سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۰۹
زيبـاشـهر
Front Page

در حاشيه جلسه تحليل ساختار فضايي شهر تهران با استفاده از مدل فضايي برتو
تهران، رو به آينده اي روشن 
تهران به عنوان بزرگترين تجمع شهري بين استانبول و بمبئي داراي پتانسيل فراوان براي توسعه اقتصادي است 
017370.jpg
هفته گذشته جلسه اي با همت بخش شهرسازي مركز پژوهش هاي فرهنگي در خانه هنرمندان منعقد شد؛ اسفنديار زبردست دكتراي شهرسازي از فيليپين و دانشيار دانشگاه تهرانبه همراه مجيد غمامي و سپيده شفائي به بررسي و تحليل مدل برتو براي تهران پرداختند. آلن برتو Alain Bertaudمحقق شهرسازي اهل فرانسه در آوريل سال 2003 ميلادي، همچون بسياري شهرهاي ديگر در جهان، به انتشار تحليلي فضايي با روش هاي تحليلي ابداعي خويش پيرامون تهران اقدام كرد... دكتر زبردست از همكاران وي در اين تحقيق بود.
در جلسه 29 شهريور ماه، ابتدا مدل تحليل ساختار فضايي شهري برتو و شاخص هاي به كار برده شده در آن معرفي شده و سپس تحليلي كه دكتر برتو، با بهره گيري از همين مدل، از ساختار فضايي شهر تهران ارايه داده است، بطور اختصار معرفي شد. در انتها، نتايج حاصل از تحليل ساختار فضايي برخي از شهر هاي منتخب جهان با تحليل ارايه شده از ابرشهر تهران مورد بررسي تطبيقي واقع شد... جلسه با اظهار نظر سپيده شفائي شهرساز و پژوهشگر شهري برجستهو مجيد غمامي ادامه يافت.... در ادامه خلاصه اي از مباحث مطروحه در جلسه را مي خوانيد.
شهري بدون يك مركز تجاري غالب 
در طرحي موسوم به تهران 80 كه توسط شهرداري تهران تهيه شده است، سه هدف اولويت دار براي تهران لحاظ شده است. اهدافي كه مستقيما به ساختار فضايي شهر مربوط مي شود: كاهش آلودگي، بهبود كارايي سيستم حمل و نقل و توسعه امكانات و تسهيلات فرهنگي شايسته يك پايتخت منطقه اي بزرگ.
ساختار فضايي كنوني تهران، شهري با تراكم بالا و فاقد يك مركز تجاري غالب، محدوديت ها و فرصت هايي را براي دستيابي به اهداف تهيه كنندگان طرح 80 ايجاد مي كند.
كاهش آلودگي 
براي كاهش آلودگي شهري ناشي از حمل و نقل فقط سه گزينه وجود دارد:
* كاهش تعداد و طول سفرهاي با استفاده از وسايل موتوري 
* كاهش تعداد سفرهاي با وسايط نقليه شخصي و افزايش سهم وسايط نقليه عمومي 
* كاهش مواد آلاينده خارج شده از وسايط نقليه از طريق بهبود و بهره گيري از فن آوري جديد
تهران با تراكم ساخته شده تراكم نفر در هكتار از اراضي ساخته شده شهري۱۴۶ Built-up density نفر در هكتار، شهري متراكم محسوب مي شود بنابراين نمي توان تعداد و طول سفرها را از طريق افزايش تراكم بيشتر به طور چشمگيري كاهش داد. انتقال تعداد بيشتري از سفرهايي كه با وسايط نقليه شخصي صورت مي گيرد به سيستم حمل و نقل عمومي نيز، كه در حال حاظر 60 درصد اين رقم كه از نتايج تحقيق برتو است، تا حدودي مشكوك به نظر مي آيدكل سفرها توسط آن انجام مي شود، مشكل به نظر مي رسد.به نظر مي رسد بهره گيري از فن آوري هاي نوين بهترين گزينه است.
بهبود كارايي حمل و نقل 
ساختار فضايي شهر تهران به گونه اي است كه طراحي يك سيستم حمل و نقل نوين را با مشكل مواجه مي سازد؛ تراكم بالاي شهر تهران، به كار گيري سيستم حمل و نقل عمومي را توجيه مي كند، ليكن توزيع پراكنده اشتغال و تجارت در سراسر شهر و فقدان يك مركز تجاري قوي در صورت عدم پوشش كل شهر توسط اين سيستم، مشكلاتي را به همراه خواهد داشت.
با فرض اينكه ساختار فضايي شهر تهران قابل تغيير نيست، بهترين انتخاب براي حمل و نقل، توسعه بيشتر تعداد تاكسي ها در مسيرهاي داراي مبدا و مقصد چندگانه است؛ ولي با فرض اينكه ساختار فضايي شهر تهران قابل اصلاح و تحول پذير باشد و نيز منابع مورد نياز براي توسعه كامل متروي برنامه ريزي شده در دسترس باشد، سيستم حمل و نقل عمومي بايد بر تركيبي از مترو، اتوبوس هاي همگاني و تاكسي متمركز شود.
تسهيلات فرهنگي شايسته يك پايتخت 
لازمه تحقق اين هدف، توسعه بخشي از شهر است كه به سيستم حمل و نقل عمومي دسترسي دارد. حداكثر نقاط جهان، شهرهاي با مركز تجاري CBDضعيف ممكن است از نظر اقتصادي شكوفا باشند ولي از نظر تسهيلات فرهنگي چندان توسعه يافته نيستند.
017376.jpg
متوسط جمعيت در تهران نسبت به
مركز هندسي شهر تا 6 كيلومتر افزايش
و سپس كاهش مي يابد يكي از مولفه هاي
تحليلي در مدل برتو
به نظر مي رسد كه گسترش فعاليت هاي فرهنگي قوي در تهران نيازمند يك نقطه كانوني است كه لزوما نبايد در ارتباط با مركز تجاري شهر بلكه حداقل مرتبط و متصل به يك مركز تجاري اصلي باشد. لازمه توسعه و گسترش تسهيلات و امكانات فرهنگي در يكجا جمع شدن موسساتي چون سالن هاي نمايشگاهي، موزه ها، سالن هاي كنسرت، گالري هاي هنري، فروشگاه هاي كتاب، كتابخانه ها، سينما ها، رستوران ها و... است.
اهداف فرهنگي - شهري ذكر شده، با گزينه حمل و نقل عمومي كه لاجرم مركزي با دسترسي بالا در مركز شهر را ايجاد مي كند، سازگاري بيشتري دارد. در اين راستا طبيعتا مجموعه اي از فعاليت ها در ساماندهي فضا ها و زمين هاي اطراف مراكز شهري و تجميع فعاليت هايي در حوزه بخش فرهنگي و دولتي و نيز شهرداري اجتناب ناپذير است.
نتيجه 
تهران به عنوان بزرگترين تجمع شهري بين استانبول و بمبئي داراي پتانسيل فراوان براي توسعه اقتصادي است؛ پس بايد از گزينه هاي مربوط به سيستم حمل و نقل عمومي، ضوابط و مقررات كاربري اراضي و سرمايه گذاري هاي مربوط به زيرساخت ها و ماليات هاي زمين به صورتي همجهت و همسو براي تقويت جايگاه بزرگترين پايتخت منطقه بهره جست.

مركز هنرهاي نمايشي بتل
خلق يك تجربه بي نظير براي تماشاگران از طريق تلفيق زيبايي طبيعي با معماري 
017391.jpg
سيما هاشمي نيا
مركز هنرهاي نمايشي بتل bethelكه ايده اصلي طراحي آن، خلق يك تجربه بي نظير براي تماشاگران از طريق تلفيق زيبايي طبيعي محل با معماري و عناصر طراحي شده در منظر است، توسط ريچارد مير و همكاران - richard meier partners در محوطه فستيوال ووداستاك woodstockبه سال 2001 طراحي شده است. در طراحي اين مركز ساختمان ها با رعايت عوارض طبيعي قرار گرفته اند تا ضمن حفظ چشم انداز هاي بي نظير طبيعي، كمترين ميزان آسيب به محيط طبيعي از طريق ساختمان هاي در نظر گرفته شده براي عملكردهاي جديدرا داشته باشند.
در الگوي جديد سيركولاسيون در نظر گرفته شده براي تماشاگران، ارتباط ساختمان ها با هم از طريق مسيرهاي پياده و سواره جدا از هم است. تماشاگران مي توانند از محوطه پاركينگ با يك مسير پياده چوبي كه در ادامه به پل عابر پياده قرار گرفته روي منطقه، به محل اجراي نمايش دسترسي داشته باشند كه اين مسير علاوه بر چشم اندازهاي زيبا، به عنوان محل قرارگيري فروشندگان در نظر گرفته شده است. در ادامه، اين مسير با شيب ملايمي به يك عارضه طبيعي كه مشرف به جنگل و دره است، مي رسد. در اينجا چشم اندازهاي وسيعي توسط دو صخره بزرگ قرار گرفته روي زمين، به شكل زيبايي قاب مي شوند. بعد از اين قسمت شيب سايت به سمت محل اجراي نمايش ها، كاهش مي يابد.
محل اجراي نمايش طوري طراحي شده كه مي تواند نسبت به لنداسكيپ طبيعي سايت، متغير باشد. جايگاه تماشاگران روي چمن طبيعي با شيب ملايمي قرار گرفته، امكان ديد هاي متنوعي به صحنه نمايش تمامي تماشاگران و پرده هاي ويدئويي كه نمايش روي صحنه را پخش مي كنند، تعبيه شده است.
سقف محل اجراي نمايش به صورت يك سازه سبك، مانند يك ابر معلق است. دهانه سقف 200 فوتي كه 3 هزار و 500 نفر از تماشاگران را پوشش مي دهد، بدون ستون طراحي شده و تنها در سه نقطه انتهايي شرقي و سه نقطه انتهايي غربي با زمين اتصال دارد. پايه سقف كه به شكل درخت به نظر مي رسد، فرمي به صورت ستون هاي”V” شكل باريك دارد كه در بالا شاخه شاخه مي شود.
فرم منحني سقف اين اجازه را مي دهد كه سرپوشي طبيعي براي افزايش اكوستيك محل اجرا باشد. سقف كه از مصالح نيمه شفاف ساخته شده، همانند شيشه عمل مي كند، به اين صورت كه موجب كاهش تاثيرات شديد نور خورشيد مي شود. قسمت داخلي سقف كه به صورت موج دار با استراكچر نمايان - exposes است، اين امكان را مي دهد كه نورافكن ها و ساير تجهيزات درزير آن به صورت مخفي جانمايي شوند. سيستم خنك كننده و گردش هوا هم به صورت طبيعي است. تمام عناصر در نظر گرفته شده در طراحي اين مركز، سقف كششي، صحنه و جايگاه سرپوشيده تماشاگران كه واقع روي چمن، همگي با هم در خدمت يك معماري پايدار هستند كه به همراه زيبايي طبيعي سايت يك مركز ايده آل براي هنرهاي نمايشي را فراهم مي كنند.

ترمينال واترلو
توجه ماهرانه به تلفيق فن آوري و شاخصه هاي معماري
017388.jpg
هديه درمان 
ترمينال بين المللي واترلو واقع در لندن با مساحتي در حدود 60هزار مترمربع و هزينه اي بالغ بر 130 ميليون پوند معادل 150 ميليون دلار يكي از شاخصه هاي دهه 90 لندن است.
در سال 1988 كار فرماي پروژه، هيات مديره شركت راه آهن هاي بريتانيا، كار ساخت ترمينال را به نيكلاس گريمشاو سپرد و در سال 1993 اجراي موفق آن به پايان رسيد. ساختمان ترمينال واترلو كاربرد و امكاناتي همانند فرودگاه را در خود جاي داده است،  حمل ونقل مسافر ،كنترل بليت و لابي ورود وخروج و همه نيامندي هاي پشتيباني مورد نياز براي هدايت كردن 15 ميليون مسافر در سال را دارا است.
اين پروژه از دو بعد حايز اهميت است،  يكي معماري بنا و ديگري اهميت واعتبار و پتانسيل موجود در آن اهميت و اعتبار آن به سبب بين المللي بودن آن در ميان كشورهاي اروپايي است و همينطور حجم مسافري كه در سال جا به جا مي كند، اما ارزش معماري آن به دلايل مختلف حايز اعتبار است.
نيكلاس گريمشاو معمار بنا در اوايل دهه 90 با ساختمان ترمينال بين المللي واترلو بازگشتي موفق و تيزهوشانه به معماري مدرن داشت؛ او بناي ماري شكل درخشنده اي با نماي شفاف و زيبا براي قطارهاي پر سرعت ساخت، باوجود اين، فكر طراح به دنبال خصوصيات شاخصي در اجرا و ساخت بود. به همين علت موقعيت سايت ترمينال بسيار اهميت داشت. دراين راستا نيكلاس گريمشاو، در پلان طرح توجه خاصي به زمين و محيط اطراف خود دارد. استعداد زيبايي شناسانه او، عناصر سازه ايي را در پروژه فراهم آورده اند كه در نتيجه آن سازه اي داراي انعطاف است، اين سازه خرپاي سه بعدي منحني شكلي است كه همگام با پوشش كاملا شيشه اي ترمينال دوقابليت مهم را فراهم آورده است؛ اول اينكه به واسطه آن مسافران امكان ديد به رودخانه تايمز و شهر را داشته و مي توانند مناظر زيباي شهر را ببينند، دوم اينكه بناي ترمينال اين قابليت را دارد كه قطارها از بيرون ديده شوند و اين خود سبب ايجاد بناي يادماني براي ورود به عصري جديد براي راه آهن بريتانيا است. توجه ماهرانه به دو بعد تكنولوژي و شاخصه هاي معماري در پوشش ترمينال مشهود است. 400 متر طول بنا در دهانه اي منحني شكل به وسيله تكيه گاهي مفصلي بهم متصل شده اند. دهانه ها 35 متر تا 50 متر است! سازه  اين بنا، به طور كلي داراي سه مفصل است كه بخش هاي قوسي شكل پوشش را با اتصالات قوسي ثابت شده، هندسه زيبايي شناسنامه سطوح آن سبب شده است، كه مفصل مركزي امكان حركت از مركز به سمت غرب سازه، كه بالاترين نقطه انحناي سازه نيز هست، را داشته باشد. اين همه موجبات ايجاد شيبي ملايم در سطوح شرقي، ساختمان را فراهم ساخته، در عين حال فضاهاي مورد نياز مجموعه به درستي حاصل مي شوند. كشيدگي ترمينال به حدي است كه يك طول كامل قطار در آن جاي مي گيرد و سكويي براي 800 مسافر در آن وجود دارد،  در كل پروژه را مي توان به سه سطح اصلي تقسيم كرد: پاركينگ اتومبيل كه در زير زمين واقع شده است و دو سطح ديگر جهت امكانات وورد وخروج. طرح اين ترمينال به طور قطع حالتي راهنمايي كننده وهدايتگر را براي مسافران خارجي كه به سمت ترمينال در حال حركت هستند، به وجود آورده است، ديدن قطارها سبب هدايت مسافران به سمت ترمينال جهت انجام روند يك مسافرت مانند كنترل بليت، پاسپورت و... و رفتن به محوطه انتظار به وسيله يكي از دو پله برقي موجود، به نقطه اي در نزديكي سكوي قطار مي شود.تجربه اي بي نظير از يك ايستگاه قطار... تجربه اي از انديشه اي اصيل در تلفيق سازه و معماري.

خانه اي از نور
تعامل خانه و طبيعت در اثر خانه جيووانيتي، كوچكترين پروژه مسكوني ريچارد مير
017385.jpg
نينا شاهرخي 
اين خانه كوچكترين پروژه مسكوني ريچارد مير Richard Meier است؛ خانه جيو وانيتي در سايتي شيبدار در محله اي مسكوني و شهري در شرق مركز پيتس بورگ واقع شده است. پنهان بودن از ديد خيابان هاي اصلي و فعاليت ها و نشانه هاي طبيعي شهري، اختيارات ويژه اي در اختيار مير قرار داده است تا او با جهت دادن به بسياري از فعاليت هاي خانه به سمتي دور از شهر و خيابان، به پلاني ساده و نماهايي بدون پيچيدگي دست يابد.
معمار، شيب ملايم را به خوبي به كار برده است؛ او به ساده سازي برنامه و جاي گيري خانه در سايت توجه داشته و نهايتا به عنوان يك نتيجه ايده آل از جاي گيري خانه در محوطه در بالاي شيب با پنجره هاي متعدد و محدوده اي دور شده از خيابان اصلي، در حاليكه نمايي به نسبت ساده را در معرض ديد بينندگان قرار مي دهدپروژه به كار خود به مانند بسياري از طراحي هاي مسكوني موفق ديگر وي كه يك زندگي شخصي را همراه با مناظري گسترده در اختيار صاحبانشان قرار مي دادند، پايان داده است. تراس هاي خانه جيووانيتي رو به سمت قطعه زميني از چمن، چند درخت و خانه ديگري در فاصله اي نه چندان دور قرار دارد. به نظر مي رسد كه مير از دانستن اين حقيقت كه خانه اي بسيار نزديك به پروژه ساخته خواهد شد، سر باز زده است هر چند اين موضوع در روند ساخت پروژه فهميده شدو تصميم گرفته است پروژه را همانگونه كه قبلا در موقعيت هاي مختلف در پروژه هاي بزرگتر انجام داده بود حل كند، به همين خاطر تا حدودي حقايق سايت را ناديده گرفته است.
به هر صورت خانه پيتس بورگ با اندازه نسبتا كوچكش، همانند ميان پرده اي براي نمايشنامه معماري مير است! نرده هاي سفيد، موزائيك هاي بزرگ و قوس هاي هميشگي اينجا نيز كاملا آشكار است.
در اينجا معمار، قابليت و توانايي اش را در خلق فضاهاي بسيار خصوصي كوچك با احجامي كه در روش بدون نقصش به نمايش در مي آيند نشان داده است، قابليتي كه او نتوانسته بود حتي بعضا، در پروژه هاي بزرگ به وجود بياورد.
اين خانه كوچك، نمايشگاه حركات زيركانه يك معمار با تجربه است؛ بازديد كنندگان همواره به دنبال چيز بيشتري مي گردند. آنها مايلند خانه را دور بزنند همانطور كه كسي دوست دارد مكعب روپيك را آنقدر جابه جا كند تا تمام اجزاي آن سر جاي خود واقع شوند و نتيجه چيزي نيست جز يك اثر ذي قيمت!
مارتين فيلر در از خانه و باغدر مورد خانه جيووانيتي نوشته است: اين اثر متعلق به كيفيتي متفاوت و متعاليست، هر چند در ابتدا بيشتر تكراري به نظر مي رسد تا جديد، اما يك نگاه نزديكتر نشان مي دهد كه ظرفيت خارق العاده معمار براي ايجاد تفاوت و ويپه بودن در يك زمينه عادي تا چه اندازه مي تواند موثر باشد.
با تمام مشكلاتي كه اكنون براي خانه پيش آمده است مانند ريختن مقدار زيادي از گچ هاي نماي پشت خانهجيووانيتي كه البته در حال حاضر مالك خانه نيستدر مورد آن گفته است: چگونه مي توانم زندگي در خانه اي را كه ريچارد مير طراحي كرده است توصيف كنم؟ پاسخ اين است: نور، نور، نور، نور.

ميدكس 2004
017379.jpg
هشتمين نمايشگاه بين المللي مبلمان و معماري داخلي، هفتم الي دهم ماه ميلادي آينده در استانبول برگزار خواهد شد.
اين نمايشگاه كه در مساحتي بالغ بر 20 هزار متر مربع برگزار مي شود، آخرين پيشرفت ها را در صنعت مبلمان و طراحي داخلي به بينندگان عرضه خواهد كرد؛ مبلمان فضاهاي مختلف مانند: آشپزخانه، حمام و سرويس  هاي بهداشتي، مبلمان و دكوراسيون اداري، صنايع جانبي و ... در معرض ديد علاقه مندان قرار خواهند داشت. شركت هايي از كشورهاي آسياي ميانه، عربستان، آلمان، فرانسه، هلند، يونان، بلغارستان، روماني و اترايش نيز در اين نمايشگاه حضور دارند.
پيش بيني مي شود 35 هزار بازديد كننده حرفه اي از اين نمايشگاه بازديد كنند. تركيه بزرگ ترين توليد كننده مبلمان به صورت صنعتي در خاورميانه است.

تهران، ساخت يك ابر شهر
017373.jpg
تحقيقات و كتب منتشر شده به زبان انگليسي در مورد ايران، عموما به مسايل اجتماعي و اقتصادي مي پردازند؛ تعداد كتاب هايي كه پيرامون شهر و شهرسازي در ايران توسط ناشران غير ايراني منتشر شده، آنچنان اندك است كه بدون شك فقدان منابع براي محققان غير ايراني علاقه مند به اين حوزه غير قابل انكار است. پرفسور علي مدني پور استاد دانشگاه نيوكاسل انگلستان، از جمله معدود پژوهشگران و استادان در زمينه شهرسازي است كه توانسته با انتشار كتاب تهران، ساخت يك ابر شهرTehran The Making of Metropolisمنبعي ذي قيمت در اختيار علاقه مندان شهرسازي نوين ايران قرار  دهد.
مدني پور در اين كتاب ضمن بررسي كلي شهرهاي معاصر ايران با تمركز بر تهران، مسايلي چون اقتصاد شهري، مديريت شهري، فضاي شهري، زندگي شهري، شكل گيري منظر شهري و ... را به چالش كشيده است. گفت گوي زيبا شهر با دكتر مدني پور پيرامون تهران و مسايل آن به زودي منتشر خواهد شد.

همايش عمران، معماري و شهرسازي
017382.jpg
هفدهم مهرماه آخرين مهلت ارسال مقالات به همايش عمران، معماري و شهرسازي كرمان است؛ اين همايش در محورهاي: طرح هاي شهري و رشد شهر نگاهي به حاشيه نشيني، توسعه پايدار در معماري و شهرسازي، طراحي شهري نماها، مبلمان و فضاي سبز شهري، ساماندهي و احياي بافت قديم و آثار تاريخي و شناخت پتانسيل هاي توريستي، تضادهاي فرهنگي و اقليمي در ساخت و ساز شهري، تاسيسات زيرساختي آبهاي سطحي، كانال كشي هاي آب، فاضلاب، گاز، تلفن و ...، طراحي معابر و ترافيك شهري، مصالح در ساختمان سازي انرژي، سبك سازي و تكنولوژي روز، ايمن سازي، مقاوم سازي و نظارت بر ساختمان، كاربرد مهندسي ارزش و اقتصاد مهندسي در توسعه شهري و كاربرد سامانه اطلاعات جغرافيايي GISدر امور شهري برگزار خواهد شد. علاقه مندان مي توانند از طريق آدرس زير با همايش تماس حاصل كنندwww.cacuk.com:

نگاه منتقد
رقابت، قانون و نظارت 
مسابقات معماري و شهرسازي در ايران؛ آنچه هست و آنچه بايد باشد
بهرام هوشيار يوسفي 
در يكي دو ساله اخير شاهد برگزاري بزرگترين و كوچكترين مسابقات در حوزه معماري و ساخت و ساز ايران بوديم؛ از رقابت هاي محدود به ارايه ايده طراحي تا مسابقاتي كه با دعوت از فعالان حرفه اي، با پرداخت دستمزد هايي جالب توجه از طرف برگزار كننده به شركت كنندگان برگزار شد. بايد پذيرفت كه در حال حاظر روند برگزاري مسابقات نسبت به سال هاي گذشته نه تنها حرفه اي تر شده بلكه با اعمال راهكارهايي در برنامه هاي توسعه ملي، در حال تبديل به روندي جا افتاده در عرصه توليد معماري و شهرسازي حائز ارزش و ماندگار، است.
مع الاسف آنچه در نگاهي كلي به روند متداول در مسابقات معماري و شهرسازي كشور ديده مي شود را مي توان در گستره اي وسيع تعقيب كرد؛ مواردي همچون: عدم بازتاب مناسب و گسترده مسابقات مهم و تاثير گذار با توجه به اهميت مسالهدر جامعه معماري كشور، بي برنامگي هايي كه در روند برگزاري، عدم زمانبندي و يا عدم رعايت زمانبندي رسمي اعلام شده از طرف برگزار كننده و تغيير پياپي آن، عدم وفاداري به تركيب داوران و عدم تعهد داوران به حضور در جلسات داوري به طور منظم، عدم بهره گيري از روش هاي تعاملي اطلاع رساني همچون اينترنت و ايجاد انجمن هاي گفت وگو براي بررسي بازخورد ها و اعمال نظرات اهل فن، عدم علاقه به معرفي آثار حائز رتبه به صورتي جامع و برگزاري نمايشگاه هاي تحليلي - تخصصي، عدم تعهد كارفرما و برگزار كننده به ساخت آثار برگزيده شده و تبديل مسابقه به عرصه اي نمايشي بدون ضمانت ساخت، عدم وجود رغبت به حضور جوانان و انتخاب شركت كنندگان از بين تعداد معدودي از گروه هاي شناخته شده و ... بسياري نقاط ضعف ديگر كه امر رقابت را از ظرفيت هاي ايده آل آن دور كرده است.
نكته قابل توجه اين است كه هر چند طي سال هاي گذشته نبود قانوني براي برگزاري مسابقات معماري، يكي از معضلات اصلي مسابقات برگزار شده در ايران بوده است ولي اين مشكل را با اقدام شوراي عالي انقلاب فرهنگي در جلسه 513 مورخ 20/12/1381 در تصويب آئين نامه جامع برگزاري مسابقات طراحي معماري و شهرسازي به پيشنهاد فرهنگستان هنر، مي توان حل شده تلقي كردمتن اين آئين نامه در شماره۳۸ بهار۸۲ شماره سوم دوره جديد فصلنامه آبادي به چاپ رسيده است؛ اين مصوبه اگر چه توسط فعالان عرصه معماري و ساخت و ساز شناخته شده نبوده و به تبع اين موضوع، رعايت نيز نمي شود !ولي نهايتا وجود آن، مساله خلاء قانوني را در اين عرصه منتفي مي كند.
با مقدمه فوق مي توان نتيجه گرفت كه مشكلات حال حاظر در روند مسابقات معماري شهرسازي چونان اكثر مشكلات اجرايي كشور نه مشكل قانوني بلكه مشكل فرهنگي بوده و در نتيجه راه حل هايي فرهنگي را مي طلبد؛ ارايه پيشنهاداتي در جهت اصلاح اين روند ضروري به نظر مي رسد:
* بستر سازي فرهنگي و آگاه سازي كارفرمايان از فوايد مسابقات معماري در جهت همه گير شدن اين نوع برخورد با روند توليد معماري به عنوان راهكار اساسي ساخت آثار با ارزش معماري.
* توجيه معماران و مشاوران ساختماني در جهت علاقه مند ساختن آنها به شركت در رقابت هاي معماري .
* اجازه حضور جوانان در رقابت ها و تبديل يك مسابقه معماري به عرصه رشد و شكوفايي و توسعه استعداد ها و انديشه هاي نو .
* چند مرحله اي كردن روند رقابت هاي معماري و شهرسازي در جهت انحصار شكني و بهره برداري از تجارب گذشته در عين رويكرد به آينده.
* موظف كردن كارفرمايان دولتي به برگزاري مسابقات در پروژه هاي حائز شرايط.
اعمال سياست هاي تشويقي براي كارفرمايان بخش خصوصي براي ايجاد ترجيح جهت برگزاري رقابت در روند طراحي پروژه هاي شخصي در پروژه هايي داراي حد نصابي خاص در هزينه.
* تعريف گروه ها و شركت هايي خاص به عنوان مشاوران زمينه برگزاري رقابت هاي معماري و شهرسازي براي تبديل روند برگزاري مسابقه به موضوعي تخصصي و تعهد آور.
* تدوين منشور راهبردي مسابقات معماري و شهرسازي و دبيرخانه اي دايمي براي آن، در جهت ارايه راهكار هاي اجرايي نظارتي و شناساندن قوانين موجود علي الخصوص آئين نامه جامع برگزاري مسابقات طراحي معماري و شهرسازي به دست اندركاران حوزه ساخت و ساز.
در انتها بار ديگر بايد يادآوري كرد كه توسعه مسابقات معماري و شهرسازي و در كل فرهنگ رقابت در اين عرصه، نه تنها زمينه اي مترقي و پذيرفته شده در حوزه توليد معماري ارزشي در جهان است، بلكه راهي ميانبر در جهت ارتقاي معماري ملي و بومي هر كشور محسوب مي شود.
با تشكر از علي كرمانيان و محمد رضا حائري

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |   محيط زيست  |
|  مهمانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |