دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۳
سياست
Front Page

فلسطين بعد از عرفات
اهميت عرفات تنها به مقام او يعني رياست حكومت خودگردان بازنمي گردد
بلكه دليل اين اهميت، تصوير او به عنوان تجسم هويت و مبارزه ملي فلسطينيان است
005541.jpg
وقتي هلي كوپتر حامل ياسر عرفات از مقر نيمه ويران او در رام الله بلند شد و در هوايي مه گرفته و باراني به پرواز درآمد، حسي از نگراني و اندوه، فلسطيني هايي را كه اغلب با چشماني اشكبار رهبر پير را بدرقه مي كردند، فرا گرفته بود. صدها مامور امنيتي با لباس سبز همچون گارد تشريفات در فضايي ساكت و سنگين آن مكان در كنار رهبران كت و شلوارپوش فلسطيني حضور داشتند.
نظاميان وفادار به او سعي مي كردند براي آخرين بار پيش از آنكه محافظان، او را داخل هلي كوپتر قرار دهند، بدن رهبرشان را لمس كنند.
عرفات بيمار براي اولين بار طي دو سال گذشته بود كه مقرش در رام الله را ترك مي كرد و اين بار هم از آريل شارون تضمين گرفته بود بعد از درمان به رام الله بازگردد. او اوركتي نظامي و كلاهي پشمي پوشيده بود و با چهره اي رنگ پريده به كندي به سمت هلي كوپتر مي رفت. وقتي هلي كوپتر پرواز كرد و دور شد صدها دست در هوا به حركت درآمد، به نشانه تشكر و البته خداحافظي.
مردم عادي گريه مي كردند. يكي از آنها كه يكي از نزديكان ارشد عرفات را كه ۱۰ سال پيش از تبعيد در تونس به همراه او به فلسطين آمده بود در كنار او هنگام سوارشدن در هلي كوپتر شناخته بود، گفت: همه آنها مي روند؟ پس چه كسي باقي مي ماند؟
اين حسي است كه بسياري از فلسطيني ها در كرانه باختري و سراسر منطقه دارند. علي رغم حرفهاي نه چندان بي پايه اي كه درباره فساد، ناتواني و هرج و مرج در تشكيلات خودگردان زده مي شود، فلسطيني ها هيچگاه مايل به انتقاد از «چريك پير» نبودند، و به جاي آن ترجيح مي دادند اطرافيان او را سرزنش كنند. در سالهاي اخير عرفات ۷۵ ساله علي رغم وضعيت نامساعد جسمي كنترل تشكيلات خودگردان را در دست داشته و هيچ اتفاق مهمي بدون نظر او روي نمي داده است. بيش از دو سال است كه او در مقر نيمه ويرانه اش در رام الله به سر مي برد بدون اينكه طرف مذاكرات خاصي باشد و يا اصلا از سوي اسرائيل يا آمريكا به رسميت شناخته شود، اما عليرغم چنين انزوايي او همچنان در ميان مردم خويش به عنوان رهبر ارشد به رسميت شناخته مي شود.
روز جمعه عرفات به يك بيمارستان نظامي در حومه پاريس برده شد تا تحت مداواي فوري قرار گيرد. گفته مي شود او از يك بيماري خطرناك خوني و شايد سرطان خون رنج مي برد. تل آويو روز پنجشنبه محدوديت خروج از رام الله را براي عرفات لغو كرد و دولت فرانسه هواپيمايي براي انتقال او فرستاد. در هواپيما او به دستيارانش گفت: انشاءالله بازمي گردم. اما به نظر مي رسد كه شانس بازگشت او چندان قوي نباشد.
همواره ميان فلسطيني هاي محلي و افراد نزديك عرفات كه فلسطيني ها آنها را تونسي ها مي خوانند اختلاف و درگيري وجود داشته است. با رفتن عرفات اين اختلافات شديد و عريان تر مي شود.
با توجه به اينكه جانشيني براي عرفات تعيين نشده و توافقي در اين مورد صورت نگرفته است كمتر كسي در فلسطين آرزوي عدم بازگشت او را دارد.
رفتن عرفات، فلسطيني ها را وادار مي كند درباره زندگي بدون او فكر كنند، زندگي بدون كسي كه نه تنها چندين عنوان و سمت دارد (او برنده جايزه صلح نوبل، رئيس تشكيلات خودگردان، رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين و رهبر جنبش سياسي فتح است) بلكه سالهاست كه به عنوان نيرويي متحدكننده از پراكنده شدن آنها جلوگيري كرده است.
كاريزما، محبوبيت و سابقه بين المللي عرفات به او قدرت و نفوذ خاصي در ميان طرفهاي فلسطيني داده است، چه ۶/۳ ميليون فلسطيني كه در كرانه باختري و غزه و ۵/۲ ميليون آواره اي كه در اردن، سوريه و لبنان زندگي مي كنند، چه چريك هاي سابقي كه در اردن، لبنان و تونس همراه او بودند و اصلاح طلبان جواني كه در داخل فلسطين بزرگ شده اند و چه گروههاي اسلامي كه به مبارزه مسلحانه با اسرائيل اعتقاد دارند و حتي سازمان هاي سكولاري كه مي خواهند اين مبارزه، مبارزه اي ملي براي آزادي باشد.
اهميت عرفات فقط به عنوان او يعني رياست حكومت او بازنمي گردد بلكه به دليل تصوير او به عنوان تجسم هويت و مبارزه ملي فلسطينيان است. با اين حال او در داخل فلسطين دشمناني براي خود به وجود آورده است كه از سبك وتاكتيك هاي غيردمكراتيك او و فسادي كه تشكيلاتش را فراگرفته و عدم پيشرفت در مسير ايجاد يك كشور مستقل به نام فلسطين ناراضي هستند.
جنبش مقاومت اسلامي يا حماس روز جمعه اعلام كرد، اختلافاتش را با عرفات كنار گذاشته و خواستار يك رهبري واحد براي تلاش در مسير برگزاري انتخابات است. يكي از سخنگويان حماس در گفت و گو با تلويزيون الجزيره ضمن آرزوي سلامتي براي عرفات گفت: دعا مي كنيم حصاري كه براي كل مردم فلسطين و پرزيدنت عرفات ايجاد شده، شكسته شود.
عرفات اجازه نداد نسل جديد رهبران فلسطيني تحت فرماندهي او ظهور و فعاليت كنند. در نتيجه بسياري از رهبران محبوب فلسطيني در قالب جناح هاي مختلف در مناطق مختلف طرفداران خود را جمع كردند و زمينه اي براي جنگ قدرت ايجاد شده است. به همين دليل، بعد از عرفات شرايط بسيار دشوار مي شود.
اهميت عرفات در صحنه سياسي خاورميانه هيچگاه تا امروز كه احساس عدم اطمينان در هر گوشه منطقه ديده مي شود، اينچنين آشكار نبوده است.
سياستمداران اسرائيلي ناگهان به فكر سرنوشت طرح عقب نشيني از غزه افتاده اند، مسئولان امنيتي اين رژيم در حال برنامه ريزي براي جلوگيري از بروز درگيري در غزه و كرانه باختري هستند. سياستمداران ارشد فلسطيني دسته دسته به رام الله مي روند و رهبران اردن، مصر و عربستان تا ديروقت مشغول مكالمه تلفني هستند تا تلاش هايشان را هماهنگ كنند.
جانشين عرفات
در ظاهر اينطور به نظر مي رسدكه طبق قانون براي جانشيني عرفات در صورت مرگ او تدبيري انديشيده شده است. رياست تشكيلات خودگردان فلسطين بعد از مرگ عرفات به عهده رئيس شوراي قانونگذاري فلسطين خواهد بود. او ۶۰ روز قدرت خواهد داشت تا وقتي انتخابات رياست جمهوري برگزار شود. اما مشكل اينجاست كه انتخابات سراسري خود يك علامت سئوال بزرگ است.
محمود عباس معروف به ابومازن بعد از عرفات مرد شماره ۲ ساف است. تشكيلات خودگردان و دولت، اختيارات خود را از ساف مي گيرد، بنابراين مرتبه آن از دولت بالاتر است و رتبه عباس هم از احمد قريع نخست وزير بالاتر است.
در دوران بعد از عرفات، اين دو نفر به هم نزديك مي شوند. اما مشكل اين است كه هيچ سياستمدار فلسطيني حتي محمد دحلان ۴۳ ساله وزير سابق امنيت، محبوبيت و جذبه عرفات را ندارد. اين در واقع خواسته خود عرفات بوده است. او از زمان تاسيس تشكيلات خودگردان طوري عمل كرده كه هيچگاه مرد شماره دويي يا حتي هيچ جانشيني ظهور نكند. او خود وزارتخانه هاي دفاع، خارجي و امنيت را به عهده گرفته بود چون افرادي كه در اين پست ها قرار مي گيرند، قابليت تبديل شدن به يك جانشين را دارند.
جانشين احتمالي عرفات از ميان دو گروه عمده انتخاب مي شود. يا از ميان افراد مسن كه مدتهاست با او كار مي كنند و يا چهره هاي جوان تري كه اخيرا به صحنه آمده  اند.
گروه اول افراد مورد اعتماد عرفات هستند؛ اما مردم غزه و كرانه باختري چندان آنها را قبول ندارند و لقب تونسي ها را به آنها مي دهند. چهره هاي جوان تر، فلسطيني هاي محلي هستند كه نخستين تجربيات خود را در انتفاضه اول در اواخر دهه ۱۹۸۰ بدست آورده اند. احمد قريع، محمود عباس، نبيل شعث و ياسر عبدربه از تونسي ها هستند. جبرئيل راجوب، محمد دحلان و مروان برغوثي از شخصيت هاي جوان تر فلسطيني هستند.
منابع مطلع در رام الله مي گويند، احمد قريع و محمود عباس اكنون اداره امور را در دست گرفته اند. قريع در دولت و عباس در ساف. با اين حال پيش بيني نمي شود كه هيچ يك از اين دو نفر فعلا در نبود عرفات تصميم مهمي بگيرند.
از دو سال پيش كه اسرائيل و آمريكا گفت و گو با عرفات را متوقف كردند، جنبش فتح دستخوش اختلافاتي با زمينه هاي رقابتي شده و جناح هاي مختلف سعي در سلب بخشي از قدرت و اختيارات عرفات داشته اند. سال گذشته عباس كه در آن زمان هنوز نخست وزير بود تلاش كرد دولتي را مستقر كند كه چندان تحت نفوذ تصميمات عرفات نباشد. عمر اين دولت بيشتر از سه ماه طول نكشيد. چهار ماه پيش نيز دحلان نيروهاي مسلح خود را در غزه بسيج كرد تا به انتصاب برادرزاده عرفات به عنوان رئيس كل نيروهاي پليس فلسطين اعتراض كنند. البته دحلان خارج از غزه از حمايت چنداني برخوردار نيست.
علي رغم حرفهاي نه چندان بي پايه كه درباره فساد، ناتواني و هرج و مرج در تشكيلات خودگردان زده مي شود، فلسطيني ها هيچگاه مايل نبودند مستقيما از «چريك پير» انتقاد كنند و به جاي آن ترجيح مي دادند اطرافيان او را سرزنش كنند
از ميان رهبران پير و جوان فلسطيني تعداد انگشت شماري هستند كه در كل كرانه باختري از حمايت گسترده اي برخوردار باشند. البته مروان برغوثي يك استثناست. او از چهره هاي بلندپايه فتح است كه اكنون محكوميت پنج سال حبس خود را در زندان اسرائيل مي گذراند. نظرسنجي كه اخيرا انجام شده نشان مي دهد برغوثي بعد از عرفات محبوب ترين چهره فلسطيني هاست. بعضي اين احتمال را مطرح مي كنند كه شارون او را آزاد كند تا بتواند با وي كار كند. البته اين احتمال بعيد به نظر مي رسد.
حتي اگر برغوثي يا چهره محبوب ديگري از حمايت جناح هاي فتح برخوردار شوند، او بايد حمايت ديگر گروه هاي فلسطيني به ويژه حماس را هم جلب كند. نيروهاي اسرائيلي همه تلاش خود را به كار گرفته اند تا رهبران حماس را از صحنه بردارند و فعاليتهاي اين جنبش را مختل كنند اما محبوبيت و نفوذ اين گروه در ميان فلسطيني ها به ويژه در غزه افزايش يافته است. جانشين عرفات هر كس كه باشد بايد با حماس به توافق برسد.
بسياري محمود عباس را نامزد پيشروي جانشيني عرفات مي دانند. اگر در هفته هاي آينده خود عرفات او را به عنوان جانشين خود معرفي كند، بعيد خواهد بود كه دست كم در ماههاي اوليه قدرت، او با چالشي روبرو شود. فرهنگ سياسي و نشست فلسطيني ها اقتضا مي كند كه به عباس زمان داده شود تا در پست خود جا بيفتد. اما حلقه هاي قدرت در غزه و كرانه باختري برنامه هاي خود را دنبال مي كنند و شايد به رهبري عباس گردن ننهند.
از سوي ديگر، هيچ نشانه اي حاكي از آنكه هرگونه طرح او براي پيشبرد روند صلح مورد قبول همه گروه ها در غزه و كرانه باختري قرار گيرد، وجود ندارد.
نقشه هاي شارون نقش بر آب شد
با نگاهي به مطبوعات اسرائيل يا گوش دادن به راديوي اين رژيم از صبح روز بعد از خروج اضطراري عرفات از فلسطين، مي توان به روشني برداشت تل آويو از اين رويداد را دريافت. براي اسرائيل خروج عرفات پايان يك دوران است. اگرچه دولت اسرائيل اين تضمين را به عرفات داد كه مي تواند دوباره به رام الله بازگردد، اما بسياري از اسرائيلي ها چنين احساس مي كنند كه ديگر بازگشتي در كار نخواهد بود.
اين خروج چه موقتي باشد و چه هميشگي، براي آريل شارون پرسش هاي دشواري پيش روي خواهد داشت. او در روزهاي اخير هم ائتلاف شكننده حاكم خود را از فروپاشي نجات داده است هم طرح جنجالي عقب نشيني از غزه را از تصويب پارلمان گذرانده است.
او طرح خروج از غزه را در حقيقت به عنوان يك جايگزين تحميلي در نبود يك شريك معتبر فلسطيني براي مذاكرات صلح مطرح كرد. اكنون در نبود عرفات، اين پرسش مطرح مي شود كه آيا شارون از فرصت پيش آمده براي مذاكره با ديگر رهبران فلسطين استفاده مي كند و يا به كار خود ادامه مي دهد؟
شارون براي تصويب اين طرح بسياري از متحدان سنتي خود را در جناح راست به اپوزيسيون تبديل كرد و اكنون كه همه پلهاي پشت سرش را خراب كرده است، حتي سيلوان شالوم وزير خارجه خودش هم مي گويد، طرح خروج يكجانبه از غزه بايد فعلا متوقف شود؛ چون بهتر است اين موضوع با طرف فلسطيني بعد از پايان ماجراي جانشيني عرفات، هماهنگ شود.
سخنگوي شارون گفته است، خروج عرفات از صحنه به معناي تغيير آني روابط ميان ما و آنها نيست زيرا اصلا رابطه اي ميان ما وجود ندارد. خروج عرفات از صحنه و يا مرگ احتمالي او الزاما به معناي ظهور يك شريك براي مذاكره با اسرائيل نيست. شارون همواره مي گويد: من در انتظار يك شريك براي مذاكره هستم و فقط يك شرط براي اين شريك وجود دارد، اينكه سازمان هاي تروريستي را منحل كند. او مي تواند اين حرف را تا سالها بعد هم بزند ، چون هيچ فلسطيني نمي تواند چنين شرطي را محقق كند.
منابع: بي.بي.سي، نيويورك تايمز، تايم، اكونوميست
ترجمه : نيلوفر قديري

نگاه
زندگي  چريك پير خاورميانه

ياسر عرفات در ۲۴ اوت ۱۹۲۹ در قاهره متولد شد. پدر او يك تاجر پارچه فلسطيني با اصليت مصري بود و مادرش عضوي از يك خانواده با اصل و نسب در بيت المقدس. بعداز مرگ مادرش، او در حالي كه پنج سال داشت براي ادامه زندگي نزد عموي مادرش به بيت المقدس رفت. اما چند سال بعد پدرش او را به قاهره بازگرداند. عرفات تا قبل از ۱۷ سالگي سلاح به فلسطين قاچاق مي كرد تا مبارزان فلسطيني از اين سلاح ها در مقابله با انگليسي ها و يهودي ها استفاده كنند. در سن ۱۹ سالگي وقتي بين يهوديان و كشورهاي عربي جنگ درگرفته بود، او دانشگاه را رها كرد و به غزه رفت.
در دوران تحصيل او بيشتر وقت خود را صرف رهبري جنبش هاي دانشجويي فلسطيني مي كرد.در سال ۱۹۵۳ عرفات نامه اي براي رهبر مصر فرستاد كه فقط سه كلمه بود و گفته مي شو د كه با خون خودش نوشته است : «فلسطين را فراموش نكنيد .» بعداز پايان تحصيل مدتي كوتاه در قاهره كاركرد و بعد به كويت رفت و شركتي تاسيس نمود. او در سال ۱۹۵۸ در خفا جنبش فتح را براي نجات فلسطين تاسيس كرد. در پايان سال ۱۹۶۴ كويت را ترك كرد و به اردن رفت تا به طور تمام وقت فعاليت هاي فتح را سازمان دهي كند. در همان سال سازمان آزادي بخش فلسطين يا ساف تاسيس شد.
عرفات بيشتر از هر كس ديگري براي گنجاندن آرمان فلسطين در برنامه  كار جهاني تلاش كرد. رژيم هاي عرب براي كمك به فلسطيني ها آماده نبودند و ساف خود اسلحه به دست گرفت و دست به هواپيماربايي و اقدامات ديگر زد.
عرفات به عنوان يك رهبر نظامي اغلب خودش رهبري اقدامات عليه اسرائيلي ها را به عهده مي گرفت و در تبعيد هيچگاه از شهامت فردي كم نگذاشت.مبارزه مسلحانه او عليه اسرائيل از كشورهاي همسايه اردن و لبنان آغاز شد و به اخراج او از اين كشورها و تبعيدش به تونس منجر شد.
هدف عرفات همواره استقلال فلسطين و البته به رياست جمهوري خود او بوده است.در سال ۱۹۹۰ در جنگ اول خليج فارس او از صدام حسين در حمله به كويت حمايت كرد و با اين حال، درحقيقت كمك كشورهاي حوزه خليج فارس را از خود نابود نمود. اين اقدام، آرمان فلسطين را در ميان اين كشورهاي عرب به شدت منزوي كرد و به حاشيه راند.سپس او با محكوم كردن نبرد مسلحانه شروع به مذاكره با اسرائيل كرد. در ۱۳ سپتامبر ،۱۹۹۳ عرفات و اسحاق رابين نخست وزير اسرائيل بعد از چند دور مذاكره مخفيانه كه به كمك ديپلمات هاي نروژي انجام شده بود در كاخ سفيد پشت ميز مذاكره حاضر شدند. اين مذاكرات به تشكيل دولت خودگردان فلسطين و انتقال كنترل بخش هايي از سرزمين هاي اشغالي به فلسطيني ها منجر شد.
اما اين روند در سپتامبر سال ۲۰۰۰ متوقف شد. اسرائيل و آمريكا عرفات را به خاطر عدم قبول آنچه كه يك پيشنهاد سخاوتمندانه در اين مذاكرات مي خواندند سرزنش كردند. درحقيقت، اين پيشنهاد سخاوتمندانه چيزي بيش از سپردن كنترل بخش هايي ديگر از خاك فلسطين به خود فلسطيني ها نبود. عرفات تاكيد كرد كه اين پيشنهاد هم با خواسته اصلي فلسطيني ها فاصله دارد و او نمي تواند مردم فلسطين را به قبول آن متقاعد كند. بعداز شروع دور جديد انتفاضه، اسرائيل و آمريكا همه تقصيرات را متوجه عرفات دانستند و اعلام كردند طرف مذاكره آنها ديگر او نيست. اين لطمه اي به زندگي سياسي عرفات در اواخر عمر وي بود. آيا زندگي طبيعي و سياسي عرفات پايان مشتركي دارد؟

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   علم  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |