مطلبي با عنوان حفظ ميراث جهاني با سطل پلاستيكي ما را بر آن داشت كه محافظت مسوولانه اين آثار كهن را بررسي كنيم.
عكس، كاخ حرمسراي كوروش در موزه تخت جمشيد را طي يك روز باراني نشان مي  دهد كه توسط ارنست هرتسفلد آلماني در دهه 30 ميلادي بازسازي شده است تا محل موزه، كتابخانه ودفتر موزه باشد.
عكس نشان مي  دهد كه روي سنگ نوشته هخامنشي به زبان پهلوي نايلون كشيده اند و كنار آن سطلي قرار داده اند تا سنگ نوشته تاريخي را از آب باراني كه از سقف موزه چكه مي  كرد محافظت كند.
شايد تنها كاري كه مي  شود كرد افسوس خوردن و به ياد نياوردن شباهت بين محافظت سنگ نوشته هاي تخت جمشيد در موزه لوور در جداره هاي شيشه  اي بود كه اقتدار ايران با شكوه را به نمايش مي  گذاشت اما اينجا انگار تنها يك سطل زباله كافي است!
كارشناسان ميراث فرهنگي در مورد نگهداري و حفاظت از آثار سنگي تخت جمشيد نظرهاي متفاوتي دارند. عده اي از آنها روش طبيعي را مي  پسندند، عده اي ديگر محافظ يا طاقي هايي كه سنگ ها را از آب، باد، سرما وگرما محافظت خواهد كرد. اما آيا اين روش ها، براي محافظت از ميراثي كهن همچون تخت جمشيد راه مناسبي است؟
يا اينكه آيا استفاده از وسيله اي كه بايد چرخ دنده هايش را در سنگ هاي آثار 2500 ساله تخت جمشيد گير داد، كار درستي است؟
نشست هاي مختلفي در اين زمينه برگزار شده، عده زيادي روش هاي محافظت اين ميراث كهن را بررسي كرده اند اما در بيشتر مواقع جلسات با دعواي مودبانه يا غيرمودبانه كارشناسان و بدون هيچ نتيجه اي پايان يافته است.
اميدواريم كه محمدحسن طالبيان، رئيس بنياد پارسه پاسارگاد طي دو روز آينده پاسخگوي ما درباره روش هاي حفاظتي آثار 2500 ساله تاريخي تخت جمشيد باشد.

شايد پذيرش 240 دانشجوي علمي - كاربردي توسط يك دانشگاه به نظر مساله مهمي نيايد، اما همين ماجرا باعث اعتراض دانشجويان دانشگاه شهيد عباسپور و تحصن دنباله دار آنان شد. اين دانشجويان معتقدند، پذيرش دانشجويان علمي - كاربردي به خاطر سطح علمي ناهماهنگ با بقيه دانشجويان باعث افت سطح علمي كل دانشگاه مي  شود. يكي از دانشجويان اين دانشگاه مي  گويد: كلاس هاي ما و دانشجويان علمي - كاربردي با هم برگزار مي  شود، با اين همه امتحانات با هم متفاوت است.
اما مشكل تنها با هم بودن در كلاس نيست. دانشجويان علمي- كاربردي معمولا نتوانسته اند نمره لازم را براي ورود به شكل دانشجوي عادي به دانشگاه و حتي به شكل دوره شبانه كسب كنند. دانشگاه شهيد عباسپور زير نظر وزارت نيرو اداره مي  شود. به اعتقاد دانشجويان اين دانشگاه، اگر وزارت نيرو به تعداد بيشتري دانشجوي تحصيلكرده نياز دارد، مي  تواند اين خلاء را با افزايش ظرفيت دانشگاه پر كند، نه با پذيرش بدون كنكور دانشجوي علمي- كاربردي.
يكي ديگر از دانشجويان متحصن اين دانشگاه مي  گويد:اين ماجرا از سال 1379 آغاز شد. آن موقع هم اعتراض كرديم. مسوولان آموزش قول دادند، كلاس هاي اين دانشجويان را از ما جدا كنند و ظرفيت  پذيرش را نيز كاهش دهند. با اين حال هيچ كدام از قول هاي آنها عملي نشد. ارديبهشت امسال هم تحصن كرديم. مسوولان هم به تلافي سوالات امتحاني آن ترم را بسيار سخت طرح كردند، طوري كه 66 درصد بچه ها مشروط شدند. ولي سوالات امتحاني علمي - كاربردي بسيار ساده بود.
اين دانشگاه حدود 900-800 دانشجو دارد كه حدود 500 نفر آنها در تحصن هاي دنباله دار اين هفته شركت كردند.
يكي از اين دانشجويان متحصن معتقد است: مسوولان دانشگاه با كشاندن بچه ها به كميته انضباطي آنان را از پيگيري خواسته هايشان باز مي  دارند.
دانشجويان دانشگاه شهيد عباسپور هفته گذشته 3 روز در دانشگاه تحصن كردند. هر چند به نظر مي  رسد اعتراضات آنها نتيجه مطلوبي برايشان نداشته باشد، آنان خواهان كم شدن ظرفيت پذيرش دانشجوي علمي - كاربردي و جداسازي كامل واحد آموزش آنان از واحد آموزش دانشگاه هستند.
يكي از اين دانشجويان مي  گويد: اين مساله روي آينده شغلي ما تاثير مي  گذارد. چرا كه همه، دانشگاه عباسپور را يك دانشگاه علمي- كاربردي مي  دانند.
يكي ديگر از آنان ادامه مي  دهد: جالب آنكه روي كارت دانشجويي ما كه دانشجوي كنكور سراسري هستيم، نوشته شده مهندسي علمي - كاربردي و روي كارت هاي آنها اين كلمه نوشته نشده است.
به گفته اين دانشجويان، هر سال رشته هاي علمي -كاربردي به لحاظ عنوان و موضوعات درسي به رشته هاي دانشگاهي شبيه تر مي  شوند. با اين وصف چندان تفاوتي بين دانشجويي كه پس از گذشتن از سد كنكور پا به دانشگاه گذاشته با اين دانشجويان وجود ندارد. دانشجويان دانشگاه به تحصن خود با تجمع در مقابل وزارت نيرو ادامه دادند.

ظاهرا شرايطي كه براي پذيرش فرزند توسط زوج نابارورپيش بيني شده، شرايط بسيار ايده آلي است و امنيت اين كودكان را تا حدود زيادي تامين مي  كند؛ امنيتي كه گاهي كودكان در خانواده خود از آن بي  بهره اند. از سويي با اين شرايط، هستند بسياري از خانواده ها كه با وجود تمايل به پذيرش فرزند، از نظر قانوني از اين حق محروم مي  شوند. براي مثال در شرايط كنوني جامعه اي كه سن ازدواج در آن به حدود 30 سال افزايش يافته، اگر زوج جواني بخواهند براي پذيرش فرزند 5 سال هم منتظر بمانند، نه تنها سال هاي طلايي براي پرورش كودك را از دست مي   دهند، بلكه شايد شرايط احراز را هم از دست بدهند.
نكته جالب توجه ديگر در اين ميان، وضعيت كودكاني است كه در ميان خانواده خود با مشكلاتي بيشتر از كودكان بي  سرپرست مواجهند. مثلا كمتر ديده ايم، حق حضانت از پدري به خاطر فرزند آزاري يا اعتياد شديد سلب شود. در اين ميان شايد بتوان گفت قانون، حمايت بيشتري از كودكان بي  سرپرست به عمل مي  آورد و بسياري از كودكان به صرف داشتن پدر و مادر از بسياري جهات از حمايت هاي قانوني محروم مي  شوند، چه با وجود تصويب قوانيني در خصوص كودك آزاري، باز هم مجازات ها چندان شامل حال پدر و مادر نمي  شود. شايد بتوان گفت: نداشتن سرپرست به داشتن سرپرست بد ارجحيت داشته باشد.

اگر فرزندي نداريد و مايليد كودكي را به فرزندي خود بپذيريد، بهتر است بدانيد اين كار آسان نيست و شرايط معنوي ومادي ويژه اي را مي طلبد. مستشار قضائي معاونت آموزش قوه قضائيه گفت: زوجين براي فرزند خواندگي نبايد سابقه محكوميت كيفري داشته باشند و صلاحيت اخلاقي آنان بايد تاييد شود، در غير اين صورت دادگاه از صدور حكم فرزند خواندگي ممانعت مي كند.
غلامرضا اخلاقي گفت: هر زن و شوهر مقيم ايران در صورت توافق با يكديگر مي توانند سرپرستي طفلي صغير را برعهده بگيرند، مشروط بر آنكه منافع مادي و معنوي طفل را تامين كنند.
وي با اشاره به اينكه زوجين در صورتي كه 5 سال تمام از تاريخ ازدواج آنها گذشته باشد و آنها در اين مدت صاحب فرزندي نشده باشند مي توانند فرزندي را به سرپرستي بپذيرند، گفت: سن يكي از زوجين بايد حداقل 30 سال تمام باشد.
اخلاقي افزود: ناگفته پيداست زوجين بايد امكان مالي براي نگهداري كودك بي سرپرست را داشته باشند، ضمن اينكه هيچكدام از زوجين نبايد مبتلا به بيماري واگيردار، صعب العلاج و همچنين معتاد به الكل، مواد مخدر و ساير اعتيادات باشند.
وي در خصوص شرايط طفلي كه به سرپرستي واگذار مي شود، گفت: سن طفل بايد كمتر از 12 سال باشد و هيچ يك از والدين يا جد پدري كودك شناخته نشده يا در قيد حيات نباشند يا از كودكاني باشد كه به سازمان بهزيستي سپرده شده و 3 سال تمام پدر، مادر يا جد پدري او مراجعه نكرده باشند.
دادگاه صالح رسيدگي به اين امر، دادگاه عمومي محل اقامت متقاضي است و دادگاه در دو مرحله به تقاضاي فرزند خواندگي رسيدگي و مبادرت به صدور راي مي كند و در صورتي كه زوجين از جهات اخلاقي و مادي واجد شرايط تشخيص داده شوند، دادگاه مبادرت به صدور حكم سرپرستي آزمايشي و پس از آن حكم سرپرستي دايم مي كند و مراتب به اداره ثبت احوال جهت صدور شناسنامه ابلاغ مي شود.
نكته: احتمالا اين راه، بهتر از دوا و درمان هاي پايان ناپذيري است كه برخي زوجين براي فرزند داري مي  كنند. به هر حال، سختگيري ها كاملا طبيعي است و حق با آقاي اخلاقي و شركاست... اميدواريم در روال منطقي و شرايط مناسب، دو طرف با شرايط خوب همديگر را بپذيرند.

بركلي كاليفرنيا- تيم فوتبال داخل سالن تمام ايراني پهلوانان موفق شد با شكست مدافع عنوان قهرماني مسابقات فوتبال سالني در بركلي، قهرمان اين مسابقات شود. عكس يادگاري با جام قهرماني بعد از شكست تيم كلايون با نتيجه 4 بر صفر حاصل شد، تيمي پرمدعا و داراي تماشاچي در سالن سرپوشيده بلوجيم.
نكته جالب، تعصب خاصي بود كه ايراني ها در اين بازي به خرج دادند و از آنجا كه فوتبال، با غيرت ايرانيان گره خورده است، تيم پهلوانان 2 كارت زرد دريافت كرد!
بعد از سوت پايان بازي، ده ها تماشاگر و طرفدار ايراني پهلوانان به داخل محوطه ريختند و هموطنان خود را به سبك ايراني ها تشويق كردند. تماشاچيان ايراني داد مي زدند: دو دو دو دو... ايران.
اين حكايت كوتاهي بود از غرور ايراني. اينكه در بركلي كاليفرنيا هم ما مثل خودمان باشيم، نكته اي است. اسم پهلوانان اسم بزرگي است. قهرماني مبارك گرچه نفهميديم آنها در كدام تورنمنت قهرمان شدند.

برنامه بازگشت افغان ها و عراقي ها به كشورشان براي يك سال ديگر تمديد شد تا كشور ما يك سال ديگر هم پذيراي اين همسايگان باشد.
قرار بود تا پايان سال 2004 تمامي اتباع افغان كه در ايران حضور داشتند، به كشور خود بازگردانده شوند، اما با تلاش هاي صورت گرفته هنوز شمار اين اتباع خارجي در كشور كم نيست.
حسيني، مديركل اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور گفت: ايران با تمديد برنامه بازگشت افغان ها و عراقي ها براي يك سال ديگر موافقت كرده است. بر اساس آمار موجود حدود 12 هزار تبعه عراقي از مرزهاي شلمچه و مرزهاي غربي كشور با نظارت سازمان ملل متحد به كشورشان بازگشته اند.

ظاهرا روند بازسازي روستاهاي بم به علت نداشتن مشكلات قانوني بهتر از شهر بم است. در حالي كه در شهر بم بايد 25 هزار پروانه ساختماني صادر شود، فقط 2 هزار پروانه ساختماني صادر شده است.
اسماعيلي، رئيس شوراي شهر بم در گفت و گو با واحد مركزي خبر اضافه كرد: هنوز برخي از ساختمان ها مشكل قانوني دارند و به محض رفع مشكلات آنها تعداد باقيمانده پروانه ها نيز صادر خواهد شد. وي با اشاره به اينكه دولت هزينه پروانه هاي ساختماني را پرداخت مي كند گفت: روند بازسازي روستاهاي بم به علت نداشتن مشكلات قانوني بهتر از شهر بم است.

فكر مي كنيد چند كشور در دنيا داريم؟ به صورت تقريبي حدود 200 كشور رسميت يافته در دنيا وجود دارد كه در ارتباط با فساد اداري دستگاه ها، ما در رتبه هشتادم آن قرار داريم. البته اينكه 79 كشور بالاي دست ما هستند، جاي خوشحالي دارد، اما نگاه كنيد به اينكه چند كشور پايين تر از ما ايستاده ند. به قول شاعر، در اين جدول قعرنشيني ام آرزوست !

گرچه گاز در بسياري از نقاط كشور قطع شد، اما باز جاي خوشبختي است كه مسوولان به دليل قطعي گاز عذرخواهي مي كنند. به هر حال در كشوري كه دومين توليدكننده گاز دنيا محسوب مي شود، قطعي گاز كمي عجيب به نظر مي رسد. البته اين مقام مسوول خواستار صرفه جويي مردم در مصرف گاز شده است، در حالي كه اگر شما به منطقه بخش عسلويه رفته باشيد مي بينيد نشت گازهاي زيرزميني و عدم مهار آن نه تنها مردم منطقه را دچار دردسرهاي فراوان كرده است، بلكه اين منابع ملي هم به راحتي به هدر مي رود. عبدالحسين ثمري، مدير عمليات پالايش و انتقال شركت ملي گاز گفت: اگر در مصرف خانگي حداقل 5 درصد صرفه جويي شود، حداقل در 48 ساعت آينده مشكل افت فشار و قطع گاز برطرف مي شود. به هر حال اين آسان ترين راهكار است، اين طور نيست؟

ارامنه ايران در حقيقت خود را حتي به اندازه يك وجب از ساير اقوام ايراني جدا نمي  دانند. ارامنه و هنر آنان در حقيقت به نوعي هنر ايراني به شمار مي  آيد و تفاوتي در ميراث فرهنگي ارامنه با فرآورده هاي فرهنگي ساير شهروندان ايراني وجود ندارد.
همچنين در پي درج مقاله اي در ضميمه ايرانشهر خواستم تاكيد كنم كه جشن كريسمس در ايران همانقدر كه براي مسيحيان و ارامنه، سرشار از شادي ها و خاطرات است، براي هموطنان مسلمان ايراني نيز نشا ط آور مي  باشد.
با خواندن مقاله اي در ايرانشهر متوجه شدم كه ارامنه، مسيحيان و مسلمانان ايراني داراي نقاط مشترك بسياري هستند. بين آنچه مسيحيان وارامنه دوست دارند با آنچه مسلمانان دوست دارند، تفاوتي وجود ندارد. مسلمانان ايراني همانقدر كه به امام حسين ع و حضرت ابوالفضل العباسع احترام مي  گذارند و به مناسبت هاي مختلف به مشهد مقدس رفته و به امام رضاع عرض ارادت مي  كنند، از فرارسيدن سالروز ولادت حضرت مسيح مسرور شده و كريسمس را گرامي مي  دارند.
مقاله شما به بسياري از مسايل پيراموني اقليت هاي مذهبي از جمله ارامنه در ايران پاسخ داد و مشخص شد كه اقليت ها در ايران نه تنها شهروند درجه دوم نيستند، بلكه همپاي ساير شهروندان از حقوق اجتماعي برابر برخوردارند. اين مقاله كه سرشار از اميد است نشان داد كه فرهنگ و آداب و رسوم ارامنه ايراني نزد ساير اقوام و مذاهب نيز شناخته شده و مورد احترام است.
با خواندن يادداشت و گزارش ايرانشهر، يكبار ديگر ثابت شد همانقدر كه عيد باستاني مورد تكريم است، حضرت عيسي بن مريم و كريسمس نيز از جايگاه والا و شايسته اي برخوردار است. نگاه پيروان حضرت مسيحع با نگاه پيروان خاتم الانبياء حضرت محمد ص به عيسي بن مريم تا حد زيادي مشابه است و از يك سرچشمه سيراب مي  شوند.