پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۳
هنر
Front Page

گفتاري در موسيقي رمضان
اي ماه خدا خدا نگهدار
نوشته زير تحرير شده گفت و گويي است كه با موضوع موسيقي رمضان، هفته گذشته در برنامه نيستان راديو فرهنگ صورت گرفت. همكار خوبمان، عليرضا پوراميد كه به عنوان مهمان در اين بحث شركت داشتند، نكته هاي جذابي را در اين زمينه گفتند كه به دليل دارا بودن همين ويژگي ها، از وي خواستيم تنقيح  شده و مجمل آن سخنان را مكتوب و براي ما ارسال كنند. ناصر ايزدي، نوازنده و مدرس سه تار طرف ديگر اين گفت و گو بود كه با حذف سئوالات به صورت يكپارچه در زير آمده است. وجود برخي لغزشها به جهت ساختار گفتاري متن است.
006093.jpg
عليرضا پور اميد
«بديع السموات والارض واذا قضي الامراً فانما يقول له كن فيكون» قرآن كريم سوره مباركه بقره آيه ۱۱۷ (او آفريننده آسمانها و زمين است و چون اراده آفريدن چيزي كند، به محض آن كه بگويد موجود باش فوراً موجود خواهد شد).
لب دوست تا نغمه پرداز شد
جهان با صداي (كن) آغاز شد
۱- با توجه به آيه مباركه فوق و ديگر آياتي كه دلالت بر خلقت هستي و انسان دارد متوجه اين خواهيم شد كه قبل از وجود و ايجاد هر موجودي ، ابتدا صداي حضرت حق بود كه پيچيد و سپس كائنات و خلقت ايجاد شد. گرچه مفسران فاصله اين دو را چشم بر هم زدني و بسيار آني تفسير كرده اند، اما به هر حال چنانچه تقدمي قائل باشيم ، تقدم با صدا قرار مي گيرد، چون در همه آيات واژه يقول يعني مقوله اي صوتي و گفتاري براي ايجاد و هستي در ميان بوده است نه صرف قرار گرفتن اراده خداوند بر ايجاد زمين و آسمانها و... و اما پس از خلقت و ايجاد انسان بر روي زمين به شهادت تاريخ و نيز روند عقلايي و منطقي شكل گيري هنر و ديگر وجوه زيبايي و خلق، صدا قبل از هر چيز و موسيقي قبل از هر هنر ديگر ايجاد گرديده است و به تعبير معروف كه گفته مي شود: «شعر اساساً براي تغني ايجاد و سروده شد» و موسيقي و ايجاد نغمات موزون به دليل بي نيازي به عنصر واژه و كلمه و يا ديگر ابزار و ادوات قبل از هر هنر ديگر و نزديك ترين هنر به انسان محسوب مي شوند.
۲- موسيقي در ايران زمين- «ايرانيان براي پيشكش نذر و قرباني به خدا مذبح ندارند. آتش مقدس نمي افروزند بر گورها شراب نمي افكنند يكي از موبدان حاضر مي شود و يك سرود مذهبي مي خواند در واقع اين سرودها و گاتها نشانگر موسيقي ابتدايي ايراني است كه عجين شده با شعر عرضه مي شد.»
(هرودوت- مورخ يوناني)
۳- آلات و ادوات موسيقي در فرهنگ ايران زمين: در چغامش دزفول نقشي و انگاره اي توسط دو باستان شناس اروپايي كشف گرديد كه شامل نقش ۴ نفر است كه به هنر موسيقي مشغولند، يك نوازنده چنگ كه زانو زده است و يك نفر ديگر كه طبل مي نوازد و نوازنده اي كه يك ساز بادي را در حال نواختن است و خواننده اي با دستي در كنار گوش و حالت مشخص آوازخواني، قدمت اين نقش به ۳۵۰۰ الي ۳۰۰۰ سال قبل از تولد حضرت مسيح مي رسد.
و اما آنچه در تاريخ مكتوب آمده است اين كه در زمان بهرام گور، پادشاه ساساني اولين دسته مهاجر كه شغل موسيقي داشته اند به ايران دعوت مي شوند و آنچنان كه از شاهنامه فردوسي برمي آيد و نيز «تاريخ ايران باستان» مرحوم حسن پيرنيا و نيز شاهنامه منثور ثعالبي و همچنين از كتاب حمزه اسپهاني(اصفهاني) به نام «تاريخ سنن ملوك الارض والانبيا» ، بهرام از شنگل سلطان و پادشاه هندوستان تقاضاي ارسال نوازندگان و خوانندگان (اهل طرب) مي كند و صرف نظر از اختلاف مختصري كه در روايات نسبت به تعداد اين افراد وجود دارد، توجه به نكته ظريفي، پنجره زيبايي را بر ما خواهد گشود و آن اين است كه بهرام براي تفريح و استفاده غيرهنري از مقوله موسيقي بدين دعوت اقدام مي كند چون «روزي بهرام در مراجعت از شكار ديد جمعي بر چمني گرد آمده باده مي نوشند گفت  آيا من نگفتم كه بدون خنياگر مي  نخوريد؟ آنان برخاسته بر او نماز گزاردند و گفتند: ما حاضر بوديم بيش از صد درهم براي اين كار بپردازيم ولي نيافتيم پس دوات و خواست و به پادشاه هند نوشت كه...» توجه دقيق به روايت فوق نشان مي دهد كه قوم ايراني با وجودي كه از موسيقي برخوردار بوده و با اين هنر آشنايي كامل داشته و اساساً گاتها و سرودهاي اوستا از لحني ملوديك و موسيقايي برخوردار است و طبق وجود و كشف نگاره فوق الذكر كه متعلق به ۳۵۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح مي باشد با موسيقي زندگي تنگاتنگي داشته اند اما همان طور كه از گفته مخاطبين بهرام برمي آيد در فرهنگ ايراني فرد يا افرادي كه به اصطلاح (موسيقي ورز) و فاعل و مجري امر موسيقي به عنوان يك شغل يا صنف باشند، وجود نداشته و موسيقي همواره آميخته و در ارتباط با يك آيين و يا يك مراسم و يا... بوده و به عنوان يك موضوع انتزاعي و مقوله اي قائم به ذات، مطرح نبوده است.
۴- موسيقي و آواز در اسلام (تأكيد بر حسن صوت)
الف- پيامبر اكرم(ص): «ورجع في القرآن صوتك فان الله يحب الصوت الحسن» وسائل جلد۴ ص ۸۵۹ ترجمه: در قرائت قرآن با صوتت ترجيع كن كه خداوند صوت خوب را دوست دارد.
ب: امام صادق(ع): علي ابن حسين (امام سجاد(ع) خوش آوازترين مردم در خواندن قرآن بود و سقاياني كه از كنار منزل وي مي گذشتند براي استماع صوت ايشان مي ايستادند و بعضي از حسن صوت حضرت بي هوش مي شدند (اصول كافي جلد ص ۶۱۶).
۵: نتيجه امتزاج و اختلاط دو فرهنگ
در تلاقي و تركيب فرهنگها بويژه وقتي يكي از آنها ريشه دار، كهن و صيقل خورده مثل فرهنگ ايران و ديگري جوان و پويا و هر دو مبتني بر عرفان و اخلاق و نيز جستجو و كشف (فرهنگ اسلامي) باشند نتيجه و برآيند آن، محصولي است كه به شهادت تاريخ به مدت چندين قرن دائر مدار و مركز و قلب اغلب يا تمامي ابداعات و اختراعات و اكتشافات در حوزه هاي علمي و نيز خلق و ايجاد نحله ها و مكاتب و شيوه هاي نو و بديع در حوزه هاي هنري و... گرديده است به حدي كه در چند قرن اعتلا و سيطره فرهنگ اسلامي، در كشورها و تمدنهاي ديگر، حركتي و خلق وبرداشتي را آن چنان كه تأثيرگذار باشد مشاهده نمي كنيم. در بخش هنر موسيقي كتب و رساله هاي گرانقدر و ارزشمندي چون رساله موسيقي ابن سينا در دانشنامه علايي، موسيقي كبير فارابي، ادوار موسيقي صفي الدين ارموي- شرح ادوار، جامع الالحان- مقاصدالالحان(هر سه از عبدالقادر مراغي) و... محصول اين دوران هستند.
موسيقي مذهبي در  ايران: استاد و پيشكسوت گرامي حوزه پژوهش و تحقيق موسيقي، جناب آقاي محمدرضا درويشي موسيقي مذهبي ايران را به ۴ بخش تقسيم كرده اند:
۱- موسيقي تعزيه ۲- موسيقي عزاداري ۳- موسيقي عبادي ۴- موسيقي صوفيانه يا عارفانه
كه ضمن تأييد اين تقسيم بندي در مجموع بايد اشاره كنيم موسيقي عارفانه البته با تساهل و اغماض در اين مجموعه و در كنار موسيقي صوفيانه قرار مي گيرد كه جاي بحث آن در اين نوشته نيست. اجمالاً عرض كنم موسيقي عرفاني در اصل و اساس دروني ترين و خصوصي ترين نوع موسيقي در جهان است و بيشتر يك مقوله اي فردي است و تعريف عام نمي پذيرد چرا كه به تعداد تمام عرفا، تنوع و گوناگوني دارد كه البته به دليل نوع تلقي و برداشت مفهومي و باور عامه شايد بتوان آن را در گفتار، موسيقي صوفيانه ناميد.
الف: موسيقي تعزيه كه همراه با نمايش و حركات عاملين و اجرا كنندگان است و تقريباً در بحثي كه بدان خواهيم پرداخت (موسيقي رمضان) نقشي ندارد.
ب: موسيقي عزاداري كه بيشتر مربوط به ايام محرم و صفر مي باشد بر مبناي واقعه جانسوز صحراي كربلا و اتفاقات پس از آن تا اربعين: البته عزاداري در ماه مبارك به دليل مصادف بودن ايام شهادت مولا علي(ع) و شبهاي قدر، با تمامي سوگواريها در مناسبتهاي ديگر از شكل و اجراي متفاوتي برخوردار است.
ج: موسيقي عبادي يا مناجات كه موسيقي ماه مبارك نيز در اين شاخه قرار مي گيرد و در سطور بعد بدان خواهيم پرداخت.
د: موسيقي صوفيانه كه بيشتر اجرايي و مبتني بر سماع و تحركهاي ويژه؛ آيين شال بستن و مشرف شدن و آيين عقد اخوت در عيد غديرخم مي باشد.
موسيقي عبادي يا مناجات كه به لحاظ تنوع و تكثر در شكل و اجرا، گسترده ترين بخش موسيقي در ۴ بخش فوق مي باشد و از شاخصه هايش: ستايش، نيايش، توجه، تمركز، مراقبه و بيان حاجت مندي و ارادت و... ضمن اينكه ديرپاترين و قديمي ترين نوع موسيقي در جهان و به لحاظ كمي و عددي، بزرگترين جمعيت مجريان و فاعلين را به خويش اختصاص مي دهد.
موسيقي در ماه مبارك رمضان
موسيقي در ماه مبارك رمضان به تناسب فرهنگها و روحيه هاي گوناگون و تنوع اقوام و نيز وجود مذاهب دو گانه (تشيع و تسنن) و زيرمجموعه ها و اجزاء آنان، گستردگي و گونه گوني بسياري را در اجراها و آيين هاي خود دارد مراسمي چون مولودي خواني (تولد امام حسن(ع) در نيمه رمضان)، گلدسته- سحرخواني(سحوري)- نقالي- هنگامه خواني- پرده خواني- منقبت خواني- ترنابازي و آداب و اشكال ديگري كه بحث را به دراز خواهد كشاند.
از اجراي تعزيه در ماه مبارك تقريباً در كتب تاريخي بنده به نقل و روايتي برخورد نكرده ام فقط در بعد از مشروطه و در زمان حكومت احمدشاه توسط كامران ميرزا تعزيه اي مبتني بر حوادث كوفه و شهادت اميرالمومنين اجرا مي شود در تكيه آقا كه در جنوب خيابان نياوران و در منطقه حصار بوعلي(بين كامرانيه و فرهنگسراي نياوران) قرار دارد و به جز آن تعزيه اي كه مربوط به ضربت خوردن و شهادت مولاي متقيان باشد برگزار نگرديده است.
مراسم ماه مبارك عمدتاً در سه مكان (مساجد و اماكن صرفاً مذهبي مثل امامزاده ها و تكايا- زورخانه ها و ورزشخانه ها- قهوه خانه ها و شبه نمايش خانه ها) انجام مي گرفته است.
۱- مساجد و اماكن صرفاً مذهبي: موسيقي آوازي مبتني بر عبادتها- مناجاتها- ستايش ها و... كه شاخص ترين اين مراسم، به منقبت خواني موسوم است و در تعريف گونه ها بايد گفت كه هر آنچه به ستايش و توصيف ارادتمندانه حضرت حق مربوط مي شده نام حمد و هر آنچه در ستايش و توصيف پيامبر اكرم و ائمه هدي خوانده مي شده (بويژه حضرت علي(ع) (منقبت يا نعت) و آنچه را كه در مدح و ستايش ديگر بزرگان اجرا مي گرديده به نام (مدح) مي ناميده اند و منقبت خوانان در سه گروه ساده خوان- غراخوان- مرصع خوان قرار مي گرفته اند كه ساده خوان فقط خوانندگي مي كرده و غراخوان به دكلمه و آواز و بعضاً هنر شاعري آراسته بوده و مرصع خوان به جز اين دو هنر به تاريخ داني و شرح و توصيف و نيز پرده گرداني يا مركب خواني و يا به تعبير نگارنده گوشه  چرخاني و نيز مناسب خواني تسلط داشته است (البته با مرصع خواني در شيوه هاي آواز دستگاهي و رديفي تفاوتهايي دارد و اين مرصع خواني شهري تر و جديدتر است به احتمال زياد و مربوط به بعد از تدوين رديفي و دستگاهي گوشه ها و آوازهاي ايراني است.)
۲- زورخانه ها و ورزشخانه ها: موسيقي ورزشخانه و زورخانه مبتني بر سازهاي كوبه اي (ضرب زورخانه) و متكي بر ريتم و ضرباهنگ است و به دليل تحرك ها و حركات ويژه (پا زدن- چرخ زدن تك پر- دو پر- شنا رفتن سنگ و ميل و كباده گيري و...) از اشعاري در اوزان سريع و مثنوي و نيز گوشه ها و آوازهاي مهيج و متحرك مثل رجز و... استفاده مي شده كه البته غزل خواني و منقبت خواني نيز مورد استفاده قرار مي گرفته است.
۳- قهوه خانه ها و مراكز اجتماعات: موسيقي اين بخش تنوع بيشتري نسبت به دو بخش قبلي داشته و به دليل بعضاً استفاده از فضاهاي بزرگتر و يا فضاهاي آزاد شامل پرده خواني- هنگامه خواني- نقالي و ترنا و... بوده است كه بيشتر متكي بر ملودي است و از ريتم كمتر يا كندتري نسبت به موسيقي زورخانه برخوردار است بازي ترنا (ترنا به معني پارچه تابيده و به شكل طناب درآمده) كه با مجازات ترنا زدن توسط سلطان يا خليفه همراه مي بوده است. اين امكان را به تنبيه شونده مي داد كه به جاي ترنا خوردن غزل خواني كند و اي بسا افرادي چند غزل خوان خوش صدا را استخدام مي كردند. تا هنگام مجازات آنان به جاي او آواز بخوانند.آوازها و غزلها در مايه بيات تهران اجرا مي شد كه در اين اواخر اندكي تغيير يافته بود و به لحن و لهجه هاي عربي و غلتهاي آواز عربي نزديك شده بود و نوع افراطي آن را با كششهاي خاص و فرودهاي ويژه اي كه دارد با اشعار مخصوص اش (مبتني بر ندامت و توبه و دوري و شكايت و...) در اندرزگاهها و زندانها بيشتر كاربرد يافته است.
مناجاتهاي مخصوص ماه رمضان: معروفترين و قديمي ترين مناجات آوازي ماه رمضان دعاي سحر است كه قديمي ترين موضوع مربوط به دعاي سحر كه در خاطر و حافظه نگارنده است مربوط به مرحوم عبدالجواد اديب نيشابوري، استاد بزرگ ادبيات و شعر و يكي از اركان و پايه هاي مكتب خراسان سراينده غزل معروف با مطلع: همچو فرهاد بود كوه كني پيشه ما... و معلم زنده يادان ملك الشعراي بهار- بديع الزمان فروزانفر- شاهزاده افسر (هاشم ميرزا)- مجدالعلاي بوستان- اديب ثاني و... مي باشد و آن اين است: در ۴ سالگي آبله يك چشم او را به كلي كور كرد و چشم ديگر مختصر بينايي داشت (خود مي گويد من ربع چشم دارم) در ۶ سالگي پدرش او را به مكتب نفرستاد از بيم اينكه مختصر بينايي او از بين برود شبي از شبهاي ماه رمضان گوش به دعاي سحر كه پدرش مي خواند داد و حفظ شعر در شب بعد كه پدرش به خاطر خواب آلودگي در خواندن دعا اشتباه كرد او از جا جست و اشتباه پدر را يادآور شد و... پدرش راضي به مكتب رفتن او شد (به نقل از حافظ از كتاب زندگي نامه اديب نيشابوري) و بعد از ايشان معروفترين دعاي سحر كه نقل شده دعاي سحرخواندن توسط ابوالحسن اقبال السلطان (اقبال آذر) در مسجد سپهسالار تهران است. در روزگار ما نيز دعاي سحر در مايه بيات راجع خوانده مي شد و مي شود (انت ساتر عورتي... فغفرلي خطيئتي و...)
اما همچنان كه در موضوع عزاداري متذكر شدم ماه مبارك رمضان چند ويژگي دارد كه از جمله مراسم شب قدر و گراميداشت اين شبها و اجراي آيين شب احيا و قرائت دعاي جوشن كبير (شامل ذكر نام حضرت حق به تعداد ۱۰۰۰ نام متفاوت با ترجيع شگفت و تأثيرگذارش الغوث الغوث، خلصنا...) و هم چنين سه شناسنامه جديد هنري- عبادي در اين ماه عزيز كه مربوط به چند دهه اخير است. يك اين كه اذان زيبا و ايراني عارف  گرامي استاد عبدالكريم موذن زاده اردبيلي در آواز بيات زند (گوشه روح الارواح) و دو ديگر دعاي آسماني و الهي ربنا كه در اصل آيه هاي شريف ۱۹۴ و ۱۹۳ سوره آل عمران مي باشد (ربنا اننا سمعنا منادياً ينادي...) كه بهترين نوع هنر ترصيع در صناعات ادبي است و سومي آواز مثنوي در مقام افشاري با شعر جاويدان مولانا جلال الدين محمد كه هر دو توسط استاد بزرگ آواز ايران، جناب محمدرضا شجريان اجرا گرديده است و در هر زمان كه اين ۳ اثر شنيده مي شود گويا آن زمان حتماً ماه رمضان است.
و اين از تأثيرات متقابل و شگفت  و در حقيقت پيوند خجسته بين دو مقوله واحد المنشأ يعني معنويت و اعتلا در مفهوم زيبايي و هنر در بيان به شمار مي آيد ماه رمضان حتي براي پايان خود و حلول عيد مبارك فطر نيز موسيقي مخصوص دارد كه با شعر «اي ماه خدا خدا نگهدار» هر ساله برگزار مي شده است (دستگاه شور) در چند سال اخير به همت هنرمند گرامي جناب آقاي هادي آرزم نيز بر روي ادعيه ها و آيات مقدس مثل جوشن كبير، زيارت عاشورا، مناجات خمسه عشر، مناجات شعبانيه و... كوششهاي موسيقايي انجام گرديده است كه با استفاده از ملودي پردازي و جملات و ظرافتهاي موسيقي آوازي و البته بدون ساز و نوازندگي ساز، سعي بسياري در تنوع اجرايي اين دعاهاي متعالي شده تا به نوعي اجراي چند صدايي و چند خطي اين دعاها، آن را شنيدني تر و به ياد سپردني تر سازد و انشاءالله كه تلاش ايشان مثمرثمر واقع خواهد گرديد.

مجيد كياني :
معنويت هنر ما، جهاني شدن آن را نويد مي دهد
006096.jpg

يك پژوهشگر موسيقي سنتي معتقد است همه هنرهاي ما ايرانيان از يك فرهنگ كهن برخوردار است و به دليل معنويت سرشاري كه در همه هنرهاي ما به خصوص موسيقي وجود دارد خود به خود جهاني شدن آن را نويد مي دهد.
به گزارش خبرگزاري مهر مجيد كياني استاد سنتور، در آستانه برگزاري همايش بين المللي هنر و جهاني شدن با بيان اين مطلب افزود: مشكلي كه پيش روي هنر و خصوصا موسيقي ما قرار دارد، اين است كه چندان در جهان شناخته شده نيست. وي در ادامه گفت: بسياري از كارشناسان و صاحبنظران معتقدند كه موسيقي ايراني از موسيقي هندي بسيار سنجيده تر و هنري تر است، اما موسيقي هند را خيلي بيشتر از موسيقي ما در جهان مي شناسند. كياني عنوان كرد: خوشبختانه جهاني شدن به معناي از بين رفتن فرهنگ و خصوصيات ملي يك قوم نيست، بلكه به اين معناست كه هر فرهنگي، خصوصيات و معنويت خود را حفظ كند و به جهانيان نشان بدهد.
كياني موسيقي بومي ايران را بسيار غني و متنوع دانست و گفت: از مجموعه اين موسيقي هاي بومي، يك موسيقي رديفي به وجود آمده است كه موسيقي رسمي ماست و مي تواند جهاني باشد. وي برخلاف نظر برخي از هنرمندان، تشريفاتي بودن همايش هنر و جهاني شدن را موضوع بدي ندانست و در پايان گفت: آن چيزي كه به تشريفاتي بودن يك همايش صدمه مي زند اين است كه بي محتوا باشد. اگر محققان، صاحبنظران، ايران شناسان و هنرشناسان در اين همايش حضور داشته باشند خواه ناخواه بحث تشريفات به عقب رانده مي شود. همايش بين المللي هنر و جهاني شدن به همت مركز مطالعات و تحقيقات هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و با حضور انديشمندان سراسر جهان در تاريخ ۲۷ و ۲۸ دي ماه در تهران برگزار مي شود.
شيوه جديد دف و دف نوازي به بازار آمد
كتاب تحقيقي، آموزشي دف و دف نوازي به شيوه و روش احمد خاك طينت، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.به گزارش روابط عمومي انتشارات سوره مهر، كتاب حاضر ثمره هفت سال تحقيق و پژوهش در تمام شيوه هاي نوازندگي قدما و معاصرين و همچنين تفحصي در تاريخ و فرهنگ اين ساز كوبه اي در ميان قومهاي مختلف و ساختار فيزيكي آن از ديدگاه علمي است. اين كتاب در يازده فصل تهيه و تنظيم شده است. فصل اول: سخني كوتاه در مورد پيدايش ريتم و سازهاي كوبه اي، فصل دوم: نگرشي به تاريخ دف و دف نوازي، فصل سوم: فرهنگ دف نوازي در جهان، فصل چهارم: فرهنگ دف نوازي و دايره نوازي در ايران، فصل پنجم: نوازندگان دف از گذشته تا به حال (دف نوازان)، فصل ششم: اثرات نواختن دف و طريقه نگهداري دف، فصل هفتم: ابعاد مختلف دف نوازي (تك نوازي، همنوازي، گروه نوازي)،  فصل هشتم: مراحل ساخت دف (ساختمان دف و انواع آن) همراه با ضميمه تحقيقات، فصل نهم: اصول كلي درباره وزن، فصل دهم: آموزش نت نويسي در دف نوازي و روش علمي آن، فصل يازدهم: بخش تمرينات دف نوازي از عناوين اين كتاب مي باشد. آنچه مي خوانيد بخشي از نوشته احمد خاك طينت است: «دير آشناي ماندگار: اين كتاب دستمايه چند سال، تلاش بي وقفه اي است كه در راه رسيدن به عشق پيمودم. عشقي ازلي كه برگرفته از فيوضات حق است و راه اتصالش، سپيدي و بي آلايشي دف پاك و با پاي نهادن بدين راه كوله باري سنگين را بر دوش خويش متحمل گشتم و...».
مقام ۱۵
پانزدهمين شماره ماهنامه تخصصي مقام موسيقايي ويژه مهر ماه ۸۳ منتشر شد.
به گزارش روابط عمومي انتشارات سوره مهر در سرمقاله اين شماره ماهنامه مقام موسيقايي از ابتذال در موسيقي، مشخصات آن، مبتذل ساز و ... صحبت شده است.
آنچه در اين شماره مي خوانيم: حكم قرآن از منظر مفسران قرآن كريم (بخش ششم مقاله دكتر ابوالقاسم نقيبي)، قوپوزنوازان دلسوخته آذربايجان(۳)، نوشته دكتر حسين محمدزاده صديق درباره ساري عاشيق، خنياگر هجران)، همگون و ناهمگون (معرفي موسيقي و نقش خواني قاليباف خانه هاي ايران)، موسيقي ترانه و ترانه در موسيقي (گفت و گو با شكوه قاسم نيا)، گوسان پارسي (گزارشي از نخستين كنگره گوسان پارسي با بررسي نقل و نقالي در نواحي ايران، نقل هاي موسيقايي، منظومه اي و تلفيقي نوشته آزاده شهمير نوري)، نيش و نوش براي هنرمند (نوشته رامين دربندي)، موسيقي اي كه يار خاطر است (مطالبي درباره علي رضا افتخاري، نوشته رضا مهدوي)، رمز مانايي (ساختارشناسي آواز «محمودي خوانساري» نوشته حسين عليشاپور)، برنامه آموزشي موسيقي براي كودكان (كنسرواتور موسيقي ويكتوريا براي سال تحصيلي ۲۰۰۵ / ۲۰۰۴ ترجمه: پروين قائمي)، گفت و شنودي با آرون كاپلند (ترجمه: همايون نوراحمر)، سبك گوتيك و موسيقي آن (عنوان مقاله اي از وولفگانگ دوملينگ و تومان رولف، ترجمه: شقايق پژهانفر)، نگرشي به ويژه نامه كولي (نقدي بر پنج مقاله شماره سيزده مقام موسيقايي، نوشته هوشنگ جاويد)و...

|   اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |