سه شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۸۳
سياست
Front Page

بم  نامه
002373.jpg
ياسر مرادي
آرميدگان تاريخ
شايد بهترين نقطه براي شروع كار ما در بم، ياد كردن از درگذشتگان زلزله دلخراش اين شهر بود. آرامگاهي كه در كمتر از چند روز پنجاه هزار نفر را در خود جاي داده بود. نكته قابل توجه در آنجا اين بود كه بر روي برخي سنگ قبرها، اسم چند نفر حك شده بود و معلوم بود كه در آن شرايط در يك قبر چند نفر را كنار هم دفن كرده اند. بهشت زهراي بم تقريباً در وسط شهر بنا شده بود تا مردم اين شهر عزيزان خود را هرگز از ياد نبرند. آرامگاه خيلي سوت و كور بود ولي كمي آن طرف تر زندگي جريان داشت...
آينده سازان
بعد از نثار فاتحه و آرزوي نزول رحمت واسعه  الهي براي درگذشتگان بم، راهي مهدكودك و شيرخوارگاه شهيد فياض بخش شديم تا به بازماندگان خردسال سري بزنيم. كل اين مجتمع در فضاي دوكانكس ۴۰ متري استقرار داشت. كودكاني كه نه پدر داشتند و نه مادر، آنها همه چيز و همه كس را از ياد برده بودند ولي وقتي ما وارد آنجا شديم با خواندن سرود ملي ايران نشان دادند كه ايران و ايراني بودن خود را خوب به خاطر دارند. به هرحال آينده بم را آنان خواهند ساخت و لذا در جهت تربيت و رشد سالم آنان هرچه سريع تر بايد اقدامي جدي صورت بگيرد. جالب است بدانيد در وسعت كمتر از صد متر مربعي اين مجتمع حدود ۱۱۰ كودك ۱۰ ماهه تا ۶ ساله نگهداري مي شد.
ارگ غم
وقتي حوادث بم را از طريق راديو و تلويزيون دنبال مي كردم اگر مجري برنامه اي يا فردي نسبت به خرابي بم شديداً اظهار ناراحتي مي كرد پيش خودم مي گفتم: «اين همه مردم زير آوار مانده اند، چطور رويشان مي شود از ارگ صحبت كنند، چهارتا خشت و گل چه ارزشي دارد.» اما وقتي وارد ويرانه ارگ شديم ناخودآگاه بغض گلويم را گرفت و اشك از چشمانم جاري شد. ارگ زيباي ما مثل شهر ارواح شده بود. گويي تمامي تمدن و تاريخ و غرور ايراني ما در بم دفن شده بود. شايد به جرأت بتوانم بگويم دردناك ترين صحنه اي كه در بم ديدم ويرانه هاي ارگ بود كه بيشتر به مشتي از خاك و كاهگل مي مانست تا اثري تاريخي. وجود دكتر حداد عادل را كه خود از صاحب نظران فرهنگ و تاريخ ايراني است غم فرا گرفته بود و در همين حال از مسئول بازسازي پرسيد براي بازسازي ارگ چه اقداماتي شده است كه وي سه مرحله يك، پنج و بيست ساله را براي بازسازي بم تعريف كرد. در مرحله اول كه يك سال طول مي كشد نجات بخشي اثر و تثبيت بخش هاي در معرض ريزش در برنامه قرار دارد. در مرحله دوم كه پنج سال ادامه دارد بازسازي بدنه انجام مي شود و در مرحله سوم كه بيست سال آينده به پايان خواهد رسيد ارگ بم دوباره زنده خواهد شد. البته در حال حاضر نيز يكي از اقدامات مهم، ايجاد يك معبر اشاره؛۲۴۴ روز پس از حادثه دلخراش زلزله بم، دكتر حداد عادل رئيس مجلس هفتم به همراه ۷ تن ديگر از نمايندگان مجلس و تني چند از مسئولان دولت، در اولين سفر رسمي خود بعد از تصدي رياست مجلس وارد بم شد.نگارنده سعي دارد در قالب بازديدهاي اين سفر يك روزه، ۲۴۴ روز پس از زلزله شهر بم را براي خوانندگان تشريح نمايد. هرچند كه زندگي مردم بم در اوج گرماي تابستان و در كنار نخل هاي خشكيده بسيار سخت گذران دارد اما بر روي يكي از ديوارهاي شهر كه بخش اعظم آن فرو ريخته بود با خطي زيبا نگاشته شده بود: «پايان شب سيه، سپيد است.»


عبور مردم جهت بازديد و نورپردازي شبانه در ارگ صورت گرفته كه در نوع خود قابل ستايش است.
نكته قابل توجه اين كه با تلاش هاي جدي كه براي بازسازي ارگ صورت گرفته در خرداد ماه امسال اين اثر تاريخي در فهرست آثار جهاني تاريخي جهاني ثبت شد.
كلاس هاي بي معلم
يكي از مهم ترين مواردي كه نه تنها هيأت همراه رئيس مجلس بلكه تمامي مردم ايران به آن فكر مي كنند مسأله اول مهر و بازگشايي مدارس است. كودكان بمي كه در كنار خرابه هاي خانه هايشان مهم ترين دوران زندگي خود را مي گذرانند بيش از همه چيز به اول مهر، كلاس درس و هم كلاسي هاي خود مي انديشند. مادري در وسط خيابان هاي بم جلوي رئيس مجلس را گرفت و با گريه از او خواست كاري بكند تا براي هزينه هاي تحصيلي فرزندانشان پولي از آنان دريافت نشود كه دكتر حداد هم در مسجد بم اعلام كرد مجلس هزينه كتب و لوازم التحرير تمام دانش آموزان بمي را تقبل خواهد كرد. در حال حاضر تقريباً تمام مدارس بم تخريب شده اند و ۲۴ خير مشغول ساخت ۱۷ مدرسه در بم مي باشند كه اميد آن مي رود كه تا آذر ماه اين مدارس آماده تحويل شود. از سوي ديگر براي آغاز كلاس ها در بم فعلاً ۳۰۰ كلاس در نظر گرفته شده كه همه آنها با كانكس و به طور موقت آماده شده اند. شايد مهم ترين مشكل فعلي براي آغاز سال تحصيلي در بم، معضل كمبود يا به عبارت بهتر نبود معلم براي تدريس به دانش آموزان مي باشد. نكته جالب توجه ديگر اين كه دانشگاه بم امسال در دفترچه هاي كنكور اعلام پذيرش دانشجو كرده بود در حالي كه در بم هيچ اثري از دانشگاه نديديم.
كانون محبت
شايد زماني بتوان به آينده بم اميدوار شد كه دوباره منازل مسكوني مردم اين شهر آماده شده و در آن استقرار يابند. براي اسكان مردم سه مرحله استقرار اضطراري، موقت و دايم در نظر گرفته شده كه مسئولين بازسازي ادعا مي كنند دو مرحله اول تقريباً به پايان رسيده و وارد مرحله سوم شده اند در حالي كه برخورد و التماس هاي مردمي چيز ديگري را به ما مي فهماند. طبق استنباط ما، مرحله اسكان موقت در مورد همه ساكنان بم صورت نگرفته و بسياري از مردم درخواست گرفتن كانكس هاي اسكان موقت را داشتند.
البته در اين كانكس ها كه از جنس فلز مي باشند و گرما را به طور عجيبي به خود جذب مي كنند مردم چندان راضي و راحت به نظر نمي رسند. دستشويي، حمام و ظرف شويي در اين خانه هاي موقت، همه يكي است و در ساعاتي از روز هم آب آنها قطع مي باشد. شايد در اولين سفرها به بم، عمق فاجعه، تعداد درگذشتگان، ميزان خرابي ها و... دل مردم را به درد مي آورد اما براي بازديدكنندگان فعلي بم وضعيت اسكان بازماندگان، بي كاري مردم، شرايط سخت پرداخت وام ها و بازپرداخت اقساط بالاي آن، خرماهاي خشكيده بر روي نخل ها كه تنها اميد بهبود وضعيت مالي مردم بم مي باشد، بيش از پيش ناراحت كننده است.
آخرين اخبار از اسكان دائم و بازسازي كامل شهر بم اينكه، دولت اقدام به ساخت واحدهاي مسكوني اجاره به شرط تمليك نموده است كه تا اسفندماه امسال آماده تحويل به مردم بم خواهد شد.
از سوي ديگر افرادي كه بخواهند مي توانند در محل هاي زندگي قبلي خود با كمك دولت خانه هاي خود را بازسازي كنند، البته تير آهن ها براي ضريب اطمينان بيشتر و سرعت كار بالاتر به صورت پيچ و مهره اي بسته مي شود.
نقطه بحران
مسئله اي كه شايد كمتر كسي روي آن فكر مي كند ولي كم كم دارد به نقطه بحراني مردم بم تبديل مي شود مسئله افسردگي و مشكلات روحي مردم بم مي باشد. جدا از وضعيت اقتصادي مردم بم، مسئولان بايد به اين نكته توجه مي كردند كه مردماني كه عزيزان بسياري را از دست داده اند و با شهري ويران و خشك روبرو هستند، قطعاً با بحران هايي مواجه خواهند شد. امروزه ناراحتي و غم را در چهره مردم بم به خوبي مي توان احساس كرد بايد براي ايجاد شادي و تفريحات در زندگي مردم بم برنامه ريزي نمود.
امام جمعه بم ضمن گلايه از عدم رسيدگي به مسائل روحي و فرهنگي مردم شهر، اعلام كرد تا به حال هيچ بودجه اي جهت نيازهاي روحي مردم شهر و مسائل فرهنگي اختصاص داده نشده است.
از سوي ديگر شايد پايدارترين نقطه بم را بتوان مسجد جامع بم دانست. نقطه اي كه كمترين درصد خرابي را داشته و محور تجمع و وحدت و دلگرمي و پايگاه معنوي اين شهر مي باشد. در همين مسجد رئيس مجلس با استقبال گرم مردم رنج ديده اما اميدوار بم روبرو شد. او براي تقويت اميد ايشان كه( فعلا فاقد نماينده در مجلس هستند )
نمايندگي مردم بم را به طور افتخاري پذيرفت كه موجب ايجاد بارقه  هاي اميد در ميان مردم اين شهر شد. صداي تكبير و كف زدن مردم شور و شوق عجيبي در ميان حاضرين حتي همراهان رئيس مجلس ايجاد كرده بود.
رئيس مجلس به مردم بم قول داد نمايندگان مجلس توجهات ويژه اي را در بودجه سال آينده كشور كه در چند ماه آينده در مجلس مطرح مي شود نسبت به بم داشته باشند.
نامه هايي كه همراهان رئيس مجلس از مردم بم براي رسيدگي به مشكلاتشان با خود به تهران آوردند حجم بسيار بالايي را داشت كه موجب تعجب ساير همراهان و خبرنگاران شده بود. مردم بم جلوي محل اسكان دكتر حداد عادل تجمع كرده و خواستار صحبت با وي شده بودند كه امكان گفت وگوي نزديك و صميمي با رئيس و نايب رئيس مجلس به راحتي وجود داشت و مردم دقايق طولاني را در زير آفتاب سوزان بم با هيأت نمايندگان عازم به بم صحبت مي كردند و دكتر حداد و ساير نمايندگان با حوصله به سخنان و گلايه هاي آنان گوش مي كردند.
جاماندگان فاجعه
شايد بتوان افرادي كه در جريان زلزله دچار ضايعه نخاعي شده و از حركت بازمانده اند را جاماندگان فاجعه بم ناميد. در جريان زلزله پنجم دي ماه ۸۲ ، ۲۵۰ نفر دچار ضايعه نخاعي شدند كه ۸۳ نفر به صورت روزانه و ۵۳ نفر به صورت دائم و شبانه روزي در مركز توانبخشي ضايعات نخاعي امام رضا(ع) نگهداري مي شدند. اين افراد شايد بدشانس ترين افراد زلزله زده مي باشند كه بايد تا آخر عمر روي ويلچر زندگي خود را ادامه دهند.
شايد الان در هر كجاي ايران كه زندگي مي كنيد بتوانيد با حداقل سختي، خود را به پزشكي متخصص يا فوق تخصص برسانيد در حالي كه مردم بم حتي از داشتن يك پزشك عمومي به طور دائم محروم اند. امكانات بهداشتي و درماني اين شهر هنوز هم حداقلي است. تنها اقدام صورت گرفته، تكميل ساختمان يك بيمارستان ۹۸ تخت خوابي است كه كار ساخت آن قبل از زلزله آغاز شده و به زودي هم آماده بهره برداري نمي شود.
مشكلات دوستان
يكي از معلمان شهر بم وقتي فهميد من يك خبرنگار هستم با اشتياق خاصي به بيان مشكلات شهر بم پرداخت. وي به ترتيب و خلاصه وار معضلات بم را چنين دانست:
۱- بيكاري، ۲- غيربومي بودن كارگرها و كارمندان فعلي بم، ۳- فساد و فقر، ۴- كمبود امكانات براي راه اندازي مجدد مغازه ها و بازار بم، ۵- عمل نكردن مسئولان به شعارها و وعده هاي داده شده، ۶- ناامني شهر، ۷- مهاجرت مردم بم به ساير شهرها، ۸- كمبود آب و همچنين امكانات بهداشتي، ۹- سخت گيري هاي بيش از حد در اعطاي وام و بازپرداخت هاي سنگين.
پايان شب سيه، سپيد است
۲۴۴ روز از فاجعه ازدست رفتن بيش از چهل هزار نفر از هموطنان گذشت. چقدر هنوز بم را به خاطر داريم؟ آيا كم كم بم دارد از اذهان مردم ما پاك مي شود؟ آيا غليان و شور ياري رساندن مردم به بمي ها فروكش كرده است؟
به گفته رئيس مجلس شوراي اسلامي بايد كاري بكنيم كه موضوع بم پس از مرحله فرونشستن احساسات، به يك امر عادي تبديل نشده و فراموش نشود.
در شهر بم علي رغم همه كاستي  ها و كمبودها كارها و اقدامات خوبي صورت گرفته است و اميدواريم قبل از فرارسيدن فصل سرما، سرپناهي براي مردم ايجاد شود. البته بسياري از مشكلات نظير بي كاري مختص بم نيست و در ساير شهرهاي كشور هم وجود دارد.
البته در كنار همه تلاش هاي صورت گرفته، توضيح كافي به مردم داده نمي شود و كسي به فكر بازسازي روحي مردم بم نيست لذا بايد برنامه بازسازي روحي براي بمي ها را هم در دستور كار و برنامه هاي خود داشته باشيم.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |