دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۲۲
بازار مهريه هاي كلان از رونق افتاد
پايان تراژدي كلاهبرداري مشروع 
برخي خانواده ها نمي  دانند كه براي مهريه سقف تعيين شده و داماد هر چه بدهكار باشد، تنها تا 200 سكه را خواهد پرداخت. اين قانون براي جلوگيري از كلاهبرداري مهريه اي تصويب شده 
018927.jpg
عكس: هادي مختاريان
وقتي ستاندن مهريه رونق پيدا كرد، مرداني كه وعده اي فراي توان پرداخت داده بودند، در چارچوب قانون گرفتار شدند. بدهكار بودند. چون وعده شفاهي يك سند مكتوب شده بود. خيلي ها مي  گفتند: مهريه را كي داده و كي گرفته است ولي وقتش رسيده بود كه هم بپردازند، هم زنان آن را دريافت كنند
ايمان مهدي زاده 
بورس مهريه شكست. روزگاري بود كه نمادي از آن را يك شاخه گل و يك جلد قرآن مي دانستند. رفته رفته تحولاتي شكل گرفت. جامعه دچار تغييرات و دگرديسي هاي ويژه خودش شد. بقيه قضيه هم يك فرمول كليشه اي بيشتر نيست؛ سوء استفاده، چه پول هاي كلاني كه بعضي در جيب پنهان كردند. كلاهبرداري هايي كه به نام مهريه شكل گرفت، از رونق افتاد. مهريه پس از رواج و مدگرايي هاي ويژه خودش با تنزل بازار مواجه شد.
ابتدا قرار شد، داماد هديه اي به قدر توان خويش به عروس خانم ببخشد. برخي دامادها كه عاشق سينه چاك بودند و براي رسيدن به همسر، راه عاشق كش صعب العبوري را طي كردند، از فرط علاقه و شوق، از هديه اي نام بردند خارج از محدوده توانشان. آنان دچار جنون عشق بودند و سر از پا نمي شناختند.
عروس خانم، اما! وقتي شوهري پيدا مي كرد، مجنون صفت، بي ترديد نسبت به خانم هاي همدوره خودش، از حق و حقوقي بيشتر بهره مند مي شد. مرد در كار خانه كمكش مي كرد. احترامش مي گذاشت و هنگامي كه بحث هديه نپرداخته مطرح مي شد، زن براي پيشگيري از خجل شدن شوهر، آن را مي بخشيد.
اعتماد دوجانبه زوجين به يكديگر، باعث پديد آمدن دوره رمانتيسم شد.
مهريه در گذر زمان 
وقتي هم ايران مدام مورد تاخت و تاز همسايگان قرار مي گرفت، پيدا كردن يك لقمه نان از زير سم اسب مغولان، افاغنه يا ديگر مهاجمان، كاري سخت و دشوار شد. دختران ايراني همين كه شوي ايراني داشتند، احساس خوشوقتي مي كردند. مهريه، ديگر آنقدر اهميتي نداشت. كنيزي بيگانه نكردن يا زن چندم ارباب نبودن، آرزوي دختراني بود كه به پسران هموطن چشم داشتند.
قشري كه در گذر زمان، مدام مظلوم واقع شد، آموخت كه با لباس سپيد به خانه بخت برود و با كفن سپيد برگردد. خب، با يك حساب سرانگشتي مي توان فهميد، انتظار مهريه كلان و پرداخت آن توسط داماد چيز مهمي نبود كه در مخيله بسياري از دختران جايي داشته باشد. دختراني كه از كودكي در پستو و اتاق پشت نگهداري شدند، بزرگ شدند و كار خانه آموختند. بعد هم سر سفره اي نشاندندشان و پسري يا مردي، حتي پيرمردي نشان دادند و گفتند بايد مطيعش باشي؛ يك فرمانبردار بي پرسش.
از محور مهريه دور نمي شويم. بالاخره هرچه باشد، اين مهريه مفهومي ديگر پيدا كرده. گذشت زمان و دوخته شدن فصل ها به هم تاريخ را دوباره رقم زد. شاهان قجر كه زنان زيادي در حرمسراهاي خويش نگهداري مي كردند تا حد زيادي زن دوست نيز بودند. سخن مادران و خواهرانشان را مي شنيدند و برخي وقت ها آنقدر فرزند مامان شدند تا مردي نظير اميركبير را رگ زدند. در اين دوره وضعيت حق و حقوق زنان كمي بهتر شد. لااقل درباريانشان از نعمت تحصيل برخوردار شدند.
وعده ها سنددار شد
ديگر بحث مهريه از يك قول گفتاري به سندي مكتوب تبديل شده است .
تا همين چند سال پيش، وقتي مهريه مادربزرگ ها را مي پرسيديم، خنده مان مي گرفت كه 200 تومان و 100 تومان مهريه طلب داشتند. وقتي مكتوب شد، داماد مي توانست بگويد: فعلا ندارم. ولي قدر و اندازه اش را كه نوشته ايم. هر وقت دستم باز شد، مي پردازم. مهريه معمول اين دوران به خاطر گسترش راه هاي ارتباطي، سفرهاي زيارتي بود. در اوايل همين قرن چهاردهم مد مهريه براي نخستين بار شكل گرفت. سفر به مكه، شام و مشهد.
حالا مي  شود حساب كرد، ورود زنان به جامعه تا چه اندازه تغيير كرده بود. مي  توانستند همگام مردان راهي سفرهاي دراز شوند.
زمان گذشت و ساعت بارها نواخت. پولي كه مهريه مادر بزرگ ها بود، چندان بي  ارزش شد كه پدر بزرگ مي  توانست، روزي چند بار مهريه اش را بپردازد. پس بايد واحدش را تغيير و پول هاي بي  ارزش را نيز ارزش مي  دادند. خيلي زود، لايحه و مصوبه نوشته شد وشكر خدا كار انجام شد. بيشتر خانواده ها واحد مهريه را سكه طلا قرار دادند كه پشتوانه اي از پول محكم تر بود.
مي  بينيد چقدر راحت هديه به پشتوانه تبديل شد و نپرداختن مهريه توسط دامادهاي چند نسل پيش خود به خود در يك روند كند، مهريه را به يك گرويي بين زن و مرد تبديل كرد. مرد از زن قول اطاعت مي  گرفت براي پرداخت آن. ولي ديري نپاييد كه مردها بازارشان را از دست دادند. آن نكته اي بود نهفته و مستتر در عقد نامه. واژه اي به نام عندالمطالبه. زن ها پي بردند راهي براي ستاندن هديه نگرفته وجود دارد. آنها كه سال ها مورد بي  مهري واقع شده بودند، لااقل با گرفتن مهريه، بخشي از نيازها و خواسته  هاي زندگي را جامه عمل پوشاندند.
وقتي ستاندن مهريه رونق پيدا كرد، مرداني كه وعده اي فراي توان پرداخت داده بودند، در چارچوب قانون گرفتار شدند. بدهكار بودند. چون وعده شفاهي يك سند مكتوب شده بود. خيلي ها مي  گفتند: مهريه را كي داده و كي گرفته است ولي وقتش رسيده بود كه هم بپردازند، هم زنان آن را دريافت كنند.
زنان به حقوق خود رسيدند و ثابت كردند، مي  توانند طلبشان را پس بگيرند. روند اخذ مهريه، شتابي تند به خود گرفت. هرگاه سرعت زياد مي  شود، ضريب خطا بالا مي  رود. در همين راستاي حقوق زنان بود كه مقدار مهريه به يك مد تازه تغيير پيدا كرد. به تعداد سال تولد عروس خانم، سكه مهر مي  كردند. بسياري از دامادها از فرط علاقه و عشق وبي توجه به ميزان وعده اي كه مي  دهند، زير بار رفتند. بدين ترتب موج مهريه كلان بزرگ تر شد. شيوه نگاه به مهريه، همچنان يك گرويي ماند. تنها مقدارش افزايش يافت. مد اين روزها سال  ازدواج زوجين جوان است.
شكست بازار
بسياري از جوانان فكر مي  كنند، پرداختن مهريه، يعني عدم علاقه زن به زندگي و پيش شرط طلاق. مي  بينيد در سير تاريخي چقدر راحت لازمه تحكم زندگي مفهوم جدايي پيدا كرد. زناني در اين بين پيدا شدند كه وقتي پول مهريه زير دندانشان مزه كرد، ترغيب شدند اين كار را پيشه كنند. سوءاستفاده و كلاهبرداري شد، نتيجه اين تفكر. حالا زنان غالب و پيروز ميدان بودند. اين ماجرا به بالا رفتن سن ازدواج و حذر مردها از ازدواج انجاميد. هنوز اما! برخي خانواده ها نمي  دانند كه براي مهريه سقف تعيين شده و داماد هر چه بدهكار باشد، تنها تا 200 سكه را خواهد پرداخت. اين قانون براي جلوگيري از كلاهبرداري مهريه اي تصويب شده. ولي خب، جوانان پس از شناخت كامل، انتخابي انجام دهند كه نياز به گرويي به نام مهريه كلان نداشته باشند. مردها نيز واقع بين بوده و مهريه را همان ابتداي زندگي پرداخت كنند. هديه را كه براي پس از مرگ نمي  گذارند.

بازار
هزينه ازدواج
018930.jpg
چيزي كه ازدواج را مانند تابويي در ذهن جوانان پرورانده، همان هزينه هاي سرسام آور است. بسياري از خانواده ها جوانان را مورد انتقاد قرار مي دهند كه چرا نسبت به ازدواج بي توجهند. در حقيقت اين خانواده ها و بزرگترها عامل بي اعتنايي آنان محسوب مي شوند.
مخارجي كه يك جوان براي شروع زندگي بايد بپردازد، در قد و قواره توان پرداخت او نيست. زندگي امروزه، چنان عرصه هاي مالي را بر آنان تنگ كرده كه پس از تلاش و كوشش فراوان در نهايت بتوانند، آشيانه اي براي زندگي بيابند. مسكن مهم ترين و بغرنج ترين معضل اقتصادي مردم شده است.
براي پيش پرداخت خانه، پولي معادل يك سال كار خوب و پردرآمد كه پس انداز چشمگيري داشته باشد لازم است. سپس خريد ومراسم جشن به آن افزوده مي شود كه تهيه آن به سادگي ميسر نيست. از همينجا ازدواج وجهه تابو به خود مي گيرد.
در برخي مواقع-كم نيست- زوجين جوان توافق مي كنند با يك مسافرت به جاي جشن، هزينه كمتري صرف كنند و سر زندگيشان بروند، ولي خانواده ها زيادي از اين امر امتناع مي كنند و بدين ترتيب ضربه اي مهلك در آغاز زندگي به جوانان وارد مي كنند.
گاهي اين ضربه چنان سنگين است كه زوج جوان تا چند سال گيج و گنگ از آن، اقساط اين قبيل هزينه ها را مي پردازند. با اين سختگيري ها روز به روز بازار ازدواج كم رونق تر مي شود.

بازار۱
بازار ايران جولانگاه محصولات چيني
018915.jpg
مديركل دفتر صنايع نساجي وزارت صنايع گفت: متاسفانه بازار داخلي ايران به جولانگاه محصولات چيني تبديل شده و هيچ تدبير خاصي هم براي مقابله با آن انديشيده نمي شود.گلنار نصرالهي در گفت و گو فارس، گفت : ورود كالاها و محصولات چيني بازار را از توليدكنندگان داخلي گرفته است. با وجود هشدار توليدكنندگان، هنوز هم دروازه هاي كشور به صورت قانوني و غيرقانوني به روي محصولات ارزان قيمت چين باز است. مشكل صنايع نساجي كشور تنها قاچاق منسوجات نيست، بلكه باز بودن دروازه هاي كشور به روي كالاهاي كه با قيمت ابرازي كم وارد مي شود نيز بر مشكلات اين صنعت افزوده است.
بازار داخلي خود را دو دستي تحويل توليدكنندگان چيني داده ايم. اين كالا هاي چيني بدجور صداي همه را در آورده است و معلوم نيست كي قرار است فكري به حال ورود محصولا ت ارزان قيمت و نه چندان باكيفيت چيني شود.


بازار۲
موبايل ارزان شد
018921.jpg
از قديم مثلي بود به نام به مرگ مي گيرد تا به تب راضي شويم. روز به روز انگاردر بازارهاي مختلف اين مثل مصداق بيشتري پيدا مي كند. تصاعد قيمت ها در كشور ما تبديل به شيوه اي كليشه اي شده كه حنايش ديگر براي مردم رنگي ندارد. هر جا كه صحبت رشد نرخ تورم و گراني مي شود مردم مانند كارشناسان اقتصادي قضيه را تجزيه و تحليل مي كنند و به بحث و گفت و گو مي پردازند. البته هيچ كدام از اين حرف و حديث ها راه به جايي نمي برد و آبي سر آتش سوزان فقر اجتماعي نيست.
سال ها پيش، شير شيشه اي از هر شيشه 5 تومان به 12 تومان افزايش بها داد. مردم تهران متحد شدند و شير نخريدند. قيمت تنزل كرد و شد 9 تومان. جبران دو روز ماندن شير، همان ابتداي فروش برطرف شد. از آن روز اين روال رواج پيدا كرد. كم كم راه حلي شد براي گران كردن اجناس و كالاها و بدين ترتيب روز به روز از ارزش پول رايج مملكت كاسته شد.
قيمت تلفن همراه نيز دچار اينگونه تغييرات شد. از مبلغ 800 هزار و اندي در گردونه اي ملا ل انگيز و فريبكارانه افتاد و تا يك ميليون و اندي تصاعد پيدا كرد. خيلي وقت بود، بدون نوسان چنداني در بازار خريد و فروش مي شد و تب بازارش فروكش كرده بود. با يك پولتيك حدود 200 هزار تومان افزايش پيدا كرد. اين افزايش غير منطقي را هيچ كس بر نتافت. با برنامه لو رفته قبلي باز هم اين تحول قيمت انجام شد. مردم هم كه نمي توانند خودشان را از تكنولوژي محروم كنند و در عصر ارتباطات به خاطر مبالغ ناچيز خودشان را از كار و زندگي بيندازند.
به هر حال بازار كاذب تلفن همراه شكست و حدود 140 هزار تومان با كاهش قيمت مواجه شد. پريروز كه اين مطلب در اين ستون جاي گرفت قيمت تلفن همراه صفر، حدود 920هزار تومان بود. فعلا مدتي همين حوالي مي ماند تا فروغ حوادث بعدي اقتصادي تاثيراتش را بر جامعه بگذارد.

تعميرگاه
ترموستات زمستاني
018924.jpg
نادر سياهپوش - در ادامه بحث زمستاني كردن خودرو پس از انتخاب روغن مناسب زمستاني و همچنين مخلوط مناسب آب و ضد يخ نسبت به دماي محيط زندگي خود اينك به سراغ بقيه موارد لازم الاجرا براي زمستان مي رويم.
ترموستات: اگر در تابستان به اشتباه ترموستات خودرو خود را باز كرده ايد يا چنانچه به دليل گرماي هوا از ترموستات با دماي پايين تر استفاده كرده ايد حال مي توانيد براي گرم تر بودن آب موتور و درنتيجه داشتن يك سيستم بخاري با باد گرم تر و همچنين زودتر گرم شدن خودرو از ترموستات با دماي بالاتر استفاده كنيد.
نداشتن ترموستات در زمستان باعث بالاتر رفتن اصطكاك در موتور ، تركيدن سرسيلندر و گرم نشدن خودرو شده و ضررهاي جبران ناپذيري را به موتور خودرو وارد مي كند.
روي بدنه ترموستات يك عدد حك شده است كه نشانه درجه حرارت مجاز براي عبور آب از ترموستات و گردش در رادياتور است يعني ترموستات به آبي كه دماي آن زير دماي نوشته شده روي بدنه آن باشد، اجازه گردش در رادياتور را نمي دهد. اگر مي خواهيد از سالم بودن ترموستات خود آگاه شويد، آن را داخل آب و روي اجاق قرار داده دماسنجي را در داخل آب قرار دهيد. چنانچه دماي آب به حد درجه حرارت نوشته شده برسد دهانه ترموستات بايد باز شده و در زمان كمتر شدن دما دريچه بسته شود. برخي ترموستات ها داراي سوپاپ خروجي بخار هستند. در هنگام نصب، آنها را طوري قرار دهيد كه سوپاپ ارتفاع بيشتري نسبت به ديگر نقاط داشته باشد.

طنز
صرفه جويي در خانه داري
018918.jpg
كاوه كوهك - شما كه خانه داريد و شغلتان چرخاندن يك خانه است. شما كه شبانه روز زحمت بي پايان مي كشيد و انرژي فراواني صرف مي كنيد، اندكي دست نگه داريد، به چند خط نوشته ما توجه كنيد مطمئن باشيد كمي وقت گذاشتن و خواندن اين چند كلام، بهتر است از يك عمر كار بيش از اندازه.
مرد خانه صبح به اداره مي رود. پشت ميز مي نشيند و عصر به خانه مي آيد. با چهره اي خسته و وا رفته. چقدر بيهوده دلتان به حال او مي سوزد. از خود غافل مي شويد و هرچه مي خواهد انجام مي دهيد. انجمن مصرف كنندگان بي مصرف مبارزه با مصرف انرژي در نظر دارد با بيان راه كارهايي ، خانم هاي خانه دار را از كار بيش از اندازه و خستگي مفرط نجات دهد. اگر تازه ازدواج كرده ايد يا قرار بر ازدواج داريد، اين نكات راحت تر برايتان قابل استفاده خواهد بود.
آشپزي آسان - زوج تان را به خوردن غذاهاي پخته شده در مايكروفرعادت دهيد. اين مرحله اول كار است. با داشتن اندكي سياست مي توانيد درمصرف انرژي صرفه جويي كنيد. تعجب نكنيد! اين كار خيلي ساده است پس از عادت زوج به غذاهاي مايكروفري كارهاي منزل را به كندي انجام دهيد تا زمان رسيدن همسرتان به منزل فر ا رسيد.
حالا وقت كار است- براي كارهايي كه به كندي انجام داديد و مقداري از آنها مانده است، چهره اي غمزده و نگران به خود بگيريد
دست و پايتان را گم كنيد. براي دفعات اول. چند كار را با هم شروع كنيد. در اين ميان از ابراز خستگي دريغ نكنيد. بالاخره دل همسرتان نرم مي شود و حاضر مي شود در كارهاي كوچكي مثل پوست كندن سيب زميني، پاك كردن برنج و ... شما را ياري كند.
- كمي تحمل لازم است پس از گذشت مدتي نه چندان طولاني كمك كردن به شما براي او به شكل عادت در مي آيد. علم روانشناسي مي گويد: همسرتان شرطي شده است حالا هر روز كه از سر كار مي آيد اگر به شما كمك نكند، كلافه است.
بهره كشي - نوبت به قسمت آخر كار مي رسد. حالا هر بار كه همسرتان از سر كار مي رسد. شما كمي كار به دستش مي دهيد و او با كمال ميل انجام مي دهد. در اين لحظه هاست كه شما مي توانيد خودتان را سرگرم كنيد و اگر خوب عمل كرده باشيد با خيال راحت به تماشاي تلويزيون بنشينيد. همسر شما با شما همكاري مي كند و از اين كار خرسند نيز مي شود. گاهي بد نيست از علم، كمي به نفع خودمان استفاده كنيم.
نكته: دليل استفاده از مايكروفر: آماده شدن سريع تر غذا اگر همسرتان دير وقت به منزل مي آيد. مايكروفر بيشتر به كارتان مي آيد.
كم كم سعي كنيد هنگام پخت شام، ناهار فردا را نيز آماده كنيد.

درد دل
به ما زنگ بزنيد
۲۰۵۲۶۲۷ تماس شنبه تا چهارشنبه 10الي 12
خيابان شهيد صالحي
تمام كوچه هاي منتهي به خيابان كارگر شمالي را بسته اند و بار ترافيك اين خيابان افتاده توي خيابان شهيد صالحي. ساعت ها ترافيك، مردم اين خيابان را اذيت مي كند. از مسوولان تقاضا داريم رسيدگي كنند.
تدين 
گراني نان 
وزير بازرگاني اعلام كرده كه از اول آبان ماه قيمت نان بين 10 تا 15 درصد افزايش مي يابد. چرا مجلس هفتم كه گفته بود در برابر افزايش قيمت ها مقاومت مي كند، الان ساكت مانده و كاري نمي كند؟ افزايش بهاي نان، قيمت همه كالاها را بالا مي برد و فشار رواني وارد بر مردم را هم بيشتر مي كند.
اسدالله حاجي آقا
پاداش را نداده اند
سال 82 بازنشسته شده ام ولي تاكنون تنها يك سوم پاداش آخر سال را به ما داده اند و دو سوم هنوز مانده و به هر كجا مي رويم فعلا به نتيجه اي نرسيده ايم.
سرهنگ بازنشسته ارتش 
عيدها ماشين بدهند
خرداد امسال در ايران خودرو ثبت نام كردم ولي هنوز به من ماشين نداده اند. خواستم به مسوولان ايران خودرو بگويم به مناسبت اعياد فقط فروش ويژه نگذارند و پول از مردم نگيرند، به مناسبت اعياد به مردم ماشين هم بدهند.
آقاي ميري 
ماشين هاي فرسوده 
من يك ماشين 52 دارم و طبق طرح خارج كردن ماشين هاي فرسوده، از اين ماشين ديگر نمي توانم استفاده كنم. مي خواستم بپرسم كانون بازنشستگان و اداره بيمه نيروهاي مسلح براي ما بازنشسته ها كه اين ماشين تنها راه درآمدمان است چه كاري كرده اند؟ نه سرمايه اي داريم كه بخواهيم ماشين هاي آنچناني بخريم و نه به ما وامي مي دهند.
بازنشسته نيروي انتظامي 
ده ونك در طرح؟
ما در ده ونك نبش اتوبان چمران زندگي مي كنيم. چند سال است اعلام كرده اند اينجا طرح است ولي هيچ كاري نمي   كنند. نه راه هايش درست است نه كوچه هايش. خانه هايمان دارد خراب مي شود چون هر دفعه به ما مي گويند يكي دو ماه ديگر طرح شروع مي   شود. حتي آشغال هايمان را هم نمي  برند. لطفا تكليف ما را مشخص كنيد تا از اين وضعيت بلاتكليفي نجات پيدا كنيم.
خانم رمضاني 
اراذل و اوباش در پارك 
در خيابان بوستان نبش نواب، پاركي هست كه اراذل و اوباش در آن جمع مي شوند. زنگ مي زنيم 110 مي آيد، آنها مي روند ولي با رفتن 110 دوباره جمع مي شوند.
آقاي رضايي 
سوبسيد را نداده اند
كارمند هستيم و از بانك مسكن وام گرفته ايم. هر سال دولت به ما سوبسيدي مي داد ولي امسال اين سوبسيد را نداده اند.
خانم تجربه كار
پل عابر پياده نصب كنيد
در جاده ساوه بعد از پل دوم نرسيده به پاسگاه نعمت آباد، لطفا يك پل عابر پياده نصب كنيد. براي رفتن به آن طرف جاده كلي دلهره داريم و هر روز تصادفات زيادي مي شود.
عيسي يگانه 
عوارض اجباري 
در مجتمع آموزشي بانك مسكن كه براي بازنشسته هاي بانك مسكن است، عروسي تنها پسرم را برگزار كرديم ولي شهرداري منطقه يك 10 درصد عوارض به مبلغ 91 هزار تومان از ما گرفتند. اين مجتمع مال خودمان است، براي بازنشسته هاي بانك مسكن. آيا براي عروسي تنها فرزندم بايد پول بدهيم. از مسوولان تقاضا دارم اين پول زور را به ما پس بدهند.
آقاي يزدان شناس 
جوي ها پر از آشغال 
در خيابان لارستان منطقه 6 براي تميز كردن جلوي مغاز ها رفتگري وجود ندارد و جوي ها پر از آشغال است و اينجا شده محل زباله.
يكي از كسبه محل 
پست برق را برداريد
از اهالي خيابان خواجه عبدالله شرقي بعد از تقاطع بني هاشم هستم. پست برقي وسط اين خيابان هست كه يك سال است در اين محل قرار دارد و آن را به جاي اصلي اش نبرده اند. هم خيابان را تنگ كرده و هم باعث تصادف مي شود. با وزارت تماس گرفته ايم مي گويند وظيفه شهرداري منطقه است.
خانم حبيبي 

بازتاب
مديريت محترم روزنامه همشهري
احتراما، خواهشمند است دستور فرمايند در پاسخ به شكوائيه مندرج در روزنامه همشهري مورخ 21/6/83 در خصوص نوسان برق خيابان 22 ولنجك مطلب ذيل چاپ گردد.
به آگاهي اهالي محترم خيابان 22 ولنجك مي رساند كه با جمع آوري مصارف غير مجاز ساختمان هاي در حال ساخت و نيز اصلاح شبكه، مشكل آن محل برطرف گرديد، بطوريكه ولتاژ در محل مصرف در حد استاندارد مي باشد.
روابط عمومي شركت توزيع نيروي
برق شمال شرق تهران

دخل و خرج
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |