شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۳
نگاهي به فيلم «اشك سرما»ساخته «عزيز الله حميدنژاد»
سرد و سوزان
اگر سخت گير باشيد و تا سكانس پاياني همچنان منتظر بمانيد، به جايي مي رسيد كه كارگردان براي شما ضيافتي با شكوه ترتيب داده است
005790.jpg
معصومه بيات
«كاوه كياني» يك لباس نظامي نو را از بقچه اش بيرون مي كشد و تن مي كند. وقتي از مقابل نگهباني مي گذرد سرباز به طعنه خطابش مي كند؛ عروسي يه؟(۱) و كياني برخنده او تشر مي زند و ساكتش مي كند تا بدين ترتيب زهر آن فضا- بهار و جواني و عشق- را بگيرد.
اين هنر كارگردان است كه به موقع بر احساسات احتمالي لگام مي زند و راه را بر هجوم آن مي بندد. شاهد مثال ديگر تماشاي گل يخ در هنگامه جنگ و گريز و جوانه زدن عشق دو دشمن مفروض است كه چيزي از سرماي برف فراگير آن زمستان ندارد. اين يعني قرار گرفتن در بيشترين فاصله ممكن با ابتذال.
و چگونه مي توان در فيلمي عاشقانه، چنين پيراسته از ورطه احساسات رهيد و با حساسيت تمام از ابتلا به احساسات نجات پيدا كرد و فراتر از آن به عشق دست يافت؟ و من بر اين باورم كه تمام فيلم هاي حميدنژاد آلوده به عشق و پالوده از آنچه معمول است، بوده است.
كريستيان بوبن مي گويد: «راه درست نويسندگي در رسيدن به لحني سرد و سوزنده است، نويسندگي خشن است، چرا كه عشق خشن است، چرا كه انديشه خشن است.» (۲)
نيز عقيده دارد: «مفهوم تنها در محتوا بروز پيدا نمي كند، بلكه به لحن هم بستگي دارد.» (۳)
و به همين دليل و دلايل ديگر است كه فيلم هاي حميدنژاد هميشه متفاوت از فيلم هاي ديگر است؛ آدم ها و مكان ها و روابط فيلم هاي او كاملاً  قابل شناسايي از نظاير خود در فيلم هاي ديگر سينماي ايران هستند؛ تازه، قابل باور و متفاوت.
اين بار هم در اشك سرما از اولين سكانس با اين تازگي و تفاوت مواجهيم، با اين همه، اما، كمي طول مي كشد تا فيلم واقعي اين كارگردان آغاز شود و فيلم واقعي اين كارگردان يعني به نمايش گذاشتن معنويتي ناب و كلامي لبريز از عشق و تفكر و تأثير. به ياد بياوريد ستارگان خاك و عيسي را كه در ارتفاعات، عاشقانه با همرزمش هم آواز بود اما روي زمين، هر چه سعي كرد و دويد، نرسيد و قله دنيا و مادر را كه در جست وجوي بچه هاي گريزپايش مي گويد؛ «مادر دلش پيش بچه شه، بچه دلش به دشت و بيابونه» (۴)
پس در اشك سرما بايد كمي منتظر بماني. به نظر مي رسد كه اين انتظار طولاني ناشي از فرصت طولاني كارگردان است در فاصله ساختن دو فيلم، فرصتي كه اين سالها به او مي دهد تا فيلمنامه اش را با دقت و وسواس زياد بنويسد و بازنويسي كند و به چيدمان به شدت منطقي وقايع و موقعيت ها دست پيدا كند و طبيعي است جايي كه حكومت اصول منطقي درام از چنين قلمرو بلامنازعي برخوردار باشد فضا براي برخي چيزها كمي، كم بيايد. مي توان فصل طولاني اقامت قهرمانان فيلم را در غار به ياد آورد كه يك بيننده فيلم هاي آمريكايي خوب را كاملاً  سر ذوق مي آورد و سرگرم مي سازد اما بيننده فيلم هاي حميدنژاد را ناراضي مي كند. شايد بزرگترين تفاوت اشك سرما با ديگر آثار اين كارگردان، همين جنبه تجاري آن باشد.
انتخاب پارسا پيروز فر هم لابد ناشي از توجه كارگردان به همين جنبه است. چرا كه با وجود گريم فوق العاده اي كه مي تواند از چهره اين بازيگر، سربازي آشنا و قابل باور، سختي كشيده و سرمازده بسازد، از بازي اش نمي توان كاملاً  راضي بود. اين موضوع حتماً  از نظر كارگردان دور نمانده. تأثير اين تقصير را مي توان آنجا ديد كه حتي ديالوگ هاي او هم گاه بسيار پيش افتاده است. از جمله؛ «چوپاني كه رمان مي خونه حتماً  روح بلندي داره.»
اما گلشيفته فراهاني يك دختر كرد واقعي با لهجه اي شنيدني و خشونتي دوست داشتني است.
005793.jpg
اگر سخت گير باشيد و تا سكانس پاياني همچنان منتظر بمانيد، به جايي مي رسيد كه كارگردان براي شما ضيافتي با شكوه ترتيب داده است. شما از ديدن شادماني عشاق و مسير مين هاي نشانگذاري شده به وجد مي آييد و هيجان زده مي گوييد: «اين فيلم يك رومئوژوليت ايراني است» و از دويدن دختر روي مين هاي آماده انفجار و مرگ هر دو و شنيدن آواي كردي هم لحن با انفجار، قانع مي شويد كه از اين سرنوشت محتوم هرگز گريزي نبود ولبريز از عشق و اشك سرما روي صندلي مي مانيد تا تيتراژ پاياني را هم ببينيد.
پي نوشت ها:
۱) نقل به مضمون
۲) از كتاب رفيق اعلي- كريستيان بوبن- ترجمه پيروز سيار
۳) نقل به مضمون، از همان كتاب
۴- نقل به مضمون، از فيلم قله دنيا

سايه روشن هنر
فيلم و موسيقي در خانه فرهنگ ايران
از سال ،۲۰۰۱ انجمن خانه هاي فرهنگ خارجي در پاريس با حضور كشورهاي ايران، مصر، تركيه، سوريه، اسپانيا، كانادا، مجارستان و برخي كشورهاي آمريكاي لاتين با مديريت رايزني فرهنگي كانادا تأسيس گرديد. هدف از تأسيس اين انجمن، همكاري و فعاليت هاي مشترك در مراكز فرهنگي كشورها جهت معرفي فرهنگ و هنر خود به شهروندان فرانسوي بود. اولين فعاليت اين انجمن در اكتبر ۲۰۰۲ تحت عنوان هفته خانه هاي فرهنگ با همكاري شهرداري پاريس و وزارت فرهنگ فرانسه برگزار شد. اين برنامه كه با استقبال بسياري روبه رو بود، هر ساله تكرار شد. امسال نيز هفته فرهنگ هاي خارجي از دوشنبه ۲۷ سپتامبر آغاز و تا يكشنبه سوم اكتبر ادامه يافت. زمان برگزاري اين هفته فرهنگي پس از پايان تعطيلات و در آغاز سال تحصيلي مي باشد و از اهالي پاريس دعوت مي شود تا از طريق فرهنگ و هنر سفري به كشورهاي عضو داشته باشند. انجمن خانه هاي فرهنگ خارجي متشكل از ۳۵ مركز و مؤسسه فرهنگي كشورهاي خارجي است. امسال اين برنامه با حمايت وزارت فرهنگ و ارتباطات، وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالي و پژوهش، وزارت امور خارجه، شوراي استان و شهرداري پاريس برگزار شد.
خانه فرهنگ ايران در پاريس نيز، نخستين روز اين جشنواره را با سخنراني زري ماهوتي با عنوان «از ايران باستان تا ايران امروز» آغاز كرد. ماهوتي، محقق ايراني است كه حدود ۳۰ سال پيش از ايران مهاجرت كرد و ساكن فرانسه شد، وي در طول سالها، با برگزاري سمينارها و كنفرانس  هاي متعدد در مورد ايران سعي در اشاعه و معرفي فرهنگ و هنر و تمدن ايران و ايرانيان داشته است. وي در اين كنفرانس كه با استقبال بسيار فرانسويان روبه رو گرديد،  ابتدا به تاريخ كهن ايران اشاره و پس از بياناتي در خصوص ايران قبل از اسلام و بعد از اسلام و انتخاب مذهب تشيع، با پخش اسلايد به معرفي برخي استانهاي ايران پرداخت.
برنامه هاي خانه فرهنگ ايران با افتتاح نمايشگاه آثار نقاشي هنرمند حسين نوري و همسرش ناديا مفتوني در روز سه شنبه ۲۸ سپتامبر (هفت مهر ماه) ادامه يافت. حسين نوري هنرمند معلولي است كه به دليل از كار افتادن دست ها و پاهايش، قلم مو را به دهان گرفته و نقاشي مي كند. وي همچنين دو روز در طول جشنواره، كارگاه نقاشي در اين مركز داشته و علاقه مندان شاهد خلاقيت هنري و توانايي وي از نزديك بودند.
از ديگر برنامه هاي اين هفته، برگزاري كنسرت هاي متعدد موسيقي از جمله موسيقي «بوشهر» توسط سعيد شبنه زاده «سنتور» توسط لوزان جليلي، «ني» توسط حسين انواري و موسيقي «مولانا» بود.
ليلي انوار نويسنده فرانسوي- ايراني در بخش ديگري از اين مراسم، طي كنفرانسي، به معرفي كتاب آخرش، «هزار سال شعر و نقاشي شرقي» پرداخت.
در بخش سينما، نيز فيلم هاي «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس كيارستمي، فيلم «سعدي» ساخته پروفسور آزاده و «سنگ  هاي با ارزش ايران» ساخته فيلمساز فرانسوي، پاتريك ووآلو به نمايش درآمد.
چكامه بزرگمهر- پاريس

نگاه
اعترافاتي درباره زنان در تئاتر شهر به صحنه مي آيد
«اعترافاتي درباره زنان» عنوان نمايشي است نوشته محمدامير ياراحمدي كه به كارگرداني رضا حامدي خواه روزهاي تمرين خود را پشت سر مي گذارد تا گروه خود را براي اجراي عموم در سالن شماره ۲ تئاتر شهر آماده كند.
اين نمايش طنز به زندگي روزنامه نگاري مي پردازد كه با نوشتن مقالاتي درباره حقوق معنوي زنان به شهرت رسيده است اما مادرش به دليل تنگدستي با شغل پسرش مخالف است و به همين منظور وي را وادار مي كند تا با تن دادن به ازدواج هاي مكرر وضعيت مالي شان را بهبود بخشد.
پيش از اين در اجراي جشنواره تئاتر فجر افسانه ماهيان با ايفاي چهار نقش حضور داشت اما اكنون آشا محرابي به جاي وي به گروه ملحق شده است.
نورالدين جواديان و فروغ قجابگلي ديگر بازيگران اين نمايش اند كه در يك مكان خصوصي تمرين مي كنند.
حامدي  خواه درخصوص تغييرات اجراي عموم با اجراي جشنواره اي اين نمايش مي گويد: اجرا در جشنواره فجر به يك كابوس مي ماند اما خود سنگ محكي است كه از اين رو در اجراي عمومي تغييراتي اساسي را شاهد خواهيم بود كه برخي نتيجه بازنگري من و گروه مي باشد و برخي ناگزير بوده است.ساير عوامل اين نمايش عبارتند از: طراح صحنه و نور: ناصح كامكاري، طراح لباس: پريدخت عابدين نژاد، طراح پوستر و بروشور: علي دورانديش، عكاس: مسعود پاكدل.
هوشنگ ماهرويان:هنر با جهاني شدن شكوفا مي شود
امروز بعد از انقلاب تكنولوژي در عرصه فناوري و اطلاعات شما نمي توانيد در حوزه فرهنگ و هنر يك ديوار يا مرزي قرار دهيد و خود را در آن محصور كنيد و ادعا كنيد كه اين فرهنگ بايد در درون خود پويايي داشته باشد.
هوشنگ ماهرويان با اشاره به اين مطلب در گفت و گو با ستاد خبري همايش «هنر و جهاني شدن» گفت : فرهنگ ها در وضعيت كنوني مجبور به تعامل و تلاقي هستند و فرهنگ هايي كه توانايي اين بده و بستان ها را ندارند مانند همه عرصه ها مجبور به فنا مي شوند. اگر بخواهيد از فرهنگ و يا از ادبيات و هنر خود دفاع كنيد بايد به آن قدرت ببخشيد.
من گمان مي كنم كه امتيازي كه يك فرهنگ مي تواند داشته باشد اين است كه هويت هاي ديگران را بگيرد و آن را خودي و دروني كند. ما در تاريخ هنر هم مي  خوانيم كه ونگوگ به آفريقا مي رود و سوژه هايي را از آنجا الهام مي گيرد و آن را در فرهنگ خود، دروني مي كند. بنابراين بسياري   از نويسنده ها هم مفاهيم و سوژه ها را از شرق يا از دين بودا مي گيرند و پس از مدتي آن را خودي مي كنند. بنابراين فرهنگ متعالي و پويا آن است كه داده و ستانده داشته باشد و خود را در معرض نقد و تضارب آرا قرار دهد و فقط در اين صورت است كه از آفت ها و تهاجمات فرهنگ هاي ديگر مصون مي ماند.
همايش «هنر و جهاني شدن» به همت مركز مطالعات و تحقيقات هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ۲۷ و ۲۸ دي ماه با حضور انديشمندان در تهران برگزار مي شود.

هنر
اجتماعي
انديشه
دانشجو
ورزش
|   اجتماعي  |  انديشه  |  دانشجو  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |