مخالفان و موافقان از طرح تعريض خيابان ولي عصر مي گويند
گذر سرنوشت از تنگناي نصف النهار شهر
مهردادمشايخي
ساختمان، نوساز، شيك و زيباست، به اسمش كم شباهت است، اما به هر حال آرامش مي بخشد و با آن ستون بزرگ جلويي و نماي شيشه اي انحنادارش به بخشي از حاشيه خيابان جلوه زيبايي داده است، ولي جايش آنجا نيست وهمين موضوع همه زيبايي، عظمت و دقتي كه در ساخت آن به كار رفته را زيرسوال مي برد. مي توانست در گوشه اي ديگري از شهر و با تصرف زمين هاي بيشتري، فضاي دلبازي براي خود دست و پا كند و زيبايي اش دوچندان شود. مي توانست محوطه بزرگي را به جاي پارك مراجعان اختصاص دهد و دست و پاگير به نظر نرسد، مي توانست با حضورش به بار ترافيكي اين خيابان زيبا و پرتردد نيفزايد و تاسف مراجعان و عابران را به جاي تحسين به جان نخرد.
اينجا خيابان وليعصر است، جنوب ميدان ونك، يكي از مناطق شلوغ و پرتردد تهران و اين ساختمان نوساز، ساختمان وزارت تازه تاسيس رفاه اجتماعي است.
مخالفان طرح به جاي گشودن باب مباحث كارشناسي شهرسازي و ترافيك، فقط به ضرورت حفظ بافت و هويت تاريخي خيابان ولي عصر اشاره مي كنند. در حالي كه اساسا قرار نيست با اجراي طرح، خيابان ولي عصر فعلي هيچ آسيبي ببيند. اين خيابان دقيقا به شكل كنوني اش حفظ شده و به سمت شمال يك طرفه خواهد شد و آن سوي پياده روي ضلع غربي در جايي كه در حال حاضر عمدتا محوطه هاي باز پارك ملت و صدا و سيما قرار دارد، معبر ديگري به سمت جنوب گشوده مي شود
امروز نقطه شروع نيست
شايد نتوان به مديراني كه يكي دو دهه پيش دستور ساخت ساختمان هاي عظيم اداري را در خيابان وليعصر ودر مناطق شلوغ و پرتردد اين خيابان داده اند خرده گرفت كه اينجا جاي ساختن چنين مراكز پررفت و آمدي نيست، اما نمي توان از اين بي سليقگي مسوولان در ساخت ساختماني مثل وزارت رفاه اجتماعي در چند قدمي ميدان ونك گلايه نكرد، جايي كنار موسسه استاندارد كه به خودي خود بار ترافيكي سنگيني دارد و در كمتر ساعتي از شبانه روز مي توان آن را خلوت ديد. اگر همين حالا بپرسيم كه چه كسي در اين شهر مسوول تعيين جاي ساخت مراكز اداري اينچنيني است؟ بلافاصله به اين نتيجه مي رسيم كه هيچكس. بله، هيچكس، نهاد شهرداري در شهرهاي ايران اختياري جز انجام امور خدماتي ندارد واين شرح وظايف وقتي به مديران شهر بزرگ تهران و با جمعيت 10 ميليوني اش جمعيت شهر + جمعيت ورودي روزانه و ساكنان پيرامون مربوط شود، نتيجه كار به جايي جز بحران نمي رسد. حوزه اختيارات و وظايف محدود مديران شهري و سيطره بوروكراسي اداري بر عملگرايي، مشكلات پايتخت را به چنان كلاف سردرگمي تبديل مي كند كه گشودن آن تنها از يك مجموعه با اختيارات مالي و قانوني هيات دولت بر مي آيد و البته شايد هم بيشتر. در چنين شرايطي نبايد هم با ديدن رعايت نشدن ساده ترين اصول حقوق شهروندي در مورد ساخت يك ساختمان عمومي، يعني دسترسي آسان به آن، تعجب كرد.
با وجود همه اينها، هم شهروندان و هم مديران شهري مي دانند كه سالهاي اخير نقطه آغاز بحران ترافيكي تهران نبوده است. شايد هم هيچ نقطه آغازي نتوان براي آن در نظر گرفت، چرا كه چندين دهه شيوه اداره شهر به گونه اي بوده كه امروز نمي توان انگشت اتهام را به سوي كسي گرفت. مديران شهر نمي توانند به راحتي در مورد خروج وزارتخانه ها و شركت هاي بزرگي كه نيازي به حضور در تهران ندارند تصميم بگيرند. آنها نمي توانند سرعت تصميم گيري و اجراي خود را نسبت به مديران دولتي مرتبط با خود افزايش دهند و اصولا نمي توانند به راحتي سياستگذاري و تصميم گيري كنند، حتي در مورد موضوعي چون اتوبوس هاي شركت واحد. در تصميم گرفتن در مورد موضوع ساده اي مثل نوع اتومبيل تاكسي جديد يا ورود اتوبوس به شهر حتي شركت هاي خودروسازي تاثيرگذارند و ده ها نهاد مسوول بايد چنين موضوعي را بررسي كنند و ده ها مصلحت بايد در نظر گرفته شود. در اين شرايط است كه شهروندان يا انتظار دارند گروه جديد مديران شهري با كسب اختيارات بيشتر ميانبر زده، مشكلات را به سرعت از ميان بردارند يا اينكه با نااميدي و در بي تفاوتي به همه اصول شهروندي به انتظار معجزه بنشينند.
در انتظار معجزه
معجزه لغتي است كه در ادبيات فني هيچ مدير و كارشناس زبده و كارآمدي جايي ندارد. از نظر چنين مديري نه در حيطه مديريت او معجزه اي اتفاق افتاده و نه مي افتد.
از سوي ديگر وضعيت ترافيك شهر روز به روز بحراني تر مي شود و اقدامات قطعي و پراكنده پاسخگوي ورود روزانه 1400 خودرو به شهر نيست. به اينها محدود بودن حوزه وظايف و اختيارات و نبود مديريت واحد را هم كه اضافه كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه هيچ راهي جز نشان دادن برجسته مشكلات ترافيكي به گروهي از مسببان آن، يعني خودروسواران نمي ماند.
روزي كه مسوولان ترافيكي تهران از مطالعه روي طرح تعريض خيابان ولي عصر، در فاصله بين ميدان ونك تا چهارراه پارك وي خبر دادند اولين و البته ساده ترين چيزي كه به ذهن هر كس مي رسيد اين بود كه اين خيابان زيبا نابود خواهد شد. شكي نيست كه بناها و اماكن هويتي و تاريخي تهران رو به نابودي است، بازار با فرسودگي دست و پنجه نرم مي كند و هر از چند گاهي گرفتار حريق مي شود، لاله زار در ميان سيم ها و كابل ها و بورس الكتريكي گم شده است و برج آزادي اسير در ميان دود و ترافيك و برج هاي تجاري به انتظار روز بازسازي نشسته است.... و خيابان زيباي ولي عصر. اين خيابان پيش از اينكه با تعريض تهديد شود سالها قبل با ترافيك محرك اعصاب و آلودگي كشنده نابود شده است. زيبايي نوستالژيك طولاني ترين خيابان كشور تنها در ساعاتي گذشته از نيمه شب لذتبخش است و خبر تعريض آن پيش از اينكه يك تصميم مديريتي باشد، هشداربه شهرونداني است كه حاضر نيستند براي حفظ اين خيابان هيچ امتيازي به ديگران بدهند. بارها از مديران دولتي شنيده ايم كه مالكيت خودرو حق همه شهروندان است، اما اين جمله تكميلي آنها را نيز به ياد مي آوريم كه استفاده از خودروي شخصي در هر جا و هر زمان و براي هر سفر درون شهري در كلانشهري چون تهران امكانپذير نيست، آن هم توسط شهرونداني كه خود را چندان به رعايت اصول رانندگي در كلانشهر ملزم نمي دانند. فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي سهم عوامل انساني نظير عابران پياده، رانندگان و راكبين موتورسيكلت را در ترافيك شهر تهران 50 درصد عنوان كرد. در واقع نيمي از مشكلات ترافيكي از فقدان انضباط اجتماعي و احساس مسووليت شهروندي سرچشمه مي گيرد و كار را به جايي مي رساند كه براي نظم بخشيدن تا يك تردد ساده مثل عبور عابران از خيابان به هنگام سبز شدن چراغ عابر، گماردن دو مامور پليس در جلوي خط عابر ضرورت پيدا مي كند. از آنجا كه نيروي انتظامي نمي تواند براي نظارت بر هر رفتار شهروندي در هر نقطه از شهر يك مامور پليس بگمارد، تصور انتظار معجزه براي رهايي از انبوه مشكلات شهري ديگر دور از ذهن نيست.
آيا شهرونداني كه تعريض خيابان وليعصر را تخريب بخشي از هويت و زيبايي تهران و فضاي سبز كميابش مي دانند، حاضرند براي حفظ آن دل از اتومبيل سواري هاي غيرضروري با خودروهاي شخصي در اين خيابان بكنند؟ آيا يكي از اين معترضان نمي تواند همان كسي باشد كه براي خريد يك بستني قيفي در مقابل پارك ملت اتومبيل خود را دوبله متوقف مي كند و به صف طويل جلوي بستني فروشي مي پيوندد؟
نگراني از هر سو
وقتي سرعت حركت خودروها در قسمت هايي از خيابان ولي عصر به صفر نزديك مي شود، به راحتي مي توان پيش بيني كرد بيماري كه در آمبولانس اورژانس گير افتاده است فاصله اي با مرگ ندارد. براي او و خانواده اش چه فرقي مي كند كه اين ميراث تاريخي و زيست محيطي بماند يا برود؟ بازتاب واكنش ها و انتقادات به طرح تعريض خيابان ولي عصر طي هفته هاي اخير توضيحات مقامات شهري را نيز به دنبال داشت و دكتر محمود احمدي نژاد، شهردار تهران لازم ديد تا تاكيد كند كه اگر اين خيابان عريض شود، حفظ درختان و فضاي سبز آن هم در نظر گرفته خواهد شد. او سپس توضيح داد در حالي كه روزانه دهها هزار نفر در ترافيك محدوده ونك تا تجريش گرفتار مي شوند، تعريض اين خيابان، ترافيك اين محدوده را تا 20 سال آينده روان خواهد كرد.
چند روز پيش از اين توضيحات شهردار، گروهي از كارشناسان شهري هم گفته بودند كه تعريض خيابان ولي عصر را در رفع مشكل ترافيك چندان موثر نمي دانند.
يكي از كارشناسان گفت:درست است كه در طرح تعريض خيابان وليعصر حفظ درختان اين خيابان مد نظر قرار گرفته شده است، اما در مقابل تخريب بخشي از فضاهاي عمومي و دولتي كه در بخش غربي از جمله بخشي از محوطه صدا و سيما و بخشي از نوار سبز پارك ملت قراردارد، صدمات جبران ناپذيري را وارد مي كند.
او براي اثبات نظر خود اين دلايل را هم اضافه كرد:تعريض اين خيابان باعث كاهش فاصله خيابان از بيمارستان هاي شهيد رجايي و ژاندارمري، مدرسه عالي پرستاري، هنرستان آزادي، مجتمع هاي دانشگاهي و مهندسي و ساير ساختمان هاي عمومي و دولتي و در نهايت موجب ايجاد آلودگي صوتي و آسيب رساندن به اين مراكز، شهروندان و از بين رفتن سرمايه ها مي شود. البته او در مورد راهكارهاي ديگر بهبود ترافيك وليعصر، يك طرفه كردن تردد در اين خيابان، استفاده از خطوط شرقي و غربي اين خيابان براي تردد به جاي پاركينگ، استفاده از زمين هاي باير اطراف اين خيابان به عنوان پاركينگ و تشويق شهروندان براي استفاده از وسايل نقليه عمومي به جاي وسايل نقليه شخصي را پيشنهاد كرد.
در عين حال رئيس شوراي شهرتهران در هفته گذشته اعلام كرد: هيچ طرحي براي تعريض وليعصر قطعي نشده است و مطالعات روي آن ادامه دارد.
دكتر چمران گفت كه كارشناسان موافق و مخالف، نظرات خود را داده اند، اما هنوز طرح در مرحله مطالعات كارشناسي است. او البته توضيح داد كه حتي اگر اين طرح اجرا هم شود، به درختان كهنسال خيابان آسيبي نخواهد رسيد.
مهندس زياري، عضو ديگر شوراي اسلامي شهر تهران هم نياز اين طرح به مطالعه بيشتر را رد نكرد و گفت:اين پروژه هنوز نهايي نشده و بايد بررسي شود كه آيا اساسا تعريض اين خيابان در كاهش ترافيك منطقه موثر است يا ممكن است مشكلات تازه تري براي ساير مناطق ايجاد كند.
اما روي ديگر سكه، اين نگراني ها را در برابر يك نگراني عميق تر، كوچك و ناچيز نشان مي دهد. نگراني از اينكه براي شهروندان منافع شخصي در برابر منافع شهر در اولويت قرار گيرد.
آن روي سكه اين پرسش را مطرح مي كند كه آيا شهرونداني كه تعريض خيابان وليعصر را تخريب بخشي از هويت و زيبايي تهران و فضاي سبز كميابش مي دانند، حاضرند براي حفظ آن دل از اتومبيل سواري هاي غيرضروري با خودروهاي شخصي در اين خيابان بكنند؟ آيا يكي از اين معترضان نمي تواند همان كسي باشد كه براي خريد يك بستني قيفي در مقابل پارك ملت اتومبيل خود را دوبله متوقف مي كند و به صف طويل جلوي بستني فروشي مي پيوندد؟ معاون راهنمايي و رانندگي چند روز پيش اعلام كرد كه افزايش استفاده از وسيله نقليه شخصي در سفرهاي درون شهري نگران كننده است. بله، او دقيقا گفت نگران كننده، چرا كه احتمالا بسياري از شهروندان هنوز نمي دانند قيمت بنزين مصرفي شان 80 تومان نيست و پولي كه براي خريد اضطراري بنزين از پس انداز ملي برداشت شده است، مي تواند بسياري از دردهاي ترافيكي تهران و شهرهاي ديگر را حل كند. اين از خودگذشتگي با استفاده بجا و به موقع از خودروي شخصي و صرفنظر كردن از سفرهاي غير ضروري با چنين وسيله اي كمترين انتظاري است كه براي غرق نشدن در بحران مي رود. نمي توان گفت كه احساس مسووليت و از خودگذشتگي شهروندي از ميان رفته است، چرا كه هنوز در گوشه و كنار جلوه هايي از آن را مي بينيم. چند روز پيش دو كارگر جوان شهرداري كيف حاوي 100 ميليون تومان پول را با وجود نياز به آن پول در كمال امانتداري به صاحب آن بازگرداندند، اما اگر صادقانه به اطرافمان نگاه كنيم، متوجه مي شويم كه بسياري، از كار آن دو جوان تعجب كردند، تعجبي تلخ.
و سرانجام اينكه خيابان ولي عصر كه به دليل درازناي شمالي - جنوبي اش نصف النهار شهر تهران لقب دارد اكنون در حال گذر از يك سرنوشت محتوم است. اگر راه ديگري براي حل تنگناي ترافيكي بغرنج آن پيدا نشود، البته اجراي طرح تعريض اجتناب ناپذير خواهد بود.
چند مدير براي يك ترافيك؟
يكي از مشكلاتي كه تاكنون راه مديران شهري را براي دريافت اعتبارات بيشتر بسته است، وجود چندگانگي در نظرات مديران و كارشناسان ترافيكي است. سردار محسن انصاري، معاون راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي از ارايه و تصويب طرح بهبود حمل و نقل شهر تهران در كميسيون زير بنايي دولت خبرداده و گفته است: اگر طرحي كه نيروي انتظامي ارايه داد به تصويب هيات دولت برسد و تكليف وضعيت تهران از لحاظ مديريتي مشخص شود، فرصتي براي شهردار تهران فراهم مي شود تا دستگاه هاي ديگر اقدامات خود را در دراز مدت حل كنند.
وي افزود: به هر حال هر طرحي بار مالي دارد البته همه بحث ترافيك كمبود بودجه نيست زيرا شهردار تهران با همين بودجه اقدامات شايسته اي در سطح تهران شروع كرده است.
انصاري گفت: دستگاه ها بايد با هم هماهنگ باشند تا مشكل ترافيك حل شود، اما به عنوان مثال بايد توجه داشته باشيم كميته وضعيت اضطراري آلودگي هوا زيرنظر استاندار تهران است، بنابراين چگونه شهردار تهران مي تواند به او دستور دهد؟ همچنين شوراي عالي ترافيك با اختيارات محدودي كه دارد نمي تواند مشكلات را حل كند. انصاري با اذعان به اينكه در تهران براي حل مشكل ترافيك بايد مديريت مشخص شود تا همه دستگاه ها از يك روش پيروي كنند، ادامه داد: متاسفانه در تهران 15 دستگاه مسوول هستند.
انصاري علت اصلي اين دو را تسهيلات آسان خريد خودرو و ارزان بودن قيمت بنزين عنوان كرده و گفت: در تمام دنيا خودرو به آساني در اختيار مردم قرار مي گيرد، ولي براي دريافت سوخت مشكل دارند، اما در كشور ما شرايط به گونه اي ديگر است.
افزايش توليد خودرو و ارزان بودن قيمت بنزين را در كنار مديريت چندگانه شهري مانند تهران بگذاريد تا قطعه گمشده پازل ترافيك سنگين وجانفرسا را پيدا كنيد.
|