داستان ماشين دودي از آنجا شروع مي شود كه جناب ناصرالدين شاه در بين سفرهايي كه به اروپا مي رفته است، در كشور بلژيك براي اولين بار سوار لوكوموتيو مي شود و بعد از مقايسه آن با درشكه و واگن اسبي و وسايل حمل و نقلي كه آن روزها در طهران استفاده مي شده است، تصميم مي گيرد كه لوكوموتيو را جايگزين آنها بكند
ندالهردي 
يادگاري هاي قديمي و هرچيزي كه مربوط به گذشته باشد، چه خوب چه بد براي هر كسي و با هر تفكري بالاخره جذابيت هاي خاص خودش را دارد. اينكه گاه گاهي با ديدن اين اشياي قديمي به ياد گذشته هايمان بيفتيم و تفاوت هايي را كه در طول اين سال ها به وجود آمده بررسي كنيم، علاوه بر اينكه خودش تنوع خوبي است ما را هم براي مدتي از شر فكرهاي جورواجور حال و آينده نجات مي دهد و به دنياي سادگي هاي گذشته مي برد. به همين دليل هم هست كه هميشه سعي كرده ايم براي نگهداشتن اين وسايل قديمي جاي خوب و امني را انتخاب كنيم. البته اين موضوع فقط مربوط به اشياي شخصي است، در مورد وسايل عمومي وضع فرق مي كند، چون اين وسايل معمولا در موزه ها يا جايگاه هاي خاصي نگهداري مي شوند تا همه ما بتوانيم به دنياي گذشته آنها راه پيدا كنيم.
يكي از اين وسايل قديمي يا شايد هم بتوان گفت تاريخي، اولين لوكوموتيو يا همان قطاري است كه در طهران كار مي كرده است. اين لوكوموتيو در حقيقت همان چيزي است كه در بين مردم آن روزها به ماشين دودي معروف بوده است. بنابراين احتمالا برايتان جالب است كه سرگذشت اين ماشين دودي را بدانيد. خب، داستان ماشين دودي از آنجا شروع مي شود كه جناب ناصرالدين شاه در بين سفرهايي كه به اروپا مي رفته است، در كشور بلژيك براي اولين بار سوار لوكوموتيو مي شود و بعد از مقايسه آن با درشكه و واگن اسبي و وسايل حمل و نقلي كه آن روزها در طهران استفاده مي شده است، تصميم مي گيرد كه لوكوموتيو را جايگزين آنها بكند.
به همين دليل هم امتياز آن را خريداري مي كند و بالاخره در سال 1300 ماشين دودي به طهران مي آيد. مسير اين لوكوموتيو از انتهاي خيابان ناصريه يا همان خيابان ناصرخسرو امروز شروع مي شده و تا حرم شاه عبدالعظيم در شهر ري ادامه داشته است. مردم هم براي سوار شدن مسلما بايد بليت تهيه مي كردند. قيمت اين بليت ها 5 شاهي بوده و مردم مي توانستند آنها را از جايگاه هاي خاصي كه براي اين كار وجود داشته تهيه بكنند. اما نكته جالب اين است كه در ابتدا دود و صداي لوكوموتيو براي طهراني ها عجيب بود! و به همين علت هم آنها از سوار شدن در آن مي ترسيدند. تا اينكه روزي ناصرالدين شاه به همراه عده اي از درباريانش سوار ماشين دودي مي شوند و به شهرري مي روند. اين موضوع باعث شد تا به قول معروف ترس مردم بريزد. اما باز هم آنها ماشين دودي را به عنوان وسيله اي براي حمل و نقل نپذيرفتند و در واقع آن را وسيله اي براي تفريح مي دانستند و حالا بعد از گذشتن 83 سال از آن روزها مي توانيد به تقاطع خيابان ري با خيابان خراسان، جايي كه پارك كوثر در آن واقع شده است برويد و ماشين دودي را ببينيد. براي اين كار بايد به ضلع جنوبي پارك و پشت فرهنگسراي كوثر برويد. در آنجا قبل از هرچيز يك قفس بزرگ با ميله هاي سياه طرحدار توجه تان را جلب مي كند.
گفتيم ميله هاي طرحدار كه بدانيد اين قفس با قفس هايي كه حيوانات را در آن نگه مي دارند كاملا فرق دارد. حدستان درست است، ماشين دودي را در همين قفس بزرگ نگه مي دارند. بنابراين شما فقط مي توانيد آن را از پشت اين نرده هاي سياه ببينيد، آن هم فقط از يك طرف. چون يك طرف قفس كه در كنار محوطه چمن پارك قرار گرفته با طناب محصور شده است. بهتر است روي نيمكت هايي كه روبه روي اين قفس بزرگ قرار دارند بنشينيد و سرفرصت ماشين دوديتان را ببينيد. اين لوكوموتيو هم مثل تمام ماشين دودي هايي كه تا حالا احتمالا در عكس ها و فيلم ها ديده ايد، در جلو واگن اولش يك دودكش بلند مخروطي شكل دارد كه پشت آن دو قسمت براي ريختن زغال وجود دارد.
بعد از آن جايگاه راننده است كه در آن چند ميله و دكمه هاي زيادي ديده مي شود. دورتادور جايگاه راننده باز است و فقط بالاي آن يك سقف كوچك دارد. واگن بعدي مربوط به مسافرهاست. اين واگن خيلي جالب است چون در حقيقت مي توانيم بگوييم اين واگن شكل واقعي همان واگن هايي است كه در شهر بازي و پارك ها بچه ها و گاهي هم بزرگترها سوار آنها مي شوند. واگن مسافرها 6 قسمت دارد كه در هر كدام از آنها 2 نيمكت آبي رنگ چوبي را مي توانيد ببينيد.
اين نيمكت ها روبه روي هم قرار گرفته اند و روي هر كدام از آنها 2 نفر مي توانند بنشينند. اگر رياضي تان خوب باشد خيلي زود متوجه مي شويد كه در هر واگن 24 مسافر مي توانند بنشينند. در انتهاي هر واگن و در واقع پشت نيمكت ها يك فضاي كوچك قرار دارد كه احتمالا جاي بار مسافرها يا جايي براي مسافران سرپايي بوده است. اطراف واگن مسافرها هم مثل جايگاه راننده كاملا باز است و تنها دور واگن نرده هاي كوتاهي قرار دارند. در همان زماني كه محو تماشاي ماشين دودي شده ايد، صداي تفنگ اسباب بازي چند تا پسربچه كه به طرف لوكوموتيو مي دوند شما را به خودتان مي آورد. بچه ها با سرعت از لابه لاي نرده ها و ميله ها رد شدند و به ماشين دودي رسيدند. آنها از لوكوموتيو بالارفتند و در واگن مسافرها مي دويدند و شليك مي كردند. اين صحنه شبيه صحنه هايي از فيلم هاي وسترن بود كه در آن راهزن ها به قطارهاي مسافربري حمله مي كردند و ... بچه ها روي نيمكت هاي ماشين دودي نشستند و همگي با هم داد زدند هوهو چي چي، هوهوچي چي...

برويد سنگ ها را ببينيد. حتما مي دانيد كه سنگ داريم تا سنگ. ما از آن سنگي حرف نمي زنيم كه آدم ها سرشان به آن برخورد مي كند و آدم مي شوند. جاي آن سنگ ها احتمالا هر جا باشد،  موزه سعدآباد نيست. اولين نمايشگاه اختصاصي زيورآلات وسنگ هاي قيمتي در موزه هنرهاي زيباي كاخ سعدآباد بر پا شده. شما تا اول مهر فرصت داريد كه سنگ هاي قميتي را تماشا كنيد. خبرديگر از نمايشگاه باز هم به موزه مربوط مي شود. البته اين بار بايد تا آغاز مهر صبر كنيد. قرار است نمايشگاه مدال ها و نشان هاي گنجينه موزه ملي ملك،  درسالن سكه اين موزه به نمايش گذاشته شود. براي اينكه حضور در اين نمايشگاه برايتان جذاب شود،  مي نويسيم كه مطالعات انجام شده روي اين آثار نشان مي دهد كه قدمت برخي از آنها به دوره قاجار برمي گردد.
آخرين خبر ازنمايشگاه اينكه خانه فرهنگ آيه از امروز تا 29شهريور، تابلوهاي نقاشي مونا مدني را روي ديوارهايش مي چسباند. اگر علاقه به تماشاي تابلوهاي نقاشي با مداد رنگي داريد، ساعت 9 تا۱۳ يا 15 تا۱۹ در اين آدرس باشيد. شهرك اكباتان- خ اصلي فازيك .

مثل اينكه قرار است عروسك ها براي بچه هاي ايراني كنسرت موسيقي بدهند. اين كنسرت را گروه هنرمندان تركمنستان به رهبري جرن دوريوا در همين جشنواره بين المللي تئاتر عروسكي تهران، اجرا مي كنند. مدت اين كنسرت موسيقي كه همراه با رقص عروسك ها و خواندن سرود است، به حدود 45 دقيقه مي رسد. در اين جشنواره گروه هنرمندان جمهوري آذربايجان هم تقابل خير و شر را در قالب داستان علاءالدين و چراغ جادو روي صحنه مي آورد. علاوه بر اين نمايش ها، گروه نمايش ارمنستان هم در روزهاي 27 و 28 شهريور ماه نمايش هاي نيچي كوچولو و گل هاي آيدا كوچولو را در تالار وحدت اجرا مي كنند. كشور چين هم با 4 نمايش عروسكي در اين جشنواره شركت كرده است. هنرمندان اين كشور نمايش مغازه را امروز و نمايش خارج كردن جوژن را فردا در تالار سنگلج اجرامي كنند. ميناوپلنگ هم نمايشي است كه به كارگرداني فاطمه جعفري و در بخش دانشجويي در دهمين جشنواره عروسكي اجرا مي شود. داستان اين نمايش درباره دختري است كه 150 سال پيش در دهكده كندلوس شمال با پلنگي دوست مي شود و .... اين نمايش كه تمام گروه آن دانشجويي هستند، به شيوه يونراكو عروسك گردان ها با لباس سراسر سياه در صحنه عروسك گرداني مي كنند و نمايش سياه در سالن تجربه خانه هنرمندان اجرا مي شود.

هر سال نزديك مهرماه بازارهاي شهر رونقي دوباره مي گيرند. ديدن دانش آموزاني كه همراه پدر ومادر خود براي خريدن كيف، كفش ، لوازم التحرير و لباس در مغاز ه ها تجمع مي كنند و بدون خريد از آنجا خارج نمي شوند، تصويري عادي است. در اين ميان افرادي هم هستند كه بنا به شرايط مالي خانواده شان قادر به خريد براي سال تحصيلي جديد نيستند يا اگر هم قصد خريد دارند به چند قلم جزئي و واجب اكتفا مي كنند. مشكلات والديني كه بايد چند دانش آموز و دانشجو را براي سال جديد تحصيلي تجهيز كنند بسيار است، اما نكته ديگري كه اين مشكلات را دوچندان مي كند وضعيت قيمت هاي اجناس است. از اواسط شهريور كه خريد سنتي مهر ماه كم كم گرم مي شود سير صعودي قيمت ها هم آغاز مي شود تا اول مهر كه به قول قديمي ها بازار مي شكند. درست مثل شب عيد كه با توپ سال تحويل قيمت اجناس به حالت عادي برمي گردد، در اولين روز سال تحصيلي هم وضعيت قيمت لوازم التحرير ،كيف و كفش مدرسه، مانتو و شلوار و... هم ارزانتر مي شود درست است كه هر دانش آموز يا دانشجو دوست دارد در اولين روز سال تحصيلي جديد وسايل و لباس هاي قديمي اش را دوباره رويت نكند، اما اگر چنين شجاعتي داشته باشيد و خريد قبل از مهر را بي خيال شويد و چند روز اول مهر را با اندكي صبر و به مدد وسايل كهنه تان سپري كنيد خيلي ضرر نمي كنيد چون چند روز كه از اول مهر بگذرد مي توانيد با خيال راحت با پولي كه داريد وسايل مورد نيازتان را خريداري كنيد. حداقل خوبي اين كار اين است كه از شر گراني بي جهت اجناس قبل از آغاز سال تحصيلي نجات پيدا مي كنيد. در ضمن چند روز لباس و كيف نو نداشتن و در جمعي كه همه شيك و اتو كشيده اند ظاهر شدن هم تجربه جالبي است.

براي روز 30شهريور هيچ برنامه اي نگذاريد. البته ما اين خبر را براي كساني مي نويسيم كه به فرهنگ هند علاقه دارند. شما اگر جزو اين افراد هستيد اين خبر را با دقت بخوانيد و به گوش دوستانتان كه احتمالا مثل شما هستند هم برسانيد.
هم انديشي جهاني شدن و هنر هند و ايران اين عنوان نشستي است كه روز 30 شهريور در خانه هنرمندان ايران از ساعت 9 تا۱۷ برگزار مي شود. در اين هم انديشي يك روزه، درباره هنر ايران و هند و تاثير جهاني شدني روي هنر اين دو كشور با حضور 8 ميهمان از هند و 6 ميهمان از ايران بحث و سخنراني مي شود.
سنت هنر هند و ايران، فرهنگ هنر هند و ايران، بررسي ريشه هاي هم نهادي هنر معماري ايران و هند و آشوب در هنر، برخي از عناوين مورد بحث در اين هم انديشي است. دبير اين نشست بهمن نامور مطلق است و شما مي توانيد رئيس خانه هنرمندان،  بهروز غريب پور را هم در اين برنامه ملاقات كنيد. بنابراين يادتان باشد كه روز 30 شهريور با هيچ دوستي قرار ملاقات نگذاريد.

دوباره تب فوتبال در كشور بالا گرفته است. پس از شروع بازي هاي فوتبال انگلستان و به دنبال آن ايتاليا، ليگ برتر ايران هم ديروز رسما شروع به كار كرد. ديروز هواداران استقلال بازي تيمشان مقابل استقلال اهواز را تماشا كردند و امروز هم نوبت هواداران پرسپوليس است كه ساعت 30:18 بنشينند پاي تلويزيون و بازي تيمشان مقابل فولاد خوزستان را نگاه كنند. اما قبل از ساعت۳۰:18 مي توانيد چند سريال كه ديشب پخش شد را تماشا كنيد. من يك مستاجرم ساعت 40:13 از شبكه سوم و مردان كوچك ساعت 15:14 از شبكه 2 . دايره ترديد را هم مي توانيد ساعت 15 ببيند از شبكه اول. اگر به فوتبال علاقه اي نداريد مي توانيد ساعت 19 از شبكه تهران قسمت ديگري از سريال قهرو آشتي را تماشا كنيد. ماموران پرونده هاي راكد را ساعت 21 از شبكه سوم تماشا كنيد. باجناق ها 30:21 از شبكه تهران پخش مي شود و پرستاران را مي توانيد 10:22 از شبكه يك نگاه كنيد. برنامه مهتاب را هم اگر پخش شد مي توانيد۳۰:22 از شبكه سوم ببينيد. راستي اگر خانه پدري را نتوانستيد ببينيد، امروز تكرارش ساعت۲۳ است ازشبكه تهران. روز خوبي داشته باشيد.

خوب نفس بكشيد. يك نفس عميق. بوي پاييز مي آيد. بوي مهر. بوي كيف و كتاب مدرسه. اگر شامه تان خوب كار نمي كند كمي به درختان نگاه كنيد. برگ هاي سبزرنگ آنها تغيير رنگ داده و رو به زردي رفته اند و حتي بعضي از آنها كه كمي از ديگران عجول تر بوده اند شروع به ريختن كرده اند. هوا هم چند روزي است كه آرام آرام شروع به خنك شدن كرده است. ابتداي هفته را با گرما شروع كرديم و حالا كه 4روز از آغاز آن گذشته هوا كاملا خنك شده است. 30 درجه سانتي گراد دمايي است كه براي هواي امروز تهران پيش بيني شده است. حتما لازم نيست اين درجه را بدانيد تا بفهميد كه هوا خنك شده است. كافي است قدم رنجه كنيد و در طول روز از منزل خارج شويد تا اين خنكي را خودتان با وجودتان احساس كنيد. امشب هم ديگر لازم نيست كولري يا حتي پنكه اي در اطاقتان روشن كنيد. فقط پنجره را باز كنيد و از هواي 22 درجه سانتي گراد آخرين روزهاي تابستان لذت ببريد. بيشتر كه دقت كنيد خواهيد ديد كه واقعا بوي پاييز مي آيد. بوي پاييز.

پيش ما خاطر شاد و دل غمناك يكي است 
حال آسوده و درد جگر چاك يكي است 
ما كه از خويش گذشتيم، چه هجران چه وصال 
مردن و زيستن مردم بي باك يكي است 
تا پيش از اين از موارد مختلفي با هم صحبت كرديم كه در مسير پيشرفت و تعالي آدمي نقشي بسزا دارند. شايد نزديكترين مواردي كه تاكنون مطرح شده بود و به بحث امروز مربوط مي شود وجود دريايي و يقين باشد. امروز با هم به اين مطلب مي انديشيم كه دستاورد يقيني محض و وجودي تماما دريايي چيست. با كمي دقت و تعمق به وضوح روشن است كه رسيدن به يك خط معتدل در رفتارها و پندارها و گفتارها برخاسته از همين يقين و روح متكامل است. به اين فكر كنيد كه هر اتفاقي چه بسيار خوب و چه بسيار بد - اين بسيار به نهايت رسيده است - نتواند تعادل روح و جسم آدمي را برهم بزند. عبارات مختلفي در فرهنگ و ادبيات ما خصوصا فرهنگ و ادبيات عامه جريان دارد كه حاكي از توصيه به همين حفظ تعادل است؛ مثل خيرالامور اوسطها، رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود و ... مي     خواهيم به اين نقطه برسيم كه اتفاقات خرمايي و غوره اي - به كنايه و مثل بخوانيد و بنگريد - نتواند روح و جسم ما را درگير گرمي و سردي كند. وقتي وسعت وجود آدمي - به تمامي - به حدي رسيد كه بي   پرده توانست با حقيقت رويارو شود، آن وقت است كه هيچ اتفاقي غير از روحانيات مختص به عوالم كمال نمي   تواند اين انسان را دچار تغيير و تحول كند. وقتي باورهايي در انسان شكل گرفت كه همه از روي يقين و نتيجه رسيدن به روشن ترين افق هاي حقيقت بود، كدام جريان و روش واتفاقي مي تواند اين ثبات را ذره اي برهم بريزد يا از نقطه ايستايي اش بلغزاند؟ البته در جاي خود راجع به باور صحبت خواهيم كرد.
تنها كافي است كه تجربه اين راندمان تعادل، حتي براي يك بار نقشي در رفتارها و گفتارها و پندارهاي شما ايفا كند. انسان هايي كه از لحاظ عقيده و يقين سست و بي فلسفه اند، با هر بادي و هر موجي يا ويران مي شوند يا به تكيه گاهي نامطمئن تر از بار پيش تكيه مي زنند. چه چيز آرماني تر از اينكه بر تكيه گاهي از حقيقت و يقين تكيه بزنيم كه توفان و تلاطم را ياراي تكان دادن احساسات و تعقل ما نباشد؟
ابيات منتخب بالا و دوبيتي كه در ادامه همين غزل، در پايان متن خواهد آمد از بابافغاني است و تقريبا به درستي همين مطالب در فحواي آن مطرح شده. رسيدن به نقطه اي كه همه چيز يك جور باشد. جوري كه حاصل از عرياني حقيقت است. انسان به جايي  خواهد رسيد كه آنچه مي  بيند حق محض است. اين نزاع آدمي در اين ناسوت پست كه در ماده و مكان و زمان خلاصه مي شود به خاطر همين عدم سكونت در دنياي فراتر است. دنيايي كه همه مفاهيم رنگ مي بازند، يك مفهوم مي  ماند و آن هم حقيقت. اين راندمان تعادل را به دو خط موازي تشبيه كنيد. حالا تصور كنيد كه قرار است بين اين دو خط موازي قرار بگيريد. به هر طرف كه متمايل شويد، وزني از هر سو وجود شما را تحت فشار قرار خواهد داد. اگر درست در وسط اين دو خط قرار بگيريد، سنگين ترين فشارها شما را از پا در نخواهد آورد چون وزني در راستا و بدون تمايل به هر سو بر شماست؛ اين دو خط موازي همين هستي است. اين راندمان تعادل هم نقطه اي است كه مي شود روي آن ايستاد و هستي را به نظاره نشست؛ به جاي اينكه فلك ما را درگير اتفاقات روزمره خود كند.
اين ميانه روي و اعتدال البته در كنار بحث افراط و تفريط مطرح مي شود ولي ما اين راندمان تعادل را در جايي مطرح كرديم كه حتي گاه افراط مي خواهد و گاه تفريط. مثلا افراط در حقيقت طلبي و حق جويي يا تفريط در تمايل به هر سو.
اميدوار به ساحلي باشيد كه وجود دريايي شما با فتح همين نمودار تعادلي بر خويش خواهد ديد.
آنچنانم كه جفاي تو ندانم ز وفا
زهرپيش من ديوانه و ترياك يكي است 
راحت و رنج فغاني زخيال من توست 
راست بين باش كه نيك و بد افلاك يكي است

در صفحه 17 روزنامه مورخ 17 شهريور در صفحه اي به نام زيباشهر به نقل از اينجانب درباره مسابقه بم اظهاراتي درج شده است كه تكذيب مي شود. اين مسابقه مورد تاييد و تصويب شوراي اسلامي شهر و شهرداري انجام شده و ابهامي در آن نيست و بنابراين مطابق روال مقرر انجام خواهد شد و نمايندگان شوراي شهر بم و شهرداري بم در جلسات داوري نظريات خود را اعلام مي  نمايند.
اشاره: انسان ها حق دارند با آنچه كه ديروز گفته اند، امروز موافق نباشند. ما آماده  بوديم نظرات جديد آقاي اسماعيلي را هم درج كنيم. اما ظاهرا ايشان تكذيب گفته هاي قبلي را ترجيح داده اند. به هر حال، صداي ايشان ضبط شده و موجود است.

پايتخت والبته شهرهاي مختلف كشور بلژيك آنقدرها هم كه به نظر مي رسد امن و امان نيستند. يكي از مسوولان شهري بروكسل چند روز قبل اعلام كرد كه در اين كشور 25هزار سارق از مغازه هاي مختلف در شهرهاي مختلف سرقت مي كنند. بله كاملا درست خوانديد۲۵،هزار سارق. البته مبلغي هم كه توسط اين سارقان به سرقت مي رود كم نيست. آنها سالانه 600 ميليون يورو را مي دزدند.
استكهلم
مردم شهر استكهلم سوئد، روز شنبه سالروز كشته شدن وزير امورخارجه خود را گرامي داشتند. آناليند 46 ساله كه براي خريد به سوپر ماركتي در شهر رفته بود، توسط جواني۲۵ ساله كشته شد. همچنين براي ياد بود او و اين حادثه از يك نماد شيشه اي در يكي از قسمت هاي شهر پرده برداري شد. اين نماد شيشه اي سه متر ارتفاع دارد و به پيشنهاد و همت شهردار استكهلم ساخته شده است. خبرهاي استكهلم ما اينجا به پايان نمي رسد .يك خبر ديگر از اين شهر حاكي است كه اليور استون برنده جايزه اسكار سال 1989 به خاطر فيلم متولد چهارم جولاي درماه نوامبر امسال در فستيوال فيلم استكهلم، جايزه ويژه اين جشنواره را دريافت خواهد كرد. پانزدهمين فستيوال بين المللي فيلم استكهلم 18 تا۲۸ نوامبر دراين شهر برگزار خواهد شد.
برلين
آخرين خبر از پايتخت ها نيز اختصاص به پايتخت آلمان دارد و قانون جديدي كه به تصويب رسيده است. وزير اقتصاد و دارايي آلمان اعلام كرد كه از اين پس ماليات سنگيني براي افراد چاق محسوب خواهد شد. هانس ايچل علت اين امر را نياز وهمينطور استفاده زياد افراد چاق از مراكز پزشكي و درماني دانست. او كه درگفت وگويي با روزنامه داي ولت شركت كرده بود، گفت: ازا ين پس نياز به ترازوهاي بسيار دقيقي داريم تا بر اين اساس ماليات افراد مختلف را محاسبه كنيم. او اين كار را براي حمايت از جامعه پزشكان انجام خواهد داد. اما رئيس نظام پزشكي آلمان نظر ديگري دارد. او معتقد است نيازي نيست كه براي افراد چاق ماليات محسوب شود. كافي است اين ماليات را براي غذاهايي كه در آنها شكر و روغن حيواني و نمك موجود است وهمينطور مشروبات الكلي و مواد نيكوتيني منظور داشت. بدين ترتيب افرادي كه از اين مواد استفاده مي كنند ملزم به پرداخت ماليات و آنهايي كه مصرف نمي كنند ملزم به پرداخت آن نيستند.

منتظر ورود كتاب هاي جديد به بازار باشيد. هيات نظارت بر اجراي ضوابط نشر كتاب اعلام كرد مجوز قبل از چاپ 410 عنوان كتاب صادر شده. كتاب هاي ادبيات با 98 عنوان 90/23 درصد و علوم سياسي با 11 عنوان 68/2 درصد، بيشترين و كمترين مجوز را دريافت كرده اند. از اين آمار مي توانيد به علاقه مردم به سياست پي ببريد. البته اين فقط يك آمار است!گذشته از اين دوزمينه، كتاب هاي تازه اي در زمينه كمك درسي، علوم اجتماعي، دين و فلسفه، دانشگاهي، روانشناسي، كليات، تاريخ و هنر هم به زودي وارد بازار مي شوند.
بگذريم. كمي در كتابخانه قدم بزنيد تا يك كتاب تازه را به شما معرفي كنيم. زندگينامه سياسي اجتماعي سيدضياءالدين طباطبايي و كودتاي سوم اسفند 1299 شمسي، پشت ويترين كتابفروشي ها منتظر شماست.
اين كتاب، تاليف محمدرضا تبريزي شيرازي است. كتاب چشم انداز سيستان در گذرگاه تاريخ، تاليف حجت حسيني پور و جنوب ايران به روايت سفرنامه نويسان، نوشته حسن زنگنه، از ديگر كتاب هاي تازه بازار كتاب هستند. جيب هايتان را پر كنيد و راهي شويد.