نمايش «رعنا» جديدترين تجربه «سپيده نظري پور» در مقام كارگرداني در تالار سايه تئاتر شهر بر صحنه است. اين نمايش كه برشي از زندگي مناطق مرزي در روزهاي آغازين جنگ تحميلي است توسط «حميدرضا آذرنگ» به رشته تحرير درآمده و در بيست و دومين جشنواره بين المللي تئاتر فجر در بخش مسابقه حضور داشت و موفق شد جايزه سوم بهترين بازيگر مرد را دريافت كند. اين نمايش همچنين نامزد دريافت جايزه بهترين متن از جشنواره فجر بود.
سيروس كهوري نژاد، مالك صمدپور سراج، حميد رضا آذرنگ و مريم معيني بازيگران نمايش رعنا هستند. مهرداد راياني مخصوص، مشاور كارگردان و فواد احمدي صابري انتخاب موسيقي و عكس نمايش را بر عهده دارند.
سپيده نظري پور و فواد احمدي صابري در نشستي كه در خبرگزاري دانشجويان ايران برپا بود به پرسش هاي خبرنگاران درباره رعنا پاسخ گفتند. آنچه مي خوانيد گزارش كوتاهي از اين نشست است.
سپيده نظري پور كارگردان رعنا در آغاز مي گويد:
بعد از اجراي «آژدهاك» براي يك سال كار نكردم و بعد «الكتر» را به روي صحنه بردم و امروز هم «رعنا» را كار كرده ام، چون مي خواستم در شكل اجرايي، محتوا تفاوت هايي را قائل شوم.
نظري پور درباره دلايل انتخاب متن «رعنا» ، گفت: نوشته هاي آذرنگ را كمابيش مي شناختم ،يا آنها را خوانده بودم، به همين دليل هم دوست داشتم تا متني را از او كار كنم.آذرنگ چند طرح و متن را به من پيشنهاد داده بود كه چندان هم براي من جذاب نبود ، ولي وقتي متن «رعنا» را خواندم، خيلي علاقه مند شدم، چون جنگ از سالهاي پيش دغدغه من بود و حتي در بين سالهاي ۷۵- ۷۳ نمايشنامه هايي را در اين حوزه كار كرده بودم و امروز بعد از تمام آن سالها بالاخره متن جذابي را به لحاظ شكل اجرايي و موضوعيت جنگ پيدا كردم.
نظري پور با اشاره به جذابيت هاي خاص نمايشنامه «رعنا» ، تصريح كرد: هميشه نمايشنامه هاي اين حوزه يا به موضوع جنگ مي پرداختند يا به آدمهايي كه در جبهه بودند و زنان پشت سنگر و من هيچ متني را كار نكرده بودم كه راجع به آدمهايي باشد كه در خود جنگ نيستند، ولي در مسير جنگ، خواه ناخواه ضربه مي خورند.
كارگردان «رعنا» به ويژگي ديگر اين نمايشنامه اشاره كرد و گفت: به جاي اين كه زمان جلو برود، از يك اتفاق افتاده به عقب مي رفت و گذشته را روايت مي كرد، بنابراين ذهنيت نقش موثري در آن داشت. يعني ما تا اواسط نمايشنامه فكر مي كنيم كه بخشي از اين اتفاقات در ذهن «تميم» شكل مي گيرد اما در پايان نمايشنامه متوجه مي شويم كه همه اين جريان زاينده ذهن اين فرد است.كارگردان «الكتر» در پاسخ به تغييرات انجام شده بر روي متن اصلي، گفت: هر متني در شكل اجرايي خود دچار تغييراتي مي شود، ما هم ناخودآگاه حذفياتي را در كار داشتيم و با توافق «آذرنگ» پايان نمايش را تغيير داديم، چون اين فرد جزو معدود نويسندگان است كه من خيلي راحت و منطقي با او صحبت مي كردم.وي با تاكيد بر لزوم كوتاه بودن زمان اجراها، تصريح كرد: تمام تغييرات ما در جهت حذف زوايد كار و كوتاه شدن نمايش بود، چه بسا اگر مخاطبان امروزي ما، آدمهاي قرن بيست و يكمي نبودند ، شايد مي شد به راحتي با زمان طولاني تري كار كرد. اما تماشاگر امروز حقيقتاً بيشتر از يك ساعت حوصله نمي كند تا نمايش را ببيند.
پيش از اين به ياد داريم كه اصلا نمايشنامه هاي نيم ساعته و يك ساعته را جزو تئاتر محسوب نمي كردند. اما امروز كارهاي بيست دقيقه اي و سي دقيقه اي را به روي صحنه مي بريم و با استقبال مخاطب هم مواجه مي شويم زيرا با سرعت رشد تكنولوژي، ذائقه مخاطب تئاتر هم تغيير كرده است.وي، توجه به مخاطب را شرط اول براي اجراي نمايش دانست و افزود: هميشه در اجراي يك نمايش در يك سو، ما با مخاطبان تئاتر و در سوي ديگر با عوامل اجرايي صحنه مواجه هستيم، پس اگر به تماشاگر نپردازيم، حداقل به پنجاه درصد از كار توجه نكرده ايم، به همين دليل هم من تصميم مي گيرم تا تمام صحنه ها و ايده هاي جذابي را كه در متن پيدا كرده ام به صورت كاملا گويا به مخاطب خود منتقل كنم و حتي در بخشهايي از كار رمزهايي را قرار دهم كه مخاطب را وادار كند، تا بعد از اتمام نمايش هم به آنها فكر كند.وي درباره اين كه چه قدر به زندگي افراد عرب و يا جنوبي هاي مرزنشين شناخت داشته است، گفت: متاسفانه شناخت زيادي نسبت به زندگي مردم حاشيه نشين نداشتم، به همين دليل هم وقتي در متن خواندم كه «تميم» رعنا را مي كشد، پيش خودم گفتم كه اين كار درست نيست و با تمام اصرارهاي آقاي آذرنگ، نپذيرفتم چون معتقد بودم كه اگر تميم، «رعنا» را بكشد، من عشق او را زير سؤال برده ام. اما بعد از شروع دورخواني ها و اضافه شدن افرادي به گروه كه با زندگي اعراب آشنا بودند، فهميدم كه من تمام اين نمايشنامه را از ديدگاه يك مرد غير عرب ديده ام، به همين علت هم تصميم گرفتم تا دوباره اين صحنه را در نمايش اضافه كنم. البته موضوع كشته شدن «رعنا» به دست «تميم» را به نقطه تاريكي از نمايش بردم كه در پايان فقط مخاطب را دچار شك كند.
نظري پور، خاطر نشان كرد: من برخي از واژه ها و يا صحنه ها را تعمداً در كار قرار مي دادم تا مخاطب را وادار كنم كه خودش را در سطح نمايش بالا بكشد، نه اين كه من خود را در سطح دانايي مخاطب پائين آورم، يعني مي خواستم براي او سؤال ايجاد كنم و البته تمام تلاش ما در جهت باورپذيري مخاطب بوده است.
در ادامه كارگردان نمايش كه طراحي صحنه كار را نيز انجام داده بود، گفت: آن چه كه در طراحي صحنه اين نمايشنامه بيش از همه اهميت داشت، «صندوقي» بود كه كاملا كاربردي عمل مي كرد و بسياري از ميزانسن ها براساس جاي گيري اين صندوق طرح ريزي شده بود، به همين دليل هم از ابتدا تا پايان نمايش صندوق يك دور كامل در صحنه مي زد.نظري پور همچنين درباره انتخاب موسيقي نمايش «رعنا» گفت: از همان ابتدا تصميم داشتم تا موسيقي اين نمايش انتخابي باشد، زيرا با توجه به عربي بودن موسيقي اين كار فرصت ساخت و تست موسيقي را در حين تمرينات پيدا نمي كرديم. بنابراين با حضور «آقاي احمدي صابري» ، از ميان يك آرشيو كامل، موسيقي عربي را با توجه به مفاهيم نمايش انتخاب كرديم.
فواد احمدي صابري نيز كه در اين نمايش انتخاب موسيقي ها را انجام داده است مي گويد: با وجود اين كه به صورت آكادميك در حوزه موسيقي كار نكرده ام، اما مطالعاتم به صورت متمركز در اين حوزه است و به دليل فضاي زندگي ام از همان ابتدا با موسيقي عربي بزرگ شده ام و با وجود آرشيوي از موسيقي هاي عربي و آشنايي به زبان آنها، به راحتي قطعه هايي را انتخاب كردم.وي ادامه داد: اگر فرد عرب زباني، نمايش «رعنا» را ببيند، متوجه مي شود كه تمام اين موسيقي ها در هر صحنه در رابطه با داستان نمايش است، ولي اگر ما امكان ساخت موسيقي را نيز پيدا مي كرديم در قسمتهايي خيلي موفق بوديم.
در ادامه اين نشست، سپيده نظري پور، درباره شرايط اجراي همزمان دو نمايش و زمان اجراي اين كارها، گفت: در همه جاي دنيا رسم بر اين است كه افراد وقتي قصد اجرا دارند، برنامه هايشان را ارائه مي دهند و براساس آنها سالن و زمان اجرا را انتخاب مي كنند، اما جامعه تئاتري ايران طي يك سرنوشت محتوم نه حق اعمال نظر و نه حق اعتراض ندارند! نمايش «رعنا» و «سه خانه كوچك» نيز دستخوش همين ناملايمات شد.وي گفت: با وجود اين كه ما پيشنهاد داده بوديم ، اين دو نمايش و به خصوص «سه خانه كوچك» در ايام محرم (يعني اسفندماه) اجرا شوند، اما به ما اعلام كردند كه سالن نداريم، در صورتي كه به خاطر دارم ، در آن زمان هيچ كار مذهبي نداشتند و به همين دليل يك برنامه از بيرون سفارش دادند، در صورتي كه كار ما همان زمان آماده اجرا بود و آنها نخواستند كه ما اجرا برويم.
|
|
اين كارگردان تئاتر همچنين با اشاره به دو اجرايي بودن اين نمايش ها، تصريح كرد: من و آقاي راياني مجبوريم كه همواره با هم اجرا برويم و البته اين شرايط از جهاتي خوب است ،چون طراحي صحنه هر دو كار به عهده خود من است و به اين صورت به هر دو مي رسيم ولي دو اجرايي بودن نمايش ها واقعا خسته كننده است، درصورتي كه آن زمان با وجود تمام اصرارهاي ما به آقاي پاكدل، ايشان قبول نكردند و من واقعاً نمي دانم آيا آقاي پاكدل تا به حال گريم شده اند و نمايشي را اجرا كرده اند كه بدانند دو اجرايي پشت هم چه شرايط سختي دارد؟
نظري پور در پاسخ به اين كه زمان اجراي نمايش، در دوره مديريت جديد فراهم شده؛ چرا برنامه ريزي ها توسط پاكدل صورت گرفته است، گفت: زمان بندي اجراهاي جشنواره در همان دوره مديريت قبلي صورت گرفته بود و اگر ما مي خواستيم زمان اجراي اين دو كار را تغيير دهيم، مجبور بودند برنامه خيلي از اجراهاي ديگر را هم تغيير دهند كه خود اين مساله يك برنامه طولاني را دربرداشت.
وي در پايان تصريح كرد: ما اميدواريم كه مديريت جديد حداقل به اين قضيه توجه داشته باشد و كمي انساني تر با گروهها برخورد كند، يعني گروههاي اجرايي را درك كند و براي نمايش كارها با آنها مشورت كند!