شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۳
ميزگرد روزه در اديان
ضيافت قدسي
005796.jpg
عكس : مجتبي جانبخش
ياسر هدايتي
روزه به عنوان عملي كه ما را در تسلط بر نفس با امساك از خوردن و آ شاميدن و يا نهي از انجام بعضي از كارها ياري مي دهد، در تمامي اديان و شرايع وجود دارد. البته وجودداشتن اين مفهوم به صورت يك عبادت با تشريفات و شرايط خاص در هر دين و مذهبي مي تواند متفاوت باشد، اما اگر روح اصلي اين عبادت كه همان تسلط بر قواي نفساني و طبيعي انسان است، ما را به اين حقيقت رهنمون مي سازد كه اصل اين عبادت بر مي گردد به گوهر اصلي هر دين كه همان آزادگي از تقيدات مادي و نفساني و رسيدن به نهايت تكامل معنوي انساني است.
از همين رو بر آن شديم تا با حضور شخصيت هاي مذهبي _ دانشگاهي دين هاي مختلف به خصوص هموطنان اقليت هاي ديني كه در كشورمان با هويتي ايراني در كنارما مي زييند گفت وگويي داشته باشيم و اينچنين ميزگرد روزه در اديان با حضور استادان بزرگوار؛ كشيش دكتر نوريك راتوسي، مهندس آرش آبايي (مشاور فرهنگي انجمن كليميان)، موبد دكتر اردشير خورشيديان و حجت الاسلام دكتر الويري برگزار گرديد.
در اين گفت وگو ابتدا به بحث مساله عبادت و فلسفه آن در اديان و سپس به نوع و چگونگي روزه و تلقي هاي كه اديان از اين عبادت دارند پرداخته شد.
*در فلسفه آفرينش در اسلام بيان شده است كه هدف از آفرينش انسان تكامل فردي و اجتماعي در امور مادي، معنوي و اخلاقي است و براي رسيدن به اين كمال، انسان احتياج مبرم به قوانيني دارد كه تمام جنبه هاي فوق را دارا باشد و بر همين اساس هم خداوند براي هر امتي شريعت و قوانيني مقرر فرموده است. چنانكه در قرآن آمده است «لكل جعلنا منكم شرعه و منهاجا» براي هر ديني شريعتي و راهي را نهاده ايم. با اين مقدمه ابتدا به سراغ اين سئوال مي رويم كه فلسفه عبادت از منظر دين هاي گوناگون چگونه مي تواند باشد.
موبد دكتر خورشيديان: عبادت يا ستايش خداوند كه در دين ما اهورا مزدا، يعني هستي بخش بزرگ دانا ناميده مي شود، دو جنبه دارد. از ديدگاه اشو زرتشت همه كارهاي زندگي نيز دو جنبه دارد.
اشوزرتشت اولين كسي است كه به طور مدون در كتاب «گاتها» كه قديمي ترين متن مذهبي جهان است، اشاره دارد كه دين دو بخش مينوي و گيتوي دارد كه اين مينوي بعدها تغيير شكل داده و تبديل به معنوي شده. مسئله عبادت هم از اين دو جنبه پيروي مي كند. آنچه مسلم است خداوند بزرگ با جبروت محتاج عبادت هاي ما نيست، بلكه اين ما هستيم كه به اين عبادت ها نيازمنديم. پس ما براي نيازهايمان به نماز روي مي آوريم. واژه نماز خود يك واژه اوستايي است. نماز يعني دست نياز بردن به سوي خدا تا ما را به سوي كمال راهنمايي كند.
اشوزرتشت در «گاتها» مي فرمايد؛ انسان به خاطر داشتن وجدان و خرد از بقيه موجودات برتر است. «وجدان» همان كلمه «دئنا» است كه بعدها به دين تبديل شده است.
بنابراين هر انساني بايد بداند كه وجدان و خرد دارد و با پرورش و پيش بردن توامان آنها بتواند آنچنان زندگي كند، كه خودش را به والاترين حد ممكن از تكامل انساني برساند.
بنابراين همان گونه كه هدف زندگي كامل شدن انسان است، عبادت نيز به اين تكامل كمك خواهد كرد. جنبه گيتوي عبادت، ناظر به اين است كه عبادت در تمامي لحظه ها احساس آرامش مي بخشد.
درباره جنبه مينوي عبادت، اشوزرتشت مي فرمايد: «اشويي خوشبختي است. خوشبختي از آن كسي است كه كار نيك را به خاطر كار نيك انجام دهد.» انسان نبايد به كارهاي نيك خود مغرور شود و از ملامت ملامت كنندگان نيز ناراحت نشود. من فكر مي كنم اگر كسي طبق آيين  زرتشت پنج وعده نماز خود را بخواند اما به دستوراتي كه به آن سفارش شده عمل نكند، عبادتش حاصلي ندارد.
*عبادت همان فرماني است كه خداوند براي نزديكي ما به خودش و رسيدن به تكامل معنوي دستور داده است و همان طور كه آقاي خورشيديان كه سالها در متون گاتها ممارست داشته اند؛ دو منظر براي عبادت در نظر گرفتند و اشاره كردند اين عبادت بدون معرفت و عمل از خاصيت خود تهي مي شود. در اسلام نيز عبادت را توام با عمل عبادي مي دانند. آقاي دكتر الويري، نظر اسلام راجع به عبادت و فلسفه عبادت چيست؟
حجت الاسلام دكتر الويري: در تفكر ديني اسلام، عبادت هم غايت و هم راه است. در قرآن آمده؛ «ما خلقت الجن والانس الاليعبدون» جن وانس را نيافريديم مگر براي عبادت كردن. به اين معنا عبادت تجلي خداگونگي انسان و كنارگذاشتن همه وجوه غيرخدايي در انسان است تا بتواند لايق «خليفه اللهي» شود.به اين ترتيب عبادت غايت خلقت به حساب مي آيد.
از منظر ديگر عبادت به مفهوم راه نيز است. در مفهوم لغوي اين كلمه در زبان عربي «راه مُعبد» راه كوبيده و هموار شده است. يعني مسيري كه براي رسيدن به مقصد مناسب است.
از اين منظر عبادت به معناي راه و روش و چگونگي دستيابي به آن غايت به حساب مي آيد.
005811.jpg
كشيش دكتر راتوسي: مسيح تاكيد زيادي بر دعاكردن دارد تا جايي كه ما احساس مي كنيم خداوند بزرگ كاري انجام نمي دهد مگر اينكه دوند حتما بدانيد كه به آنهاداده خواهد شد.»
نكته ديگر اينكه، درتفكر اسلامي راهي كه ما را به آن غايت مي رساند، دو حالت دارد: يكي اينكه حداقلي است كه خداوند براي تمام كساني كه به اسلام گرويده اند تعيين كرده است. ديگر اينكه براي كساني كه توانايي بيشتري دارند آن حداقل حداكثري مي شود. قسمت اول را عبادات واجب مي دانيم كه تكليف شده و گريزي از انجام آن نيست. اما تجربه عبادت در تفكر ديني ما يك تجربه تعميم پذير است و به دو معنا مي تواند از اين حداقل فراتر برود. خداوند انسانها را مجبور به عبادت كرده است، اما انسان مي تواند كاري را انجام دهد كه غير از عبادات واجبش، اعمال ديگر زندگي اش نيز حكم عبادت را پيدا كند.حتي غذاخوردن و خوابيدن كه وجه مشترك انسان و حيوان است، عبادت تلقي شود، پس اگر در آن عبادات اصلي ما تنها اعمال و اذكار مشخصي را داريم، انسان مومن مي تواند با قصد قربت داشتن و رعايت جوانب ديگر، قصد عبادت كند و كارهاي ديگرش نيز عبادت تلقي شود. بنابراين يك وجه تعميم پذيري عبادت اين است كه، اعمال عبادت به ديگر اعمال عادي زندگي تسري پيدا كندو همه وجوه زندگي انسان را در پي بگيرد. نوع ديگر اين تعميم پذيري عبادت اين است كه خداوند اعمالي را تعيين فرموده است، اما نه بصورت اجبار، اصطلاحاً به اين اعمال مستحبات مي گوييم.
*عبادتي كه فلسفه خاصي براي آن در نظر گرفته شده و آن رسيدن به غايت كمال انسانيت است،به خودي خود ثمره اي براي خداوند ندارد، به قول يكي از عرفاي مسلمان، خزانه خداوند مملو از اين نمازها و روزه هاست و او احتياجي به اينها ندارد. پس آن فرمانبرداري كه ما نسبت به اين عبادات در عمل و زندگي مادي داريم همانطور كه آقاي دكتر الويري گفتند؛ يعني جاري شدن آن نگاه عبادت گونه در سراسر زندگي، وجهي خاص دارد. اين عبادت در اديان گوناگون شرايط خاصي نيز دارد. در اسلام از جمله شروط عبادت اين است كه شخص عبادت گزار بايد اين توجه را داشته باشد كه اين عبادت براي تقرب به خداست و غايت تلقي نمي شود. ديگر اينكه او را عجب فرا نگيرد. يعني اينكه شخص خود را به واسطه عبادت ها، شخصيتي برجسته ببيند و يا به واسطه آن عبادت ها احساس نوعي طلبكاري و مديون بودن خدا را پيدا كند. در كنار اين عجب، آسيب ديگري كه مطرح مي شود، عادت به عبادت است، يعني عبادت شخص در روزمرگي او گم شود و به اين ترتيب عبادت صرفا انجام يك سري اعمال فيزيكي منتهي شود. آقاي آبايي،عبادت از منظر دين يهود چگونه تعريف مي شود و چه فلسفه اي دارد؟
005799.jpg
مهندس آرش آبايي: عبادت در يهود ريشه در اعمال اجداد بني اسراييل دارد.اگر در تورات در سرگذشت انبياء قبل از حضرت موسي (ع) دقت كنيد، حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت اسحاق و يعقوب كه اجداد معنوي بني اسراييل شمرده مي شوند، اعمالي داشته اند كه بعدها ريشه اي براي عبادات يهود شده است.
اين اعمال به اين صورت بوده است كه در هر لحظه و مكاني كه نياز پيدا مي كردند با خداوند ارتباط برقرار كنند، از او تشكر كنند و يا نذري انجام دهند، قربانگاهي ساده بنا مي كردند و در آنجا به درگاه خداوند قرباني تقديم مي كردند.
اين نشانه اوليه عبادت، ناشي از فرهنگ زمانه بوده است. البته در كنار اين قرباني كردن كلام و نذري هم با خداوند داشتند كه اين بعد از پيامبري حضرت موسي و ابلاغ شريعت به يهوديان به صورت آيين درآمد. خداوند ضمن اينكه در آيات متعددي از تورات فرمان مي دهد كه «خداوند را بپرستيد و در اعمال و رفتارتان به او ملحق شويد» همچنين دستور رسمي تقديم قرباني را مي دهد. دستور رسمي قرباني كردن در دو نوبت صبح و بعدازظهر بوده است. اين قرباني به صورت دسته جمعي و با نمايندگي كاهنان و با شرايط خاصي همراه بوده است. در بعد از غروب آفتاب نيز تشريفات باقي مانده تقديم قرباني ها انجام مي شده است. اين شكل اوليه عبادت يهود بوده است و افراد موظف بوده اند كه در مراسم قرباني روزانه شركت كنند.
با گذشت سال ها و تبعيد يهوديان بعد از ويراني معبد اول بيت المقدس، علماي يهود و انبيا به فكر مي افتند، اگر يهود نتوانند قرباني را انجام دهند، جانشين كلامي براي آن بگذارند و يادبود آن را به صورت عبادت انجام دهند.
به تناسب آن نوبت هاي قرباني نمازهاي سه گانه يهود به تدريج تدوين مي شود و در دو هزار سال پيش به صورت كتابچه رسمي دعا درمي آيد.
اين نمازها كه يهوديان موظف به اقامه آن هستند سه نوبت صبح، بعدازظهر و بعد از غروب آفتاب است. داخل متن اين نماز هجده دعا گنجانده شده كه با مدح و ثناي خداوند شروع مي شود و بعد حاجتهاي نه چندان شخصي فرد مطرح مي شود و نهايتا با مدح خداوند پايان مي يابد. در اين عبادت وظيفه را قبل از نيت قرارداده اند تا به تعبير دكتر الويري شخص ابتدا خود وارد عبادت شود و راه را پيدا كند. در دين يهود اهدافي كه براي عبادت متصور بوده اند بر پايه قرباني ها قرار دارند. اين اهداف عبارت بودند از:
۱ _ وظيفه رسمي عبادت خداوند
۲ _ طلب بخشش و توبه نسبت به گناهاني كه انجام داده ايم
۳ _ ابراز احساسات شخصي، يعني لحظه اي كه احساس مي كند بايد با خداوند ارتباط برقرار كند
* آقاي دكتر راتوسي اكثر مورخان و محققان اديان بر اين باور هستند كه نگاه مسيحيت و تصويري كه آنان از خداوند دارند، تصويري محبت آميز و عاشقانه است. در اين گفت وگو مي خواهيم ببينيم اين خداوندگاري كه به محض عشق مي انديشد به عبادت چگونه نگاه مي كند و اصولا فلسفه عبادت در مسيحيت چيست؟
كشيش دكتر راتوسي:حضرت مسيح در انجيل متي مي گويد:«چون عبادت كني مانند رياكاران مباش زيرا خوش دارند كه در كنائس و گوشه كوچه ها ايستاده نمازگزارند تا مردم ايشان را ببينند. هر آينه به شما مي گويم اجر خود را به دست آورده اند اما تو چون عبادت كني به حجره خود داخل شو در را ببند وخداوند را كه در نهان است عبادت كن وخداي نهان بين تو، تو را آشكارا پاداش خواهد داد و چون عبادت كنيد مانند امتها تكرار باطل نكنيد زيرا ايشان گمان مي برند به سبب زيادگفتن مستجاب مي شوند، پس مثل ايشان نباشيد، زيرا خداي شما حاجات شما را پيش از آنكه از او سوال كنيد مي داند.»
بعضي از علماي الهيات مسيحي مي گويند اين حجره اي كه مسيح بدان اشاره كرده است، همان فكر و حجره دروني ماست.يعني هنگام عبادت تمام حواسمان نزد خداوند باشد.
ما مسيح را الگو مي دانيم. در جايي از انجيل آمده كه شخصي نزد مسيح آمد و گفت: «دعاكردن را به من تعليم ده، آنچنان كه يحيي شاگردان خود را بياموخت.» پس مردان بزرگ هميشه دعاكردن را تعليم مي داده اند. مسيح به عنوان الگوي ما اينچنين گفت: «اي پروردگار ما كه در آسمان نام تو مقدس باد، ملكوت تو بيايد، اراده تو آنچنان كه در آسمان است در زمين نيز كرده شود. نان كفاف ما را امروز نيز بده و گناهان ما را ببخش زيرا كه ما نيز گناهان ديگران را مي بخشيم و ما را در آزمايش مياور بلكه از شر شيطان رهايي ده».
«من به شما مي گويم بطلبيد، به شما داده خواهد شد. بكوبيد، براي شما بازكرده خواهد شد. زيرا هر كه سوال كند، يابد.»
مسيح تاكيد زيادي بر دعاكردن دارد تا جايي كه ما احساس مي كنيم خداوند بزرگ كاري انجام نمي دهد مگر اينكه دعا كنيم. باز مسيح فرموده است «هرگاه سه نفر از شما در طلب چيزي متحد شوند حتما بدانيد كه به آنها داده خواهد شد.»
ما در كليساي ارمني غير از هفت نوبت نماز يك دعاي فردي و يك سري دعاهاي جمعي كه بايد در كليسا خوانده شود داريم كه جزء اعمال عبادي ما محسوب مي شود.
حجه الاسلام دكتر الويري: ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه در قرآن آيه ۶۴ سوره آل عمران آمده است: «بگو اي اهل كتاب بياييد تا بر سخني كه بين ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خداوند را نپرستيم و براي او هيچ گونه شريكي نياوريم و هيچ كس از ما ديگري را به جاي خداوند، به خدايي برنگيرد....»
در اين آيه خداوند بحث عبادت را وجه مشترك همه اديان ذكر مي كند و وجه اجتماعي اين عبادت را نفي هرگونه سلطه غير خدا بر ديگري مي داند.
موبد دكتر خورشيديان: در يسنا ۳۴ آمده است: با بهترين انديشه، كردار و گفتار نيك ستايش هايم را اي مزدااهورا به تو تقديم مي كنم و اگر چه اشو زرتشت دستور به ۵ وعده نماز داده است اما در تمامي تذكراتي كه در «گاتها» مي دهد، تاكيد عمل  بر نماز را بيش از خود نماز مهم مي داند.
* همانطور كه آقاي دكتر الويري اشاره كردند ما وجه مشترك عبادت در اديان را خارج شدن از عبادت و بندگي غيرخدا و متوجه شدن به يك اله واحد مي دانيم.در اسلام عبادت يك وجه آزادگي دارد.عبادت اگرچه از عبدبودن و بندگي مشتق است اما آن آزادگي از غير را براي ما به ارمغان مي آ ورد.
كشيش دكتر راتوسي: مسيح (ع) مي گويد:«شما حق را خواهيد شناخت و حق شما را آزاد خواهد كرد.»
005808.jpg
* اگر اجازه بدهيد به سراغ محور اصلي اين گفت وگو كه باعث حضور شما بزرگواران در روزنامه شده يعني روزه برويم. روزه به همراه نماز، زكات، حج و جهاد يكي از اركان پنج گانه عبادت تلقي مي شود. روزه  در اسلام به معناي فقهي خود امساك از خوردن و نوشيدن و پرهيز از مبطلات نه گانه اي است كه در كتب فقهي ذكر شده است. درحالت خاص تر رسول اكرم (ص) در خطبه اي در آغاز ماه رمضان مسلمانان را مورد خطاب قراردادند و اين ماه را ماه «ضيافت الهي» خواندند. روزه عبادتي است كه با اين عبادت گويي فرد در زماني خاص كه در اسلام ماه مبارك رمضان است، به ميهماني خداوند رفته است. از همين تعبير ما مي توانيم غير از وجه عبادي  روزه به جنبه عاشقانه آن نيز پي ببريم. زيرا در اين ماه و انجام اين عمل عبادي خداوند به عنوان ميزبان تلقي مي شود. از دقت در فرازهاي ديگر آن خطبه حضرت رسول (ص) مي توانيم به اين مفهوم برسيم كه اين ميهماني فراتر از يك ميهماني عادي است و حقيقتا يك ضيافت تلقي مي شود.
فرازهايي مثل اينكه؛ در اين ماه از خداوند بخواهيد كه نيتها و دلهاي شما را از گناهان و صفات بد پاك گرداند.
توفيق روزه داري و تلاوت قرآن به شما عنايت فرمايد. توجه كنيد توفيق تلاوت كتاب مقدس براي اينكه انديشه خود را با آن هماهنگ كنيم در هر ديني نيكو شمرده مي شود. وقتي گرسنه و تشنه مي شويد، گرسنگي و تشنگي قيامت را به ياد آوريد. مستمندان و بينوايان را دريابيد.(از نكته هايي كه به عنوان وجه اجتماعي روزه تلقي مي شود همين دستور است). كودكان و بستگان را مورد لطف و نوازش قرار دهيد. زبان خود را از ناگفتني ها نگاه داريد.
005814.jpg
حجت الاسلام دكتر الويري: در تفكر ديني اسلام، عبادت هم غايت و هم راه است. در قرآن آمده؛ «ما خلقت الجن والانس الاليعبدون» جن وانس را نيافريديم مگر براي عبادت كردن؛به اين معنا عبادت تجلي خداگونگي انسان و كنارگذاشتن همه وجوه غيرخدايي در انسان است
چشمان خود را از ديدني هاي حرام بازداريد. گوش هاي خود را از شنيدني هاي حرام بازداريد. با يتيمان مردم مهرباني كنيد تا با يتيمان شما مهرباني ورزند (اين يادآور آن قانون زرين مسيحي است كه آنچه براي خود مي پسندي براي ديگران نيز بپسند) و به هنگام نماز دستهاي خود را به دعا برداريد كه به اجابت خواهد رسيد.
آقاي آبايي با اين اوصاف اگر درباره روزه در دين يهود، اينكه اصولا روزه در اين شريعت چه تعريفي دارد و داراي چه ابعاد معنوي و اجتماعي هست، توضيح بفرماييد، ممنون مي شوم.
آرش آبايي: در شريعت يهود نيز روزه مطرح است كه باز ريشه در سرگذشت انبياء دارد، اينكه آنها در شرايط سخت يا براي توبه و گرفتن حاجات روزه مي گرفتند. روزه در دين يهود چندين بخش دارد. بخش اول كه مهمترين و صريح ترين مورد است، خداوند به صراحت در تورات ذكر كرده است كه بايد روز دهم ماه هفتم عبري، روزه توبه گرفته شود.
روز «يوم كيپور» يك روز خاص در سال است كه به طور كامل بايد در آن روز كسب و كار تعطيل شود و به عبادت و طلب بخشش براي اعمال يكسال گذشته پرداخته شود. اين روزه طبق دستور تورات از قبل از غروب روز قبل شروع مي شود و تا بعد از غروب روز بعد ادامه دارد و علاوه بر نخوردن و نياشاميدن اعمال ديگري مانند كاركردن به طور مطلق و جزئيات ديگري ممنوع است. اين اولين روزه رسمي شريعت يهود است.
* ما نيز روزه هاي مستحبي را كه براي تحقق شرايط توبه واقعي است در اسلام داريم.در روايتي از حضرت علي (ع) امام اول شيعيان در شرايط توبه ذكر شده كه ما بايد با روزه هاي طاقت فرسا آن گوشتي كه از حرام بر بدن مان روئيده را آب كنيم.
آرش آبايي: كلمه روزه در زبان عبري به معناي «تعنيت» است كه مبناي آن آيه اي از تورات است كه مي گويد: «خودتان را رنج بدهيد» و معناي رنج دادن  روزه گرفتن براي توبه است. افراد نيز بنابر احساسات شخصي روزي را براي بخشش گناهان خود انتخاب مي كردند تا روزه بگيرند. البته ممنوعيتي هم بوده است، مثلا در اعياد و روزهاي شنبه روزه گرفتن ممنوع بوده است.
اين اولين نوع روزه است كه براي توبه انجام مي شود و مهمترين روزه يهوديان در طول سال است، البته دو نوع روزه واجب ديگر بر يهوديان فرض شده است. يكي روزه هايي به مناسبت هاي خاص كه چهار روزه است و اين روزه ها واجب است. اين چهار روزه را بعد از ويراني اولين معبد بيت المقدس وضع كردند. اين چهار روز سوگواري بر ويراني خانه خداست،يك روز از اين چهار روز كه درست روز ويراني معبد است، از غروب روز قبل تا بعد از غروب روز بعد ادامه دارد. اما سه روزه ديگر و بقيه روزه هاي يهوديان مانند مسلمانان از قبل سپيده دم تا بعد از غروب همان روز است.
اگرچه در شريعت يهوديان منعي براي سحري خوردن نيست، اما چون تعداد روزه ها كم است ديگر به سحري خوردن نمي پردازند. پس علاوه بر روزه «يوم كيپور» چهار روزه به مناسبت سوگواري گرفته مي شود. بعد از بازگشت يهوديان در زمان كوروش به سرزمين مقدس و تجديد بناي معبد بيت المقدس به گفته انبياء يهود اين چهار روزه باطل شدند اما دوباره با دومين ويراني معبد همچنان اين روزه ها پابرجاست.
سومين روزه، روزه «اِِستر» است. «استر» يك ملكه يهودي دربار خشايارشاه پادشاه ايران بوده است. بنابراين در سالگرد آن ايام كه مشكلي براي يهوديان پيش آمده بود، علاوه بر جشن رهايي از آن مشكل روز قبل از جشن روزه گرفته مي شود. با اين حساب روزه هاي واجب عامه يهود به شش مورد مي رسد. اين روزه ها در طول سال پراكنده هستند.
* آيا اين روزه ها بر همه افراد و با هر وضعي واجب است؟
آرش آبايي: سن تكليف يهوديان براي دختر ۱۲ سال و براي پسر ۱۳ سال است و شرايط روزه به تفصيل در كتب احكام كليميان ذكر شده. اينكه زن شيرده، فرد مريض، زن باردار و... چه وضعيت هايي دارند.
نوع ديگري از روزه ها در دين يهود وجود دارد كه نيمه واجب و يا مستحب هستند. از جمله آ ن روزه آدينه «فصح» است كه سالگرد خروج بني اسراييل از مصر است. علاوه بر اين در ايام خاصي از سال كه دوشنبه ها و پنجشنبه ها هستند روزه گرفته مي شود.
كشيش دكتر راتوسي: به چه علت اين دو روز خاص توصيه شده است؟
آرش آبايي: دوشنبه و پنجشنبه ها از لحاظ ديني روزهاي ويژه اي هستند كه بيشتر ،مردان روزه مي گيرند.
* مثل اينكه آمده است كه دوشنبه روز رفتن موسي به كوه طور است و پنجشنبه روز پايين آمدن موسي از آنجا.
آرش آبايي:  اين در روايات ما رسما جايي ثبت نشده است.
* در منابع اسلامي نيز به استحباب روزه در دوشنبه و پنجشنبه اشاره بسياري شده است.
حجت الاسلام دكتر الويري: البته به غير از عيد فطر و عيد قربان.
* در اين دو روز اگر شخص متوجه هم نباشد و تا ظهر روزه باشد و بعد متوجه شود بايد روزه خود را بشكند.
005802.jpg
موبد دكتر خورشيديان :روزه در دين زرتشت چهار روز در ماه است كه گوشت خوردن در آن روزها حرام است و اصطلاحاً به آن «نَبُر» مي گويند اين چهار روز پرهيز از خوردن گوشت خود يك نوع «حفظ الصحه» است. چراكه نخوردن ما را مقيد به يك سري مسايل معنوي مي كند
آرش آبايي: از روزه هاي مستحب ديگر، روزه در روزهاي آدينه ماه نو عبري كه قمري هستند، است. همچنين عروس و داماد در روز عروسي و شب قبل از عروسي و روزهاي پيشاپيش آن روزه مي گيرند به اين معنا كه از زندگي گذشته توبه كنند و زندگي جديدي را پيش بگيرند.
معمولا كساني كه خواب آشفته اي ببينند و احساس خطر كنند، روزه مي گيرند. همچنين براي سالروز درگذشت والدين و يا علماي مذهبي نيز روزه مي گيرند.البته روزه هاي دسته جمعي نيز وجود دارد.
* آقاي دكتر راتوسي اگر شما نيز درباره روزه در دين مسيحيت صحبت كنيد ممنون مي شوم.
كشيش دكتر راتوسي: در انجيل آمده «اما چون روزه داريد مانند رياكاران ترشروي نباشيد. زيرا كه صورت خويش را تغيير مي دهند تا درنظر مردم روزه دار بنمايند.»
* اين مساله ناظر به همان شرايط عبادت است كه بايد به دور از هرگونه رياكاري باشد. در اسلام روايتي قدسي است كه خداوند مي فرمايند من بهترين شركاء هستم چراكه اگر در چيزي مرا با كسي شريك گرداني، من همه سهم خود را به شريكم مي بخشم و اين يعني بي بهره بودن عبادت رياكارانه از هر چيزي.
كشيش دكتر راتوسي: روزه در مسيحيت يك نوع مسافرت معنوي است. از ما به سوي خدا و از خدا به سوي ما. مسيحيت در طول سال ۱۲ مرتبه روزه مي گيرند. ۲ مرتبه هفت روزه، ۹ مرتبه ۵ روزه و يك چهل و نه روز كه هفت هفته است و درست قبل از مصلوب شدن حضرت مسيح است. زماني كه بهترين هنگام است براي اينكه به درون خودمان متوجه شويم و انديشه كنيم آيا من همان كسي كه خداوند مي خواهد هستم؟ اين هر هفت هفته يك اسم خاصي دارد. مثلا هفته اول، يكشنبه يادبود رانده شدن آدم و حوا از بهشت است.
چراكه خداوند به نوعي روزه اي را براي  آدم مقرر فرموده بود كه از شجره ممنوعه نخورد. ما در مسيحيت صد و هشتاد و سه روز روزه داريم. كه البته همه آنها روزه واجب نيست.
البته از عيد پاك تا عيد پنتيكاست كه ۵۰ روز است، نبايد چهارشنبه و پنج شنبه ها روزه بگيرند. البته اين بيشتر مخصوص كاتوليك ها و ارامنه است.
عنوان هفته دوم، يكشنبه پسر گم شده است كه حتما بايد فرازي از انجيل لوقا خوانده شود. دقت كنيد كه مسيح بيشتر موعظه هاي خود را با تمثيل بيان  مي كرد تا براي مردم ملموس تر باشد. در اين مثال مسيح مي گويد، انسان نيز كه از خدا دور شد به وضعيت بسيار بدي دچار شد و تنها با برگشت به سمت پدر خويش و روزه گرفتن و توبه كردن متوجه وضعيت خود شد.
به اعتقاد ما روزه گرفتن، بايد به همراه تأمل و تدبر در عمق وجود خود انسان باشد. در اين هفت هفته كه به هفت عنوان ناميده مي شوند متناسب با آن فرازهايي از موعظه هاي اناجيل خوانده مي شود.از اين هفت هفته، روزه اصلي چهل روز است. يك هفته مانده به عيد پاك، هفته مقدس ناميده مي شود. در هفته مقدس متدينين از ظهر روز قبل تا ظهر روز بعد كه حدود ۲۴ ساعت مي شود چيزي نمي خورند.
005805.jpg
مهندس آرش آبايي :روز «يوم كيپور» يك روز خاص در سال است كه به طور كامل بايد در آن روز كسب و كار تعطيل شود و به عبادت و طلب بخشش براي اعمال يكسال گذشته پرداخته شود. اين روزه طبق دستور تورات از قبل از غروب روز قبل شروع مي شود و تا بعد از غروب روز بعد
ادامه دارد

اما در آن چهل روز تنها ما پرهيز از لبنيات و انواع گوشت را داريم . البته خواص در آن چهل روز تنها در دو نوبت ۱۰ صبح و ۵ بعدازظهر خوراك هاي غير لبنيات و گوشتي مي خورند و باقي اوقات چيزي نمي خوردند و نمي نوشند.
۵۰ روز بعد از عيد پاك يك دوره روزه پنج روزه است. سه هفته بعد روزه گريگور مقدس است كه به خاطر خروج گريگور مقدس از زندان و مسيحي كردن ارمنستان است. عروج حضرت مسيح به آسمان نيز ۵ روز روزه دارد.
يك روزه ۵ روزه نيز درست پنجاه روز قبل از تولد حضرت مسيح داريم. تمام اين روزه ها به صورت پرهيز است. اما سه هفته قبل از چهلمين روز يك روزه ۵ روزه است كه سه روز اولش ظهر به ظهر تنها يك ليوان آب مي خوريم.
* آقاي دكتر خورشيديان شما در دين زرتشتي آيا عبادتي به عنوان روزه داريد؟
موبد دكتر خورشيديان: در دين زرتشت قوانين مذهبي وجود دارد ولي احكام شريعتي كه صددرصد جزئي نگر باشد وجود ندارد. روزه در دين زرتشت، چهار روز در ماه است.
در نزد زرتشتيان هر سي روز ماه اسم خاصي دارد. يكي از اين روزها «وهومن» است كه بعدها به نام بهمن تغييرشكل داده به معناي «منش نيك» است.
روز «ماه» ، «گئوش» و «رام» نيز به همراه «وهومن» روزهايي هستند كه گوشت خوردن در آن روزها حرام است و اصطلاحاً به آن «نَبُرِ» مي گويند. «نبر» يعني «نبريدن» كه البته به خاطر زندگي شهري اكنون بايد تعبير «نخور» را بكار ببريم. زيرا ديگر مايحتاج گوشتي خود را خودمان ذبح نمي كنيم.
بعضي از زرتشتيان قديمي در كل ماه بهمن نيز لب به گوشت نمي زدند. نماد بهمن سپيدي و پاكي است از همين رو موبدان زرتشتي سپيد مي پوشند چراكه، منش نيك يعني سپيدي. اين چهار روز پرهيز از خوردن گوشت خود يك نوع «حفظ الصحه» است.
چراكه نخوردن ما را مقيد به يك سري مسايل معنوي مي كند.
ما زرتشتيان در تمام اوستا و به خصوص در گاتها بسيار به روزه معنوي تشويق شده ايم. روزه معنوي ما در طول سال بايد باشد.
يك زرتشتي واقعي بايد از منهيات در تمام طول سال دوري گزيند.اولين اين منهيات دروغ است. گاتها دروغ را سرچشمه تمام بدي ها معرفي مي كند.
* از ائمه شيعه روايتي است كه اگر تمام بدي ها را در يك خانه جمع كنيد و آن محل كليدي داشته باشد، كليد آن بدي ها دروغ است.
موبد دكتر خورشيديان: تمام بدبختي هاي بشر از دروغ گويي است. اولين چيزي كه زرتشت مي گويد اين است كه؛ راه در جهان يكي است و آن راستي است. ما در روزه معنوي منهيات زيادي داريم. همچنين اينكه بايد از منش نيك پيروي كنيم. البته در مذهب ما بيشتر امر به معروف است تا نهي از منكر. از دستورات ديگر، نماد شهريور يعني، تسلط بر نفس است.همچنين «سپندارمذ» است به اين معنا كه مهر و فروتني را ياد بگيرد. بعد خرداد، نماد دانش اندوزي است. دانش اندوزي يكي از وظايف هر زرتشتي است. امرداد يعني بي مرگي و جاودانگي نيز جزء آن شش صفتي است كه انسان را به اهورامزدا نزديك مي كند.
همچنين سفارش شده است كه در سيزده روز عيد ناهار نخوريم.
ادامه دارد

نگاه امروز
رمضان، شناخت يك روش
محمدياسر زفرقندي
پيامبر (ص): هركس، شكمش را گرسنه بدارد، انديشه اش بزرگ گردد و ميراث هاي معرفت را مي شنود.
اگر دقت و تأمل كافي بر اين حديث نبوي داشته باشيم بي شك يكي از مهمترين و اصلي ترين سودمندي هايي كه روزه ماه مبارك رمضان براي ما به ارمغان مي آورد را متوجه مي شويم. روزه به عنوان يكي از اركان عبادي در تمامي اديان ابراهيمي و حتي غيرابراهيمي كه مبناي الوهي واحدي ندارند، مطرح است.اجتناب از خوردن و آشاميدن و...كه يكي از ابعاد روزه است حتي در ميان كساني كه معتقد به دين خاصي نيز نيستند به گونه اي خاص شايع است.
بنابراين روزه صرف يك عبادت اسلامي نيست. اين نگاه شمول گرايانه به روزه حتي در سخنان و اقوال معصومين (ع) و پيامبر (ص) نيز ديده مي شود. اينكه بارها به جنبه هايي چون امساك از خوردن و آشاميدن و در نتيجه رسيدن به توانايي هاي متافيزيكي و غلبه بر اميال و هواي طبيعي اشاره شده همه از اين دست است.
مطمئنا فرصت زماني كه در هر دين براي روزه درنظر گرفته شده از بعدهاي زيادي قابل توجه است اما اساسي ترين نكته در اين فرصت زماني بعد آمادگي و هشداردهي به انسان است كه از اين فرصت كوتاه به اين معنا منتقل شود كه اگر خواهان جوشش چشمه هاي حكمت و معرفت در درونش است بايد اين فرصت زماني را به تمام لحظه هاي زندگي اش در طول سال تعميم دهد، يعني به قول ملاي رومي،انسان براي نامي شدن بايد از جمادي بميرد و مگر اين جمادي جز خور و خواب و خشم و شهوت چيز ديگري است. پس فلسفه روزه، شناخت يك روش است؛روشي كه تو با كار بست آن بتواني به نقاط ضعف وجودت پي ببري و با دورشدن از اميال ولو، مباح انگاشته شده از طرف شارع بتواني به بركت آسماني دوري از اميال حتي طبيعي ات لذت صدچنداني به روح خود بچشاني كه «حيوان خبر ندارد ز جهان آدميت» . گمان نمي كنم شما اجتماع را جداي از معنويت ببينيد، چراكه اجتماع را همين تك تك انسان هايي كه به بركت روزه به آدميت رسيده اند مي توانند بسازند . ابعاد اجتماعي روزه نيزقابل توجه است، ابعادي مثل توجه به ديگران و همنوايي عيني و ملموس با بيچارگان و طبقه پايين جامعه، گفتم همدردي عيني، تا ديگر وقتي مي خواهيم از فقر يادداشتي بنويسيم، ننويسيم آنها آنقدر فقيرند كه راننده و آشپز و باغبانشان نيز فقير است...

انديشه
اجتماعي
دانشجو
ورزش
هنر
|   اجتماعي  |  انديشه  |  دانشجو  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |