ليلا  موسوي زاده 
دبيرستان دخترانه هوانوردي افتتاح شد. با اينكه تبليغات وسيعي براي جذب دانش آموزان صورت نگرفت و از مرداد ماه تاسيس اين مدرسه قطعي شد، 27 نفر از دانش آموزان علاقه مند اين رشته توانستند در مدرسه هوانوردي ثبت نام كنند.
پيش از اين بايد با گذراندن درس هايي كه ارتباط چنداني با اين رشته نداشت در كنكور شركت مي كردند و در صورت قبولي ادامه تحصيل مي دادند. خانم حيدري مدير اين مدرسه 31 سال در آموزش و پرورش خدمت كرده و موسس مدرسه هوانوردي دخترانه است.
او مي گويد: چون دوران بازنشستگي من فرا رسيده بود و به اين كار علاقه داشتم، تصميم گرفتم تا يك هنرستان تاسيس كنم. پس از مدتي مطالعه و تحقيق در اين زمينه كه چه رشته اي مي تواند باعث نوآوري شود ، به اين نتيجه رسيدم كه رشته هوانوردي در مقطع دبيرستان دخترانه وجود ندارد. اقدامات لازم را انجام دادم و با استقبال همكاران فرهنگي و اداره كار و دانش مواجه شدم. به هر حال سال گذشته اين رشته كد گذاري شد و با كمك همكاران سازمان هواپيمايي و آموزش و پرورش مراحل اجرايي طي شد. به هر حال از مرداد ماه امسال رسما اين مدرسه در منطقه۷ تهران تاسيس شد. اطلاعيه و تبليغات، خيلي گسترده نبود، فقط آموزش و پرورش تهران اين رشته را روي سايت خبري معرفي كرد و در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار آگهي داديم، اما اين اطلاع رساني كافي نبود و تعداد زيادي از علاقه مندان اين رشته دير متوجه شدند. خيلي از دانش آموزان از شهرستان ها براي ثبت نام آمدند، اما چون امكانات خوابگاه نداشتيم نتوانستند بمانند. عده اي هم براي سال بعد جا رزرو كردند. براي ثبت نام شرايط خاصي نداشتيم چون هوانوردي از رشته هاي فني حرفه اي است و درس هاي رياضي و زبان در اين رشته اهميت دارد. اكثر واحدهاي درسي تخصصي و مربوط به هواپيما، تجهيزات فرودگاه، خلباني و ... است. استادان را از دانشكده هواپيمايي و هنرستان هوانوردي پسرانه انتخاب كرديم و واحدها هم طبق هنرستان هوانوردي پسرانه است كه از 5 سال قبل تاسيس شده. آينده شغلي و تحصيلي دانش آموزاني كه از اين مقطع، اين رشته را انتخاب مي كنند مشخص است و ادامه دروس دبيرستان در دانشكده هواپيمايي است. در رشته هوانوردي فعاليت هاي عملي از دروس تئوري، بيشتر است و دانش آموزان پس از خواندن يك سال درس هاي تئوري، برنامه هاي عملي و واحدهاي كارگاهي خواهند داشت. هزينه تحصيل در اين مدرسه كمتر از مدارس غيرانتفاعي است و شهريه آن طبق مصوبه آموزش است.
ديدگاه خانواده ها
در جامعه اي كه جوانان تحت پوشش خانواده ها هستند و به نوعي همكاري و فراهم كردن شرايط درمحقق شدن اهداف آنها تاثير گذار است، دانش آموزان دختري كه اين رشته را از سن 15 سالگي انتخاب كرده، بايد از حمايت خانواده ها برخوردار باشند. به خصوص در رشته هوانوردي كه تا به حال در ايران زنان فعاليت چنداني نداشته اند و تا به حال فقط 5 زن خلبان در كشور داشته ايم كه نسبت به جمعيت و علاقه مندان اين رشته آمار بسيار كمي دارد.
فرامرز قره باغي روزنامه نگار، پدر يكي از دانش آموزان هوانوردي مي گويد: بيشتر از اينكه ما مشوق دخترمان باشيم، خودش تصميم به انتخاب اين رشته گرفته بود، در عين حال ضمن آشنايي كه از قبل با صنعت هوانوردي داشتم و تحقيقاتي كه انجام دادم، فكر مي كنم اين رشته در ايران رشد زيادي خواهد داشت. به هر حال در آينده حضور زنان ايراني در صنعت هوانوردي اجتناب ناپذير است.
براي رشد اين رشته ارگان هاي مربوطه بايد از نظر سخت افزاري حمايت هاي لازم را انجام دهند. نهادها و دستگاه هاي مسوول دولت دورنماي ايران را در سال هاي آينده بسيار خوشبينانه تر ترسيم كرده اند، اين در حد حرف و شعار نبايد باشد. اما از جهت مديريت مدرسه به صورت كارآمدي مجموعه آموزشي را چيدمان كرده است.
قبل از تاسيس اين مدرسه دختر من قرار بود باستان شناس شود، اما با ديدن تابلوي اين مدرسه تصميمش تغيير كرد و سرنوشتش را از اعماق زمين به اوج آسمان ها برد.
خوشابي پدر يكي ديگر از دانش آموزان كه كارشناس مديريت صنعتي است، مي گويد: از ابتدا فرزندم را طوري تربيت كرده ام تا با توجه به موقعيتي كه در كشور داريم بتواند در جامعه نقش داشته باشد. دخترم هميشه به خلباني علاقه داشت و به دليل اينكه در ايران دبيرستان هوانوردي دخترانه نداشتيم با يكي از دوستانم كه مهندس پرواز بود مشورت كرده بودم و قرار بود از مهر ماه دخترم در امارات در اين رشته تحصيل كند. تمام مقدماتش را هم انجام داده بوديم تا اينكه آگهي اين دبيرستان هوانوردي را در روزنامه ديديم و پس از تحقيق در رابطه با اين هنرستان و دروسي كه مي گذرانند دخترم را ثبت نام كردم، از اين جهت بسيار خوشحال هستم چون هم دوري از خانواده و هم هزينه در آنجا براي ما مشكل ساز بود.
نگاه متفاوت دانش آموزان
قطعا دختراني كه در سن 15 سالگي رشته هوانوردي را انتخاب مي كنند، با برخي ديگر از جوانان كه در رشته هاي معمولي تحصيل مي كنند، متفاوت هستند. 27 دانش آموز دختر كه در اولين سال تاسيس اين مدرسه ثبت نام كرده اند با ديدن تابلو اين مدرسه يا يك آگهي تبليغاتي در كمتر از يك ماه تصميم خود را گرفتند. شايد در سال هاي قبل هم تعداد زيادي از دختران در حسرت تحصيل در اين رشته از مقطع دبيرستان بوده اند تا زودتر در رشته مورد علاقه شان تحصيل كنند.
مريم رزاقي يكي از دانش آموزان اين دبيرستان از سال گذشته، از طريق مادرش كه در آموزش و پرورش است از تاسيس اين رشته باخبر شده است و پس از مطالعه دروس تصميم گرفت در رشته هوانوردي تحصيل كند. پس از دوران دبيرستان مي توانيم در دانشكده هواپيمايي در 300 رشته مختلف تحصيل كنيم. همه بچه ها بسيار به واحدهاي درسي علاقه مند هستند و هر كدام با روشي متفاوت با اين رشته آشنا شده اند. امسال چون سال اول است، درس هاي تئوري بيشتر از درس هاي عملي داريم و پس از گذراندن اين دو سال بدون رفتن به پيش دانشگاهي مي توانيم در كنكور دانشكده علمي كاربردي شركت كنيم. از كودكي به خلباني علاقه داشتم، اما هيچ وقت فكر نمي كردم كه بتوانم خيلي زود در اين رشته تحصيل كنم. اگر رشته هوانوردي نبود در رشته ايرانگردي و جهانگردي ادامه تحصيل مي دادم. خيلي از بچه ها عقيده دارند كه اگر امسال اين رشته تاسيس نشده بود، دچار سردرگمي شده بودند و بالا جبار رشته اي را بدون علاقه انتخاب مي كردند. دروس رياضي و زبان از واحدهاي مهم ما است و در بعضي از كلاس ها فقط انگليسي صحبت مي كنيم.
حالا در كلاس هاي هوانوردي دختراني حضور دارند كه با معدل بالا، توانايي تحصيل در رشته هاي پزشكي و مهندسي را دارند. اما آنها با اشتياق هوانوردي مي خوانند.

رضا محدث- نام دفترچه كه مي آيد همه دانش آموزان ياد دفترچه هاي عذاب آور پيك شادي مي افتند كه هر ساله در پايان اسفندماه براي تعطيلات نوروزي به آنها داده مي شود. ولي اين بار از اين خبرها نيست. مي خواهيم برايتان از دفترچه اي متفاوت بنويسيم، پس دچار آلرژي به دفترچه نشويد. اين دفترچه، دفترچه اي است با هدف شناساندن ميراث فرهنگي از منظر گردشگري به دانش آموزان با نام تصويرنامه ديدني هاي ايران.اين طرح در قالب مسابقه ايران شناسي بين دانش آموزان برگزار مي شود و تنها دانش آموزان تهراني در مقاطع راهنمايي، متوسطه، پيش دانشگاهي و كار دانش در آن شركت كنند.
نحوه مسابقه
طبق هماهنگي هاي انجام شده ميان آموزش و پرورش و ستاد مسابقه ايرانشناسي قرار شده كه دفترچه هايي با نام تصويرنامه ديدني هاي ايران در اختيار دانش آموزان قرار گيرد. در اين دفترچه مكان هاي تاريخي و قديمي ايران معرفي مي شود، عكس ها و همچنين توضيحاتي در خصوص اين مناطق هم داده شده است. اما مسابقه بدين صورت است كه عكسي از يكي از مناطق تاريخي ايران به همراه توضيحات لازم در آن درج شده است. دانش آموزان بايد درگروه هاي چهار نفره تحقيقات خود را درخصوص اين عكس انجام دهند و به ستاد ارسال كنند. اين مسابقه اصلي است اما مسابقات ديگري هم هست. سوالات چهارگزينه اي هم در اين دفترچه در نظر گرفته شده كه بايد به  آنها به صورت انفرادي پاسخ داد. همچنين اگر دانش آموزان خاطره اي از سفر به آن منطقه دارند، مي توانند بنويسند و جايزه بگيرند. گفتيم جايزه، لازم شد توضيحي در خصوص جوايز هم بدهيم. به گفته آقاي يزدگرد، دبير اجرايي اين طرح، قرار شده براي مسابقه اصلي كه همان قسمت پژوهش است، جايزه نفيسي- كه شايد سفر به همان منطقه باشد- اهدا شود.
توزيع 
اين دفترچه هاي رايگان ابتدا قرار بود توسط آموزش وپرورش توزيع شوند، اما به خاطر تسريع بخشيدن به كار، ستاد تصميم گرفته با هماهنگي آموزش و پرورش منطقه و شناسايي مدارس هر منطقه حضورا دفترچه ها را به مدارس تحويل دهند. اين طرح آماده اجراست و دانش آموزان احتمالا در اوايل آذرماه تصويرنامه ديدني هاي ايران را دريافت خواهند كرد.

شايد جذابترين برنامه اي كه بخواهيم امروز به خاطرش منتظر باشيم ديدار تيم هاي ايران و لائوس باشد. شايد اين مسابقه آن هيجان لازم و كافي را نداشته باشد و شايد پيروزي ايران در اين مسابقه از قبل پيش بيني شده باشد، اما گردآمدن تيم ملي و برو بچه هاي تيم در كنار هم و مهمتر از همه ديدن رضا چلنگر مترجم سابق تيم كه دوباره بازگشته مي تواند جذابيت خاص خود را داشته باشد. شايد اين لائوس بلايي كه سر اردن درآورد را بر سر ما هم درآورد.
امروز مي توانيد تكرار سريال ماموران پرونده هاي راكد را ساعت 40:13 تماشا كنيد از شبكه 3.
بعد از اين سريال مجموعه طنز كمربندها را ببنديم از همان شبكه سوم پخش مي شود.
تكرار سريال پرستاران كه ديشب از شبكه اول پخش شد، ساعت 10:15 امروز پخش خواهد شد. مسابقه تيم ملي ايران با لائوس طبق اعلام قبلي فدراسيون قرار است كه ساعت 30:19 آغاز شود. حالا اگر تغيير كرد ما را ببخشيد.
ساعت۱۹ قسمت ديگري از سريال پليس دريايي از شبكه تهران پخش مي شود.
بعد از اين سريال و راس ساعت 20 مي توانيد مجموعه طنز باجناق ها را باز هم از شبكه تهران مشاهده كنيد. رسم شيدايي هم سريال چهارشنبه شب هاي شبكه اول سيما است؛ معمولا سريال هاي اين شبكه هم حول و حوش ساعت 10:22 آغاز مي شود.
امروز تيم هاي ملي در سراسر جهان مسابقه دارند به همين دليل ليگ قهرمانان اروپا تعطيل است. بنابراين آخرين برنامه پيشنهادي براي امشب تكرار سريال طلسم شدگان است كه روز جمعه پخش شد. اين سريال را هم مي توانيد از شبكه تهران تماشا كنيد. زمان پخش اين سريال هم ساعت 23 خواهد بود. طلسم شدگان به قسمت هاي پاياني خود نزديك مي شود. روز خوبي داشته باشيد.

گروهي از جوانان خوداشتغال نمايشگاهي از هنرهاي دستي شان را در فرهنگسراي كار برگزار كرده اند. اين نمايشگاه هر روز به جز ايام تعطيل از ساعت 9 صبح تا 5 بعدازظهر در فرهنگسراي كار برپا مي شود و براي بازديد از آن مي توانيد به نشاني: خيابان قزوين، نرسيده به سه راه آذري، خيابان شهيد سبحاني، پلاك۲۶۴ برويد يا با شماره تلفن 5773301 تماس بگيريد. اما خانم ها هم بيكار ننشسته و نمايشگاهي از آثار هنرهاي دستي را با عنوان خوداشتغالي بانوان در نگارخانه فرهنگسراي خانواده برگزار كرده اند. در اين نمايشگاه مي توانيد آثار 7 هنرمند را در زمينه هاي كار روي سفال و سراميك، تابلوهاي فانتزي، كاردستي با چيني، فرفورژه، شمع سازي و ... ببينيد. اين نمايشگاه تا 5 آذرماه ادامه دارد و براي بازديد از آن مي توانيد هر روز از ساعت 9 صبح تا 8 بعدازظهر به فرهنگسراي خانواده در نارمك، ميدان هلال احمر، خيابان گلستان مراجعه كنيد يا براي اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 7819468 تماس بگيريد.

نامه اي به دختر نوجوان فلسطيني كه با شليك 12 گلوله به دست سرباز اسرائيلي به شهادت رسيده است. اين جمله در حقيقت موضوع يك مسابقه ادبي است كه فرهنگسراي اقوام به مناسبت روز جهاني قدس برگزار كرده . در اين مسابقه فقط دختران 12 تا 16 ساله مي توانند شركت كنند. اين عده مي توانند آثارشان را حداقل در دو صفحه۴ A و به صورت تايپ شده يا با خط خوانا تا تاريخ 15 آذرماه به نشاني: ميدان ابوذر، خيابان سجادجنوبي، ميدان بهاران، فرهنگسراي اقوام بفرستند يا براي اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 6237470 تماس بگيرند. خبر ديگر اينكه فرهنگسراي سالمند براي آشنايي بيشتر شهروندان با مسايل حقوقي و حل مشكلات حقوقي آنها جلسات مشاوره حقوقي را به صورت رايگان برگزار مي كند. در اين جلسات كه با حضور وكيل پايه يك دادگستري تشكيل مي شود، مشاوره ها و راهكارهاي لازم براي تمام مسايل و مشكلات حقوقي شامل اختلافات ملكي، نفقه، طلاق، مالك و مستاجر، چك و ... داده مي شود. اين جلسات سه شنبه هر هفته ساعت 15 برگزار مي شود و براي شركت در آنها بايد به نشاني: ميدان امام حسين، خيابان 17 شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام مراجعه كرده و وقت قبلي بگيريد.

نمايش شاد و موزيكال خانم قدا گول نخوريا به كارگرداني عليرضا دهقاني و براي سنين دبستان و پيش دبستان در سالن گلبانگ فرهنگسراي اشراق به روي صحنه رفته است. اين نمايش را تا تاريخ 5 آذرماه و در سانس 10 صبح در سالن گلبانگ مي توانيد، ببينيد.
البته براي هماهنگي و رزرو بليت بايد با شماره تلفن 7327685 تماس بگيريد يا به نشاني فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي طبيعت اشراق مراجعه كنيد.
نمايش دزدي از آقاي برشت هم در مجموعه تئاترشهر اجرا شده است.
اين نمايش را مجتبي چراغعلي نوشته و كارگرداني كرده است و محمدحسين مجدزاده به همراه مارال عبادي، مجتبي دهشناس، هومن صالحي و لطف الله سيفي در آن بازي مي كنند.
براي ديدن اين نمايش كافي است هر روز ساعت 30:7 بعدازظهر به تالار خانه خورشيد مجموعه تئاتر شهر برويد.

عصر امروز را مي  توانيم با ديدن يك فيلم سپري كنيم؛ تاملي در سينماي مستند. منظورمان البته همان واقعيت هاي دور و برخودمان است. اينكه برخي مي  كوشند تا روزبه روز متفاوت  تر شوند.
محسن رمضاني بازيگر نابيناي سينماي ايران است، بازيگري متفاوت با ديگران. او در فيلم رنگ خدا به كارگرداني مجيد مجيدي به موفقيت هاي زيادي دست پيدا كرد. فيلمي كه توانست او را به عنوان يك شخصيت در سينماي مستند تثبيت كند.اين بازيگر قصد دارد فيلم بسازد و با دريچه نگاه خودش از پشت دوربين زواياي ديگري از زندگي را به تصوير بكشد. رضا نوذري كارگردان فيلمي است كه سنديت فيلمسازي رمضاني را نشان مي  دهد. او كه پنجمين فيلم خود را براي امروز آماده اكران عمومي كرده، كار تهيه، طراحي، نوشتن و ساخت فيلم را خود به عهده گرفته است. اين فيلم در سه اپيزود در قالب POU نقطه ديد شخصيت ساخته شده؛ فيلمي سياه و سفيد از نماي نزديك و برخاسته از خاطره.
در فيلمي كه ساعت 17 قرار است در خانه هنرمندان به نمايش درآيد، محسن رمضاني و سميه رهنمو به مدت 21 دقيقه به ايفاي نقش مي  پردازند.

هوا، هوايي نيمه ابري است. شعرا به اين هوا مي گويند هواي دو نفره. شايد باشد اما ما هواي كلاغ ها را براي اين وضعيت ترجيح مي دهيم. اول به اين دليل كه شاعر نيستيم و بعد هم اينكه روز اول پاييز نوشتيم: بگذار از حسادت بميرند، برگ هاي سبز متظاهر. فصل محبوب من و كلاغ ها از راه مي رسد؛ زرد خاكستري. از همه اينها گذشته، دروغ چرا ؟ ما به چشم خودمان ديديم كه حال كلاغ ها در اين هوا خوب مي شود. تمام اين حرف ها را زديم كه بگوييم امروز دماي هوا 19 درجه است و امشب هم به 10 درجه مي رسد. وضعيت نيمه ابري را هم كه گفتيم حرف ديگري نيست.

در جهان كسي شوربخت تر از كسي نيست كه هماره مي كوشد خود را به گونه اي جلوه دهد كه هرگز آن گونه نيست؛ نه از نظر جسمي و نه از نظر روحي.
آنژلو پارتي
بدبختي هميشه از دري وارد مي شود كه برايش باز گذاشته اند.
ضرب المثل كوبايي
انسان بينوا، قايق بي بادبان است.
ضرب المثل سوئدي 

تفاوت 
تفاوت در صفحه اول ايرانشهر 19/8/83 به خاطر عكس تبليغاتي پايين صفحه و گزارش بالاي آن راجع به بچه هاي زلزله زده بم مشهود بود. تفاوت بچه هاي فقير و مرفه، كاملا ضد و نقيض است و ناراحت كننده. چرا مسوولان همشهري اين آگهي را براي اين صفحه در نظر گرفته اند.
دوست عزيز، توضيح اينكه: آگهي ها پيش از انتخاب مطالب براي صفحه در نظر گرفته مي شوند. شايد حق با شما باشد، اما تفاوت هاي مهمتري هم در جامعه وجود دارد.
تشكر
آقايي تماس گرفتند از مطلب آخرين شير ايران تشكر كردند. اين چندمين تماسي بود كه در تشكر از اين مطلب داشتيم. بنابراين ما هم از شما متشكريم كه با وجود دغدغه هاي فراوان هنوز وضعيت حيوانات برايتان مهم است.
درخواست شما
تعدادي از خواننده ها تماس گرفتند و بابت چاپ مطلب نامه هاي بچه هاي بم تشكر كردند. اغلب اين تماس ها چنين مفهومي داشتند: از اينكه هنوز به فكر مردم بم هستيد و از آنها مطلب مي نويسيد، متشكريم.
نكته مهم اينكه اغلب خواننده ها انتظار داشتند ما شماره حساب يا يك سايت اينترنتي را براي كمك به مردم بم اعلام كنيم. ايده خوبيست، ولي بنا به دلايلي فعلا ميسر نيست.
استقبال از تغييرات
من يكي از خواننده هاي ثابت ايرانشهر هستم. از اينكه تغييراتي در نشريه ايجاد كرده ايد و مطالب تازه اي چاپ مي كنيد، متشكرم.
نكته سنجي شما قابل تقديم است، دوست عزيز. ما اميدواريم كه بتوانيم به زودي تغييراتي اساسي در مجموعه به وجود بياوريم تا حتي خواننده هاي فصلي هم متوجه اين تغييرات بشوند. اين اتفاق به زودي رخ مي دهد. منتظر باشيد.
آشنايي با ما
يكي ديگر از خواننده ها تماس گرفتند و درخواستشان آشنايي بيشتر با مجموعه ايرانشهر بود. اينان دوست داشتند قيافه افرادي را كه زياد مطلب مي نويسند، ببينند. پيشنهاد اين خواننده عزيز چاپ عكس نويسنده ها و نوشتن از آنها بود.
دوست عزيز شما خيلي لطف داريد كه مي خواهيد با ما بيشتر آشنا شويد. البته مطمئن باشيد كه قيافه ما را نبينيد، راحت تر مطالبمان را مي خوانيد. از شوخي گذشته، شايد اين امكان در مراسم جشن تولد ايرانشهر ممكن شود، البته امسال كه گذشت. پس سال بعد اگر بوديم، ما را در روز تولدمان مي بينيد.

رمضان تمام شده و حال و هواي شهر تغيير كرده است. هوا هم كه سرد شده و در گوشه  كنار خيابان ها بازار گاري هاي خوراكي، داغ است. از دور مي  بيني كه بخار و گرماي گاري سرما را به سخره گرفته است. هر چه نزديك تر   شوي رنگ زيباي روي چرخ دستي بيشتر توجه ات را جلب مي  كند. كنار فروشنده دورگرد كه مي  ايستي تاب آوردن بوي اين خوراكي لذيذ و نخوردنش غيرممكن مي  شود. وقتي يك اسكناس 500 توماني را جلوي فروشنده مي  گيري يك بشقاب پر از لبو تحويلت مي  دهد و يك چنگال كه خوردن را شروع كني. دور چرخ چند نفر ايستاده، مشغول خوردن هستند و البته همه لبو نمي  خورند. باقالي هاي پخته با نمك و ادويه هم به اندازه كافي وسوسه انگيز است. تمام بساط فروشنده همين چرخ و يك گاز پيك نيكي جاساز شده در زير ديگ ها و چند كيلو لبو و باقالي است اما به اندازه يك مغازه لوكس، جذاب و دل انگيز است. البته خود فروشنده كه تا چندماه پيش گردوي تازه مي  فروخته چنين نظري ندارد و دربه در دنبال اين است كه بتواند شغلش را عوض كند. براي اينكه سرماي تهران هميشه با رنگ و بوي لبو و باقالي و اين خوردني هاي خاطر ه انگيز همراه باشد، سري به اين فروشنده ها بزنيد. لبو و باقالي بهانه است براي گرم شدن آه تهراني ها...

چشم به هم زديم و هفته رسيد به آخرش. اين چهارشنبه را مي گذاريم براي فراموش كردن تمام نرسيده و نداشته هايمان. تضميني وجود ندارد، شايد امروز هم به خواسته هايمان نرسيم اما حداقل چهارشنبه با اين نگاه، اين حسن را برايمان دارد كه غصه هاي گذشته را فراموش مي كنيم. زندگي كه چيزي جز اين نيست.

نرسيدي؟ نگران نباش دوست عزيز، براي دلداري است، كلي نصيحت كلاسيك داريم. مثلا اينكه منتظر نبودي، وگر نه مي رسيدي. يا اينكه شايد به اندازه كافي براي رسيدن تلاش نكردي. از همه اين حرف ها گذشته، دنيا كه با امروز به آخر نمي رسد. شايد روزي ديگر رسيدي. اگر حوصله ات از نصيحت هاي كلاسيك سررفته، حرف ديگري هم هست. دوستي مي گفت:عشق در نرسيدن است!

ايشان بالا ي تلفن عمومي چه مي كند؟ قبل از اينكه بگوييد بيا پايين ، خدمتتان عرض مي كنيم كه مامورند و معذور!