تحول خواهي در قالب منافع مردم خواهد بود و اگر قرار باشد به بهانه نمايشگاه ماه ها وقت و انرژي كه متعلق به مردم است گرفته شود، شرايط را تحمل مي كنيم تا بالاخره منطقمان به وقت خودش جاي خود را باز كند
آزاد كردن املا كي كه از 35 سال پيش داخل طرح مانده بودند و تهيه طرح تفصيلي شهر تهران كه تا سال آينده به اتمام مي رسد، از طرح هاي متحول كننده شهرداري است
به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت
از اينكه قرار گفت وگو براي ساعت 8 شب گذاشته شده بود ناراضي نبوديم، چون فكر مي كرديم اين ساعت از شبانه روز وقتي است كه مي توان با فراغ بال با شهردار به گفت وگو نشست و نگران كم آوردن وقت نبود. اما انگار اشتباه مي كرديم، از آن ساعت شيفت كاري سوم شهردار تهران شروع شده بود و ما كمي بيشتر از يك ساعت فرصت گفت وگو داشتيم.
با وجود اين، همين فرصت كم براي گفت وگو كافي بود تا با ادبيات و رفتاري كه تقريبا به يك شيوه مديريتي تبديل شده است، در ميان مديران آشنا شويم؛ آن هم از زبان يكي از همين مديران ،رفتار و ادبياتي كه در مقابل هر نوع تحول، تحرك، پويايي و تغييرات اساسي مقاومت مي كند. مديريتي كه حتي از جابه جايي ميز و صندلي اش هم هراس دارد و شهردار تهران غلبه چنين رفتار مديريتي را مانع بزرگ جهش توسعه تهران و البته كشور مي داند.
جناب آقاي شهردار! چرا طرح انتقال نمايشگاه اجرا نشد؟
اين طرح با دست اندازهايي برخورد كرد و مانع تراشي هايي را به خود ديد كه از جنس كارشناسي نبود، از جنس ديگري بود. كار به جايي رسيد كه ترجيح داديم منافع مهم تري را لحاظ كنيم و احساس كرديم اگر قرار باشد چند ماه فضاي كشور ملتهب شود، مردم بيشترين ضرر را مي بينند. موقتا سكوت كرديم ولي روي نظر كارشناسي مان كماكان پافشاري مي كنيم. به اعتقاد ما اصلا جابه جايي يك محل نبايد در مديريت امروز كار سختي باشد. نمي دانم چرا اينقدرمحافظه كاري و مقاومت در مقابل يك جابه جايي صورت مي گيرد؟ واقعا رمز و راه حل بسياري از مشكلات شهر، شكستن اين روحيه محافظه كاري و گام نهادن به سمت تحول است. همه چيز كشور در حال تحول است؛ شكل جمعيتي، روابط اجتماعي و...
شما قبلا هم جايي گفته بوديد كه در شهرداري به دنبال تجربه نوعي مديريت تحولگرا هستيد. خب، به عنوان يك شعار، شايد اين گفته براي هر مديري جذاب باشد. اما تحول نمي تواند بر مبناي خواست شخصي يك مدير و فقط در يك مجموعه باشد. در همين تجربه انتقال نمايشگاه متوجه شديد كه اساسا نظام مديريت در ايران چندان علاقه مند به نه تنها تحول كه حتي تغييرات جزئي هم نيست كه قطعا ريشه در بنيان هاي عميق سياسي، اقتصادي و جامعه شناختي دارد. بر اين مبنا شما تصور مي كنيد چقدر توان ايجاد تحول را خواهيد داشت؟
تحول براي ما يك انتخاب نيست، يك تحميل است. ما ناچاريم با تحولات دنيا پيش برويم و هر مقاومتي در اين باره قطعا براي ما زيان هاي هنگفت به دنبال خواهد داشت. ما بايد سرعت خودمان را منطبق كنيم با سرعت اين جهان پرشتاب.در حوزه مديريت شهري، بايد زمينه اي فراهم شود كه بتوان از همه دستاوردهاي نويي كه شهرهاي بزرگ جهان از آن بهره مي برند، در تهران استفاده كرد.
وقتي نگاه علمي به حوزه كارمان داشته باشيم متناسب با خواست مردم، زندگي مردم و تحولات مردم پاسخگو خواهيم بود. اين در همين تهران شدني است، من اصرار دارم بگويم كه در تهران شدني است. وقتي مردم ترجيح مي دهند از اين مسير به خانه يا محل كارشان بروند من بايد كاري بكنم كه بتوانند از اين مسير استفاده كنند. شما كارها و برنامه هايي را بعد از اجرا در تهران ديده ايد كه دو ماه پيش براي مردم نشدني مي نمود. وقتي با دوستان و برخي همكاران مطرح كرديم كه چراغ راهنمايي بزرگراه شهيد چمران را حذف مي كنيم، پرسيدند مگر مي شود؟ برداشتيم و ديدند كه شد.
مشكلات كه فقط يك راه حل ندارد، بايد بهترين و كم هزينه ترين انتخاب را در نظر بگيريم. البته هنوز در آن محدوده به دليل مشكلات ساختاري كه شهرسازي دارد نيازمند كارهاي ديگري هست ولي رفت و آمد تا حد زيادي روان تر شده است. مي شود بسياري از تقاطع ها را حذف كرد. اگر به موازات اين تعداد خودرويي كه از سال گذشته تا حالا وارد تهران شده است به ظرفيت حمل و نقل عمومي اضافه مي شد، مطمئن باشيد با كارهاي ترافيكي كه انجام شده وضع ترافيك تهران خيلي بهتر مي شد. به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت. در همين شهرداري براي انجام كاري بايد 15 نفر يك نامه را امضا مي كردند تا كار به انجام برسد، وقتي ديديم نمي شود اينطور شهرداري را اداره كرد، اصلاحش كرديم.
شما شخصا چقدر اين روحيه مبارزه با محافظه كاري را در كارهايتان بروز داده و دخالت داديد؟
بالاخره بسياري از كارهايي كه ظاهرا راهش بسته است انجام شده و موانع آن شكسته شده است. كار ديگري كه جزو دستاوردهاي اين دوره است، آزادسازي املاك داخل طرح هاست. از 35 سال قبل تا امسال املاك مردم داخل طرح بود و نه مي توانستند منتقل كنند، نه مي توانستند بفروشند، نه مي توانستند بازسازي و تعمير كنند. با هر كس در ميان مي گذاشتيم مي گفتند امكان ندارد بشود اين املاك را آزاد كرد، آن هم 100 هزار پلاك را. اما بعد از اينكه همكاران و كارشناسان بررسي كردند، طبقه بندي كردند و تصميم گيري شد، باخوشحالي مي گويم از ابتداي امسال تا الان 20 هزار پلاك عوض شده است. بسياري از كارها شدني است اما نمي توانند تصميم بگيرند.
در مورد مشكل مدارس تا به حال مجلس چند بار تصرف دولت بر مدارس استيجاري را تمديد كرده است. تا به تابستان نزديك مي شويم و مالك حكم تخليه مي گيرد، آموزش و پرورش درخواست كمك مي كند و از مجلس مي خواهد 5 سال ديگر مهلت تصرف مدارس استيجاري را تمديد كند. در صورتي كه حل اين مشكل كار سختي نيست. من پيشنهادي به مسوولان مربوطه، آموزش و پرورش و مجلس دادم و گفتم كه با يك تصميم گيري سه ماهه اين مشكل حل مي شود. گفتم كه اگر وزارت مسكن معادل زمين مدرسه را به صاحبان مدارس بدهد ما هم جواز صادر مي كنيم و مالكان هم به اين جابه جايي رضايت مي دهند، در آن صورت مشكل حل مي شود و مدارس به نام آموزش و پرورش مي شود. اين كار 400 قطعه زمين در مقابل 400 مدرسه مي خواهد كه براي تهران هيچ چيز زيادي نيست. اما در مقابل هر تصميمي تعلل و مقاومت مي بينيم و چنان واكنش نشان مي دهند كه انگار قرار است همه چيز به هم بريزد. يا در مورد همين قطار هوايي؛ چرا نبايد اين طرح اجرا شود؟
مي گويند چون در هيچ كجاي دنيا سابقه نداشته كه مونوريل با اين طول طراحي شود، اجراي آن در تهران مشكل ايجاد خواهد كرد.
اولا اين طور نيست كه چنين طولي طراحي نشده باشد. خطوطي در دنيا طراحي شده است كه يك خط آن بيش از كل خط طراحي شده ما طول دارد. ثانيا مگر بايد به اين شكل تصميم گيري كرد؟ اين عاميانه ترين نوع برخورد با يك پديده است و مصداق بارز محافظه كاري است. بايد حساب و كتاب كرد، كارشناسي كرد و منافع را سنجيد.
گفته مي شود كه حجم بزرگي از خيابان را پايه هاي آن اشغال كرده و در مدت اجرا، ترافيك مختل خواهد شد.
اتفاقا در طرح ما مسدود كردن خيابان ها وجود ندارد. يعني كمترين ميزان را دارد. بالاخره در هر كاري بايد هزينه و فايده را بررسي كرد و بعد تصميم گرفت كه آن هم يك معادله و بررسي علمي دارد. تمام جوانب آن كاملا بررسي شده است. براي اولين بار بخش خصوصي حاضر شده است در عرصه حمل و نقل عمومي سرمايه گذاري كند و با قيمت گذاري شوراي شهر اين بخش را بسازد.
در مقابل سيطره اين محافظه كاري چه كار خواهيد كرد؟ بسياري از مديران ما روحيه عدم كار دارند. شايد بتوان گفت اغلب آنها انگيزه و اراده جدي براي كار ندارند. آدمي هم كه نخواهد كار كند هزار نوع بهانه مي آورد. در مورد همين انتقال نمايشگاه مي گفتند كه تجارت در ايران تعطيل مي شود و ميليون ها شغل از بين مي رود. اين مقاومت ها در مقابل شما وجود دارد به خصوص در مواردي مثل تغيير ساعات كار و خودروهاي فرسوده و مانند اينها مقاومت هاي زيادي خواهد بود. چه خواهيد كرد؟ در جايي تاوان پافشاري را داده ايد. گفتيد نمايشگاه را منتقل مي كنيد اما نشد. آيا باز هم به اين راه ادامه مي دهيد؟
قطعا همين طور است و ادامه خواهم داد. البته شجاعت و تحول خواهي در قالب منافع مردم خواهد بود و ما هم بر اساس اولويت هاي خود حركت مي كنيم. اگر قرار باشد به بهانه نمايشگاه ماه ها وقت و انرژي كه متعلق به مردم است گرفته شود، شرايط را تحمل مي كنيم تا بالاخره منطقمان به وقت خودش جاي خود را باز كند. البته به نظر من مديران محافظه كار در كشور ما دودسته اند: دسته اي كه به تبع فضا و گرايش هاي سياسي اين رفتار را از خود بروز مي دهند و دسته اي كه روحيات اينچنيني دارند و به نظر من اگر كسي چنين روحياتي داشت بايد عرصه مديريتي را رها كند.
در حال حاضر شما با اين واقعيت مواجه هستيد. در اين دو سال و هشت ماه باقي مانده از دوره مديريتي تان چطور نقطه بين عقلانيت و تقابل با محافظه كاري را پيدا مي كنيد؟
بايد سعي كنيم خيلي براي مردم دردسر نسازيم. به هر حال تا جايي كه بشود با منطق و استدلال با تفكر ايستا برخورد مي كنيم اما اگر نشود مشكلات را با مردم در ميان مي گذاريم. تمام مانع تراشي ها و مقاومت ها را به مردم مي گوييم و آن موقع تصميم گيري با مردم خواهد بود و البته از رسانه ها مي خواهم كه با اين روحيه محافظه كاري مقابله كنند و آن را بشكنند. روحيه تحولگرا بايد به يك مطالبه عمومي تبديل بشود.
مي توانيم اين طور استنباط كنيم كه چالش اصلي شما و دولت همين چالش تحول خواهي در مقابل محافظه كاري است؟
بخش عمده اي از چالش به خاطر همين مديران محافظه كار است و بخش ديگري به خاطر يك سري بداخلاقي هاست. بالاخره ما مي گوييم كه بايد شهر را به سرعت جلو برد و اين هم به تصميم گيري سريع نياز دارد و با تعلل ممكن نخواهد شد. البته من اين تعابير را به كار نمي برم. من مي گويم تقابل مديريت ايستا و مديريت پويا. مديراني داريم كه اگر بخواهي ميزشان را جابه جا كني هول مي كنند. فكر مي كنم اين مديريت ايستا است كه مانع تحول كشور است. مديران زيادي در كشور داريم كه مي توانند به جاي مديران ايستا در كشور مديريت كنند بنابراين نبايد خود را به چند نفر محدود كنيم، بايد عرصه را باز كنيم تا ديگران بيايند و كشور را به جلو هدايت كنند. اين بدترين حرف است كه به جوانان بگوييم فقط همين مديران بايد كشور را اداره كنند. بايد مطالبات حقيقي مردم را مطرح كنيم. مردم هم كارآمدي مي خواهند .
اجازه بدهيد كمي فضاي گفت وگو را تغيير بدهيم و به كارها و برنامه هاي شهرداري بپردازيم. در اين 2 سال و 8 ماهي كه از عمر مديريت شما در شهرداري باقي مانده، شهرداري چه كار بزرگي را مي تواند به سرانجام برساند كه مردم نتيجه اش را ببينند؟ فكر مي كنم مونوريل يكي از آنها باشد.
ما چند برنامه را دنبال مي كنيم. در واقع اصلاح رابطه شهرداري با مردم و اعتمادسازي از برنامه هاي ثابت ماست كه بايد نهادينه بشود. در بخش حمل و نقل اصرار داريم كه ظرفيت حمل و نقل عمومي را بالا ببريم و فكر مي كنم قطار هوايي راه حل ميان مدت خوبي براي تهران است. راه حلي است كه كارشناسي شده است. همه كارشناساني كه با ما صحبت كرده اند هم معتقدند به عنوان يك راه حل ميان مدت مي تواند تسكيني به فضاي ترافيكي بدهد تا ما بتوانيم محدوديت هايي را اعمال كرده و ترافيك را مديريت كنيم.
به نظر من مديريت بايد انعطاف پذير باشد، حتي نوع تحولگراي آن. تمام متغيرهاي موثر در جامعه دايم در حال عوض شدن است و اگر سازوكارهاي ما متناسب با اين تحولات عوض نشود امكان اداره و مديريت كار آمد وجود نخواهد داشت
شما فكر مي كنيد تا 2 سال و 8 ماه ديگر كه در شهرداري هستيد مسافرت هاي ريلي چند درصد سفرهاي درون شهري را تشكيل خواهد داد؟
مترو تا دو سال و نيم ديگر سهم خود را از 5 درصد به بيش از 5/7 درصد مي رساند و اگر پيش بيني هايي كه ما كرديم درست باشد و واگن ها و دستگا ه ها به موقع برسد اين رقم به بيش از 10 درصد مي رسد، البته 10 درصد سوار و پياده شدن مسافران، اگر مبناي محاسبه نفر بر كيلومتر باشد، سهم حمل و نقل ريلي مترو بالاي 13 يا 14 درصد خواهد بود. ساخت يك خط قطار هوايي هم شروع شده است، يك خط هم در حال طراحي است.
در عرصه ورزش يك جهش و ارتقا در فضاهاي ورزشي خواهيم داشت. 20 مجموعه ورزشي كه زمين هاي آنها از طرف مقام معظم رهبري به جوان هاي تهراني اهدا شده در حال طراحي است و بعد از اتمام طراحي به اجرا مي رسد. 120 سالن چندمنظوره كه در شرايط عادي ورزشي است هم در حال نصب است كه خودش به تنهايي كار بزرگي است.
احداث سالن ها چقدر طول مي كشد؟
بر اساس برنامه ريزي ما بايد تا پايان امسال به اتمام برسد اما معمولا چند ماه تاخير براي بدقولي كارخانه ها در تحويل قطعات داريم.
آمار داريد كه تا پايان اين 2 سال و 8 ماه سرانه فضاهاي ورزشي چه تغييري مي كنند؟
دو برابر مي شود. البته بدون محاسبه ورزشگاه آزادي.
يعني فضاهاي ورزشي قابل استفاده براي عموم مردم دو برابر مي شود؟
بله، ورزشي كه ما به دنبال آن هستيم ورزش همگاني است و خود را براي گسترش آن مسوول مي دانيم البته به ورزش قهرماني هم كمك مي كنيم. ما تلاش داريم تا فضاهاي ورزشي را به محلات برسانيم. يعني اگر نوجواني براي ورزش از خانه خارج شد، والدين او بتوانند به فاصله 3 تا 5 دقيقه به او دسترسي داشته باشند. در واقع هدف را به اين شكل مشخص كرديم. گام اول رسيدن ورزش به نواحي است و گام بعدي محلات، البته رسيدن در زمان 5 دقيقه به اولين ورزشگاه هدف بلندمدت هم ماست. ما فعلا قصد داريم فضاهاي سرپوشيده را دو برابر كنيم.
و فضاي سبز؟
قصد داريم سالانه 10 هزار هكتار فضاي سبز ايجاد كنيم. اين در برنامه ما هست ولي بايد بتوانيم زمين موردنياز آن را تامين كنيم. سال گذشته 6 هزار هكتار را در اختيار گرفتيم و فضاي سبز ايجاد شد. امسال هم 7 هزار هكتار را در اختيار گرفتيم. پيش بيني مي كنيم كه تا 10 هزار هكتار امكان ايجاد فضاي سبز سالانه داريم. البته اين 10هزار هكتار در واقع توسعه كمربند سبز تهران است و فضاهاي داخل شهر كه ايجاد مي شود در آن محاسبه نمي شود.
در عرصه آتش نشاني نيز مجموعه فضا و تجهيزات آتش نشاني دو برابر خواهد شد.
يعني زمان رسيدن امداد آتش نشاني نصف خواهد شد؟
فضاهاي ماموريت خيلي كوچك خواهد شد. ما در گام اول به سطح نواحي خواهيم رفت. 55 ايستگاه آتش نشاني داشته ايم كه 5 ايستگاه از رده خارج بوده اند، تعداد ايستگاه هاي آماده را به 120 عدد مي رسانيم. كارهاي اجرايي آن شروع شده است و در تمام اين 120 نقطه در جاهايي كه سالن ها ساخته مي شود محل فرود هلي كوپتر امداد هم در نظر گرفته مي شود. براي تمام اين ايستگاه ها تجهيزات امداد و نجات پيشرفته شامل 180 قلم خريداري مي شود.
در بخش بافت فرسوده، شهرداري كارهايي را شروع كرده است ولي شهرداري و شوراي شهر در اين بخش تنها هستند. حتما بايد از شهرداري حمايت هاي بانكي شود، حتما بايد از موضع سياست گذاري زمين و مسكن حمايت شود. در حال حاضر اين حمايت ها غايب است. ما كارها را پيش مي بريم، مردم هم استقبال مي كنند، اما توان مردم و مديريت شهري در قياس با منابع بانكي و منابع عظيم زمين و مسكن خيلي محدود است.
برآورد شما از مدت زمان احياي بافت هاي فرسوده با اين روند چيست؟
ما برآوردي داشتيم كه بر مبناي آن با سوبسيد دولت و حمايت هاي آن با يك طراحي 5 ساله مي توانيم بافت هاي فرسوده را اصلاح كنيم. طرح مان را به دولت ارايه داديم و هنوز جوابي نگرفته ايم. با اين روند كه پيش مي رويم فكر مي كنم 10 سال احياي بافت هاي فرسوده طول بكشد. البته در موضوعي به اين مهمي كه با جان مردم در ارتباط است نمي توانيم تعلل كنيم، در حال حاضر سه دسته ساختمان داريم: ساختمان هاي مقاوم، قابل مقاوم سازي و غيرقابل مقاوم سازي. براي اينكه همواره در مقابل زلزله آماده باشيم اتاق امني را براي خانم ها پيش بيني كرديم كه الان مراحل آزمايشي خود را مي گذراند، آزمايش هاي مختلف را پشت سر مي گذارد تا هم مقاومت مناسب را از خودش نشان بدهد و هم به قيمت مناسب برسيم؛ قيمتي كه همه اقشار توان پرداخت آن را داشته باشند.
كار ديگري كه انجام شده است تهيه طرح جامع و تفصيلي تهران است. اين كار قرار بود تا پايان امسال به اتمام برسد كه به علت بعضي ناهماهنگي ها به تاخير افتاد ولي سال آينده حتما به اتمام مي ر سد. براي اولين بار است كه در تهران اين اتفاق مي افتد، با وزارت مسكن توافق كرده ايم كه نهاد مستقلي را براي طراحي هاي شهري با مشاركت همديگر تاسيس كنيم. از ويژگي هاي اين نهاد اين است كه از نوسانات و تغييرات مديريتي در امان است.
بحث آلودگي هوا چطور؟
در بخش آلودگي هوا بايد توجه مان را به منشا آلودگي معطوف كنيم. نبايد به بخش هاي فرعي مثل اتوبوس ها بپردازيم. اتوبوس هاي شركت واحد به نسبت سهم شان در جابه جايي مسافر كمترين آلودگي راايجاد مي كنند.
نوع آلايندگي شان هم مرگبار نيست.
چون بعضي از اتوبوس ها دود مي كنند فكر مي كنيم كه اين دود خطرناك است در حالي كه اين دود از نظر مهلك بودن ضعيف تر از گاز حاصل از سوختن بنزين است. واقعيت اين است كه اين همه خودروي بنزين سوز وارد شهر مي شود و آلودگي ايجاد مي كند، بايد كاري بكنيم كه الگوي استفاده از خودرو تغيير كند، آن هم با تغيير سهم حمل و نقل عمومي در كل حمل و نقل شهري ممكن مي شود. به دولت پيشنهاد داديم كه از صندوق ذخيره ارزي كمك كند تا در زمان كوتاهي حمل و نقل عمومي شهرها سامان داده شود. اين به نفع كشور است و سود مادي زيادي هم دارد. با اين كار هم آلودگي را كاهش داده ايم و هم تنش هاي رواني را كم كرده ايم، در مصرف سوخت هم صرفه جويي مي شود. نمي دانم چرا اراده اي براي پياده كردن اين ايده ها شكل نمي گيرد. نمي گوييم مردم خودرو نداشته باشند و به اين اعتقادي نداريم، اما آيا از خودرو بايد براي هر سفري استفاده كرد؟ نه. اگر چنين باشد ما تمام شهر را هم صاف كنيم و بزرگراه بسازيم باز هم جا كم مي آوريم. سعي كرديم تا دولت را قانع كنيم تا به حمل و نقل عمومي بودجه اختصاص دهد. گفتيم اگر بودجه نمي دهيد قرض دهيد. اگر قرض نمي دهيد اجازه بدهيد طراحي هايي را انجام دهيم و از مردم بخواهيم براي مدتي محدوديت هايي را تحمل كنند تا مصرف انرژي كاهش پيدا كند و آن وقت درآمد آن صرفه جويي را به ما بدهيد. ما به اين روشني حاضريم با مدارا مشكلات را حل كنيم. هنوز پاسخي به دست ما نرسيده است. در دنيا اين تصميمات خيلي روان اتخاذ مي شود ولي نمي دانيم چرا نمي شود در اينجا به راحتي تصميم گرفت.
سال گذشته وضع ترافيك تهران خيلي آشفته بود. 3 هزار و 500 دستگاه اتوبوس داشتيم كه نمي توانستند نفس بكشند. 500-400 دستگاه هم در تعميرگاه ها خوابيده بود و قطعه مي خواستند. گفتيم اجازه بدهيد 500 دستگاه اتوبوس بخريم، آماده است و استاندارد اروپا را دارد. مقاومت ها و مخالفت هاي عجيبي با ما شد. به يكي از مديران گفتم كه يك مدير شهري بايد به سرعت بتواند اين تصميمات را بگيرد و عملي كند. شهر 5/7 ميليون جمعيت دارد و ممكن است لازم شود فردا 2 هزار دستگاه اتوبوس به شهر وارد كنيم. نمي شود كه براي 500 دستگاه اتوبوس 2 سال در سازمان هاي اداري چرخيد، اينطور كه نمي شود شهر را اداره كرد. تجهيز و گسترش حمل و نقل عمومي منطقي ترين راه براي رفع مشكلات ترافيكي و آلودگي هواست و من به تحقق آن اصرار دارم، هر كس كه نظر ديگري دارد يا راه حل بهتري دارد ارايه كند تا با او بحث كنم. هر چه زودتر حمل و نقل عمومي تجهيز بشود به نفع كشور است، اين مطالبه ماست و روي اين حرفمان ايستاده ايم.
اينها عرصه هايي است كه در حوزه شهر بايد در آن فعاليت كرد و به سرعت جلو رفت البته عرصه هاي ديگري هم هست. ما دنبال اين هستيم كه يك مقدار سيماي شهر را عوض كنيم. منتهي همه كارها در يك دوره اتفاق نمي افتد، بعضي از كارها را ما شروع مي كنيم و ديگران ادامه مي دهند. ما سعي مي كنيم كه اين چوب دوي امدادي را هر چه سريع تر به دونده بعدي برسانيم.
ادامه دارد