سه شنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۸۹ - Sep 7, 2004
آنجا
كشف مقبره 2500 ساله 
000228.jpg

اهرام مصر از آثار باستاني است كه تا به حال هزاران باستانشناس را به خود جلب كرده است. به نظر مي آيد كه بعد از اين همه سال جست وجو در ميان معابد و خرابه هاي قديمي، ديگر چيزي براي كشف شدن باقي نمانده باشد اما بر خلاف اين تصور هفته گذشته كارشناسان ميراث فرهنگي مصر موفق شدند يك مقبره قديمي متعلق به 2500 سال پيش را كشف كنند.
اين مقبره زير يكي از سه هرم اصلي مصر قرار دارد و در آن يك تابوت چوبي به همراه تمام متعلقات فرد متوفي موجود است. باستانشناسان براي درآوردن اين ساختمان مجبور به چندين تن خاكبرداري شدند و در حال حاضر تعداد زيادي ازكارشناسان جهان براي ديدن اين مقبره به مصر سفر كرده اند.

مردي كه مانند پرندگان پرواز كرد
000232.jpg

آيا تا به حال در فيلم هاي سينمايي انسان هايي را ديده ايد كه با استفاده از جعبه اي خاص كه در پشت خود حمل مي كنند به راحتي پرواز مي كنند و آزادانه به هر سو كه مي خواهند مي روند؟ ايوز روسي اولين مردي است كه موفق شد كاملا افقي پرواز كند. او توانست با استفاده از دو موتور جت در مدت 4 دقيقه سرعت خود را به 180 كيلومتر در ساعت برساند. اين موتورها روي دوبال 3متري كه از كربن ساخته شده بودند، قرار داشتند. ايوز پرواز خود را از درون يك هواپيما برفراز بكس منطقه اي در غرب سوئيسآغاز كرد، اما تصميم دارد با تجهيزاتي كه به اختراعش اضافه مي  كند، قابليت بلند شدن از روي زمين را نيز به آن بيفزايد. ايوز 5 سال روي اين اختراع كار كرد و اميدوار است حاصل دسترنج او مورد توجه خريداراني چون  هاليوود واقع شود. نام ايوز روسي قبلا در كتاب ركوردها به عنوان اولين بادسواري چتربازي با تخته موج سواري كه از بالن بيرون پريده، ثبت شده است.

پيرمرد خوش شانس، پيرزن بد شانس
000230.jpg

بارها داستان هايي شنيده ايد درباره خوش شانسي. مسلما خوب مي  دانيد كه بخت و اقبال، شاخ و دم ندارد و گاهي آن چنان دور از انتظار است كه آدم را به دردسر مي  اندازد. موبوتو سرجنيو پيرمردي 81 ساله اهل سودان است. او ديروز براي كوتاه كردن چند تار مويي كه بر سر داشت به آرايشگاه رفت. موبوتو كيف دستي خود را كنار جالباسي قرار داد و روي صندلي نشست. هنوز چنددقيقه اي از شروع اصلاح سرش نگذشته بود كه جواني بلندقد وارد مغازه شد و گوشه اي در انتظار نوبت نشست.
كارپيرمرد تمام شد و موبوتو كيف را برداشت و به خانه رفت. در منزل همسر موبوتو كيف او را باز كرد و ناگهان با 200 هزار دلار اسكناس مواجه شد. شدت هيجان وارد، به اين زن به قدري بود كه اين خانم درجا جان به جان آفرين تسليم كرد. پس از بررسي هاي پليس مشخص شد كيف پيرمرد با كيف مشتري جوان جابه جا شده است. اين جوان از مدت ها قبل به جرم قاچاق اسلحه تحت تعقيب قرار دارد.

جاسوزني كانادايي
000234.jpg

حتماضرب المثل ، اول يك سوزن به خودت بزن بعد يك جوالدوز به مردم> را شنيده ايد. برنت موفات مردي 33 ساله اهل ويني پگ كاناداست. او تاكنون دوبار، نام خود را در كتاب ركوردهاي گينس ثبت كرده است. ژانويه 2003 برنت۷۰۰، سوزن را در مدت۷ ساعت در بدن خود فرو كرد. او توانست يازده ماه بعد ركورد خود را بشكند و در مدت۴ ساعت و نيم 900 سوزن را به تن خود فرو كند. علت عدم احساس درد توسط برنت اين است كه او درنوجواني يك بار با تفنگ به اشتباه به شكم خود شليك كرد! و از آن زمان احساس درد ندارد. البته شيرين كاري هاي برنت به همين جا ختم نمي  شود. او تصميم دارد روز 11 سپتامبر براي همدردي با مصدومان واقعه، 3هزار نقطه بدن خود را براي آويختن گوشواره سوراخ كند.
اين عمليات توسط 4 خالكوب ماهر از ساعت 9:46 صبح زمان برخورد اولين هواپيما با برج هاي دوقلو آغاز مي  شود و ساعت ها به طول خواهد انجاميد.

اينجا
مرگ در ميانه شادي المپيك 
با پيروزي يكي از ورزشكاران ايراني در المپيك، جوانان براي شادي  روي پلي در شهرستان اراك مي روند، اين ازدحام باعث فرو ريختن پل شده و يكي از ماموران انتظامي كه روي پل مستقر بود، به پايين پرتاب شده و به شهادت مي رسد.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني پليس، به دنبال كسب مقام قهرماني توسط يكي از ورزشكاران كشورمان در بازي هاي المپيك، پنج شنبه گذشته، عده اي از جوانان شهرستان اراك براي ابراز شادماني از اين پيروزي، به خيابان ها آمدند. جوانان شادي كنان به سمت پل جديدالاحداثي كه در ميدان محسني> بود رفته و اقدام به پايكوبي كردند. دراثر ازدحام جمعيت، اين پل كه داراي ضعف مهندسي بود دچار شكستگي شده و تاج فولادي 20 تني از روي پل جدا شده، باعث شد تا افسر گشت كلانتري 11 كه مسووليت متفرق كردن مردم را داشت، به پايين سقوط كرده و به شدت مجروح شود.
اين گزارش مي افزايد: سليمان بهاري> كه به شدت مجروح شده بود، توسط مردم به بيمارستان وليعصر> منتقل شد، اما به خاطر نبود پزشك متخصص، او را به تهران منتقل كردند اما متاسفانه در مسير راه جان سپرده و به شهادت رسيد.

كيف قاپ كرجي در چنگال قانون 
ماموران انتظامي شهرستان كرج، با شناسايي كيف قاپ معروف اين شهرستان، موفق شدند او و ديگر همدستانش را در اواخر مردادماه امسال بازداشت كنند.
اوايل مردادماه امسال شهروندان كرج شكايت نامه اي مبني بر به سرقت رفتن وجوه نقدشان در سطح شهر و حوالي بانك ها توسط موتورسواران جوان تنظيم كردند. به دنبال اين شكايات، ماموران انتظامي جهت شناسايي متهم اقدام كردند و پس از چندي موفق به شناسايي او به نام اصغر - ر> شده، در اواخر اين ماه هنگام سرقت دستگيرش كردند. اين گزارش حاكي است، متهم در تحقيقات اوليه به 9 فقره كيف قاپي چند ميليون توماني در داخل و مقابل بانك ها، در سطح شهر كرج اعتراف كرد. همچنين در ادامه، 4 نفر از همدستان خود به نام هاي محمد-ر>، محسن - و>، سعيد - ح> و محمد - ع> را معرفي كرده و اظهار داشت: اين چهار نفر اهل تهران هستند و در خانه اي مجردي واقع در حسين آباد> مهرشهر، زندگي مي كنند.>
گفتني است، ماموران به دنبال اعترافات سارق با اجراي طرحي عملياتي، 7 نفر از ديگر همدستان متهم را دستگير و جهت اقدامات قانوني به مقامات قضايي تحويل دادند.

امنيت در مرزها برقرار است 
درپي حمله مسلحانه افرادي به گشت نيروي انتظامي در شهرستان اشنويه، دو مامور نيروي انتظامي به شهادت رسيدند.
شنبه 14 شهريورماه، افرادي مسلح، شب هنگام به خودروي گشت نيروي انتظامي در بلوار ورودي شهر اشنويه حمله كردند كه درپي آن يك افسر و يك سرباز نيروي انتظامي شهيد و يك سرباز ديگر زخمي شد. فرماندار اشنويه با تاييد اين خبر، درخصوص عوامل درگيري و علت آن به ايسنا، گفت: حمله از ساختماني تازه تاسيس به طرف خودروي گشت انجام گرفته كه به نظر مي رسد، اين اقدام كاملا هماهنگ و برنامه ريزي شده باشد.
ميرزايي تصريح كرد: افراد مسلح بعد از تيراندازي فرار كردند و ماهيت آنها هنوز مشخص نيست. عباس خورشيدي، معاون سياسي - امنيتي استانداري آذربايجان غربي درباره درگيري هاي اخير در گفت وگو با ايسنا وضعيت را مطلوب ارزيابي كرد و تاكيد كرد: امنيت در مرزها برقرار است و هيچ مشكلي در اين خصوص نداريم.

مرگ به خاطر حمله به ماشين عروس 
جواني با پرپركردن گل هاي ماشين عروس، خشم همراهان مراسم عروس كشان را برانگيخت و در درگيري با آنان جان باخت. مهدي درحالي كه گلبرگ هاي گل هاي ماشين عروس همچنان در دستانش بود، بعد از مشاجره لفظي با مرتضي كه از همراهان مراسم عروس كشان بود درگير شده و با ضربات چوب مجروح مي شود و در راه انتقال به بيمارستان جان مي بازد.
سروان راعي، مدير دايره آگاهي بردسكن درباره اين حادثه گفت: شب گذشته درپي كندن گل هاي تزئيني ماشين عروس، يك جوان به نام مهدي از توابع شهرستان بردسكن با فرد ديگري به نام مرتضي درگير شده و وي با ضربات چوب به قتل مي رسد.
سروان راعي افزود: مرتضي ابتدا با ضربات چوب مهدي را مجروح مي كند و مقتول در راه اعزام به مشهد براثر شدت خونريزي فوت مي كند و قاتل پس از دو ساعت در بردسكن دستگير مي شود.
وي اظهار كرد: در اين درگيري چهار نفر دستگير شدند كه سه نفر از آنها مجروح شده اند.
سروان راعي گفت: قاتل معتقد است به خاطر هتك حرمت به ماشين عروس چنين كاري كرده اما در حال حاضر از كار خود پشيمان است و خانواده مقتول نيز از وي شاكي هستند.

دايره 14 اداره آگاهي تهران در جست وجوي متهم
فرار كلاهبردار 500 ميليون توماني 
از نظر حقوقي، توسل به وسايل متقلبانه براي خوردن مال غير، كلاهبرداري است 
۴۸
000226.jpg
ساله به نظر مي  رسيد. درشت اندام با موهاي كم پشت. اعتماد به نفسش مثال زدني بود. در عرض نيم ساعت طوري اطمينانم را جلب كرد كه هرچه در حساب بانكي ام داشتم دو دستي تقديمش كردم.

مرد مضطرب و نگران ادامه مي  دهد: مي  گفت صاحب يك شركت صادرات و واردات است. به شركتش دعوتم كرد. در خيابان كريم خان، تابلو داشت با ساختماني قديمي اما تميز و كلي برو بيا. من هم باور كردم. هر ماه به دفترش مي  رفتم و چكي را كه از قبل امضا شده بود مي  گرفتم، هيچ دردسري نداشت.>
سرتكان مي  دهد، به موهاي آشفته اش دست مي  كشد: بابت هر يك ميليون تومان، ماهي 60 هزار تومان پرداخت مي  كرد. ماه دوم كه چك را گرفتم، زنم طلاهايش را فروخت و دو ميليون تومان ديگر به او پول داديم. كلي از دوست و آشناهايم هم پولهايشان را جمع كردند و به او دادند. همگي شان هم، هر ماه سروقت سود پولشان را مي  گرفتند.>
مرد ميانسال به ميان سخنانش مي  پرد و مي  گويد: همين خوش قولي اش گولمان زد. اصلا تحقيق نكرديم كه چند وقت است شركت دارد و اصلا اين پول ها را از كجا مي  آورد. پول چشممان را پر كرده بود. به همه شش ماه سود داد و بعد غيبش زد.>
دردفتر بسته بود. هيچ تابلويي روي ديوار وجود نداشت. انگار نه انگار كه تا يك ماه قبل اين مهر و دفتر دستك در اين ساختمان جمع شده بود. با تكميل شدن شكايت در كلانتري محل، پرونده كلاهبرداري 500ميليون توماني حسن. ك> به دايره 14 اداره آگاهي تهران بزرگ ارسال شده و پيگيري هاي قانوني پرونده در اين دايره ادامه دارد.
شاپور اسماعيليان وكيل پايه يك دادگستري در مورد جرم كلاهبرداري گفت: كلاهبرداري يك جرم مركب و پيچيده است و خيلي از قضات در تشخيص آن دچار مشكل مي  شوند. از نظر حقوقي، توسل به وسايل متقلبانه براي خوردن مال غير، كلاهبرداري است. اين جرم نيز به مانند جرايم ديگر سه عنصر دارد. عنصر قانوني بنا به تعريف  ها و مجازات هاي در نظر گرفته شده براي آن وجود دارد. عنصر مادي همان مالي است كه از فرد يا افراد گرفته مي  شود. عنصر معنوي آن مربوط به اعمال فريبكارانه اي است كه موثر واقع مي  شود و فرد يا افراد با رضايت كامل مال يا پول خود را به خود كلاهبردار مي  دهند
000224.jpg

