سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۴۴
درآمدي بر روند معماري معاصر ايران؛ چالش ها و خلا قيت ها
آفرينشي نو در معماري ايران 
در بررسي و نقد فرآورده هاي معماري امروز ايران، معيارها كدامند...؟
021930.jpg
از آثار برگزيده رقابت آتي سنتر.
پرفسور محمد منصور فلا مكي 
در شرايط كنوني توليد معماري در ايران نمي خواهيم از دشواري ها و كاستي هاي علمي - فني و نيز ناهنجاري هاي زاده از نا بساماني يعني سازمان نايافتگي يا به سازمان يافتن حرفه معماري سخني به ميان بياوريم كه اين، مقوله اي بس مهم است و جايي فراخ براي گفت وشنود دارد، اما از آنجا كه مرثيه، دل را شاد نمي كند و الزاما راهي به پيش نمي گشايد و ما مي خواهيم متعهد به عشق در حرفه ارزشمندمان باشيم، به گفت  وشنودي خواهيم پرداخت كه دل و جانش نويد شادي داده و راه به سوي آفرينشي نو و اميدبخش دهد.
توليد معماري در ايران پديده اي جذاب است و البته بحث انگيز. هرجا كه ما از نازيبايي هاي بناهاي شهرهايمان مي گوييم و مي شنويم، چه بخواهيم و چه نخواهيم، سخن مان در سنجش است. در سنجش يا نقد آثاري كه بار هنري دارند و در گستره علوم تجربي قرار مي گيرند، معيارهاي ما از فرهنگمان سربرون مي كشند و مي دانيم كه فرهنگ ايران زمين افق هايي بس گسترده دارد و از ژرفايي تابناك برخوردار.
با عنوان داشتن يادداشت بالا  دوست داريم به اين مهم بپردازيم كه كدامند گمشده هاي ارزشي  كه توقع داريم بيابيم شان؟ كدامند شيوه هاي آفرينشي  كه مي توانند معماري زيبا به بار آورند؟ كدامند شگردهاي فني  كه در معماري، شكل و قامتي مقبول و مطلوب به دست مي دهند؟
مي توانيم اينگونه نيز طرح مطلب كنيم: در بررسي و نقد فرآورده هاي معماري امروز ايران، معيارها كدامند؟ مگر ما مي توانيم بگوييم كه براي ارايه نظر در باب معماري  هايي كه توليد مي كنيم تنها بر فرهنگ ها و هنر سرزمين خودمان اتكا داريم؟ مگر ما مي توانيم ناديده بگيريم كه ايرانيان هميشه به مشرق و مغرب روزهاي خود، به صورت فضايي كه بايد به آن نگريست و بايد از آن عبور كرد، تعامل كاري و تبادل انديشه اي داشته اند. از يوني ها و چيني ها، از عثماني  ها، هنديان، فرانسوي ها و از پرتغالي ها و تا امروز كه داريم به مظاهر معماري مدرن كه پست مدرنيسم مي زايدشان خيره مي شويم... مگر نه آن است كه مي خواهيم همه چيز را جهاني شده و نوآور و نوانديش ببينيم؟
پاسخ ما به تمامي پرسش هايي كه مطرح مي كنيم مثبت است و سخن اصلي ما نيز از همين جايگاه برمي خيزد. به 3 مقوله اساسي كه درشكل گيري معماري به ميان مي آيند و تعيين ارزش مي كنند و به آن روح مي دهند بنگريم: تغزل، زيبايي شناسي و فن توليد فضا.
تغزل معماران ما
معماران مدرن ما، به رغم كامل و كافي نبودن آموخته هايشان در دوران تحصيل كلاسيك، پيگير آنند كه ديدگاه متعالي يا الهي - انساني خود را در آفرينش معماري بازتاب دهند. ظريف ترين انديشه ها كه فاصله اي بسيار از روزمرگي دارند و مقدماتي ترين يافته معماري را پاسخ مستقيم آن به كاربري ها مي دانند مي خواهند نقش اول را بازي كنند و مي خواهند بر تمامي آنچه كه در جاي جاي فضاي معماري زير عنوان نيازي صرفا منطقي - كاربردي به ميان مي آيد، فايق شوند.
در دو مكان اصلي تر مي توانيم نمودهايي از يك تلاش را ببينيم. يكي در برخي از بناهايي كه معماران امروز ما مي سازند و دومي در محفل علمي - هنري  كه دانش آموختگان معماري ما، به مناسبت تدوين پايان نامه تحصيلات خويش مي آفرينند. به اين تلاش ها مي توانيم دقت بيشتري داشته باشيم و آنها را علايمي از آغاز راهي بدانيم كه رسيدن به سرمنزلي والا را هدف قرار داده است. برخي از ساختمان هاي شهرمان، بي عنوان كردن دليلي خاص، نگاه شهروندان را به خود جذب مي كنند و به شهرتي خاص مي رسند تا جايي كه بسياري از ويژگي هاي يك يادمان معماري را مي توان به آنها نسبت داد. چه براي موزه ساخته شده باشند، چه براي پاسخگويي به نيازهاي اداري - خدماتي مردمان و چه اصولا براي اينكه نمادي باشند از حضور هنري ما در دوراني از تاريخ كشورمان و به موازات اين اما به شماري بسيار با موضوع يا محفل انديشه اي پايان نامه هاي معماري   روبه رو مي شويم كه از روزمرگي ها مي گريزند تا به فضايي متعالي برسند. خانه عشق، شالوده فضايي نيايشگاه، حسينيه اي به روزگار ما، دگرسازي فضاي همگاني شهرها، به عشق، پيگير شدن ارزش هاي معنايي در فضاي معماري و ...، از عناويني  هستند كه طي سه، چهار دهه اخير پرشمار مي شناسيم شان و مي ستاييم شان. اين عنوان ها درست اين معنا را مي دهند كه چگونه امروزه ژرف نگاهي به تغزل در معماري داريم و پايبند به معنا و مفاهيم الهي و كائناتي بودن در فرهنگ ما ريشه دارد و اين است كه رودكي و منصور، حافظ و سپهري، نسفي و سهروردي به بار مي آورد و آنچه به روز مي بينيم كه جوانان معمارمان به سرنوشت سازترين روزهاي زندگي خود مي جويند، ناب ترين محفلش، تغزل نام دارد.
تكنولوژي و معماري  ما
دانسته ايم و هر آينه جز اين است، اينك بنگريم كه هيچ ديدگاه و نظريه اي در دانش هاي كاربردي وجود ندارد كه بتواند بي فن  خاصي به حقيقت درآيد و اگر در حقيقت امر پي جوي چنين حقيقتي هستيم و مي  دانيم كه در جهان معماري امروزي كه ناب ترين سخنش را به روانترين و ساده ترين شكل بيان مي  كند، مي  توانيم به معماري كشورمان بنگريم و اين مطلب را به ميان آوريم كه چرا بخش بسيار بزرگي از معماري هاي امروزي كه توليد مي  كنيم را دوست نداريم.
بر خلاف شادي   كه در متن يادداشت مان در باب تغزل مي  يابيم، در زمينه فن  معماري، فرهنگ امروزي ما با دشواري هايي بزرگ همراه شده و پيدا نيست چگونه مي  تواند به مقوله اي كه در ادبيات مكتوب امروزي ما هيچ گاه به درستي مطرح نشده و سخن درستي را مگر در شرايطي محدود، كم شمار و بي  بازتاب دادن زمينه هاي فكري اش، پاسخ درست دهد. گفتيم كه هر نظريه اي كه بخواهد به كار بسته شود و در عالم واقعيت حيات بيابد، نمي  تواند از تكنولوژي بهره نگيرد و در ضمير خود با آن در نياميزد و بنگريم كه به روزهاي زندگي معماران ما، فن آوري در معماري، به مثابه ابزاري تهي از بيان هنري گرفته مي  شود و اين خطايي است كه جز نتيجه تلخ نمي  دهد. نظريه ها و ارزش هاي گذشته ما مي  توانند براي بعضي از ما معماران، امروز نيز مقبول باشند و پذيرفته آيند... اما آيا تكرار شكل ظاهري- كالبدي- ساختاري معماري هايي كه ديروز آن نظريه و ارزش را مي  نمودند، امروز نيز مقبول است؟ آيا معماران حق دارند به عشق و علاقه مندي به شكلي متعلق به ديروزي ارزشمند، امكان هاي امروزي تكنولوژيك را ناديده بگيرند واز هر ماده ساختماني و نظام برپا نگه داشتن ساختمان  به گونه اي تهي از انديشه اي برخاسته از ذات ماده و ساختار بنگرند؟ اين معضلي است كه به نظر مي     رسد تنها دانشگاه هاي كشورمان بايد پاسخش را بدهند.
زيبايي شناسي و معماري 
معماري ايراني، از ديرباز تا سال هاي اول پهلوي دوم، هميشه پي جوي آن بوده كه در توازي با شكل گيري  كه متوجه به كالبدي يا ساختار برپانگه دارنده بنا به شمار مي  آيد، از راه  شكل خود، ارزش هايي كه جهان حيات آدميان مي  نگرند را به نمايش بگذارند. اگر نخواهيم به دليل بسيار كوتاه بودن اين فرصت به گسستگي هايي كم يا بيش صوري كه در شكل و الزاما در مفهوم معماري ايراني رخ نموده اند خيره شويم از سده دوم هجري به بعد، از سده پنجم هجري به بعد، از سده يازدهم هجري به بعد و از انقلاب مشروطيت ايران به بعد تا اوايل پهلوي دوم، در برداشت هاي كلي خود، در مي  يابيم كه معماري ما پيوسته در پي آن بوده كه دو سوي يك مقوله معنوي را بنگرد و هر دوي آنها را به شكلي درآورد و بنماياند. ارزش هاي الهي- انساني در يك سو و ارزش هاي فرهنگي- اجتماعي از سوي ديگر، معماران جوان مادر طرح هايي كه گاه مي  توانند، به دور از هياهوي بازارهاي پست مدرنيسم، به دنيا بياورند به اين دو گونه ارزش توجه دارند. در حقيقت امر، تلاش پيوسته آنان در تكرار شكل هاي معماري گذشتگان به همين راه مي  رود و متجلي كردن هر آنچه امروزه خواستني است و مردمي و نه عاميانه بيان كننده همين خاستگاه اساسي است. اين امر، نزد معماران جوان ما كه هنوز در بازار روزمرگي هاي بازار توليد ساختمان در كشورمان گرفتار نشده اند، در گزينش موضوع پايان نامه هايشان رخ مي  نمايد. آنجا كه فضاي معماري به مثابه هم ظرف و هم مظروفي دانسته مي  شود كه به قيد پاسخگويي به عنوان پروژه برگزيده، در تدوين فضايي كه بايد به توليد موسيقي، به آموزش مردم شناسي و جامعه شناسي يا به برقرارساختن ارتباطات اجتماعي و مانند اينها بپردازد، به ذات موسيقي، مردم شناسي و ارتباطات اجتماعي به عمق مي  نگرد و چگونگي هاي توليد و آموزش و برقراركردن ارتباطات اجتماعي يا شيوه كار و كارآيي ماس مديا ها را موضوع اصلي و پايه اي كار خود مي  داند.
و آنچه آمد، نمونه اي پرقدر از آينده اي است كه معماران جوان تر ما پيش روي دارند. آنان كه به كنگره هاي ملي خودبراي نخستين بار در تاريخ ادبيات معماري ايران مقوله نقد را به ميان مي  آورند يا به فضا، به معنا و مفهوم انتزاعي آن و هنوز پيش از آنكه پديده اي به نام معماري به معناي خاص آن را پذيرا شود، مي  پردازند.
عضو هيات امناي انجمن مفاخر معماري ايران 

تاج محل، بهشت زميني
021918.jpg
تاج محل مزار بانوي ايراني تبار ارجمند بانو ملقب به ممتازمحل، همسر پنجم شاه جهان پادشاه مغول است. نام مقبره از نام او، ممتاز محل ناشي شده كه توسط مردم به تاج محل تغيير نام يافت.
تاج محل در دوران مغول و با بهره گيري از موتيف هاي سنتي و عناصر معماري اسلامي مورد استفاده در مساجد ساخته شده است؛ پلان مركزي يك تمهيد خاص و قابل قبول را به وجود مي آورد. در ادامه حياط مركزي، گنبد، قوس ها و سردرهاي تزئين شده، معماري متشكل از فرم، فضا، نور و تزئينات را به وجود مي آورد كه قصد دارد با پديد آوردن نمادهاي مقتدرانه و صحيح، يك ساختمان داراي معاني فرهنگي را پديد آورد.
اين بنا در كنار رود جمنا برپا شده است. استقرار مزار در كنار رودخانه موجب شد كه عمارت مزار از نواحي واقع در آن سوي رودخانه يا از سوي كساني كه از طريق رودخانه عبور مي كردند، به خوبي قابل مشاهده باشد.

سه اپيزود از صحنه هاي خارجي
021927.jpg
علي رضا رسولي نژاد در فيلمي 3اپيزودي و با تكنيكدي وي مسايل مختلف فردي و اجتماعي زندگي در يك كلانشهر امروز را به چالش مي كشد؛ فيلم صحنه هاي خارجي، ساخته  68 دقيقه اي عليرضا رسولي نژاد كه در خانه هنرمندان ايران به نمايش درآمد، با استفاده از يك ماجراي خانوادگي به بررسي جهان ذهني و اتفاقات عيني شهروندان مختلف پرداخته و با ديدي انتقادي به مسايلي مثل معماري و ترافيك به وضعيت طبقه  متوسط نزديك مي شود. به گفته رسولي نژاد زندگي در يك شهر بزرگ مثل تهران، با اين وضعيت ترافيك و معماري و اينهمه پيچيدگي هاي عجيب و غريب دليلي بوده كه اين ايده در ذهن او شكل گرفته است.
صحنه هاي خارجي هر چند يك ساخته تجربي است ولي به خوبي متضمن نگراني ها و دغدغه هاي شهري موجود در موج جديدي از ساخته هاي سينمايي است كه به تعاملات شهروند و شهر مي پردازند.

يادداشت
مقاوم سازي ابنيه، يك چالش ملي 
در حاشيه طرح جامع زلزله، تهيه شده توسط گروه ديده بان لرزه اي
بهرام هوشيار يوسفي 
اندازه، اهميت و كيفيت كار تامين مقاومت لازم ساختمان ها در برابر زلزله از چنان ابعادي برخوردار است كه جز نيروي مردم به كار آن نمي آيد. چرا كه هر كار نيرويي مي خواهد هم اندازه خود. مردم مهم ترين، بالاترين و بيشترين نيروي موجود در هر سرزمين به حساب مي آيند. طرح جامع نجات تهران با نگاه به اهميت نقش و حضور مردم تهيه شده و بر موسسات و افراد داوطلب نهادهاي حرفه اي مهندسي ساختمان  به عنوان مسير فعال كردن عموم مردم شهر تهران و همگاني كردن عمليات تحقيقاتي و اجرايي تكيه دارد...
كلمات فوق مقدمه اي بر يك طرح جامع است كه توسط نهادي مردمي با نام گروه ديده بان لرزه اي تهيه شده است؛ با شناخت طبيعت زمين و نيروهاي آن بر ما روشن مي شود، در وادي كاهش خسارت هاي زمين لرزه  با علم امروز حوزه اي كه بشر مي تواند در آن حضور و دخالت داشته باشدايمن سازي بناها و تاسيسات است. چنانچه آمار نشان مي دهد پيوسته بيشترين صدمات جاني در خانه هاي مسكوني مردم رخ مي دهد. چه بناي اين ساختمان ها از ساده ترين اصول ايستايي در برابر نيروهاي زلزله تهي بوده و فاقد پايداري لازم در تكانه هاي ناشي از زمين لرزه هستند.
با يك برآورد سرانگشتي حدود 5 تا 7 هزار ميليارد تومان بودجه لازم است كه ساختمان هاي مسكوني شهر تهران مقاوم شود. از سوي ديگر چون اين بناها بدون رعايت آئين نامه هاي فني ساخته شده اند آئين نامه 2800 ايران در سال 1368 ابلاغ شده است! شناخت درستي از آنها وجود ندارد و اساسا براي مقاوم سازي آنها روش يا روش هايي تعريف نشده؛ بد نيست به اين نكته هم اشاره كنيم كه بودجه تخصيص داده شده توسط دولت براي بهسازي لرزه اي ساختمان هاي موجود ساليانه 20 ميليارد تومان است كه آن هم تنها جهت مطالعه ساختمان هاي استراتژيك دولتي صرف مي شود و حتي براي همين منظور هم كفاف نمي دهد. معناي ارقام اين مي شود كه اگر مردم بخواهند منتظر دولت بمانند كه مثلا خانه هاي مسكوني آنها را مقاوم كند، بهسازي لرزه اي تهران چيزي حدود 350 سال طول خواهد كشيد!
خسروزرتاب، بنيانگذار گروه ديده بان لرزه اي به عنوان گروهي كه چشم اميدي به دستگاه هاي دولتي براي كمك به امر مقاوم سازي نداشته و خودبا بهره  گيري از مشاركت مردمي و با تصويب طرح جامع زلزله در جست وجوي راه حلي مردمي براي مقاوم سازي بناها در تهران است، در اين مورد مي گويد: گروه ديده بان لرزه اي از متخصصان زمين شناس، سازه، معماري، شهرسازي، جامعه شناسي و اقتصاد با شناخت و باور به آنچه گفته شد تشكيل شده تا با اتكابه توان علمي و مهندسي كشور و نيز با اعتقاد به خواست ملي به مقاوم سازي بناها روي سخنش با مردم است تا نخست آنها را به مسووليت خويش بخواند و سپس با تحقيق و يافتن راهكارهاي متناسب با ساختمان هاي موجود با استفاده از كارشناسان ايراني و بين المللي روش هايي را براي اين امر يافته   و به مردم ارايه كند تا هر كس كه نسبت به خطر صدمات ناشي از زلزله حساسيتي دارد بداند و بتواند در كاهش اين صدمات عمل كند. اين گروه براي اجرايي كردن طرح جامع زلزله شكل گرفته تا تهران به عنوان الگويي براي شهرهاي بزرگ و نيز راهگشاي پژوهش و يافتن راه هايي براي مقاوم سازي ساختمان ها در شهرهاي كوچكترمانند بم طرح شود...
در نهايت بايد گفت، تلاش هاي مردمي در اين حوزه هر چند قابل تقدير و لازم الحمايه هستند، اما اين امر چيزي از مسووليت دستگاه هاي ذي ربط دولتي نخواهد كاست.

معرفي بنا
نگاهي به باغ هنرهاي زيباي كيوتو در ژاپن، اثر تادائو آندو
باغ آرايي به سبك ژاپني
021924.jpg
جعفر بزاز- باغ هنرهاي زيباي كيوتو در ژاپن ، آبستره اي بي نظير از يك باغ تفريحي است كه توسط تادائو آندو طراحي شده است. در اين پروژه مي توان ايده هاي آندو را در خصوص تركيب فضايي و طبيعت به وضوح مشاهده كرد. معمار خودآموخته ژاپني معتقد است: معماري تنها به كار بردن فرم ها نيست، بلكه ساختن فضا و بالاتر از آن است، ساختن يك مكان place است كه به سان شالوده فضا عمل مي كند. قصد من ابتدا كشمكش با سايت از طريق به دست آوردن چشم اندازي از معماري به مثابه مكاني مشخص است. معماري در عين حال كه همانند قلمرو بسته و منسجم به نظر مي آيد، مي بايست رابطه اش را با محيط حفظ كند. براي نشان دادن و ظاهر ساختن منطق نامرئي طبيعت بايد آن را با منطق معماري رو در رو نهاد. در اينجاست كه هندسه وارد عمل مي شود. هندسه نه تنها براي هر چيزي چارچوب مي سازد، بلكه به اجزاي صحنه نيز شكل مي دهد و همزمان مي  تواند قابي براي يك منظر محيطي و همچنين يك صفحه باشد، مي تواند گذرگاهي باشد كه مردم را وادار به پياده رفتن، ايستادن، بالا رفتن و پايين آمدن مي كند. 
مهمترين مواردي كه در طراحي اين مجموعه لحاظ شده است عبارتند از:
۱- شكل گيري يك نمونه حجمي از باغ هاي تفريحي .
۲- قرار گرفتن فضاي بازموزه پايين تر از سطح زمين، براي حفظ ديد از باغ هاي بوتانيك مجاور به سمت كوه هاي بكر Higashyama.
۳- به نمايش گذاردن يك كپي از شاهكارهاي مشهور جهان اين آثار روي صفحات سراميكي با ماندگاري طولاني مدت و محفوظ از تاثيرات هوا نگهداري مي شوند.
۴- طراحي موزه با ايده كلي باز  open.
- قرار گيري تيرهاي بتني به صورت نمايان روي جرزهاي سنگين .
- ايجاد ديوارهاي آب به وسيله ريزش آب.
- قرار دادن نقاشي هاي شناور روي سطح درياچه.
۵- قطع مسيرها در پروژه توسط ديوارهاي بتني ضخيم براي ايجاد امكان ديد از زواياي مختلف، افزايش عمق و تنوع در نمايش فضا.
۶- استفاده از حفاظ شيشه اي سبز رنگ در تضاد با بتن و صفحات سنگي و بهره گيري از تاثير متقابل آن نسبت به تصوير مصالح مختلف روي سطح آب.
از جمله نكات قابل توجه در اين پروژه تلفيق معماري و فضاي حسي شاهكارهاي هنري است. خود آندو در اين مورد مي گويد: فضا در كارهاي من صريح و عريان است. فضا در كارهاي من بيشتر بيان احساس افراد است و نه صرفا كنش عقلاني، معماري نمي بايست زياد حرف بزند، بلكه بايد ساكت بماند و به طبيعت به صورت نور، آفتاب و باد اجازه سخن گفتن دهد. 

نگاه منتقد
نگاهي به حس وحدت، سنت عرفاني در معماري ايران
سنتي به نام عرفان در معماري اسلامي ايران 
021936.jpg
نينا شاهرخي-ترجمه كتاب هايي كه به زبان معماري نوشته شده اند، آن هم از ديدگاهي عرفاني و ايراني كار ساده اي نيست؛ حس وحدت The Sense of Unity: The Sufi Tradition in Persian Architecture يكي از كتاب هايي است كه با وجود اينكه محور موضوعاتش بررسي سنت عرفاني در معماري ايراني بود، بسيار دير به فارسي ترجمه شد. زماني كه حدودا 30 سال از تاليف كتاب گذشته بود و كتاب در جامعه حرفه اي معماران و شهرسازان كشور جاي خود را باز كرده بود، با تلاش سازمان زيباسازي شهر تهران، و با هدف حفاظت و احياي هويت و اصالت معماري، ترجمه اي متناسب با موضوع، نسبتا سنگين اما سنجيده و دقيق به مخاطبان عرضه شد.
نادر اردلان و لاله بختيار نويسندگان كتاب هستند. اردلان يكي از مهندسان معمار ايراني و بختيار دانش آموخته حقوق، طراحي، ادبيات و تاريخ هنر است. حس وحدت در واقع برآيند دو نوع تفكر و انديشه است؛ اردلان و بختيار كوشيده اند تا سنت غني و متنوع ايراني را در پس شيوه تفكر پر راز و رمز عارفانه اي جاي دهند. پرداختن به جزئيات به اندازه كليات از خصوصيات بارز كتاب است. در اين كتاب براي اولين بار بينش هاي سنت فرهنگي ايرانيان به مخاطبان غربي عرضه شده است. محور اصلي بحث در كتاب، واقعيات بروني و دروني است به اين شكل كه براي شناخت معماري ايراني بايد نه تنها واقعيت بروني و گذراي آن، بلكه واقعيت دروني و ذاتي اش را جست وجو كرد. نام آشناي لويي كان كه در قسمت سپاسنامه آورده شده است، نيز جالب توجه و سندي بر تاييد روش ادراك نويسندگان در بررسي موضوع است.
سه بخش شكل شناسي مفاهيم، مفهوم صور سنتي و درجات تحقق شالوده اصلي كتاب را تشكيل مي دهند.بخش اول با مصراع زيباي : ما چو نائيم و نوا در ما ز توست، آغاز مي شود و با تعريف واژه هاي شريعت، طريقت و حقيقت ادامه مي يابد. نمودار هاي مختلف و عكس هاي گوناگون كه در لابه لاي مطالب كتاب گنجانده شده اند به فهم دقيق تر و موردي مطالب كمك مي كنند.
در پيش در آمد كتاب از زبان ناشر آن سازمان زيباسازي شهر تهران مي خوانيم: كتاب حس وحدت به رغم شهرتي كه نزد جامعه حرفه اي معماران و شهر سازان كشور دارد و با آنكه نزديك به 30 سال از تاليف آن مي گذرد، متاسفانه تا كنون به حلّيه اي فارسي آراسته نبود.سازمان زيبا سازي شهر تهران در جريان تلاش خود براي كشف، حفاظت و احياي هويت و اصالت معماري و به اميد آنكه باب تعامل را در شناخت ساحات اصيل معماري از ديدگاه ژرف بگشايد، اين كتاب ارزشمند را در ترجمه اي سنجيده و دقيق به علاقمندان تقديم مي كند.... شايد حس و حدت جزو معدود كتاب هايي باشد كه به معماري گذشته ايران با ديدي كمّي ننگريسته و اتفاقا تنها، جنبه كيفي فضاها و معماري آنها در آن مورد بررسي قرار گرفته است. تاثير انديشه هاي اسلامي بر معماري ايراني و همچنين درس هاي تصوف بر فضا به خوبي در آن بيان شده است. مفاهيم نمادها و صور سنتي با شيوه اي دلنشين جزئي از كل مباحث را تشكيل مي دهند.
كتاب حس وحدت، سنت عرفاني در معماري ايران، هر چند قلمي بالنسبه ثقيل دارد ولي منبعي منحصر به فرد در حوزه عرفان و معماري ايراني - اسلامي است.

درك معماري از طريق ترسيم
021933.jpg
دانيال منصفي - كتاب درك معماري از طريق ترسيم Understanding architecture through drawing توسط برايان ادواردز نوشته شده و انتشارات EFN Spon در سال 1993 آن را منتشر كرده است؛ اين كتاب در طراحي و فنون گرافيك به طراحان كمك مي كند تا فهم خود را از ساختمان ها از طريق ترسيم افزايش دهند. براي بسياري از معماران دوربين عكاسي جايگزين دفتر اسكيس طراحي سريع شده است اما نويسنده اين كتاب معتقد است كه طراحي دست آزاد به عنوان وسيله اي براي درك و تحليل بنا مي تواند حسياست بصري و دانش طراحي را تقويت كند.
اين كتاب كه با تصاوير فراواني همراه است مي تواند در آموختن فنون طراحي دست آزاد مورد استفاده دانشجويان معماري و شهرسازي قرار گيرد. برايان ادواردز، معمار، نويسنده و استاد دانشگاه است و طرح هاي وي در آكادمي سلطنتي انگلستان، آكادمي سلطنتي اسكاتلند و گالري هايي در شهرهاي ونكوور و ادينبرگ به نمايش گذاشته شده اند.

چغازنبيل، معماري براي خدايان!
021921.jpg
زيگورات معبدي است كه به صورت بنايي مطبق ساخته شده است؛ زيگورات چغازنبيل در جنوب غربي ايران، استان خوزستان، 35 كيلومتري جنوب شرقي شهر باستاني شوش واقع شده است. چغازنبيل بزرگترين اثر معماري بر جاي مانده از تمدن ايلامي است كه تاكنون شناخته شده است. مصالح اصلي در برپاسازي اين مجموعه بناها، خشت خام و آجر است به نحوي كه هسته مركزي زيگورات آن را تماما خشت خام تشكيل داده كه با روكشي از آجر پوشانده شده است.
امروزه دوطبقه از زيگورات چغازنبيل هنوز پابرجاست؛ چغازنبيل از معدود آثار ثبت شده جهاني ايران است. اخيرا مطالعاتي در راستاي تعريف يك پروژه مرمتي براي اين سايت تاريخي، انجام مي گيرد؛ هرچند اين مجموعه فعاليت ها كمي ديرهنگام به نظر مي رسد، ولي اميد است موفقيت آميز باشد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |