تروريسم اقتصادي جدا از اهداف سياسي نيست؛ بنابراين ممانعت از صادرات و فعاليت سرمايه گذاري در خارج و يا تهديد به اجراي تحريم هايي كه در مورد برخي از كشورها اِعمال مي شود از نمونه هاي تروريسم اقتصادي خارجي محسوب مي شود
مترجم: سيده فاطمه حسيني ميرصفي
اشاره:
شوراي امنيت اخيراً تصميمي مبني بر مبارزه عليه تروريسم اتخاذ و از همه كشورها براي مشاركت در اين امر دعوت كرده است بدون اينكه تعريف درستي از تروريسم ارائه كند. مطلب زير ترجمه مقاله اي تحت عنوان «مفهوم تروريسم و انواع آن» نوشته دكتر سامي الشيخ محمد است كه تقديم حضورتان مي شود.
منظور از تروريسم چيست و آيا تعريف جامع و مانعي براي اين واژه وجود دارد؟ اين واژه از ابعاد مختلفي تعريف شده است.
تروريسم عبارت است از فعاليت هاي خصمانه و مجرمانه اي كه به افراد، گروه ها و يا حكومت ها خسارت هاي مالي و معنوي وارد مي كند.
از طرف ديگر تروريسم نتيجه قطعي درگيري هاي اضداد در جهان است. آنگاه كه عناصر «شرّ» بر عناصر «خير» برتري و غلبه مي يابند، تروريسم شكل مي گيرد.
كشته شدن هابيل به دست برادرش قابيل يك عمل تروريستي است. اين عمل مجرمانه نتيجه درگيري بين خير و شر بود. هابيل نمونه خير و قابيل نمونه شر ّ بود. بنابراين تروريسم ثمره غلبه شرّ بر خير مي باشد. »
تروريسم صورت ظاهري «شرّ» است همان طور كه مقاومت صورت ظاهري «خير» مي باشد و پيروزي مقاومت مساوي با پيروزي خير است.
تروريسم انواع و اشكال متعددي دارد كه برخي از مهمترين آنها عبارتند از: تروريسم مسلحانه، سياسي، اقتصادي، روحي و رواني، عقيدتي و فكري و...
۱- تروريسم مسلحانه: اين نوع تروريسم از طريق اِعمال خشونت مسلحانه توسط حكومت ها، گروه ها، و يا افراد و با هدف اذيت و آزار انسان ها همراه با تحريم هاي اقتصادي انجام مي پذيرد و غالباً قربانيان اين نوع تروريسم نيز انسان هاي بي گناه مي باشند.
تروريسم مسلحانه دو نوع است: خارجي و داخلي. از جمله نمونه هاي تروريسم مسلحانه خارجي مي توان اشغال نظامي و عمليات خصمانه جنگي عليه كشورها و ملت ها را نام برد كه ممكن است توسط برخي از كشورها، گروه ها و يا افراد صورت پذيرد.
حملات خصمانه و تجاوزكارانه نظامي آمريكا و انگلستان عليه افغانستان و عراق و همچنين تهديد به انجام اين نوع حملات عليه تعداد ديگري از كشورهاي جهان تروريسم مسلحانه خارجي به شمار مي آيد. البته هر عمليات مسلحانه اي، تروريستي و مجرمانه نيست. عمليات مقاومت مسلحانه در برخورد با نيروهاي نظامي اشغالگر، از جمله اَعمال مشروعي است كه منطبق بر قوانين بين المللي، اخلاقي و انساني است حتي اگر در اثر اين عمليات از اشغالگران خواه نظامي و يا غير نظامي، قربانياني نيز گرفته شود، چرا كه اين گونه عمليات از طبيعت دفاعي انسان سرچشمه مي گيرند و انسان بايد با تمام قوا و امكانات در برابر جنگ و اشغال مقاومت كند.
لذا مقاومت مسلحانه بسياري از ملت هاي جهان در مقابل اشغالگري بيگانگان، مشروع است. مانند مقاومت ملت فلسطين و لبنان در مقابل اشغالگران صهيونيست.
امّا از جمله حملات تروريستي مسلحانه داخلي و حكومتي مي توان از عمليات نسل كشي و پاكسازي قومي و نژادي داخلي نام برد كه برخي از دستگاه هاي حكومتي اجرا مي كنند.
بر اين اساس، آنچه كه در شيلي و كامبوج توسط نيروهاي مسلّح حكومتي صورت پذيرفت و نيز حملات مسلحانه نيروهاي حكومتي صرب عليه مسلمانان يوگسلاوي و آن چه كه رژيم گذشته عراق عليه غير نظاميان و گروه هاي سياسي _ مذهبي انجام مي دادند از نمونه هاي تروريسم مسلحانه داخلي به شمار مي آيند.
برخي از عمليات تروريستي مسلحانه ممكن است توسط افراد و گروههاي مسلّح غير حكومتي انجام پذيرد كه در اين نوع عمليات، قتل، ترور، انفجار و تخريب وجود دارد.
۲_ تروريسم سياسي: تروريسم سياسي نيز دو نوع است: خارجي و داخلي. تروريسم خارجي آن عملياتي است كه دولت و يا گروهي از يك كشور عليه كشور، گروهها و يا افرادي، با هدف تغيير سياست هاي آنها به نفع سياست هاي كشورها و يا گروه هاي تروريستي صاحب نفوذ و قدرت، انجام مي دهند.
بنابراين تحميل سياست هاي آمريكا در كشورهاي مختلف و نحوه برخورد آنها با برخي از مسائل بين المللي از اشكال مختلف تروريسم سياسي خارجي محسوب مي شود.
امّا تروريسم سياسي داخلي، ويژه رژيم هاي ديكتاتوري و فاشيستي است كه بدون مشاركت وسيع ملّي و موسسه ها و ادارات حكومتي فعاليت مي كنند.
اين فعاليت ها منجر به تحميل يك تفكّر و روش سياسي و تعميم فرهنگ استبدادي و استعماري مي شود كه از نشانه هاي آن، تحقير آزادي هاي سياسي و پارلماني و عدم مشاركت هم وطنان در انتخاب نمايندگان مجالس حكومتي و محلي است.
در اين روش هم وطنان نمي توانند از اشتباهات و نواقص ناشي از بدي سياست آنها انتقاد كنند.
اين نوع تروريسم در كشورهاي تحت سلطه ي موسسه هاي نظامي همچنين در كشورهايي كه حيات سياسي و پارلماني جريان نداشته باشد، شدّت بيشتري دارد.
مردم اين كشورها همواره در حالتي از ترس، نگراني، وحشت و عدم امنيت و ثبات زندگي مي كنند و اظهار نظر و يا فعاليت در چارچوب احزاب سياسي _ ملي امري غير قابل دسترس است كه در صورت تخطي، منجر به بروز شديدترين انواع بلاها و شكنجه ها در مورد كساني خواهد شد كه سعي در محقق كردن آن را داشته باشند.
تروريسم سياسي داخلي سبب ايجاد و گسترش بسياري از صفات رذيله چون دروغگويي، افترا، نفاق، كينه، انزجار و انتقام جويي در سطح جامعه مي شود.
تروريسم سياسي داخلي موجب بروز تهديدهايي عليه صلح اجتماعي و نيز گسترش زمينه هاي بروز جنجال ها و درگيري هاي مذهبي و گروهي و ملي مي شود كه اين امر خود شرايط تغيير ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه و تضعيف احساسات ملّي را فراهم كرده، سبب تضعيف كشورها شده و آنها را در معرض غارت متجاوزان قرار مي دهد و در اين هنگام اين كشورها بدون هيچ گونه مقاومتي، غارت مي شوند.
۳_ تروريسم اقتصادي: تروريسم اقتصادي نيز دو نوع است: خارجي و داخلي. تروريسم اقتصادي خارجي فعاليت خصمانه اي است كه از طرف برخي نيروهاي فعال بين المللي و موسسه ها و يا شركت هايي كه فعاليت اقتصادي دارند به منظور اِعمال فشار و تحميل سياست هاي مختلف عليه كشورها، حكومت ها، گروه ها و يا افراد انجام مي گيرد.
تروريسم اقتصادي جداي از اهداف سياسي نيست؛ بنابراين ممانعت از صادرات و فعاليت سرمايه گذاري در خارج و يا تهديد به اجراي تحريم هايي كه در مورد برخي از كشورها اِعمال مي شود، از نمونه هاي تروريسم اقتصادي خارجي محسوب مي شود.
بنابراين اقدامات تحريمي كه توسط آمريكا عليه برخي كشورها انجام گرفته است از انواع تروريسم اقتصادي خارجي است.
قربانيان تروريسم اقتصادي فقط منحصر به كشورها، حكومت ها و جريان ها و احزاب سياسي _ ملي نمي شود، بلكه اين عمليات تا نابودي كامل ملت ها پيش مي رود.
ممانعت و متوقف كردن صادرات عراق و فلسطين از طرف آمريكا و رژيم صهيونيستي و نيز بستن بازارهاي كار بر روي كارگران فلسطيني و ساكنان مناطق كرانه غربي و نوار غزه از سال ۱۹۴۸ تا كنون، شكل ديگري از تروريسم اقتصادي است.
اما تروريسم اقتصادي داخلي نيز شامل فشار و يا تهديد و ايجاد درگيري برخي از گروه ها و احزاب سياسي و اقتصادي منطقه اي عليه افراد و فعالان اقتصادي حكومتي و غير حكومتي مي شود.
همچنين از بين بردن فرصت هاي برابر اقتصادي بين افراد يك جامعه صورت هاي ديگري از تروريسم اقتصادي داخلي است.
۴_ تروريسم فكري: عللي كه سبب ايجاد تروريسم فكري مي شود نبود آزادي هاي قانوني و مشروع و گسترش ظلم و استبداد در مورد كساني است كه بدون هر گونه ترس و واهمه مي خواهند عقايد، افكار و نظراتش را اظهار نمايد. عاملان اين نوع تروريسم به عقب ماندگي فرهنگي و تمدني تمايل بيشتري دارند.
پديده تروريسم فكري نه تنها در جوامع سنتي و صاحب فرهنگ منحصر به فرد گسترش مي يابد، بلكه در جوامع پيشرفته هم وجود دارد.
بنابراين تروريسم فكري يك پديده ي جهاني است.
از جمله اين عمليات مي توان از حملات خصمانه اي كه عليه متفكر فرانسوي «رژه گارودي» إعمال شد، نام برد.
اين حملات منجر به تهديد امنيت شخصي افراد و معرفي آنها به دادگاه هاي قضايي كشورشان شده است كه البته اين عمليات با حمايت و تشويق نيروهاي سياسي و اطلاعاتي صهيونيست انجام مي پذيرد.
۵-تروريسم جسمي: هدف از انجام اين عمليات آسيب رساندن به جسم از طريق اِعمال خشونت و تعذيب است كه موجب بروز درد و رنج در جسم و روح شده و خسارات و لطمات جسمي و عقلي گوناگوني را در فرد شكنجه شده ايجاد مي كند، اين عمليات گاهي به مرگ شخص نيز منتهي مي شود.
اين اعمال گاه از روي كينه و تنفر و نوعي انتقام جويي و يا به منظور دستيابي به اعترافات و يا به هدف گرفتن قرباني انجام مي گيرد.
از نمونه هاي اين نوع تروريسم مي توان به آنچه كه نيروهاي اشغالگر صهيونيستي در مورد ملت عربي فلسطين در زندان ها و بازداشتگاه ها انجام مي دهند، اشاره كرد.
۶_ تروريسم اجتماعي: تروريسم اجتماعي عبارت است از تهديد جامعه از طرف مجموعه اي از قدرت حاكمه كه اين كار از طريق تحميل آراء، روش ها، سنت ها و آداب ويژه آنها صورت مي گيرد.
تروريسم اجتماعي ابتدا نسبت به جامعه ي كوچكي مانند خانواده انجام مي شود تا از اين طريق بتوانند به بزرگترين مؤسسه هاي اجتماعي و كل جامعه دست يابند.
بر اساس اين تعريف خود فرد، يك اجتماع است و بر جامعه اي كه در آن زندگي مي كند، ت أثير گذار است و چون فرد به عنوان يك قدرت فعّال در زندگي اجتماعي است لذا مورد تهديد و وعده و وعيد قرار مي گيرد.
محروميت زنان از حقوق شخصي نيز تروريسم اجتماعي محسوب مي شود.
۷_ تروريسم محيطي: رعايت نكردن و نقض مسائل محيطي كه در اثر آن سلامت محيط به خطر مي افتد از نمونه هاي تروريسم محيطي به شمار مي آيد.
اين نوع تروريسم توسط كشورهاي صنعتي پيشرفته انجام مي گيرد. آنها براي دستيابي به محيط طبيعي در جهان به روش ها و عمليات مجرمانه دست مي زنند.
توليد زباله هاي اتمي و شيميايي و انتشار آنها در بسياري از مناطق جهان، آينده ي زندگي و بقاي انسان در سياره ي زمين را تهديد مي كند
۸_تروريسم روحي و رواني: اصولاً تروريسم دو بعد مادي و معنوي دارد.
بعد مادي تروريسم همان آثار حسي و ملموس برجاي مانده از آن است. اما بعد معنوي تروريسم، آثار روحي و رواني مستقيم و غير مستقيمي را در زندگي انسان دارد.
بنابراين هر كدام از انواع تروريسم خواه مسلحانه باشد يا سياسي، اقتصادي، فكري، جسمي، اجتماعي و محيطي همگي تأثيرات منفي بي شماري را بر روح و روان انسان بر جاي مي گذارند.
مشاهده ي قتل، ترور، تخريب، انهدام و انفجار، به ذلت كشاندن شخصيت ها و ديگر انواع ظلم و ستم، حالت هايي از ترس، احساس نگراني و عدم امنيت و عدم ثبات روحي به وجود مي آورد كه حتي بعد از برطرف شدن عامل نگراني و ترس، اين احساسات زمان طولاني در زندگي انسان باقي مانده و تأثير گذار است.
بنابراين نه تنها آثار و پيامدهاي روحي و رواني ناشي از تروريسم كمتر از آثار مادي آن نيست، بلكه در بيشتر اوقات آثار معنوي تروريسم بيشتر از آثار مادي آن مي باشد.
۹ _ اجتناب از آثار رواني تروريسم:اما چگونه مي توان از آثار روحي و رواني تروريسم اجتناب نمود؟ بدون شك هر گاه تروريسم وجود داشته باشد، آثار روحي ناشي از آن هم ضرورتاً وجود دارد. بنابراين ارتباط بين تروريسم و آثار معنوي حاصل از آن به مانند ارتباط علت و معلول و نتيجه است. لذا از بين بردن اين آثار در زندگي انسان با از بين بردن خود تروريسم ارتباط دارد.
براي مبارزه با تروريسم بايد مفهوم آن كاملاً مشخص شود اما از آن جا كه در خصوص مفهوم تروريسم تا كنون به يك اجماع بين المللي دست نيافته ايم در بسياري از مناطق جهان شاهد اعمال تروريستي خواهيم بود.
منبع: www.aljazeera.net