|
|
|
|
|
|
اعزام دانشجويان رشته علوم پزشكي در گفت وگو با دكتر حميد اكبري ـ رئيس مركز امور دانشگاهي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
اول محققان پزشك، بعد پزشكان
|
|
شهناز علي محمدي
هرسال شاهد اعزام تعدادي از دانشجويان و فارغ التحصيلان گروه هاي پزشكي و پيراپزشكي براي ادامه تحصيل در قالب بورسيه به خارج از كشور هستيم. كانادا، آمريكا، انگليس، استراليا، فرانسه، آلمان، سوئد و هلند كشورهايي هستند كه داوطلبان ايراني را براي طي دوره هاي آموزشي مي پذيرند. اما واقعيت اين است كه تعدادي از اعزام شدگان پس از پايان دوره هاي آموزشي خود به كشور باز نمي گردند. اگرچه اعزام اين افراد با سپردن تعهد و گذاشتن وثيقه هاي ملكي و غيره صورت مي گيرد، اما آنان ماندن را بر بازگشتن ترجيح مي دهند. به گفته دكتر حميد اكبري، رئيس مركز امور دانشجويي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، ۱۵ درصد از اعزام شدگان به كشور بازنمي گردند.
وي معتقد است ميزان عدم بازگشت داوطلباني كه به صورت آزاد اعزام مي شوند، بسيار بيشتر از اعزام در قالب بورسيه ها است. دكتر حميد اكبري رئيس مركز امور دانشگاهي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه مدتي در رشته داروسازي دانشگاه منچستر انگليس بورسيه بوده است، خانواده ها را از اعزام فرزندانشان از طريق شركت هاي خصوصي كه به صورت غيرقانوني فعاليت مي كنند، برحذر مي دارد. با دكتر حميد اكبري گفت وگويي كرده ايم كه در پي مي آيد:
* لطفاً گزارشي از وضعيت و تعداد اعزام به خارج دانشجويان رشته هاي علوم پزشكي ارائه كنيد؟
- تا دو دهه قبل براي تربيت پزشك متخصص يا رشته هاي وابسته به گروه پزشكي، دانش آموختگان مقطع ديپلم و بالاتر به خارج اعزام مي شدند كه مقارن با همين زمان، شاهد حضور تعداد زيادي پزشك از كشورهاي هند، بنگلادش و پاكستان در كشورمان بوديم. با توسعه دانشگاه ها و تأسيس ۴۰ دانشگاه علوم پزشكي، از حدود ۱۵سال قبل اعزام دانشجو به صورت بورسيه براي تحصيل در مقطع ليسانس و دكتراي عمومي در رشته هاي پزشك عمومي، دندانپزشكي و داروسازي قطع شد. از سال ۷۳ نيز اعزام از مقاطع ليسانس، فوق ديپلم و ديپلم به كلي قطع شد، اما تا مدتي دانشجويان داراي مدرك فوق ليسانس يا دكتراي عمومي از مزاياي بورسيه بهره مند مي شدند. به تدريج با ايجاد رشته هاي تخصصي باليني در داخل كشور، نياز اعزام دانشجو در اين رشته ها حتي براي دوره هاي تخصصي و فوق تخصصي هم برطرف شد. در حال حاضر بسياري از رشته هاي علوم پايه پزشكي نيز در دانشگاه هاي داخل كشور داير شده اند به طوري كه ۱۰ دانشگاه به تربيت متخصصان اين رشته ها اقدام مي كنند. ولي تعداد اين متخصصان و رشته هاي موجود، پاسخگوي نياز جامعه نيست. بنابراين در برخي رشته هاي جديد التأسيس دنيا و مورد نياز كشور، اعزام صورت مي گيرد.
هم اكنون اعزام ما به دو شيوه بلندمدت و كوتاه مدت انجام مي شود. در دوره هاي بلندمدت تعداد اعزام از ۲۰۰نفر در سال ۷۸ به كمتر از ۱۰۰نفر در حال حاضر رسيده است و در دوره هاي كوتاه مدت كه حجم عمده اعزام را دربرمي گيرد بالغ بر ۲۰۰ نفر در سال به خارج اعزام مي شوند. دانشجويان پذيرفته شده دكتراي داخل و حائزين رتبه هاي برتر مقاطع فوق تخصص رشته هاي باليني از جمله افرادي هستند كه براي دوره هاي كوتاه مدت يا تكميلي ۶ ماهه به خارج از كشور اعزام مي شوند.
علاوه براين يكي از برنامه هاي مهم و اساسي اين حوزه راه اندازي و توسعه دوره هاي دكتراي مشترك بين دانشگاه هاي داخل و خارج است تا از اعزام دانشجو براي دوره هاي بلندمدت به خارج خودداري شود.
* رشته هاي موردنياز اعزام دوره هاي بلندمدت و كشورهاي محل اعزام كدامند؟
- بيوتكنولوژي، نانوتكنولوژي، اقتصاد بهداشت، آموزش بهداشت، مديريت خدمات بهداشتي درماني، اطلاع رساني پزشكي، طب سالمندان، طب اورژانس، جامعه شناسي پزشكي، ويروس شناسي، آمار حياتي و اپيدميولوژي از جمله رشته هايي هستند كه به صورت پراكنده در آنها اعزام صورت مي گيرد.
اغلب كشورهاي محل اعزام نيز شامل كانادا، آمريكا، انگليس، استراليا، فرانسه، آلمان، سوئد و هلند است.
* اشاره كرديد كه حجم عمده اعزام به خارج را دوره هاي كوتاه مدت و ۶ ماهه تشكيل مي دهد. آيا اين مدت، صرف نظر از يادگيري، حتي براي هماهنگ شدن دانشجو با محيط كافي است؟
- علت عمده اعزام به خارج دانشجويان براي دوره هاي كوتاه مدت، آشنا ساختن آنها با سيستم آموزشي و فعاليت هاي تحقيقاتي كشورهاي توسعه يافته است، بنابراين مدت در نظر گرفته شده كافي به نظر مي رسد. همچنين از ديگر اهداف اين گونه اعزام ها، تكميل طرح هاي نيمه تمام و دانشجوياني است كه به دليل كمبود امكانات در دانشگاه هاي داخل كشور، متوقف شده اند كه به همين دليل اين دوره ها را «دوره هاي ۶ ماهه تكميلي» نيز مي نامند.
هدف ديگر اعزام در دوره هاي كوتاه مدت، آشنايي و دسترسي دانشجويان به منابع، مراجع و كتب علمي روز دنيا و گشايش راه ورود به عرصه هاي علمي خارج كشور است. از مزيت هاي اين دوره ها آن است كه نوع نگاه آرماني دانشجويان ما به كشورهاي صنعتي، تغيير يافته و حس خودباوري و اعتماد به نفس در آنها تقويت مي شود و دانشجويان از اين طريق درمي يابند آنچه كه در اين كشورها ايجاد مي شود با آنچه كه خودشان در كشور انجام مي دهند، با توجه به امكانات موجود، تفاوت چنداني ندارد.
* پس عمده اعزام ها را «محققان پزشك» تشكيل مي دهند تا «پزشكان»؟
- بله، ولي درصد محدودي از آنها را هم دانشجويان پزشكي يا دانش آموختگان دوره هاي كارشناسي ارشد و Ph.D دربرمي گيرند. البته بايد توجه داشت كه ماهيت كار و فعاليت دانشجويان دوره هاي Ph.D در رشته هاي پزشكي عمومي و حتي غيرپزشكي (مانند رشته هاي باليني) پژوهش و تحقيق است نه انجام امور اجرايي؛ گرچه ممكن است برخي علاقه مند به فعاليت در اين زمينه باشند، البته اين نكته را هم اضافه كنم كه هر سال در آزمون اعزام به خارج، دانشجويان دوره هاي پزشكي عمومي و كارشناسي ارشد بسياري از رشته ها از قبيل ژنتيك، بيوتكنولوژي و مديريت اطلاع رساني نيز شركت مي كنند و با راه يافتن به مرحله اعزام و تحصيل در خارج، از ديد تحقيقاتي نيز برخوردار مي شوند و در نتيجه زمينه توسعه فعاليت هاي تحقيقاتي در رشته هاي پزشكي را فراهم مي سازند. اين افق جديدي در دنياست كه ديگر همانند گذشته به پزشك به عنوان مجري صرف امور باليني نگاه نمي شود.
* سالانه چقدر هزينه صرف اعزام در دوره هاي كوتاه مدت و بلندمدت مي شود؟
- كل اعتباري كه براي اين دوره ها در نظر گرفته شده ۱۰ميليون دلار است كه به نسبت توزيع مي شود. بيشتر، عمده اين اعتبار ما صرف دوره هاي بلندمدت مي شد كه خوشبختانه با كاهش اين دوره ها در سال هاي اخير، بخش اعظم آن به دوره هاي كوتاه مدت اختصاص مي يابد. عمدتاً سياست كلي وزارت بهداشت به كاهش اعزام در دوره هاي بلندمدت و تقويت دوره هاي دكتراي تخصصي در داخل كشور و اعزام به خارج براي دوره هاي كوتاه مدت است.
* معمولاً چه تعدادي از اين افراد به كشور باز مي گردند؟
- تعداد بازگشت دانشجويان، بسته به كشورهاي محل اعزام متفاوت است ولي ميانگين بازگشت در دوره هاي بلندمدت حدود ۸۵ درصد و در دوره هاي كوتاه مدت
۹۵درصد است.
* ولي آماري كه از تريبون هاي غيررسمي ارائه مي شود، بيشتر از اين ميزان است؟
- آماري كه ما داريم همين است. شايد اين ميزان در رشته هاي مختلف، متفاوت باشد؛ ولي به طور ميانگين، ميزان برگشت دانشجويان اعزام به خارج از سوي وزارت بهداشت، همان ۹۵ درصد براي دوره هاي كوتاه مدت و ۸۵ درصد براي دوره هاي بلندمدت است. البته اين آمار مربوط به دانشجويان بورسيه است. طبيعتاً آمار عدم بازگشت افرادي كه با هزينه شخصي و آزاد به خارج رفته اند، بسيار بيشتر از اين آمار است چون آنها همانند دانشجويان بورسيه تعهدنامه يا ضمانت ملكي به سازماني ارائه نداده اند.
* هزينه اي كه صرف دانشجويان بورسيه مي شود بسيار بالاست، واقعاً چه دليلي باعث عدم بازگشت ۲۰ درصد از اين افراد مي شود؟
- ببينيد، علاقه اصلي افرادي كه وارد كارهاي علمي مي شوند، انجام فعاليت هاي پژوهشي و تحقيقاتي است. شايد يكي از عوامل، نتيجه بخشي سريع و آسان تر اين فعاليت ها در خارج از كشور با توجه به امكانات و مواد اوليه در دسترس است در حالي كه ممكن است ما حتي درصدي از اين امكانات را هم نداشته باشيم. برخي محدوديتهاي موجود در كشور نيز در اين مهم نقش دارند.
* اعمال محدوديت عليه برخي محققين و انديشمندان از قبيل عدم اختصاص كرسي و تريبون دانشگاهي به آنها تا چه حد در اين موضوع مؤثر است؟
- قطعاً اين كه ما در كشورمان چقدر براي افراد محقق ارزش قائل هستيم تأثير مهمي در بازگشت آنها به ايران دارد. اين كه گاهي اوقات، تعدادي از محققان به دليل اظهارنظرهاي علمي تحت فشار قرار مي گيرند، تأثير منفي دارد.
همچنين مي توان گفت اگر امكانات علمي مناسب در كشور فراهم شود، تعداد زيادي از افراد مقيم خارج به كشور بازخواهند گشت و زندگي علمي خود را پي خواهند گرفت. البته نبايد محدوديت هاي اقتصادي و رفاهي را نيز از ياد برد. يك عضو هيأت علمي زماني به كشور باز خواهد گشت كه امكانات رفاهي در اختيار خانواده و شخص وي در مقايسه با امكانات محل اقامت او، قابل توجيه و فضاي انجام كار علمي و تحقيقاتي نيز براي وي فراهم باشد.
* مگر اين افراد، گزينش شده و مورد تأييد نيستند؟ پس دليل عدم بازگشت آنها چيست؟
- آنچه در گزينش بيشتر از همه مورد توجه قرار مي گيرد سوابق علمي و تحقيقاتي دانشجويان و نيز نداشتن سوء سابقه است. همان طور كه قبلاً هم گفتم شايد يكي ازدلايل، مقايسه شرايط و امكانات آن كشورها با ايران است كه آنها در ارزيابي نهايي خود؛ اقامت در كشور خارجي را ترجيح بدهند يا در برخي موارد، دانشجوي بورسيه به دليل ادامه تحصيل خانواده و فرزندان خود، اقامت ناخواسته را انتخاب كرده باشد.
* آيا يكي از دلايل، عدم تأمين شغل توسط نهادهاي مسئول از جمله وزارت بهداشت براي افراد بورسيه پس از بازگشت آنها به ميهن نيست؟
- افرادي كه توسط وزارت بهداشت به خارج اعزام مي شوند، دغدغه پيدا كردن شغل پس از بازگشت را ندارند چون پيش از اعزام، پست و محل خدمت آنها تعيين مي شود. هر سال ظرفيت اعزام براساس نيازي كه دانشگاهها اعلام مي كنند، تعيين و سپس آزمون برگزار مي شود.
بنابراين افراد پذيرفته شده به عنوان بورسيه همان دانشگاهي كه معرفي شده اند به خارج اعزام و پس از بازگشت به عنوان عضو هيأت علمي آن دانشگاه مشغول به كار مي شوند.
* اشاره كرديد كه در گزينش افراد، سوابق علمي آنها ملاك است اما بسياري از پذيرفته شدگان خلاف اين را بيان مي كنند!
- وزارت بهداشت، ضوابطي كه افراد براي اعزام به خارج بايد دارا باشند را از طريق اطلاعيه در روزنامه ها درج مي كند. سپس با برگزاري آزمون و معرفي افراد داراي نمره علمي برتر، دانشگاهها فرد مورد نظر خود را از بين آنها انتخاب مي كنند.
* در همين مرحله است كه شايد عواملي در انتخاب فرد شايسته دخالت داده شوند؟
- آنچه براي وزارت بهداشت ملاك قرار مي گيرد نمره علمي افراد است. در مرحله بعد كه انتخاب توسط دانشگاهها صورت مي گيرد آنها مختارند مانند ساير مراكز دولتي و غيردولتي، زماني را براي مصاحبه با افراد پذيرفته شده در نظر گرفته و افراد را با ملاك هايي كه در نظر دارند و نسبت به شغلي كه در آينده به وي واگذار مي كنند، بسنجند و انتخاب كنند. اين ملاك ها مي تواند ارزيابي فن بيان، توان تحقيق، تسلط به زبان انگليسي و از اين قبيل باشد. قطعاً هيچ فردي بدون دليل رد نخواهد شد.
* به تازگي شركت هاي خصوصي متعدد حتي گاهي به صورت غيرقانوني، دانشجويان را براي تحصيل به خارج اعزام مي كنند، چرا وزارت بهداشت نظارتي بر اين مسأله ندارد؟
- در خصوص فعاليت اين شركت ها متأسفانه تاكنون نظارتي وجود نداشت و ما هم بارها اعتراض خود را نسبت به اين مسأله اعلام كرديم. اخيراً براساس مصوبه هيأت وزيران، وظيفه نظارت بر اين شركتها به «كميته نظارت» متشكل از نمايندگان وزارتخانه هاي بهداشت، علوم، ارشاد و خارجه واگذار شده و اين شركت ها بايد براساس ضوابطي كه كميته اعلام مي كند، مجوز فعاليت دريافت كنند كه از اين پس اميدواريم با مشكلاتي كه در نتيجه فعاليت هاي غيرقانوني برخي شركت ها براي خانواده ها و فرزندان آنها ايجاد مي شود، از قبيل تحصيل در دانشگاههاي فاقد اعتبار از سوي وزارت بهداشت مواجه نشويم.
* از وقتي كه در اختيار روزنامه قرار داديد، سپاسگزارم.
|
|
|
نقش دانشگاه بر بهبود روابط والدين و فرزندان
|
|
مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران دانشكده ايالت كلرادو(CSU) نشان مي دهد، رفتن به دانشگاه پس از دوره دبيرستان گاهي مي تواند روابط دانشجويان و والدينشان را بهبود بخشد.
«كوين لنيس» دانشيار رشته «رشد انسان و خانواده» مي گويد: «هنگامي كه دانش آموز آغاز به رفتن به دانشگاه مي كند و اصطلاحاً دانشجو مي شود، ارتباطش با والدين به طور محسوسي بهتر مي شود.»
لنيس مي گويد:«شواهد قابل توجهي حاكي از آن است كه «دانشجويان» راحت تر با والدين خود كنار مي آيند.» سه عامل در رشد اين تعهدات (دانشكده و ارتباط صحيح و بهتر با والدين) در كنار هم سهيم هستند. لنيس بر اين باور است كه بزرگترين عامل موجود اين است كه يك دانشجو استقلال خود را از جانب والدين دريافت مي كند.
جنيفر كراس دانشيار بخش جامعه شناسي نيز معتقد است:«طبيعت رفتار متقابل بين والدين و فرزندانشان زماني كه فرزند به دانشكده مي رود دستخوش تغيير مي شود؛ چرا كه هر دو طرف با مرحله اي جديد از چرخه زندگي خود روبه رو مي شوند.»
برخي از دانشجويان دانشكده كلرادو بر اين باورند كه احترام بخش مهمي از ارتباط والدين و دانشجو است. اشلي ماير، دانشجوي سال آخر رشته توسعه انساني، مي گويد:«قبل از ورود به دانشگاه هميشه عشق بدون شرط در روابط پدر و مادر با دانش آموز حاكم بوده، اما حالا روابط بر اساس احترام دوطرفه بنا شده است.»
اگر دانشجو مجبور به ترك خانه و اقامت در خوابگاه دانشجويي و يا جايي غير از منزل پدري باشد، مي توان گفت كه جدا زندگي كردن ممكن است از تعداد دعواها و اختلافات والدين و دانشجويان كم كند.
لنيس مي گويد:«اين پندار نادرست همه جا وجود دارد كه دانش آموزان دبيرستاني با والدينشان بسيار جنگ و دعوا دارند. در حالي كه اين برخورد ها كمتر از ميزان تصورات عام است.»
دانش آموزان گاهي بر سر موضوعات متفاوت با والدينشان دعوا مي كنند.
لنيس مي افزايد:«جنگ و دعوا در خانه نتيجه مستقيم ديدگاه هاي متفاوتي است كه والدين و فرزندان دارند، مانند نوع لباس پوشيدن، پوشيدن لباس براي يك ميهماني ! والدين اين مسئله را يك موضوع اخلاقي مي دانند در حالي كه بچه ها آن را يك انتخاب شخصي مي بينند.» او مي گويد:« زماني كه دانشجويان از نظارت سختگيرانه والدين رها مي شوند، به خود و فعاليت هايشان نظم مي دهند و طي اين فرايند قابليت هاي شناخت اجتماعي خود را رشد مي دهند.»
لنيس اضافه مي كند: «شناخت اجتماعي يعني اين كه خود را در رفتار متقابل با ديگران چگونه ببينيد. اين كار مانند اين است كه خود را از منظر ديگران مشاهده كنيد.»
برخي از دانش آموزان اگر خود را از زاويه ديد والدينشان مي ديدند شايد درمورد رفتار متقابلشان به گونه اي متفاوت قضاوت مي كردند.
عامل ديگري كه به دانشجويان و والدين آنها كمك مي كند تا راحت تر با هم كنار بيايند، زماني است كه فرزندان آنها هويت تازه اي مي يابند.
لنيس در اين باره مي گويد: «دانشجويان دانشگاه در حال پرورش يك معناي مشخصي از هويتشان هستند و زماني كه مي فهمند چه كسي هستند، ديگر نيازي به جنگ با والدين براي نشان دادن تفاوت ها وجود ندارد.»
دانشجويان شايد از دريافتن اين كه والدينشان در خانه، بدون حضور آنها مشكلي ندارند متعجب مي شوند.
لنيس مي گويد: «حقيقت اين است كه پدر و مادرمان آنقدر كه ما فكر مي كنيم دلشان براي ما تنگ نمي شود.» زماني كه خانه خالي است، برخي از والدين دانشجويان از يكديگر جدا مي شوند چرا كه ديگر چيزي براي حفظ ارتباط بين اين همسران وجود ندارد. ارتباط بين زن و شوهرها در چنين شرايطي يا كاملاً قطع مي شود و يا دوباره شكوفا مي گردد.
نانسي ديوز معاون اجرايي بخش بيوشيمي مي گويد: «من فكر مي كنم اين كه شخص سومي در خانه حضور نداشته باشد غير عادي است؛ تمام برنامه هاي عادي به هم مي ريزد و شايد كمي هم آرامش در خانه بيشتر مي شود.»
دانشجويان ممكن است حس كنند كه زماني كه ديدار كوتاهي با خانواده دارند به خاطر تغيير نقش اعضاي خانواده با كمي تنش مواجه شده اند.
كراس در اين مورد مي گويد: «اوليا بيشتر نقش نصيحت كننده را دارند تا نگهدارنده فرزندان، كه اين فرصتي را برايشان ايجاد مي كند تا حس برابري نسبت به يكديگر داشته باشند.»
طبق نظر مركز مشاوره اين دانشگاه دانشجويان سال اول علي الخصوص ممكن است احساس كنند كه توسط بار مسئوليت هاي جديد تهديد مي شوند و تحت فشار هستند.
لورا ماكاگنوشانگ مشاور دانشگاه مي گويد: «اگر حس مي كنيد دلتان براي خانه تنگ شده است اجازه ندهيد حس تنهايي بر شما غالب شود. من عقيده دارم كه دلتنگي به علت دوري از جا بسيار شايع است. كمتر دانشجويي را مي توان يافت كه اين حس را نداشته باشد.»
برخي از دانشجويان طوري بزرگ شده اند كه هميشه والدين براي آنها تصميم گرفته اند و اين بسيار بد است. ماكاگنوشانگ مي گويد: «اين بسيار مهم است كه ما به عنوان پدر يا مادر به فرزندان خود بياموزيم كه چگونه خودشان تصميم بگيرند و اطمينان داشته باشند كه خطا كردن اوليه چندان اشكالي ندارد!»
ترجمه: آزاده قاضي ميرسعيد
|
|
|
دانشگاه مجازي ادينبورگ
|
|
نيلوفر قديري
دانشگاه مجازي ادينبورگ هيچگاه تعطيلي ندارد. هزاران دانشجو از سراسر دنيا در ۲۴ ساعت شبانه روز از راه دور در اين دانشگاه تحصيل مي كنند. از كلاس هاي شلوغ و پرازدحام، در اين دانشگاه خبري نيست. ورود به اين دانشگاه يعني واردشدن به فضاي آرامي كه تنها صداي موجود در آن صداي كامپيوتر و گاهي هم صداي دانشجويي است كه سئوالي مي پرسد و صداي او از بلندگوي كامپيوتر شنيده مي شود.
دانشگاه مجازي ادينبورگ در اسكاتلند، طي يك سال و نيم گذشته ۷۵ هزار دانشجو از بيش از ۲۳ كشور دنيا جذب كرده است. برخلاف همتاي انگليسي اش كه تنها ۹۰۰ دانشجو جذب كرده است، دانشگاه مجازي ادينبورگ در يك سال گذشته ۷۵ درصد افزايش دانشجو داشته است.اين دانشگاه كه شعبه اي از دانشگاه هريوت وات به شمار مي آيد، رشته هاي خود را با اقتباس از دانشگاه ها و دانشكده هاي اسكاتلند برگزار مي كند و آن را به صورت اينترنتي در اختيار موسسات آموزشي و دانشجوياني از سراسر دنيا قرار مي دهد. رشته هاي اين دانشگاه تاكنون در جنوب شرق آسيا، چين، هند، خاورميانه و آمريكاي جنوبي ارايه شده است.
پروفسور «روي ليتچ» مدير اجرايي اين دانشگاه مي گويد: «دانشگاه مجازي ادينبورگ اين امكان را براي دانشجويان خارجي فراهم مي كند كه بدون پرداخت هزينه تحصيل در اسكاتلند، از دانشگاه هاي آن مدرك بگيرند و فارغ التحصيل شوند.»
اكثر دانشجويان مقطع كارشناسي اين دانشگاه در رشته هاي مديريت بازرگاني يا فن آوري اطلاعات مشغول به تحصيل هستند.
بخش عمده دانشجويان اين دانشگاه در مقطع كارشناسي مشغول به تحصيل هستند و رشته هاي كارشناسي ارشد و دكتري در ميان دانشجويان خارجي متقاضي بيشتري دارد. دانشگاه استرلينگ از طريق اين دانشگاه دوره كارشناسي ارشد كارآفريني و اقتصاد را ارايه مي كند.
در اين دانشگاه دانشجويان از توجه فردي بيشتر استادان برخوردار هستند. استاد از طريق نرم افزار تعبيه شده درس را تدريس مي كند و سپس به سئوالات دانشجو گوش داده و به آن ها پاسخ مي دهد.
آموزش مجازي در دانشگاه ادينبورگ شامل دو دسته خدمات حمايتي و پشتيباني است؛ اول يك مجمع يادگيري است كه از شبكه اي از گروه هاي كاربر منطقه اي و با حضور مشاوران آموزشي بومي تشكيل مي شود و دسته دوم خدمات برنامه توسعه سطح استادان است كه طي آن استادان با آموزش هاي جديد و با تدريس در فضاي صرفا شنيداري آشنا مي شوند. در سيستم مجازي اين دانشگاه اطلاعات الزاما از استاد دريافت مي شود.
رييس اين دانشگاه مي گويد: «كامپيوتر هيچگاه جاي استاد را نمي گيرد و ما در سيستم آموزشي از راه دورمان اين موضوع را درنظر گرفته ايم. در اين شيوه استاد به دانشجو انگيزه يادگيري مي دهد.»
علي رغم تمامي امتيازات اين دانشگاه، هنوز نكاتي وجود دارد كه دانشجويان را از شركت در چنين دوره هاي دانشگاهي بازمي دارد و يكي از آنها ضرورت يادگيري كامپيوتر به عنوان پيش شرط حضور در دانشگاه مجازي است. از سوي ديگر دانشجوياني كه در اين گونه دانشگاه ها تحصيل مي كنند، مجال فراگيري مهارت هاي اجتماعي با اهميتي را كه در تعاملات و برخوردهاي دانشگاهي فراگرفته مي شوند، نمي يابند. علاوه بر آنكه بعضي رشته ها به حضور و فعاليت عملي نياز دارد.
اما مسئولان دانشگاه مجازي ادينبورگ مي گويند، اين دانشگاه شيوه هاي يادگيري متفاوتي را ارايه مي دهد كه مورد استفاده تمامي دانشجويان قرار مي گيرد.
تمامي امتحانات اين دانشگاه در كليه مقاطع تحصيلي، به طور مكتوب و تحت نظارت شعب شوراي فرهنگي انگليسي در كشورهاي خارجي برگزار مي شود.
تمامي رشته هاي تحصيلي اين دانشگاه شامل همان دروسي است كه در دانشگاه هاي معمولي تدريس مي شود و اين كار با هدف حفظ استانداردهاي دانشگاهي در اين دانشگاه مجازي صورت گرفته است، به طوري كه همه دانشجويان از دهلي گرفته تا دوبي از يك شيوه واحد تدريس بهره مند مي شوند.دانشگاه مجازي ادينبورگ در حقيقت به ابزاري براي تبليغ موسسات آموزشي اسكاتلند تبديل شده است. دانشگاه هاي هريوت وات، ادينبورگ و ابردين با اين دانشگاه همكاري مي كنند.
رييس اين دانشگاه مي گويد: «درحال حاضر اولويت ما تمركز در منطقه شرق آسيا و ارايه رشته هاي مديريت در حوزه هاي فروش و جهانگردي است.»
اين دانشگاه همچنين درپي يافتن و جذب دانشجو در اروپا و آمريكاي شمالي است و با بانك جهاني مذاكراتي انجام داده تا راه حل هاي مالي براي ارايه رشته هايي در آفريقا نيز بيابد.
بازار آموزش اينترنتي در دنيا بازاري با سود ۱۸ ميليارد پوند در سال است.
با اين حال رييس دانشگاه مجازي ادينبورگ مي گويد: «هدف اين دانشگاه منفعت مالي نيست.»
|
|
|
نارضايتي دانشجويان انگليسي از كيفيت دانشگاهها
رتبه بندي براساس رضايت دانشجويان
چندي پيش انتشار گزارشي از نتايج يك پژوهش دانشگاهي در مطبوعات انگليس، دانشگاه هاي اين كشور را حيرت زده كرد. موضوع اين پژوهش بررسي نگرش دانشجويان نسبت به تدريس و كلاس هاي درس دانشگاه بود. نتيجه اين بررسي گسترده و سراسري كه موجي از نگراني را درميان مسئولان دانشگاهي و آموزش انگليس در پي داشته است نشان مي دهد يك چهارم دانشجويان انگليس از شيوه تدريس در دانشگاه ها راضي نيستند و ۲۷ درصد آنان، هنگام تدريس استادان به خواب مي روند.
اين گزارش مورد توجه گسترده محافل آموزشي و تحقيقاتي انگليس قرار گرفته است. «بهرام بهرادنيا» رئيس مؤسسه پژوهش و سياست گذاري آموزش عالي انگليسي در اين مورد مي گويد: «اين رقم بالايي است. در دانشگاه كاليفرنياي آمريكا ميزان نارضايتي از دانشگاه تنها ۱۵ درصد است.»
براساس نتايج پژوهش انجام شده، ۷۳ درصد دانشجويان انگليسي معتقدند نحوه تدريس و كلاس هاي درس دانشگاه بهتر از حد مورد انتظار آنهاست. اين رقم در دانشگاه هاي جديد و قديمي يكسان بوده است، با اين حال اين ارقام نگراني كساني را كه مي گويند كيفيت دانشگاه ها با افزايش سطح پذيرش دانشجو افت كرده است، تقويت مي كند. پيش از اين نيز صاحب نظران دانشگاهي در انگليس در اين باره هشدار داده و گفته بودند كه كيفيت تدريس در دانشگاه ها تنزل يافته است. كاهش سطح ارتباط دانشجو با استاد و مسئولان دانشگاه از جمله نگران كننده ترين موارد ذكر شده است. بعضي از معتبرترين دانشگاه هاي انگليس هم از اين نظر مورد انتقاد قرار گرفته اند.
دانشگاه هاي انگليس از اين گزارش نگران شده اند چرا كه اين دانشگاه ها بخشي از بازار جهاني آموزش عالي را تشكيل مي دهند و از نظر تعداد دانشجويان خارجي در رديف بالايي قرار دارند. دانشجويان خارجي در حال حاضر به طور متوسط سالانه ۴ تا ۶ هزار پوند براي تحصيل در دانشگاه هاي انگليس هزينه مي كنند و اين در حاليست كه براساس نتيجه اين برسي با وجود پرداخت اين شهريه سنگين، از كيفيت تدريس و كلاس هاي درس خود راضي نيستند. اين بررسي گسترده كه براي اولين بار با چنين موضوعي صورت مي گيرد، دانشجويان ۹۶ دانشگاه انگليس را در برگرفته است و قرار است سال آينده نيز تكرار شود تا در نتيجه آن دانشگاه ها از نظر ميزان رضايت دانشجويان رتبه بندي شوند در اين پژوهش از دانشجويان پرسيده شد كه آيا واحد درسي كه گذرانده اند اطلاعات و دانش آنها درباره آن موضوع افزايش داده است، آيا طي اين واحد مهارت هاي ارتباطي يا كار گروهي شان تقويت شده است و آيا توان حل مشكلشان بهبود يافته است يا نه، آيا استادان انگيزه اي در يادگيري آنها ايجاد كرده اند و آيا از نظر ميزان دانش درسي قابل اعتنا بوده اند يا خير.
«پروفسورلي هاروي» مدير مركز تحقيقات و ارزيابي دانشگاه شفيلد مي گويد: «نتايج در كل، بهتر از حد انتظار بود و به نظر مي رسد دانشجويان چندان هم ناراضي نبوده اند.»
دانشجوياني كه رضايت چنداني از كلاس هاي درس نداشتند، بيشتر احساس كم كاري مي كنند. گروه ناراضيان را بيشتر پسران تشكيل مي دهند و اينها كساني هستند كه هنگام درس استاد ازكلاس خارج مي شوند يا چيزي مي خورند يا SMS (پيام تلفني) مي فرستند. براساس اين پژوهش ۵۸ درصد دانشجويان در پايان ترم و سال تحصيلي با تأخير وارد كلاس مي شوند و ۲۷ درصد نيز در كلاس مي خوابند و ۱۰ درصد آنها در حالي كه اثرات نوشيدني هاي شب قبل هنوز از بدنشان خارج نشده در كلاس حاضر مي شوند.
پروفسور هاروي و ديگر همكاران او در دانشگاه شفيلد، از اين كه بيش از يك چهارم دانشجويان هنگام تدريس استاد در كلاس به خواب مي روند، متعجب شده اند اما از اين كه يك چهارم دانشجويان از شيوه تدريس و كلاس هاي درس ناراضي هستند،تعجبي نمي كنند. اكثر دانشجوياني كه كلاس هاي درس را نيمه كاره مي گذارند، دير مي رسند، زود خارج مي شوند، از دانشگاه هاي قديمي هستند. در دانشگاه هاي قديمي اهميت كمتري به كلاس درس داده مي شود و حضور و غياب دانشجو تأثير چنداني در نمرات و امتحانات او ندارد. از سوي ديگر يك دانشگاه جديد مثل شفيلد بايد بيشتر از يك دانشگاه قديمي مانند ادينبورگ نگران آمار قبولي يا عملكرد درسي دانشجويانش باشد.
دانشگاه هاي جديد مثل شفيلد براي تشويق دانشجويان به شركت در همه كلاس ها و جلوگيري از حذف دروس، واحدهاي درسي ويژه و به اصطلاح «ساندويچي» ارائه مي كنند كه در طول آن دانشجويان مي توانند مرخصي گرفته و مشغول به كار شوند.
شيوه هاي ديگري هم براي تشويق دانشجويان در رشته هاي اقتصاد و تكنولوژي به كار برده مي شود كه از جمله آنها، ايجاد فضاي آموزش مجازي با اين هدف است كه دانشجويان در خانه هم بتوانند دروس را پيگيري كنند.
پيتر ويليامز مدير كل دفتر تضمين كيفيت دانشگاه هاي انگليس مي گويد: دانشگاه ها ياد مي گيرند كه چگونه ياد بدهند. اعتقاد ما اين است كه دانشجويان به جاي شركت در كلاس درس استادي كه چيزي به آنها نمي آموزد از فرصت هاي ديگر يادگيري استفاده كنند.يكي از دانشجويان سال سوم رشته رياضيات در دانشگاه شفيلد درباره اين گزارش مي گويد: اينكه ۲۷ درصد دانشجويان در كلاس درس مي خوابند تعجبي ندارد و امري عادي است چرا كه كلاس ها صبح زود شروع مي شوند.
اين دانشجوي ۲۱ ساله انگليسي مي گويد: وقتي براي اولين بار به دانشگاه رفتم نمي دانستم بايد چه انتظاري داشته باشم چون بعد از مدرسه اين يك تحول بزرگ بود. تدريس رياضيات واقعاً سازمان يافته بود، يادداشت بر مي داشتيم و سئوال مي پرسيديم.
استادان قبل از شروع كلاس يادداشت هاي لازم را در اينترنت قرار مي دادند تا ما آمادگي لازم را پيدا كنيم. اما در بعضي كلاس ها اصلاً چنين شيوه هايي به كار نمي رفت. و تئوري ها و تكنيك هاي لازم را به ما ياد نمي دادند. سال دوم استادي داشتيم كه قبل از امتحان به ما مي گفت سئوالات از چه نكاتي مطرح مي شود. بعد هم مي گفت كه نمي توانيم براي پرسيدن سئوال به سراغش برويم و برايش اي ميل بفرستيم. به اين ترتيب ارتباطش را با ما قطع مي كرد.«سوزان باسنت» يكي از استادان بنام انگليسي كه كتاب هايش در دانشگاه هاي ايران (در رشته زبان انگليسي) تدريس مي شود، در واكنش به اين گزارش در مقاله اي در يكي از روزنامه هاي انگليسي نوشت، دانشجويان مانند مشتريان آموزش شده اند و در مقابل پولي كه به عنوان شهريه مي پردازند كالاي باارزش و كيفيت طلب مي كنند. سال آينده وقتي شهريه دانشگاه ها در انگليس افزايش يابد اين مشكل وخيم تر مي شود. ديگر دوراني كه دانشجويان در درجه پايين اهميت براي مسئولان دانشگاه ها قرار داشتند گذشته است.
|
|
|
خبر
بزرگترين دانشگاه انگليس با ادغام دو دانشگاه در منچستر شكل گرفت
|
|
با ادغام رسمي دو دانشگاه در شهر منچستر انگليس در روز جمعه ، بزرگترين مركز دانشگاهي اين كشور شكل گرفت .
در مراسم رسمي ادغام اين دانشگاهها كه با حضور اليزابت دوم ملكه انگليس در منچستر برگزار شد، دانشگاههاي انستيتو فناوري منچستر(يوميست )و دانشگاه منچستر رسما با يكديگر ادغام شده و نخستين دانشگاه اين كشور در قرن بيست و يكم را تشكيل دادند.
با اين ادغام دانشگاه جديد منچستر با ۳۶ هزار دانشجو از نظر كمي پس از دانشگاه آزاد انگليس (اوپن يونيورسيتي ) با ۲۰۰ هزار دانشجو، بزرگترين دانشگاه اين كشور شد.
آنا فورد رئيس اين دانشگاه تازه تاسيس اعلام كرد كه قصد دارد تا ازنظر علمي و پژوهشي نيز اين دانشگاه را در انگليس به مقام نخست رسانده ودر بين ۲۵ دانشگاه نخست جهان قرار دهد.
براي اين منظور وي تصميم دارد تا از شماري از برندگان جايزه نوبل درسالهاي اخير در رشته هاي مختلف دعوت كند تا در سه سال آينده با پيشنهادهاي مالي و رفاهي چشمگيري به كادر علمي دانشگاه جديد منچستر بپيوندند.
در شرايطي كه در طول ۵۰ سال اخير هيچ برنده جايزه نوبلي در دانشگاه قديم منچستر فعاليت نداشته است ، در نيمه اول قرن بيستم ده برنده جايزه نوبل ، عضو هيات علمي اين دانشگاه بوده اند. مديريت جديد دانشگاه منچستر تصميم دارد تا در ده سال آينده ۱۰۰ميليون پوند براي جذب استادان جديد و ۳۰۰ ميليون پوند براي سرمايه گذاريهاي مختلف هزينه كند.
طرح ادغام دانشگاههاي يوميست و منچستر از سالها پيش مطرح بود، ولي نخستين گامهاي عملي آن از ابتداي سال ۲۰۰۳ برداشته شد.
در شرايطي كه دانشگاههاي انگليس به دلايل مادي و علمي به مرور در حال از دست دادن جايگاه پيشين خود در عرصه آموزش عالي در جهانند، ادغام دانشگاههاي ناموفق و نيمه موفق به عنوان يكي از راهكارهاي برون رفت از اين معضل مطرح شده است .
در همين راستا در تابستان سال ۲۰۰۲ دو دانشگاه لندن گيلدهال ونورث لندن با ادغام در يكديگر دانشگاه بزرگ لندن متروپوليتن را ايجادكردند كه هم اكنون از نظر تعداد دانشجو يكي از بزرگترين دانشگاههاي انگليس است .
|
|
|