خبر غذا نخوردن دانشجويان دانشگاه گرگان، بيرجند و چند واحد دانشگاهي در تهران، تنها يك نقطه اشتراك دارد. آنها به دليل عدم وجود كيفيت مناسب در غذاها، از خوردن غذا در سلف دانشجويي خودداري كردند، غذايي كه بابت آن مبلغي ولو اندك نيز پرداخت مي شود. در صورتي كه اعتراض كنند تنها يك جواب عايدشان مي شود. بفرماييد رستوران بيرون.
قرار نيست حتما در ظرف غذاي ما، سوسك پيدا شود تا بهانه اي به دست آورده، نسبت به پايين بودن كيفيت غذاها و عدم نظارت كامل بهداشتي روي آن، اعتراض كنيم.
اين جمله را يكي از دانشجويان دانشگاه... مي گويد، بعد اضافه مي كند: شما بد موقع براي تهيه گزارش از كيفيت غذاها آمديد. الان ماه رمضان است و از ناهار خبري نيست. ولي يك روز ظهر -بعد از ماه رمضان - بياييد و ببينيد چه چيزي را جلوي ما مي گذارند به اسم غذا. هيچ كاري هم نمي توانيم بكنيم. حتي به ضرب نوشابه هم پايين نمي رود و اين در حالي است كه ما دانشجوي دانشگاه سراسري هستيم، دانشگاه آزاد كه جاي خود دارد.!
وضعيت غذاي دانشگاه هاي تهران و شهرستان از كيفيت چندان مطلوبي برخوردار نيست. صرفنظر از غلوهايي كه عده اي درباره طعم، رنگ و بوي غذا مي كنند، بايد اذعان كرد كه نظارت اندكي بر نحوه طبخ غذا وجود دارد. درست همين نقطه باعث شد دانشجويان دانشگاه... ظروف غذاي خود را به شكلي زنجيروار وسط حياط قرار دادند تا به نوعي اعتراض خود را به گوش مسوولان برسانند. اما باز هم كيفيت غذاها در همان سطحي كه بود باقي ماند و نه تنها تغييري نكرد كه روندي منفي را در پيش گرفت.
يكي از دانشجويان دانشگاه دندانپزشكي دانشگاه... نيز در اين باره مي گويد: ما تا همين چند سال قبل در دانشگاه اصلا سلف غذاخوري نداشتيم، چه برسد به اينكه روي كيفيت غذا اعتراضي داشته باشيم. بوفه دانشگاه با تهيه فقط ساندويچ، جوابگوي ذائقه دانشجوها بود تا اينكه سلف راه اندازي شد. آنقدر غذاي بد خورديم كه عادت كرديم. اما سال گذشته شاهكاري در اين زمينه صورت گرفت. وقتي ظرف غذا را تحويل گرفتيم، با برنج نپخته روبه رو شديم. تمام بچه ها غذا را روي ميز دست نخورده رها كرده و رفتند پيش مسوول سلف. وقتي به او گفتيم كه اين برنج را نمي شود خورد، گفت: اگر يك ساعت ديگر بياييد اين غذا قابل خوردن است چون ما 15 دقيقه است كه اين برنج را درست كرديم. با شنيدن اين جواب، هيچ حرفي براي گفتن نداشتيم. بعد از آن هم چندين بار اعتراض كرديم اما هر بار فقط با دست به ما اشاره كردند كه مي توانيد به رستوران برويد!
در اين بين استادان دانشگاه نيز دل خوشي از غذا ندارند. كافي است به رستوران ها و ساندويچ فروشي هاي مقابل دانشگاه ... سري بزنيد. بيشتر استادان را پيدا مي كنيد و مابقي به 2 گروه تقسيم مي شوند، يا غذا مي آورند يا مجبورند به دليل حجم كاري بالا در دانشگاه، از همان غذا استفاده كنند.
يكي از مسوولان سلف غذاخوري يكي از دانشگاه هاي تهران در مورد پايين بودن كيفيت غذاي اكثر دانشگاه ها گفت: اصولا آشپزهاي دانشگاه ها هيچ دوره اي نديده اند و دستياراني هم كه در امر آشپزي به آنها كمك مي كنند اصولا از زور بيكاري به سمت كمك  آشپز استخدام شده اند شايد خيلي از آنها تا قبل از اين تنها غذايي كه بلد بودند نيمرو و املت بوده است.
وضعيت غذا در شهرستانها نيز دست كمي از تهران ندارد. دانشجويان دانشگاه... شهرستان گرگان در اعتراض به غذاي بد اين دانشگاه از خوردن غذا منصرف شدند. در شهرستان بيرجند نيز صداي اعتراض دانشجويان كه حتي به درگيري لفظي با مسوولان سلف غذاخوري هم انجاميده بود به جايي نرسيد.
اما نظرات دانشجويان در اين باره جالب است. عده اي معتقدند در چارت دانشگاه هاي ايران فردي به نام آشپز تعريف نشده است. به عقيده آنها هر كسي مي تواند مواد غذايي را درون ديگ ريخته و غذا درست كند. عده اي هم معتقدند مواد غذايي در دانشگاه از نازل ترين نوع آن است بنابراين با مواد غذايي بد، هيچ كاري نمي توان كرد. صحبت از مواد غذايي كه مي شود بي اختيار ياد چهره جوان اما با تجربه برنامه هاي خانوادگي مي افتيد كه با چه وسواسي غذا آماده مي كرد؛ ساسان گلريز.
گلريز كه دانش آموخته آشپزي يكي از دانشگاه هاي معتبر توريستي است در اين باره مي گفت: درست كردن غذا همان قدر مشكل است كه عمل جراحي، دقت مي طلبد، آشپز ماهر بايد بتواند از مواد غذايي متوسط، غذايي ايده آل تهيه كند اما وقتي مواد غذايي خوب نباشند، كاري از دست ماهرترين سرآشپز هم برنمي آيد. در ضمن درست كردن غذا براي يك خانواده 4 نفره با طبخ همان غذا براي يك هتل يا مسافرخانه تفاوت دارد و ...
ل-م يكي ديگر از دانشجويان دانشگاه ... است. او هم معتقد است مواد مصرفي در اين غذاها مشكل اساسي دارند. او در اين باره مي گويد: هر بار كه مي شنيديم غذا عدس پلو با گوشت است، ترجيح مي داديم گرسنه بمانيم اما گوشت آن را نخوريم. هم برنج را بد بو مي كرد و هم بوي ضخم از آن استشمام مي شود.
مهندس هراتيان نژادي مدير روابط عمومي دانشگاه آزاد اسلامي در اين باره مي گويد: من هم شنيدم كه كيفيت غذا در چند واحد دانشگاهي خوب نيست، اما بايد اين نكته را هم در نظر داشته باشيد كه مواد غذايي مصرفي در آشپزخانه دانشگاه آزاد توسط وزارت علوم تامين مي شود. نه مي توانيم آن را بفروشيم و جنس بهتري بگيريم و نه خود توانايي تامين جنس بهتري داريم. از اين رو گوشت يا برنج از كيفيت چندان مطلوبي برخوردار نيست.
اما مسوول سلف يكي از دانشگاه هاي تهران با اصرار بر اين كه نمي خواهد نامي از او در اين گزارش باشد مي گويد: شما فكر مي كنيد كساني كه اينجا كار پختن غذا را بر عهده دارند، دوره ديده هستند؟ همان طور كه پشت شيشه يك مغازه پيتزا فروشي آگهي استخدام كارگر ساده را مي بينيد، ما هم با روشي مشابه كارگر ساده استخدام مي كنيم، منتهي با گفتن به دوست و آشنا. اما مثلا دانشگاه تهران واحد كرج از آشپز خوب و مواد غذايي نسبتا خوب استفاده مي كند كه اصولا مشكلي هم ندارند.
اما به گفته يكي ازمسوولان دانشگاه آزاد، آشپزها به صورت پيمانكاري با اين دانشگاه قراداد دارند و در اين زمينه دست مسوولان براي نظارت بسته است. هنوز هم وضع غذاي دانشگاه ها از كيفيت مطلوبي برخوردار نيست وكسي به شكل قانونمند خود را موظف به پاسخگويي نمي داند.

اينكه محيط زيست به واسطه خودروهاي فرسوده آلوده مي شود درست، اما فكر اين را هم بكنيم كه بدون خودرو به هيچ يك از كارهاي روزمره نمي رسيم. مثلا فكرش را بكنيد اگر قرار بود بر طبق استانداردهاي جهاني خودروهاي فرسوده را از رده خارج كنيم احتمالا مجبور بوديم با اسكيت از خيابان هاي پر چاله و چوله تهران به محل كار يا دانشگاه و مدرسه برويم.
معاون محيط زيست انساني سازمان محيط زيست گفت: اگر از استاندارد هاي جهاني تبعيت نمي كرديم همه خودروها از رده خارج مي شد. پس با اين حساب مجبوريم تن به استاندارد داخلي بدهيم كه به قول قديمي ها شير بي يال و دم است.
يوسف حجت، معاون محيط زيست انساني سازمان محيط زيست گفت: مقايسه نحوه خروج خودروهاي فرسوده و از رده خارج ايران با ديگر كشورهاي جهان درست نيست، نمي توانيم بعضي از امور را از خارجي ها تقليد كنيم و بخش هاي ديگر را طبق اصول خودمان پيش ببريم.
مسعود تهران چي رئيس كانون دارندگان اتومبيل چندي پيش گفته بود: در تمام دنيا به خودرويي كه در سازمان معاينات بين المللي رد شود، خودروي از رده خارج مي گويند و مصوبه هيات وزيران در خصوص پرداخت كمك بلاعوض 5/1 ميليون توماني براي از رده خارج كردن هر دستگاه خودروي
فرسوده عادلانه نيست و بايد بر اساس كار كارشناسي انجام شود.
او معتقد است طرح كمك بلاعوض به معناي هدر رفتن منابع دولت است، اين 5/1 ميليون تومان قرار است بابت تعويض هر خودرو به شركت خودروسازي داده شود.

ناشراني كه كتاب هايي با موضوعات كودكان و نوجوانان منتشر كرده اند، براي فروش كتاب خود اميدوار باشند. چه سازمان فرهنگي، هنري، شهرداري تهران قرار است كتاب هايي را براي اهدا به كتابخانه هاي مدارس خريداري كند. روابط عمومي ستاد دومين دوره طرح اهداي كتاب به مدارس شهر تهران اعلام كرده، پس از اجراي موفقيت آميز طرح اهداي كتاب به مدارس شهر تهران در سال گذشته، سازمان فرهنگي- هنري، امسال نيز تعدادي كتاب به انتخاب مسوولان مدارس از ناشران خريداري كرده و به كتابخانه ها اهدا مي كند.
اين ستاد از ناشران درخواست كرده كه يك نمونه از كتاب هاي منتشر شده خود را به نشاني تهران، ضلع جنوبي پارك شهر، خيابان بهشت، خيابان شهيد انصاري، خانه هنرهاي ايراني، امور كتابخانه ها ارسال كنند.
اين ستاد اعلام كرده، كتاب هاي ناشران بايد حايز اين شرايط باشد. مناسب يكي از مقاطع تحصيلي دبستان، راهنمايي يا دبيرستان بوده و منطبق بر سياست هاي فرهنگي نظام جمهوري اسلامي ايران باشد. آخرين چاپ كتاب سال 82 يا 83 منتشر شده باشد، حداقل 500 نسخه يا دوره كامل كتاب موجود باشد و به موضوعاتي مانند كتاب هاي حل المسايل، كمك درسي يا آمادگي كنكور مرتبط نباشد. اين كتاب ها با عرضه در يك نمايشگاه 10 روزه، در معرض انتخاب نمايندگان مدارس قرار خواهد گرفت و پس از مشخص شدن شمارگان مورد تقاضا از هر عنوان كتاب، با 35 درصد تخفيف از ناشران خريداري خواهد شد.

آمار مرگ ومير ناشي از تصادفات در كشور آنقدر آمار رو به رشدي در چند ساله اخير داشته است كه خبر توقف اين رشد هم خوشحال كننده است. بر اساس اعلام سازمان پزشكي قانوني در تابستان امسال رشد مرگ و مير ناشي از تصادفات متوقف شد البته با همه اين پيشرفت ها ما باز هم جزو كشورهاي پيشتاز در زمينه تصادفات رانندگي هستيم. ميزان مرگ و مير ناشي از تصادفات در 6 ماهه اول سال جاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته تنها 7 درصد رشد داشته كه اين رشد مربوط به فصل بهار بوده و حتي در تابستان امسال ميزان مرگ و مير ناشي از تصادفات نسبت به تابستان سال گذشته 3درصد نيز كاهش يافته است. در گروه آمار سازمان پزشكي قانوني در 6 ماهه اول سال جاري، 14 هزار و 516 نفر در تصادفات رانندگي در سراسر كشور جان باخته اند كه 81 درصد آنها مرد و 19 درصد زن بوده اند. براساس اين گزارش 7 درصد آمار تصادفات در حالي است كه ميزان رشد مرگ هاي ناشي از تصادفات در 6 ماهه اول سال 82 نسبت به مدت مشابه در سال 81، حدود 2/18 درصد بوده است كه اين مساله حاكي از كاهش رشد مرگ هاي ناشي از تصادفات رانندگي در نيمه اول امسال است. در اين مدت بيشتر فوتي هاي ناشي از تصادفات به استان هاي تهران با يكهزار و 383 نفر، خراسان با يكهزار و۴۲۷ نفر و بيشترين فراواني در شهريور ماه با 2 هزار و 925 نفر و كمترين فراواني در ارديبهشت ماه با 2 هزار و 34 نفر تعلق داشته است. استان هاي سيستان و بلوچستان و تهران بيشترين افزايش رشد و استان هاي ايلام و آذربايجان غربي بيشترين كاهش رشد تلفات ناشي از تصادف را دارا بودند.

يك فرصت براي دانش آموزاني كه نقص عضو دارند. آئين نامه امتحانات دوره هاي ابتدايي و راهنمايي، دانش آموزان معلول را از امتحان درس هاي عملي معاف كرده است. براساس اين آئين نامه دانش آموزان داراي نقص عضو در صورت لزوم از امتحان درس هاي عملي كه از نظر جسمي قادر به انجام آن نيستند معاف مي شوند.
اين آئين نامه اضافه كرده، در چنين صورتي اگر درس يا درس هايي دو نوع امتحان شفاهي و عملي داشته باشند، براي امتحان غيرعملي نمره  ۲۰ منظور مي شود. چنانچه امتحان درس صرفا عملي باشد، نمره اي منظور نخواهد شد و جلسه اي به امضاي مدير و دو نفر از معلمان در امتحانات داخلي يا رئيس هيات ممتحنه و دو نفر از اعضاي آن هيات در امتحانات نهايي تنظيم مي شود. اين آئين نامه كه در سال 77، به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده، مدير مدرسه را موظف مي كند، دانش آموزان شركت كننده در امتحان نهايي مشمول اين ماده را به طور كتبي به رئيس هيات ممتحنه معرفي كند.
گويا امسال قرار شده، جزئيات اين آئين نامه مو به مو به اجرا درآيد. به اين ترتيب خيال دانش آوزان معلول از بابت امتحانات عملي راحت باشد.

لطفا به ياد تمام اسمارتيزهايي كه خورده ايد، مخصوصا قرمز رنگ ها، نيفتيد. در ضمن اگر از يادآوري خاطره خوردن چيزي كه حالا مي دانيد سوسك است، ناراحت مي شويد، اين خبر را نخوانيد. چه به نوشته روزنامه ديلي ميل در لندن براي تهيه رنگ قرمز دانه هاي اسمارتيز از بدن خشك شده نوعي سوسك ماده استفاده مي شود كه در آمريكاي مركزي زندگي مي كند.
گياهخواران از سازندگان قرص هاي رنگارنگ اسمارتيز به خاطر استفاده از سوسك براي رنگ كردن محصول خود و درج نكردن اين موضوع روي بسته هاي اسمارتيز انتقاد كردند.
بدن قرمز رنگ اين سوسك داراي ماده اي به نام كارمين است كه علامت شناخته شده، ان،اي، 120 است. ولي شركت نستله مشتريان اسمارتيز را از اين موضوع مطلع نمي كند.
گياهخواران معترضند كه تعدادي از شركت هاي سازنده موادغذايي با اينكه از ژلاتين حيواني، شانه حيوانات يا ديگر اعضاي بدن حيوانات در ساخت اين اسمارتيز استفاده مي كنند، به دروغ محصول خود را مناسب گياهخواران معرفي مي كنند.
اگركنجكاو هستيد، مي توانيد به آرشيو خبري شبكه سوم مراجعه كنيد. چندي پيش در يكي از بخش هاي خبري، اين شبكه تصوير سوسك قرمز را در حالي كه به درخت بسته شده بود، نشان داد.

كاهش سهميه بنزين خودروها در زاهدان باعث بروز مشكلات فراواني براي شهروندان شده است.
بر اساس مصوبه اخير شركت پخش فرآورده هاي نفتي منطقه زاهدان، سهميه بنزين هر خودرو در زاهدان از 20 ليتر به 18 ليتر كاهش يافته است و همين كاهش علاوه بر مشكلات هميشگي كمبود بنزين باعث به هم ريختن نظم پرداخت پول در پمپ بنزين ها هم شده است. اكنون مبلغ 18 ليتر بنزين در زاهدان 14 هزار و 400 ريال است و اكثر شهروندان مجبورند به دليل نداشتن پول خرد به ناچار مبلغ 15 هزار ريال به متصديان پمپ ها پول پرداخت كنند. اكثر رانندگان زاهداني معتقدند نداشتن پول خرد بهانه اي شده تا كارگران پمپ بنزين ها در هر 18 ليتر بنزين۶۰۰ ريال پول مازاد دريافت كنند. اين در حالي است كه اگر مشتري ها به دليل نداشتن پول خرد از پرداخت 400 ريال پول بنزين امتناع كنند از خروج ماشين از پمپ بنزين ها جلوگيري مي شود. محمد حسين نفتي مسوول روابط عمومي شركت پخش  فرآورده هاي نفتي منطقه زاهدان علت كاهش سهميه بنزين در زاهدان را بالا بودن مصرف بنزين در اين شهر عنوان كرد. وي افزود: پمپ هاي بنزين موظفند باقيمانده پول مشتريان را پس دهند و مشتر ي ها هم بايد در گرفتن باقيمانده پول خود اصرار كنند. احتمالا از همين الان جنگ آغاز شده است.

هر از چندگاهي لازم است بنيان هاي عقيدتي برخي از نهادها تقويت شود. شايد به همين دليل قرار است مديريت عقيدتي و نظارت در همه مراكز بسيج وزارتخانه ها و ادارات راه اندازي شود.
در همين راستا مديران عقيدتي و نظارت در بسيج وزارت امور اقتصادي و دارايي، دانشگاه علوم پزشكي و دانشگاه تهران، راه آهن جمهوري اسلامي ايران و دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي در مراسمي معرفي شدند. حجت الاسلام و المسلمين صباغي نمايندگي ولي فقيه در بسيج وزارتخانه ها و ادارات در مراسم معارفه اين مديران كه به صورت جداگانه در اين مراكز با حضور فرماندهان بسيج و گردان هاي الزهرا و عاشورا برگزار شد، گفت: اجراي تدابير و روش هاي تربيتي براي تقويت بيشتر اعتقادي و سياسي بسيجيان، نظارت بر همه امور جاري رده هاي مقاومت، انجام فعاليت هاي فرهنگي، هنري، تبليغي و سياسي و تبليغ براي جذب و گزينش  نيروها از ماموريت هاي اين بخش است.
به گفته وي، معرفي فرهنگ بسيجي و نهادينه سازي آن در جامعه از ديگر اهداف اين بخش خواهد بود. وي گفت: الگوسازي و خدمت صادقانه به مردم سرلوحه فعاليت بسيج است و بسيجيان بايد در حفظ بيت المال و ترويج هرچه بيشتر شعائر اسلامي در صف مقدم باشند.

درباره آدم كوتوله ها و زندگي آنها چيزهاي زيادي شايد ديده يا خوانده باشيم اما از همان دوران كودكي هم مي دانستيم كه آدم كوتوله ها فقط افسانه هستند و زندگي شان هم محدود مي شود به چارچوب كتاب قصه يا احيانا كارتون...
اما يافته هاي دانشمندان ثابت مي كند كه حكايت آدم كوتوله ها آنقدرها هم سرچشمه گرفته از تخيلات آدميزاد نيست.
دانشمندان بقاياي يك گونه جديد و كوچك از اجداد آنان را در اندونزي كشف كردند. مردمان اين جزيره قد و قواره كوتاهي داشتند و دانشمندان معتقدند با كشف اين گونه جديد 18 هزار ساله آدم كوتوله به شجره انسان پيوست. ساكنان فلورز افسانه هاي باورنكردني و آميخته به جزئيات زيادي درباره مردمان كوچكي كه در اين جزيره مي زيستند و ايبگوگو نام دارند نقل مي كنند.
براساس اين گزارش، باستان شناسان استراليايي استخوان هاي اينگونه را هنگام حفر يك نقطه باستاني به نام ليانگ بائو كه يكي از غارهاي متعدد فلورز است كشف كردند.بقاياي اين اسكلت ناقص در عمق 9/5 متري سطح غار پيدا شد. محققان در ابتدا تصور كردند كه اينها بقاياي يك كودك است اما تحقيقات بعدي واقعيت هاي ديگري را فاش كرد.
فرسايش دندان ها و خطوط جمجمه نشان مي داد كه اينها بقاياي يك مرد بزرگسال است به علاوه لگن خاصره حاكي است كه او يك زن بوده و يك استخوان در پاي اين موجود نيز دلالت دارد كه مثل ما انسان ها عمودي راه مي رفته است.
اين موجود 18 هزار ساله كه ليانگ بائوا يا ال بي ا لقب گرفته است جمجمه اي به اندازه نارگيل با قد حدود يك متر دارد.

پروازهاي تهران - آتن به دليل كمبود مسافر لغو شد. هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران ايران اير روز جمعه آخرين پرواز خود را از آتن به تهران انجام داد و به اين ترتيب پروازهاي مستقيم رفت و برگشت اين شركت به پايتخت يونان خاتمه يافت.
آقاي اوقاتيان، معاون عمليات شركت ايران اير دليل لغو پروازها را كمبود مسافران اين خط و عدم سودآوري اين پروازها به دليل كمبود مسافر عنوان كرد.
وي گفت: در زمستان ها به دليل كمبود مسافر احتمال لغو پرواز بيشتر است. هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران بيش از 2 سال پرواز مستقيم به آتن و از آتن به مادريد داشته است.
اين شركت اعلام كرده از اول نوامبر، 10 آبان، بليت عرضه نمي شود و مسوولان برخي دفاتر مسافرتي در آتن كه در زمينه اعزام گردشگر به ايران فعاليت مي كنند، گفتند: در چند سال گذشته بر شمار علاقه مندان سفر به ايران افزوده شده كه با لغو اين پروازها، اعزام گردشگر از مسير كشورهاي ديگر مشكل ساز خواهد بود.
خانم دورا ارگيرو يكي از مسوولان دفتر مسافرتي گلداير در آتن نيز گفت: با توجه به اينكه هيچ شركت هواپيمايي خارجي پرواز مستقيم به تهران ندارد قطع پروازهاي مستقيم ايران اير تاثير منفي بر گردشگران يوناني خواهد گذاشت كه علاقه دارند به ايران سفر كنند.
بخش خبري ساعت 23 شبكه 6نيز با اعلا م اين خبر افزود: به علت عدم وجود مسافر كافي و سوددهي لا زم، شركت ايران اير تا اطلا ع ثانوي پروازهاي خود را به اسپانيا لغو كرده است.
لا زم به ذكر است كه پروازي مستقيم از تهران به مادريد وجود ندارد و شما مجبور بوديد از طريق آتن به مادريد مسافرت كنيد كه آن هم تا اطلا ع ثانوي لغو شد.

از لحظه هاي تولد آزادي است. بي هياهويي كه امروز سراپايش را احاطه كرده است. عكس : محمود پاكزاد- سال 1345

آزاده بهشتي 
از ماشين پياده مي شويم، لابه لاي صداي راننده هايي كه مسافران را به سوار شدن تشويق مي كنند و ترافيك حاصل از عبور پي در پي ماشين  ها گم مي شويم، اما او از بين تمام اين هياهو هنوز هم خيره نگاهمان مي كند و اجازه نمي دهد تا ناديده بگيريمش. سال  هاست استوار و پابرجا همان جا ايستاده است، در نگاه اول شكوه و عظمتش بيش از هر چيز ديگر به نظر مي آيد. نزديك تر كه مي رويم چشم در چشمانمان مي دوزد و قدمت سي و چند ساله اش را به رخمان مي كشد. قامت كشيده اش بيش از هر چيز حس حقارت در برابرش و حس غرور از حضور او در شهر را در روحمان زنده مي كند.
آفتاب بي رنگ پاييزي از لابه لاي شيارهاي برج مي تابد. اينجا از معدود مكان هايي است كه آدم هايش عجله اي براي رفتن ندارند. پايتخت نشين هم كه نباشي، باز هم آوازه برج آزادي به گوشت رسيده است. به خاطر همين است كه در اولين لحظه ورود، در گوشه و كنار برج آدم هايي را مي بينيم كه شكوه آزادي را در كنار خود به ثبت مي رسانند. بدشان نمي آيد عكس يادگاري با برج داشته باشند تا بعد از بازگشت به شهر و ديار پز بدهند كه دست در گردن نماد جنبش آزادي خواهانه و انقلابي ايران انداخته اند و قبل از آنكه بازار تهران را ببينند و سري به خيابان هاي مدرن و نيمه مدرن تهران بزنند، برج آزادي به استقبالشان آمده است.
شكوه و عظمت برج، حتي براي ما كه سال ها در اين شهر زندگي كرده ايم و بارها از كنار آن گذشته ايم، غير قابل چشمپوشي است. از سر كنجكاوي با حسي آميخته از غرور و افتخار اطرافش چرخي مي زنيم، به شيارهاي آبي رنگ آن دست مي كشيم، رگ هاي معرق كاري آبي رنگ با وجود آلودگي و دود ماشين هنوز هم رنگ اصيل خود را حفظ كرده اند. سطوح پيچيده و قوس دار طرح و معماري بنا كه تلفيقي از هنر باستاني و اسلامي ايران است، از معماري مدرن و پيشرفته دنيا چيزي كم ندارد، رگ هاي آبي رنگ برج كشيدگي قامت و زيبايي آن را دوچندان كرده است.
ويژگي و طرح هاي بي نظير بنا به دليل تلفيق هنر باستاني و اسلامي با معماري مدرن چشمنوازتر است. در نماي بيروني حدود 25 هزار قطعه سنگ و نزديك به 1500 شكل متفاوت با سطوح پيچيده و قوس دار به كار رفته، سنگ ها با كمك الگوهاي مخصوص از قطعاتي بزرگ كه گاهي طول آنها به 6 متر مي رسيده، تراشيده شده و تا 40 سانتيمتر ضخامت دارند و از آنها به عنوان قالب دايمي بتن استفاده شده است. استخوان بندي اصلي برج نيز از بتن مسلح است و سنگ هاي ضخيم و سفيد معدن جوشقان اصفهان آن را پوشانده. به غير از شيارهاي آبي رنگ كه سنگ هاي آن از خارج وارد شده است، در بقيه موارد از استخراج تا نصب سنگ ها از سنگ كاران داخلي كمك گرفته شده است.
طاق قوس دار برج را كه لابه لاي آن از سنگ هاي آبي معرق پوشيده شده، دنبال مي كنيم و به يكي از چهارپايه اصلي كه برج روي آن قرار گرفته است، مي رسيم. پايه هاي اصلي بنا هر كدام در ابعاد 62*42 متر مانند ريشه هاي درخت تنومندي است كه با هندسه اي بديع به ترتيبي پيچ مي خورند و استواري قوس طاق اصلي را در محور اصلي تحمل مي كنند. طاق اصلي نيز با الهام از طاق كسري و منحني قوس طاق  هاي ساساني، معماري ايران باستان را تداعي مي كند. در ضلع شمالي و جنوبي برج، بر فراز قوس ساساني، قوس شكسته محراب گونه اي كه سطح آن با طرح پر طاووسي و كاشيكاري معرق  شكل گرفته، تعبيه شده است كه با هندسه مخصوصي به طاق باستاني منتهي مي شود.
پيشاني برج 45 متري آزادي، برج هاي قديم ايران را با سر برجي هاي دوران سلجوقي و غزنوي و برج و باروي بناهاي ايراني در ذهن زنده مي كند؛ كشيدگي تارك برج با شيارها ي آبي معرق كه از چهارسو به صورت عمودي قرار گرفته اند بيشتر خودنمايي مي كند. چشم كه باز مي كنيم در امتداد برج آزادي و روي چمن ها نشسته ايم و خيره خيره نگاهش مي كنيم. نمناكي و بوي علف كه به مشام مان مي خورد، ياد طبقه زير برج مي افتيم كه پيش از اين خبر نشت رطوبت ناشي از تاسيسات آبياري فضاي سبز اطراف و فرسودگي آن را در خبرگزاري ها و روزنامه ها خوانده بوديم.
آزادي در گير و دار نابودي 
ميدان بزرگ و بيضي شكل آزادي با اقطار 500 و 450 متر و وسعت۵۰ هزار متر مربع عمده ترين معبر و مدخل غربي شهر تهران محسوب مي شود. فضاي سبز آن پوشيده از بهترين گونه هاي گياهي است و از 4 تپه سرسبز و باغ گونه تشكيل شده است، پيش بيني آبنماي ممتد و پلكاني در داخل و اطراف ميدان و حوضي بزرگ در ضلع غربي و درختكاري در بلندي هاي اطراف به گونه اي است كه باغ هاي كهن ايراني و نقش آب و آبنماها در آنها را در ذهن زنده مي كند.
پياده روهاي داخل نيز به نحوي است كه دورنماي آن طرح سمبوليك از لانه زنبوري را به بيننده القا مي كند، فضا كه با الهام از معماري سنتي ساخته شده، شكستگي هاي ديواره و سقف، هندسه و طاق بازارهاي ايراني را برايمان يادآوري مي كند. اما در پس ظاهر زيبا و استوار نماد آزادي پايتخت، اين روزها غم غريبي خفته است كه با ورود به فضاي پايين آن به سمت مان هجوم آورد.
هرچه از پلكان شمالي پايين تر مي رفتيم، از هياهو و صداهاي بيرون ميدان دورتر مي شديم. در ابتداي در ورودي اصلي، تونلي قرار گرفته كه گذرگاه پيشينيان نام دارد. وارد راهرو كه مي شويم در اولين پيچ سكوت و تاريكي به استقبالمان مي آيد. فراموشي خصلت آدمي است و سكوت و تنهايي به آن دامن مي زند، جلوتر كه مي رويم اين موضوع در ذهنمان قوت مي گيرد. فضاي گسترده و پهناور زير برج كه در هر گوشه آن مي توان فعاليتي را ساماندهي كرد، سكوت و تنهايي را در آغوش كشيده و آرام به خواب زمستاني فرو رفته است.
بنياد رودكي كه مدعي است مسووليت نگهداري و ساماندهي برج را برعهده دارد، نيز اين روزها تلاشش راه به جايي نبرده است. از مقابل نگارخانه و كتابخانه مي  گذريم، نه از نمايشگاه خبري است و نه از محققان و كتابخوان ها.
تالار كهن، موزه اي خالي 
تالار كهن سالني است با فضايي گسترده كه در قسمت تحتاني برج قرار گرفته و داراي 15 ويترين متنوع و زيبا است. از حدود يك سال قبل تمامي اشياي موجود در آن به دليل نبود سيستم هاي حفاظتي و امنيتي تخليه شده است. اين روزها اين سالن علاوه بر سكوت و تنهايي، دو لكه اي را كه حاصل از نشت دستگاه هاي آبياري فضاي سبز بيروني است، بر ديواره هاي خود به يادگار دارد. تالار به منظور فراهم آوردن مجموعه اي باستان شناختي و موزه اي طراحي و ساخته شده و اشيايي كه پيش از اين در آن نگهداري مي شد نمايانگر تاريخ هزار ساله ايران بوده، نمونه هايي از تاريخ، فرهنگ و هنر ايراني - اسلامي در مناطق، نواحي و دوره هاي مختلف كه اين روزها جاي خالي آنها در تالار كاملا محسوس است. قديمي ترين شيئي كه در اين موزه نگهداري مي شده متعلق به اواخر هزاره ششم قبل از ميلاد و جديدترين آن مربوط به دوران قاجار بوده كه تمامي اين اشيا به سازمان ميراث فرهنگي تحويل داده شده است.

عكس ها: گلناز بهشتي

محمود بختياري، مدير روابط عمومي بنياد رودكي لكه هايي كه در سقف سالن وجود دارد را نشان مي دهد و مي گويد كه اين لكه ها بيش از آنكه خطر ريزش و فروريزي برج را به دنبال داشته باشد، بهانه اي بوده براي اينكه به فكر استفاده از فضاي گسترده فرهنگي و هنري برج آزادي بيفتيم. به اين منظور جهت رفع اين لكه ها و جلوگيري از گسترش آنها و همين طور فعاليت هاي فرهنگي، از فروردين 83 رايزني هايي را با شوراي شهر و شهرداري منطقه 9 و همين طور ميراث فرهنگي داشته ايم.
مسوولان و كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و همچنين مديريت وقت مجموعه فرهنگي آزادي در ماه هاي پاياني سال 82 اعلام كرده بودند كه بناي برج آزادي نيازمند تعمير و مرمت جدي است و در صورت ادامه آبياري محوطه چمن ميدان و پوسيدگي لوله هاي آب، بناي آن به شدت در معرض نشست و تخريب قرار مي گيرد، اما بختياري به عنوان روابط عمومي سازماني كه متولي نگهداري از برج آزادي است، عنوان مي كند كه از اين جهت خطري برج را تهديد نمي كند و مجموعه فرهنگي و هنري آزادي بيش از همه نيازمند ساماندهي در زمينه برنامه هاي فرهنگي و هنري است. او با تاكيد بر گفته هاي خود مي گويد: برجي با استقامت و استواري اين ساختمان امكان ريزش و فروريزي اش به خاطر دو لكه كوچك محال و دور از ذهن است.
آزادي، ساماندهي، ترافيك 
پيش نويس طرح ساماندهي برج آزادي كه مسووليت مرمت آن به وزارت ارشاد واگذار شده است، در اوايل تيرماه به تصويب اعضاي كميسيون فرهنگي شوراي شهر و نمايندگان سازمان هاي مرتبط رسيد. اين طرح قرار است در سه سطح تهران و غرب تهران كه به بررسي متقابل آثار شهري بر برج و برج آزادي به شهر مي پردازد، سطح منطقه اي برج آزادي و سطح كف ميدان به اجرا در بيايد، اما به گفته مسوولان بنياد رودكي در مورد بودجه در نظر گرفته شده براي آن هنوز به نتيجه اي نرسيده  اند، از اين رو طرح ساماندهي هنوز به طور كامل به اجرا درنيامده است.
همچنين بر اساس تحقيقاتي كه در سال 78 در مورد ميزان تبادل سفرهاي درون شهري در اطراف ميدان آزادي صورت گرفت، روزانه 500هزار تبادل سفر در اين ميدان انجام مي شد كه با توجه به ظرفيت محدود محوطه ميدان آزادي بايد طي اين 5 سال اقداماتي در زمينه ساماندهي و كاهش تبادل سفري در ميدان آزادي صورت مي گرفت. پس از گذشت اين مدت نه تنها حجم تبادل سفر در اين محدوده كاهش نيافته، بلكه افزايش يافته است كه اين مساله آسيب هاي جدي به محوطه اطراف برج وارد كرده و با افزايش آلودگي  هواي اين محدوده، معماري برج نيز در معرض خطر فرسايش قرار دارد، از اين رو براي آن نيز بايد تصميم جدي گرفته شود. از سويي ديگر ايزولاسيون محوطه آن را نبايد از ياد برد كه امكان فرسايش، ريزش و نشست برج را در آينده به دنبال دارد.
قابليت درآمدزايي محوطه فرهنگي برج مي تواند به تامين بودجه بازسازي و مرمت آن كمك كند. اين جمله كه به ذهنمان خطور مي كند، تصاويري از نگارخانه، كتابخانه، سالن سينما و تئاتر، سالن ديوراما يا نمايش تصاوير متحرك و سالن سمعي و بصري برج در ذهنمان كليد مي خورد كه مدت هاست معطل بازديدكنندگاني هستند كه به سراغشان بروند. امكانات موجود در برج مي تواند با برنامه ريزي هاي مناسب به بهره برداري اصولي برسد، اما اين امكانات سال هاست كه بدون استفاده رها شده اند.

دو لكه ناشي از نشت آب كه از بالا  به تالا ر كهن نفوذ كرده است.

طبقه بندي آزادي در شوراي شهر
داستان برج آزادي به چند سالن ودستگاه هايي كه عمر خود را كرده اند و دوره آنها به پايان رسيده است، ختم نمي  شود. نبايد به سادگي از كنار برج 3 طبقه كه از بالاي آن منظره تهران چشم انداز زيبايي را براي بيننده دارد و در طبقه زيرينش مي  توان عمده ترين فعاليت  هاي فرهنگي را انجام داد، گذشت. شوراي شهر تهران و به خصوص كميسيون فرهنگي به عنوان يكي از متوليان اصلي حمايت از اين برج از 5 ماه پيش موضوع ساماندهي برج آزادي را در دستور كار خود قرارداده اند.
رسول خادم، رئيس اين كميسيون معتقد است با توجه به ابعاد مختلف موضوع، مراحل كار در 4 موضوع طبقه بندي شده است. در مرحله اول مرمت و بازسازي طرح برج آزادي در نظر گرفته شده كه با توجه به اينكه بنياد رودكي مسووليت اين كار را بر عهده گرفته است، از طريق آنها پيگيري مي  شود.
خادم بودجه در نظر گرفته براي مرحله اول را پيش از اين 500ميليون ريال اعلام كرده بود.
به گفته او قرار است بنياد رودكي پيگير اجرايي كردن طرح باشد وبودجه آن نيز از طرف وزارت ارشاد تامين شود.
در مرحله دوم احياي فضاي فرهنگي برج بررسي شده بود كه به اعتقاد خادم، بنياد رودكي براي اين موضوع طرح ايجاد مركز فرهنگي انقلاب اسلامي را ارايه كرده و به دنبال جذب بخش هاي ديگر براي اجرايي كردن آن است.
بازسازي و مرمت فضاهاي اطراف و سقف برج كه در برخي مناطق نشت رطوبت و نشست را به دنبال داشته، به عهده شهرداري منطقه 9 است. خادم از تهيه طرحي از سوي شهرداري در اين زمينه در حالي خبر داد كه خود شهرداري به جمع بندي هاي لازم در اين زمينه رسيده و پيگير مراحل اجرايي كردن آن است.
خادم در ادامه به كلان ترين بخش ساماندهي برج آزادي اشاره كرده و مي  گويد: ساماندهي وضعيت فضاهاي اطراف برج، تردد و حمل و نقل و طرح هاي اطراف و از جمله مونوريل، موضوعاتي است كه هنوز در دست بررسي است.
او به طرحي كه مشاور شهرداري منطقه 9 ارايه كرده، اشاره مي  كندو مي  افزايد: اين طرح در شهرداري هاي مختلف و معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري در دست بررسي است كه پس از جمع بندي در جلسه شوراي شهر مطرح خواهد شد.
از برج آزادي بيرون مي  آييم، سالن هاي متعدد برج و حرف هاي رئيس كميسيون فرهنگي و مسوولان بنياد رودكي پشت سرمان جا مي  ماند. محوطه بالاي برج مملو از هياهوي راننده ها و عبور و مرور ماشين ها است. چهره جوان 26 ساله اي كه به تازگي از دانشگاه تهران در رشته مهندسي فارغ التحصيل شده است در ذهنمان كليد مي  خورد. ياد مهندس حسين امانت كه در سال 1345، برنده مسابقه اي شد كه براي طراحي نمادي كه معرف ايران باشد گذاشته شده بود، مي  افتيم و اينكه او و همكارانش با چه حسي براي ساخت آن اقدام كردند.
شايد او هرگز فكر نمي كرد بنايي كه در پانزدهم آبان 1348 ساخت و 28 ماه هم روي آن كاركرد، در آينده تا اين حد مهجور بماند.
برج  آزادي بيست و چهارم دي ماه سال 1350 به بهر ه برداري رسيد، بنايي كه از بالا شبيه سقف دروني مسجد شيخ لطف الله اصفهان است و طرح حوض هاي ميدان هم برگرفته از حوض هاي باغ فين كاشان. اما اين بنا كه افتخار ثبت شدن در فهرست آثار ملي سازمان ميراث فرهنگي پس از 3 سال را به سينه دارد، به هزار دليل و بي  دليل در معرض نابودي است.

بارها اتفاق افتاده است كه با عبور از كنار يك ساختمان متروكه و مشاهده منظره اي از آن دچار حس ناخوشايندي شده باشيد و بلافاصله از خود در مورد ساماندهي و بازسازي آنها سوال كرده باشيد يا اينكه چرا سازمان زيباسازي در جهت بهبود وضعيت آن كاري نمي كند. مدير عامل سازمان زيباسازي شهرداري تهران از زيباسازي و ساماندهي 700 ساختمان رها شده و متروكه در سطح شهر تهران توسط اين سازمان خبر داد. مهندس ابوالقاسم وحدتي اصل معتقد است: به منظور زيباسازي ساختمان هاي متروكه و نيمه كاره كه در سطح تهران رها شده اند، طي مزايده اي از تمام شركت هاي تبليغاتي دعوت كرده تا با شناسايي اين ساختمان هاي هر منطقه، آمادگي خود را در اين زمينه اعلام كنند. وي با اشاره به اينكه نما و ديواره هاي ساختمان هاي مذكور در پوشش آگهي هاي تبليغاتي يا رنگ كاري و نورپردازي، زيباسازي مي شوند، افزود: شركت هاي تبليغاتي و متخصصان امر، ساختمان ها و ديوارهايي كه قابليت كار تبليغاتي را دارند شناسايي كرده و قراردادي در اين زمينه با سازمان زيباسازي منعقد مي كنند. مدير اين سازمان همچنين از رنگ كاري و نقاشي و نورپردازي ساختمان ها و ديوارهايي كه براي تبليغات مناسب نيستند خبر داد و گفت: ساختمان هاي رها شده و متروكه چهره نازيبا و زشتي به شهر مي دهد و سازمان زيباسازي با اجراي اين طرح در صدد است تا امنيت بصري لازم را براي شهروندان تهراني فراهم كند.

آلودگي هوا، ترافيك، گستردگي زياد پايتخت و مشكلات مشابه، اين امكان را فراهم ساخته است تا دو پايتخت از طرح خواهر خواندگي استقبال كنند. در ديدار سفير هند با شهردار تهران، دو طرف از طرح خواهر خواندگي تهران و دهلي نو استقبال كرده و آن را موجب تحكيم روابط و همكاري هاي دو كشور به ويژه در زمينه مديريت شهري عنوان كردند. كريشان چاندرسينگ از آمادگي شهرداري دهلي نو براي استفاده از پيشرفت ها و اطلاعات شهرداري تهران در اين زمينه خبر داد و گفت: شهرداري اين شهر درصدد است تا به منظور كاهش آلودگي هوا از تاكسي ها ، اتوبوس ها و خودروهاي گازسوز استفاده كند. وي همچنين خواستار همكاري شهرداري تهران در زمينه ترافيك و ساخت مترو با مقامات دهلي نو شد و طرح موضوع خواهرخواندگي اين دو شهر را موجب تحكيم همكاري هاي دو شهر استراتژيك منطقه دانست. دكتر محمود احمدي نژاد نيز ضمن استقبال ازاين موضوع گفت: هرچند سوابق تاريخي و فرهنگي دو كشور از گذشته زمينه هاي گسترش روابط را فراهم كرده است، ولي موضوعاتي چون آلودگي هوا، ترافيك و به ويژه قطار شهري نيز بسترهاي مناسبي براي تبادل تجربيات و تكنولوژي بين دو كشور است. استفاده از تجربه ديگران هميشه راه مناسبي براي به خطا نرفتن است، از اين رو در اقدامات جديد شهرداري ها و شهرداران شهرهاي مختلف با تبادل نظر با يكديگر و استفاده از تجربه در اداره شهرها با يكديگر گفت وگو مي كنند. خواهر خواندگي و حمايت در اجراي پروژه هاي عمراني نيز يكي از اين راه ها است.

به دستور شهردار تهران، در هر يك از محلات تهران بايد حداقل يك زمين ورزشي مجهز به سيستم روشنايي و سرويس بهداشتي احداث شود. مهندس سيد مهدي هاشمي، معاون امور مناطق شهرداري تهران در نشست شوراي شهرداري و معاونان شهرداري تهران با اعلام اين مطلب افزود: در حال حاضر حدود 500 قطعه زمين ورزشي چمن و آسفالت محصور شده در سطح مناطق 22 گانه وجود دارد، ولي از توزيع مناسب و مطلوبي برخوردار نيستند. وي افزود: در فازهاي بعدي زمين هاي ورزشي ياد شده جهت استفاده افراد بيشتري به مجتمع ورزشي تبديل مي شوند. اين در حالي است كه شهردار منطقه 2 از كمبود مجتمع هاي فرهنگي، سينمايي، پايانه هاي مسافربري و همچنين سرويس بهداشتي در اين منطقه خبر داده و گفت: به دليل كاربري هاي جديدي كه پس از احداث بزرگراه ها در منطقه 2 ايجاد شده، نياز شهروندان به فضاهاي خدماتي و فرهنگي بيشتر احساس مي شود. مهندس حميد رضا ارشادمنش در خصوص طرح ها وبرنامه هاي در دست اجرا در اين منطقه گفت: برنامه و طرح هاي بسياري در اين منطقه در دست طراحي و اجرا داريم، اما با توجه به اينكه اجراي اين طرح ها نياز به سرمايه گذاري بسيار دارد، در نظر داريم با هماهنگي و مساعدت سازمان سرمايه گذاري شهرداري، از سرمايه گذاران خصوصي در جهت تعريف و اجراي طرح هاي مشاركتي به منظور خدمات رساني به شهروندان استفاده كنيم. با توجه به دستور دكتر احمدي نژاد به نظر مي رسد مشكل شهرداري ها در زمينه مجتمع هاي تفريحي و ورزشي مرتفع شود.

دكتر محمدباقر اسماعيل  پور
يكي از راهكارهاي كاهش ترافيك معابر شهري، دسترسي به سيستم حمل و نقل ريلي است. اين سيستم واقعيتي است كه در شهرهاي بزرگ دنيا نظير پاريس و لندن از پشتوانه خوبي برخوردار است. در تهران نيز مي توان با اين راهكار براي هميشه از مشكل ترافيك رها شد. منوريل به عنوان يكي از اقتصادي ترين راه حل هاي سيستم حمل و نقل ريلي در مورد هزينه اجرا و بهره برداري و نيز اقتصاد شهروندان مطرح است.تك ريل هاي بتني ويژه براي ترابري مسافر و بار با قطارهاي چرخ لاستيكي كه در اغلب موارد تيرهاي بتني زير ريل در ارتفاع بالاي معابر شهري قرار مي گيرند، ولي امكان نصب آن روي كف خيابان ها يا گذر آن از داخل تونل ها نيز ميسر است.
اتصال قطار يا وسيله ترابري به صورت آويزان از ريل نيز تحت شرايطي ممكن و مقدور است. انعطاف پذيري محل نصب منوريل و نيز نحوه قرارگيري قطار روي ريل بستگي تام به شرايط معابر شهري، امكانات موجود شهري و بررسي هاي اقتصادي به منظور توجيه بازگشت سرمايه دارد.
نكته قابل توجه در اين زمينه عرض ريل بتني به كارگيري شده در آن است كه در اين نوع سيستم از عرض قطار مورد استفاده بسيار باريك تر است و اين نكته به معناي حداقل فضاي اشغال شده در واحد سطح بوده و از نظر سازه هاي به كارگيري شده نيز پيچيدگي خاصي ندارد.منوريل داراي مزاياي متعددي نسبت به شيوه هاي ديگر ريلي از جمله متروي زيرزميني Heavy Rail Transit، ريلي سبك Light Rail Transit و تراموا Trolley Bus است كه از ديدگاه مديران شهري و سرمايه گذاران و نيز از نظرگاه شهروندان و بهره برداران قابل بررسي است.
۱-اختلاف ارتفاع از سطح زمين و عدم تقاطع با شبكه معابر
۲-سطح اشغال بسيار پايين كه فونداسيون پايه هاي آن گاهي تا يك متر مربع در 50 متر طول مي رسد
۳-سرعت متوسط نسبت به ديگر روش ها در حدود دو برابر در حدود 50 تا 65 كيلومتر بر ساعت
۴-عدم نياز به تملك زمين هاي شهري، تعريض خيابان ها و ديگر معضلات شهري 
۵-حداقل آلودگي صوتي به دليل داشتن چراغ هاي لاستيكي و تماس چرخ ها با بتن 
۶-عدم اختلال در ترافيك شهرهاي موجود و انسداد معابر جهت عمليات ساختماني 
۷-هزينه متوسط اجرا در حدود نصف ديگر روش ها و عدم نياز به خريد املاك جهت سازه ها
۸-امكان توسعه و افزايش خطوط مجزاي ديگر به طرح اجرا شده 
۹-زمان اجراي نسبي بسيار كمتر
۱۰-امكان پشتيباني و حمايت از ديگر سيستم هاي حمل و نقل شهري و ايجاد نقاط اتصال به آنها
۱۱-داراي مقبوليت عمومي در بين ملل دنيا
۱۲-جايگزين اقتصادي مناسب ناوگان خودروهاي شخصي 
۱۳-قابليت توليد قطعات سازه اي پيش ساخته و حمل به محل نصب 
۱۴-بازگشت سريع سرمايه به دليل هزينه اجراي پايين و سرعت جابه جايي بالا 10 هزار مسافر در هر كيلومتر ساعت.
از ديدگان مديران شهري و سرمايه گذاران قابل توجه است، اما از نظرگاه بهره برداران و شهروندان مونوريل
۱-راحت و سريع 
۲-امن ترين سيستم حمل و نقلي 
۳- ارزان ترين سيستم حمل و نقلي 
۴-سازگار با محيط زيست و نداشتن آلودگي هاي صوتي و محيطي 
۵-تداوم سرويس دهي در زمان طولاني و انتخاب محل كار و زندگي منطبق با اين سيستم ها ست.

شهرداري رم براي سال 2005 تقويمي را براي همه پيروان اديان الهي منتشر كرده كه در آن اعياد جوامع مسيحي، بودايي، مسلمان، يهودي، هندو، چيني، سيك، و ذن قيد شده است.
در اين تقويم تقارن خيلي مهمي كه وجود دارد مربوط به تاريخ اول ماه مه سال 2005 است. در اين روز جشن كار با عيد پاك مصادف خواهد شد كه بيش از 2 ميليارد مسيحي، كاتوليك، پروتستان و ارتدوكس آن را برگزار خواهند كرد.
در اين تقويم روز چهارشنبه خاكستر نيز نخستين روز از ايام روزه بزرگ در تاريخ 9 فوريه برگزار مي شود كه با سال نو چيني مصادف شده است.
در اين تقويم همچنين ماه مبارك رمضان در تاريخ 5 اكتبر آغاز مي شود كه با يك روز بعد از سال نو يهودي مصادف شده است.
در اين تقويم نام روزهاي سال به زباني كه پيروان مذاهب مختلف انگليسي، روماني، روسي، تاگوگ، چيني و سانسكريت تكلم مي كنند، درج شده است.
همچنين در اين تقويم روزهاي تعطيل هر مذهب با نمادهاي خاص آن مذهب مشخص شده است.