سه شنبه ۱ دي ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۸۸
ماموريت ممكن يا غير ممكن؟
بازگرداندن مخاطب فراري 
سينما قدري سياسي تر شد، ولي د ر بسياري موارد به همان سطح نازلي از سياست آغشته شد كه برخي جريانات سياسي دنبال مي كردند. اين نقد بر سينما وارد است و آسيب آن را هم خورده است. به اعتقاد من هزينه هايي كه سينما از اين بابت متحمل شد، خيلي بيشتر از هزينه هايي است كه خود سياسيون پرداخت كردند
025845.jpg
خبر تكان دهنده، كاهش 32 ميليوني سينماروها به نسبت سال 1375 است و 7 سال بعد، معاونت سينمايي ارشاد بايد اين نوار رو به سقوط را حداقل به حالت اول برگرداند. تحليل محمدمهدي حيدريان دراين باره كمي سياسي است:
در سال هاي اخير، به تناسب فضاي جامعه، سينما قدري سياسي تر شد، ولي د ر بسياري موارد به همان سطح نازلي از سياست آغشته شد كه برخي جريانات سياسي دنبال مي كردند. اين نقد بر سينما وارد است و آسيب آن را هم خورده است. به اعتقاد من هزينه هايي كه سينما از اين بابت متحمل شد، خيلي بيشتر از هزينه هايي است كه خود سياسيون پرداخت كردند. برخي گرايش هاي اجتماعي و جوانگرايي، باز هم سطحي، نيز در اين سال ها در سينما پديدار شد كه اين هم لطمه هايي به سينما وارد كرد. به هر حال، در اين دوره و ادوار گذشته، سينما به حركت آزمون و خطاي خودش ادامه داده و تقريبا در هر دوره هم ضربه اساسي بر پيكره اش وارد شده است.
حالا اين سوال پيش مي آيد كه آسيب هاي مورد اشاره چطور و چگونه وارد شدند؟ يك نمونه اش را من خدمت تان عرض مي كنم. برداشت و تصور ذهني كارگردانان بسياري از اين گونه فيلم ها - كه ذكر كردم - از مخاطبان خود اشتباه بود و مخاطبان الزاما همان كساني نبودند كه به نظر آنها مي رسيدند. در نتيجه اين سوء تعبير، فيلم ها براي مخاطباني ساخته شدند كه وجود خارجي نداشتند و در اصطلاح خيلي اهل سينما نبودند. اتفاقي هم كه افتاد اين بود. سينماروهاي حرفه اي وقتي طي اين سال ها به سينماها مي رفتند، فيلم هايي درخور سليقه خودشان نمي يافتند و در نتيجه كم كم از سينما فاصله گرفتند. اين وضعيت كمابيش تا امروز ادامه دارد. حقيقت تلخي كه در همين خصوص گفتني است اين است كه طول منحني رفت و برگشت مخاطبان هم اندازه نيست. ممكن است به سرعت قطع اقبال از يك پديده فرهنگي رخ بدهد، ولي وصل مجدد آن نياز به زمان درازي داشته باشد.
نقطه قعر منحني تماشاگران مربوط به سال 82 بود كه البته اين روند در حال اصلاح است. آمار نشان مي دهد، از سال گذشته كه ما برنامه پنج ساله اي براي سينما ارايه كرديم، روند كار بهبود نسبي يافته است. در اين برنامه پيش  بيني ما افزايش بازار و امكان بازگشت بيشتر سرمايه  به نحوي است كه فيلمسازها رغبت بيشتري به ساختن فيلم نشان دهند. در طرح، توليد تعداد 200 الي 300 فيلم در سال پيش بيني شده است. حالا اين 300 فيلم را همين طوري كه عنوان نكرده ايم! من آن توضيحات اوليه را هم به همين خاطر دادم. عده اي گمان مي كنند مشكل عمده ما كمبود سالن سينما است كه گرچه تا حدي  آن را قبول دارم ولي سالن در دنيا محل بازگشت سرمايه محسوب نمي شود. حتما بايد ارزش يك فيلم براي شبكه هاي نمايش خانگي و پخش تلويزيوني بالا باشد تا روي سودآوري آن بتوان به اطمينان حساب كرد. فيلم سودده اصولا بايد بتواند در بازار بين المللي عرضه شود.
به هر حال ما در راستاي توليد 300 فيلم حركت خودمان را شروع كرده ايم و جهش اوليه ما با توليد 83 فيلم در سال گذشته جهش خوبي محسوب مي شود. امسال هم داريم تلاش مي كنيم حول و حوش سال گذشته و حتي فراتر از 100 فيلم توليد شود. در زمينه افزايش تعداد سالن هاي سينما هم با همين فرمول پيش مي رويم وگرچه كار توليد سالن زمان  بر است، اما در سال گذشته حدود 24 سالن به مجموعه سالن  ها افزوده شد. امسال هم به نظر مي رسد حدود 30 سالن به اين رقم اضافه شود كه اميدواريم تاثير مثبتي از آن شاهد باشيم. البته اين افزايش تعداد سالن ها ممكن است تعدادي به اين شكل باشد كه يك سالن سينما را تبديل به سه سالن كنيم. اگر كسي سطحي نگاه كند حتما مي گويد سالن قبلا هزار صندلي داشت و با قسمت كردن آن، تازه به 800 صندلي كاهش يافته است! در جواب اين فرد بايد گفت در دنيا، امروز ظرفيت بهره برداري از سالن هاي سينما زير 30 درصد است. وقتي كه شرايط اين چنين است، ما مي آييم سالن هايمان را كوچك مي كنيم و به جاي آن تنوع فيلم هايمان را بيشتر مي كنيم تا شوق ديدن فيلم بيشتر به وجود بيايد.
- اينكه دقيقا چه اتفاقي خواهد افتاد مشخص نيست، اما گرماي سينما آرزوي همه ماست. اين تنها صنفي است كه هميشه نسبت به آن نوستالژي داشتيم. نه؟

دلتنگي هاي غول
025866.jpg
۱ - آقا غوله يله داده به ديوار تعميرگاه ايران خودرو و با چشم هاي نيمه باز آدم ها را نگاه مي كند. البته نگاه كه چه عرض كنم، از خجالت پلكش را تا نيمه آورده پايين تا چشمش به چشم كسي نخورد. آخر مي دانيد، آقا غوله، همين هفته پيش يكهو از چهارراه رو به رويي با سرعت آمد پايين و كوبيد به چند تا ماشين و شهر را خونين و مالين كرد.
روزي كه آقا غوله خسته شده بود از بس آرام راه رفته بود. روزي كه يكهو به سرش زد مثل جواني ها كمي بدود، غافل از اينكه وزنش براي دويدن كمي بالاست وكلي نسبت به جواني قد كشيده...
آن روز اتفاق تلخي افتاد. آقا غوله وقتي به خودش آمد كه با پيشاني به تير چراغ برق آهني كنار خيابان خورد، در حاليكه كلي ماشين زير دست و پايش له و لورده شده بودند.
۲ - آقا غوله پشيمان است. از آرزو كردن، جواني كردن بي موقع و از دويدن بدفرجامش. آقا غوله حتي از غول بودنش هم پشيمان است. چه، اگر غول نبود لابد نهايت خسارت اين كارها يك تصادف جزئي بود و همين. مثل همين اتفاقاتي كه هزار تا هزارتايش در تهران مي افتد و آب از آب تكان نمي خورد.
۳ - از وقتي عكسش را در صفحه اول روزنامه چاپ كرده اند، مردم با دست نشانش مي دهند و درباره كار بدي كه كرده حرف مي زنند. اما آقا غوله با همان چشم هاي خجول پيش خودش فكر مي كند چرا در اين بيست، سي سالي كه در جاده ها آرام مي رفت و مي آمد، هيچكس درباره اش چيز خوبي نمي گفت و بعد غمهايش را مي ريزد توي دل پرغصه اش.
۴ - امشب اگر گذرت به خياباني افتاد كه غول داستان ما با قيافه پشيمانش تو را نگاه مي كرد، نترسي. برو جلو و سلام كن. او دنبال كسي است كه تكه چوبي را كه داخل چشمش شده در بياورد و بعد برايش سيگاري روشن كند و اينها مقدمه اي است براي اينكه او با شرم بپرسد: راستي از خانوم غوله خبر داري؟

نوبت علي شيميايي
025851.jpg
بغداد - دولتمرد سابق عراق، علي حسن المجيد، معروف به علي شيميايي به همراه يكي ديگر از سران رژيم بعث در دادگاه حاضر شد تا به سوالات رئيس دادگاه جواب دهد.
علي شيميايي از اولين كساني خواهد بود كه به اتهام جنايت عليه بشريت در دادگاه ويژه اي كه به بررسي اتهامات جانيان بعثي مي  پردازد، بايد از خود دفاع كند. دفاع، البته واژه الكني است براي حرف هايي كه يكي از بزرگترين فجايع تاريخ به دست او انجام شد.
اين در حالي است كه صدام به همراه 11 نفر از دولتمردانش در دادگاه رسيدگي به جنايات جنگي شركت خواهد كرد. المجيد كه پسرعموي صدام حسين است و لابد درنده خويي را از او به ارث برده، در سال 1988 در يك روز نحس با بمب هاي شيميايي به كردهاي حلبچه حمله كرد و بيش از 5 هزار نفر را در جا كشت.
وي در سال 2003 تسليم نيروهاي آمريكايي شد. تصاوير رسيده از دادگاه، المجيد را با دست هاي بسته نشان مي داد كه بدون كروات در دادگاه حاضر شده بود، با لبخندي كه كفر هر بيننده زخم خورده اي را درمي آورد. بسياري از ناظران خارجي بر اين باورند كه نظام قضائي نوين عراق، صلاحيت برپايي چنين دادگاه حساسي كه نگاه همه جهانيان را معطوف خود خواهد كرد، ندارد.
معاون نخست وزير موقت عراق، گفته است: هدف اصلي از بازجويي معاون وزير سابق دفاع عراق - احمد - جهت كسب مدارك و اطلاعات بيشتر براي برپايي دادگاه علي شيميايي بوده است. عكس علي شيميايي و احمد در رده پنجم از ليست 55 نفره سران سابق عراقي توسط آمريكاييان قرار داشت. خيلي ها منتظر دادگاه او هستند... خيلي ها.

دكه
بودجه اطلاعاتي و عضويت تركيه 
025839.jpg

025842.jpg
025854.jpg
025857.jpg
025860.jpg
بين روزنامه هاي يكشنبه آمريكا آركانزاس دموكرات گزت با تيتري درباره موافقت بوش با افزايش بودجه اطلاعاتي آمريكا، سياسي ترين تيتر را داشت و لس آنجلس تايمز با تيتر بزرگي درباره هشدار سازمان دارو و مواد غذايي در صورت مصرف يك دارو، تيتري اجتماعي را برگزيد. واشنگتن پست هم با منعكس كردن هر دو موضوع در صفحه اول، گزارشي درباره نامطلوب شدن وضع اقتصادي طبقه متوسط را در همان صفحه منعكس كرد و ميامي هرالد هم تيتري را به گفت وگوي اتحاديه اروپا و تركيه درباره عضويت كشور اخير در اين اتحاديه اختصاص داده است. كاريكاتور امروز هم طبعا به سياست هاي جدي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا مربوط است.

چارچوب
عصاي چاپلين فروخته شد
025869.jpg
عصاي چارلي چاپلين كه در فيلم عصر جديد دايما توسط چارلي چاپلين چرخانده مي  شد به مبلغ 92 هزار دلار فروخته شد.
اين عصا را يك فرد آمريكايي در حراجي لندن از آن خود كرد. دو سبيل اين هنرمند كه در فيلم تاريخي ديكتاتور بزرگ نقش هيتلر را بازي مي  كرد به قيمت 11 هزار و 950 پوند و 17 هزار و 925 پوند فروخته شد.

سرقلم
شكايت از آرنولد
ادعا شده فرماندار كاليفرنيا و همسرش هنگام فروش خانه شان به قيمت 5/7 ميليون دلار، مشكلات پرهزينه و عجيب آن را مثل اتاق نمايش فيلم كهنه و از كار افتاده و لوله هاي پوسيده آب استخر را از خريداران خانه پنهان نگه داشتند. سوزان لوگانز، يك وكيل كه خانه هفت خوابه آدنولو را سپتامبر گذشته خريده است درخواست يك بازرس كرده تا مطابق با شكايت طرح شده توسط وي در دادگاه لس آنجلس مبني بر كلاهبرداري شوارتزينگر، از موضوع ارزيابي مالي كند.
مطابق با شكايت لوگانز فرماندار و ستاره اسبق سينما، عيوب موجود در املاكش را قبل از فروش آن بيان نكرده است.
استخر نياز به تعميرات اساسي دارد و آسيب هاي جدي به سيستم تعويض آب استخر وارد آمده كه قابل مشاهده نيست و آنها ترجيح دادند كه وخامت اوضاع را فاش نكنند. همچنين اين زوج در مورد 20 حفره اي كه در پايه بتني زمين تنيس وجود دارد و سبب افزايش بسيار زياد هزينه روكش كردن زمين مي شود، سكوت كردند. وكيل شوارتزينگر پيش بيني كرده كه اين مساله خارج از دادگاه حل خواهد شد.

كوتاه تر از گزارش
025848.jpg
سيد حسين غضنفري 
فيلم جنگ عراق
تهيه كنندگان در شركت فيلم سازي يونيورسال پيكچرز، امتياز يك كتاب را كه درباره جنگ درون شهري در فلوجه است خريداري كردند. در اين بين هريسون فورد قرار است تا نقش يك ژنرال آمريكايي كه رهبري حمله به فلوجه را بر عهده داشته است را بازي كند. ظاهرا يكي از اهداف جنگ عراق پيدا كردن سوژه هاي جذاب براي كمپاني هاي فيلمسازي در آمريكا بوده است!
عذرخواهي اوليور استون
بعد از سالها برنده جايزه اسكار، اوليوراستون از اينكه احساسات ترك ها را جريحه دار كرده است عذرخواهي كرد. فيلم قطار اكسپرس نيمه شب اوليوراستون كه بر اساس مصاحبه بيل هايس زنداني آمريكايي در تركيه ساخته شده است، احساسات ترك هاي آن كشور را جريحه دار كرده است. در اين فيلم شرايط زندان هاي تركيه به تصوير كشيده شده است و ترك ها بر اين باورند كه اين فيلم به صنعت توريسم اين كشور آسيب زده است.
فرار بازيگران
چند نفر از هنرمندان مشهور هاليوود، براثر آتش سوزي كه به سالن كنفرانس واقع در يك هتل در لندن سرايت كرده بود، به همراه ديگر حضار از سالن خارج شدند. مت ديمون و براد پيت از جمله بازيگراني بودند كه در مورد فيلم جديدشان درياي دوازده دركنفرانسي كه برگزار شده بود ، شركت كرده بودند. بر اثر اين آتش سوزي۴ ماشين آتش  نشاني به هتل كلاريدجز اعزام شدند تا آتش سوزي كه در آشپزخانه هتل اتفاق افتاده بود را خاموش كنند. شاهدان همچنين شاهد خروج ميك جگر و جيم كري بودند كه بر اثر اين آتش سوزي از سالن كنفرانس فرار كردند. ميك جگر و جيم كري نيز براي فيلم جديدشان اتفاق هاي ناخوشايند به لندن رفته اند. جيم كري در گفت وگو با يك شبكه خبري گفت:هيچ كسي من را نجات نداد، من خود راه خروج را پيدا كردم!
بازگشت بردپيت
جنيفر آنيستون، همسر بردپيت پس از مرگ يكي از نزديكترين دوستانش ضربه شديد روحي ديده است. بردپيت كه براي تبليغ فيلم درياي دوازده در لندن به سر مي برد، تمام برنامه هاي آتي اش را جهت برگشتن به آمريكا و دلجويي از همسرش لغو كرده است. اين در حاليست كه پيش از اين گفته مي شد زندگي مشترك اين دو با بحران مواجه شده است.
۳۷ سال با گردن شكسته
انگليس- سو گيلبرت بدون آنكه خود بفهمد، 37 سالي بود كه گردنش شكسته بود. البته وي بايد خيلي خوش شانس باشد كه اين مدت را زنده بوده است. پزشكان مي گويند شكستگي كه درگردن سوگيلبرت، مادر دو فرزند، ديده شده است از همان نوعي است كه كريستوفر ريو، با همان سوپرمن سابق را فلج كرد. سو كه اكنون جهت انجام عمل جراحي روي گردنش در بيمارستان در بريستول بستري است از قول يكي از پزشكان گفت: كوچكترين ضربه اي به گردنم ممكن بود براي هميشه من را فلج كند.

بازتاب
پاپانوئل واقعي
025863.jpg
محققان مي گويند كه بالاخره به شكل پاپانوئل واقعي دست پيدا كردند. روزنامه گاردين از قول محققان نوشت پاپانوئل واقعي نه يك پيرمرد بود و نه لپ هاي قرمز و سرخابي داشت و نه چشم هاي آبي! وي همچنين اوايل صبح 25 دسامبر از شومينه هاي منازل بيرون نمي آمد. در عوض پاپانوئل واقعي كه نامش سنت نيكولاس بود، قدي كوتاه داشت و رنگ پوستش زيتوني بود. بيني وي نيز شكسته بود. با كمك تكنولوژي نوين كه مي شود شكل آدم ها را از روي جسدهاي متلاشي شده آنها تعيين كرد، دانشمندان از باقيمانده جسد سنت نيكولاس توانستند شكل تقريبي وي را تعيين كنند. برخلاف آنچه در تبليغات كوكا كولا ديده مي شود، دانشمندان بر اين باورند كه پاپانوئل مردي از تبار تركيه است، از رهبران ديني قرن چهارم، پاپانوئل واقعي داراي مو و ريشي خاكستري رنگ بوده است. اين نتايج بر اساس پرتونگاري اشعه ايكس كه در دهه 1950 دانشمندان با مجوز واتيكان از جسد اين مرد روحاني كردند به دست آمده است.
روزنامه گاردين نوشت كه دانشمندان با استفاده از تكنولوژي كامپيوتري، شكل سه بعدي جسد اين مرد را با استفاده از گچ درست كردند. ويكنسون يكي از محققان اين پروژه در منچستر گفته است كه دليل شكسته شدن بيني وي احتمالا در اثر يك دعوا در كافه بوده است. ويكنسون ادامه مي دهد: سنت نيكولاس بيشتر به يك مبارز شبيه است و در دعوا و نزاع ها شركت مي كرده. اما احتمال اينكه وي ممكن است از پله ها پايين افتاده باشد نيز وجود دارد. گفته مي شود روش هاي به كار گرفته شده در تشخيص چهره واقعي پاپانوئل، با دقت 75 درصد صورت گرفته است. پاپانوئل واقعي اگر امروز زنده بود، به خاطر فيزيك بدني اش ممكن بود بازيكن راگبي شود تا آنكه از دودكش منازل پايين رود!

شهردار اسكروچ سيدني
شهروندان سيدني اين روزها از دست شهردار بزرگترين شهر استراليا- يعني همان سيدني -خشمگين هستند. آنان بر اين عقيده هستند كه شهردار شهرشان كلاور مور براي برگزاري جشن كريسمس هيچ كاري نكرده است. روزنامه هاي سيدني نيز با تيتر قرار دادن كريسمس ما كو؟ به كم كاري شهردار سيدني اعتراض كردند. روزنامه ديلي تلگراف اقدامات ناچيز سيدني را با اقدامات فوق العاده در پاريس، لندن و نيويورك جهت برگزاري جشن كريسمس مقايسه كرد و كلاورمور شهردار سيدني را به اسكروچ تشبيه كرد.
برنامه هاي راديويي و روزنامه ها پر بود از صحبت هاي شهروندان خشمگين سيدني كه ادعا مي كردند لياقت آنها خيلي بيشتر از اقدامات صورت گرفته شهرداري سيدني در برگزاري اين جشن ها است. البته خانم مور، شهردار سيدني از اقدامات صورت گرفته توسط ارگان تحت نظرش دفاع كرد وافزود: شهرداري سيدني امسال 300 هزار دلار بيشتر از سال گذشته براي آراستن شهر خرج كرده است. مور همچنين از صاحبان و مديران ساختمان هاي شهر خواست تا جو كريسمس را با اقداماتشان در آراستن ساختمان ها رعايت كنند. بنابر آمار ارايه شده سيدني با داشتن 4 ميليون جمعيت بيش از 200 اقليت نژادي دارد.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
محيط زيست
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  محيط زيست  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |