خانه يعني شفافيت و تعلق...
شك كردن در لزوم وجود ديوارها گونه اي از معماري را مي آفريند كه نقطه اشتراك آن با جهان معاصر همان شفاف و آشكار بودن و تغيير است...
بهرام هوشيار يوسفي
گروهي دانشجويي مركب از بابك رستميان، دنا كسرائيان، احسان فيض بخش و مازيار باستاني همگي از دانشكده معماري و شهرسازي شهيد بهشتي، در حالي جايزه سپاس هيات داوران را در رقابت مجتمع مسكوني شهيد عراقي از آن خود كردند كه به لحاظ ميانگين سني جوانترين گروه بين منتخبان بودند؛ بايد اعتراف كرد كه در بسياري موارد رويكرد جوان و انديشه خلاقانه بين اين قشر از فعالان عرصه معماري آنچنان شعف انگيز و نو به نو شونده است كه هر ناظري را تحت تاثير قرار داده و به تحسين وا مي دارد.
در اين بين گروه بابك رستميان هر چند در طرح خود در رويكرد طراحانه تحت تاثير يك نوع معماري خاص و در معناي دقيق كلمه گروه هلندي MVRDV مي نمايند و هر از چند گاهي با ارايه كرشمه هاي نمادين حتي به لحاظ فرمال نيز گرته بردارانه طراحي كرده اند، اما اين همه، چيزي از ارزش انديشه هاي نو آنها در نگاه به معماري مسكوني در معناي منطقه اي و جهاني نمي كاهد....
چشم ها را بايد شست ...!
ساكنان خانه هاي امروزي زندگي خود را در مبارزه اي دايمي و خاموش مي گذرانند؛ مبارزه با طراحاني كه با رسم خطوطي قاطع و درج كلماتي تكراري بر پلان خانه هايشان سعي در تقسيم بندي فضاهاي زندگي آنها دارند. مردم در اعتراض ناخودآگاه خود به اين صحنه سازي، همواره در حال تغيير عملكرد فضاهاي خانه هستند. آنها به نام …اتاق ها” اعتنايي نمي كنند چرا كه …فعاليت ها” فضا را مي سازند و صرف ناميدن محلي با نامي، تقدير ابدي براي استفاده از آن نمي سازد.
مردم در اتاق خواب غذا مي خورند يا در آشپزخانه مطالعه مي كنند، در گوشه اي از سالن همانقدر آسوده مي توان خفت كه در اتاقي با نام اتاق خواب، فضاي غذاخوري ما بر حسب اينكه امروز جمعه باشد يا سالگرد تولد يكي از اعضاي خانواده، مي تواند از پشت ميز غذاخوري به كل خانه تسري پيدا كند .
از اين رو بدون در نظر گرفتن لزوم سقف به عنوان سرپناه، زندگي انسان ها كنار …جعبه هاي خدماتي” در هر شرايطي به سادگي امكان پذير خواهد بود. زندگي در خانه ما بي شباهت به زندگي در كاروان هاي سفري نخواهد بود:
زندگي در پهنه فضاي آزاد و در كنار جعبه هاي خدماتي كه به هنگام نياز از آنها استفاده كنيم ... ايده اي هيجان انگيز براي يك معماري كاربر محور!
مساله اي به نام هويت
مردم مهر سليقه و نشان خود را بر خانه هايشان مي كوبند: از آويزان كردن يك قاب عكس گرفته تا رنگ كردن، كشيدن يا خراب كردن ديوارهاو... و بدين ترتيب هر خانه …شخصيت” خاص خود را پيدا مي كند كه طرز تفكر و تلقي صاحبانش از زندگي را نشان مي دهد؛ احساس تعلق و هويت بخشي به محل زندگي، با تغييراتي كه در آن مي دهند يا نمي دهند آشكار مي شود.
از آنجا كه اكثر متقاضيان مسكن با توجه به امكانات مالي محدود، طراحي و زندگي در خانه دلخواه خود را امري دور از ذهن مي پندارند و تا زماني كه اتاق خواب براي آنها فضايي را با ابعاد۴ 3x و يك كمد به عمق 05cm در پشت در و حداكثر يك ميله براي آويزان كردن لباس در آن تداعي مي كند، تنها به همين تغييرات سطحي اكتفا مي كنند.
|
|
اما بابك رستميان و گروهش در طرح پيشنهادي خود به مردمي با وضع مالي متوسط اين امكان را مي دهد تا از فضاها و امكانات ويژه و مخصوص به خود لذت ببرند؛ در طرح او ساخت ثابتي شامل عناصر سازه اي و تاسيساتي و ديوار مرز واحدها پيشنهاد شده است و پهنه اي محدوده اي كه جعبه هاي خدماتي مي توانند قرار بگيرند. مردم خود فضاهاي خاصي را كه تمايل دارند داشته باشند، اعلام و ميزان و نوع و استفاده شان از ساير فضاهاي خدماتي را معين مي كنند. آنها ممكن است مكاني براي بازي كودكان، جايي براي نگهداري پرندگان، فضايي براي دستگاه هاي ورزشي، گلخانه، نواختن موسيقي يا تاريكخانه بخواهند يا به سادگي تقاضاي يك تخت دو طبقه يا محل تعويض لباس كنند. بدين ترتيب اين مردم خواهند بود كه كاروان ها و در مقياس بزرگتر خانه هايشان را طراحي مي كنند.
هدف ما از اين كار احترام به خواسته هاي افرادي است كه قرار است قسمتي از عمر خود را در خانه هايي سپري كنند كه برايشان طراحي مي كنيم. در اين صورت خانه هايي تحت عنوان خانه يك هنرمند، خانه يك نويسنده، خانه يك معلول و ... تنها در مجله هاي معماري وجود نخواهند داشت. با اجراي اين طرح هر واحد مي تواند خانه يك كارمند، خانه يك معلم، خانه يك... و در نهايت” خانه يك خانواده” باشد....
خانه هاي اين مجموعه با توجه به كيفيت و تسهيلات ويژه خود، خانه هايي بسيار ارزان محسوب خواهند شد.
ظرفيت هاي مكان...
در اين پروژه همه چيز از فيلتر ديد مي گذرد. هر آنچه وجود دارد يا وجود ندارد، ابعاد، تناسبات، طرز قرارگيري و چرخش اجزا، همه و همه براي رسيدن به حداكثر ديد ممكن طراحي شده اند از راه پله ها ، درها، ديوارها گرفته تا تالارها و ....
آنچه توسط طراحان جعبه هاي خدماتي خوانده مي شود به عنوان يكي از ايده هاي طراحي با ارايه امكاناتي منعطف در راستاي عبور ديد و نور حداقل مساحت ممكن را خواهند داشت؛ هر گاه لازم باشد فعاليتي در فضايي بسته و محصور صورت گيرد، اين جعبه ها قابليت آن را دارند كه با بسته شدن درهاي مربوط به آنها به فضاي انجام يك فعاليت تبديل شده و مساحتي را كه لازم دارند به دست مي آورند. اين امر از نظر اقتصادي نيز مقرون به صرفه خواهد بود، چرا كه هميشه بخشي از هزينه اي كه براي خانه مي پردازيم به فضاهايي اختصاص دارد كه همواره مورد استفاده نيستند. در اين طرح فضاهاي مرده و محصور همانند ساير قسمت هاي خانه مورد استفاده قرار مي گيرند. در ضمن اين كار، به حذف ديوارهايي دايمي كه جريان نور و ديد را سد مي كنند،مي انجامد .
شك كردن در لزوم وجود ديوارها گونه اي از معماري را مي آفريند كه نقطه اشتراك آن با جهان معاصر همان شفاف و آشكار بودن و تغيير است....
ايده اصلي وحقيقي طراح در اين طرح چيزي نيست جز پديد آوردن مسكني كه انسان ها در آن زندگي راحتي داشته باشند و از مكاني كه در آن هستند لذت ببرند.
در اين خانه مردم خود نويسنده، كارگردان و بازيگر هستند، طراح تنها سعي داشته مكاني به آنها بدهد، فضا را خود آنها خواهند ساخت ...!