چهارشنبه ۱۶ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۰۳
در مترو، در تاكسي، در اتوبوس
همه آن چشم هاي مزاحم
027285.jpg
اسماعيل غلا مي حاجي آبادي 
خسته از سركار برگشته اي و توي ايستگاه مترو، روي صندلي منتظر نشسته اي، روزنامه ات را هم طبق معمول هر روز زير بغل گذاشته اي. از جيب بغلت، تلفن جيبي ات را در مي آوري. به دنبال يك شماره تلفن مي گردي. زير چشمي متوجه مي شوي نفر سمت راست دارد به شماره تلفن هاي تو نگاه مي كند. بي خيال مي شوي و آن را توي جيب مي گذاري. برگه  اي را كه صبح، قبل از بيرون آمدن از خانه، ليست كارهايت را در آن نوشته اي در مي آوري تا ببيني چيزي از قلم نيفتاده باشد. آنچه را خريده اي با ليست مطابقت مي دهي. باز مي بيني چشمي تو را مي پايد. يواش برگه را در جيب گذاشته و روزنامه را آماده مي كني تا حداقل به تيترها نگاهي بيندازي. هنوز لاي روزنامه را باز نكرده اي كه نفر سمت چپي، سريع آن را از دستت مي قاپد و مي گويد: ببخشيد... اين صفحه حوادث ...!
دست تو خالي مي شود. به نفر سمت راستي كه نگاه مي كني، مي بيني سرش حدود 270 درجه چرخيده و الان همين طور دارد به دستان خالي تو نگاه مي كند. آري او هم از خوانندگان ناكام روزنامه شما بوده.
قطار كه مي آيد، تو هم با هر جان كندني كه هست خودت را آن تو جا مي كني. اما خب، متاسفانه روزنامه  را از دست داده اي و او را مي بيني كه با آرامش خيال روي صندلي دارد روزنامه اش را مي خواند... قطار به راه مي افتد.
سرپايي تلفن همراهت را در مي آوري تا پيغام هايت message را چك كني. دوست سالهاي دورت كه هميشه پيغام مي فرستد باز هم شوخي اش گرفته و از اون حرفا... تو هم داري مي خواني و مي خندي.
چيزي توجهت را جلب مي كند و آن، صداي خنده آدم هايي است كه دور و برت هستند. خوب كه دقت مي كني همه به همان پيغام دوست عزيز تو و شوخي هايش مي خندند! هيچ حرفي براي گفتن نداري.
يك صندلي خالي مي شود. مي نشيني تا فارغ از تمام اين قضايا سررسيدت را در بياوري و براي روز تولد همسر گرامي فكري بكني.
دنبال روز دقيق مي گردي كه كنار آن يادداشت گذاشته بودي تا فراموش نشود. ضمنا يادداشت هاي روزانه ات را هم مرور مي كني. مي خواهي ورق بزني كه دستي سنگين، مانع مي شود. نه خير، يادداشت هاي تو آنقدر هم كه فكر مي كردي بي ارزش نيست. طرف آنقدر محو خواندن شده كه حرف هاي تند تو را هم نمي شنود. سررسيدت را محكم مي بندي، طوري كه براي اولين بار در تاريخ متروي تهران، چند ثانيه تمام واگن ساكت مي شود! تنها صدايي كه مي آيد نفس نفس همان طرف است كه زهره ترك شده.
بي خيال همه چيز، فكر مي كني اين چند دقيقه را تا ايستگاه آخر، يك كمي گيم  بازي ! كني؛ جورچين اعداد. رديف اول را درست نكرده اي كه همسفرت موبايل را از دستت گرفته و در سه ثانيه همه پازل را مرتب شده تحويلت مي دهد. از قيافه اش پيداست كه از اون بازي خورهاي حرفه اي است. گردنش كمي تيك دارد، ولي بايد به او حق بدهي، طاقت نداشته بازي آهسته تو را تحمل كند. باز خدا را شكر مي كني كه يك بازي سنتي ساده انتخاب كرده اي وگرنه اگر يك كمي بازي حرفه اي تر بود، بايد بي خيال گوشي مي شدي!
... قطار را ترك مي كني. توي اتوبوس هم حداقل به 17 نفر بايد جوابگو باشي كه اين چيزهايي را كه همراه داري هر كدام را چند تومان و از كجا خريده اي. البته كار به اينجا ختم نمي شود. كافي است دو سه جمله حرف بزنيد. آن وقت است كه بايد شغل، محل كار، نوع استخدام اعم از پيمانكاري، پيماني و رسمي بودن، آدرس منزل و خيلي چيزهاي ديگر را براي هم اتوبوسي عزيز كه فقط 15 دقيقه با تو همسفر است توضيح بدهي!
... وارد منزل مي شوي. خوشبختانه تنها كسي كه هيچ چيز از تو نمي پرسد همان همسر گرامي است. چون بلافاصله تمام موجودي جيب هايت را بيرون مي ريزد تا لباس هايت را بيندازد توي لباسشويي. دختر كوچكت دارد چيز مي نويسد. نزديك مي شوي.
دخترم چي مي نويسي؟
دفترش را مي بندد و در حالي كه چشمانش را بسته، با دلخوري و با صدايي نسبتا بلند، مي گويد: هيچ!

راه هاي ميانبر
چطور مي شود از راننده ها توقع رفتار قانونمندانه داشت، وقتي ذهن پر استعداد آنها مي تواند راه حلي تميز براي مقابله با قانون پيدا كند؟
027288.jpg
علي قديمي 
چند ماه پيش در خبرها آمد كه سازمان تاكسيراني، رانندگان خطوط را موظف به پوشيدن لباس فرم كرده. در يك صبح تابستاني هم رانندگان تاكسي در ميدان ونك، شروع كار با لباس فرم را با حضور فرمانده نيروي انتظامي جشن گرفتند. در همان خبر كه عدم استفاده از لباس فرم توسط رانندگان رسمي تاكسي را غير قابل قبول مي دانست، اعلام شده بود كه به زودي طرح ويژه اي به اجرا در خواهد آمد كه طي آن رانندگان تاكسي تنها اجازه دارند چهار مسافر سوار كنند تا صندلي جلو ديگر جايي براي كتلت شدن مردم نباشد.
طرح لباس فرم رانندگان كه بيش از يك ماه طول نكشيد و شما هم اين روزها به ندرت مي توانيد رانندگاني را كه لباس فرم مي پوشند پيدا كنيد، البته يكي از رانندگان مي فرمود كه آن لباس فرم تابستاني بوده و طبيعتا به درد زمستان نمي خورد كه بي ربط هم نمي گفت.
از همه اين طرح ها و اعلاميه ها كه بگذريم، تقريبا از اوايل امسال، بستن كمربند ايمني در اتوبان ها اجباري شد. راهنمايي و رانندگي تهران بيش از حد بزرگ هم با استخدام نيروهاي جديد و تازه نفس تلاش كرد اين بار يكي از مقرراتي را كه خود وضع كرده بود، جدي بگيرد و واقعا اجرا كند! اين شد كه اين روزها به ندرت راننده اي را مي بينيد كه در اتوبان رانندگي كند و كمربند ايمني نبسته باشد.
طرفه آن كه راهنمايي و رانندگي تهران پا را از اين هم فراتر گذاشت و از اواسط تابستان، بستن كمربند ايمني را براي سرنشينان صندلي جلو اجباري كرد. مخالفان اصلي اين قانون جديد برادران و به ندرت خواهران مسافركش و راننده تاكسي بودند، چرا كه ديگر نمي توانستند لذت سوار كردن 5 سرنشين روي 4 صندلي را ببرند.
تا يك ماه وضع به همين منوال بود تا اينكه بعضي مسافركشان و رانندگان تاكسي تيز يا باهوش، موفق شدند كمربندهاي ايمني را طوري تغيير دهند كه هر دو سرنشين را روي تك صندلي كنار دست راننده پوشش بدهد! خود من يكي از تجربه كنندگان اين شيوه دردناك مسافرت درون شهري هستم.
اما باز هم بعد از چند هفته، ماموران ويژه راهنمايي و رانندگي تهران خيلي بزرگ، اين كلك مرغابي را كشف و جريمه كردند. اين شد كه وضعيت امروز مسافراني كه روي صندلي جلو مي نشينند به شدت لنگ در هوا است. بعضي از رانندگان خيلي با حال كه توي خط كار مي كنند و اصولا مسافركش هم هستند و به جايي جواب پس نمي دهند، دست به يك اقدام جنون آسا زده اند و آن اينكه، از نفر جلويي دو برابر پول مي گيرند! با آنكه حداقل سه بار شخصا اين ناجوانمردي را ديده ام، اما وقتي موضوع را براي يك راننده متعهد تعريف كردم، ايشان شديدا شاكي شدند. اما در عين حال تصريح كردند كه خودشان چون در بعضي مسيرها نمي توانند 5 مسافر سوار كنند، 4 نفر سوار مي كنند و كرايه آن يك نفر را مي كشند روي كرايه آن 4 نفر!
اين است كه در زمستان بدون گران شدن بنزين، شاهد بالا رفتن نرخ كرايه تاكسي در بعضي از خطوط اتوبان خور هستيم. تاكسيراني هم چشم به روي اين افزايش قيمت بسته و حرفي نمي زند. اينجاست كه يك بار ديگر مي بينيم دود اجراي يك قانون مفيد و امروزي مستقيما به چشم مردم پياده مي رود.
بحث ديگري كه در آن اعلاميه  قشنگ سازمان تاكسيراني - يا به قول رانندگان تاكسي سازمان- مطرح شده بود، استفاده از كارت شناسايي مخصوص راننده بود كه بايد روي شيشه جلو نصب مي شد. اين كارت شناسايي كه از يك عكس رنگي زمان جواني آقاي راننده، يك اسم، مثل اسم من و شما و يك كد سازماني تشكيل شده بود، همان روزهاي اول كمياب شد و اين روزها هم سخت به چشم مي آيد؛ اگر ديديد ما را هم خبر كنيد.

صحنه
ارثيه سرگرد باربارا
داوود فتحعلي بيگي با نمايش شمايل در بيست و سومين جشنواره بين المللي تئاتر فجر شركت مي كند. داستان اين نمايش در يك حسينيه اتفاق مي افتد كه هر سال معجزه اي روي پرده نقاشي آن روي مي دهد و در آن مهدي صباغي، حامد آقايي، زري اماد، مرتضي رستمي، مليحه موسوي، شهرام مسعودي، علي بهرامي، محمدرضا كوهستاني، سيدمحمود باباحيدري، محمدعسگري، كوروش خزامي، رضا تاپي و شقايق رهبر بازي مي كنند. خانم سرگرد باربارا هم نام نمايشي به كارگرداني مهرداد راياني مخصوص است كه در جشنواره تئاتر فجر امسال روي صحنه مي رود. داستان اين نمايش درباره آندرشاو پدرخانواده است كه طبق يك سنت ديرينه تصميم دارد مايملك و كارخانه اسلحه سازي خود را به فردي كه بي سرپرست است، واگذار كند، اما مادر خانواده مخالف اين موضوع بوده و معتقد است كه بايد ارثيه به پسرخانواده برسد و ....
در اين نمايش هوشنگ هيهاوند، سپيده نظري پور، نسيم ادبي، علي سليماني، فرزين صابوني،  هادي كاظمي، سارا پورصبري، سميه برجي، علي سرابي، آزاده و ... بازي مي كنند.

نت
دونوازي تار و تنبك و رسيتال پيانو
امروز آخرين فرصت براي علاقه مندان به موسيقي كلاسيك است تا در برنامه دونوازي تار و تنبك به نوازندگي پيام جهانمايي تار و بهزاد ميرزايي تنبك شركت كنند. در اين برنامه كه ساعت 30:19 در سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران اجرا مي شود، جهانمايي و ميرزايي فرازهايي از موسيقي كلاسيك ايران كه يادي از گذشته، خبري از سرمستي امروز و آغاز يست براي نگاه را مي نوازند. بنابراين اگر به شركت در اين برنامه علاقه منديد بايد عجله كنيد، اما اين سالن در روزهاي 17 و 18 دي ماه ميزبان رسيتال پيانو موسيقي معاصر ايران به نوازندگي صفا كاتب پورشهيدي است. پورشهيدي در اين برنامه، فانتزي هاي ايراني و آذربايجاني كه ساخته هاي خودش است را مي نوازد. همچنين قطعاتي مانند فانتزي اصفهان، ماهور، دشتي، همايون، مارش عزا، ايران به ياد روح الله خالقي و...بخش هاي ديگري از اين كنسرت را تشكيل مي دهند.

فرهنگ
كارگاه هاي پويانمايي 
فرهنگسراي نوجوان براي جذب و مشاركت نوجوانان فعال و خلاق در زمينه هاي هنري، كارگاه هاي پويانمايي و انيميشن را برگزار كرده است. اين كارگاه ها به صورت تخصصي در مركز آفرينش هاي هنري نوجوانان جنوب غرب تهران تشكيل مي شود. براي شركت در اين كلاس ها مي توانيد به نشاني: منطقه،۱۸ شهرك وليعصر، انتهاي خيابان حيدري جنوبي، خيابان پژاند، بوستان لواساني، فرهنگسراي نوجوان مراجعه كنيد يا براي اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 6207068 تماس بگيريد. همچنين كتابخانه استاد حكيمي و ابسته به اين فرهنگسرا براي ايجاد شور و نشاط فرهنگي بين اعضاي فعال و غيرفعال خود كارگاه هاي تحقيقي و پژوهشي برگزار كرده است. اين كارگاه ها به صورت تخصصي و هويتي و با حضور استادان، كارشناسان و نويسندگان كودك و نوجوان در اين كتابخانه برگزار مي شود. براي شركت در اين كلاس ها اگر تنها منتظر نشاني هستيد بايد زحمت برگشتن به چند خط بالاتر را متقبل بشويد.

شاتر
خوش ركاب در عراق 
027291.jpg
روزي كه كاميون قرمز رنگ، نوروز ايراني ها را با وسواس هاي عجيب يك راننده به سيزده رساند، كسي فكر نمي كرد كه اين سريال آنقدر طرفدار داشته باشد. اين روزها علي شاه حاتمي دوباره ساخت يك سريال را شروع كرده كه باز هم نقش اولش با يك DAF قرمز رنگ است. با اين كاميون يك محموله غذا و دارو بايد به عراق جنگ زده برسد و مابقي داستان را هم نوروز امسال روي صفحه تلويزيون دنبال كنيد. شايد هم اين روزها شاه حاتمي طرح سريال جديدي را در ذهن بپروراند كه در آن DAF عزيز به زلزله زدگان اطراف اقيانوس امدادرساني كند.
چقدر كاراكتر اين روزها كم شده ؟

جعبه
كيك شكلاتي 
براي روز چهارشنبه سريال هاي متعددي مي توانيد انتخاب كرده و تماشا كنيد. ماموران پرونده هاي راكد را مي توانيد امروز ساعت 40:13 از شبكه سوم تماشا كنيد. پرستاران را مي توانيد ساعت 10:15 از شبكه اول ببينيد، البته تكرار قسمت ديشبش را. طرز تهيه كيك شكلاتي با شربت پرتقال را امروز مي توانيد ساعت 40:16 در قالب برنامه به خانه برمي گرديم از شبكه تهران ياد بگيريد. سريال مظنونين امشب ساعت 19 از شبكه تهران پخش مي شود. امروز ساعت 15:20 دو انتخاب داريد. اينكه شبكه تهران را بگيريد و سريال پاورچين را تماشا كنيد يا به سراغ شبكه سوم برويد و سريال سايه آفتاب را تماشا كنيد. به هر حال انتخاب با خود شماست. در سايه آفتاب امروز رضا پس از درگيري با الهام دربه در دنبال اوست. علي نيز در جريان برخورد شديد رضا و الهام قرار گرفته . كريم هم همچنان به دنبال خانم خليلي ايستگاه به ايستگاه سرگردان است و ...
آتش سرد مي تواند انتخاب بعدي شما باشد. اين سريال كه كاري است از صدا و سيماي مركز اردبيل، امشب ساعت 10:22 از شبكه اول پخش خواهد شد. براي كساني كه جمعه گذشته موفق به تماشاي طلسم شدگان نشده اند يا دوست دارند اين قسمت را مجددا تماشا كنند انتخاب ديگري هم هست. اين سريال را مي توانيد ساعت 23 از شبكه تهران تماشا كنيد.

امروز
فريادهايي كه فرياد رسش خود مانيم 
حتما شما هم ناملايمي هواي تهران را حس كرده ايد. براي آنهايي كه آلودگي هوا تنها يك تيتر روزنامه صبح يا يك موضوع محيط زيستي صرف نيست، اتفاقات بدي افتاده است. آنهايي كه نفس كشيدن هايشان به مدد سالبو تامول هم مشكل است در اين روزها چگونه مي توانند كارهايشان را انجام دهند؟ بيماران قلبي براي تردد در شهر بايد چه كنند؟ وقتي هوا آنقدر آلوده است كه سالم ترين جوان ها هم بايد با حساس شدن چشم ها و سردردهاي طولاني دست و پنجه نرم كنند، ديگر چه توقعي از سالمندان و كودكان براي زندگي راحت در تهران وجود دارد؟ شايد ابتدايي ترين كاري كه بتوان براي حل اين مشكل انجام داد عدم استفاده از وسايل نقليه شخصي باشد. همه ما از مشكلات سرويس هاي حمل و نقل عمومي مطلعيم، اما وقتي آسمان خست به خرج مي دهد و هوا روز به روز آلوده تر مي شود و هر روز ماشين هاي جديد، تهران را به قهقراي فاجعه نزديك مي كنند، اگر خود ما دل نسوزانيم چه كسي به فريادمان خواهد رسيد؟ سختي استفاده از اتوبوس و تاكسي را حداقل در اين چند روزه تحمل كنيد. شايد اينگونه ديگران! هم به فكر بيفتند و ...

ستون شما
۱۱۸ بعد از چند ماه 
اولين نامه اين ستون را پرسنل بخش خصوصي 118 امضا كرده و برايمان فرستاده اند. اين عزيزان پيشاپيش از برخورد غيرمودبانه برخي همكاران خود از تمام مشتركين عذرخواهي كرده و در ادامه به بخشي از مشكلات كاريشان اشاره كرده اند كه بخشي از آن را مي خوانيد:
۱- ساعت كاري پرسنل بخش خصوصي در مقايسه با پرسنل رسمي 118 دوبرابر بوده كه به طور طبيعي باعث ايجاد مشكلات فراواني براي كارمندان مي شود.
۲- پايين بودن ميزان حقوق و دستمزد كاركنان بخش خصوصي و عدم پرداخت به موقع آن كه پرداختنش به بهانه اختلاف شركت پيمانكار با مخابرات هر روز هم به تعويق مي افتد .
۳- بي بهره بودن پرسنل خصوصي از سرويس غذا، اضافه كاري و... دوستان عزيزمان در مركز 118 نامه شان را اينگونه به پايان رسانده اند: به مطالب اين نامه اكتفا نكنيد،  با 118 تماس بگيريد و جوياي احوالمان باشيد.
- براي تمام افرادي كه از صميم قلب و به دقت كارشان را انجام مي دهند، آرزوي بهتر شدن اوضاع زندگي شان را داريم. چه در 118 و چه در ... البته اهالي ايرانشهر چند ماه پيش درد دل اهالي 118 را با يك گزارش مفصل منعكس كردند.
صندلي گران پايتخت
فريبرز شكرالهي در نامه اي كه به ايرانشهر نوشته در مورد گرانترين صندلي پايتخت توضيح داده است. او نوشته فكر مي كنيد گرانترين صندلي در اين شهر صندلي يك شركت متمول يا يك نهاد دولتي است؟ اين خواننده افزود: گرانترين صندلي در اين شهر صندلي هاي قرمز و آبي مترو است كه بعضي ها به خاطر به دست آوردنش حاضرند هر كاري بكنند. شكرالهي براي اثبات حرف هايش به همه سفارش كرده كه كمي به رفتار بعضي آدم ها ! در هنگام سوار شدن به واگن ها دقت كنند.
بازهم بدقولي
عبدالاميرغانمي نامه  اي نوشته و در آن از مسوولان شركت ايران خودرو بابت عدم تحويل به موقع خودروي ثبت نامي اش گلايه كرده است.
اين عزيز كه اطلاعات خودرو ثبت نامي را همراه با نامه اش برايمان فرستاده از بدقولي مسوولان ايران خودرو جهت پرداخت سود پول سپرده اش باوجود دير كرد تحويل سفارش نيز حسابي دلخور شده است.
- در ستون امروز همين شماره نوشته ايم كه از ماشين شخصي استفاده نكنيد. البته اين بدان معنا نيست كه كارخانه ايران خودرو اين پيشگيري را شروع كند!

نمايشگاه
طبيعت زنده شمال در قاب تابلوها
اين روزها ديوارهاي گالري كمال الملك ميزبان آثار نقاشي حسن رحيمي هستند. در اين نمايشگاه 36 اثر نقاشي رنگ و روغن را در سبك هاي رئال و امپرسيونيزم مي توانيد ببينيد. در اين آثار مناظر متنوعي از طبيعت زنده و چهارفصل مناطق شمال و ويژگي هاي بومي طبيعت و مردم آن به تصوير كشيده شده اند. اگر به ديدن اين آثار علاقه مند شده ايد يا مدت زيادي است كه طبيعت شمال را نديده ايد، تنها تا فردا يعني 16 دي ماه فرصت داريد به گالري كمال الملك در خيابان پاسداران، گلستان سوم، ساختمان شماره يك برويد. همچنين يك نمايشگاه گروهي نقاشي در نگارخانه آثار برگزار شده است. در اين نمايشگاه آثار نقاشي رضا ملك زاده، مينو قهرمان، طناز رضازاده و مريم اميري به نمايش گذاشته شده اند. براي بازديد از اين نمايشگاه هم تا 16 دي ماه مي توانيد هر روز از ساعت 4 تا 8 بعدازظهر به نشاني: خيابان فخررازي، پلاك۱۳۶ نگارخانه آثار برويد.

هوا
روي سياه آسمان 
امروز همانطور كه پيش بيني هم مي شد باز هم آلودگي هوا روي آسمان آبي تهران را سياه كرده است. شهرهاي ديگر از بارش برف تعطيل مي شوند، پايتخت به خاطر آلودگي زياد. چه كنيم كه نمي شود راحت نفس كشيد. قرار است فردا و پس فردا را با باران يا حتي برف سپري كنيم، البته فقط اميدواريم.
دماي هواي امروز تهران در هوايي دودآلود مابين 9 و صفر درجه سانتيگراد نوسان خواهد كرد. ماسك فراموش نشود.

ذهن زيبا
با روي خوش به اشتباه خود اعتراف كنيد. حتي مداد مديرعامل نيز در انتهايش مداد پاك كني دارد.
پرمود بترا
نااميدي، آخرين نتيجه گيري بي خردان است.
ضرب المثل انگليسي 
بدبختي هميشه از دري وارد مي شود كه برايش باز گذاشته ايد.
مورفي 
آنچه ريشه همه بدي هاست، خود پول نيست؛ بلكه عشق و علاقه جنون آميز به پول است.
مولدگ

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |