يكشنبه ۱۳ دي ۱۳۸۳
گفت وگو با سيد حميد محمودزاده حسيني معاون پژوهشي دانشكده علوم حديث
دانشگاه هاي ديني و بازنگري در ساختار و روش ها
تشكيل دانشكده مجازي در مرداد ۸۳ و نقش  آموزش و پژوهش در دانشكده علوم حديث، موضوع گفت وگوي ما با حجت الاسلام سيد حميد محمودزاده حسيني، معاون پژوهشي دانشكده علوم حديث است. وي دروس حوزوي راتا مقطع درس خارج فقه و اصول گذرانده كه معادل مدرك فوق ليسانس است. حسيني به رغم داشتن ۳۱ سال سن، جوانتر از آ ن چه است، نشان مي دهد. به رغم مشغله كاري زياد و اين كه همزمان با اين گفت وگو، معاون وزير فناوري و ارتباطات نيز از دانشكده بازديد مي كرد، پاسخگوي پرسش هاي ما در زمينه پژوهش و تحقيق و نوآوري در علوم اسلامي شد.
008478.jpg
* براي شروع بهتر است بحث را از سنت اسلامي و عقلاني آغاز كنيم. شايد يكي از ضرورت هاي پژوهش و  آموزش، ريشه در سنت ها داشته باشد و اتفاقاً ترديدها نيز از همين جا آغاز مي شود. ميان سنت اسلامي و سنت عقلاني در دنياي متجدد، چه نسبتي برقرار است؟
- اگر تجدد را به معني غربي آن در نظر بگيريم كه ريشه در «اومانيسم» دارد، كاملاً در تقابل با سنت اسلامي است. به اين معنا كه محور سنت اسلامي، توحيد است، اما محور تجدد غربي، شرك است. اما اگر تجدد را به معني پيشرفت و بهره مندي از عقل در نظر بگيريم، دقيقاً منطبق با سنت اسلامي است، به خاطر اين كه اسلام هميشه بر عقل و خرد گرايي تأكيد دارد و در تجدد هم مي بينيم كه با تكيه بر عقل، استدلال و منطق پيشرفت بشر صورت مي گيرد.
* آيا سنت عقلاني اسلام توان تمدن سازي دارد؟
- نه تنها مي توانيم بگوييم دارد، بلكه اين مطلب را هم در عمل نشان داده است. وقتي تمدن بزرگ اسلامي را بررسي مي كنيم، مي بينيم كه واقعاً اسلام توانست در يك دوره اي، بزرگ ترين تمدن بشري را شكل دهد. تازه آن اتفاق صورت گرفته نيز، بخشي از تعاليم اسلام است، به خاطر اين كه متأسفانه در هيچ دوره اي شاهد نبوديم كه اسلام به معناي واقعي خود، مجال تحقق يافتن را پيدا كند!
* چرا؟!
- علتش را بيشتر در حاكمان و پادشاهان مستبد مي بينم. عمده مانعي كه در راه تحقق قوانين اسلامي در شكل و بستر فرهنگسازي ديده مي شود، اين است كه حاكمان جامعه، آدم هاي شايسته اي نبودند. آنها زمام امور را به دست مي گرفتند تا بيشتر به فكر تأمين منافع خودشان باشند!
* آيا با معيار عقل مي توان گزاره هاي ديني را سنجيد؟
- به نظر مي آيد كه اساساً اصل دين بر پايه عقل بنا شده است. يعني ما از نخستين گزاره هاي ديني كه مي توانيم بپذيريم و به صورت منطقي آنها را مبنا قرار دهيم و گزاره هاي بعدي ديني را معتقد شويم، هيچ راهي را جز اتكا بر عقل نخواهيم داشت. يعني ما اگر دين را به خاطر گزاره هاي ديني بپذيريم، دچار «دگماتيسم» مي شويم. بنابراين راهي جز محور قرار دادن عقل براي برخورد منطقي با موضوع دين نخواهيم داشت. اما خود عقل هم براي ما حد و مرزهايي را ترسيم مي كند. عقل اعلام مي كند كه من تا يك حدودي را مي توانم درك كنم. آن هم حدودي كه منابع شناخت من به آنها دسترسي دارد. منابع شناخت عقل، تجربه است و يافته هاي بديع عقلي. بعد از آن حد هم اگر توانست منبع قابل اعتمادي را شناسايي كند آن منبع را در اختيار ما مي گذارد و مي گويد: اين را از آن بپرس. اما باز هم ما به خاطر تأييد عقل است كه به او اعتماد مي كنيم.
* به رغم اتفاق نظري كه ميان انديشمندان مسلمان وجود دارد، اما باز گروهي از تئوري پردازان ديني، راه هرگونه تعقل و تفكر و پژوهش در مباحث ديني را مسدود نگاه مي دارند و اين گونه بيان مي كنند كه پژوهش و تحقيق در مباحث علوم ديني، يعني عصيان و سركشي در مقابل اسلام! اين نظريه، با دنياي متحرك و پيش رونده فناوري و دانش همخواني ندارد. چه راهكاري توسط دانشكده هاي علوم ديني و به طور مشخص علوم حديث پيشنهاد مي شود؟
- شكي نيست كه از نظر منطق اسلام، اين ايده و نگاه، نگاه مردودي است و همان طور كه شما نيز اشاره كرديد، واقعاً روح تعاليم اسلامي با اين مسئله در تضاد است. اما اين كه با اين نگاه و رويكرد منطقي چه بايد كرد، به نظرم مي رسد كه ما هر قدر بر تعاليم منطقي اسلام و نگاه اسلام با موضوع انديشه و آزادي بيان و از سوي ديگر موضوع تحقيق و پژوهش تأكيد كنيم و آن را به جامعه بهتر بشناسانيم، بعضي ها به رغم اينكه مي دانند اسلام چه نظر و انديشه اي در مورد تفكر و انديشه دارد، باز هم جمود به خرج مي دهند! علتش اين است كه اينها در تعريفشان از تحقيق و پژوهش دچار اشتباه شده اند! يعني مي گويند تفكر و پژوهش در يك مسئله، بازخواني دوباره مسئله اي است كه ما آن را مقدس مي شمرديم. در حالي كه پژوهش، يعني ريشه در ترديد آنچه ما پيشتر مي دانستيم. يعني اگر ما ترديد و شك نكنيم در آنچه قبلاً آن را باور داشتيم، راهي براي پژوهش جديد و نوآوري برايمان باز نخواهد شد. بنابراين اگر ما بر روي اين نكته تأكيد كرده و فرهنگسازي كنيم تا حدود زيادي مي توانيم با اين مشكل مقابله كنيم.
* دانشكده علوم حديث، يكي از ابزارهاي نوين در جهت شناسايي هر چه بهتر معارف اسلامي است. آيا مي توان آن را فصل الخطاب و مرجع نهايي حل اختلاف ها در مورد صحت و سقم احاديث دانست؟!
- ببينيد، من اساساً با اين نوع نگاه به مسائل علمي و فرهنگي، موافق نيستم! به خاطر اينكه مسائل علمي هيچ وقت نمي توانند مرجع علمي تلقي شوند. اگر قرار بود زماني مرجع نهايي براي اظهار نظر در مورد مسائل علمي و فكري وجود داشته باشد، مدت ها پيش از اين باب علم بسته شده بود! ما معتقديم كه در حوزه علم و پژوهش، هميشه بايد جاي حرف زدن و انتقاد كردن باز باشد. بنابراين اگر ما اعلام كنيم دانشكده علوم حديث آخرين حرف را خواهد زد، اين به معني آن خواهد بود كه يعني دانشمندان و محققان ديگر، نبايد حرف بزنند، تحقيق كنند و تلاش داشته باشند. اما معتقديم كه دانشكده علوم حديث مي تواند زمينه خوبي را براي محققان كه تربيت مي شوند، فراهم كرده تا بتوانند حرف ها را جمع بندي كنند و اظهار نظرهاي دقيق تري به عمل بياورند.
به هر حال راه پيشرفت و انتقاد بايد هميشه باز باشد. اين مقايسه درست نيست كه ما بگوييم همان طوري كه در مورد مسائل اجتماعي و قانونگذاري، يك مرجعي است كه حرف آخر را مي زند؛ در مورد مسائل فكري و فرهنگي هم يك مرجعي بايد حرف آخر را بزند. به نظر من در مورد مسائل فكري، حرف آخري وجود ندارد!
* اما به هر حال دانشكده علوم حديث مي تواند به عنوان يك منبع مستند و علمي، مورد نظرسنجي واقع شود؟
- بله. به طور حتم همين طور است. اما اصولاً خاصيت مراكز آموزشي در اين است كه نتايج آن در درازمدت نمايان و حاصل مي شود. ما در اين مركز آموزشي (دانشكده علوم حديث) سرمايه گذاري بسيار كلان و بزرگي را انجام داده ايم، بويژه در بحث نيروي انساني. اين منابع انساني بايد در درازمدت اهداف آموزشي كار را محقق سازند و ان شاء الله در آينده پاسخگوي نيازهاي جامعه خواهند بود.
* به رغم سرمايه گذاري هاي زياد در بحث علوم ديني و استقبال خوبي كه در ميان جوانان جامعه نسبت به اين علوم ديده مي شود، چرا مراكز آموزشي و پژوهشي ديني ما تاكنون به خوبي نتوانسته اند اين جوانان را به خود جذب كنند؟!
- ببينيد ميان مراكز علمي و پژوهشي كشور به طور كلي و به طور ملموس تر حوزه هاي صنعتي، علوم تجربي و علوم انساني و مراكز و نهادهاي كاربردي و اجتماعي يك نوع گسيختگي و فاصله وجود دارد! اين از هم گسيختگي باعث مي شود كه براساس نيازهاي موجود، كار پژوهش صورت نگيرد. يعني كارهاي پژوهشي كه انجام مي شود بسياري از آنها بدون نگاه به نيازهاي عيني است. متأسفانه فرآيندي تعريف نشده تا اين نيازها از طرف جامعه بازشناسي شده و به مراكز پژوهشي منتقل شوند تا روي آن كار پژوهشي صورت گيرد و به درون جامعه بازگردد. من فكر مي كنم اين جدايي خيلي لطمه زده و اين است كه محصول مراكز علمي و پژوهشي ما مورد استقبال جوانان و جامعه قرار نمي گيرد! به خاطر اين كه آنها احساس مي كنند آنچه در حال حاضر حاصل مي شود، نياز آنها نبوده است. يعني آنها يك نيازي دارند و مراكز ما چيز ديگري را مي گويند!
* آيا تلاشي براي شناسايي اين نيازها كه به آن اشاره كرديد، صورت گرفته است؟ منظورم كار ميداني است؟
- بايد ارتباطي ميان مراكز پژوهشي و نهادهايي برقرار شود كه عهده  دار كارهاي ميداني و كاربردي هستند. چرا كه فرايند بسياري از اين كارهاي ميداني، مبدل به محصولاتي مي شود كه مورد نياز آنهاست. مانند مراكز فرهنگي، آموزشي، آموزش عالي و غيره. هر قدر اين پيوند و ارتباطات بيشتر شود، آثار و محصولات مراكز پژوهشي ما براي جامعه ضرورت بيشتري پيدا مي كند.
* تحقيقات شما بيشتر در اختيار چه تشكيلاتي قرار مي گيرد؟
- ما بيشتر فعاليت هاي آموزشي داريم تا پژوهشي. درواقع پژوهش دانشكده علوم حديث در خدمت آموزش است. ما مشغول پرورش محققاني هستيم كه اين محققان قرار است در آينده پاسخگوي نياز مراكز باشند. ما در بخش پژوهش تلاش مي كنيم تا توانايي هاي پژوهشي دانشجويان افزايش يابد. آموزش هاي لازم را به آنها مي دهيم تا با قدرت و بينش بيشتري عمل كنند. بايد نگاه ما نگاه متناسبي با موضوع باشد، يعني نمي شود انتظارات بالفعل آني را كه از يك مركز پژوهشي صنعتي و تجاري داريم در يك كار تحقيقاتي، علمي و فرهنگي نيز داشته باشيم. اين يك برنامه طولاني و تدريجي است.
* زمان آن فرا نرسيده كه مراكز پژوهشي و آموزشي علوم ديني دست به تغيير ساختار اساسي در نوع نگاه خود به طرح مباحث ديني بزنند؟!
- ما عهده دار توليد فيلم، سريال و كارتون نيستيم! ما عهده دار تربيت آكادميك دانشجو هستيم. كار آكادميك شرايط خاص خود را دارد. من صحبت شما را قبول دارم و مي پذيرم. اما بايد به دنبال تغيير و تحولات در اين بعد باشيم. در روش ها بايد تغيير ايجاد كنيم. يعني از روش ها و ابزارهاي نو در آموزش استفاده كنيم. مراكز آموزشي ديني ما در ساختار به معني نظام آموزشي و هم در روش به معني ابزارها و شيوه هاي آموزشي نياز به بازنگري دارند و بايد دستاوردهاي نوين علمي بشر را به طور حتم مورد استفاده قرار دهند.
* در حال حاضر اين تغيير ساختار و روش هايي كه اشاره كرديد در مراكز آموزش ديني ديده مي شوند؟
- بله. اما راه زيادي بايد طي شود تا به وضعيت مطلوب برسيم. آدم احساس مي كند كه تحولات بزرگي در راه است و نقطه هاي اميد خيلي خوبي پديد آمده كه نشان مي دهد تحولات ساختاري و روش خوبي در حوزه هاي علميه و مراكز آموزشي ديني ما ايجاد شده است. امروز ما شاهد آن هستيم كه ميزان و شيوه استفاده از ابزارهاي جديد آموزشي و تحقيقاتي در مراكز ديني به مراتب بيشتر از ساير مراكز آموزشي است. در حال حاضر توزيع نرم افزارهاي رايانه اي تحقيقاتي در علوم ديني به مراتب بيشتر از ساير رشته هاي علمي ديگر در كشور است. استفاده از اينترنت در آموزش هاي ديني بيشتر از رشته هاي ديگر است.
* اين تفكر و نياز به آموزش در مراكز علوم ديني به طور عام و علوم حديث به طور خاص قابل تقدير است. سال هاي گذشته اين نوع نگاه مردود و مطرود بود. چه پارامترهايي منتج به اين فرايند شده است؟
- بله. همين طور است كه شما اشاره كرديد. در حال حاضر نقطه هاي اميد ديده مي شود. اين هم در واقع نتيجه انقلاب اسلامي و تحولات بزرگ اجتماعي در كشور است و هم نتيجه روشن بيني و روشنفكري رهبران ديني فعلي ماست. آنها نيازهاي موجود را شناخته اند و دارند به اين موضوع كمك و آن را تقويت مي كنند. اما خب، به هر حال هميشه مقاومت هايي نيز ديده مي شود و وجود دارد. من احساس مي كنم كه با سرعت بيشتري داريم حركت مي كنيم.
* حالا در مورد دانشكده مجازي صحبت كنيد. اين دانشكده از چه زماني آغاز به كاركرده و چه ضرورت ها و نيازهايي براي تشكيل آن تصور شده است؟
- اين دانشكده كار خود را ازمرداد ماه امسال آغاز كرده است. اشتياق فراواني براي فراگيري علوم اسلامي و بويژه رشته ابتكاري اين دانشكده( علوم حديث) وجود داشته است. خيلي از كساني كه مشتاق بودند در اين دانشكده تحصيل كنند و درس هاي اسلامي را فرا بگيرند، به خاطر مشكلاتي مانند دوري راه و محدوديت هايي كه ما براي پذيرش دانشجو داشتيم انگيزه اصلي ما براي تشكيل دانشكده مجازي بودند. اين مسائل ما را بر آن واداشت كه براي گسترش آموزش هاي اسلامي از ابزارهاي نوين استفاده كنيم. با بررسي هاي به عمل آمده مشخص شد كه بهترين، به روزترين و كارآمدترين شيوه هاي آموزش، استفاده از فن آوري اطلاعات است. مسئله آموزش هاي الكترونيكي، موضوعي است كه همه كشورها به سمت آن حركت مي كنند و در كشور ما هم يك حركت عمومي آغاز شده است. از يك سال پيش كه كار تحقيقات را شروع كرديم توانستيم خيلي زودتر از ساير مراكز به اين هدف برسيم و در عمل هم امر آموزش از راه دور را محقق ساختيم. مي خواهم بگويم اين فرصتي كه فراهم شده خيلي فراتر از زمان، مكان و مرزهاي جغرافيايي است. ما اين فرصت را براي همه مشتاقان فراهم كرده ايم تا آنها بتوانند با استفاده از شبكه اينترنت از اين آموز ش ها استفاده كنند.
* دانشكده مجازي مي تواند تأمين كننده و پاسخگوي نياز علاقه مندان باشد؟
- بله. اين دانشكده به طور مناسب پاسخگوي علاقه مندان است و به خاطر محدوديت هايي كه براي حضور بيشتر جوانان در دانشكده علوم حديث وجود دارد ضرورت هاي تشكيل دانشكده مجازي بيشتر احساس مي شود.
* اين دانشكده چند نفر عضو دارد؟
- بيش از دو هزار فراگير از طريق شبكه اينترنت در دانشكده مجازي عضو شده اند كه در حال فراگيري آموزش هاي علوم ديني هستند.

دانشجو
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  دانشجو  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |