گفت وگو
گفت وگو با حسن آزاده فر نوازنده تمبك
كم توجهي به آموزش موسيقي
سيدمحمدرضا فهميزي
حسن آزاده فر به سال ۱۳۳۸ در اصفهان به دنيا آمد. از كلاس دوم راهنمايي آموزش موسيقي را با ساز كلارينت زيرنظر آقاي مينايي آغاز كرد. پس از مدتي به فراگيري تنبك نزد جمشيد محبي پرداخت كه بعداً زيرنظر استاد محمد اسماعيلي ادامه داد تا نهايتاً موفق به دريافت اجازه تدريس از ايشان شد.
پيش از انقلاب ۳ سال در جشنواره هاي استاني در رشته هاي تنبك، دف و دايره به مقام نخست رسيد. كار تدريس را پس از انقلاب در هنرستان موسيقي اصفهان آغاز كرد و در حال حاضر هم در كلاسهاي آزاد دانشگاه هنر و فرهنگسراي هنر تدريس مي كند. براي اجراي كنسرت همراه گروههاي موسيقي سنتي تاكنون به كشورهاي آفريقاي جنوبي، موزامبيك، ساحل عاج، نيجر، بلغارستان، تركيه، تركمنستان و امارات سفر كرده است.
از سال ۱۳۷۲ به تهران آمد و در حوزه هنري با سمت هاي زير به فعاليت هاي اجرايي مشغول شد: مسئول امور كنسرتها، مسئول جشنواره هاي موسيقي، مدير دفتر سازمان آفرينشهاي هنري حوزه و كارشناس موسيقي معاونت هنري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران.
گفت و گوي ما را با وي بخوانيد:
* شما سالها در عرصه موسيقي در حوزه هنري فعاليت داشتيد چه شد كه به سازمان فرهنگي هنري شهرداري آمديد؟
- من سالها به عنوان مدرس موسيقي در فرهنگسراها مشغول فعاليت بودم و از اين رو آگاهي زيادي از وضعيت و خواسته هاي موسيقي در سازمان داشتم. به همين دليل پس از حضور دكتر جعفري در معاونت هنري علاقه مند شدم كه همكاري جدي تر و مستقيم تري با سازمان داشته باشم بنابراين با پيشنهاد و درخواست خودم از دي ماه سال گذشته به عنوان مأمور به سازمان منتقل شدم.
* آن زمان وضعيت موسيقي در سازمان چگونه بود؟
- اين كه ما بخواهيم با در نظر گرفتن زمان صحبت كنيم شايد كار درستي نباشد چون خواسته هاي شهروندان در زمانهاي مختلف، فرق مي كند زماني يك نوجوان با هديه گرفتن يك دوچرخه بسيار شاد و خوشحال مي شد در صورتي كه امروز كمترين خواسته او يك دستگاه رايانه است. نياز جامعه در هر زمان و مكان متفاوت است؛ بنابراين مقايسه گذشته با حال كار چندان آساني نيست.
ما در حال حاضر، اهدافي را دنبال مي كنيم كه بتوانيم علاوه بر جذب مخاطب و ارضاي نياز جامعه آموزش شنيداري را هم انجام دهيم. ضمناً تشكيل گروههاي سرود، كر، سنتي و پاپ هم از ديگر اهداف مهم بخش موسيقي است. از اين رو طي فراخواني از تمام علاقه مندان دعوت نموده ايم تا در فرهنگسراهاي نزديك محل اقامت خود در رشته هاي مد نظرشان ثبت نام نمايند و هر زمان تعداد به حد نصاب رسيد براي آنها مربي و آهنگ فرستاده خواهد شد.
* اما گروه كر كه در سازمان وجود داشت، مثلاً در فرهنگسراي بهمن؟
- بله، هدف ما مراكز ديگري بود كه نداشتند كه البته در اين زمينه معيارهاي اصلي سازمان در بخش موسيقي يعني توجه به مضاميني همچون: حماسه، روح سلحشوري، انتظار، اميد، شهادت، ائمه اطهار و ساير باورهاي ملي- مذهبي جامعه را نيز مدنظر داريم.
* سياست سازمان در زمينه آموزش موسيقي چيست؟
- اين سياست در حال مطالعه است و نياز به تغييرات اساسي و زيربنايي دارد چون آنچه امروز شاهد آن هستيم مبناي علمي و ملي نداشته و باعث انحرافات مشهودي در جامعه گرديده است. بنابراين مسئله آموزش در رشته هاي هنري بايد مورد مطالعه و بررسي جدي قرار گيرد.
* يكي از ايرادات مهمي كه استادان و صاحب نظران نسبت به امر آموزش موسيقي دارند، وجود آموزشگاه هاي آزاد بسيار زيادي است كه طبيعتاً در همه آنها هم لزوماً مدرسان با دانش و مسلط تدريس نمي كنند. اين وضعيت ظاهراً در سازمان هم وجود داشته است. شما براي مقابله با اين معضل چه كرده ايد؟
- استفاده از استادان مجرب و كارآزموده مستلزم پرداخت حق التدريس هاي مناسب است كه با شهريه هاي ناچيزي كه از هنرجويان دريافت مي شود، ميسر نمي باشد؛ چون بيشتر فرهنگسراهاي ما در مناطق محروم واقع شده است. منتهي سعي ما بر اين است كه حتي المقدور از دانش آموختگان رشته موسيقي براي آموزش استفاده شود و تاكنون هم تعدادي از آنها را به مراكز مختلف خود معرفي كرده ايم.
* معيارهاي شما براي اعطاي مجوز اجرا به گروهها چيست؟
- در صورت همسويي با اهداف سازمان مهمترين و اصلي ترين معيار و هدف، حمايت از گروههاي نوپا، جوان و ناشناخته است. البته علاوه بر اينها نوع موسيقي، شعر و توانايي هاي اجرايي هم مهم است. نهايتاً پس از بررسي آثار و تأييد آنها اخذ مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هم ضروري است.
* چرا از چهره هاي شاخص موسيقي براي اجرا در سالنهاي سازمان دعوت نمي كنيد؟
- آنها امكانات و سالنهاي بزرگ مي خواهند در صورتي كه سالنهاي سازمان در حد رفع نيازهاي منطقه اي احداث شده است و گنجايش مخاطب زيادي ندارد مثلاً آقاي شهرام ناظري سالني ۵۰۰۰ نفره را نياز دارد كه در اختيار ما نيست. بنابراين ترجيح مي دهيم با گروههاي كوچك و ناشناخته براي حمايت و كشف استعدادهاي آنها كار كنيم. به عنوان مثال، چند سال پيش يك كرد بوكاني ناشناس به نام «قاله مده» كه با زحمات و تلاش پژوهشگران كشف شده بود براي نخستين بار در جشنواره محلي اي شركت كرد. وي كه نوازنده ني شمشال بود آن موقع حتي زير خط فقر به سر مي برد اما در كار خود بي نظير و منحصر به فرد بود. چون تنها كسي در دنيا بود كه هم هنگام دم و هم هنگام بازدم ني را مي نواخت و اين براي نوازندگان سازهاي بادي دنيا حيرت انگيز و باور نكردني بود. چون نواختن در «بازدم» براي سازهاي بادي مثل: ساكسيفون، ترومپت و... تقريباً غيرممكن است.
* وضعيت سالنهاي سازمان به لحاظ امكانات و تجهيزات چگونه است؟
- متأسفانه اكثراً مشكل دارند و ما در حال بررسي هستيم تا شورايي فني تشكيل دهيم كه به وضع فرهنگسراها از نظر سيستمهاي صوتي، نوري و آكوستيك رسيدگي شود و همانگونه كه در همه امور حمايتهاي مالي لازم است اين مهم نيز هزينه هاي زيادي دارد كه ان شاءالله تأمين شود.
|