نقض آراي صادره ومجمع آرا نشان مي  دهد كه برخي محاكم در تشخيص جرم كلاهبرداري دچار مشكل هستند . وي در ادامه با اشاره به اينكه در جرم كلاهبرداري قصد تقلب مهم است گفت: برخي شركت ها و افرا د هستند كه اموال ديگران را براي يك كار اقتصادي در اختيار مي گيرند ولي قصد كلاهبرداري ندارند . پرونده اين افراد در صورت ورشكستگي در قالب حقوقي بررسي مي  شود و اموالشان مصادره خواهد شد. البته اين يكي از مجازات هاي در نظر گرفته شده است .
وي با اشاره به اينكه در بررسي و برخورد با جرم كلاهبرداري خلاء قانوني وجود دارد گفت : بسياري از جرايم وجود دارد كه به دليل خلاء قانوني عنوان كلاهبرداري به خود گرفته است .
مثلا وقتي كسي از كسي پولي را قرض مي  گيرد تحت عنوان مداواي مريضي مادرش، بعد مشخص مي  شود اين فرد آن پول را براي مخارج مسافرت استفاده كرده است كلاهبرداري نيست يا وقتي كسي در مساله انحصار وراثت اسم يكي از وراث را اعلام نمي  كند يا كسي كه مال ديگري را به نام خودش به فرد ديگري مي فروشد. اينها جرايمي هستند كه قانونگذار تحت عنوان قوانين جزايي علي حده بدان رسيدگي مي كند. ولي مجازات هايي كه براي اينگونه جرايم در نظر گرفته مي  شود به اندازه و همانند مجازات يك كلاهبرداري است. به عبارت ديگر جرم ارتكابي در قالب قانون كلاهبرداري نمي  گنجد ، اما قانونگذار مجازات كلاهبرداري براي آن در نظر گرفته است.

راهزنان جاده شاهين شهر عامل يك جنايت بودند
هفدهم فروردين ماه سال جاري شكايتي از سوي يكي از مراكز باربري واقع در ميدان اعدام به دايره 20 اداره آگاهي مركز ارجاع داده شد مبني بر اينكه يك كاميون كه 10 تن بار سيگار و پلاستيك به ارزش۶۰ ميليون تومان بر آن بارگيري شده بود و به مقصد شهرستان شيراز در حال حركت بوده است در منطقه شاهين شهر مورد حمله سه سارق مسلح تحت عنوان جعلي مامور مبارزه با قاچاق كالا قرار گرفته و سرقت شده است.
تحقيقات پليس به سرعت آغاز شد. ماموران بعد ازگذشت چند ماه از طريق تحقيقات نيمه محسوس، سارقان را كه در حال فروش بار سيگار مسروقه در بازار شيراز بودند مورد شناسايي قرار دادند. سه سارق كه دو نفر از آنان تبعه افغانستان و سارق ديگر از اهالي شهرستان خوزستان بود قبل از حضور ماموران در محل بازار متواري شدند، ولي رد آنان به سرعت در منطقه شاهين شهر شناسايي و طي يك عمليات دستگيري غافلگيرانه بازداشت شدند.
سه سارق در جريان بازجويي هاي پليس ، پرده از راز يك جنايت نيز برداشتند. يكي از سارقان به افسر پرونده گفت: 12 اسفند ماه سال گذشته يك كاميون كه آن هم بار سيگار داشت را در منطقه شاهين شهر تحت همان عنوان جعلي متوقف كرديم. راننده با ما درگير شد و ما نيز براي پايان دادن به نقشه خود، او را با چندين ضربه چاقو به قتل رسانده و جسدش را نيز داخل يك چاه در يكي از باغ هاي شاهين شهر رها كرديم.
جسد احمد راننده كشته شده كشف شد.
در تحقيقات بعدي معلوم شد، كاميون مقتول نيز چند روز بعد از قتل وي در حاليكه در شهرستان شيراز رها شده بود توسط ماموران آگاهي آن شهرستان ضبط شده بود.
وسايل داخل خودرو نيز توسط عاملان جنايت برداشته شده و به فروش رسيده بود. سه سارق مذكور كه هميشه مسلح به سلاح گرم بوده و سوار بر يك خودرو پيكان سفيد رنگ سد راه كاميون سواران مي  شدند، پس از پايان تحقيقات با قرار بازداشت روانه زندان شدند

در دادگاه خانواده
خانه را توقيف مي كنم تا به نام هوويم نشود
در راهروي دادگاه خانواده راه مي رود. يك بند غر مي زند. براي يك كار يك روزه كه آدم را اينقدر معطل نمي كنند، حالا تو اين مدت اگر شوهرم برود خانه را بفروشد، من چه كار كنم؟>
۲۰ روز است كه به دنبال حكم توقيفي> منزل مسكوني شوهرش آمده. با اينكه امروز آخرين روز است پرونده را به آخرين مرحله توقيف سند تحويل مي دهد ولي باز غر مي زند. شايد هم راست مي گويد كه مي توان يك روزه نگذاشت شوهري كه زن دوم گرفته است اموالش را به نام زن دوم كند.
فاطمه مي گويد: بعد از 26 سال زندگي، دو ماه پيش بود، متوجه شدم شوهرم كه تيمسار ارتش است رفته و زن ديگري گرفته. شوهر من ترك است و معمولا پاي تلفن اگر مساله كاري نباشد تركي صحبت مي كند. يك روز ديدم پاي تلفن مي گويد: نگران نباش همين امروز و فرداست كه بيايم و خانه اي برايتان پيدا كنم. بچه ها را هم مي روم ثبت نام مي كنم.> قضيه مربوط به يك سال و نيم پيش مي شود. بعد از يك ماه تعقيب متوجه شدم شوهرم رفته و دوست خودم را به عقد خودش درآورده است. مريم زني بود كه چون شوهرش فوت كرده بود از راه خياطي كردن امرار معاش مي كرد. به هر حال زن محتاجي بود. من هم ترجيح مي دادم لباس هايم را به او بدهم تا بدوزد. فكر نمي كردم شوهرم بعد از 26 سال و اين زن خياط بعد از آن همه دوستي به من خيانت كنند.
از او پرسيدم چطور متوجه شدي كه آن كسي كه شوهرت با او صحبت مي كند همان خياط است كه او مي گويد: بعد از آن مكالمه تلفني به تعقيب شوهرم پرداختم، تلفنمان را دادم كه كنترل بكنند. توسط يكي از آشناهايمان در مخابرات آدرس او را پيدا كردم. وقتي به آدرس مراجعه كردم، ديدم همان زن است. به او يك دستي زدم و گفتم مي دانم شوهرم تو را به زني گرفته او هم تاييد كرد.
شوهرم الان شهرستان رفته است. البته ممكن است پيش آن زن هم رفته باشد ولي ديگر برايم مهم نيست. من هم از اين فرصت استفاده كردم و آمدم تا سند خانه اي را كه به نام خودش است به دادگاه بدهم تا توقيف باشد. مي خواهم از اين طريق مهريه ام را بگيرم. دو دختر 20 و 21 ساله دارم و نمي خواهم آنها سرنوشتي مثل من پيدا كنند. خوشحالم كه يكي ديگر از دخترهايم سه سال پيش ازدواج كرد و رفت خارج. وقتي فهميد پدرش زن گرفته، گفت وقتي اينجا با زني بد صحبت كنند آن زن حق شكايت دارد. آن وقت اينجا شوهرم حق گرفتن يك زن ديگر بدون اجازه من دارد و من هيچ كاري نمي توانم بكنم.
نفس عميقي مي كشد و ادامه مي دهد: البته مي دانيد خانم من كه ديگر در اين سن و سال شكست عشقي نمي خورم. فقط دلم مي سوزد كه اين مرد بعد از 26 سال زندگي سر من كلاه گذاشته است. البته يك جورهايي هم بد نشد. مي خواستم كلي كلاس ورزش بروم تا لاغر شوم كه پيگيري اين پرونده همين كار را كرد.
از او كه درمورد حس دخترانش مي پرسم مي گويد: وقتي دخترهايم متوجه اين قضيه شدند حق را به من دادند. دختر كوچكم به پدرش گفت: بابا من 20 سالم است و به هر حال جوانم. توي خيابان وقتي به من شماره تلفن مي دهند، آنها را پاره مي كنم. آن وقت تو با 54 سال سن نتوانستي جلوي خودت را بگيري؟

جدال دو افغان در تهران
پيكر جسد مملو از ضربات متعدد چاقو بود. عامل يا عاملان جنايت مقتول را پشت يك اتاقك سرايداري واقع در حوالي ميدان تجريش رها كرده بودند. دست ها و پاهايش بسته بود.
ماموران انتظامي كلانتري 101 تجريش از طريق يك تماس تلفني از كشف جسد مطلع شده بودند. فردي كه با آنها تماس گرفته بود از اقوام مقتول بود، جسد متعلق به خان محمد بود. در تحقيقات اوليه پليس معلوم شد قبل از وقوع جنايت درگيري بين مقتول باعامل يا عاملان جنايت به وقوع پيوسته است زيرا اتاقك سرايداري بهم ريختگي خاصي داشت و قطرات خون در اتاق پخش بود.
يكي از اقوام خان محمد به بازپرس هنرمند كه در صحنه جنايت حاضر شده بود گفت: يك مرد با منزل مان تماس گرفت و ما را از مرگ خان محمد با اطلاع كرد. آن مردپشت خط تلفن به من گفت خان محمد را كشتم، جسدش نيز پشت اتاقك سرايداري است.>
مرد در ادامه افزود: از لهجه عامل جنايت متوجه شدم او نيز اهل افغانستان است.
بلافاصله عمليات دستگيري آغاز شد. جسد به دستور بازپرس مذكور به پزشكي قانوني انتقال يافت . از روي كبودي ايجاد شده روي جسد معلوم شد از مرگ وي 48 ساعت مي  گذرد.
تحقيقات پليس ادامه داشت تا اينكه ماموران به فردي به نام سلمان مشكوك شدند. سلمان بازداشت شد. وي درتحقيقات اوليه منكراطلاع از چگونگي به قتل رسيدن خان محمد شد ولي سخنان ضد و نقيض وي سوء ظن ماموران را برانگيخت. تحقيقات ادامه پيدا كرد و در نهايت سلمان چاره اي جز بيان حقيقت نداشت. سلمان به افسران دايره 110 اداره آگاهي گفت: مدتي قبل به خان محمد مشكوك شدم. احساس مي   كردم با همسرم ارتباط نامشروع دارد. از تصور اين ذهنيت به شدت عصباني شده بودم. روز حادثه به محل كارم مي   رفتم. تنها بود. با وي درگير شدم. با چاقو به او حمله كردم و بعد از وارد كردن چند ضربه در بدنش و اطمينان از مرگ وي محل واقعه را ترك كردم. بعد از گذشت يك روز با خانواده مقتول تماس گرفتم و وقوع قتل را به آنها اطلاع دادم.>
بررسي هاي قضائي در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران و اداره آگاهي مركز ادامه خواهد داشت.

عاملا ن قتل خيابان جلفا شناسايي شدند
جسد دختر در داخل چاه واقع در يك خانه ويلايي در خيابان جلفا كشف شد. مدتي از قتل وي مي  گذشت. مقتوله در اثر خفگي جان سپرده بود و تنها يك لنگه كفش وي باقي مانده بود.
اهالي آن خانه ويلايي چند ماه قبل آن خانه را خريداري كرده و سه ماه تمام را بازسازي كرده بودند. در مدت سه ماه تنها پيمانكار در آنجا رفت و آمد داشت. به همين دليل اولين كسي كه مورد تحقيق قرار گرفت پيمانكار بود. در جريان تحقيقات معلوم شد، چند روز قبل از پايان كار بازسازي دو مرد افغان براي تعمير چاه خانه، به آنجا آمده بودند و يك روز كار آنها طول كشيد كه در اين مدت آن دو كارگر افغان در آن خانه تنها بودند.
در بررسي هاي بعدي هويت مقتوله كشف شد و بدين ترتيب معلوم شد روز حادثه، دختر از منزل پدرش سوار يك آژانس مسافركشي از خانه خارج شده بود.
عمليات چهر ه نگاري دو مرد افغان صورت گرفت و جست وجو براي يافتن محل اختفاي آنان همچنان ادامه دارد.
حدود يك ماه قبل يك مرد تبعه افغانستان ديگر به نام ظهير ازبك نيز به اتهام قتل 5 زن به همين روش كه بعد از تعرض، آنان را با فشار روسري خفه كرده و داخل چاه يك خانه در دست بازسازي مي  انداخت، بازداشت شد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
بـورس
خارجي
سياسي
شهري
علمي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي   |  
|  ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |