را پر كند، اما او در همان فصل اول، والنسيا را بالاتر از رئال مادريد، بارسلونا و لاكرونيا روي مسند قهرماني لاليگا نشاند. امسال هم كه والنسيا دوباره قهرمان اسپانيا شد و در اروپا هم، جام يوفا را فتح كرد، همه از مربي جوان اسپانيايي والنسيا حرف مي زدند.
انگار خون فرانسوي فقط با مزاج آرسنال سازگار است. مربيان فرانسوي به جز هايبري ، تا به حال در هيچ تيم ديگري در جزيره آن قدرها موفق نبوده اند. به همين خاطر مديران ليورپول كه مي ديدند تيم شان زير نظر ژرار هوليه دچار ملالت تكرار و روزمرگي شده و اصلاً خوب بازي نمي كند، دل به مربي اسپانيايي دادند و پا پيش گذاشتند تا سرانجام پاي يك ماتادور هم به ليگ برتر باز شود. رافائل بنيتس، به عنوان يكي از موفق ترين مربيان چند سال اخير اروپا، مثل يك جادوگر به ليورپول آمده تا مرهمي براي حس نوستالژيك هواداراني كه د ايم در گذشته و دهه هشتاد سير مي كنند و با خيال ليورپولي كه در اروپا يكه تازي مي كرد، روزگار مي گذرانند، تدارك ببينند. همه به او به چشم يك منجي نگاه مي كنند كه مي خواهد ليورپول را هم مثل والنسيا بسازد. تيمي كه زيبا و سيال بازي مي كند و در نهايتاً سه امتياز گرانبها را به اندوخته هايش مي افزايد. فصلي سخت و لبالب از هيجان به انتظار ليورپول، هوادارانش و بنيتس نشسته است.
* خيلي ها معتقدند والنسيا در دوران بنيتس زيبا بازي مي كرد و نتيجه هم مي گرفت...
- وقتي به مستايا رفتم آنها دو بار به فينال جام قهرمانان رسيده بودند. بنابر اين تيم بسيار خوبي داشتند كه شايد كمي دفاعي بازي مي كرد. بنابر اين سعي كردم طرح هاي هجومي بيشتري را بر حركات تيم تحميل كنم.
مهم ترين كار جلو كشيدن خط دفاع بود. بايد مدافعان ۱۰ يا ۱۵ متر جلوتر بازي مي كردند، در نتيجه تيم در شرايط هجومي تر قرار مي گرفت و فرصت هاي گلزني بيشتري خلق مي كرد. مي توانيد تفاوت ايجاد شده را در سال دوم و سوم حضور من به وضوح دريابيد.
* علاوه بر اين تعادل فوق العاده اي ميان دفاع و حمله تيم برقرار بود.
- بله، اين براي من خيلي مهم است. فصل قبل والنسيا ۷۱ گل به ثمر رساند در حالي كه رئال ۷۲ گل زده بود ، ما ۲۷ گل خورديم و رئال چيزي حدود ۴۰ تا. همين چيزها است كه تفاوت ميان دو تيم را به وجود مي آورد.
*... و حالا هواداران ليورپول منتظر هستند يك والنسياي ديگر ساخته شود.
- نه، به هيچ وجه. يك مربي هميشه عقايد بنيادين خودش را دارد،اما در نهايت اين بازيكنان هستند كه تيم را شكل مي دهند. در والنسيا، آيمار يك ستاره واقعي و بسيار مستعد بود. بنابر اين سعي كردم سيستمي را به كار بگيرم كه او بيشترين بازدهي را داشته باشد، اما اين جا من چهار مهاجم زبده دارم. مي خواهم بهترين بازي ها را از آنها بگيرم.
* شايد بهتر بود مي گفتم هواداران ليورپول به انتظار موفقيت هايي مشابه آنچه والنسيا به دست آورد، نشسته اند.
- بايد شكيبا بود. اين براي يك مربي حياتي است چون بايد زمان كافي داشته باشي تا همه چيز را عوض كني و آنچه را كه مي خواهي، انجام بدهي. به هر روي، من براي ليورپول هدف خاصي را تعريف نكرده ام. اصلاً قصد ندارم بگويم امسال قهرمان ليگ برتر مي شويم. مديران باشگاه به من گفته اند ما زمان كافي داريم.
من هر روز با بقيه تمرين مي كنم. در آنفيلد هدف واقعي پيشرفت است و رفع تمامي كاستي ها. ما سخت تلاش مي كنيم تا تنها مسابقه اي را كه در پيش روي داريم ببريم و بعد دوباره تمرين مي كنيم تا بازي بعدي اش را هم ببريم. اگر حسابي تمرين كنيم و خيلي زود به درك متقابل از هم برسيم، شايد بتوانيم در ديدارهاي زيادي پيروز شويم.
* معمولاً براي بازيكنان بومي اهميت زيادي قايل هستي. در اسپانيا هم والنسيا از بازيكنان خارجي بسيار كمي استفاده مي كرد.
- بازيكنان انگليسي برايم مهم هستند چون هواداران را مي شناسند، با ورزشگاه و جو حاكم بر آنها خو گرفته اند و از رقابت ميان باشگاه ها باخبر هستند. اما من به تمام بازيكنان ليورپول فرصت مي دهم تا براي حضور در تركيب ثابت بجنگند. در اردوي تيم، هيچكس بر ديگري رجحان ندارد.
* اما هميشه در آنفيلد بازيكناني مثل مايكل اوون نقش محوري داشته اند.
- نمي خواهم تيمم را حول مايكل اوون بنا كنم. اصلاً دوست ندارم يك مجموعه را پيرامون يك بازيكن بنا كنم. اگر مايكل آماده باشد بازي مي كند. اما سيناما، سيسه و باروش را هم داريم. آنها هم مي توانند به خوبي اوون بازي كنند. به هر جهت بايد كمي با همه تمرين كنم تا سرانجام تصميم بگيرم كدام يك از بازيكنان از ابتدا پيراهن تيم را بر تن خواهند كرد.
* بهترين بازيكن تيم؟
- گفتنش سخت است، واقعاً نمي توان با قاطعيت انگشت روي يك بازيكن گذاشت... شايد استيون جرارد. گاهي وقت ها بازيكن بسيار خوبي به نظر مي رسد اما حتماً بايد روي ضعف هاي تاكتيكي اش كار شود.
پاس هاي استيون فوق العاده اند و نقشي كليدي در موفقيت هاي تيم خواهند داشت، اما بايد در مورد برخي تغييرات در شيوه بازيش با او حرف بزنم. اگر او بتواند كاستي هايش را برطرف كند، ليورپول يكي از بهترين هاي دنيا را در اختيار خواهد داشت. توان بالقوه او فوق العاده است.
* فشار روحي وارد بر مربيان در ليگ برتر واقعاً آزاردهنده است.
- وقتي به والنسيا رفتم آنها دو فينال ليگ قهرمانان را تجربه كرده بودند. فشار زيادي بر من وارد شد اما، زمان پيروزي شما هم فرا مي رسد، حتي اگر دفعه قبل شكست خورده باشيد. اين تفاوت بزرگ ميان مربي فوتبال و مدير يك شركت است. در پايان سال، شركت يا سود كرده يا زيان، اما در فوتبال هفته اي دو بازي برگزار مي شود و تو دو فرصت طلايي به دست مي آوري تا ذهنيت مردم را نسبت به خودت عوض كني. نقطه عطف موفقيت، تلاش زياد است، نه گوش دادن به حرف هاي ديگران.
* طي فصل هاي گذشته فاصله زيادي ميان ليورپول و ساير مدعيان قهرماني ليگ به وجود آمده.
- خيلي ها انتظار معجزه دارند. بله، به سادگي مي توان گفت: ما به بهترين تيم انگليسي تبديل مي شويم. اما فاصله ليورپول با قهرمان فصل قبل ليگ، ۳۰ امتياز بود. اگر سخت و مؤثر تمرين كنيم و اگر بازيكنان بخواهند- واقعاً بخواهند- پيروز شوند، خوب، فكر مي كنم سرانجام بتوانيم فاصله ها را بپوشانيم و به بهترين تبديل شويم.
* ولي چلسي ارقام هنگفتي صرف خريد بازيكن كرده.
- فكر مي كنم تمام باشگاه ها در قياس با چلسي، بودجه بسيار محدود و كمي دارند. اما پول آن قدرها هم مهم نيست. بله، مي تواند بازيكن بهتري را به تيم شما بياورد اما بعضي وقت ها بازيكناني را مي خريد كه به كارتان نمي آيند و نيازي به آنها نداريد.
ما بايد بازيكنان را طوري پرورش بدهيم، طوري كه آنها را آموزش بدهيم كه بدانند چگونه بهترين بازي شان را در كنار همديگر ارائه كنند. اين چيزي است كه به شمار مي آيد.
*... و هدف نهايي بنيتس؟
- تنها غايت من بهبود كيفي تيم است. معمولاً نوار يك بازي را تماشا مي كنم، اگر ۱۰ اشتباه ببينم يكي را دنبال مي كنم و برطرفش مي كنم. هفته بعد، يكي ديگر را اصلاح مي كنم. سه ماه پس از آن، شايد اشتباهات به يك يا دو لغزش تقليل پيدا كنند و همين براي من كافي است.
ليورپول در اولين گام در رقابت هاي ليگ برتر با تاتنهام چهره درخشاني از خود به نمايش نگذاشت و در غياب مايكل اوون مهاجم خط حمله اش در اين منطقه دچار بحران شده بود و بنيتس اميدوار است جبرييل سيسه بتواند جاي خالي مهاجم سابق اين تيم را در خط حمله پر كند.
|