دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۲۲
در شهر
Front Page

گفت وگو با دكتر احمدي نژاد، شهردار تهران 
مديران محافظه كار، مشكل اصلي هستند
018816.jpg
او رفتار و ادبيات مديراني كه در مقابل هر نوع تغيير، تحرك، تحول و پويايي مقاومت مي كنند را مانع اساسي جهش توسعه در كشور مي داند.
عكس  : ساتيار
تحول خواهي در قالب منافع مردم خواهد بود و اگر قرار باشد به بهانه نمايشگاه ماه ها وقت و انرژي كه متعلق به مردم است گرفته شود، شرايط را تحمل مي كنيم تا بالاخره منطقمان به وقت خودش جاي خود را باز كند
آزاد كردن املا كي كه از 35 سال پيش داخل طرح مانده بودند و تهيه طرح تفصيلي شهر تهران كه تا سال آينده به اتمام مي رسد، از طرح هاي متحول كننده شهرداري است 
به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت

از اينكه قرار گفت وگو براي ساعت 8 شب گذاشته شده بود ناراضي نبوديم، چون فكر مي كرديم اين ساعت از شبانه روز وقتي است كه مي توان با فراغ بال با شهردار به گفت وگو نشست و نگران كم آوردن وقت نبود. اما انگار اشتباه مي كرديم، از آن ساعت شيفت كاري سوم شهردار تهران شروع شده بود و ما كمي بيشتر از يك ساعت فرصت گفت وگو داشتيم.
با وجود اين، همين فرصت كم براي گفت وگو كافي بود تا با ادبيات و رفتاري كه تقريبا به يك شيوه مديريتي تبديل شده است، در ميان مديران آشنا شويم؛ آن هم از زبان يكي از همين مديران ،رفتار و ادبياتي كه در مقابل هر نوع تحول، تحرك، پويايي و تغييرات اساسي مقاومت مي كند. مديريتي كه حتي از جابه جايي ميز و صندلي اش هم هراس دارد و شهردار تهران غلبه چنين رفتار مديريتي را مانع بزرگ جهش توسعه تهران و البته كشور مي داند.
جناب آقاي شهردار! چرا طرح انتقال نمايشگاه اجرا نشد؟
اين طرح با دست اندازهايي برخورد كرد و مانع تراشي هايي را به خود ديد كه از جنس كارشناسي نبود، از جنس ديگري بود. كار به جايي رسيد كه ترجيح داديم منافع مهم تري را لحاظ كنيم و احساس كرديم اگر قرار باشد چند ماه فضاي كشور ملتهب شود، مردم بيشترين ضرر را مي بينند. موقتا سكوت كرديم ولي روي نظر كارشناسي مان كماكان پافشاري مي  كنيم. به اعتقاد ما اصلا جابه جايي يك محل نبايد در مديريت امروز كار سختي باشد. نمي   دانم چرا اينقدرمحافظه كاري و مقاومت در مقابل يك جابه جايي صورت مي گيرد؟ واقعا رمز و راه حل بسياري از مشكلات شهر، شكستن اين روحيه محافظه كاري و گام نهادن به سمت تحول است. همه چيز كشور در حال تحول است؛ شكل جمعيتي، روابط اجتماعي و...
شما قبلا هم جايي گفته بوديد كه در شهرداري به دنبال تجربه نوعي مديريت تحولگرا هستيد. خب، به عنوان يك شعار، شايد اين گفته براي هر مديري جذاب باشد. اما تحول نمي  تواند بر مبناي خواست شخصي يك مدير و فقط در يك مجموعه باشد. در همين تجربه انتقال نمايشگاه متوجه شديد كه اساسا نظام مديريت در ايران چندان علاقه مند به نه تنها تحول كه حتي تغييرات جزئي هم نيست كه قطعا ريشه در بنيان هاي عميق سياسي، اقتصادي و جامعه شناختي دارد. بر اين مبنا شما تصور مي  كنيد چقدر توان ايجاد تحول را خواهيد داشت؟
تحول براي ما يك انتخاب نيست، يك تحميل است. ما ناچاريم با تحولات دنيا پيش برويم و هر مقاومتي در اين باره قطعا براي ما زيان هاي هنگفت  به دنبال خواهد داشت. ما بايد سرعت خودمان را منطبق كنيم با سرعت اين جهان پرشتاب.در حوزه مديريت شهري، بايد زمينه اي فراهم شود كه بتوان از همه دستاوردهاي نويي كه شهرهاي بزرگ جهان از آن بهره مي  برند، در تهران استفاده كرد.
وقتي نگاه علمي به حوزه كارمان داشته باشيم متناسب با خواست مردم، زندگي مردم و تحولات مردم پاسخگو خواهيم بود. اين در همين تهران شدني است، من اصرار دارم بگويم كه در تهران شدني است. وقتي مردم ترجيح مي    دهند از اين مسير به خانه يا محل كارشان بروند من بايد كاري بكنم كه بتوانند از اين مسير استفاده كنند. شما كارها و برنامه هايي را بعد از اجرا در تهران ديده ايد كه دو ماه پيش براي مردم نشدني مي نمود. وقتي با دوستان و برخي همكاران مطرح كرديم كه چراغ راهنمايي بزرگراه شهيد چمران را حذف مي  كنيم، پرسيدند مگر مي  شود؟ برداشتيم و ديدند كه شد.
مشكلات كه فقط يك راه حل ندارد، بايد بهترين و كم هزينه ترين انتخاب را در نظر بگيريم. البته هنوز در آن محدوده به دليل مشكلات ساختاري كه شهرسازي دارد نيازمند كارهاي ديگري هست ولي رفت و آمد تا حد زيادي روان تر شده است. مي شود بسياري از تقاطع ها را حذف كرد. اگر به موازات اين تعداد خودرويي كه از سال گذشته تا حالا وارد تهران شده  است به ظرفيت حمل و نقل عمومي اضافه مي شد، مطمئن باشيد با كارهاي ترافيكي كه انجام شده وضع ترافيك تهران خيلي بهتر مي  شد. به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت. در همين شهرداري براي انجام كاري بايد 15 نفر يك نامه را امضا مي     كردند تا كار به انجام برسد، وقتي ديديم نمي   شود اينطور شهرداري را اداره كرد، اصلاحش كرديم.
شما شخصا چقدر اين روحيه مبارزه با محافظه كاري را در كارهايتان بروز داده و دخالت داديد؟
بالاخره بسياري از كارهايي كه ظاهرا راهش بسته است انجام شده و موانع آن شكسته شده است. كار ديگري كه جزو دستاوردهاي اين دوره است،   آزادسازي املاك داخل طرح هاست. از 35 سال قبل تا امسال املاك مردم داخل طرح بود و نه مي       توانستند منتقل كنند، نه مي      توانستند بفروشند، نه مي      توانستند بازسازي و تعمير كنند. با هر كس در ميان مي     گذاشتيم مي    گفتند امكان ندارد بشود اين املاك را آزاد كرد، آن هم 100 هزار پلاك را. اما بعد از اينكه همكاران و كارشناسان بررسي كردند، طبقه بندي كردند و تصميم گيري شد، باخوشحالي مي   گويم از ابتداي امسال تا الان 20 هزار پلاك عوض شده است. بسياري از كارها شدني است اما نمي   توانند تصميم بگيرند.
در مورد مشكل مدارس تا به حال مجلس چند بار تصرف دولت بر مدارس استيجاري را تمديد كرده است. تا به تابستان نزديك مي  شويم و مالك حكم تخليه مي  گيرد، آموزش و پرورش درخواست كمك مي  كند و از مجلس مي  خواهد 5 سال ديگر مهلت تصرف مدارس استيجاري را تمديد كند. در صورتي كه حل اين مشكل كار سختي نيست. من پيشنهادي به مسوولان مربوطه، آموزش و پرورش و مجلس دادم و گفتم كه با يك تصميم گيري سه ماهه اين مشكل حل مي  شود. گفتم كه اگر وزارت مسكن معادل زمين مدرسه را به صاحبان مدارس بدهد ما هم جواز صادر مي  كنيم و مالكان هم به اين جابه جايي رضايت مي  دهند، در آن صورت مشكل حل مي  شود و مدارس به نام آموزش و پرورش مي  شود. اين كار 400 قطعه زمين در مقابل 400 مدرسه مي  خواهد كه براي تهران هيچ چيز زيادي نيست. اما در مقابل هر تصميمي تعلل و مقاومت مي بينيم و چنان واكنش نشان مي دهند كه انگار قرار است همه چيز به هم بريزد. يا در مورد همين قطار هوايي؛ چرا نبايد اين طرح اجرا شود؟
مي گويند چون در هيچ كجاي دنيا سابقه نداشته كه مونوريل با اين طول طراحي شود، اجراي آن در تهران مشكل ايجاد خواهد كرد.
اولا اين طور نيست كه چنين طولي طراحي نشده باشد. خطوطي در دنيا طراحي شده است كه يك خط آن بيش از كل خط طراحي شده ما طول دارد. ثانيا مگر بايد به اين شكل تصميم گيري كرد؟ اين عاميانه ترين نوع برخورد با يك پديده است و مصداق بارز محافظه كاري است. بايد حساب و كتاب كرد، كارشناسي كرد و منافع را سنجيد.
گفته مي شود كه حجم بزرگي از خيابان را پايه هاي آن اشغال كرده و در مدت اجرا، ترافيك مختل خواهد شد.
اتفاقا در طرح ما مسدود كردن خيابان ها وجود ندارد. يعني كمترين ميزان را دارد. بالاخره در هر كاري بايد هزينه و فايده را بررسي كرد و بعد تصميم گرفت كه آن هم يك معادله و بررسي علمي دارد. تمام جوانب آن كاملا بررسي شده است. براي اولين بار بخش خصوصي حاضر شده است در عرصه حمل و نقل عمومي سرمايه گذاري كند و با قيمت گذاري شوراي شهر اين بخش را بسازد.
در مقابل سيطره اين محافظه كاري چه كار خواهيد كرد؟ بسياري از مديران ما روحيه عدم كار دارند. شايد بتوان گفت اغلب آنها انگيزه و اراده جدي براي كار ندارند. آدمي هم كه نخواهد كار كند هزار نوع بهانه مي آورد. در مورد همين انتقال نمايشگاه مي گفتند كه تجارت در ايران تعطيل مي شود و ميليون ها شغل از بين مي رود. اين مقاومت ها در مقابل شما وجود دارد به خصوص در مواردي مثل تغيير ساعات كار و خودروهاي فرسوده و مانند اينها مقاومت هاي زيادي خواهد بود. چه خواهيد كرد؟ در جايي تاوان پافشاري را داده ايد. گفتيد نمايشگاه را منتقل مي كنيد اما نشد. آيا باز هم به اين راه ادامه مي دهيد؟
018843.jpg
عكس  : ساتيار
قطعا همين طور است و ادامه خواهم داد. البته شجاعت و تحول خواهي در قالب منافع مردم خواهد بود و ما هم بر اساس اولويت هاي خود حركت مي كنيم. اگر قرار باشد به بهانه نمايشگاه ماه ها وقت و انرژي كه متعلق به مردم است گرفته شود، شرايط را تحمل مي كنيم تا بالاخره منطقمان به وقت خودش جاي خود را باز كند. البته به نظر من مديران محافظه كار در كشور ما دودسته اند: دسته اي كه به تبع فضا و گرايش هاي سياسي اين رفتار را از خود بروز مي  دهند و دسته اي كه روحيات اينچنيني دارند و به نظر من اگر كسي چنين روحياتي داشت بايد عرصه مديريتي را رها كند.
در حال حاضر شما با اين واقعيت مواجه هستيد. در اين دو سال و هشت ماه باقي مانده از دوره مديريتي تان چطور نقطه بين عقلانيت و تقابل با محافظه كاري را پيدا مي كنيد؟
بايد سعي كنيم خيلي براي مردم دردسر نسازيم. به هر حال تا جايي كه بشود با منطق و استدلال با تفكر ايستا برخورد مي كنيم اما اگر نشود مشكلات را با مردم در ميان مي گذاريم. تمام مانع تراشي ها و مقاومت ها را به مردم مي گوييم و آن موقع تصميم گيري با مردم خواهد بود و البته از رسانه ها مي خواهم كه با اين روحيه محافظه كاري مقابله كنند و آن را بشكنند. روحيه تحولگرا بايد به يك مطالبه عمومي تبديل بشود.
مي توانيم اين طور استنباط كنيم كه چالش اصلي شما و دولت همين چالش تحول خواهي در مقابل محافظه كاري است؟
بخش عمده اي از چالش به خاطر همين مديران محافظه كار است و بخش ديگري به خاطر يك سري بداخلاقي هاست. بالاخره ما مي  گوييم كه بايد شهر را به سرعت جلو برد و اين هم به تصميم گيري سريع نياز دارد و با تعلل ممكن نخواهد شد. البته من اين تعابير را به كار نمي برم. من مي گويم تقابل مديريت ايستا و مديريت پويا. مديراني داريم كه اگر بخواهي ميزشان را جابه جا كني هول مي كنند. فكر مي كنم اين مديريت ايستا است كه مانع تحول كشور است. مديران زيادي در كشور داريم كه مي توانند به جاي مديران ايستا در كشور مديريت كنند بنابراين نبايد خود را به چند نفر محدود كنيم، بايد عرصه را باز كنيم تا ديگران بيايند و كشور را به جلو هدايت كنند. اين بدترين حرف است كه به جوانان بگوييم فقط همين مديران بايد كشور را اداره كنند. بايد مطالبات حقيقي مردم را مطرح كنيم. مردم هم كارآمدي مي خواهند .
اجازه بدهيد كمي فضاي گفت  وگو را تغيير بدهيم و به كارها و برنامه هاي شهرداري بپردازيم. در اين 2 سال و 8 ماهي كه از عمر مديريت شما در شهرداري باقي مانده، شهرداري چه كار بزرگي را مي تواند به سرانجام برساند كه مردم نتيجه اش را ببينند؟ فكر مي كنم مونوريل يكي از آنها باشد.
ما چند برنامه را دنبال مي كنيم. در واقع اصلاح رابطه شهرداري با مردم و اعتمادسازي از برنامه هاي ثابت ماست كه بايد نهادينه بشود. در بخش حمل و نقل اصرار داريم كه ظرفيت حمل و نقل عمومي را بالا ببريم و فكر مي كنم قطار هوايي راه حل ميان مدت خوبي براي تهران است. راه حلي است كه كارشناسي شده است. همه كارشناساني كه با ما صحبت كرده اند هم معتقدند به عنوان يك راه حل ميان مدت مي تواند تسكيني به فضاي ترافيكي بدهد تا ما بتوانيم محدوديت هايي را اعمال كرده و ترافيك را مديريت كنيم.
به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت 
شما فكر مي كنيد تا 2 سال و 8 ماه ديگر كه در شهرداري هستيد مسافرت هاي ريلي چند درصد سفرهاي درون شهري را تشكيل خواهد داد؟
مترو تا دو سال و نيم ديگر سهم خود را از 5 درصد به بيش از 5/7 درصد مي رساند و اگر پيش بيني هايي كه ما كرديم درست باشد و واگن ها و دستگا ه ها به موقع برسد اين رقم به بيش از 10 درصد مي رسد، البته 10 درصد سوار و پياده شدن مسافران، اگر مبناي محاسبه نفر بر كيلومتر باشد، سهم حمل و نقل ريلي مترو بالاي 13 يا 14 درصد خواهد بود. ساخت يك خط قطار هوايي هم شروع شده است، يك خط هم در حال طراحي است.
در عرصه ورزش يك جهش و ارتقا در فضاهاي ورزشي خواهيم داشت. 20 مجموعه ورزشي كه زمين هاي آنها از طرف مقام معظم رهبري به جوان هاي تهراني اهدا شده در حال طراحي است و بعد از اتمام طراحي به اجرا مي رسد. 120 سالن چندمنظوره كه در شرايط عادي ورزشي است هم در حال نصب است كه خودش به تنهايي كار بزرگي است.
احداث سالن ها چقدر طول مي كشد؟
بر اساس برنامه ريزي ما بايد تا پايان امسال به اتمام برسد اما معمولا چند ماه تاخير براي بدقولي  كارخانه ها در تحويل قطعات داريم.
آمار داريد كه تا پايان اين 2 سال و 8 ماه سرانه فضاهاي ورزشي چه تغييري مي كنند؟
دو برابر مي شود. البته بدون محاسبه ورزشگاه آزادي.
يعني فضاهاي ورزشي قابل استفاده براي عموم مردم دو برابر مي شود؟
بله، ورزشي كه ما به دنبال آن هستيم ورزش همگاني است و خود را براي گسترش آن مسوول مي دانيم البته به ورزش قهرماني هم كمك مي كنيم. ما تلاش داريم تا فضاهاي ورزشي را به محلات برسانيم. يعني اگر نوجواني براي ورزش از خانه خارج شد، والدين او بتوانند به فاصله 3 تا 5 دقيقه به او دسترسي داشته باشند. در واقع هدف را به اين شكل مشخص كرديم. گام اول رسيدن ورزش به نواحي است و گام بعدي محلات، البته رسيدن در زمان 5 دقيقه به اولين ورزشگاه هدف بلندمدت هم ماست. ما فعلا قصد داريم فضاهاي سرپوشيده را دو برابر كنيم.
و فضاي سبز؟
قصد داريم سالانه 10 هزار هكتار فضاي سبز ايجاد كنيم. اين در برنامه ما هست ولي بايد بتوانيم زمين موردنياز آن را تامين كنيم. سال گذشته 6 هزار هكتار را در اختيار گرفتيم و فضاي سبز ايجاد شد. امسال هم 7 هزار هكتار را در اختيار گرفتيم. پيش بيني مي  كنيم كه تا 10 هزار هكتار امكان ايجاد فضاي سبز سالانه داريم. البته اين 10هزار هكتار در واقع توسعه كمربند سبز تهران است و فضاهاي داخل شهر كه ايجاد مي  شود در آن محاسبه نمي  شود.
در عرصه آتش نشاني نيز مجموعه فضا و تجهيزات آتش نشاني دو برابر خواهد شد.
يعني زمان رسيدن امداد آتش نشاني نصف خواهد شد؟
فضاهاي ماموريت خيلي كوچك خواهد شد. ما در گام اول به سطح نواحي خواهيم رفت. 55 ايستگاه آتش نشاني داشته ايم كه 5 ايستگاه از رده خارج بوده اند، تعداد ايستگاه هاي آماده را به 120 عدد مي        رسانيم. كارهاي اجرايي آن شروع شده است و در تمام اين 120 نقطه در جاهايي كه سالن ها ساخته مي  شود محل فرود هلي كوپتر امداد هم در نظر گرفته مي       شود. براي تمام اين ايستگاه ها تجهيزات امداد و نجات پيشرفته شامل 180 قلم خريداري مي    شود.
در بخش بافت فرسوده، شهرداري كارهايي را شروع كرده است ولي شهرداري و شوراي شهر در اين بخش تنها هستند. حتما بايد از شهرداري حمايت هاي بانكي شود، حتما بايد از موضع سياست گذاري زمين و مسكن حمايت شود. در حال حاضر اين حمايت ها غايب است. ما كارها را پيش مي  بريم، مردم هم استقبال مي  كنند، اما توان مردم و مديريت شهري در قياس با منابع بانكي و منابع عظيم زمين و مسكن خيلي محدود است.
برآورد شما از مدت زمان احياي بافت هاي فرسوده با اين روند چيست؟
ما برآوردي داشتيم كه بر مبناي آن با سوبسيد دولت و حمايت هاي آن با يك طراحي 5 ساله مي  توانيم بافت هاي فرسوده را اصلاح كنيم. طرح مان را به دولت ارايه داديم و هنوز جوابي نگرفته ايم. با اين روند كه پيش مي رويم فكر مي كنم 10 سال احياي بافت هاي فرسوده طول بكشد. البته در موضوعي به اين مهمي كه با جان مردم در ارتباط است نمي     توانيم تعلل كنيم، در حال حاضر سه دسته ساختمان داريم: ساختمان هاي مقاوم، قابل مقاوم سازي و غيرقابل مقاوم سازي. براي اينكه همواره در مقابل زلزله آماده باشيم اتاق امني را براي خانم ها پيش بيني كرديم كه الان مراحل آزمايشي خود را مي گذراند، آزمايش هاي مختلف را پشت سر مي گذارد تا هم مقاومت مناسب را از خودش نشان بدهد و هم به قيمت مناسب برسيم؛ قيمتي كه همه اقشار توان پرداخت آن را داشته باشند.
كار ديگري كه انجام شده است تهيه طرح جامع و تفصيلي تهران است. اين كار قرار بود تا پايان امسال به اتمام برسد كه به علت بعضي ناهماهنگي ها به تاخير افتاد ولي سال آينده حتما به اتمام مي ر سد. براي اولين بار است كه در تهران اين اتفاق مي  افتد، با وزارت مسكن توافق كرده ايم كه نهاد مستقلي را براي طراحي هاي شهري با مشاركت همديگر تاسيس كنيم. از ويژگي هاي اين نهاد اين است كه از نوسانات و تغييرات مديريتي در امان است.
بحث آلودگي هوا چطور؟
در بخش آلودگي هوا بايد توجه مان را به منشا  آلودگي معطوف كنيم. نبايد به بخش هاي فرعي مثل اتوبوس ها بپردازيم. اتوبوس هاي شركت واحد به نسبت سهم شان در جابه جايي مسافر كمترين آلودگي راايجاد مي   كنند.
نوع آلايندگي شان هم مرگبار نيست.
چون بعضي از اتوبوس ها دود مي  كنند فكر مي  كنيم كه اين دود خطرناك است در حالي كه اين دود از نظر مهلك بودن ضعيف تر از گاز حاصل از سوختن بنزين است. واقعيت اين است كه اين همه خودروي بنزين سوز وارد شهر مي  شود و آلودگي ايجاد مي  كند، بايد كاري بكنيم كه الگوي استفاده از خودرو تغيير كند، آن هم با تغيير سهم حمل و نقل عمومي در كل حمل و نقل شهري ممكن مي  شود. به دولت پيشنهاد داديم كه از صندوق ذخيره  ارزي كمك كند تا در زمان كوتاهي حمل و نقل عمومي شهرها سامان داده شود. اين به نفع كشور است و سود مادي زيادي هم دارد. با اين كار هم آلودگي را كاهش داده ايم و هم تنش هاي رواني را كم كرده ايم، در مصرف سوخت هم صرفه جويي مي  شود. نمي  دانم چرا اراده اي براي پياده كردن اين ايده ها شكل نمي  گيرد. نمي  گوييم مردم خودرو نداشته باشند و به اين اعتقادي نداريم، اما آيا از خودرو بايد براي هر سفري استفاده كرد؟ نه. اگر چنين باشد ما تمام شهر را هم صاف كنيم و بزرگراه بسازيم باز هم جا كم مي    آوريم. سعي كرديم تا دولت را قانع كنيم تا به حمل و نقل عمومي بودجه اختصاص دهد. گفتيم اگر بودجه نمي    دهيد قرض دهيد. اگر قرض نمي    دهيد اجازه بدهيد طراحي هايي را انجام دهيم و از مردم بخواهيم براي مدتي محدوديت هايي را تحمل كنند تا مصرف انرژي كاهش پيدا كند و آن وقت درآمد آن صرفه جويي را به ما بدهيد. ما به اين روشني حاضريم با مدارا مشكلات را حل كنيم. هنوز پاسخي به دست ما نرسيده است. در دنيا اين تصميمات خيلي روان اتخاذ مي  شود ولي نمي  دانيم چرا نمي  شود در اينجا به راحتي تصميم گرفت.
سال گذشته وضع ترافيك تهران خيلي آشفته بود. 3 هزار و 500 دستگاه اتوبوس داشتيم كه نمي  توانستند نفس بكشند. 500-400 دستگاه هم در تعميرگاه ها خوابيده بود و قطعه مي  خواستند. گفتيم اجازه بدهيد 500 دستگاه اتوبوس بخريم، آماده است و استاندارد اروپا را دارد. مقاومت ها و مخالفت هاي عجيبي با ما شد. به يكي از مديران گفتم كه يك مدير شهري بايد به سرعت بتواند اين تصميمات را بگيرد و عملي كند. شهر 5/7 ميليون جمعيت دارد و ممكن است لازم شود فردا 2 هزار دستگاه اتوبوس به شهر وارد كنيم. نمي شود كه براي 500 دستگاه اتوبوس 2 سال در سازمان هاي اداري چرخيد، اينطور كه نمي  شود شهر را اداره كرد. تجهيز و گسترش حمل و نقل عمومي منطقي ترين راه براي رفع مشكلات ترافيكي و آلودگي هواست و من به تحقق آن اصرار دارم، هر كس كه نظر ديگري دارد يا راه حل بهتري دارد ارايه كند تا با او بحث كنم. هر چه زودتر حمل و نقل عمومي تجهيز بشود به نفع كشور است، اين مطالبه ماست و روي اين حرفمان ايستاده ايم.
اينها عرصه هايي است كه در حوزه شهر بايد در آن فعاليت كرد و به سرعت جلو رفت البته عرصه هاي ديگري هم هست. ما دنبال اين هستيم كه يك مقدار سيماي شهر را عوض كنيم. منتهي همه كارها در يك دوره اتفاق نمي  افتد، بعضي از كارها را ما شروع مي  كنيم و ديگران ادامه مي  دهند. ما سعي مي كنيم كه اين چوب دوي امدادي را هر چه سريع تر به دونده بعدي برسانيم.
ادامه دارد

خداحافظ الفي
پايان روز قشنگ بچه ها
60 تصويرگر و نويسنده خارجي درهفته كودك در ايران گرد هم آمدند تا با تصويرگران و نويسندگان ايراني تبادل نظر و گفت وگو كنند
018819.jpg
عكس:هادي مختاريان
امير حسين آماده است
مركز آفرينشهاي فرهنگي هنري
خوش بگزراندبه صورتش نگاه كنيد
خيلي به او خوش ميگذرد
اين طور نيست؟
بچه هاي ايراني آماده بازي كردن هستند. هم استعداد دارند و هم علاقه و اين چيزي است كه در ميان بچه ها معمول نيست 
سهيلا بيكلرخاني 
الفي اتكينز در داستان بعدي با كودكي ايراني دوست مي شود. از خوش شانسي گونيلا برگستروم بود كه جشنواره ادبيات اروپا در ايران مصادف شد با جشن هاي هفته كودك. خلاقيت و توانايي بچه هاي ايران او را ذوق زده كرده بود و همينطور چهره آشناي قهرمان قصه هايش در ايران، آنقدر كه قصد كرد داستان بعدي خود را درباره كودكان ايراني بنويسد و البته اين قصد را به زبان هم آورد.
هو هو، چي چي. هوهو، چي چي. پشت لباس هاي يكديگر را گرفته اند تا قطارشان در ميانه راه از هم گسسته نشود. روز جهاني كودك بهانه اي بوده تا كودكان ايراني يك هفته شاد را تجربه كنند. اميرحسين به فرمان مربي به صف با بقيه همكلاسي هايش به ديوار تكيه مي زند.
تا مي گويد 5 سالمه، نيوشا ميان حرف هايش مي دود، 6 سال، ما كلاس پيش دبستاني هستيم. بعد هم با حوصله توضيح مي دهد: اسمم توي شناسنامه فاطمه است ولي توي خانه نيوشا صدايم مي زنند. انگار تازه رازي را كشف كرده باشد... و اميرحسين مي گويد: آمده ايم اينجا خوش بگذرانيم... فيلم نگاه كنيم... آدم ها برايمان تئاتر اجرا كنند... وبازي كنيم. دخترك كنار دستي فاطمه هم جلو مي آيد. اسم من فاطمه است. تئاتر ديديم. خيلي قشنگ بود... لحظه اي ديگر بچه ها يكي يكي جلو مي آيند و مربي يكي يكي آنها را به خط مي كند. قطار دوباره تشكيل مي شود و كودكان هوهو چي چي كنان مركز آفرينش هاي فرهنگي هنري را ترك مي كنند.
تصويري براي يك داستان 
نمي خواهي دل بكني، دنياي ساده آنها مثل آهن ربايي تو را مي كشد. احساسات آنها واقعي است و كم و بيش مثل هم، اهل هركجا كه باشند. كودكان اتريشي، نقاشي هايشان را كشيده اند و محوطه كارگاه را ترك مي كنند. بازيگوشي مي كنند. مربي اتريشي پشت هم كلماتي آلماني بر زبان مي آورد. بالاخره بچه ها رضايت مي دهند. بچه ها، هم حسادت هايشان خيلي قوي تر است، هم دعواهايشان جدي تر. اما باز مي گوييم دنياي ساده و پاك كودكي؟ اين را يكي از مسوولان مركز مي گويد. غرق تماشاي بچه ها شده. كيمياي 3 ساله مانتوي مربي را مي گيرد. خاله،... خاله من كلاغ كشيدم. .... چرا كلاغ؟ گفتم شير بكشيد. بچه هاي كوچكتر، 3 تا 5 ساله ها، سوژه هايي مثل شير، فيل يا ... را به كمك مربي نقاشي مي كنند. اما كارگاه تصويرگري براي بچه هاي بزرگتر حال و هواي ديگري دارد.
مربي براي هر كدام از بزرگترها يك داستان خوانده و آنها تصويري متناسب با داستان نقاشي مي كنند. اميرمحمد يك قفس زير دريا نقاشي كرده با دوماهي. اين دو بچه رفته اند دريا، ماهي شده اند، اين هم يه قفس شيشه ايه. پدر بچه ها بالا منتظر شونه...
درست روبه روي سالن بزرگ كارگاه تصويرگري، در سالن كتابخانه مركز بچه ها دورميزي نشسته اند و داستان مي نويسند. در اين كارگاه برعكس، بچه ها متناسب با نقاشي، داستان مي نويسند. ليندا كلپس گروبه تصويرگر اتريشي يك هفته است با بچه هاي ايراني كار نقاشي مي كند.در اين يك هفته، كارگاه هايي براي بزرگسال ها هم داشتيم. نويسنده ها، دانشجوها و ... نحوه كتاب نويسي را با هم تمرين كرديم.
داستاني جايگزين سيندرلا
بازارچه معاوضه كتاب حسابي داغ است. تو رفتگي راهروي اصلي مركز، فضايي را فراهم آورده تا بچه ها بتوانند در كنار غرفه معاوضه كتاب روي صندلي ها بنشينند و كتاب هايشان را با هم عوض كنند. البته آئين نامه براي معاوضه كتاب طراحي شده. مثلا اينكه كتاب ها نبايد خط خورده يا پاره باشد و بايد به زبان فارسي نوشته شده باشد. اين را مهدي باقري مدير روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مي گويد و ادامه مي دهد: در مواردي كه بچه ها نتوانند با هم كنار بيايند، ما مداخله مي كنيم و كتاب بچه ها را به طور رايگان با يكي از كتاب هاي كانون به دلخواه خودشان عوض مي كنيم. به گفته وي قرار است بازارچه هاي معاوضه كتاب در سراسر كشور راه اندازي شود و همچنين به مناسبت هاي مختلف به كودكان و بزرگسالان خدمات ارايه دهد. كتاب سيندرلا روي پيشخوان غرفه جلب نظر مي كند. كهنه است، اما سالم و تميز. معلوم است صاحب آن، با علاقه چندين بار داستان سيندرلا را خوانده و حالا ترجيح داده داستان ديگري را در كتابخانه اش جايگزين كند.
باقري مي گويد: براي اولين بار دو سال گذشته، برنامه جمع آوري اسباب بازي هاي خشن را اجرا كرديم كه در اين برنامه بالغ بر 5 تا 6 هزار اسباب بازي اسلحه و اسباب بازي هاي خشن جمع آوري شد. در قبال اين اسباب بازي ها، كانون يك اسباب بازي فكري آموزشي به بچه ها مي داد. سال دوم بازارچه معاوضه اسباب بازي راه اندازي شد كه تا وقتي بزرگترها در اين معاوضه مداخله نمي كردند، مشكلي ايجاد نمي شد. در اين بازارچه هم، براي تشويق بچه هاي كانون، هديه اي به آنها مي داد. امسال هم بازارچه معاوضه كتاب راه اندازي شد.
اين بازارچه حتي مورد توجه ميهمانان خارجي هم قرار گرفت.
كارگردانان اروپايي، بازيگران كوچك ايراني 
گذشته از غرفه تعويض كتاب، سالن آمفي تئاتر مركز هنوز پر از بچه هايي است كه به تماشاي تئاتر اي ايران نشسته اند. اين تئاتر در هفته كودك هر روز در دو نوبت اجرا شد و هر نوبت حدود 650 كودك به تماشاي آن نشستند. اود برتي سول كارگردان و بازيگر اتريشي به همراه تيم اتريشي به ايران آمده تا با آموزش تئاتر به بچه هاي ايراني نمايش آنان را كارگرداني كند. متن اين نمايش ها اروپايي است و بازيگران آن كودكان ايراني كه توسط كارگردان هاي اروپايي هدايت مي شوند. سول مي گويد: بچه هاي ايراني آماده بازي كردن هستند. هم استعداد دارند و هم علاقه و اين چيزي است كه در ميان بچه ها معمول نيست.
اغلب هنرمندان و نويسندگان اروپايي ميهمان در جشنواره به توانمندي بچه هاي ايراني به عنوان يكي از ويژگي هاي بارز آنها اشاره مي كنند. يكي از مربي هاي ايراني مي گويد: نقاشي بچه هاي ايراني و خلاقيت آنها در ارايه موضوعات مختلف ، تصويرگرهاي اروپايي را حيرت زده كرده بود.
كليك ، بازي
مريم كوچولو چنان غرق آموزش هاي مربي شده كه حضور ما را در كنارش حس نمي كند، عكس ها به راحتي گرفته مي شود. مربي توضيح مي دهد: وقتي وارد برنامه شديد، اينجا كليك كنيد. چند دختر و پسر بچه 5-4 ساله به دقت به سخنان مربي گوش مي كنند تا بازي با رايانه را بياموزند. در اين سالن بچه ها مي توانند ساعتي بازي هاي فكري رايانه اي را تمرين كنند. به گفته مربي، اين بازي ها همه بازي هاي غير خشن هستند و درسايت كانون نيز براي استفاده بچه ها قابل دسترسي است. بخشي از بازي هاي سرشار از خشونت و اضطراب حذف شده. البته ما سعي مي كنيم به بچه ها نگوييم كدام بازي خوب است و كدام بد، بلكه بازي ها را نشان مي دهيم، ببينند كدام بهتر است.
به گفته مهدي باقري در كار با بچه ها، آموزش غير مستقيم از آموزش مستقيم بهتر جواب مي دهد.
دنياي قشنگ كودكي
60 تصويرگر و نويسنده خارجي درهفته كودك در ايران گرد هم آمدند تا با تصويرگران و نويسندگان ايراني تبادل نظر و گفت وگو كنند.
نويسنده هلندي هنوز با بچه هاي ايراني مشغول تمرين نويسندگي است. يك خرس كوچك، كتاب به دست و چتر برسر، سر در كتابش فرو برده. 15-10 كودك ايراني قصه هايشان را درباره خرس كوچولو به دست نويسنده هلندي داده اند. تعدادي از نوشته ها را مترجم برايش خوانده و او از جذابيت قصه ها و خلاقيت بچه ها مي گويد: تعدادي از داستان هاي شما انتخاب و چاپ مي شود، فكر مي كنم اين اولين باري باشد كه قصه شما چاپ خواهد شد.
بچه ها ذوق مي كنند. اما نه ذوقي غير متعارف مانند بزرگسالان. با نويسنده هلندي خداحافظي مي كنند و خوشحال از تمام شدن ساعت كارگاه نويسندگي با سرعت دنبال بازيگوشي هايشان مي روند.
مركز پر از بچه هاي شيطان و كوچولو است  كه آمده اند به قول امير حسين خوش بگذرانند. صداي باقري هنوز در گوشم زنگ مي زند: 16 مهر و هفته كودك بهانه اي است كه جامعه و خانواده ها و دولتمردان را متوجه كودكان كنيم تا جامعه متوجه شود، آنجور كه بايد و شايد در حق كودكان كاري انجام نشده، دنياي اينها آنقدر قشنگ و زيبا است.
دختر كوچولو با سر از بالاي آبراه وسط راهروي مركز به پايين سر مي خورد. پسر كوچولو بي توجه به دخترك از همان آبراه بالا مي رود. ميانه راه به هم مي رسند و بدون برخورد از كنار هم رد مي شوند. بي دعوا و گفت وگو؛ دنياي قشنگي است، دنياي كودكان.

بهداشت
۳۵ درصد پيرمردها سيگاري 
018837.jpg
حدود 35 درصد مردان و 4/14 درصد زنان سالمند ايراني، از انواع دخانيات شامل قليان، چپق، پيپ و سيگار مصرف مي كنند، به طوريكه بيشترين درصد مصرف در مردان و 4 برابر زنان است.
وزارت بهداشت اعلام كرد: تشخيص بيماري فشارخون بالا در زنان سالمند شهري و روستايي 2 برابر مردان است و ميانگين سن در هنگام تشخيص در مردان بالاتر از زنان بوده كه 11 درصد زنان و مردان براي بيماري فشارخون بالا، اقدامي نكرده اند و زنان روستايي 2 برابر مردان به فشارخون بالا مبتلا هستند.
همچنين، 7/43 تا 3/54 درصد مردان سالمند شهري و روستايي ايراني دچار سرفه هستند كه اين درصد در زنان 3/42 تا 2/53 درصد است، در حاليكه نسبت ابتلا به سرفه و خلط در زنان و مردان روستايي بيشتر از زنان و مردان شهري است.
براساس اعلام وزارت بهداشت، حداقل نياز برآورده نشده به سمعك، 10 برابر بيش از نياز برآورده است. همچنين زنان و مردان سالمند روستايي بسيار بيشتر از شهرنشينان نياز برآورده نشده به دندان مصنوعي دارند.
نياز برآورده نشده به عينك در مردان و زنان روستايي سالمند 2 برابر آن مقداريست كه برآورده شده است. ظاهرا به نظر مي آيد كه بايد عصا را يك وسيله مردانه به حساب آورد، چون هم مردان از آن بيشتر استفاده مي كنند و هم اينكه درصد بيشتري از مردان نياز به آن را بيان مي كنند.
از نظر وضعيت گوش و شنوايي تقريبا تمامي سالمندان به نوعي از سنگيني گوش شكايت داشته درحاليكه فقط 2 تا 5 درصد آنها از سمعك استفاده مي كنند.
از نظر وضعيت دندان 62 درصد زنان و 53 درصد مردان داراي دندان مصنوعي بوده و تنها 4 درصد زنان و 6/5 درصد مردان سالمند داراي حداقل 28 دندان طبيعي هستند.

هوا وفضا
ماهواره  ايراني در فضا
018834.jpg
فكرش را بكنيد كه عرصه فضا نيز به تسخير دانشمندان ايراني در آيد. از آن زمان كه ناسا يعني سازمان فضايي آمريكا تاسيس شده گروه گروه دانشمندان ايراني را به سمت خود جذب كرده است و شايد يكي از مغزهاي متفكر اين جريان ايراني است كه نامش را بارها شنيده ايم. اما حالا سازمان صنايع هوا فضاي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح نيز در حال وارد شدن به عرصه  فضايي جهان است. باز هم فكرش را بكنيد كه ايران قرار است نخستين ماهواره را به فضا پرتاب كند.
معاون سازمان صنايع هوافضاي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح گفت با پرتاب نخستين ماهواره ساخت اين وزارتخانه به فضا در سال آينده ايران وارد باشگاه جهاني فضايي مي  شود.
ناصر مالكي با بيان اينكه دسترسي به فن آوري پرتاب ماهواره و نگهداري آن بسيار پيچيده  تر از ساخت ماهواره است، افزود: كشور ما به اين توانمندي نيز دست يافته است. وي تعداد كشورهاي صاحب اين توانمندي  را انگشت شمار دانست. مالكي افزود: توانايي ايران در ساخت ماهواره و پرتاب و نگهداري آن در فضا، سال آينده به اثبات مي  رسد. معاون سازمان صنايع هوافضاي وزارت دفاع تاكيد كرد سياست اين سازمان توسعه دانش  در كشور و جذب نخبگان است.
اگرچه اين اتفاق در كشور ما به خاطر بسياري از مسايل سياسي و جنگ هايي كه به ما تحميل شد كمي به تعويق افتاد اما اگر مغزهاي متفكر به جاي فرار به خارج وارد اين عرصه شوند قطعا پرتاب ماهواره به فضا در ايران به عالي ترين نقطه اوج خود خواهد رسيد.

خارجي
مرگ كبوتران در لندن 
018828.jpg
ما كه نرفتيم لندن اما آنهايي كه رفته اند مي  گويند كه در خيابان هاي اين شهر بر عكس خيابان هاي تهران به جاي موش پر از كبوتر است. حتي اين موجودات بي  آزار كه نه بيماري شيوع مي  دهند و نه به انبار غله  مردم حمله ور مي  شوند هم جايي در تمدن شهري ندارند. فكرش را بكنيد كه شهرداري لندن مبلغ هنگفتي را براي مبارزه با كبوتران ميدان معروف ترافالگار هزينه كرده اما هنوز به نتيجه دلخواه دست پيدا نكرده است.
از جمله كارهاي شهرداري لندن خريد يك عقاب براي ترساندن و فراري دادن كبوتران است كه تاكنون 6/1 هزار پوند بابت آن پرداخت شده، علاوه بر آن 30 هزار پوند صرف مطالعه علمي بهداشت كبوتران و سنجش تاثير تغييرات تغذيه آنان شده است.
يك شبكه اينترنتي به نقل از اعضاي حزب ليبرال دموكرات انگليس نوشت: در حالي كه 4900 كبوتر در اطراف ميدان ترافالگار زندگي مي  كنند در سال جاري به ازاي هر كبوتر 28 پوند هزينه شده اما شهرداري لندن مدعي شده است با فعاليت هاي صورت گرفته تعداد كبوتران در سال جاري به 150 كبوتر و هزينه مبارزه با آنان به 29 هزار پوند كاهش خواهد يافت.
البته انگليسي ها در اجراي راه و روش كشتن كبوترها بي  تجربه هستند. اگرچه كشتن موش با كبوتر خيلي فرق دارد اما انگليسي ها مي  توانند از تجارب ارزشمند شهرداري تهران در كشتن موش ها براي از بين بردن كبوترها استفاده كنند.

خدمات
حمل و نقل هوشمند
018825.jpg
از آن موقع كه همه چيز در كشور ما در حال هوش گرفتن يا به عبارتي در حال هوشمند شدن است تمام سيستم هاي داخلي، اداري، رايانه اي و... ما در يك رقابت تنگاتنگ در شرف هوشمند شدن هستند از جمله سيستم هاي حمل و نقل كشور. بعد از اينكه چراغ هاي راهنمايي هوشمند شد و البته و صد البته جواب داد، مديريت حمل و نقل كشور تصميم گرفت سيستم حمل و نقل را هم هوشمند كند. ظاهرا هم كاهش راهبندان و زمان سفر و ارتقاي ايمني، بيشترين هدف براي هوشمند كردن سيستم هاي حمل و نقل ريلي است.
مسعود طبيبي مجري پروژه هاي سازمان راهداري گفت: در حال حاضر 3 واحد در بخش وزارت راه و ترابري فعال هستند كه شامل كميته فن آوري اطلاعات وزارت راه و ترابري، پژوهشكده حمل و نقل و سازمان راهداري و حمل و نقل جاده اي است و كميته وزارت راه و ترابري، محور آزاد راه تهران- كرج را در دست مطالعه دارد.
وي گفت رويكرد اين كميته در اين محور نصب همه سيستم ها با فرض نياز به همه اين سيستم ها اجرا مي  شود و سپس خدمات سيستم نصب شده مورد بررسي قرار مي  گيرد.
طبيبي افزود: به دليل اينكه كشور ما در اين زمينه تجربه زيادي ندارد مقرر شد از يك مشاور هلندي با تجربه و موفق در راه اندازي سيستم ها استفاده و ساختار كشور تدوين شود. وي افزود: در اين مرحله از طرح ابتدا مشاور خارجي شناسايي و در كشور حضور خواهد يافت تا ضمن شناسايي ساختار مورد نظر سازمان دستيابي به اهداف تشكيلات مورد نظر را پيگيري كند.

مدرسه
مشكلات ترافيكي مشهد
018831.jpg
ترافيك تهران حل شده، رسيديم به شهرستان. شهرهاي بزرگي مانند مشهد، تبريز و ... مثل تهران درگير مشكلات ترافيكي هستند، شايد وضعيتي مشابه 10 سال قبل تهران. احتمالا اگر با مشكلات اين شهرها هم مثل تهران مدبرانه ! برخورد شود، اين شهرها هم در آتي نمونه مشابه اصل پايتخت شوند.
فرمانده نيروي انتظامي استان خراسان رضوي با اشاره به اينكه در بحث ترافيك از كشورهاي ديگر عقب هستيم، گفت: با اجراي طرح كنترل ويژه ترافيكي 51 درصد مزاحمت ها و 31 درصد سرقت ها در اين استان كاهش يافته است.
سردار احمدرضا رادان اضافه كرد: بايد اين واقعيت تلخ را بپذيريم كه در بحث ترافيك بسيار عقب هستيم و بايد خيلي تلاش كنيم تا حداقل به حد قابل قبولي برسيم.
وي اظهار داشت: 14 سازمان در بحث ترافيك متولي امر هستند كه بعضي اوقات در حوزه مديريت برخي از اين سازمان ها وجود مشكلات باعث شده بار سوء استفاده مديريت ها بر دوش مردم سنگيني كند.
رادان خاطرنشان  كرد: انضباط اجتماعي مي تواند در لايه هاي مختلف اثر گذار باشد. به گفته وي در خصوص پاركينگ ها، معابر، تجهيزات و امكانات و ... مشكل داريم، ولي اگر با همين وضعيت خوب كار كنيم بهتر از اين مي توانيم باشيم.
به گفته وي در اجراي طرح برخورد با موتورسواران متخلف مشهد، در مدت 3 ماهه گذشته تعداد 26
هزار و 629 دستگاه موتور سيكلت توقيف شده و بعد از سير مراحل قانوني و كامل شدن مدارك، تعداد 22 هزار و 998 دستگاه ترخيص شده اند. رادان همچنين گفت: در 6 ماهه گذشته تعداد 124 هزار و 587 جلد گواهينامه متفاوت صادر شده كه تعداد 20 هزار گواهينامه مربوط به موتور سواران بوده است و با اين حساب 86 درصد صدور گواهينامه موتور سيكلت در 6 ماهه گذشته افزايش يافته است.

جامعه
۹۱ درصد؛ راضي 
018840.jpg
باورتان مي  شود كه ايران از نظر كيفيت ارسال مرسولات پستي جزو 7 كشور برتر جهان باشد. البته به گفته مدير عامل شركت پست كشور، همچنين مديرعامل  شركت  پست  جمهوري  اسلامي  ايران  با نظرسنجي  هاي  صورت  گرفته  احساس  رضايتمندي  شهروندان  از خدمات  دهي  شركت  پست  به  91 درصد رسيده  است. 
فائقي،  مديرعامل شركت پست جمهوري اسلامي ايران با بيان  اينكه  ماموران  شركت  پست  سالانه  10  مرتبه  به  در  منازل  شهروندان  مراجعه  مي كنند، افزود: براي  تصريح  در خدمات  دهي  حدود 5 هزار دفتر پستي  به  صورت  مستقيم  در سراسر كشور فعاليت  مي كنند.
وي  گفت: حدود 12 هزار نفر در ارتباط با تجزيه ، رهسپاري ، آماده كردن  و رساندن  مرسولات  پستي  به  در  منازل  شهروندان  فعاليت  مي كنند.
رئيس  هيات  مديره  شركت  پست  با بيان  اينكه  اين  شركت  حدود 20 هزار نمايندگي  در سراسر كشور دارد، اظهارداشت: حدود 8 هزار دفتر ميان  شركت  پست  و مخابرات  مشترك  است  كه  در مناطق  روستايي  به  خدمات  دهي  مي پردازند.
با بازسازي  ناوگان  حمل  ونقل  مرسولات  پستي  مي توان  سرانه  مراجعه  به  در  منازل  را دو برابر كرد در حاليكه  هم اكنون  اين  ميزان  دركشورهاي  پيشرفته  بيش  از 70 است . وي  با اشاره  به  خدمات  ويژه  شركت  پست  افزود: در سال  گذشته  با ارسال  و تحويل  گذرنامه  از طريق  پست  از 10 ميليون  مسافرت  شهري  و بين  شهري  جلوگيري  شده  است .
مديرعامل  شركت  پست  در پايان  گفت : جمهوري  اسلامي  ايران  از نظركيفيت  ارسال  مرسولات  پستي  جزو 7  كشور برتر جهان  است  .

فرهنگ
بزرگترين نمايشگاه كتاب 
018822.jpg
قابل توجه دوستداران نمايشگاه كتاب؛ بزرگترين نمايشگاه كتاب جهان در شهر فرانكفورت آلمان با حضور صدراعظم اين كشور كار خود را آغاز كرد.
حدود 6 هزار و 700 نمايشگذار از 111 كشور در نمايشگاه امسال كتاب فرانكفورت انتشارات خود را به مدت شش روز در معرض ديد بيش از 180 هزار بازديدكننده حرفه اي و دست اندركار نشر و كتاب و ده ها هزار علاقه مند و خواننده كتاب قرار مي دهند. ميهمان اول يا افتخاري نمايشگاه امسال، جهان عرب است و به همين مناسبت پس از گشايش نمايشگاه به دست صدراعظم آلمان، متن پيام نجيب محفوظ نويسنده مصري و دارنده جايزه نوبل در ادبيات، قرائت شد. نجيب محفوظ كه در سن 92سالگي است به علت كهنسالي نتوانست شخصا در اين مراسم حضور يابد. وي در پيام خود به انقلاب دروني در جهان عرب، مشكلات اجتماعي و تحولات ادبي دنياي عرب اشاره كرد. از مجموع 22كشور عضو اتحاديه عرب، 17 كشور رسما در نمايشگاه كتاب فرانكفورت غرفه دارند و تقريبا 200 نويسنده از كشورهاي عربي و تعدادي نويسندگان عرب كه در تبعيد به سر مي برند در جريان نمايشگاه در مباحث مربوط به مسايل روز خاورميانه و به ويژه بحران فلسطين شركت خواهند داشت و از اين رو پيش بيني مي شود كه اختلاف اسرائيل و فلسطينيان از داغترين بحث ها و اختلاف نظرها در گفت وگوها و سمينارهاي نمايشگاه باشد. افزون بر اين، بحث كلي شرق و غرب در ميان 2 هزار و 500 گردهمايي ادبي كه ميان حدود يكهزار نويسنده و هنرمند مشرق زميني و مغرب زميني در نظر گرفته شده مي تواند از جالبترين برخوردهاي ادبي نمايشگاه امسال كتاب فرانكفورت باشد. برگزاركنندگان نمايشگاه كتاب فرانكفورت از انتشارات ققنوس در تهران و همچنين انجمن فرهنگي زنان ناشر دعوت كرده اند كه در اين نمايشگاه حضور يابند.
خانه كتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران و همچنين اتحاديه تعاوني ناشران، يكي از تشكل هاي ناشران ايران، نيز توسط وزارت ارشاد در اين نمايشگاه شركت كرده اند و كانون پرورش فكري ايران، انتشارات بين المللي حافظ و انتشارات شباويز به صورت مستقل در نمايشگاه شركت جسته اند.
علاوه بر اينها تعدادي از ناشران ايراني مقيم آمريكا و اروپا نيز جزو نمايشگذارانند.
در نمايشگاه كتاب فرانكفورت امكان خريد كتاب به صورت همگاني وجود ندارد، اما ناشران امكان مي يابند آثار يكديگر و حق انتشار آنها را خريداري كنند.
امير حسين زادگان، مدير انتشارات ققنوس كه در نمايشگاه شركت كرده است مي گويد: با توجه به اينكه پيمان جهاني حق مولف كپي رايت در ايران اجرا نمي شود، ناشران ايراني نمي  توانند همچون ناشران ديگر كشورهاي جهان در داد و ستدهاي نمايشگاه كتاب فرانكفورت شركت كنند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  سفر و طبيعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |