| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
| 
 | 
 
 | 
| 
 
 
عكس يادگاري با چاوس 
 
 
| 
 | 
 
 | 
 
 
در شرايطي كه هوگو چاوس در ايران به سر مي  برد، راديوي ملي ونزوئلا اعلام كرد حركت هايي در جريان است تا رئيس جمهور مشهور ونزوئلا كانديداي دريافت جايزه صلح نوبل در سال 2005 شود. براي بسياري از مردم در سراسر جهان كه خط فكري آنان را در رسانه هاي غربي شكل مي  دهند، شنيدن و هضم اين خبر چندان كار آساني نيست. شايد به ياد نداشته باشيد دو سال پيش چاوس در يك نظر سنجي اينترنتي در بين تمام رقبا  موفق شد جايزه  مردسال را از آن خود كند. اين نظر سنجي در سايت اينترنتي bbc mundo.com صورت گرفت. اما نتيجه انتشار اين خبر نامه هاي تهديدآميزي بود كه از سوي مخالفان  چاوس روانه اين سايت شد. آنان در بين مردم همچنين اين شايعه را به راه انداختند كه بي  بي  سي با گرفتن پول از دولت چاوس نتيجه اين نظرسنجي را به نفع او تغيير داده است. 
خب، امروز اما نوبت اوست. اگر نگاهي به سايت اينترنتي www.nobelprize.org/peace  بيندازيد متوجه مي شويد كه برنده اين جايزه در سال 2004 خانم وانگاري ماتاي از كشور كنيا بوده است كه به دليل تلاش هايش جهت پيشبرد صلح و دموكراسي و عمران و سازندگي اين جايزه را از آن خود كرد. اگر اين سه مولفه كليد برنده شدن جايزه صلح نوبل باشد، چاوس نيز به گمان بسياري از روشنفكران و سياستمداران به روشني اين سه ويژگي را در خود دارد. او از دموكرات ترين رهبران جهان است و از سال 1998 تاكنون طي برگزاري 9 دوره انتخابات همواره مورد توجه مردم بوده است و از شركت در چنين آزمون هايي با توجه به جوي كه مخالفان وي به كمك دولتمردان آمريكايي بوجود آورده اند، باكي نداشته است. 
چاوس براي پيشبرد صلح جهاني تلاش خود را كرده،  او چندين نوبت خواستار خروج نيروهاي نظامي از عراق و افغانستان شده است. ضمن اينكه او جهت پيشبرد عمران و سازندگي، حداقل در طول دوران مسووليتش، تلا ش هاي فراواني كرده است. از جمله تلاش هاي رهبر ضدآمريكايي ونزوئلا باسواد كردن 3/1 ميليون ونزوئلايي فقط در طول 16 ماه بوده است. اين رقم براي كشور نه چندان ثروتمند ونزوئلا يك پيروزي به حساب مي  آيد. 
در اين بين واكنش بوش و كاندوليزا رايس جهت تحت فشار قراردادن موسسه نوبل ديدني خواهد بود تا به هر طريق مانع دريافت اين جايزه به دست هوگو چاوس دوست شفيق فيدل كاسترو شوند؛ كسي كه در سخنراني 80 دقيقه اي خود در پارك گفت وگوي تمدن هاي تهران خبرنگاران را به وجد آورد. از لحظه ابتداي جملات خود از خبرنگاراني كه بين او و مجسمه سيمون بوليوار، قهرمان مشهور آمريكاي جنوبي نشسته بودند خواست تا ميانه را خالي كنند تا هيچ گاه چهره مسيح مصلوب از مقابل چشمش دور نشود تا آخر مصاحبه كه در پاسخ به خواست يك عكاس، بي  ريا با او عكس يادگاري انداخت. 
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
از حاشيه تا متن با دايي 
 
 
علي دايي قبل از اينكه برود فدراسيون فوتبال، ميهمان ايرانشهر بود. صبح روزي كه دايي اين حرف را زد هنوز نمي دانست كه دادكان با او تماس مي گيرد تا در فدراسيون روي پروين را ببوسد، به خاطر همين بود كه دايي با آن صراحت درباره پروين حرف مي زد.  
روز بازي با پرسپوليس از فدراسيون آمدند كه بروم اتاق كنفرانس براي مصاحبه. يك دفعه ديدم كه نيروي انتظامي در VIPجايگاه ويژه يكي از كارمندان مرا هول مي دهد. سه تا از تماشاگران انگشت نما با برادران من درگير شده بودند، كار بالا گرفت. در آن شلوغي پسر برادرم گفت: عمو من دارم خفه مي شوم...  
تن صداي دايي بعضي وقت ها بالا رفت، بعضي وقت ها پايين آمد؛ او اما مردي نشان داد كه ارزش ها هنوز برايش ارزش هستند و به هيچ وجه حاضر نيست آنها را زيرپا بگذارد. من اينجوري بزرگ شدم. ممكن است طرز زندگي كردنم فرق كرده   باشد، اما ارزش هاي من همان ارزش ها هستند و فرق نكرده اند.  
دايي مي گويد كه بالاخره يك روز بايد اين اتفاق مي افتاد: اينكه يكي بيايد و جلوي فحاشي ها بايستد. وقتي كه گفت من براي هر آدمي احترام قائل هستم و براي آقاي پروين هم همين طور، اما بعضي به بهانه هواداري نبايد از حد و حدود خود تجاوز كنند.  
علي دايي فرزند سوم يك خانواده 7 نفري است. 5 فرزند اين خانواده همگي پسر هستند. دايي به برادرانش مي بالد، برادراني كه كار مي كردند تا خرج تحصيلش را بدهند، به خاطر همين است كه حالا مي گويد: هر كاري برايشان انجام بدهم، كم است.  
زندگي ورزشي دايي را كم و بيش همه  مي شناسند، مي دانند او كجاها بوده، در چه تيم هايي بازي كرده و چه افتخاراتي دارد. همه مي دانند دايي مرز 100 گل ملي را رد كرده و حالا در تمام دنيا ركورددار است. اما كمتر كسي از زندگي تخصصي اش با خبر است. كمتر كسي مي داند دوران كودكي اش چطور گذشته، در دانشگاه چه اتفاقاتي برايش افتاده و چه خاطراتي از مونيخ و برلن و ... دارد.  
گفت و گوي مفصل ايرانشهر با دايي را مي توانيد در شماره آينده ايرانشهر بخوانيد. او سه ساعت ميهمان ما بود و تحريريه را به هم ريخت. كم نبودند آنهايي كه مي خواستند با دايي عكس يادگاري بيندازند و دايي با خنده اي بر لب هرگز نه نگفت. او در خلال مصاحبه گفته بود: مي گويند محبوب نيستم. بياييد با من توي كوچه و خيابان ببينيد.... نيازي به رفتن نبود. در همين ايرانشهر و همشهري همه چيز معلوم بود. 
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
دوئل باران و هديه در روزهاي بوران 
 
 
| 
 | 
 
 | 
 
 
در همه جاي دنيا فيلم هايي كه با تبليغات فراوان روانه بازار مي شوند،ِِِِِ فروش عالي پيدا مي كنند و شرط موفقيت فيلم هاي كم بودجه، ساختاري حرفه اي است. فروش چند ميليوني خوابگاه دختران كه بر اساس يك اتفاق واقعي ساخته شده است در سينماهاي معدودي كه اين فيلم را به نمايش گذاشته اند نشان مي دهد بدون تيزرهاي مفصل و مكرر تلويزيوني و حضور چهره هاي بسيار معروف يا معروف در يك فيلم هم مي توان با روايت درست يك قصه حسابي و به كار گرفتن عوامل حرفه اي، به واسطه تبليغات دهان به دهان مردمي كه يك فيلم را ديده اند و آن را پسند يده اند، به مخاطباني دست پيدا كرد كه دوست دارند وقتي پول و زمان خود را خرج مي كنند چيزي را تماشا كنند كه ديدني باشد.  
خوابگاه دختران اولين فيلم ترسناك موفق سينماي ايران است. از ساموئل خاچيكيان و پرده آخر يوريك كريم مسيحي به بعد، كمتر پيش آمده است كه به سينما برويم. مفصل بترسيم و راضي به خانه برگرديم. موفقيت اين نوع كار در سينماي ايران آنقدر كم بوده است كه حتي باران كوثري، هنرپيشه نقش اول اين فيلم مي گويد: فيلم خيلي بهتر از آن چيزي شد كه فكرش را مي كرديم. از نتيجه كار خيلي راضي هستم. باران كوثري، البته اولين بار در 6 سالگي براي يك كار حرفه اي جلوي دوربين قرار گرفت؛ بهترين باباي دنيا داريوش فرهنگ. سال هاي بعدي زندگي اين نوجوان همراه با بازي در فيلم هاي زيادي بود. مثلا او در فيلم نرگس، ساخته رخشان بني اعتماد - كه البته مادر باران است - بازي كرده و فهرست باقي فيلم ها هم طولاني است، اما بخوانيد. روسري آبي، بانوي ارديبهشت، بگذار آفتاب برآيد، زير پوست شهر، روزگار ما، باران بومي، رقص در غبار و برگ برنده. بعضي از فيلم ها درست از آب در مي آيند و بعضي هم نه. اين امكان وجود دارد كه مه و باد و خورشيد و فلك در كار باشند تا يك اثر عظيم شود و نشود و بالعكس. در مورد خوابگاه دختران ظاهرا حالت دوم صادق است. تقريبا همه چيز در حد عالي بود. من تنها خوب نبودم،  در اين فيلم همه خوب كار كردند؛ آقاي صفايي، خانم نگار جواهريان، همه و همه كمك كردند تا بتوانيم اين فيلم را بسازيم و خدا را شكر كه خيلي هم خوب از آب درآمد.  
اين فيلم يك كار اجتماعي است و اگر هم وحشتناك است، واقعيات جامعه در آن گنجانده شده و به صرف يك گريم وحشتناك فيلم ترسناك نشده. واقعي بودن يك فيلم نتيجه مناسبي مي تواند داشته باشد، واقعي شدن واكنش تماشاگران.  
مردم واقعا به من لطف دارند؛ همه بعد از فيلم مي آمدند و به نوعي ابراز لطف مي كردند. براي من وقتي در سينما بازي خودم را مي ديدم و ترس و هيجان مردم را نگاه مي كردم بسيار هيجان انگيز بود.  
هر قدر بيشتر نويسنده ها مي ترسند كسي خواننده متن آنها در حضور خودشان باشد و به همين دليل است كه دوست دارند نوشته هايشان را خودشان در جمع بخوانند بازيگرها اگر كار خوبي بكنند، دوست دارند اثرشان ديده شود و يكي از بيننده ها خودشان باشند، البته به شرطي كه خيالشان از كار كارگردان راحت باشد. تجربه باران با محمد حسين لطيفي را خود او اين طور تعريف مي كند. كار با محمد حسين لطيفي براي باران تجربه اي خوب بوده. كار كردن با آقاي لطيفي فوق العاده بود. ايشان اخلاق خوبي داشتند و بسيار آرام بودند و اين آرامش را به گروه هم منتقل مي كردند و اين شايد از عواملي بود كه اين كار موفق شد نظر تماشاگران را جلب كند. البته وقتي كسي متوجه نشود كه كار در حال اكران است توي ذوق آدم مي خورد و ظاهرا اين موضوع عموميت دارد. پخش نشدن تيزرهاي تلويزيوني فيلم حكايتي اينگونه دارد: متاسفانه همه عكس ها و پوسترهايي كه به عنوان تبليغ براي اين فيلم در نظر گرفته شده بود، رد شده و همين باعث شده كه ما نتوانيم آنطور كه بايد و شايد تبليغ كنيم. با اين وجود به نظر من كار خوابگاه تازه شروع شده. با وجود فيلمي مثل دوئل شما الان هم مي بينيد كه استقبال از فيلم بسيار خوب بوده. باران از خود راضي نيست، اما در اين فيلم از كار خودش چندان هم ناراضي نيست. او بازي خودش را اين طور توصيف مي كند. وقتي فيلم را نگاه مي كنم بعضي  جاها فكر مي كنم كه مي توانستم از اينكه الان هست بهتر باشم، از طرفي هم خودم در پشت صحنه حضور داشتم و يادم مي آيد كه چقدر خسته بودم و سنگيني كار چقدر زياد بود و به خودم حق مي دادم، ولي در مجموع از خودم راضي ام.  
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
چارچوب 
 
نشان افتخار براي كبوتر 
 
 
يك نشان نظامي كه به كبوتر نامه بري در جنگ دوم جهاني اعطا شده، قرار است در موسسه حراج اسپينگ بريتانيا به فروش گذاشته شود و پيش بيني مي  شود اين مدال بيشتر از 14 هزار يورو به فروش خواهد رفت. اين نشان به كبوتري داده شده است كه در سال 1945 در  حمله متفقين به سواحل نورماندي فرانسه عليه ارتش نازي شركت داشت. نشان ديكينگ از نام موسس درمانگاه حيواناتي گرفته شده است كه در بريتانيا شهرت دارد 
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
سرقلم 
 
آزادي، براي هميشه  
 
 
قديمي ترين سرباز فراري آمريكا از زندان آزاد شد. اين سرباز كه چارلز جنكينز Charles Jenkins  نام دارد، در سال 1965 ميلادي در مرز كره شمالي و جنوبي از خدمت فرار كرد و به كره شمالي رفت و ساليان دراز در دانشكده زبان هاي خارجي پيونگ يانگ به عنوان استاد زبان انگليسي به كار پرداخت و حتي در فيلم هاي تبليغاتي سياسي كره شمالي به ايفاي نقش پرداخت و نقش يانكي بدجنس را بازي كرد. 
 در ماه ژوئيه گذشته وي براي درمان بيماريش به ژاپن رفت و در تاريخ  11 سپتامبر 2004 به دام دژبان ارتش آمريكا افتاد و دادگاه نظامي نيروهاي ارتش آمريكا مستقر در ژاپن، به رغم آنكه فرار از خدمت و همكاري با دشمن، حبس ابد را براي متهم در بر دارد، او را به 30 روز زندان محكوم كرد و 6 روز پيش از پايان مدت محكوميتش به خاطر رفتار خوب آزاد شد. وي تصميم گرفته با همسر ژاپني و دو فرزندش براي هميشه در ژاپن زندگي كند.  
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
زاويه روز 
 
سيد حسين غضنفري  
 
ترس بوش از ضايع شدن  
ترس از ضايع شدن يكي از دلايلي است كه رئيس جمهوري آمريكا علاقه ندارد در پارلمان كانادا در اتاوا سخنراني كند. يكي از مقامات آمريكايي در اين باره گفت: ما دليلي نمي بينيم كه بخواهيم در اتاوا برنامه بگذاريم و اينكه نمي خواهيم توسط كانادايي ها هو شويم. كانادايي ها از بوش ناراضي هستند و همين امر باعث شد كه وي جرات صحبت براي جمعيتي خشمگين را نداشته باشد! 
كشته شدن 13 نفر در راهپيمايي  
در يك راهپيمايي كه در شهر لوم ، پايتخت كشور آفريقايي توگو انجام گرفت۱۳، نفر بر اثر ازدحام جمعيت جان باختند. اين راهپيمايي را دولت توگو براي تشكر از اتحاديه اروپا و همچنين حمايت از رئيس جمهوري اين كشور برگزار كرده بود. توگو مايل است تا روابط خود را با اتحاديه اروپا گسترش دهد. برگزاركنندگان اين راهپيمايي اعلام كردند كه تعداد شركت كنندگان در اين راهپيمايي بيش از حد تصور آنان بوده است.  
مجازات براي به صدا درآمدن زنگ موبايل  
دختر 17 ساله اي كه در دادگاه منتظر شنيدن اتهامش مبني بر نگهداري و قاچاق مواد مخدر بود، بر اثر به صدا درآمدن زنگ تلفن همراهش به تحمل 21 روز حبس محكوم شد. قاضي دادگاه نيز كه از اين پيشامد خشمگين شده بود، گفت: اگر بلد نيستي زنگ موبايلت را خاموش كني بهتره كه لگدش كني تا ساكت بشه!بهتر است هميشه در مكان هايي كه در آن تلفن همراه را بايد خاموش كرد، توجه بيشتري كنيم! 
خشونت  عليه سارقان  
 بعد از شكايت  همسايگان، يك مرد  40ساله   تايلندي  به خاطر  بريدن   قسمتي  از اعضاي  بدن 2 سارق  نوجوان، دستگير  شد. اين  مرد تايلندي  پس از اعتماد  به  دو نوجوان مبلغ  پولي  را  نزد آنان گذاشت، اما آنها پول مرد  را به سرقت بردند.  وي كه اكنون به جرم  اقدام خطرناك  تحت  بازداشت  است،  از اقدام  بسيار خشن  خود دفاع كرده است.  دو پسر سارق  براي پيوند اعضاي بريده  شده خود در بيمارستان  بستري هستند.  
مكاني جديد براي طرفداران پينوشه  
دولت شيلي در نظر دارد تا به پاس زحمات افسران ژنرال پينوشه، زنداني براي آنها احداث كند. اين افسران كه حقوق انسان ها را در طول حكومت پينوشه زير پا گذاشتند بيش از 3 هزار و 200 نفر از مخالفان سياسي حكومت وقت را در طول 17 سال به قتل رساندند. تاكنون 15نفر از اين افسران به جرم زيرپا گذاشتن حقوق انسان ها محكوم شده اند.  
مرگ آرتور هيلي  
آرتور هيلي نويسنده 11 اثر از پرفروش ترين كتاب ها در سن 84 سالگي درگذشت. هيلي در بريتانيا به دنيا آمد و با اينكه مدرسه را در سن 14 سالگي ترك كرد، توانست با نگارش 11 كتاب پرفروش سال، تعجب بسياري را برانگيزد. همسرش مي گويد آرتور مرد فروتني بود، اما از نامه هايي كه از خوانندگان آثارش دريافت مي كرد بسيار لذت مي برد.  
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
كوتاه تر از گزارش 
 
 
زيباترين لغت زبان انگليسي  
طي يك نظرسنجي كه در سراسر دنيا صورت گرفت، زيباترين لغت زبان انگليسي شناخته شد. در اين نظرسنجي كه نزديك به 40 هزار نفر شركت كننده داشت كلمه مادرMother  زيباترين لغت زبان انگليسي شناخته شد Passion  عشق، Smile لبخند، Love عشق و Eternity ابديت، مكان هاي بعدي را از آن خود كردند. اين نظرسنجي از طريق بريتيش كانسل صورت گرفت.  
مادربزرگ در عراق  
 پيرزن 72 ساله آمريكايي، اهل اوكلاهما، خود را  براي رفتن به عراق و خدمت در ارتش داوطلب كرده است. ليناهديكس داراي 5 فرزند، 8 نوه و 3 نتيجه است و از 1950 تا 1979 يك همسر نظامي داشته است. اين پيرزن كه گول دلايل جنگ عراق را خورده، مي خواهد تا يك دلگرمي براي نظاميان آمريكا در عراق باشد. او مي رود دامن كشان! 
به دنبال زورگيرها 
پدر 54 ساله اي  لحظاتي پس از آنكه چند سارق جوان با اسلحه، يكهزار و 500 دلار وي را در نزديك خانه اش به زور از او گرفتند نااميد نشد و به تعقيبشان پرداخت.سارقان پس از مشاهده كردن او با اسلحه شروع به تيراندازي به سمت وي كردند اما او پا را روي پدال گاز فشار داد و آنها را زيرگرفت و يكي از آنها را كشت. پليس توانست بقيه زورگيران را به غير از يكي، دستگير كند. روبرت 54 ساله گفت آنها به من گفتند كه چون خانه مرا بلد هستند دو دختر نوجوانم را مورد آزار و اذيت قرار خواهند داد، من هم عصباني شدم و  به دنبال آنها رفتم تا از شرشان خلاص شوم. 
جايزه 100 هزاردلاري  
يك ميليونر آمريكايي براي كسي كه به كمك رياضيات و دلايل علمي بتواند ثابت كند كه حادثه 11 سپتامبر همانگونه كه دولت آمريكا ادعا كرده رخ داده است 100 هزار دلار جايزه خواهد داد.وي عقيده دارد كه حادثه 11 سپتامبر براي بسياري در آمريكا سود سرشاري به بار آورده است و نسبت به نظر دولت آمريكا درباره دلايل رويداد حادثه 11 سپتامبر بدبين است. يعني پشت پرده ماجراي ديگري بوده؟ اگر آقاي ميليونر زنده بماند، ممكن است! 
 شوره  سر باعث دستگيري سارق شد  
 آندرو پيرسون  بايد قبل از اقدام به سرقت  مسلحانه مو هاي خود را با شامپوي  ضد شوره مي شست.  در دادگاهي كه فقط 75 دقيقه طول كشيد،  وي به 12  سال حبس محكوم شد.  11سال  پيش وي  سر و صورت  خود  را با  كلاه  پوشاند  تا در حين  سرقت  شناخته  نشود،  اما چندي پيش با انجام آزمايشات DNA  روي  شوره  هاي  سر او،  پليس  به راحتي  او را دستگير  كرد  و  روانه زندان شد.  
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
اصلاحيه 
 
 
در پنج شنبه  گذشته گزارشدوره كتاب گذشته است بخشي  از سخنان خانم  نوذري  ناشركتاب  نادر حذف شده  بود كه  بدين وسيله  اصلاح مي شود: مهمترين مشكل اين است كه ما ملتي  كتابخوان  نيستيم  والا  ناشر  خوب كم نداريم،  اما گاهي  اوقات براي انتشار  يك اثر، انتخاب و  سرمايه گذاري بسيار  دشوار  مي شود،  مشكل  ديگر  صرفنظر  از  كاغذ، گاهي  فعاليت هاي  موازي، مثل ترجمه  يا كتابسازي هاي  نابه جا، اعتبار اين  صنف  را مي كاهد.  مشكل ديگر  اينكه  يارانه  بايد  بعد از اين همه  سال مسير واقعي  خود را  طي كند،  مسيري كه  در عرصه  رقابت  و فعاليت  جدي حاصل  مي شود.  
 
 | 
 
 
 | 
| 
 | 
| 
 
 
دكه 
 
 
نگاهي مي اندازيم به مطالب روزنامه هاي 28 نوامبر چاپ آمريكا. روزنامه فيلادلفيا انكوئير با اشاره به نبرد سخت نيروهاي آمريكايي و گروه هاي مسلح عراقي، از قول ارتشيان آمريكا گفته است كه اين نبرد درون شهري پس از جنگ ويتنام، در نوع خود يكي از سخت ترين نبردهاي درون شهري براي ارتش آمريكا بوده است. 
ميامي هرالد علاوه بر نبرد درون شهري آمريكاييان در فلوجه از نشت 30 هزار گالن نفت خام  سنگين از نفتكش آتوس در رود دلور بين فيلادلفيا و جنوب نيوجرسي خبر داده است. 
شيكاگوتريبون نيز با  اشاره به يك مدرسه اسلامي در شمال غربي اسلام  آباد ادعا كرده است كه محصلان آن از تندروهاي اسلامي هستند. روزنامه واشنگتن تايمز عكس اول خود را به تلاش بوش براي كمك به مامور امنيتي خود براي ورود به ساختماني در شيلي اختصاص داده است.
 
 
 | 
 
 
 | 
| 
 |