يكشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۳
كاوشي در چگونگي پيدايش و رواج اصطلاحات خاص در جوامع شهري
زبان رمزآلود جوانان
* اصطلاحات خاص ميان برخي اقشار جوان شهري، دامنه نفوذ خود راتا كتاب هاي داستان، سريال ها و فيلم ها گسترش داده است
* تغيير هرم سني و جوان شدن جمعيت ايران از دهه ۱۳۶۰ به بعد در ترويج اصطلاحات خاص كلامي ميان جوانان نقش مهمي داشته است
007743.jpg
بيتا برفمال
اصطلاحات خاص ميان بعضي از ساكنان شهر تهران، بي آن كه منشأ اوليه آن ها قابل تشخيص باشد، دامنه نفوذ خود را تا داستان ها، سريال هاي تلويزيوني و حتي فيلم هاي سينمايي گسترش داده اند. بعضي از اين اصطلاحات كه معمولاً داراي چاشني طنز مي باشند، اگرچه از ميان نسل جوان برخاسته، اما كم كم به بزرگترها هم سرايت كرده است. اين اتفاق تازه اي نيست. در تهران، از ده ها سال پيش، برخي اصطلاحات خاص سواي زبان رسمي و حتي محاورات معمولي مردم، در ميان بعضي اقشار شهري رواج داشته، اما به شدت امروزي نبوده است. ظاهراً تغيير هرم سني جمعيت شهرنشين از آغاز دهه ۶۰ و جوان شدن جمعيت كشور ما، انبوهي از اصطلاحات رمزآلود را كه در محافل خصوصي گروهي از جوانان شكل گرفته، به سطح جامعه آورده است.
امروزه بسيار ديده مي شود كه جوانان در محافل و مجامع جوانانه، در ميهماني ها و دبيرستان ها و يا حتي در دانشگاه ها، اين الفاظ و اصطلاحات را بين خود رد و بدل مي كنند. واژه هايي نو كه تا حدي خنده دار و جالب توجه اند. اصطلاحاتي كه در وهله نخست هيچ معنايي را به ذهن انسان متبادر نمي كنند، اما مي توان از فحواي كلام و جمله بندي آنها پي به معني نسبي آن الفاظ برد. اين الفاظ و اصطلاحات پس از جا افتادن كم كم از مكالمات جوانان عبور كرده و به مبادلات كلامي بزرگترها راه پيدا مي كند و اين مرحله ايست كه آن الفاظ به طور اتفاقي در كانون مكالمات عاميانه در سطح جامعه پذيرفته شده است.
حتماً همه شما بيش و كم با چنين الفاظ و اصطلاحاتي برخورد كرده ايد و يا شايد خود شما يكي از ميليون ها نفر انساني باشيد كه در گفت وگوهاي روزمره، بارها و بارها به انواع مختلف و در مواقع گوناگون از آنها استفاده كرده  و مي كنيد. اين روند را نمي توان منكر شد و از آن گريزي نيست؛ چون همان طور كه گفته شد، اين الفاظ كم كم  و ناخواسته وارد مبادلات كلامي افراد مي شوند.
تحليل گران و متخصصين زبانشناسي مجموعه اين الفاظ و اصطلاحات را تحت عنوان «زبان مخفي» معرفي مي كنند.
اما پيش از آن كه به شناسايي و بررسي زبان مخفي بپردازيم، بديهي است كه بايد مختصري در مورد طبقه بندي زبان صحبت كنيم:
در هر كشور و جامعه اي ميراثي گران بها به نام زبان از پيشينيان باقي مانده كه مردم آن كشور بدان تكلم مي كنند و آن زبان گونه هاي مختلف براي خود دارد. مثلاً در كشور ما، زبان شيرين فارسي، داراي طبقات و گونه هاي خاص خود است. گونه اول، گونه رسمي و معيار زبان است كه به كار كتابت و تحقيق وپژوهش مي آيد. گونه دوم، گونه عاميانه آن است كه عموم مردم به آن تكلم مي كنند و براي رفع نيازهاي محاوره اي آنها به كار مي رود. گونه سوم، لهجه ها و گويش هاي خاص هر شهر و محله ايست كه مردم، خود آن را برحسب عادت و يا نياز به كار مي برند. گونه ديگر كه مورد بحث ماست، گونه مخفي زبان است. گونه اي كه به نوعي مي توان گفت، برخاسته از دل گونه عاميانه زبان فارسي است و با گونه رسمي و معيار بسيار متفاوت مي باشد.
اما اين گونه زباني، بر خلاف ظاهرش كه هميشه نو و بكر به نظر مي رسد، پديده اي تازه نيست و به قدمت طنز عاميانه پيشينه دارد.
برخي براين اعتقادند كه اين زبان  براي نخستين بار در دربار شاهان و بويژه در ميان زنان حرمسراها شكل گرفته است. در جايي كه افراد مي كوشيدند، موضوعات و مفاهيم را بدون آن كه ماموران مخفي حكومتي به آن پي ببرند، با هم مبادله كنند.
همچنين گفته مي شود كه در راسته بازارهاي قديم، پيشه وران بنا به يك قرار معلوم نشده، با زباني خاص كه فقط براي خودشان مفهوم بود، قيمت ها را تحت كنترل داشتند و يا آمدن مأموران باج و خراج را به هم اطلاع مي دادند.
در واقع اين نوع زبان بر اثر يك نياز رواج پيدا كرده است و در تهران و از زماني كه به عنوان پايتخت اعلام شد، به دليل بروز و ورود زبان ها و گويش هاي مختلف و تبادل فرهنگ ها بسياري از واژگان حسب نياز تلخيص شده اند و يا تغيير شكل ظاهري پيدا كرده اند؛ اين اصطلاحات نو كه ريشه در فرهنگ مردم تهران داشت، به عنوان لهجه تهراني شهرت پيدا كرد. واژگان متعلق به اين حيطه تحت تأثير خرده فرهنگ هاي مناطق محروم شهري، تغيير حالت بيشتري يافت و از همين جا زبان مخفي امروزي كه گرايش لمپني در آن آشكار است، شكل گرفت.

ويژگي هاي زبان مخفي
اين گونه زباني در واقع طيفي از اصطلاحات شكسته و تغيير شكل يافته در مقايسه با گونه محاوره اي زبان است. مهم ترين هدف به كار برندگان اين زبان، پوشيده سخن گفتن است. اين گونه زباني، در واقع ساختاري مستقل و مجزا ندارد، بلكه فقط با دخل و تصرف در لغات زبان محاوره و يا با افزودن پسوندها و پيشوندها و يا با تغيير دادن بار معنايي برخي از آن لغات ساخته مي شود؛ يعني مي توان گفت نظام واژگاني دارد و از نظر نظام صرفي و نحوي و روش آوايي وابسته به زبان عاميانه است.

چه كساني و چرا از زبان مخفي استفاده مي كنند؟
ناگفته پيداست كه جمعيت كشور ما، جمعيتي جوان و پرانرژي است. هرم سني جمعيت ايران از دهه شصت به بعد هرمي جوان شده است. اين جمعيت نيازهاي خاص و طرز تفكر ويژه خود را دارند؛ اما طبعاً تمام آن نيازها، بنابر مشكلات اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي و محدوديت هاي گوناگون برآورده نمي شود و حتي در بسياري از مواقع ديده مي شود كه چنين نيازهايي اصلاً مورد توجه قرار نمي گيرند. مهم تر از آن نسل جديد و نسل پيشين در بسياري از موارد، با هم تفاهم و درك متقابل ندارند. همچنين به دليل پيدايش شبكه هاي ارتباطي فرامرزي نوع نگرش و سليقه و طرز تفكر جوانان با نسل قبل بسيار فرق كرده است. همين تفاوت ها كم كم سبب ايجاد شكافي بين دو نسل شده است. شكافي كه جوانان را هر چه آشكارتر به سوي محافل همسالان خود سوق مي دهد. مسلم است كه هرچه محافل خصوصي تر شوند، زبان خصوصي تري را هم طلب مي كنند. زباني كه در عين رمز آلود بودن، بتواند پوششي بر اهداف و نيات جوانان باشد.
البته تحقيقات نشان مي دهد كه عموماً دو دسته از افراد از زبان مخفي استفاده مي كنند: قانونگريزها، كه بيشتر قصد مخفي كردن مقاصد غيراخلاقي خود را دارند و برخي از جوانان، كه بنا به اقتضاي اين دوره سني گرايش داشته و به دليل بي اعتمادي، ناچار به روي آوري به محاورات خاص و رمزآلود هستند.
بعضي از جوانان براي رسيدن به يك زبان محاوره اي و پيچيده كه تنها در محافل خصوصي آنها مبادله شود به سه شكل عمل مي كنند:
۱- به نوعي روند استفاده از گونه زبان مخفي را به سمت تشريفات زدايي از الفاظي مي برند كه در بين اقشاري از مردم داراي اهميت و ارزش مي باشد.
۲- گاهي الفاظ را به صورت ساخت شكني از پايه مي سازند. آنها با اين روش در واقع مي گويند چون شما را قبول نداريم و تفكر شما را نمي پسنديم، مثل شما نمي انديشيم و از الفاظ شما هم استفاده نمي كنيم و خودمان كلمه مي سازيم.
مانند الفاظي چون: خفن- دو دره و...
۳- گاهي حتي ديده مي شود كه اين قبيل جوانان از لغات بيگانه و خارجي وام گرفته و با اندكي تلخيص و يا حتي تغيير شكل آنها را در گونه زباني خاص خود به كار مي برند. مانند: اندشه (آخرشه)- آي كي يو (كنايه به افرادي كه از ضريب هوشي پاييني برخوردارند)- كيس مناسب (موردي مناسب)- سكرت (مخفيانه و رمزي). اما در يك نگاه كلي به قضيه مي توان عوامل اصلي مؤثر بر ابداع و به كارگيري اين زبان را چنين بر شمرد:
۱- شكاف نسل ها: همانطور كه گفته شد، نسل پيشين به دلايل گوناگون كه از حوصله اين بحث خارج مي باشد هميشه قادر به پذيرش اهداف و يا نيازهاي نسل امروز نيست و ارزش ها و معيارهاي فكري جوانان امروزي را نمي پسندد. همين امر سبب مي شود تا جوان امروزي از نسل پيشين فاصله گرفته و بيشتر جذب همسالان خود شود و براي محفوظ ماندن نيات و علايقش زباني جديد و مرموز و مخفي ابداع كند.
۲- اقتصاد: هر چه اقتصاد خانواده يك جوان ضعيف تر باشد، عرصه فعاليت هاي فرهنگي و هنري و اجتماعي بر او تنگ تر مي شود. اين امر در بسياري از موارد مانع از ادامه تحصيلات عاليه براي جوان مي شود و باز همين عامل سبب كشيده شدن او به مجامع دوستانه و كم فايده خواهد شد.
۳- تكنولوژي: در عصر حاضر، وجود وسايل و امكانات حاصل از تكنولوژي بيشتر جوانان را با هم مرتبط كرده است. وجود شبكه هاي ارتباطي فرامرزي خود عاملي است براي اين كه جوانان كمتر ميل به حضور در محافل ديگر با گروه هاي سني مختلف را پيدا كنند و پناه بردن به محافل و گروه هاي خاص به شكل گيري زبان مخفي و رمز آلود كمك مي كند.
۴- عده اي بر اين اعتقادند كه الفاظي از طريق سريال ها و فيلم هاي سينما در سطح جامعه رواج مي يابد، اما بسيار ديده مي شود كه برخي از الفاظ پيش از آن كه از طريق برنامه هاي طنز تلويزيوني به گوش برسند، در سطح جامعه و به ويژه در جمع جوانان مورد استفاده قرار گرفته است. اين نكته مي تواند مويد اين ادعا باشد يعني مي توان گفت كه تلويزيون از طريق فيلم و سريال توليد كننده اين الفاظ و اصطلاحات نيست ولي مي تواند مروج و بسط دهنده درسطح وسيع باشد؛ چرا كه داراي برد گسترده اي است و بيشترين مخاطب را در بين رسانه هاي گروهي به خود اختصاص داده است.
۵- صنعتي شدن جوامع: صنعتي شدن جوامع هميشه مي تواند عاملي باشد براي غفلت از روزمرگي ها و امور اوليه زندگي. پس اين امر مختص به جوانان كشور ما نيست و در نقاط مختلف جهان علي الخصوص جوامعي كه مانند كشور ما جمعيت جوان دارند، نمود بيشتري پيدا مي كند.
به عنوان مثال در شهر پاريس، برخي گويش ها و اصطلاحات كه عموماً توسط جوانترها به كار گرفته مي شود، حتي براي بسياري از پاريسي ها قابل فهم نيست و يا در شيكاگو گروهي به نام گنگ ها زندگي مي كردند كه مخفي كار و قانونگريز بودند. آنها كه كارهاي غير اخلاقي انجام مي دادند، داراي سازمان و زبان ويژه و علائم مخصوص بودند و از اين طريق با هم ارتباط برقرار مي كردند. كم كم اصطلاحات زبان خاص آنها در بين جوانان شيكاگو نيز رواج يافت.
مي توان گفت كه بي توجهي ها و سخت گيري هاي شديد نيز سبب مي شود تا جوانان بيشتر به مخفي كاري گرايش پيدا كنند.
جامعه شناسان مي گويند هر اندازه كه نيازهاي منطقي و طبيعي جوانان مورد بي اعتنايي و بي توجهي قرار بگيرد، رويكرد آنها نسبت به انتخاب كانال هاي ويژه ارتباطي و اصطلاحات محاوره اي خاص تشديد مي شود.
اما بايد دانست كه به نسبت فراهم شدن امكانات رفاهي بيشتر براي جوامع شهري و به ويژه محله هاي محروم يا جرم خيز و حاشيه نشين ها و نيز مهيا شدن امكان تحصيلات عاليه براي تمامي اقشار جامعه بسياري از اصطلاحات رايج در اين مناطق خود به خود از حيطه محاورات عمومي و حتي خصوصي جوانان حذف مي شود.

همراه مزاحم
آيا تا به حال فكر كرده ايد كه اين ارمغان تكنولوژي و وسيله رفاه حال خود و ديگران ممكن است به وسيله اي براي آزار ديگران مبدل شود. آيا تا به حال به اين فكر افتاده ايد كه در بعضي از اماكن عمومي تابلوهاي استفاده از «تلفن همراه ممنوع» چه معني مي دهد، يعني اينكه ما خود توجه نكرده ايم و ديگران به ما گوشزد كرده  اند
007746.jpg
عكس: هادي مختاريان
با توجه به رشد روزافزون تكنولوژي و تغيير و تحولي كه امروزه در جامعه بوجود آمده و به تعبيري در دهكده جهاني قرار گرفته ايم و ناگزير به پذيرش دستاوردهاي اين تكنولوژي هستيم و خواسته يا ناخواسته آن را پذيرفته و از آن استفاده مي نماييم، اما همانگونه كه از توليدات صنعتي از قبيل اتومبيل، هواپيما، تلفن همراه و... استفاده مي نماييم بايد فرهنگ استفاده از آنها را نيز پذيرا باشيم.
مثلاً اگر كسي پشت فرمان اتومبيل مدل بالا قرار گيرد اگر بخواهد با فرهنگي كه متناسب با جامعه نيست از آن استفاده نمايد، اين فرد نمي داند كه در چه جامعه اي زندگي مي كند و به اصطلاح هنوز فرهنگ استفاده از اين وسيله را نمي داند و مردم ناخودآگاه افسوس مي خورند كه حيف از اين اتومبيل! يكي از مهمترين دستاوردهاي زندگي ماشيني استفاده از تلفن همراه است، كه كم كم در جامعه ما فراگير و به يك ابزار همگاني تبديل مي شود، اما اگر فرد نداند چگونه، كي، كجا و چطور بايد از آن استفاده كند براي خود و ديگران دردسرساز مي شود. چندين روش نامطلوب و شايع استفاده از تلفن همراه در جامعه ما به قرار زير است:
۱- در اداره يا سازماني وارد مي شويد ساعتها پشت در منتظر مانده ايد تا نوبت ملاقات شما فرا رسد. وارد اتاق مي شويد با دنيايي از احساس يا مشكل و...حرف هايي را كه آماده كرده ايد، شروع مي كنيد به طرح آنها كه ناگهان تلفن همراه مسئول مربوطه زنگ مي زند و او مشغول صحبت كردن مي شود. بدون در نظر گرفتن وضع روحي و شخصيتي شما مي گويد، مي خندد، قهقهه مي زند، حرفهاي خصوصي و...تا خداحافظي، شما همچنان عجله داريد و در اين صورت دوباره قسمتي از حرف هاي خود را تكرار كنيد كه زنگ تلفن بعدي، باز حرف هاي خصوصي و... به راستي چه حالي پيدا مي كنيد از يك طرف وقت شما تلف مي شود از طرف ديگر خيل مراجعه كنندگان پشت در صف بسته اند. آيا بهتر نيست نوبت را در انجام كار به مراجعه كنندگان حضوري بدهيم تا افراد پشت خط تلفن همراه.
۲- در بيمارستاني وارد شده ايد، بيماران در كمال آرامش به سر مي برند. تصويري را روي ديوار به نشانه سكوت مشاهده مي كنيد و فضا كاملاً آرام است، حتي كارمندان بيمارستان هم آرام صحبت مي كنند ناگهان تلفن همراه شما زنگ مي زند، شروع به صحبت كردن مي كنيد كم كم صداي شما بلندتر مي شود و در مواقعي بحث و جدل پيش مي آيد و... به راستي مردم چه تصوري از اين رفتار شما دارند. آيا بهتر نيست در محيط بيمارستان تلفن همراه خود را خاموش كنيد.
۳- در جلسه اي با حضور دهها نفر نشسته ايد يك نفر سخنراني مي كند. همه مشتاقانه گوش مي دهند ناگهان تلفن همراه شما آن ساز ناسازش را شروع مي كند و شما بدون در نظر گرفتن فضاي جلسه سكوت را در هم مي شكنيد شروع به صحبت كردن مي كنيد، صداي زنگ و بعد صحبت هاي شما تمام حواس ها را پرت مي كند. اين كار شما براي ديگران چگونه قابل توجيه است؟
۴- داخل اتوبوس نشسته ايد مسافران در حال استراحت و يا مشغول مطالعه روزنامه هستند. تلفن همراه شما زنگ مي زند، ارتباط قطع و وصل مي شود، تلفن خط نمي دهد مجبوريد بلند صحبت كنيد و كم كم بحث و گفت وگو با صداي بلند تمام حواس ها را به شما جلب مي كنند چرت همه را پاره و فكرها را منحرف و به خود و حرف هايتان مشغول مي كنيد. راستي در برابر عملكرد شما ديگران چه واكنشي بايد داشته باشند؟
۵- وارد بانك مي شويد قبلاً چون ديگران ايجاد مزاحمت كرده اند تابلو استفاده از «تلفن همراه ممنوع» را نصب كرده اند، در صف ايستاده ايد هر كس در انتظار كاري، ناگهان تلفن همراه شما زنگ مي زند و شما شروع به صحبت كردن با داد و فرياد كه حساب چطور است، چقدر پول است و غيره نه تنها حواس كارمند بانك را پرت مي كند، بلكه موجبات آزار و اذيت ديگران را نيز فراهم مي آوريد.
مي توانيد تصور كنيد اگر در طول روز حداقل ۲۰ نفر بخواهند اينگونه در بانك عمل كنند، چه اعصابي براي كارمند بانك باقي خواهد ماند. فكر مي كنيد مردم چه ديدي نسبت به اين رفتار شما دارند؟
۶- در مطب پزشكي نشسته ايد، فضا كاملاً ساكت، بعضي ها ناراحت، داراي مشكلات جسمي و روحي در انتظار كه نوبتشان فرا برسد، صداي زنگ تلفن همراه شما سكوت را مي شكند. اگر حرف هاي شما خصوصي و خارج از حال و حوصله بيماران باشد كه ناخودآگاه مجبور شديد به زبان بياوريد موجب آزار و اذيت ديگران شده ايد فكر مي كنيد در آن لحظه بيماران و افراد حاضر در آن محيط درباره شما چگونه فكر مي كنند؟ و...
آيا تا به حال فكر كرده ايد كه اين ارمغان تكنولوژي و وسيله رفاه حال خود و ديگران ممكن است به وسيله اي براي آزار ديگران مبدل شود. آيا تا به حال به اين فكر افتاده ايد كه در بعضي از اماكن عمومي تابلوهاي استفاده از «تلفن همراه ممنوع» چه معني مي دهد، يعني اينكه ما خود توجه نكرده ايم و ديگران به ما گوشزد كرده  اند. آيا تلفن همراه هم چون استعمال دخانيات تابلوي استفاده ممنوع را دارد؟ اگر من و شما فرهنگ استفاده از هر چيز را ندانيم اول تذكر مي دهند و سپس ممكن است از راههاي ديگري جلوي آن كار را بگيرند. پس بياييد از خود شروع  كنيم تا براي نسل آينده اين فرهنگ دروني شود. باور كنيد دقت كنيم، كجا، چه موقع، كي تلفن همراه خود را خاموش كنيم هيچ اشكالي ندارد. از صداي زنگ آرام استفاده كنيم و يا با پيام دادن مشخص كنيم كه فعلاً قادر به پاسخگويي نيستيم و به فرصت بعدي موكول نماييم. اگر تلفن خيلي ضروري باشد فضا را آرام ترك كرده و در بيرون پاسخگو باشيم و اگر مسئول اداره يا سازماني هستيم طوري برخورد نماييم كه ديگران بدانند وقت ما در محيط اداري مختص ارباب رجوع و كارهاي اداري است. ما در برابر نسل هاي بعدي مسئول هستيم اگر يك رفتار خوب از خود به يادگار بگذاريم به يك فرهنگ دروني تبديل خواهد شد.
حسنعلي ميرزابيگي

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |