سرنوشت ازدواج هاي عراقي-ايراني، عراقي- عراقي
مردان مي روند و زنان مي مانند
تا سال 1380 ، 4310 ازدواج از نوع ازدواج مرد عراقي با زن ايراني به ثبت رسيده كه البته اگر به اين رقم، تعداد ازدواج هاي ثبت نشده را هم اضافه كنيم حتما به آماري متصاعد ! مي رسيم
آمنه كه ازدواجي بدون ثبت دارد، در معرض خطر ترك همسر قرار دارد، چرا كه در ايران براي فواد، همسر او، كاري نيست
مهساجزيني
قصه هنوز به پايان نرسيده و ماجراي ازدواج زنان ايراني با افغان ها و مشكلاتي كه در راه بازگشت آنان به مملكت شوهري! ادامه داشت، مسايل جديدي به وجود آمد. در ماجراي جديد اما، نقش اول به مهاجران عراقي رسيد. سقوط صدام، باز شدن مرزها و آزادي در رفت و آمد. قصه قصه مرداني بود كه يكباره هواي رفتن به سرشان زد و زنان و كودكاني كه دل در گروي خاك ايران داشتند؛ قصه آن مرد رفت و همسري تنها ماند.
وضعيت عراقي هاي ساكن ايران كمي پيچيده تر از افغان هاست. چه، ايران و عراق مشكلاتي طولاني و حل ناشدني دارند.
عراقي هاي ساكن ايران به واسطه وابستگي هاي تاريخي به چند دسته تقسيم مي شوند. مهاجران بدون شناسنامه، ايراني الاصل ها كه برخي از آنها موفق به دريافت شناسنامه شده اند و زائران و تاجران كه بيشتر پس از بمباران حلبچه و جنگ خليج فارس پاي به ايران گذاشته بودند.
به هنگام جنگ آمريكا در عراق، آمار اتباع رسمي كشور عراق در ايران به حدود 200 هزار نفر رسيده بود كه غالبا داراي كارت شناسايي وزارت كشور بودند.
در ماه هاي اول سقوط صدام، فشار زيادي به خصوص از ناحيه 45هزار نفر آنها كه در اردوگاه ها زندگي مي كردند به وزارت كشور وارد شد، به گفته حسيني مدير كل امور اتباع خارجه وزارت كشور، اين افراد تمايل زيادي به بازگشت داشتند. در حالي كه دو مشكل اساسي مانع خروج آنها بود، نبود دولتي به رسميت شناخته شده در عراق براي مذاكره و عودت مهاجران و عدم همكاري كميسارياي سازمان ملل، به علت وجود مسايل امنيتي در آن زمان. در آن زمان حتي حاكمان جديد عراق هم حاضر به قبول اين پناهندگان نبودند.
با اين حال به گفته حسيني هيچكس نمي توانست مانع بازگشت مهاجران به كشورشان شود: طبق آئين نامه سازمان هاي بين المللي ما وظيفه داشتيم كه نامناسب بودن شرايط را به اطلاع آنها برسانيم، اما مانع بازگشتشان نمي شويم.
و اينگونه بسياري از پناهندگان در طول اين يك سال به عراق بازگشتند. در حال حاضر نزديك به 90 هزار عراقي كه نيمي از تعداد را شامل مي شوند، ايران را ترك كرده اند. در اين بين 8 هزار نفر نيز پس از همكاري هاي انجام شده با كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل و حاكمان عراق به شيوه حمايت شده كشور را ترك كرده اند. گرچه درمقابل، همسران و فرزندان بسياري از اين جمع حاضر به همراه شدن با مهاجران نشده اند.
گروهي ديگر از عراقي هاي ساكن ايران صاحب خانه، شغل و زندگي اند، بسياري شان هم حتي با اثبات نسب توانسته اند شناسنامه ايراني دريافت كنند.
سابقه حضور اين عراقي ها در ايران به زمان اكراد بارزاني و طالباني در سالهاي پيش از انقلاب برمي گردد تا آنجا كه در برهه هايي حتي حضور عراقي ها در ايران به 5/1 ميليون نفر هم رسيده بود.
حسيني مي گويد: در ايلام چند هزار نفر و بيشتر كردها شناسنامه گرفته اند.، اما آمار كلي در اين خصوص موجود نيست و بسياري همچنان بدون شناسنامه مانده اند، آمنه يك دختر عراقي ايراني الاصل كه خودش شناسنامه دارد، مي گويد: پدرم همان اوايل مهاجرت توانست براي خودش و خانواده مان شناسنامه بگيرد، اما عمه من پس از 13 سال پرونده اش هنوز در نوبت رسيدگي است ونتوانسته شناسنامه بگيرد.
شوهر آمنه هم شناسنامه ندارد. پدرشوهرم از ابتدا اقدامي نكرد، خيلي هم پشت قضيه را نداشت، الان هم ديگر به شوهرم شناسنامه نمي دهند.
شوهر آمنه دانشجوست، در حالي كه شناسنامه ندارد، به همين علت هم، مدركي به او داده نمي شود و مجبور به پرداخت هزينه تحصيل در دانشگاه دولتي است، ازدواج آمنه و فواد به همين علت نداشتن شناسنامه در هيچ جا ثبت رسمي نشده. اين در حالي است كه پدرشوهر آمنه يك سالي است كه خانواده اش را ترك كرده و به عراق بازگشته. همسر عراقي و فرزندان او الان تنها مانده اند و بايستي هزينه زندگيشان را خودشان تامين كنند.
آمنه كه ازدواجي بدون ثبت دارد، در معرض خطر ترك همسر قرار دارد، چرا كه در ايران براي فواد، همسر او، كاري نيست. چون نه شناسنامه دارد نه مدرك، اما در عراق شايد بتواند هر دو را به دست آورد.
نكته قابل توجهي كه از آن مطلع شديم، قسمي ديگر از مهاجران عراقي بودند: عراقيان زائر و تاجر نيز دسته ديگري هستند كه يك ساله اخير براي دختران ايراني مشكل ساز شده اند، حضور و رفت و آمد آنها در شهرهاي مذهبي و ازدواج آنها با آن دسته از دختران ايراني كه به واسطه فقر فرهنگي و درآمدي يا علقه هاي مذهبي خانواده هايشان به عقد مردان عراقي در آمده اند زنجيره اي از ازدواج هايي را به وجود آورده كه پس از مدتي با رفتن و عزيمت مرد از هم مي پاشد.
تنها 4310 ازدواج ثبت شده
تا سال 1380 ، 4310 ازدواج از نوع ازدواج مرد عراقي با زن ايراني به ثبت رسيده كه البته اگر به اين رقم تعداد ازدواج هاي ثبت نشده را هم اضافه كنيم حتما به آماري متصاعد ! مي رسيم. در اين راستا به مثال دم دست توجه كنيد: از تعداد موارد ازدواج مرد عراقي با زن ايراني كه در استان خراسان انجام گرفته، تنها 562 مورد آن به صورت قانوني ثبت شده است.
بحران هاي ايجاد شده طي يك سال اخير ناخودآگاه مكان نامطمئن و ناامني از عراق را براي زنان و مرداني كه قصد عزيمت به آنجا را داشته اند تصوير كرده است. اما اين مساله به طور قطع براي زنان اهميت بيشتري نسبت به مردان داشته تا آنجا كه اين موضوع براي مردان حتي در مواردي به عنوان عامل مهاجرت مطرح شده است؛ عواملي مثل كنجكاوي، كمك به دوستان و آشنايان دفاع از خاك، عرق و تعصب بازگشت در بسياري از موارد براي زن عرب يا زن مرد عرب بي معني است. شريفه دختر عراقي ايراني الاصل است كه پدرش 7 ماه قبل خانواده را رها كرده و به عراق بازگشته.وي مي گويد: من خودم را ايراني مي دانم، در يك كشور عقب افتاده و نابسامان براي من و همسرم نه كاري هست، نه نيازي به ما.
بر اساس آمار اداره كل اتباع خارجه تا اواخر تابستان 600 مورد شكايت از سوي زنان ايراني در مورد عزيمت شوهرانشان به عراق گزارش شده كه به واسطه آن درخواست مشخص شدن وضعيت خود را دارند، در حالي كه اين آمار وابسته به گزارش هاي موردي است و تعداد مواردي كه گزارش نشده بايد بسيار بيشتر از اين تعداد باشد.
بر اساس مصوبه شوراي هماهنگي اتباع خارجي وزارت كشور براي ازدواج هايي كه تا پيش از سال 80 صورت گرفته باشد، پرونده زناشويي و مدارك اقامت همسر صادر مي شود، اما اين در صورتي است كه ازدواج ثبت شده و قانوني باشد.
|