كوفي عنان دبير كل سازمان ملل به رغم فشارهاي موجود براي كناره گيري وي از سمت خود، وعده داد كه بر مسند خود باقي مي  ماند، با اين توضيح كه كارهاي انجام نشده زيادي دارد كه بايد به نتيجه برساند. اين در حالي است كه اتهامات زيادي به برنامه نفت در مقابل غذاي عراق اين سازمان وارد شده است.
عنان مي  گويد كه اين سازمان اتهامات وارده را به طور جدي مورد توجه و بررسي قرار داده است و به همين خاطر بايد بعضي كارها را به سرانجام برسانيم.
اوادامه مي  دهد: من مي  دانم كه بعضي نهادهاي وابسته تصميم جدي حمله به سازمان و من را دادند، اما نكته جالب توجه اينجاست كه در ميان اين مسايل، انتقادهاي سازنده اي نيز وجود دارد و ما آنها را مي  پذيريم.

سوال اول از دكتر دان باري، نماينده فضانوردان ناسا قابل انتظار است و لابد به همين دليل پاسخ او چنين ميخكوب كننده است.
وقتي كه بتوانيم. اين ماموريت ممكن است 6 ماه و حتي يك سال به درازا بكشد پس بايد ما مقدماتي را براي اين كار فراهم كنيم كه هنوز مقدور نيست. مثلا وقتي شما به مدت طولاني در فضا به سر مي بريد، ماهيچه هاي بدنتان به خاطر بي  تحركي ضعيف مي شوند. مشكل ديگر آن هم حمل غذا و هوا است. اينها چالش هاي پيش روي ما براي سفر به مريخ است. اما مريخ آخرين پله جاه طلبي بشر نيست. او زحل را از جمله پروژه هاي فضانوردان نام مي برد، چراكه وجود يخ در اقمار اين سيارات، نشان از آب در زير آنها و حتي حيات مي تواند داشته باشد. دكتر باري در مورد احساسش زماني كه لباس فضانوردي را به تن مي كند، مي گويد: خوش شانسي به من رو كرده بود كه توانستم در اولين پروازم به فضا، راهپيمايي فضايي براي 6 ساعت يا كمي بيشتر داشته باشم. براي راهپيمايي چون هوا در فضا وجود ندارد، لازم بود كه لباس فضانوردي را به تن كنم. لباس بسيار بزرگ و بدقواره اي است و فشار عجيبي به بدن وارد مي كند و احساسي شبيه به يك بالن به من دست مي داد. براي پوشيدنش هم بايد با فشار، دست ها و پاهايت را به داخل آن فرو كني. ضمن اينكه براي انجام كارها در بيرون از فضا بايد دستكش هاي مخصوصي را كه بسيار هم ضخيمند، دست كنيد. اگر بخواهيد اين دستكش ها را در خانه استفاده كنيد، مثل اين است كه دستكش آهني دستتان باشد. البته ما پيش از پرواز مدت زيادي را با اين لباس تمرين و كار كرده بوديم.
اما اين لباس بدن فضانورد را در مقابل سرماي 200 درجه زير صفر و 200 درجه بالاي صفر محافظت مي كند، مجهز به مخزن هاي هواست و براي 6 ساعت هوا به شما مي رساند. بنابراين تحملش لازم است! وزن اين لباس روي كره زمين 90كيلو و 800 گرم است و در حالت عادي پوشيدن و تحرك آن روي زمين غير ممكن است و ما فضانوردان براي تمرين، مشابه آن را در زير آب استخر مي پوشيم و به خاطر خازن هواي آن، روي آب شناور مي مانند و بارها با آن به زير آب مي رويم.
باري در مورد جالب ترين و سرگرم كننده ترين قسمت سفر به فضا با ذوق خاصي مي گويد: هيجا  ن انگيزترين بخش سفرم زماني بود كه به زمين نگاه مي كردم. رنگ هاي مختلف زمين در عكس واضح نيستند. زماني كه به زمين نگاه مي كنيد عمق رنگ ها مانند سنگ هاي گرانقيمت به نظر مي رسد. قرمز ياقوتي، سبز زمردي، آبي روشن. اتمسفر زمين هم يك لايه آبي ضخيم ديده مي شود كه در بالاترين نقطه زمين قرار دارد و در اين لايه، سايه هاي مختلفي از زمين را مي توان ملاحظه كرد. لايه هايي كه تركيبي از آبي در زمان نيمه شب و طيف هايي از آبي فيروزه اي كه متمايل به سفيد مي شوند مثل آبي روشن. ابرها خيلي سفيد و به سختي ديده مي شدند و به قدري به سفيدي مي زدند كه نياز بود با عينك آفتابي به آنها نگاه كنيم و بسيار به هم نزديك بودند. غروب ها و طلوع هاي خورشيد واقعا زيبا و مهيج هستند. اگر توجه داشته باشيد ما هر 90 دقيقه به دور زمين يك چرخ مي زنيم يا به عبارتي 45 دقيقه بعد از غروب خورشيد، طلوع آن را مي بينيم و 45 دقيقه بعد غروب ديگري و به قدري اين غروب ها و طلوع ها سريع ديده مي شوند كه باور كردن آن مشكل است.
از او سوال مي شود كه به عنوان يك فضانورد اگر قدرت انتخاب هر برهه از تاريخ فضانوردي را داشته باشي، كدام قسمت را انتخاب مي كني و او مي گويد: مهيج ترين بخش سفر فضايي براي من زماني است كه به عنوان اولين انسان پا به عرصه مريخ مي گذارم، چرا كه لذت بسيار زيادي براي من وجوددارد كه فكر مي كنم جايي پا مي گذارم كه قبلا كسي به آنجا پا نگذاشته است، پس زمان فرود به مريخ را دوست دارم.
باري، ترس آورترين بخش كار خود را زماني مي داند كه شاتل در حال فرود آمدن باشد، چراكه به گفته او شما بر هزاران كيلو مواد منفجره سواريد و در اين زمان است كه سوئيچ ها و كليدهاي بسياري را با دقت بايد به كار بگيريد: البته اين مسايل مشكلي براي فضانوردان به بار نمي  آورد، چون ما با اين كليدها بسيار آشنا هستيم و هزاران بار با آنها كار و تمرين كرده ايم. مراقب خودت باش فضانورد!

ابراهيم زاهدي مطلقحكايت يك بام و دوهوا، نه اينكه واقعيت نداشته باشد، نه اينكه امكان نداشته باشد، اصلا و ابدا. هم امكان دارد و هم واقعيت دارد! آن هم نه در كتاب هاي داستان و ضرب المثل ها و متل ها، بلكه در عالم فوتبال و درست بيخ گوش همه آنها كه از علمي شدن و بروز كردن اين ورزش دم مي زنند.
فوتبال حرفه اي ما كه چند سالي مي شود به مدد چرخ هاي نيمه لنگ ليگ برتر مي چرخد و مي گردد، از عجايب كم ندارد، عجايبي كه به هر مثل و متل طعنه مي زند و حقايقي از زندگي و تفكر ايراني را نمايش مي دهد.
برويم سراصل مطلب هرچند كه همه مطالب زندگي ايراني، اصل مطلب است روز جمعه كه تيم پرسپوليس ميهمان ابومسلم مشهد بود، نتيجه به نفع مشهدي ها كه اين روزها حسابي مشدي شده اند تمام شد. به ظاهر اتفاق خاصي نيفتاده بود، يك تيم تهراني به يك تيم مشهدي باخته بود. نتيجه اي كه نه عيبي دارد، نه اشكالي و نه بايد مصادف شود با ضرب المثل هاي ايراني و نه دستمايه روزنامه نگاراني شود مثل ما كه هجوم بياوريم بر سر حكايات و ضرب المثل هايمان! اما در باطن، فاجعه اي رخ داده بود كه مي بايست آن روي ايراني ما بالا بيايد تا هرچه اصول و قاعده و نظم و نظام حتي از نوع مشدي گري و لاتي اش را زير پا بگذاريم. البته با عرض پوزش، ما چه كاره باشيم كه زير پا بگذاريم يا روي چشم قرار دهيم. حكايت علي آقا است و سلطان بي  مثال پرسپوليسي ها.
داستان از اين قرار است كه علي آقا وارد رختكن سرخ پوش ها مي شود؛ سرخ پوش هايي كه از هر سرخ پوستي، سرخ پوش ترند. علي آقا وارد مي شود... عصباني و غضبانك. اولين كار منطقي كه از او سر مي زند، اخراج سوبل از رختكن پرسپوليس است!! شايد هم راه ندادن سوبل به رختكن. حالاآقاي سوبل چه كاره اند؟
احتمالا از هواداران تيم حريف بودند كه مي خواستند به زور وارد رختكن پرسپوليس شوند تا...، اما علي آقا جلوي ايشان را گرفته اند. علي آقا چه كاره اند؟ بايد از هيات مديره و مديرعامل پرسپوليس پرسيد؛ اصلا هيات مديره و مديرعامل پرسپوليس چه كسي يا چه كساني هستند؟
علي آقا كه به قول معروف مديرفني پرسپوليس باشند، از ورود سرمربي پرسپوليس به رختكن جلوگيري كرده اند! آدم همان قدر كه از ابهت و جذبه علي آقا جوگير مي شود، از توسري خور بودن يك سرمربي آلماني حالش بهم مي خورد.
و اما ادامه قصه: علي آقا احتمالا در رختكن پرسپوليس، سخنان مهمي در نقد علمي عملكرد بازيكنان اين تيم و نقص سيستم عملياتي كه در مقابل ابومسلم پياده كرده اند، ايراد مي كند. اين سخنراني كه باز هم احتمالا با يادداشت برداري بازيكنان پرسپوليس همراه بوده، منجر به آگاه شدن سرخ پوش ها به نواقص فني و تكنيكي و تاكتيكي آنها مي شود. تا اين جاي كار براي شما خواننده عزيز معلوم مي شود كه چه خوب شد سوبل در رختكن حضور نداشت كه بفهمد بازيكنان بهترين و پرطرفدارترين تيم پايتخت از چه نقدهايي سود مي برند و با چه زباني از نقد علمي و فني آشنايي دارند. فعلا يك نوع از مديريت فني را شناختيم و از حوزه عملكرد و اختيارات قانوني اش آگاه شديم. به عبارت ديگر، اين نوعي هوا در بام ايراني ما.
هوايي كه هرچند كوتاه است، اما فضاهاي سورئاليستي اش به گستردگي از عشق و شياطين ديگر مي رسد. اين شياطين هيچ ربطي با شياطين سرخ انگليسي يا ايراني ندارند.
مديريت فني از نوع ديگر و مدير فني از گونه اي متفاوت يا همان هواي دوم، همايون شاهرخي است. همان قدر كه از عملكرد علي آقا دچار سرگيجه مي شويم كه در پرسپوليس نقش سرمربي چيست و جايگاه مديرفني كجاست؟ ازعملكرد يا عمل نكرد همايون شاهرخي هم دچار توهم مي شويم كه مديرفني چه كاره است؟
همان قدر كه بايد از عملكرد علي آقا تعجب كرد و احساس خطر داشت، مديريت فني همايون شاهرخي هم براي تيم ملي بي  ثمر است. مگر آنكه بگوييم اصلا ما يك بام درست كرده ايم كه بتوانيم دو هوا در آن به جريان درآوريم و با اين كارمان، يك كار تك ارايه كنيم براي الگوسازي در جهاني كه از نداشتن الگوهاي مناسب در رنج و غذاب به سر مي برد.

ميراث خبر: دوستداران نيما در چهل و پنجمين سال خاموشي پدر شعر نو در زادگاهش گرد هم مي  آيند. محمد عظيمي مسوولان انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو و دبير همايش نيمايوشيج گفت:متاسفانه هنوز آنچنان كه شايسته است نيما شناخته نشده است. نسل جديد ما با انديشه ها و آثار اين شاعر جهاني آشنايي چنداني ندارند. در حالي كه نيما از ميراث معنوي سرزمين ماست.
همايش ميراث معنوي نيما 13 دي در تالار نيمايوشيج شهر نور برگزار مي  شود. در اين مراسم آخرين بازمانده خانواده نيما بهجت الزمان اسفندياري كوچكترين خواهر نيما كه 89 سال سن دارد، شركت خواهد كرد، خواهري كه ايرانشهر سال گذشته از تنهايي هاي او گزارشي چاپ كرد.

محمد تاجيك پرويز مشكاتيان در سال گذشته در باغي در نيشابور زندگي مي  كرد كه در آن آهو، كبوتر، گنجشك را جلد كرده و با هم آشتي مي  داد. ولي وقتي به تهران آمد و اين شهر پر دود و دم را براي زندگي برگزيد، آنچه كه آزارش مي  دادصداي اره برقي سوداگران ساختمان بود كه درختان كهنسال شهر تهران را مي  بريدند. شايد او هم مثل بيضايي كه غمخوار درختان پايتخت است و هميشه فرياد زده كه چرا درختان كهنسال را در اين شهر قطع مي  كنند، آرزو داشته درختان چندين ساله سرشماري و شناسنامه دار شوند. درختاني كه وقتي قطع مي  شوند گويي دستان مشكاتيان را قطع مي  كنند. او در مدت 7 سال كه از اجراي صحنه اي به دور بود در سكوت خانه اش به نوشتن كتاب هايش و آهنگسازي مشغول بوده است، البته اين دوري از صحنه تنها در ايران بوده است. شايد گرايش شديد او به آهنگسازي در سال هاي اخير تنها به اين خاطر بوده كه مي  خواستند در خلوت خودشان باشد.
گروه عارف به سرپرستي و آهنگسازي پرويز مشكاتيان و خوانندگي شهرام ناظري قرار است در چند روز آينده در سالن 4 هزار نفري وزارت كشور در ميدان فاطمي به اجراي برنامه بپردازد. سالن كه اجاره بهاي آن شبي 10 ميليون است. اجراي دي ماه در سالن وزارت كشور اولين حضور مشكاتيان پس از 7 سال به شمار مي  آيد.

صدام ديگر سايه ترسناك نيست!

نگاهي مي اندازيم به برخي از روزنامه هاي منتخب جهان، چاپ 25 دسامبر. روزنامه شيكاگوتريبون از آرامش در فلوجه در آستانه كريسمس خبر مي دهد. ظاهرا علاوه بر كريسمس، بازگشت آرامش به فلوجه هديه ديگري براي اشغالگران بوده است.
واشنگتن  پست صحبت هاي رامسفلد را به چاپ رساند كه پايداري سربازان آمريكايي را در عراق خواستار شده بود.
الاتحاد نيز اشاره اي به سخنان رامسفلد درباره استقلال عراق داشته است. بالتيمورسان نيز با اشاره به بمب گذاري اخير در بغداد گزارش داده است كه در اين بمب  گذاري يك نفر كشته و 19 نفر زخمي شدند.

مريم مقدس پشت خط 
ريكاردو گونزالس از شيلي ادعا كرده است كه از مريم مقدس پيغام تصويري دريافت مي  كند! آقاي گونزالس در ادامه گفت: اين تصاوير را از طريق تلفن همراهش دريافت مي  كند و پيغام اين تصاوير اين است كه بعد از اين جهان، جهان ديگري خواهد بود و خدا نيز وجود دارد. گونزالس كه دچار اختلال رواني است، گفت: آخرين تصويري كه دريافت كردم فرشته اي بود كه براي من دست تكان مي  داد!
اشراف زاده خاطي 
دوك يكي از شهرهاي بريتانيا و پسر عموي ملكه انگليس به خاطر داشتن سرعت غيرمجاز توبيخ شد. وي كه مديريت يك سازمان موتورسواري را بر عهده داشت، به خاطر توقيف گواهينامه اش توسط پليس، اين پست را نيز از دست داد. اين دوك به مدت 6 ماه حق رانندگي نخواهد داشت و 65 پوند جريمه شد و 35 پوند ديگر را نيز به خاطر هزينه هاي جاني پرداخت كرد. دوربين هاي بزرگراه از خودروي وي كه تنها 97 كيلومتر در ساعت سرعت داشت، عكسبرداري كردند.
بابانوئل معتاد
اين بابانوئل نيازي به گوزن پرنده و سورتمه ندارد. چون يك بابانوئل واقعي نيست. پليس در جيب كت يك بابانوئل تقلبي در ميشيگان مقداري ماري جوانا كشف كرد. به گفته منابع خبري اين فرد در لباس بابانوئل در يك مدرسه راهنمايي حضور يافته بود و معاون مدرسه از جيب كت جا مانده او در توالت مدرسه ماري جوانا پيدا كرد. اين مرد با همسرش كه از بچه ها در كنار بابانوئل عكس مي گرفتند به مدرسه رفته بود.

آرتور پانتز پس از رسيدن به سن 100 سالگي در 2 ژانويه، 6600 پوند برنده خواهد شد. وي 10 سال پيش با 66 نفر شرط بسته بود كه 100 ساله خواهد شد و از هر نفر 100 پوند خواهد گرفت.

توكيو نابغه فراري شطرنج بابي فيشر كه براي بازگردانده نشدن به آمريكا در تلاش و تكاپو است، از دولت ژاپن خواسته است تا به وي اجازه بدهند كه به ايسلند برود. وكيل فيشر كه مدت 6 ماه است در ژاپن زنداني شده است گفت مقامات ايسلند اجازه اقامت دايم را به فيشر داده اند. بابي فيشر 61 ساله به خاطر زير پا گذاشتن تحريم هاي اعمال شده روي يوگسلاوي، در كشور آمريكا تحت پيگرد قضائي است و ممكن است با مجازات زندان روبه رو شود.
فيشر پس از ورودش به ژاپن به خاطر داشتن پاسپورتي كه مقامات آمريكا آن را باطل شده ناميده بودند دستگير و روانه زندان شد. وكيل بابي فيشر تقاضاي دستنويس فيشر را به مقامات ژاپن ارايه داد كه از آنان خواسته شده بود كه وي را به آمريكا بازنگردانند و در عوض به او اجازه دهند تا به كشور ايسلند مهاجرت كند. ماساكوموزوكي وكيل فيشر گفت: حالا كه فيشر فهميده است ايسلند به وي اجازه اقامت دايم داده است، روحيه اش خيلي بهتر شده و خوشحال است، اما سوزوكي در عين حال گفت: مسوولان اداره مهاجرت ژاپن، گرفتن هر گونه تصميمي را به بعد از سال نو ميلادي موكول كرده اند. مقامات ژاپن پيش از اين تصميم گرفته بودند تا وي را به آمريكا اخراج كنند. با اين حال آنان امكان اخراج او به نقطه ديگري از جهان را رد نكرده اند، اما گفته اند كه هر گونه اقدامي براي بيرون كردن فيشر از ژاپن، به دليل نداشتن پاسپورت معتبر، سخت خواهد بود. دولت ايسلند گفته است، كه فيشر را بدون به همراه داشتن پاسپورت مي پذيرد. دولت واشنگتن پس از مطلع شدن از تصميم ايسلند، فشارش را براي لغو چنين پيشنهادي از سوي ايسلند بيشتر كرده، اما ايسلند اعلام كرده كه هنوز بر سر قولي كه به فيشر داده، ايستاده است. فيشر كه جدا مايل نيست به آمريكا بازگردانده شود، دست به اقدامات ديگري نيز زده است. وي از ژاپن درخواست پناهندگي كرده و همچنين قصد داشته تا با يك زن ژاپني ازدواج كند تا به هر صورتي كه شده تبعه آن كشور شود. فيشر در صورت برگشت به آمريكا با جريمه نقدي و زندان روبه رو خواهد شد. وي در سال 1972 با پيروزي جنجالي مقابل بوريس اسپاسكي از شوروي سابق قهرمان جهان شد، پيروزي بس شيرين براي آمريكا در اوج جنگ سرد. اما 3 سال بعد، پس از آنكه در مقابل ديگر رقيب روسي اش حاضر نشد، اين عنوان به آناتولي كارپف داده شد.