۴۸
ساله به نظر مي رسيد. درشت اندام با موهاي كم پشت. اعتماد به نفسش مثال زدني بود. در عرض نيم ساعت طوري اطمينانم را جلب كرد كه هرچه در حساب بانكي ام داشتم دو دستي تقديمش كردم.
مرد مضطرب و نگران ادامه مي دهد: مي گفت صاحب يك شركت صادرات و واردات است. به شركتش دعوتم كرد. در خيابان كريم خان، تابلو داشت با ساختماني قديمي اما تميز و كلي برو بيا. من هم باور كردم. هر ماه به دفترش مي رفتم و چكي را كه از قبل امضا شده بود مي گرفتم، هيچ دردسري نداشت.>
سرتكان مي دهد، به موهاي آشفته اش دست مي كشد: بابت هر يك ميليون تومان، ماهي 60 هزار تومان پرداخت مي كرد. ماه دوم كه چك را گرفتم، زنم طلاهايش را فروخت و دو ميليون تومان ديگر به او پول داديم. كلي از دوست و آشناهايم هم پولهايشان را جمع كردند و به او دادند. همگي شان هم، هر ماه سروقت سود پولشان را مي گرفتند.>
مرد ميانسال به ميان سخنانش مي پرد و مي گويد: همين خوش قولي اش گولمان زد. اصلا تحقيق نكرديم كه چند وقت است شركت دارد و اصلا اين پول ها را از كجا مي آورد. پول چشممان را پر كرده بود. به همه شش ماه سود داد و بعد غيبش زد.>
دردفتر بسته بود. هيچ تابلويي روي ديوار وجود نداشت. انگار نه انگار كه تا يك ماه قبل اين مهر و دفتر دستك در اين ساختمان جمع شده بود. با تكميل شدن شكايت در كلانتري محل، پرونده كلاهبرداري 500ميليون توماني حسن. ك> به دايره 14 اداره آگاهي تهران بزرگ ارسال شده و پيگيري هاي قانوني پرونده در اين دايره ادامه دارد.
شاپور اسماعيليان وكيل پايه يك دادگستري در مورد جرم كلاهبرداري گفت: كلاهبرداري يك جرم مركب و پيچيده است و خيلي از قضات در تشخيص آن دچار مشكل مي شوند. از نظر حقوقي، توسل به وسايل متقلبانه براي خوردن مال غير، كلاهبرداري است. اين جرم نيز به مانند جرايم ديگر سه عنصر دارد. عنصر قانوني بنا به تعريف ها و مجازات هاي در نظر گرفته شده براي آن وجود دارد. عنصر مادي همان مالي است كه از فرد يا افراد گرفته مي شود. عنصر معنوي آن مربوط به اعمال فريبكارانه اي است كه موثر واقع مي شود و فرد يا افراد با رضايت كامل مال يا پول خود را به خود كلاهبردار مي دهند
نقض آراي صادره ومجمع آرا نشان مي دهد كه برخي محاكم در تشخيص جرم كلاهبرداري دچار مشكل هستند . وي در ادامه با اشاره به اينكه در جرم كلاهبرداري قصد تقلب مهم است گفت: برخي شركت ها و افرا د هستند كه اموال ديگران را براي يك كار اقتصادي در اختيار مي گيرند ولي قصد كلاهبرداري ندارند . پرونده اين افراد در صورت ورشكستگي در قالب حقوقي بررسي مي شود و اموالشان مصادره خواهد شد. البته اين يكي از مجازات هاي در نظر گرفته شده است .
وي با اشاره به اينكه در بررسي و برخورد با جرم كلاهبرداري خلاء قانوني وجود دارد گفت : بسياري از جرايم وجود دارد كه به دليل خلاء قانوني عنوان كلاهبرداري به خود گرفته است .
مثلا وقتي كسي از كسي پولي را قرض مي گيرد تحت عنوان مداواي مريضي مادرش، بعد مشخص مي شود اين فرد آن پول را براي مخارج مسافرت استفاده كرده است كلاهبرداري نيست يا وقتي كسي در مساله انحصار وراثت اسم يكي از وراث را اعلام نمي كند يا كسي كه مال ديگري را به نام خودش به فرد ديگري مي فروشد. اينها جرايمي هستند كه قانونگذار تحت عنوان قوانين جزايي علي حده بدان رسيدگي مي كند. ولي مجازات هايي كه براي اينگونه جرايم در نظر گرفته مي شود به اندازه و همانند مجازات يك كلاهبرداري است. به عبارت ديگر جرم ارتكابي در قالب قانون كلاهبرداري نمي گنجد ، اما قانونگذار مجازات كلاهبرداري براي آن در نظر گرفته است.