| 
 
پرده برداري از يك واقعيت تلخ 
 
سمسكنده، گوزن زرد يا زباله  
 
كابوس نابودي تا فرسنگ ها دورتر به چشم مي خورد. ماده سياه رنگ و لزجي مانند نفت خام در ميان آبروها به آرامي به سوي پايين دست سر مي خورد. اين ماده سياه رنگ شيرآب زباله است  
 
كاوه كوهك  
فصل پاييز، زيباترين فصل جنگل است، به ويژه در ايران. درخت هاي پهن برگ با شاخه هاي درهم تنيده لباس رنگي طبيعت به تن كرده اند؛ درختان سترگ و سر به فلك كشيده. 
يكي از جنگل هاي زيباي ايران، جنگل سمسكنده است. گستره اي سبز با مساحت حدود هزار هكتار كه در چنبره حفاظت سازمان محيط زيست قرار دارد. اين منطقه از چندين سال پيش كه گوزن زرد بعد از سالها كه تصور مي شد منقرض شده از سواحل دز وكرخه زنده گيري و تكثير شده بود، براي حفاظت بهتر از گوزن زرد ايراني محصور شد و سمسكنده يكي از زيستگاه هاي گوزن زرد ايران گرديد. زياد دور نيست، جاده كمربندي شهرسازي. وقتي كه از تهران عازم مشهد هستيد كمي به اطراف نگاه كنيد. نياز نيست خيلي دقت كنيد. زباله ها همه جا به چشم مي خورند.سوي جنوبي جاده، انبوه درختان كنار هم رج بسته اند، با سايه هايي فراخ تا ميان جاده آسفالته.خاك زير پاي درختان پر شده از برگ هاي خزان زده. خاك زير پا نمي آيد. برگ است كه زير پا له مي شود و خش خش طربناكي به گوش مي رساند. 
زيستگاه جانوران  
در جنگل هاي سمسكنده علاوه بر گوزن زرد حيوانات ديگري  هم زندگي مي كنند. خوك، شغال، كفتار و ...البته آنچه مي تواند توجه هر بيننده اي را از دوردست جذب كند، اجتماع بزرگ پرندگان است. در ميان اين جنگل ها در ارتفاعي حدود  2هزار و 500 متر بالاتر از سطح دريا، ميداني است براي گردش پرندگان و چرخيدن بر فراز جنگل و دشت. 
چشم ها را كه با دوربين مسلح كنيد، مي توانيد نوع پرندگان را نيز تشخيص دهيد. انبوهي ازشكاري ها و در ميان آنها دسته هاي بزرگ كلاغ. اين موضوع كه اجتماع پرندگان ناشي از چيست، كلامي رنج آور است. 
مي دانيد كه اجتماع پرندگاني همچون لاشخورها و كلاغ ها نشاني است از جسد و لاشه، ولي اجتماعي كه از دور مربوط به پرندگان است در حقيقت خوان گسترده اي است كه اجتماع مسالمت آميز تمام حيوانات جنگل را در پي دارد. دشتي پر از حيوان، از گونه هاي مختلف. كافي است شبانه روزي را آنجا بگذرانيد. ديگر نياز نيست خوش اقبال باشيد، تمام حيوانات اين جنگل طي شبانه روز به اين محدوده سرك مي كشند. براي آنها رسيدن به غذا مهم است. 
جاده جنگلي  
كنار جاده راهي فرعي و آسفالته است به اعماق جنگل. هرچه در پيچ هاي جاده بيشتر گم مي شويم، چتر درختان انبوه تر مي نمايد. در ميان راه وجود يك دوراهي انتخاب را مشكل مي كند. يكي از جاده ها داراي نشان  است، نشاني از چايخانه سنتي. راه دوم  بي نشان است، پر از فراز و نشيب. كمي از جاده را كه زير پا در كنيد، آسفالت تمام مي شود. درختان بالادست كمتر بوي قير داغ را حس كرده اند. از پيچ كه بگذريم نماد غلتان غلتك نيز از نظر دور مي شود، ولي خاك كوفته شده است و پررفت و آمد. 
بوي تعفن؛ شيرآب زباله  
در ميان سكوت مفتون كننده جنگل، با اندك نسيمي موسيقي جنگل به گوش مي رسد. برگ ها مي رقصند و شاخه ها مي نوازند. اين همنوايي با آواز پرندگان كامل تر مي شود. يك سمفوني بي همتا در ميان شاخ و برگ درختان. پاي درختان قارچ  هاي ريز و درشت سفره گسترده اند، اما دست بشر به هرجا كه مي رسد نشاني از خود به جاي مي گذارد. در پايان جاده آسفالته تلي از زباله به چشم مي خورد و باز هم، تقريبا با هر خم جاده كاميوني زباله اش را خالي كرده است. شايد تا پيش از احساس بوي زباله و مشاهده اين همه آشغال اين جراحت بر دل جنگل باوركردني نبود. 
ساقه درختان تا كمر پوشيده از زباله است. سالهاست كاميون هاي حمل زباله به اينجا آمد و شد مي كنند. 
كاميون ها جاده را گرفته و به بالادست جنگل مي روند. مي توان گفت فعاليت كاميون هاي حمل زباله ها شبانه روزي است.درختاني با كابوس 15 ساله. كابوس نابودي تا فرسنگ ها دورتر به چشم مي خورد. ماده سياه رنگ و لزجي مانند نفت خام در ميان آبروها به آرامي به سوي پايين دست سر مي خورد. اين ماده سياه رنگ شيرآب زباله است؛ شيرآب حاصل از دفن روزانه 20 تن زباله مربوط به شهر ساري. ريه ها جمع مي شوند. بوي تعفن به اندازه اي شديد است كه اگر دستمالي روي بيني خود نگيريد، مسموم خواهيد شد. ديگر از آواي دل انگيز جنگل خبري نيست. خبري از پرندگان نيست. ترجيح داده اند به سوي چايخانه بروند و آنجا محفلي هميشگي داشته باشند. 
عكس گرفتن ممنوع  
تا دشت موردنظر چيزي نمانده است. هرچه پيشتر مي رويم، سروصداي پرندگان  نزديك تر مي شود. پيچي ديگر را پشت سر مي گذاريم. چتر درختان به پايان خودش رسيد. حدود 5 هكتار مساحت دشت است. هزاران پرنده با بال هايي گشوده بر فراز سرمان مي گردند. تعدادشان آنقدر زياد است كه بيشتر و بيشتر متعجبمان كند. 
در اين محل روزانه 20 تن زباله دفن مي شود. چيزي به نام بهداشت در ميان انبوه زباله خنده آور است. از تردد كاميون ها مي توان اين مقدار را چيزي معمول و متوسط دانست. عكس گرفتن ممنوع. نه تابلويي و نه اعلامي. تنها يك جوان با چكمه هاي بلند و كثيف و لباس زرد چركمرده مخصوص كاركنان شهرداري از ميان زباله ها پيدا مي  شود. هر جا كه قدم مي  گذارد، تعدادي پرنده لاشه خوار پر مي  كشند و كمي  آنطرف تر فرود مي  آيند. جوان خود را مسوول آنجا معرفي مي  كند. مي  گويد: براي عكس گرفتن به مجوز از شهرداري نياز است. براي عكس  گرفتن از زباله بايد كيلومترها باز گرديم. انتظار وقت اداري بكشيم. در پايان، آيا مجوزي بدهند يا خير. 
دليل آن چيست، مجهول ماند، البته نه چندان مجهول. خيلي مسايل هست كه درون سازماني است. زباله ها در گودال ريخته مي  شود. گودال هايي كه توسط ناخن هاي بولدوزر خراشيده شده اند. آنقدر زباله در گودال مي  ريزند تا لبريز شود. روي انبوه زباله خاك مي  ريزند؛ خاك آلي، خاكي كه در گلفروشي هاي تهران به قيمت خوبي فروش مي  رود. 
كفتاري به سويي مي  دود. حيوانات اينجا هيچ ترسي از انسان ندارند. تعداد زيادي گاو در اين دشت  رها شده اند. گاوهاي محلي مي  آيند.اينجا، يك دل سير زباله مي  خورند و نشخوار مي  كنند. اين گاوها هنگام غروب نزد صاحبانشان باز مي  گردند تا شيرشان دوشيده شود. 
برخي از اين كاميون ها به خود  زحمت بالا رفتن تا محل دفن زباله را نيز نمي  دهند. هر كجا كه خلوت تر باشد بار خود را تخليه مي  كنند. به همين دليل گوشه و كنار جنگل را انبوه زباله پوشانده است  
زباله روي زباله  
 هنوز گودالي پر نشده، چاله ديگري كنده مي  شود. فشار ناشي از اين همه زباله و خاك دليلي مي  شود تا شيرآب زباله ها بيرون بزند. ماده اي به رنگ و غلظت روغن سوخته و بويي باور نكردني. 
اين شيرآب ها از دل خاك بيرون مي  زند و چون چشمه اي جوشان جاري مي  شود، مي  لغزد و پايين مي  آيد و اگر باران بزند در دره ها گسترده  مي  شود. گياهان اين قسمت يا يادگار سالهاي دورند يا كوتاه قامت و نحيف. سم زباله اجازه رشد را از گياهان گرفته است. 
در اعماق دره اي پر از سياهي شيرآب، خوكي غلت مي  زند و مي  ايستد. فضولات و لجن روي پوستش چسبيده است. وجود اين زباله ها چه پيامدي خواهد داشت، بماند بر عهده كارشناسان بهداشت.  
اين روغن سياه رنگ آنقدر پايين مي  رود تا به كناره شهر برسد. بر سر راهش هر چه هست مي  خشكاند و مي  رود. تنها بوته هاي مقاوم جنگلي تن به مرگ نداده اند. 
چشمه هاي اين جنگل كه مي  تواند تفرجگاهي براي عموم باشد مسموم است. البته هيچ سازماني مسموم بودن آب اين جنگل را اعلام نكرده است. اين نشان سلامت آب نيست؛ مي    تواند هزار دليل ديگر داشته باشد، نظير: كاهلي مسوولان محيط زيست مازندران. 
لحظه اي درنگ ميان دشت انبوه زباله هاي انساني، نفس را به شماره مي    اندازد. در سرماي فصل پاييز علايم گرمازدگي دست مي دهد؛ سرگيجه و حالت تهوع. 
مزه گس ويراني  
شيره سياه رنگ زباله در ميان شكاف ها و دره ها جاري است. هر جا كه چشم بيندازي سياهي رخنه كرده است. 15 سال از شروع اين ماجراي تلخ ممتد مي  گذرد. اگر قرار باشد اين ماجرا ادامه پيدا كند، جنگل تا چه مدتي پاسخگوي زباله هاست؟ 
چند سال ديگر درختان در لابه لاي بوي تعفن گم مي    شوند. دور اين ميدانگاه زباله، هيچ فنس يا توري نيست. راستي شيرگاوهايي كه زباله مي خورند، چه طعمي دارد؟ وضعيت نابسامان آب در اين منطقه بيداد مي كند. آبي كه درختان جذب مي كنند آلوده است. ويراني در حال شكل گرفتن است.در ويراني كه چيزي يافت نمي شود، حتي حقارت شكست برنامه ها و طرح ها. تنها شكوه ويراني است. زيستگاه جانوران و گياهان در معرض نابودي است. تخليه روزانه 20 تن زباله نشان از انباشت چيزي حدود 7 هزار و 300 تن زباله در سال دارد. همانگونه كه شيرآب ها پايين ميآيند، زباله ها بالا مي   روند. شايد وقت آن رسيده باشد كه مسوولان فكري بكنند، تا همين امروز هم كاميون هاي زباله در پيچ و خم جاده جنگل سمسكنده گم مي  شوند. برخي از اين كاميون ها به خود  زحمت بالا رفتن تا محل دفن زباله را نيز نمي  دهند. هر كجا كه خلوت تر باشد بار خود را تخليه مي  كنند. گوشه و كنار جنگل را انبوه زباله پوشانده است. حيوانات اينجا به زباله خواري عادت كرده  اند. زباله وارد چرخه طبيعت شده و آن را با مشكل مواجه كرده است. اينجا قلب طبيعت روبه خاموشي است. كسي تدبيري بينديشد. 
 
 | 
 
 | 
| 
 
 
زير پاي فيل ها 
 
 
آلفونو ناميليپ Alfono Namilepe در مزرعه خود به جست وجو مي  پردازد. ساقه هاي چغندر قند لگدكوب شده اند و محصولات نيمه خورده شده در تمام گوشه  و كنار ها به چشم مي خورد. اين مزرعه تنها وسيله امرار معاش او بود كه طي يك شب نابود شد. او كه روحيه اش همانند مزرعه اش اوضاع نابساماني دارد، مي گويد: جنگ مسلحانه در موزامبيك به پايان رسيده است اما اكنون جنگ ديگري برپاست.850 مايل دورتر در بخش ترنسمارا در كنيا، كشاورزان ازيك برج ديده باني متزلزل در بالاي درخت پايين آمدند. آنها در طول شب به پاسباني از مزارع خود در برابر حمله اي سازمان يافته پرداخته اند. اما مهاجمان، نه انسان ها، بلكه فيل ها هستند. به عقيده بسياري از افراد، فيل ها نمادي اسطوره اي از قدرت و درايت هستند، به عقيده روستاييان آفريقايي آنها مي توانند حقيقتي مخوف باشند. بزرگ ترين پستانداران روي خشكي در جهان، فيل هاي آفريقايي، يك بار سراسر قاره، از سواحل مديترانه تا شمالي ترين نقطه آفريقا را درنورديدند. 100 سال پيش 5 ميليون از آنها وجود داشته اند،  اما امروز بيش از 500 هزار راس كه در جمعيت هاي پراكنده مناطق دورافتاده صحرا زندگي مي كنند چيزي باقي نمانده است. 
تجارت عاج عامل مهمي در كاهش تعداد فيل هاي آفريقايي بوده است اما هنگامي كه شكار غير قانوني براي گوشت و  عاج يك معضل است، بزرگترين تهديد براي بقاي آنها كمبود زيستگاه است. دكتر نوح سيتاتي Noah Sitati متخصص فيل ها كه براي موسسه DICE حفاظت محيط زيست و بوم شناسي دارل Durrell در كنيا كار مي كند، مي گويد: با رشد سريع جمعيت انسان ها طي 30 سال گذشته، مناطق بزرگي از علفزارهاي استوايي و جنگل ها به زمين هاي كشاورزي تبديل شده است. اين امر فيل ها را به سوي نواحي كوچك تر مي راند. اين كاهش زيستگاه به درگيري فزاينده بين انسان ها و فيل ها منجر شده است.منطقه ترنسمارا در كنيا كه در كنار منطقه شكار ممنوع ماسائي مارا Masai Mara با شهرت جهاني قرار دارد، كانون بحران و درگيري است. ساكنان قديمي منطقه، چادرنشين ها و گله داران ماسائي، قرن هاي متمادي در كنار فيل ها زندگي كرده اند، اما از دهه گذشته، شمار زيادي از مهاجران علاقه مند به شرايط مساعد كشاورزي به اين منطقه آمده اند و افزون بر نيمي از زيستگاه هاي فيل ها را اشغال كرده اند. بسياري از آنها درست در مسير حركت فيل ها مستقر شده اند و ذرت، محصول كشاورزي آنها براي فيل ها جذاب تر از آن است كه نسبت به آن بي اعتنا باشند. 
سيتاتي مي گويد: فيل ها بوي ذرت رسيده را از مسافت 6 مايلي استشمام مي كنند و قبل از اينكه دسته جمعي به سراغ ساقه هاي بلند ذرت هاي رسيده بروند، چند فيل را مي فرستند تا ببينند كه آيا ذرت ها آماده اند يا نه. در زمان برداشت آنها مي توانند به آساني ظرف يك شب تمام محصول يك سال را بخورند يا لگدمال كنند.بعضي اوقات اين درگيري به تراژدي ختم مي شود. به گفته دكتر پي جي استفنسن P.J.Stephenson از برنامه فيل هاي آفريقايي WWF، فيل ها در كنيا 200 نفر را كشته و بيشتر از 7 سال گذشته مجروح بر جاي گذاشته اند. فيل ها هم كشته مي شوند. در كنيا كارشناسان حيات وحش در پاسخ حيواناتي كه  انسا ن ها و زندگي آنها را تهديد مي كنند، هر سال بين 50 تا 120 فيل را مي كشند. برخي روستاها قوانيني وضع كرده اند تا حيوانات بيشتري را بكشند و در هر جا كه انسان ها و فيل ها درگيري پيدا مي كنند شرايط مشابهي وجود دارد.به علت گسترش غير عادي اين مشكل در مدتي كوتاه، راه حل ها هنوز در مرحله شكل گيري هستند. يك مشكل اين است كه فيل ها نه تنها عظيم الجثه بلكه باهوشند. آنها مي توانند ديوارهاي معمولي را فرو بريزند و دريابند كه چگونه حصارهاي الكتريكي را از كار بيندازند. همچنين آنها خيلي زود به صداهاي بلندي كه كشاورزان براي دفاع از مزارع خود توليد مي كنند خو مي گيرند. 
اما ظاهرا فيل ها يك نقطه ضعف دارند و آن اينكه غذاهاي تند و پرادويه را دوست ندارند. 
 
 | 
 
 | 
| 
 
 
فراخوان ويژه نامه حيات وحش ايران 
 
 
ضميمه ايرانشهر  روزنامه همشهري در نظر دارد همزمان  با  سالروز  مرگ ماريتا  يوزپلنگ تنهاي پارك  پرديسان،  ويژه نامه اي  با عنوان  حيات  وحش  ايران  منتشر كند.  
از تمامي  محققان  و علاقه منداني  كه اطلاعات  خاصي  از حيات وحش  كشور اعم  از خبر، گزارش،  يادداشت، عكس و  هر مطلب قابل عنوان  و داراي  ارزش علمي  در زمينه حيات  وحش  ايران در دست  دارند، دعوت مي شود مطالب  خود را حداكثر تا تاريخ 25 آذرماه ماه جاري  به آدرس  تهران،  خيابان آفريقا جردن كوچه تنديس،  پلاك۱۰ روزنامه همشهري،  طبقه 5/2، دفتر ضميمه ايرانشهر،  سرويس محيط زيست  بفرستند يا به وسيله  دورنماي 2058811 با عنوان  گيرنده: ايرانشهر،  صفحه محيط زيست فكس كنند. 
 
 | 
 
 | 
| 
 
ستون ما 
 
كي بيشتر؟  
 
 
| 
 | 
 
 | 
 
 
به گزارش نيويورك تايمز از آژانس حفاظت محيط زيست ايالات متحده آمريكا EPA ، اين كشور سالانه حدود 250 ميليارد گالن فرآورده هاي نفتي مصرف مي كند و بدين ترتيب بزرگترين بازار تقاضاي نفت را در جهان دارا است.  
خيلي ها مي پرسند سهم چه كسي در آلوده سازي محيط زيست بيش از ديگران است؛ با توجه به خبر فوق پاسخ روشن است: آمريكا. 
حسابش را بكنيد، چنين حجم عظيمي از مواد نفتي چطور وارد آمريكا شده و چگونه پخش مي شود؟ طبيعي است كه در مراحل مختلف توليد، حمل نقل، ورود و خروج و توزيع اين مواد، هر قدر هم توجه و مراقبت صورت گيرد، باز هم مقداري از آن مي ريزد و ايجاد آلودگي مي كند. البته ميزان تاثير آن بر محيط زيست به نوع  و مقدار مواد و شرايط محلي بستگي دارد.  
بر اساس مطالعات انجام شده توسط گروهي از دانشمندان مدرسه علوم ماهي و اقيانوس در دانشگاه فيربنكز آلاسكا، ريزش نفت در آب اقيانوس ها باعث به خطر افتادن زندگي تعداد كثيري از انواع مختلف حيوانات و گياهان مي شود. نفت به دو صورت خفه كردن و مسموم سازي روي جانوران و گياهان تاثير مي گذارد  
مطالعات اين گروه همچنين نشان مي دهد كه در فاجعه زيست محيطي سال 1989 اكسون والدز كه طي آن مقدار زيادي نفت متعلق به اين كمپاني نفتي معروف اكسون در آب هاي آلاسكا ريخت و بزرگترين آلودگي نفتي دريايي آمريكا تاكنون به شمار مي رود، پيامدهاي تكان دهنده اي براي محيط زيست و حيات وحش به بار آمد. در اين ماجرا فقط بين 300 تا 450 هزار پرنده مستقيما كشته شدند كه در ميان آنها گونه هاي كميابي چون كچل عقاب و بسياري از انواع مرغابي و ديگر پرندگان دريايي به چشم مي خورد.  
آلودگي نفتي والدز همچنين صدمات غير قابل توصيفي بر سلامتي و امكان زاد و ولد پرندگاني كه در مناطق اطراف زندگي مي كردند و در اثر فاجعه مستقيما كشته نشدند، وارد آورد. در اين حادثه فك ها، سمورهاي آبي، نهنگ هاي قاتل و ماهي هاي بي شماري هم كشته و زخمي شدند.  
اينها فقط گوشه اي از زيان هاي ناشي از يك واقعه زيست محيطي از نوع آمريكايي بود. حال بگذريم كه همين ماجرا چه بلايي بر سر اكوسيستم هاي ساحلي آورد و رسوبات دريايي را تا چه ميزان آلوده ساخت.  
نظر طرفداران محيط زيست آن است كه ابعاد فاجعه فقط در محدوده ساحلي آلاسكا موقوف نشده و تا فواصل بسيار دوري گسترش يافته است. ضمنا آنها عقيده دارند عدم توجه كافي به نگهداري صحيح مخازن نفتي، زياده طلبي و صرفه جويي در هزينه هاي  ضروري ايمني توسط كمپاني عظيم اكسون والدز باعث اين فاجعه شده است.  
اين هم گوشه اي از زيان هاي وارده توسط ثروتمند ترين كشور دنيا بر محيط زيست كشوري كه بيش از همه درباره لزوم حفاظت محيط زيست داد سخن مي دهد.  
هر كه بامش بيش برفش بيشتر.  
 
 | 
 
 | 
| 
 
 
چابهار؛ نجات  نهنگ 
 
 
| 
 | 
 
 | 
 
 
صحنه به  گل نشستن  نهنگ ها در سواحل  شني حتي در كلوني هاي 30 تا۴۰ تايي، صحنه آشنايي است لحظاتي  غم انگيز  از مرگ موجوداتي  زيبا و با ارزش  كه هيچ كس  كاري از  دستش  بر نمي آيد.  
 اينكه چرا  اين نهنگ ها  مسير ساحل را در پيش مي گيرند  هنوز  براي متخصصان  حيات وحش  موضوع مجهولي  است،  دلايل بسياري براي آن  مي آورند  از جمله نوعي عكس العمل  در برابر  گرمايش جهان،  كمبود غذا در زيستگاه،  خودكشي  دسته  جمعي به دليل  زياد  شدن  جمعيت  و... 
 نظريه هاي  مختلف  ديگري  كه فقط  در حد نظريه اند. حتي چند سال  پيش عده  زيادي از نهنگ ها  براي  كمك به  توله نهنگي  كه به گل نشسته بود  به ساحل آمده  بودند  و  همگي در ساحل  شني جان دادند.  
 ولي اين بار  يك نهنگ 10 متري كه در سواحل  چابهار  بر گل  نشسته بود،  شانس  آورد  و با تلاش  مردم و كاركنان  شيلات  چابهار  نجات يافت. اين  نهنگ گوژپشت در  روستاي پزم  بخش كنارك  شهرستان  چابهار به  گل نشسته  بود. اين نهنگ  10 متري 12 تا۱۵ تن وزن  داشت. اين نهنگ  به  دليل  از دست  دادن  قدرت  جهت يابي به  آب هاي كم  عمق  نزديك  شده و گرفتار  شده  بود. اين  نهنگ  با يك فروند  لنج صيادي  به عمق 6 تا۷ متري دريا منتقل  و رها شد.  از آغاز  امسال  تاكنون  اين سومين  نهنگي است كه در سواحل  چابهار  به گل مي نشيند.  شهريور امسال نيز  دو نهنگ  در غرب  سواحل  چابهار  به گل نشسته بودند.  
 
 | 
 
 | 
| 
 
 
مشاوره رايگان 
 
 
توكا تور، پيتزا پاندا، قنادي مرال، ابيا گشت و... اين قبيل اسم ها را زياد شنيده ايد. آدم هاي خوش سليقه اي كه اسامي گياهان و حيوانات را براي محل كار خود انتخاب كرده اند يا احيانا در نظر دارند كه انتخاب كنند، مي توانند از مشاوره موزه تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست استفاده كنند. 
استفاده از نام پرندگان براي نام گذاري افراد، موسسات، فروشگاه ها و محصولات از جنبه هاي مثبت فرهنگي جامعه ايراني است كه به رويكرد عمومي براي حفاظت از محيط زيست به خصوص طبيعت كمك چشمگيري مي  كند. موزه تنوع زيستي از اين پس با استفاده از كارشناسان به متقاضيان در استفاده صحيح از نام و تصوير گياهان و جانوران كمك مي  كند. 
اين افراد و اصناف مي توانند مشاوره تخصصي لازم را به صورت حضوري، مكاتبه اي، تلفني يا حتي اينترنتي دريافت كنند. موزه تنوع زيستي در بزرگراه همت، پارك طبيعت پرديسان تهران واقع شده و شماره تلفن 8241650 و دورنگار 8241649 آماده هماهنگي در اين رابطه است. 
 
 | 
 
 | 
| 
 
 
مسابقه نقاشي جهاني 
 
 
| 
 | 
 
 | 
 
 
چهاردهمين مسابقه بين المللي نقاشي كودكان در خصوص محيط زيست برگزار مي شود. 
قوانين مسابقه: شركت كنندگان؛ كودكان بين 14 -6 سال در تمام دنيا  
۱- نقاشي ها بايد در كاغذ سايز 420*297 ميلي متر تقريبا 5/16 * 7/11 اينچ كشيده شوند. 2 - در پشت هر نقاشي موارد زير بايد يادداشت شود. اسم كامل، تاريخ تولد با ذكر سال،  آدرس منزل / تلفن، اسم مدرسه و كلاس درس، آدرس مدرسه شامل كد كشور، اسم/ تلفن و فكس،  آدرس پست الكترونيكي  
۳ - سبك نقاشي آزاد است. مي توان از مداد شمعي، مداد رنگي، آبرنگ و... استفاده كرد. 4 - نقاشي هايي كه قبلا در جايي ديگر نمايش داده شده اند يا براي مسابقه ديگري پذيرفته  شده اند، نمي توانند در مسابقه شركت كنند.  
۵ - نقاشي هايي كه نشانگر يك سابقه زماني يا اسم به خصوصي هستند پذيرفته نخواهند شد. 6- هيچ كلمه اي در نقاشي پذيرفته نيست. تمامي نقاشي ها بايد تا قبل از 31 ژانويه 2005 به دفاتر منطقه اي يونپ ارسال شود. ثبت نام براي ارايه نقاشي از طريق پست الكترونيكي  است. نقاشي ها مي توانند از طريق پست الكترونيكي هم ارايه شوند. پيامي به آدرس Childran. Youth unep. Org در پيام خود ارسال كنيدChildran. Youth a Unep. Org  .،  اسم كامل،  تاريخ تولد با ذكر سال،  آدرس منزل/ تلفن،  اسم مدرسه و كلاس درس،  آدرس مدرسه شامل كد كشور، اسم/ تلفن و فكس.  
 
 | 
 
 | 
| 
 
حيوانات وحش ايران 
 
۱۰۰- نهنگ باله پشتي  
 
گونهBalanoptera physalus:  
خانواده  وال هاBALAENOPTERIDAE :  
راسته نهنگ هاCETACEA : 
رده پستاندارانMAMMALIA : 
 
بعد از نهنگ آبي، بزرگترين موجود زنده روي زمين است. رنگ پشت تيره، زير شكم و زير باله هاي سنيه اي و دمي سفيد است. طول بدن 18 تا 26 متر و وزن آن به 75 تن مي رسد. پراكندگي آن در ايران، خليج فارس، بيشتر حوالي بندرعباس و درياي عمان را در بر مي گيرد.  
به صورت اجتماعي زندگي مي كند. با سرعت بيش از 40 كيلومتر شنا مي كند. فواره، عمودي و قيفي شكل به ارتفاع 4 تا 8 متر است، گاهي در عمق 250 متري ديده مي شود و به مدت 26 دقيقه زير آب باقي مي ماند. 
 
 |