چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۳
سينما
Front Page

به مناسبت هفته دفاع مقدس
تجربه ماندگار
003564.jpg
هوشنگ صدفي
چندي قبل كتاب «جاده هاي سربي» از مجموعه كتاب هاي منتشر شده در زمينه ادبيات مقاومت را مطالعه مي كردم، كتابي كه به نوعي خاطرات سردار «احمد سوداگر» از ايثارگران جنگ را بازگو مي كرد. تصوير مردان و زناني كه تا پاي جان براي بيرون راندن خصم كينه توز در جاي جاي اين ميهن اسلامي خون دادند و آسماني شدند. آن روزها خيلي از مسئولان فرهنگي و سياسي در پشت خاكريزها هم نفس با رزمندگان و چشم در چشم با خصم بعثي ، واقعيت هاي جنگ تحميلي را لمس مي كردند و هنوز دچار شعارزدگي و رفاه طلبي نشده بودند و خاكريز اولشان به شهر دزفول و اهواز ختم نمي شد! آن سوتر چه كسي مي دانست كه شهيدان مهران زاده ، مطوري، اسدي، كلوكي، باكري و ... در طلائيه، چزابه، جزاير مجنون، خرمشهر و شلمچه با ساده ترين سلاح ها به دشمن هجوم مي برند. بي گمان اگر آن نفس آسماني، دوربين جادويي و ياران ايثارگر روايت فتح در آن صحنه هاي به ياد ماندني نيز حضور داشتند حالا نوجوانان و جوانان ايراني اين پايمردي هاي شيران ايراني را به خوبي لمس مي كردند. به مناسبت ياد ماندگار تصويرگران جبهه هاي نبرد ۸ سال دفاع مقدس، مطلبي در زمينه شكل گيري برنامه تلويزيوني روايت فتح تهيه شده كه آن را مي خوانيد.
وقتي به خرمشهر رسيديم هنوز خونين شهر نشده بود. شهر هنوز سرپا بود. اگرچه احساس نمي شد كه اين حالت زياد پردوام باشد و زياد هم دوام نياورد.
ما به تهران بازگشتيم و شبانه روز پاي ميز موويلا كار كرديم تا اولين فيلم مستند جنگي درباره خرمشهر از تلويزيون پخش شد؛ «فتح خون»
اين گونه آغاز شد. «روايت فتح» ادامه همان مجموعه «حقيقت» است. اولين شهيدي كه داديم علي طالبي بود كه در عمليات طريق القدس به شهادت رسيد.
به راستي اگر «روايت فتح» با همين نگرش و منش مسئولان فرهنگي امروزي مواجه مي شد آيا مي توانست روايتگر خون و حماسه در جبهه هاي جنگ تحميلي باشد؟ قرار شده بود كه در مورد شكل گيري مجموعه تلويزيوني «روايت فتح» مطلبي را تهيه كنم اما تماس هاي پي درپي با دفتر مديرعامل بنياد روايت فتح در هفته دفاع مقدس به جايي نرسيد، تا اين كه ما را به متوليان توليد روايت فتح سپردند.
جوانان مشتاقي كه سال هاي سال پس از كنار گذاردن فانوسقه و اسلحه، هم اينك در مرزهاي شمالي و جنوبي اين مرز و بوم به تصوير سازي حماسه هاي هشت سال دفاع مقدس مي پردازند.
شايد از رفتار مديرعامل بنياد روايت فتح به خاطر اين بي توجهي در زمينه گفت وگو با روزنامه همشهري رنجيده باشم ولي اين نكته را از ايشان مي توان قبول كرد كه: هيچ مسئول و دولتي در جامعه نمي تواند فرهنگي را ايجاد كند. فرهنگ پديده اي كاملاً منطقي است كه مردم آن را انتخاب مي كنند، رشد داده و يا به انحراف مي كشانند.
«شهيد آويني» در مجموعه مقالات خود در زمينه شكل گيري روايت فتح اين گونه مي نويسد: «يك دوربين «ميني اكلر» داشتيم و يك ضبط صوت «ناگرا» و خرت و پرت هاي ديگري كه اين مجموعه را كامل مي كرد. هم كارگردان و هم صدابردار خود من بودم و جز فيلمبردار، فقط يك نفر ديگر همراه ما بود: شهيد غلام عباس ملك مكان، شيرمردي از روستاي «قنات ملك» شيراز كه هم رانندگي مي كرد و هم محافظ گروه فيلمبرداري بود آن هم با يك تفنگ ام يك! گروه هاي فيلمبرداري ما با همان انگيزه هايي كه رزم آوران را به جبهه كشانده بود كار مي كردند، داوطلبانه و بدون چشمداشت مالي، در كمال قناعت و شجاعت و آماده براي شهادت. اين آمادگي، اصلي بود كه باقي ضرورت ها را ايجاب و ايجاد مي كرد.
يعني اگر گروه هاي فيلمبرداري ما آماده براي مرگ نبودند، ديگر قناعت و صداقت و ديگر صفات ممدوحشان فايده اي نمي توانست داشته باشد. اينجا عرصه اي نبود كه فقط پاي تكنيك و يا هنر در ميان باشد. بهترين كارگردان هاي سينما اگر آمادگي براي كشته شدن در جنگ نمي داشتند، نمي توانستند در ميان ما مفيد به فايده و ارجمند باشند. از سال ،۶۵ ابراهيم حاتمي كيا نيز به گروه ما پيوست و سه چهار فيلم مستند ساخت. اما او تنها كسي بود كه پيش از ورود به جمع ما تجربه فيلمسازي داشت.»
براي اغلب كساني كه مجموعه تلويزيوني روايت فتح را دنبال كرده اند، گيرايي متن، سيال بودن تصوير و روايت ناگفته هاي جنگ همراه با نوعي فيلمسازي شاعرانه البته به سبك مستندسازي جنگي از جمله مشخصات اين گروه از فيلم هاي توليدي روايت فتح تا قبل از شهادت سيد مرتضي آويني بود.
003567.jpg
بعدها دوستان او تلاش كردند با استفاده از شيوه متون، صداي حزن انگيز گوينده و روش فيلمسازي او مجموعه هايي را توليد كنند ،اما شايد توفيق آن چناني در اين زمينه نداشتند. عليرغم آن «روايت فتح» همچنان به صورت روايتگري صريح و ارزشي توانست درباره مضامين گفته و ناگفته هشت سال دفاع مقدس نقش خود را ايفا كند. اگر برخي از مخاطبان هم اينك با اين مجموعه احساس دوري مي كنند شايد بخشي از آن به دلايلي برمي گردد كه دست اندركاران فن فيلمسازي مستند بدان معترف هستند. ناگفته نماند كه بيشتر فيلم هاي توليدي در طول دوره حيات سيد مرتضي آويني با همان سبك و سياق روايت فتح توليد مي شد و اگر بعدها دوستان او تلاش كردند تا همان سبك را دنبال كنند بيشتر يك نوع دنباله رو مستند سينما- حقيقت شدند. تجربيات تكنيكي او را مي توان در عناصري چون بود و نبود گفتار متن، موسيقي روي تصوير، افكت و گونه هاي مختلف تدوين به خوبي مشاهده كرد.
مخاطبان حرفه اي سينماي مستند شايد به اين نوع مستندهاي جنگي از نظر شيوه كارگرداني، فيلمبرداري و تدوين خرده بگيرند اما تجربه مداوم چنين برنامه هاي تلويزيوني «روايت فتح» نشان داد كه ويژگي مستندهاي جنگي شهيد آويني تا حد زيادي مديون هنجار شكني در شيوه فيلمبرداري، كارگرداني، گويندگي متن و روش تدوين است.
ثبت لحظه هاي ماندگار از صحنه هاي جنگ با تكان هاي زياد دوربين در اغلب موارد مخاطبان را آزار نمي دهد در حالي كه گاهي تكان اين گونه در مجموعه هاي تلويزيوني يك گاف تصويربرداري به شمار مي آيد. مخاطبان كنجكاو با حضور دوربين در پشت خاكريزها احساس حضور در جبهه را با رگ و پوست حس مي كنند.
آغاز ساخت مجموعه تلويزيوني «روايت فتح» به بهمن ماه سال ۱۳۶۴ باز مي گردد. اگر چه فيلم هايي قبل از اين تاريخ نيز در ساخت اين برنامه ها مورد استفاده قرار گرفته اند كه چندان زياد نيستند.
اولين قسمت از اين مجموعه با نام «شب عاشورايي» به بيان حالات و روحيات رزمندگان اسلام ساعاتي پيش از آغاز عمليات والفجر هشت پرداخته است كه به تصرف شهر فاو عراق منجر مي شود. هم نشيني و تركيب عواملي همچون موسيقي، گفتار متن، صداي سر صحنه و سير منطقي مونتاژ در اين فيلم آن چنان طبيعي و بجاست كه بيننده بعد از ديدن فيلم، چه بسا هرگز در نيابد كه در طول فيلم با چيزهايي از قبيل موسيقي روبه رو بوده است، آن چه شهيد آويني خود آن را «مستند اشراقي» نام نهاده است با اندكي قوت و ضعف در تمام فيلم هاي مجموعه روايت فتح قابل مشاهده است. در اين فيلم ها دوربين، گسترش چشم فيلم بردار است و صداهاي روي تصاوير درست همان صداهايي است كه مخاطب تمناي شنيدن آن را دارد. اوج هنر كارگردان و عوامل فيلم سازي در اين شيوه مستندسازي در اين است كه هيچ گونه دخل و تصرفي از جانب خود در وقايع و رويدادها نمي كنند.
شهيد آويني در بخش ديگري از حمايت هاي فرهنگي دست اندركاران در مورد روايت فتح اين گونه مي نويسد: «فيلمسازي صنعت بسيار گراني است و اگر ما مي خواستيم براساس تعرفه هاي موجود در بخش خصوصي كار كنيم براي اين حجم از كار بودجه بسيار زيادي لازم بود، اما بچه هاي ما تا سال ۱۳۶۷ كه به ناگزير تسليم سيستم هاي برآورد مالي و فني تلويزيون شديم، جز حقوق ماهيانه جهاد سازندگي و يا سپاه پاسداران كه از هفت هزار تومان بالاتر نمي كشيد چيزي دريافت نمي كردند. نمي دانم چه طور شده بود كه اين اواخر يعني سال ۱۳۶۶ بنياد فارابي به ياد ما افتاده بود و نود هزار تومان به واحد تلويزيوني جهاد سازندگي هديه كرده بود كه ميان اعضاي اصلي تقسيم شد. همين مختصر را نيز بچه ها غالباً به خانواده شهدايمان هديه كردند و يا در همين سال در جشنواره فيلم هاي جنگي نمي دانم چند سكه بهار آزادي نصيب ما شد كه هيچ يك از بچه ها قبول نكردند و آنها را به صندوق واحد تلويزيوني بخشيدند. مي خواهم بگويم كه اين كارها كه ما كرديم از پول يا بوروكراسي يا سيستم هاي نظامي و يا هر چيز ديگر برنمي آيد. عشق مي خواهد و انگيزش، ريشه انگيزش هم در عشق است، هر انگيزشي.»

سايه روشن رسانه

شهريار كمال تبريزي
كمال تبريزي قصد دارد زندگي شهريار را براي سيمافيلم به تصوير بكشد.
مجموعه تلويزيوني محمدحسين بهجت تبريزي متخلص به شهريار به تهيه كنندگي حسن بشكوفه و كارگرداني كمال تبريزي ساخته مي شود.
فيلمنامه اين مجموعه در ۱۸ قسمت ۵۰ دقيقه اي به سفارش سيمافيلم توسط مهدي سجاده چي نوشته شده است.
به گفته مهدي سجاده چي نويسنده فيلمنامه، از طرف سيمافيلم رضا بالا، پوريا معلم و حسن بشكوفه به عنوان مشاوران تحقيق به من معرفي شدند و من با كمك آنها تحقيقات اين مجموعه را انجام دادم و آن را به نگارش درآوردم.
رويش شبكه اول
003558.jpg
برنامه رويش با محوريت موضوعات اخلاقي در ايام ماه رمضان از شبكه اول سيما پخش مي شود.
اين برنامه در ۳۰ قسمت به تهيه كنندگي علي حجازي مهر براي پخش در ايام ماه رمضان از شبكه اول سيما آماده شده است. اين برنامه كه در گروه فرهنگ و معارف شبكه اول سيما با محوريت موضوعات اخلاقي تهيه شده است توسط عليرضا فرح جو كارگرداني مي شود.
فرجاد در «كلام نور»
جليل فرجاد در مجموعه تلويزيوني «كلام نور» كاري از شبكه قرآن بازي كرده است.
بنابراين گزارش، جليل فرجاد در مجموعه تلويزيوني «كلام نور» ويژه ماه رمضان بازي كرده است.
اين مجموعه در شبكه قرآن تهيه شده و براي ماه رمضان از شبكه دوم سيما پخش مي شود. داستان اين مجموعه درباره يك دفتر مجله است كه داستان هايي از قرآن را انتخاب و مي نويسند.نويسندگي، كارگرداني و تهيه كنندگي اين مجموعه بر عهده سعيد تقدسي است.
هتل پاپلي حادثه ساز
مجموعه تلويزيوني هتل «پاپلي» به زودي براي گروه خانواده شبكه اول سيما توليد مي شود.
اين مجموعه به صورت اپيزوديك در ۴۲ قسمت به تهيه كنندگي ميرچولي براي شبكه اول سيما تهيه مي شود.هتل پاپلي كه از سوي محمدتقي رنجبر نگارش شده، قرار است كارگرداني شود.
در اين مجموعه حضور فلورا نظري و اميد زندگاني قطعي شده است. داستان هتل پاپلي كه به معناي پروانه است، مربوط به زندگي زن و شوهرهاي جواني است كه در اين هتل اقامت مي كنند و در هر قسمت از اين مجموعه ما شاهد زندگي يكي از اين زوج ها هستيم.

نگاه

انتقاد به شبكه آموزش
رئيس انجمن رياضي ايران بر ضرورت استفاده از امكانات و شيوه هاي جديد آموزشي به منظور ارتقاي كيفي و جلب مخاطبان بيشتر براي برنامه هاي علمي آموزشي صدا وسيما تأكيد كرد.
دكتر عبادالله محموديان در گفت وگو با ايسنا گفت: اغلب برنامه هاي علمي شبكه هاي تلويزيوني تكراري است به طوري كه يك برنامه در ساعات متعدد و در شبكه هاي مختلف پخش مي شود.
وي افزود: يكي ديگر از نقاط ضعف برنامه هاي علمي سيما بي توجهي به تكنيك ها و تكنولوژي هاي نوين آموزشي است. به عنوان نمونه دروس ارائه شده در شبكه آموزش مانند كلاسهاي آموزشي سنتي مطرح مي شوند و تنها جنس تخته و تعداد دانش آموزان تغيير كرده است در حالي كه شبكه هاي تلويزيوني مي توانند با استفاده از امكاناتي نظير انيميشن، اينترنت و جلوه هاي تصويري سطح كيفي و جذابيت بصري برنامه هاي خود را افزايش دهند تا بيننده انگيزه  لازم را براي دنبال كردن بحث تا انتها داشته باشد.
رسانه ملي بايد پاسخگو باشد
003561.jpg
دكترعلي موسوي گرما رودي - شاعر و مترجم قرآن كريم گفت: اتفاقي كه در بدنه زبان و محاورات نسل جديد افتاده، از سريال هاي تلويزيوني سرچشمه مي گيرد، متاسفانه برخي از سريال ها در انتخاب زبان و نوع ارائه كلمات، به جامعه لطمه وارد مي كنند و جامعه را دچار آسيب جدي مي سازند.
به گزارش مهر ، وي افزود: قصد ندارم كه تاثيرگذاري پاره اي از برنامه هاي سيما بر مخاطبان را ناديده بگيرم، ممكن است در بخش هاي هنري برخي از اين برنامه ها و سريالها تاثيرات مثبتي هم داشته باشند، اما بايد ديد كه در بخش زبان چه مسيري دنبال مي شود و آيا اصولا حفظ و ارتقاي جايگاه زبان فارسي مورد اعتنا هست يا نه ؟!
اين شاعر و مترجم قرآن كريم در ادامه ياد آور شد:
برنامه سازان رسانه ملي مي توانند در بخش ها و گونه هاي مختلف زبان، به تبيين تيپ خاصي از زبان محاوره بپردازند، بي آنكه هيچ لطمه اي به پيكره زبان وارد شود، به طور مثال نويسنده سريال شب دهم با اين كه گويشي محاوره اي از يك نوع خاص را براي كار خود انتخاب كرده بود و به نوعي به احياء زبان جاهل ها و لوطي هاي قديم مي پرداخت، اما بسيار خوب و قدرتمندانه اصطلاحات آن تيپ خاص را با در نظر داشتن اصل امانتداري و توام ساختن آن با هنرمندي، بيان كرد، به اعتقاد من اگر هر چيزي به درستي بر جاي خود بنشيند، لطمه آفرين نخواهد بود.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   سينما  |   علم  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |